در دهه 80، با وجود سرکوبگریهای رژیم حاکم، بهتدریج تظاهرات دانشگاهها اوج گرفت و به شورشها و قیامهای شهری پیوند خورد. حرکتهای بسیاری در تظاهراتهای هر ساله هیجده تیر، در سالگردهای روز زن، و در اعتراضات زنان و کارگران و معلمان ایجاد شد. دانشجو هم در هرجا که اعتراضی علیه رژیم صورت گرفت به همراهی و یاری بپا خاست. و هر سال گستردهتر به اعتصاب و تظاهرات پرداخت. با اوجگیری تظاهراتهای سالهای بعد، دانشگاه، بعد از خاتمی، احمدینژاد را نیز خوار و بیمقدار کرد. احمدینژاد آمده بود که تلاشهای دورههای گذشته خمینی و خامنهای را تکرار کند و دانشگاه را به بخشی از حوزه تبدیل کند، اما دانشجویان جلوی خودش، عکس وارونهٴ او را آتش زدند و او را دیکتاتور پست و حقیر خواندند.
یک حرکت درخشان دانشجویان در سال 85:
روز 20آذر 1385، دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران حرکتی درخشان در مبارزه دانشجویی علیه دیکتاتور انجام دادند و با آتش زدن عکس پاسدار احمدینژاد، در مقابل چشمهای وحشتزدهٴ خودش، این گماشته ولیفقیه را خوار و زار، برجاگذاشتند. این حرکت طلیعه جدیدی در مبارزات دانشجویی علیه دیکتاتوری ولایتفقیه بود. دانشجویان شعار میدادند «محمود احمدینژاد، عامل تبعیض و فساد»، «مرگ بر دیکتاتور»، «نظامی حیا کن دانشگاه را رها کن»، «دروغگو برو بیرون».
خروشهای دانشجویان فهرستی طولانی دارد. بهعنوان نمونه به سال 86 نگاه میکنیم.
دانشگاه در سال 86:
از آذر ماه 86 تا پایان آبان ماه87، بیش از 400 حرکت اعتراضی توسط دانشجویان ایران علیه سیاستها و اقدامات غارتگرانه و سرکوبگرانهٴ رژیم صورت گرفته است.
بعضی از اعتراضات دانشجویی حتی بیش از 10روز و بهطور مستمر طول داشته و هزاران دانشجو در آن نقش داشتند.
بهخصوص در 16آذر 86 تظاهراتهای وسیعی با وجود ترتیبات امنیتی شدیدکه در حقیقت حکومت نظامی با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «آزادی حق مسلم ماست» و «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» صورت گرفت.
حضور گسترده دختران دانشجو در تمامی اعتراضات، همبستگی سایر دانشکدهها در یک دانشگاه و حمایت دانشگاههای متعدد از حرکت اعتراضی دانشجویان یک دانشگاه، تحصنها و اعتصاب غذاهای طولانی و شعارهای انقلابی همه و همه بیانگر اعتلای مبارزات دانشجویان در آن سال بود.
این تظاهراتها در فضایی صورت میگیرفت که رژیم در تابستان همان سال، تیرهای اعدام در خیابانها را بیشتر از هرسال دیگر برپا کرده بود تا زهر چشم بگیرد. بهخصوص از ابتدای آذر ماه رژیم اقدام به دستگیری گسترده دانشجویان فعال کرده و حکومت نظامی آشکاری را با حضور تمامی نیروهای ارگانهای سرکوبگر نظامی و غیرنظامیش، به وجود آورده بود.
دانشجو در شرایطی دست به این حرکات اعتراضی میزد که میفهمید مخالفت با این رژیم چه بهایی دارد.
نمونههایی از 400 تظاهرات دانشجویی از آذر86 تا آذر87
ـ در 27آذر 86صدها تن از دانشجویان دانشگاه موسوم به رجایی تهران علیه موج دستگیریها و سرکوب در دانشگاه تظاهرات کردند.
ـ در اول دیماه 86 دانشجویان دانشگاه اصفهان، دست به یک تحصن زدند و و بیش از 500 دانشجو در دانشگاه صنعتی این شهراعتصابغذا کردند.
ـ در ششم بهمن 86 بیش از 1500تن از دانشجویان دانشگاه تهران در زیر بارش سنگین برف دست به تظاهرات زدند و با مأموران سرکوبگر انتظامی درگیر شدند. شعارهای دانشجویان نیز بیانگر عمق این حرکتها بود وقتی که میخروشیدند: «ما فرزندان کاوه و سیاوشیم، تا سقوط این نظام از پا نمینشینیم».
ـ از پنجم تا شانزدهم اسفند تظاهرات بیش از 1500تن از دانشجویان دانشگاه شیراز با شعار «زنده باد آزادی»،
«ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» و «گر تیر و فتنه بارد، جنبش ادامه دارد» خروشیدند. آنان بیاعتنا به تهدید مأموران سرکوبگر که اطراف دانشگاه را محاصره کرده بودند، در حالی که شعار میدادند هیهات مناالذله ساختمان مرکزی مدیریت دانشگاه را به تصرف درآورده و خواستار برکناری رئیس مزدور دانشگاه شدند. در این تظاهراتها شعارها مشابه شعارهای مقاومت ایران بود. بهخصوص شعار بجنگ تا بجنگیم. یا هیهات مناالذله.
ـ در نوزدهم اسفند 86 دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مطالبهٴ آزادی 4تن از دانشجویان دستگیر شده تظاهرات کردند.
ـ در سوم اردیبهشت 87: دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم و تعرض مزدوران حراست به سه دختر دانشجو دست به تجمع و تحصن زدند.
این حرکت اعتراضی با شعار اشرفنشان «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» علیه سرکوبی و اختناق حاکم بر دانشگاهها شروع شد با قرائت سوگند توسط دانشجویان مدار جدیدی از عزم و ارادهٴ دانشجویان برای رویارویی با ارتجاع وحشی آخوندی را به نمایش گذاشت. 20 دانشگاه کشور با صدور بیانیهیی رسماً با این دانشجویان اعلام همبستگی کردند.
ـ در سوم اردیبهشت 87تظاهرات هزارتن از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران.
ـ همچنین در اردیبهشت 87 شاهد اعتراضات گسترده دانشجویان دانشکدههای شریعتی، ولیعصر و شمسیپور در تهران بودیم.
یک ویژگی این حرکات دانشجویی هماهنگی و گستردگی آن بود. وقتی یک دانشگاه بپا میخاست، بلافاصله دانشگاههای دیگر به پشتیبانی بلند میشدند.
ـ در 24 دیماه 86: دانشجویان 37 دانشگاه کشور در یک بیانیه مشترک نسبت به استمرار سرکوبی و اعمال فشار بر دانشگاهها اعتراض کردند.
ـ در 31اردیبهشت 87، 400تن از دانشجویان دانشگاه لرستان یک تجمع اعتراضی برپا کردند،
ـ در 6خرداد 87: تحصن سه روزه و پیروزمند دانشجویان دانشگاه موسوم به باهنر کرمان شکل گرفت.
ـ در خرداد 87 سه هزاروپانصدتن از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم در پردیس کرج به مدت 10روز در اعتصاب بودند. بیش از 140نفر از دانشجویان نیز به اعتصابغذا پیوستند. آنها با شعار اشرفنشان ”ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم“ ، و ”توپ تانک حراست دیگر اثر ندارد“ و ”بسیجی برو گمشو“ تظاهرات ضدحکومتی برپا کردند. چهل دانشگاه کشور با صدور بیانیه و دهها دانشگاه دیگر بهطور مستقل با حرکت این دانشجویان اعلام همبستگی کردند.
ـ در 25خرداد 87: هزاران تن از دانشجویان دانشگاه زنجان در اعتراض به هتک حرمت یک دختر دانشجو توسط معاون مزدور دانشجویی این دانشگاه دست به تظاهرات و تحصن چند روزه زده و خواستار استعفای تمامی هیأترئیسه این دانشگاه شدند. دانشجویان با سردادن شعارهای ضدحکومتی جادهٴ تبریز زنجان را بستند
ـ در 16خرداد 87، 800تن از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، با شعار «مرگ بر دیکتاتور» نسبت به دستگیری 10تن از دانشجویان در جریان تظاهرات روز جمعه وکیل آباد این شهر تظاهرات و تحصن کردند.
ـ در 26خرداد87 دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان در اعتراض به مسمومیت بیش از 500تن از دانشجویان این دانشگاه دست به تحصن و اعتصابغذا زدند.
رژیم آخوندی از ترس ادامه پیدا کردن اعتراضات دانشجویان و اوجگیری آن حرکتها در سالگرد قیام 18تیر، میخواست هر طور شده دانشگاهها تا پایان تیرماه بسته شوند و علاوه بر این اقدام به دستگیریهای گستردهیی هم از دانشجویان کرد.
اما بهرغم تمامی بگیر و ببندها و برقراری حکومت نظامی اعلام نشده در بسیاری از شهرها بهویژه در تهران، دانشجویان دانشگاههای تهران و خواجه نصیر طوسی تهران دست به تجمع و تظاهرات زدند و با شعارهای ضدحکومتی با مأموران وحشی انتظامی و گارد ویژه درگیر شدند. در پارک لاله تهران هم انبوهی از دانشجویان تجمع کردند.
اعتراف ولیفقیه به مقاومت دانشجو:
این مقاومتها در برابر حوزوی کردن و ارتجاعی کردن دانشگاه و اقدامات سرکوبگرانهٴ رژیم، دانشجویان را در دوران جدیدی از رویارویی با رژیم قرار داد بهنحوی که ولیفقیه ارتجاع در مهر ماه 87 وحشت خود را از اعتراضات دانشجویی نشان داد و گفت: «یک نکته دیگری که در دنباله اون مسأله مطالبه دانشجویی عرض میکنم این است که مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق داره. اینی که ما گفتیم گاهی اوقات معارضه با مسئولان کشور نشه که الآن هم همین رو تأکید میکنیم معارضه نباید بشه... در مورد رهبری هم همین جوره. ضدیت یعنی پنجه درافکندن، دشمنی کردن نه معتقد نبودن... دشمنی نباید کرد».
همینطور آخوند مصباح یزدی نایبرئیس مجلس خبرگان هم گفت: ”در کلاس، دانشجویان غیر از بدگویی به نظام و بعضاً به اسلام چیز دیگری یاد نمیگیرند“.
یک حرکت درخشان دانشجویان در سال 85:
روز 20آذر 1385، دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران حرکتی درخشان در مبارزه دانشجویی علیه دیکتاتور انجام دادند و با آتش زدن عکس پاسدار احمدینژاد، در مقابل چشمهای وحشتزدهٴ خودش، این گماشته ولیفقیه را خوار و زار، برجاگذاشتند. این حرکت طلیعه جدیدی در مبارزات دانشجویی علیه دیکتاتوری ولایتفقیه بود. دانشجویان شعار میدادند «محمود احمدینژاد، عامل تبعیض و فساد»، «مرگ بر دیکتاتور»، «نظامی حیا کن دانشگاه را رها کن»، «دروغگو برو بیرون».
خروشهای دانشجویان فهرستی طولانی دارد. بهعنوان نمونه به سال 86 نگاه میکنیم.
دانشگاه در سال 86:
از آذر ماه 86 تا پایان آبان ماه87، بیش از 400 حرکت اعتراضی توسط دانشجویان ایران علیه سیاستها و اقدامات غارتگرانه و سرکوبگرانهٴ رژیم صورت گرفته است.
بعضی از اعتراضات دانشجویی حتی بیش از 10روز و بهطور مستمر طول داشته و هزاران دانشجو در آن نقش داشتند.
بهخصوص در 16آذر 86 تظاهراتهای وسیعی با وجود ترتیبات امنیتی شدیدکه در حقیقت حکومت نظامی با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «آزادی حق مسلم ماست» و «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» صورت گرفت.
حضور گسترده دختران دانشجو در تمامی اعتراضات، همبستگی سایر دانشکدهها در یک دانشگاه و حمایت دانشگاههای متعدد از حرکت اعتراضی دانشجویان یک دانشگاه، تحصنها و اعتصاب غذاهای طولانی و شعارهای انقلابی همه و همه بیانگر اعتلای مبارزات دانشجویان در آن سال بود.
این تظاهراتها در فضایی صورت میگیرفت که رژیم در تابستان همان سال، تیرهای اعدام در خیابانها را بیشتر از هرسال دیگر برپا کرده بود تا زهر چشم بگیرد. بهخصوص از ابتدای آذر ماه رژیم اقدام به دستگیری گسترده دانشجویان فعال کرده و حکومت نظامی آشکاری را با حضور تمامی نیروهای ارگانهای سرکوبگر نظامی و غیرنظامیش، به وجود آورده بود.
دانشجو در شرایطی دست به این حرکات اعتراضی میزد که میفهمید مخالفت با این رژیم چه بهایی دارد.
نمونههایی از 400 تظاهرات دانشجویی از آذر86 تا آذر87
ـ در 27آذر 86صدها تن از دانشجویان دانشگاه موسوم به رجایی تهران علیه موج دستگیریها و سرکوب در دانشگاه تظاهرات کردند.
ـ در اول دیماه 86 دانشجویان دانشگاه اصفهان، دست به یک تحصن زدند و و بیش از 500 دانشجو در دانشگاه صنعتی این شهراعتصابغذا کردند.
ـ در ششم بهمن 86 بیش از 1500تن از دانشجویان دانشگاه تهران در زیر بارش سنگین برف دست به تظاهرات زدند و با مأموران سرکوبگر انتظامی درگیر شدند. شعارهای دانشجویان نیز بیانگر عمق این حرکتها بود وقتی که میخروشیدند: «ما فرزندان کاوه و سیاوشیم، تا سقوط این نظام از پا نمینشینیم».
ـ از پنجم تا شانزدهم اسفند تظاهرات بیش از 1500تن از دانشجویان دانشگاه شیراز با شعار «زنده باد آزادی»،
«ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» و «گر تیر و فتنه بارد، جنبش ادامه دارد» خروشیدند. آنان بیاعتنا به تهدید مأموران سرکوبگر که اطراف دانشگاه را محاصره کرده بودند، در حالی که شعار میدادند هیهات مناالذله ساختمان مرکزی مدیریت دانشگاه را به تصرف درآورده و خواستار برکناری رئیس مزدور دانشگاه شدند. در این تظاهراتها شعارها مشابه شعارهای مقاومت ایران بود. بهخصوص شعار بجنگ تا بجنگیم. یا هیهات مناالذله.
ـ در نوزدهم اسفند 86 دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مطالبهٴ آزادی 4تن از دانشجویان دستگیر شده تظاهرات کردند.
ـ در سوم اردیبهشت 87: دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم و تعرض مزدوران حراست به سه دختر دانشجو دست به تجمع و تحصن زدند.
این حرکت اعتراضی با شعار اشرفنشان «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم» علیه سرکوبی و اختناق حاکم بر دانشگاهها شروع شد با قرائت سوگند توسط دانشجویان مدار جدیدی از عزم و ارادهٴ دانشجویان برای رویارویی با ارتجاع وحشی آخوندی را به نمایش گذاشت. 20 دانشگاه کشور با صدور بیانیهیی رسماً با این دانشجویان اعلام همبستگی کردند.
ـ در سوم اردیبهشت 87تظاهرات هزارتن از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک تهران.
ـ همچنین در اردیبهشت 87 شاهد اعتراضات گسترده دانشجویان دانشکدههای شریعتی، ولیعصر و شمسیپور در تهران بودیم.
یک ویژگی این حرکات دانشجویی هماهنگی و گستردگی آن بود. وقتی یک دانشگاه بپا میخاست، بلافاصله دانشگاههای دیگر به پشتیبانی بلند میشدند.
ـ در 24 دیماه 86: دانشجویان 37 دانشگاه کشور در یک بیانیه مشترک نسبت به استمرار سرکوبی و اعمال فشار بر دانشگاهها اعتراض کردند.
ـ در 31اردیبهشت 87، 400تن از دانشجویان دانشگاه لرستان یک تجمع اعتراضی برپا کردند،
ـ در 6خرداد 87: تحصن سه روزه و پیروزمند دانشجویان دانشگاه موسوم به باهنر کرمان شکل گرفت.
ـ در خرداد 87 سه هزاروپانصدتن از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم در پردیس کرج به مدت 10روز در اعتصاب بودند. بیش از 140نفر از دانشجویان نیز به اعتصابغذا پیوستند. آنها با شعار اشرفنشان ”ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم“ ، و ”توپ تانک حراست دیگر اثر ندارد“ و ”بسیجی برو گمشو“ تظاهرات ضدحکومتی برپا کردند. چهل دانشگاه کشور با صدور بیانیه و دهها دانشگاه دیگر بهطور مستقل با حرکت این دانشجویان اعلام همبستگی کردند.
ـ در 25خرداد 87: هزاران تن از دانشجویان دانشگاه زنجان در اعتراض به هتک حرمت یک دختر دانشجو توسط معاون مزدور دانشجویی این دانشگاه دست به تظاهرات و تحصن چند روزه زده و خواستار استعفای تمامی هیأترئیسه این دانشگاه شدند. دانشجویان با سردادن شعارهای ضدحکومتی جادهٴ تبریز زنجان را بستند
ـ در 16خرداد 87، 800تن از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، با شعار «مرگ بر دیکتاتور» نسبت به دستگیری 10تن از دانشجویان در جریان تظاهرات روز جمعه وکیل آباد این شهر تظاهرات و تحصن کردند.
ـ در 26خرداد87 دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان در اعتراض به مسمومیت بیش از 500تن از دانشجویان این دانشگاه دست به تحصن و اعتصابغذا زدند.
رژیم آخوندی از ترس ادامه پیدا کردن اعتراضات دانشجویان و اوجگیری آن حرکتها در سالگرد قیام 18تیر، میخواست هر طور شده دانشگاهها تا پایان تیرماه بسته شوند و علاوه بر این اقدام به دستگیریهای گستردهیی هم از دانشجویان کرد.
اما بهرغم تمامی بگیر و ببندها و برقراری حکومت نظامی اعلام نشده در بسیاری از شهرها بهویژه در تهران، دانشجویان دانشگاههای تهران و خواجه نصیر طوسی تهران دست به تجمع و تظاهرات زدند و با شعارهای ضدحکومتی با مأموران وحشی انتظامی و گارد ویژه درگیر شدند. در پارک لاله تهران هم انبوهی از دانشجویان تجمع کردند.
اعتراف ولیفقیه به مقاومت دانشجو:
این مقاومتها در برابر حوزوی کردن و ارتجاعی کردن دانشگاه و اقدامات سرکوبگرانهٴ رژیم، دانشجویان را در دوران جدیدی از رویارویی با رژیم قرار داد بهنحوی که ولیفقیه ارتجاع در مهر ماه 87 وحشت خود را از اعتراضات دانشجویی نشان داد و گفت: «یک نکته دیگری که در دنباله اون مسأله مطالبه دانشجویی عرض میکنم این است که مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق داره. اینی که ما گفتیم گاهی اوقات معارضه با مسئولان کشور نشه که الآن هم همین رو تأکید میکنیم معارضه نباید بشه... در مورد رهبری هم همین جوره. ضدیت یعنی پنجه درافکندن، دشمنی کردن نه معتقد نبودن... دشمنی نباید کرد».
همینطور آخوند مصباح یزدی نایبرئیس مجلس خبرگان هم گفت: ”در کلاس، دانشجویان غیر از بدگویی به نظام و بعضاً به اسلام چیز دیگری یاد نمیگیرند“.