در شرایطی که نظام ولایتفقیه در زمینههای مختلف و از جمله در زمینه اقتصادی در بنبست قرار دارد و این بنبستها، باعث جنگ و جدال مستمر درونی رژیم شده است، این روزها بودجه سال93 وخصوصاً بودجه شرکت نفت، سوژه جنگ گرگها شده است و در این رابطه دزدها دست یکدیگر را رو میکنند. در مورد بودجه سال 93 شرکت نفت باند ولیفقیه تلاش دارد حفرههای سرسامآور بودجه و در یک کلام شفاف نبودن آن را دست مایهیی برای جدال با دولت روحانی قرار دهد و با روکردن دست دولت آخوند روحانی در این زمینه از منافع باندی خود دفاع کند. در مورد بودجه سال93 شرکت نفت، یکی از گردانندگان باند فاشیستی مؤتلفه و از سرمقالهنویسان روزنامه رسالت ارگان این باند به نام محمد کاظم انبارلویی در دو مقاله این روزنامه، بودجه سال93 شرکت نفت را نقد و بررسی کرده است و به چند نکته مهم و اساسی اعتراف کرده است.
اعتراف به غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت
سرمقالهنویس رسالت به غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت و فرار این شرکت از مالیات اعتراف میکند و در این رابطه مینویسد: بند الف تبصره 2 قانون بودجه سال 93 قبل از اینکه از اولین منبع درآمدی دولت سخن بگوید برآورد هزینه بزرگترین بنگاه اقتصادی را برخلاف همه موازین قانونی و شرعی و محاسبات حرفهیی آن هم نه بهصورت شفاف بلکه غیرشفاف اعلام کرده است.
بند الف تبصره 2 قانون بودجه سال93 میگوید 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی بهعنوان سهم شرکت ملی نفت بابت مصارف سرمایهیی و هزینهیی این شرکت تعیین میشود و از پرداخت مالیات و تقسیم سود سهام دولت هم معاف است!
نویسنده در جایی دیگر به ماده 10 قانون محاسبات عمومی استناد میکند که این قانون، مالیات دولتی را بهعنوان درآمد عمومی کشور میشناسد، و بر اساس این ماده، معاف بودن شرکت نفت از مالیات را تخلف محسوب کرده است و نتیجهگیری کرده است شرکت نفت تحت مدیریت دولت آخوند روحانی از پرداخت مالیات فرار کرده است.
اعتراف به سرسامآور بودن بودجه و غیرشفاف بودن چگونگی برآورد بودجه
در ادامه سرمقاله به سرسامآور بودن بودجه شرکت نفت اشاره میشود که بر اساس لایحه بودجه دولت روحانی، چگونگی برآورد بودجه برای شرکت نفت نامشخص است و در قانون بودجه سال93، دلیل اختصاص دادن این بودجه هنگفت به شرکت نفت مشخص نیست و در این رابطه مینویسد: ”حال ببینیم این 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی چقدر است؟ یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد اگر ما در سال93 یک میلیون و پانصد هزار بشکه در داخل مصرف کنیم و یک میلیون بشکه هم صادر کنیم 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی معادل 35هزار میلیارد تومان میشود. این مقدار سرمایهگذاری در حوزه نفت آن هم در شرایطی که حتی اگر آمریکاییها به توافق ژنو عمل کنند تحریمهای نفتی همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند، چه معنی میدهد، کجا و چگونه برآورده شده است که شرکت ملی نفت در سال 93 بالغ بر 35هزار میلیارد تومان هزینه دارد؟“
سرمقاله رسالت در ادامه این سؤال را مطرح میکند که به چه دلیل بودجه شرکت نفت از کل بودجههای عمرانی کشور بیشتر است و چرا دولت آخوند روحانی دولت آخوند روحانی هیچ توضیحی در این زمینه در لایحه بودجه نداده است و مینویسد: ”سؤال این است؛ کل برآورد هزینههای طرحهای عمرانی بودجه سال 93 در کشور بالغ بر 37میلیارد تومان است. برآورد هزینههای یک شرکت آن هم فقط مستند به بند الف تبصره دو قانون بودجه 45هزار میلیارد تومان است بدون اینکه هیچ توضیحی در مورد کم و کیف این هزینه داده شود“
درجای دیگر نویسنده مقاله رسالت نتیجهگیری میکند که بیش از نیمی از درآمد نفت کشور خارج از گردش خزانه جزء منابع مالی در اختیار شرکت قرار گیرد و شرکت ملی نفت بهعنوان خزانه دوم کشور تنه به تنه خزانهداری کل بزند. نمی شود یک مملکت را با دو خزانه اداره کرد!
نامشخص بودن مصارف بودجه شرکت نفت
از نظر نویسنده مقاله روزنامه رسالت اشکال دیگر به بودجه شرکت نفت، نامشخص و غیرشفاف بودن نحوه مصرف این بودجه است. دولت آخوندروحانی در قانون بودجه سال 93 نحوه مصرف این بودجه را مسکوت میگذارد و مینویسد: ”دولت از بابت شفاف سازی و نیز از باب دسترسی آزاد به اطلاعات به مردم توضیح دهد باقی این بودجه و اعتبار نجومی در کجای شرکت ملی نفت هزینه میشود؟
اگر دولت واقعاً پول زیادی ندارد چگونه است که هنوز در صفحه اول بودجه 93 قبل از اینکه در مورد منابع و مصارف خود سخنی بگوید بدون چانهزنی 45هزار میلیارد تومان یک چهارم کل بودجه عمومی کشور را در اختیار یک شرکت دولتی قرار میدهد؟! و حاضر نباشد هیچ شفاف سازی در“ مصارف سرمایهیی ”آن در هیچیک از نهادهای نظارتی انجام دهد“.
غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت به مدت سی سال
به گفته نویسنده منابع و مصارف بودجه شرکت نفت در اساسنامه شرکت نفت تعریف نشده و نویسنده دولت آخوندروحانی را زیرضرب میبرد که بر اساس کدام یک از بندهای اساسنامه شرکت نفت این بودجه را پیشنهاد داده است و مینویسد: ”30سال است دولتهای سازندگی، اصلاحات و دولت گذشته در بودجه سنواتی تصریح و تأکید میکنند که اساسنامه شرکت ملی نفت را بیاورند اما به دلایل نامعلوم که باید حداقل در این دولت معلوم شود چرا، نتوانستند این کار را بکنند. دولت اساسنامه شرکت ملی نفت را بیاورد تا معلوم شود این منابع و مصارف سنگین طبق کدام مفاد از کدام اساسنامه و نیز باید چگونه اختصاص یابد؟ چرا وزیر نفت بند نفت بودجه را با کپیبرداری از بودجه دولت گذشته آورده است؟ چرا دولت تدبیر و امید نمیخواهد حساب و کتاب نفت را بر اساس اصل 45 قانون اساسی شفاف کند“
اگر چه نویسنده سرمقاله رسالت در یک جنگ و جدال باندی و بر اساس منافع باند خود پته دولت آخوند روحانی را در زمینه بودجه شرکت نفت روی آب میاندازد، اما اعتراف این کارگزار رژیم از این جنبه قابلتوجه است که وی با اشاره به کپیبرداری بودجه شرکت نفت از بودجه سالهای قبل، در واقع به چپاول نهادینهیی اشاره میکند که تمام دولتهای قبل از روحانی، یعنی دولتهای رفسنجانی، آخوند خاتمی و احمدینژاد درگیر آن بودهاند.
اعتراف به غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت
سرمقالهنویس رسالت به غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت و فرار این شرکت از مالیات اعتراف میکند و در این رابطه مینویسد: بند الف تبصره 2 قانون بودجه سال 93 قبل از اینکه از اولین منبع درآمدی دولت سخن بگوید برآورد هزینه بزرگترین بنگاه اقتصادی را برخلاف همه موازین قانونی و شرعی و محاسبات حرفهیی آن هم نه بهصورت شفاف بلکه غیرشفاف اعلام کرده است.
بند الف تبصره 2 قانون بودجه سال93 میگوید 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی بهعنوان سهم شرکت ملی نفت بابت مصارف سرمایهیی و هزینهیی این شرکت تعیین میشود و از پرداخت مالیات و تقسیم سود سهام دولت هم معاف است!
نویسنده در جایی دیگر به ماده 10 قانون محاسبات عمومی استناد میکند که این قانون، مالیات دولتی را بهعنوان درآمد عمومی کشور میشناسد، و بر اساس این ماده، معاف بودن شرکت نفت از مالیات را تخلف محسوب کرده است و نتیجهگیری کرده است شرکت نفت تحت مدیریت دولت آخوند روحانی از پرداخت مالیات فرار کرده است.
اعتراف به سرسامآور بودن بودجه و غیرشفاف بودن چگونگی برآورد بودجه
در ادامه سرمقاله به سرسامآور بودن بودجه شرکت نفت اشاره میشود که بر اساس لایحه بودجه دولت روحانی، چگونگی برآورد بودجه برای شرکت نفت نامشخص است و در قانون بودجه سال93، دلیل اختصاص دادن این بودجه هنگفت به شرکت نفت مشخص نیست و در این رابطه مینویسد: ”حال ببینیم این 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی چقدر است؟ یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد اگر ما در سال93 یک میلیون و پانصد هزار بشکه در داخل مصرف کنیم و یک میلیون بشکه هم صادر کنیم 5/14 درصد ارزش نفت خام تولیدی معادل 35هزار میلیارد تومان میشود. این مقدار سرمایهگذاری در حوزه نفت آن هم در شرایطی که حتی اگر آمریکاییها به توافق ژنو عمل کنند تحریمهای نفتی همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند، چه معنی میدهد، کجا و چگونه برآورده شده است که شرکت ملی نفت در سال 93 بالغ بر 35هزار میلیارد تومان هزینه دارد؟“
سرمقاله رسالت در ادامه این سؤال را مطرح میکند که به چه دلیل بودجه شرکت نفت از کل بودجههای عمرانی کشور بیشتر است و چرا دولت آخوند روحانی دولت آخوند روحانی هیچ توضیحی در این زمینه در لایحه بودجه نداده است و مینویسد: ”سؤال این است؛ کل برآورد هزینههای طرحهای عمرانی بودجه سال 93 در کشور بالغ بر 37میلیارد تومان است. برآورد هزینههای یک شرکت آن هم فقط مستند به بند الف تبصره دو قانون بودجه 45هزار میلیارد تومان است بدون اینکه هیچ توضیحی در مورد کم و کیف این هزینه داده شود“
درجای دیگر نویسنده مقاله رسالت نتیجهگیری میکند که بیش از نیمی از درآمد نفت کشور خارج از گردش خزانه جزء منابع مالی در اختیار شرکت قرار گیرد و شرکت ملی نفت بهعنوان خزانه دوم کشور تنه به تنه خزانهداری کل بزند. نمی شود یک مملکت را با دو خزانه اداره کرد!
نامشخص بودن مصارف بودجه شرکت نفت
از نظر نویسنده مقاله روزنامه رسالت اشکال دیگر به بودجه شرکت نفت، نامشخص و غیرشفاف بودن نحوه مصرف این بودجه است. دولت آخوندروحانی در قانون بودجه سال 93 نحوه مصرف این بودجه را مسکوت میگذارد و مینویسد: ”دولت از بابت شفاف سازی و نیز از باب دسترسی آزاد به اطلاعات به مردم توضیح دهد باقی این بودجه و اعتبار نجومی در کجای شرکت ملی نفت هزینه میشود؟
اگر دولت واقعاً پول زیادی ندارد چگونه است که هنوز در صفحه اول بودجه 93 قبل از اینکه در مورد منابع و مصارف خود سخنی بگوید بدون چانهزنی 45هزار میلیارد تومان یک چهارم کل بودجه عمومی کشور را در اختیار یک شرکت دولتی قرار میدهد؟! و حاضر نباشد هیچ شفاف سازی در“ مصارف سرمایهیی ”آن در هیچیک از نهادهای نظارتی انجام دهد“.
غیرشفاف بودن بودجه شرکت نفت به مدت سی سال
به گفته نویسنده منابع و مصارف بودجه شرکت نفت در اساسنامه شرکت نفت تعریف نشده و نویسنده دولت آخوندروحانی را زیرضرب میبرد که بر اساس کدام یک از بندهای اساسنامه شرکت نفت این بودجه را پیشنهاد داده است و مینویسد: ”30سال است دولتهای سازندگی، اصلاحات و دولت گذشته در بودجه سنواتی تصریح و تأکید میکنند که اساسنامه شرکت ملی نفت را بیاورند اما به دلایل نامعلوم که باید حداقل در این دولت معلوم شود چرا، نتوانستند این کار را بکنند. دولت اساسنامه شرکت ملی نفت را بیاورد تا معلوم شود این منابع و مصارف سنگین طبق کدام مفاد از کدام اساسنامه و نیز باید چگونه اختصاص یابد؟ چرا وزیر نفت بند نفت بودجه را با کپیبرداری از بودجه دولت گذشته آورده است؟ چرا دولت تدبیر و امید نمیخواهد حساب و کتاب نفت را بر اساس اصل 45 قانون اساسی شفاف کند“
اگر چه نویسنده سرمقاله رسالت در یک جنگ و جدال باندی و بر اساس منافع باند خود پته دولت آخوند روحانی را در زمینه بودجه شرکت نفت روی آب میاندازد، اما اعتراف این کارگزار رژیم از این جنبه قابلتوجه است که وی با اشاره به کپیبرداری بودجه شرکت نفت از بودجه سالهای قبل، در واقع به چپاول نهادینهیی اشاره میکند که تمام دولتهای قبل از روحانی، یعنی دولتهای رفسنجانی، آخوند خاتمی و احمدینژاد درگیر آن بودهاند.