728 x 90

مسائل اجتماعي ايران,

۹میلیون مردم زاغه نشین و فراموش شده

-

مردم زاغه نشین
مردم زاغه نشین
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت رژیم آمار زاغه نشینان را 9میلیون نفر ذکر کرده که تحت پوشش هیچ بیمه درمانی نیستند. جمله کوتاه است و خیلی راحت و ساده گفته می‌شود 9میلیون حاشیه‌نشین یا زاغه نشین در کشور وجود دارد. 9میلیون زاغه نشین را چه کسی و چه نظامی به‌وجود آورد؟ این کارگزار رژیم طوری به‌سادگی از وجود 9میلیون زاغه نشین صحبت می‌کند انگار در مورد شهروندان کشور دیگری صحبت می‌کند و این مردم متعلق به ایران وآب و خاک آن نیستند. باید گفت 9میلیون نفر زاغه در ایران تحت حاکمیت وایلغار رژیم ولایت‌فقیه و آخوندی وجود دارد که در سیه روزی و خانه خرابی روزگار می‌گذرانند. تعریف دقیق زاغه نشینی این است که زاغه نشینان کسانی هستند که در دخمه ها و آلونکهای تنگ و تاریک ونمور زندگی می‌کنند واز هیچ حقوق اجتماعی در این نظام فاسد برخوردار نیستند. زاغه نشینان بیمه نیستند، آب درست و حسابی ندارند، درمان ندارند، پول ندارند که برای درمان بیماریشان به دکتر بروند، به‌دلیل بیمه نبودن وبی پولی، بیمارستانها و مراکز درمانی آنها را قبول نمی‌کنند، فرزندان زاغه نشین در میان گل ولای و خاک وخل صبح را به شب می‌رسانند، از امکانات اولیه بهداشتی محروم هستند، بچه‌های زاغه نشین مجبورند برای سیر کردن شکم شان در میان آت و آشغالها زباله گردی کنند تا شاید پس مانده غذایی و یا میوه گندیده‌ای پیدا کنند. بچه‌های زاغه نشینان به‌خاطر فقر تغذیه، شکم هایشان باد کرده است.
چهل سال پیش اگر سری به جنوب تهران می‌زدی چند منطقه بود که مردمان آنجا را گود نشین می‌گفتند که جزو فقیرترین اقشار بودند، البته آنان را نسبت به زاغه نشینان و آلونک نشینان فعلی، باید مردم خوشبختی تلقی کرد، زیرا فقروفاقه به وضعیت امروزی که در نظام ولایت است وجود نداشت. اکنون از صدقه سررژیم خمینی ونظام ولایت‌فقیه در حاشیه شهرها و خصوصاً کلانشهرها، زاغه ها قارچ گونه رشد کرده‌اند. برای ادامه زندگی نداشته‌اند و به حاشیه شهرهای بزرگ رانده شده‌اند که از هیچ حقوق احتماعی برخوردار نیستند. وقتی صحبت از زاغه نشینان می‌شود و آمار 9 میلیون زاغه نشین داده می‌شود، این آمار مربوط به زاغه نشینان حاشیه شهرها است، اگر آمار کپرنشینان روستایی و خصوصاً کپرنشینان استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و سایر استانها به آن اضافه شود رقم سرسام و باور نکردنی از ارتش فقیران و گرسنگان وجود دارد که قلب هرانسان آزاده و شریفی را به درد می‌آورد. برای گوشه‌یی از واقعیت زندگی این هموطنان محروم و از یاد رفته در حاکمیت آخوندی بیان شود به چند نمونه از زندگی در شهرکهای اطراف تهران اشاره می‌شود، البته زندگی شهرک نشینان محروم حاشیه تهران نسبت به زندگی زاغه نشینان فاصله زیادی زیادی دارد.

زندگی مردم در یک منطقه زاغه نشین
قلعه سیمون یکی از مناطق حاشیه‌نشین در نزدیکی تهران است که مرداد ماه تلویزیون رژیم با مردم این منطقه مصاحبه‌ای داشت و پس از سانسور قسمتهایی از حرفهای این مردم بخشی از حرف و حدیثهای آنان در مورد زندگی مشقت بارشان را در این منطقه به شرح زیر مطرح کردند: ”یک پیرمرد: ما این‌جا از نظر آموزشی و بهداشتی از صفر هم صفر تریم
خبرنگار: الآن اگر این‌جا کسی براش اتفاقی بیفته مریض بشه یا احتیاج به موارد اورژانسی داشته باشه شما چه می‌کنید؟
یک خانم: مجبوریم به یک جایی برسونیم. الآن بچهٴ خود من روز تعطیلی دستش سوخت تا خواستیم ببریم پوست دستش افتاد.
یک پیرمرد: امکانات ما رو می‌بینید زندگی ما رو می‌بینید نیازی به گفتن نیست آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
تصاویری از منطقه قلعه سیمون

زندگی یک دخترزاغه نشین
دختر: تا اول دبیرستان بیشتر نتونستم درس بخونم چون شرایط زندگیمون یه جوری بود که نتوستم درس بخونم. منم و دوتا دادش و خواهرم و مادرم. بابام چند ساله فوت کرده نون آورخانواده مون فقط داداشمه. مامانم پیره، ناراحتی قلبی داره. خدا هیچ وقت مامانم رو ازم نگیره و دادشمو، چون من نمی‌تونم بدون اینها زندگی کنم.
مادر: من خیلی ازبچم راضی ام، خیلی، ازپسرم خیلی راضیم. اگر این نبود منم نبودم.
دختر: یه جایی باشه یه پناهی باشه برای مامانم. یه موقعی که دلم می‌گیره با خودم میشینم حرف می‌زنم.

زندگی مردم کپر نشین
سرنوشت مردم روستای تی آب واقع درجنوب استان کرمان نیز بهتر از سرنوشت مردم قلعه سیمون و یا سرنوشت دختر زاغه نشین نیست
این‌جا هم روستای تی آب واقع در جنوب استان کرمان است انگار زمان از هزارها سال قبل در این روستا توقف کرده است.
نه اثری از جاده که راه به آبادی دیگری ببرد. نه برق، نه آب لوله‌کشی، نه اثری از آثار زندگی شهری. سرزمینی فراموش شده، با مردمانی به فراموشی سپرده شده
تنها اثر دنیای جدید دکلهای انتقال برق است که از این روستا عبور کرده تا چند کیلومتر آنسوتر کار غارتگران معدنهای این سرزمین را آسان کند. پس سهم مردم این آبادی چیست؟
مردم این آبادی بعد از سی سال زندگی در حاکمیت آخوندها، می‌توانند مثل نیاکانشان در هزاران سال قبل، از ساقه‌های نی و نخل برای خود سرپناهی فراهم کنند.
سرپناهی که سقف آرزوهایشان را هم در خود خلاصه می‌کند:
در درون کپر هم چیز چندانی که زمان معاصر را نشان دهد، دیده نمی‌شود.
تصاویری از زندگی کپرنشینان در روستای تی آب
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5d88d42b-25a1-4aba-a479-a99517768a8c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات