آخوند حسن روحانی در پایگاه اطلاعرسانی ”پروجکت سیندیکیت“ یادداشتی منتشرکرد و تحت عنوان خواست اصلی ایران در سال ۲۰۱۴ چیست؟ نقشه مسیر دولتش را برای سال 2014 مشخص کرده است.
در این یادداشت، روحانی سیاستهای گذشته رژیم در زمینه سیاستهای خارجی را افراطی دانسته و مدعی شده است که این سیاست افراطی را کنار گذاشته و بهدنبال رابطهای بهتر با دنیای خارج است و مینویسد: ”در واقع، در حوزه سیاست خارجی، دولت من رویکردهای افراطی را کنار گذاشته است. ما بهدنبال دستیابی به روابط دیپلوماتیک سازنده و مؤثری بوده و بر ایجاد اعتماد متقابل با همسایگان خود و دیگر بازیگران منطقهیی و بینالمللی تمرکز داریم“
در این یادداشت، روحانی سیاستهای گذشته رژیم در زمینه سیاستهای خارجی را افراطی دانسته و مدعی شده است که این سیاست افراطی را کنار گذاشته و بهدنبال رابطهای بهتر با دنیای خارج است و مینویسد: ”در واقع، در حوزه سیاست خارجی، دولت من رویکردهای افراطی را کنار گذاشته است. ما بهدنبال دستیابی به روابط دیپلوماتیک سازنده و مؤثری بوده و بر ایجاد اعتماد متقابل با همسایگان خود و دیگر بازیگران منطقهیی و بینالمللی تمرکز داریم“
روحانی سیاست آویختن به دامن غرب تحت عنوان تنشزدایی را از برنامههای دولتش در سال 2014 دانست و در زمینه روابط خارجی نوشت: ”برای رسیدن به این هدف ما بهدنبال از بین بردن تنشها در روابط خارجی خود و تقویت پیوندها با شرکای سنتی و جدیدی هستیم. این اتفاق نیازمند ایجاد اجماع داخلی و شفاف کردن اهداف است، امری که در حال پیگیری است“
روحانی تلویحاً سیاست انزوای بینالمللی رژیم در دوران احمدینژاد را نفی کرده و منافع رژیم را به همبستگی با سایر کشورها گره زده است. آخوند روحانی با بیان این عبارت که ”ما از رو در رویی وتقابل اجتناب خواهیم کرد“ برخلاف سیاق شاخ وشانه کشیدنهای پوشالی به سبک ولیفقیه و احمدینژادی، منافع رژیم را به همبستگی با سایر کشور مرتبط کرده و نوشته است: ”در حالی که ما از رودرویی و تقابل اجتناب خواهیم کرد، در همان زمان نیز بهدنبال منافع بزرگتر خود نیز خواهیم بود. اما در شرایطی که دنیای کنونی بهشدت به هم وابسته و مرتبط است، چالشهای موجود تنها از طریق تعامل و همکاری میان دولتها قابل حل خواهد بود. هیچ کشوری (حتی قدرتهای بزرگ) تنها با تکیه بر توان خود نمیتواند از چالشهای موجود بر سر راه خود عبور کند“.
برخلاف ولیفقیه که معتقد به اقتصاد من درآوردی مقاومتی است، روحانی پیشرفت اقتصادی کشور را منوط به پیوستگی به اقتصاد جهانی دانست و گفت که در این بستر، اقتصاد ایران میتواند نقش آفرینی جهانی خود را بهبود بخشد.
روحانی در این یادداشت مدعی پیروی از سیاست تنشزدایی با آمریکا شده است و خط باند رقیب را در این زمینه، خط مشیهای سیاسی حقیر! (منظور خط مشی ولیفقیه و باند ولایت است) دانسته است نوشته است: ”ما همچنین در حال بررسی راههایی هستیم تا روابط دوجانبه و چند جانبه خود را با کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بر اساس احترام متقابل بازسازی و بهبود ببخشیم. این موضوع نیاز به کاهش تنش و اجرای یک رویکرد جامع که روابط اقتصادی را نیز شامل شود، دارد.
میتوانیم این راه را با اجتناب از هر گونه تنش جدید در روابط ایران و آمریکا شروع کنیم و بهطور همزمان برای از بین بردن تنشهایی که از قبل وجود داشته است و موجب تیرگی روابط دو کشور شده است، تلاش کنیم. اگر چه شاید ما نتوانیم بیاعتمادی و سوء ظن ایرانیان به دولتهای آمریکا در طول 60سال گذشته را فراموش کنیم اما در حال حاضر ما باید نگاه خود را به آینده متمرکز کنیم.
این بدان معناست که ما بالاتر از خط مشیهای سیاسی حقیر حرکت کنیم و گروههای مخالف در کشور خود را رهبری کنیم به جای آن که از آنها پیروی کنیم“.
روحانی تلویحاً سیاست انزوای بینالمللی رژیم در دوران احمدینژاد را نفی کرده و منافع رژیم را به همبستگی با سایر کشورها گره زده است. آخوند روحانی با بیان این عبارت که ”ما از رو در رویی وتقابل اجتناب خواهیم کرد“ برخلاف سیاق شاخ وشانه کشیدنهای پوشالی به سبک ولیفقیه و احمدینژادی، منافع رژیم را به همبستگی با سایر کشور مرتبط کرده و نوشته است: ”در حالی که ما از رودرویی و تقابل اجتناب خواهیم کرد، در همان زمان نیز بهدنبال منافع بزرگتر خود نیز خواهیم بود. اما در شرایطی که دنیای کنونی بهشدت به هم وابسته و مرتبط است، چالشهای موجود تنها از طریق تعامل و همکاری میان دولتها قابل حل خواهد بود. هیچ کشوری (حتی قدرتهای بزرگ) تنها با تکیه بر توان خود نمیتواند از چالشهای موجود بر سر راه خود عبور کند“.
برخلاف ولیفقیه که معتقد به اقتصاد من درآوردی مقاومتی است، روحانی پیشرفت اقتصادی کشور را منوط به پیوستگی به اقتصاد جهانی دانست و گفت که در این بستر، اقتصاد ایران میتواند نقش آفرینی جهانی خود را بهبود بخشد.
روحانی در این یادداشت مدعی پیروی از سیاست تنشزدایی با آمریکا شده است و خط باند رقیب را در این زمینه، خط مشیهای سیاسی حقیر! (منظور خط مشی ولیفقیه و باند ولایت است) دانسته است نوشته است: ”ما همچنین در حال بررسی راههایی هستیم تا روابط دوجانبه و چند جانبه خود را با کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بر اساس احترام متقابل بازسازی و بهبود ببخشیم. این موضوع نیاز به کاهش تنش و اجرای یک رویکرد جامع که روابط اقتصادی را نیز شامل شود، دارد.
میتوانیم این راه را با اجتناب از هر گونه تنش جدید در روابط ایران و آمریکا شروع کنیم و بهطور همزمان برای از بین بردن تنشهایی که از قبل وجود داشته است و موجب تیرگی روابط دو کشور شده است، تلاش کنیم. اگر چه شاید ما نتوانیم بیاعتمادی و سوء ظن ایرانیان به دولتهای آمریکا در طول 60سال گذشته را فراموش کنیم اما در حال حاضر ما باید نگاه خود را به آینده متمرکز کنیم.
این بدان معناست که ما بالاتر از خط مشیهای سیاسی حقیر حرکت کنیم و گروههای مخالف در کشور خود را رهبری کنیم به جای آن که از آنها پیروی کنیم“.
روحانی ترس خود را از کارشکنی باند ولیفقیه و جناحهایی در آمریکا در راستای خنثیسازی عادیسازی روابط با آمریکا و پیشرفت مذاکرات هستهیی پنهان نکرد و در این زمینه گفت: ”به نظر ما، همکاری در مسائل مورد علاقه و مشترک نیز میتواند به کاهش تنشها در منطقه کمک کند. این بدین معنی است که با کسانی که در آمریکا و منطقه افکار عمومی و جامعه بینالمللی را از مسائلی که خود آنها بهطور مستقیم درگیر هستند، منحرف میکنند و خواهان جلوگیری از افزایش قدرت ایران در منطقه هستند، مقابله کنیم.
اما با رفتاری که به کاهش امیدها برای رسیدن به یک توافق دائمی درباره برنامه هستهیی ایران منجر شود، این احتمال وجود دارد که بنبست روابط ایران و آمریکا همچنان ادامه یابد“.
اما با رفتاری که به کاهش امیدها برای رسیدن به یک توافق دائمی درباره برنامه هستهیی ایران منجر شود، این احتمال وجود دارد که بنبست روابط ایران و آمریکا همچنان ادامه یابد“.
آخوند حسن روحانی در این یاداشت تلاش میکند تا از سیاست دخالت ولیفقیه رژیم در سوریه تبری بجوید و مینویسد: ”منطقه ما اکنون بیش از هر زمان دیگری با فرقهگرایی، درگیری و دشمنی گروههای مختلف و همچنین ایجاد زمینه برای افراط گرایی و تروریسم، دست و پنجه نرم میکند. در عینحال موضوع استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه میتواند مردم منطقه را سالهای زیادی درگیر کند. ما بر این باور هستیم که در چنین شرایطی صدای اعتدال در منطقه میتواند بر روی حوادث منطقه به شکلی سازنده و مثبت تأثیرگذار باشد“.
برخلاف خط ولیفقیه در مورد صدور بحران، آشوب و تروریسم در منطقه و دفاع بیدنده و ترمز این باند از رژیم خونخوار بشار اسد، روحانی نسبت به تراژدی انسانی در سوریه (که تماماً ناشی از سیاست حاکم خونریز سوریه و کمکهای بدون دریغ رژیم آخوندی به نظام بشار اسد است) ابراز تاثر میکند و میافزاید: ”هیچ شکی نیست که در مقابل آشوب موجود در برخی کشورهای نزدیک به ما که بر منافع بسیاری از نقشآفرینان منطقهیی و جهانی تأثیر گذاشته است، نیازمند اتخاذ اقدامات عملی برای اطمینان از ایجاد ثبات در طولانیمدت هستیم. ایران بهعنوان یک قدرت اصلی منطقهای، بهطور کامل اماده حرکت در این مسیر بوده و مانع از هیچ تلاشی برای ایجاد ثبات نخواهد شد. در این شرایط کشورهایی که ایران را بهعنوان یک تهدید مطرح کرده و بهدنبال تضعیف اعتبار منطقهیی و جهانی آن هستند، برای رسیدن به صلح و آرامش در منطقه، میبایست اقدامات خود را متوقف کنند.
من به شخصه از تراژدی انسانی رخ داده در کشور سوریه و مصایبی که طی سه سال اخیر بر سر مردم این کشور آمده است، بهشدت متأثر هستم“.
آخوند روحانی به صراحت استفاده رژیم بشار اسد از سلاحهای شیمیایی در سوریه را محکوم کرد و نوشت: ”دولت بنده بهعنوان نماینده کشوری که خود تجربه ترس از حملات شیمیایی را از سر گذرانده، بهشدت استفاده از اینگونه تسلیحات در سوریه را محکوم میکند“.
بهطور خلاصه نقشه مسیر آخوند روحانی برای سال 2014 عقبنشینی از همه مواضع رژیم و مواضع شخص ولیفقیه است که میتوان این نقشه مسیر را نشانهیی از بنبست کامل نظام دانست که روحانی برای برونرفت از آن و پیداکردن راه تنفس و نجات از این بنبست و خفگی نظام، به نتایج زیر رسیده است:
1- زیر عبارتهایی از جمله ”کنار گذاشتن رویکردهای افراطی در سیاست خارجی“ ، ”تنش زدایی“ ، ”دوری از رویارویی و تقابل“ و... روحانی به بنبست سیاست صدور تروریسم وارتجاع رژیم اعتراف میکند
2- پوشال بافیهایی نظیر اقتصاد مقاومتی و اتکا به خود که فقط محصول تراوش ذهن ولیفقیه و لمپن پاسدارهای حکومت است، تاریخ مصرفش گذشته و راه نجات اقتصاد رژیم گره خوردن به اقتصاد غرب است در روابط بینالمللی سربه زیر میشود و از شاخ وشانههای پوشالی خودداری میکند
3- عطای دیکتاتور سوریه را به لقایش میبخشد و در یک بستر همکاری بینالمللی دنبال راهحل سوریه میرود و راه کار بینالمللی را برای حل این بحران میپذیرد
4- تش زدایی با آمریکا و برقراری رابطه با آن یکی از اولویتهای سیاست خارجیاش میباشد.
5- در زمینه داخلی و خارجی رویارویی با ولیفقیه و باند او تحت عنوان ”اعتدال“ و مبارزه با خشونت، افراطراگرایی و...جزو نقشه مسیر او است.
بهطور خلاصه نقشه مسیر آخوند روحانی برای سال 2014 عقبنشینی از همه مواضع رژیم و مواضع شخص ولیفقیه است که میتوان این نقشه مسیر را نشانهیی از بنبست کامل نظام دانست که روحانی برای برونرفت از آن و پیداکردن راه تنفس و نجات از این بنبست و خفگی نظام، به نتایج زیر رسیده است:
1- زیر عبارتهایی از جمله ”کنار گذاشتن رویکردهای افراطی در سیاست خارجی“ ، ”تنش زدایی“ ، ”دوری از رویارویی و تقابل“ و... روحانی به بنبست سیاست صدور تروریسم وارتجاع رژیم اعتراف میکند
2- پوشال بافیهایی نظیر اقتصاد مقاومتی و اتکا به خود که فقط محصول تراوش ذهن ولیفقیه و لمپن پاسدارهای حکومت است، تاریخ مصرفش گذشته و راه نجات اقتصاد رژیم گره خوردن به اقتصاد غرب است در روابط بینالمللی سربه زیر میشود و از شاخ وشانههای پوشالی خودداری میکند
3- عطای دیکتاتور سوریه را به لقایش میبخشد و در یک بستر همکاری بینالمللی دنبال راهحل سوریه میرود و راه کار بینالمللی را برای حل این بحران میپذیرد
4- تش زدایی با آمریکا و برقراری رابطه با آن یکی از اولویتهای سیاست خارجیاش میباشد.
5- در زمینه داخلی و خارجی رویارویی با ولیفقیه و باند او تحت عنوان ”اعتدال“ و مبارزه با خشونت، افراطراگرایی و...جزو نقشه مسیر او است.