قانونگذاران اردنی
خانم رئیسجمهور
نمایندگان محترم پارلمان اردن،
من در اردن زندگی کردهام و به آن خیلی علاقه دارم چرا که شیرینترین دوران زندگیم را قبل از اینکه به عراق بروم، در اردن گذراندهام. من در عراق مسئول حقوقبشر یونامی بودم. پرونده زندانها در عراق تحت مسئولیت من بود. همچنین پرونده ساکنان اشرف در اختیار من و تحت کنترل من بود. خیلی در این زمینه صحبت دارم، بنابراین خیلی خلاصه میکنم و فقط چند نکته را میگویم:
اولاً یادآوری کنم که 85درصد زندانیان عراق از اهل سنت است در حالیکه اکثریت جمعیت شیعهاند.
من بهعنوان یک مقام مسئول در مللمتحد هیچگاه در عراق دولتی ندیدم بلکه تنها با دفتری مربوط به نخستوزیری مواجه بودیم که مبتنی بر یک دیدگاه فرقهگرایانه و مجری یک دستورالعمل فرقهگرایانه بود. دستورالعملی مبتنی بر تبعیض فرقهیی و تبعیضنژادی و دینی و همه گونه تبعیض دیگر. از مشکلات بسیاری که دفتر نخستوزیری دامن میزد شوکه و متحیر بودم. در آنجا شاهد مقاماتی با مسئولیتهای بالایی بودم که هیچ تجربهیی در حاکمیت نداشتند و نه حتی تجربهیی در مدیریت و دلیل حضورشان در آنجا بهعنوان مقامات مسئول البته که مبتنی بر فرقهگرایی بود و آنها از نژاد مشخصی بودند.
نمیخواهم صحبتم به درازا بکشد لذا از این موضوع خارج شده و میخواهم از اشرف صحبت کنم. در واقع سال2009 به اشرف رسیدم زمانیکه مسئولیت کمپ اشرف از آمریکاییها به مقامات عراقی محول میشد.
برای یادآوری بگویم در زمانیکه ساکنان اشرف تحت سلطه ارتش آمریکا بودند قانون بینالمللی انساندوستانه در آنجا بهدقت به اجرا در میآمد و حقوق انسانی آنها محترم بود. اما وقتی که پرونده اشرف از دست آمریکاییها به دست مقامات عراقی افتاد و مشخصاً به دست دفتر نخستوزیری تحت نامکمیته اشرف. این کمیته عبارت بود از تعدادی مشاوران ویژه دفتر نخستوزیری و آن زمان در سال2009 موفقالربیعی مشاور امنیت ملی بود و او در یک کلام به صراحت گفت زندگی را برای ساکنان اشرف غیرقابل تحمل خواهیم کرد تا آنها را از عراق اخراج کنیم و چنین بود که محاصره کمپ در دستور کار قرار گرفت بهطوری که تأمین ارزاق و خدمات و از جمله خدمات پزشکی به کمپ قطع شد. ما همهٴ تلاشمان را کردیم تا بتوانیم این وضعیت کمپ را کاهش دهیم و چنین بود که متهم به دفاع از تروریستها شدیم. حضور من در عراق برای دفاع از حقوقبشر و حقوق اساسی انسانی بود، اما مشکل این بود تا زمانی که در کشوری هستیم که سیاستهایش فرقهگرایانه است و مدیریت آن فرقهگرایی است، پس هر کس که تلاش کند از حقوق انسانی که در معرض هتک است دفاع کند، مارک دفاع از تروریستها را میخورد. من بهعنوان یک شاهد از آنچه بهوقوع پیوست یک کلمه میگویم: از سال 2009 تا 2012 اولاً مدیریت کمپ اشرف توسط سفارت ایران در بغداد اداره میشد و من بهعنوان نمایندهٴ مللمتحد در برخی نشستهای طولانی با سفیر ایران در بغداد در همراهی با نمایندهٴ ویژه دبیرکل مللمتحد در عراق شرکت داشتم و ما کیس کمپ اشرف را تحت اوامر سفیر ایران دنبال میکردیم و هنگامی که با او ملاقات میکردیم معمولاً برای این بود که حساب پس بدهیم و بارها انتقاد کرد که گزارشهای کاریمان را که به او میدادیم ناکافی بوده است. من همچنین تجربه حمله به ساکنان اشرف در ماه هفتم سال 2009 را دارم. من در آنجا بهعنوان مسئول گزارشی که مللمتحد تهیه کرده بود، بودم. همچنین تجربه حمله و هجومی را دارم که هشتم آوریل به آنها شد. در 2011 هنگامیکه 36تن از ساکنان اشرف به قتل رسیدند. من همچنین مسئولیت تهیه گزارش در رابطه با حمله دوم را داشتم و قبل از این و در جریان حمله و در حالیکه هنوز 14تن از ساکنان کشته شده بودند به خانه فالح فیاض رفتم. صبح روز جمعه 8آوریل 2011 بود که به خانه او رفتم بود و از او خواستم کشتار را متوقف کند اما فالح فیاض تکذیب کرد که هر گونه تهاجمی صورت گرفته باشد و تأکید داشت که اوضاع کاملاً آرام است وهیچگونه حملهیی علیه آنها صورت نگرفته است. من به او گفتم آقا اگر حرف شما درست است بگذارید به اشرف بروم، گفت نیازی نیست. از یکطرف نفی میکند که هر گونه تهاجمی صورت گرفته باشد و از طرف دیگر میگوید هیچ دلیلی وجود ندارد که از اشرف دیدار کنی. من به او گفتم که این به نفع خود حکومت عراق است که مللمتحد به اشرف برود و تحقیق کند. اگر تنها شایعه و ادعاهای پوچ بود که هیچ، اما اگر وضعیت واقعاً اینطور که میگویند بود با آن برخورد مناسب میکنیم. وی گفت موافقت برای رفتن به اشرف 5روز دیگر ممکن است. در روز موعود و قبل از ورود به اشرف خواستار دیدار با دکتر عراقی مسئول اشرف شدم و به او گفتم درباره حوادثی که در اشرف اتفاق افتاد برای من توضیح بدهد. این دکتر به همان ترتیبی که فالح فیاض گفت، همین حرف را زد که چیزی اتفاق نیفتاده، همه چیز طبق روال پیش میرود. بعد از دیدار با دکتر عراقی حدود 100متر جلوتر توانستم 28 جسد را شمارش کنم. پزشک حرفهیی باید تابع سازمان ملل باشد، حرف حق را بزند. زیرا نمیتوان 28 جسد را پنهان کرد. اما بهرغم آن دکتر عراقی اینکار را کرد. همانطور که گفتم خطرناکترین موضوعی که از من خواسته شد این بودکه من نامهیی به مسئولان امنیتی عراقی بنویسم و این حملات را توجیه کنم. دوبار از من خواسته شد که شهادت دروغ بدهم و من خودداری کردم و حرف خودم را گزارش کردم. اما این پرونده در سازمان ملل کارش به کجا کشید؟ سازمان ملل این پرونده را لاپوشانی کرد و به من اجازه نداد که آن را به مسئولان مربوطه در ژنو و نیویورک گزارش کنم. من ناچار شدم که این پرونده را به شیوه نامنظم درز بدهم. آن را از طریق ژنو درز دادم. وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم که همه در جریان این پرونده هستند. دیدم پرونده این است که یک قتل عمد اتفاق افتاده است. سازمان ملل حرفش چیست؟ وقتی بر اثر افشای این موارد همه چیز لو رفته بود سازمان ملل لحنش را عوض کرد، چرا که من در گزارشم آورده بودم این جنایت با طراحی قبلی و آمادهسازی از پیش انجام شده بود. سازمان ملل میگفت که در بهکاربردن نیرو زیادهروی شده است. یعنی آن را به موضوع ایجاد ناآرامی یا تأدیب افراد خاطی تبدیل کرده بودند. چیزی که هیچ ربطی به قانون بینالمللی نداشت. کارها خیلی سخت پیش میرفت، بهطوری که هیچ فرد مدافع حقوقبشر حاضر به قبول آن نیست.
حتماً شما میدانید که ایده کمپ لیبرتی یک دروغ بزرگ از طرف سازمان ملل بود. سازمان ملل بهطور علنی دروغ میگوید. من این را شخصاً به بان کیمون گفتم. گزارشهای ما دروغ است و سکوت سازمان ملل به حدی است که حتی عکسهای کمپ را تقلب میکند. اولین کسی که از کمپ لیبرتی دیدار کرد من بودم. من اولین کسی بودم که از لیبرتی دیدن کردم و گزارشی ارائه دادم و گفتم که لیبرتی یک زندان است و اصول قوانین بینالمللی میگوید اگر کسی را از موقعیتش منتقل میکنی باید به جایی منتقل شود که مشابه یا بهتر و مستقل باشد، اما سازمان ملل همه این دادهها را تقلب کرد و گزارش وقایع را قلب کرد. یک گزارش از سازمان ملل درآمد که میگوید کمپ لیبرتی از همه معیارها برخوردار است. در نتیجه ساکنان اشرف فریب خوردند و به لیبرتی منتقل شدند. لیبرتی یک اسم بیمسمی است یعنی آزادی و این اصلاً آزادی نیست بلکه زندان به تمام معناست. این سؤال مطرح است که چرا آنها از اشرف به لیبرتی منتقل شدند؟ بهسادگی باید گفت و شاید شما بدانید که در کنار لیبرتی هتل یمامه است. این هتل رزرو شده بود و بخشی از طرح انتقال بود. چون تمام طرح این بود که در انتقال از اشرف به لیبرتی شورش به وجود میآید و رهبری اشرف از ساکنان جدا میشود. در آن زمان آنها خواستار بازگشت به ایران میشوند و در هتل یمامه از آنها پذیرایی میشوند و در آنجا مقامات امنیتی از آنها استقبال میکنند و آنها را آماده برای اعزام به ایران میکنند. این طرح و برنامه بود. اما عملیات انتقال با آرامش و مسالمتآمیز برگزار شد و هیچ اشرفی خارج نشد. حتی یک نفر هم خارج نشد. هتل یمامه همچنان خالی ماند و هزینهاش توسط سفارت ایران پرداخت میشد. حملات چند بار علیه لیبرتی تکرار شد. در روز اول سپتامبر حمله علیه اشرف صورت گرفت و فکر میکردند که رهبری در اشرف باقی مانده است لذا حمله علیه اشرف صورت گرفت تا همهٴ کسانی را که در اشرف باقی ماندهاند از بین ببرند. برادران و خواهران نمیخواهم که صحبت را طولانی کنم اما همچنین میخواستم به مسأله ربوده شدگان نیز اشاره کنم. دفتر نخستوزیری نوری مالکی روز دوم سپتامبر2013 اعلام کرد که ما نمیدانیم در اشرف چه اتفاقی افتاده است و اطلاعی نسبت به ربوده شدگان نداریم. من به شما اطمینان میدهم و تأکید میکنم که این غیرممکن است. نمیگویم دولت بلکه دفتر نخستوزیری و یونامی و سازمان ملل و سفارت آمریکا و سفارت انگلستان، این چهار طرف غیرممکن است که حملهیی علیه اشرف صورت بگیرد بدون اینکه دقیقاً از آن اطلاع نداشته باشند و امروز هم غیرممکن است و من در این زمینه تجربه دارم و حتی اماکن را میشناسم غیرممکن است که من حرف مالکی را باور کنم که میگوید نمیداند ربوده شدگان کجا هستند. اگر به من اجازه بدهند به عراق برگردم به آنها نشان خواهم داد که ربوده شدگان کجا هستند. ربوده شدگان بین منطقهٴ سبز و فرودگاه جابهجا میشوند. بین زندان بهاصطلاح شرف و بیشرف در منطقهٴ سبز و فرودگاه مثنی جابهجا میشوند. آنها را همچنین به اماکن دیگری منتقل میکنند. اما همه تحت اشراف دفتر نخستوزیری است. نه وزارت کشور و نه دادگستری و نه هیچ وزارتخانه دیگری این پرونده را در دست ندارد. این پرونده تنها در دست دفتر نخستوزیری است. حرفهای من را میشنوند و مرا میشناسند و من هم آنها را میشناسم و من میدانم که چه کسی مسئول است و چه کسی اینها را نگهداشته است. بنابراین همه این حرفها که سازمان ملل تمام تلاش خودش را صرف روشن شدن این وضعیت خواهد کرد، منافقانه است. اگر امروز دفتر نخستوزیری بخواهد آنها را آزاد کند، مشکل طی کمتر از 24ساعت حل خواهد شد و روزهای گروگان گرفتن 36نفر را در سال 2011خاطر نشان میکنم. من شخصاً آنها را از خالص دنبال کردم تا در منطقه سبز در بغداد و محل آنها را کشف کردم که همسایهٴ من بودند، همسایهٴ سازمان ملل در محلی تحت عنوان «مرکز تحقیقات» که در کنار منزل معاون رئیسجمهور عراق بود. در قلب منطقهٴ سبز حوالی 100متری ویلایی که نمایندهٴ ویژه دبیرکل در آن ساکن بود. آنها را در آنجا نگه میداشتند. من با آنها ملاقات کردم و با آنها صحبت کردم و گفتم دیگر تمام شد، شما همسایه من شدید. من فردا شما را ملاقات خواهم کرد. روز دوم آمدم که آنها را ملاقات کنم، ناپدید شده بودند و یک هفته گذشت تا آنها را در محل دیگری که به آنجا برده بودند، یافتم. این بازی توسط دفتر نخستوزیری صورت میگیرد. شما میدانید که دفتر نخستوزیری یک سپاه امنیتی ویژهیی دارد. سپاه56 که مسئول همهٴ این عملیات است و شما میدانید که سپاه 56 تابع وزارت دفاع و تابع هیچ وزارتخانهیی نیست. این سپاه مستقیماً تابع نخستوزیری است. این وضعیت در عراق به شما ایدهیی میدهد که توطئه خیلی بزرگ است و تبانی سازمان ملل یک تبانی سخیف است. فقط بهخاطر حفظ مأموریت سازمان ملل در بغداد آنها آماده دست شستن از اصول اصلی سازمان مللمتحد هستند که شامل حاکمیت قانون و اصول حقوقبشر و قوانین حقوقبشری است. به صراحت من به عراق رفتم تا از حقوقبشر دفاع کنم. وقتی متوجه شدم که من هم در نوشتن گزارشها و طرحها و برنامهها سهیم هستم، تصمیم گرفتم استعفا بدهم و خودم را از این ماجرا مبرا کنم.
متشکرم
فرانسوا کولکومبه، بنیانگذار سندیکای قضات فرانسه
خانمها ، آقایان
همکاران عزیز، من فرانسوا کولکومبه هستم. قبلاً قاضی و نماینده مجلس بودم. و از این طریق بود که توانستم از دیرباز با سازمان مجاهدین خلق آشنا شوم. من با آنها هنگامی آشنا شدم که فرانسوا میتران رئیسجمهور پیشین فرانسه آنها را در سال 1981 در فرانسه مورد استقبال قرار داد. با آنها به مدت حدود ده سال خوشرفتاری شد. اما بعداً وضعیت روبه وخامت گرائید، تحت تأثیر لابیها و رژیم ایران که از جناحهای متمایل به استمالت در فرانسه بهرهبرداری کرد
گفتن اینکه باید از مقاومان و آزادیخواهان دفاع کرد، کار سادهیی است. اما وقتی که میبینیم که اشخاصی که مقاومت کردهاند و از آزادی دفاع میکنند، مورد سرکوب و بیعدالتی قرار میگیرند، وقت آن است که هر کس به دفاع از آنها برخیزد. و به این دلیل است که حضور شما نمایندگان اردن بسیار حائز اهمیت است. شما که از یک کشور بزرگ در خاورمیانه به این جا آمدهاید و شاهد بحرانهای مختلف بهویژه بحران فلسطین و حالا سوریه بودهاید و همچنین مسائل مربوط به جنگ عراق و ایران. شما کشوری هستید که خیلی پرداخت کردهاید. و قطعاً محنتهایی برای شما در بر داشته. اما در درازمدت شما یک کشور نمونه هستید. چیزی که ما میخواهیم به شما بگوییم این است که آن چه وضعیت مجاهدین را بهحالت عادی برگرداند، نتیجه کار دولتها نبود. بلکه نتیجه کار نمایندهها و منتخبان در صحنه بود. اشخاصی مثل شما و مثل من، کسانی که با مجاهدین و آنهایی که رنج کشیده بودند، آشنا شده و آنها را شنیدند و برای حمایت از آنها متعهد شدند. از اینروست که من فکر میکنم درباره پرونده اشرف شما میتوانید نقش مهمی ایفا کنید. زیرا شما آمادهاید و قابل دسترسی و متحد هستید. لذا میتوانید نقش مهمی ایفا کنید.
البته موضوع اضطراری همان مسأله گروگانهاست. گفته میشود آنها همچنان در عراقاند. این ضروری است که شما که صدایتان شنیده میشود و منتخبان هستید ، مثل ما از دولتتان بخواهید حداکثر تلاش خود را برای آزادی این گروگانها انجام دهند.
من خیلی توجهم جلب شد که چرا این گروگانها اساساً زن هستند؟ این حتماً یک معنی دارد. و حتماً باید ما را بیشتر برانگیزد.
به شما درود میفرستم و از شما سپاسگزارم
استاندار ایو بونه
با اجازه شما خانم رئیسجمهور
من آقای رئیس کمیسیون خارجه مجلس اردن را مخاطب قرار میدهم تا بگـویم که احساس میکنم اکنون در جلسه کمیسیون روابط خارجی پارلمان اردن شرکت دارم. کمیسیونی که او با توانمندی اداره میکند. حتی اگر قادر نیست سخنان بعضی از سخنرانان را کوتاهتر کند! آن چنان که ما آنها را با صدای رسا برای دفاع از آرمانی که آرمان ما نیز هست، یعنی آرمان مردم فلسطین میشناسیم.
امروز دیدار دوستان اردنی ما دیداری بسیار مهم است. زیرا مثل فرانسه، کشور اردن در موقعیت شاهد بزرگ رخدادها در خاورمیانه و خاورنزدیک است. اردن کشوری نیست که ما نسبت به آن بیتفاوت باشیم، زیرا در این جهان بیثبات و مشتت، اردن شاید تنها کشور با ثبات باشد.
اردن همچنین این امتیاز را دارد که از زمان پایان جنگ جهانی دوم، از جانب همسایگانش در امان نبوده است. در غرب اسرائیل، و در شرق ایران. و بعد هم سوریه در شمال. و هر بار که دگرگونیهایی در این سرزمینها رخ میداد، سرزمینهایی که مربوط به ادیان ما نیز میباشند، انجیل و قرآن، هر بار که دگرگونیهایی رخ میدهد، شما در قلب این زمینلرزهها بودهاید. حضور شما امروز این جا مهم است. زیرا آمدهاید تا بگویید که در عراق چه اتفاقی دارد میافتد. در گذشته به مدت طولانی برای رفتن به عراق باید از اردن عبور میکردیم. و من چند بار که به بغداد میرفتم، از امان با ماشین وارد یک سفر طولانی وارد خاک اردن میشدیم. این سفر هنوز تمام نشده است. شما یک نقش اساسی دارید که باید ایفا کنید. شما آن را بهروشنی و با اعتقاد زیاد بیان کردید. و ما باید از شما سپاسگزاری کنیم. ما نیز در فرانسه بهمثابه شاهدانی هستیم. شاهدانی دورتر که البته امتیاز کمتری داریم و خانم رجوی حتماً خواهند گفت زمانی اصلاً هیچ امتیازی هم نداشتیم. ولی به هر حال امروز این جا آمدهایم بهعنوان شاهدان آنچه که شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران چه بودهاند و چه کار کردهاند. سازمانی که به مدت طولانی بهطور ناعادلانه و احمقانه تروریست توصیف شد. اما ما میتوانیم شهادت بدهیم که این سازمان نه تنها دموکراتیک بوده و به حقوقبشر احترام میگذارد، بلکه برای آزادی مطبوعات و برابری زنان و مردان تعهد عمیق دارند. در این مقاومت زنان نقش قویتر از مردان ایفا کردهاند. این برداشت شخص من است. امروز در جهان دو نیروی بزرگ میتوانند جهان را هدایت کنند. یا بازی قدرتها یا پایبندی به اصول.
بازی قدرتها یعنی چه؟ این همان ائتلافهای بزرگی است که ما شاهد ترکیب و تجزیه آنها بودهایم. ما شاهد ائتلاف آمریکا در ناتو بودهایم. شما نیز ائتلاف خود را شورای کشورهای عربی داشتهاید. بهویژه در اتحادیه عرب. اما این بازیها متأسفانه همیشه به بازی تعادل قوا منتهی میشود. بازی قدرتها هیچ وقت بیگناه نیست. همیشه قدرتهای بزرگتر و جنگطلبتر و نه ارزشمندتر هستند که در پی تسلط بر جهان هستند. اما من معتقدم که هیچ کشوری حق درس دادن به دیگران را ندارد. حتی اگر بزرگترین قدرت جهان باشد. هیچ کشوری حق ندارد در مسائل دیگران دخالت کند. هر بار که غرب خواسته به مسائل شرق بپردازد، همواره یک فاجعه بوده است. زیرا دخالتهایش بیچشمداشت نبوده و نهایتاً به فاجعه منجر شده است.
این بازی ائتلافها به نقطهیی رسیده که رژیم ایران منزوی را وارد بازی حول موضوع سوریه کردهاند.
دیگر شیوه اداره جهان این است که به اصول بزرگ و پایهیی پایبند باشیم.
وقتی که مسأله فلسطین مطرح میشود، و دوست ما با اعتقاد زیاد آن را مطرح کرد، به اعتقاد من راهحل مسأله فلسطین بسیار ساده است. صرفاً باید قطعنامههای سازمان مللمتحد اجرا شود. این کار پیچیدهیی نیست. اگر قطعنامههای سازمان ملل را اجرا کنیم، مسأله فلسطین حل میشود. اما مشکل این است که بعضی قدرتها هیچ وقت قطعنامههای سازمان ملل را اجرا نمیکنند. لذا ما باید امروز به اصول پایهیی برگردیم. مقاومت ایران مبتنی بر اصول اساسی است. این مقاومت بر تعادلقوا بنا نشده است. زیرا اعضای این مقاومت هرچقدر که شجاع و قهرمان باشند که هستند، نمیتوانند با حساب تعادلقوا به رویارویی با قدرت خشن یک حکومت بپردازند. آنها در برابر توحش اینگونه حکومتها کاری نمیتوانند بکنند. آنهایی را که وارد کمپ افراد بیسلاح میشوند و به روی اشخاص غیرمسلح شلیک میکنند، چه میتوان توصیف کرد؟ آیا میتوان آنها را سرباز یا عرب نامید؟ خیر.
آنها نه سربازند نه عرب. و نه انسان. در برابر چنین پدیدههایی ما باید به اصول پایبند باشیم. و مرجعی که امروز مقاومت ایران ارائه میدهد این است که بر روی رشتهیی از اصول مبتنی است. این اصول همان اصول شما و ماست. لذا همه باهم باید مراقب آنچه دارد اتفاق میافتد باشیم و آنچه دارد اتفاق میافتد این است که قدرت همواره در طرف دارندگان آرمان است و در طرف کسانی که میتوانند گذشت کنند. سپاسگزارم
دکتر عبدالمجید الاقطش، نمایندهٴ پارلمان اردن
از کجا آغاز کنم از سخنرانی روز جمعه که شماری از مهمانان گرامی و مجاهدین خلق در آن شرکت داشتند. وقتی که گفتم ما از اردن به نزد شما آمدهایم، ما اعضای هیأت پارلمانی اردن آمدهایم تا از مجاهدین خلق حمایت کنیم و فقط برای حمایت آنها نیامدهایم بلکه برای حمایت از برداشتن ظلم از مظلومین آمدهایم هرجا که باشند. و برای جنگ و مبارزه با ظلم هرجا که باشد و هر جا که برود.
من با پیامهای سریعم شروع میکنم پیام اول همانطور که گفتم ما برای حمایت از مردم ایران آمدهایم و حمایت از همهٴ مظلومین و رفع ظلم از مظلومین، بنابراین از این موضع همانطور که در سخنرانی روز جمعه گفتم همهٴ ما از پاداش داده شدگان بهمعنی واقعی کلمه هستیم، انشاء الله. به هر حرفی که میگوییم و در هر سخنرانی، باشد که خداوند از بدیهای ما در گذرد و خداوند حسنات ما را بالا ببرد و خداوند برای ما و شما 700برابر کند، انشاء الله.
سازمانهای آزادیبخش در جهان، و برادران مجاهدمان که از 30سال قبل تا کنون رنج میکشند و ما از 60سال قبل تا کنون رنج میکشیم و همچنان موضوع فلسیطن مهمترین موضوع در جهان است.
به هر حال خواهر گرامی و برادران عزیز، من همیشه طرف اعمال نیک هستم و عمل را دوست دارم. از رسول خدا (ص) خدا پرسیدند منظور از عمل چیست؟ گفتند: سخن نیک. ولی با وجود همهٴ اتفاقاتی که رخ میدهد، گشایش خدایی نزدیک است.
مطمئن باشید که پیروزی این امت فرا خواهد رسید بأذن الله.
و ظالمان از مجارات خدایی گریزی ندارند و پیروزی از آن مجاهدین و صبرپیشهگان است
خیر ابوصعیلیک، نمایندهٴ پارلمان اردن
خواهر مریم رجوی، حضار محترم،
من عضو پارلمان اردن از فراکسیون توافق ملی با شما صحبت میکنم. سه نفر از اعضای این فراکسیون در این جلسه حضور دارند. میخواهم بر جنبهٴ انسانی موضوع تأکید کنم. ما معنای خواست انسان برای آزادی و دموکراسی را درک میکنیم. ما بر این مفهوم در اردن تأکید میکنیم.
فراکسیونی که من افتخار عضویت آن را در پارلمان دارم بهریاست نمایندهیی است که اجدادش صدها سال قبل از دست زور و ظلم از چچن به اردن آمدهاند. همچنین یکی از همکارانمان نیز همراه ماست که از چچن به اردن آمده است. کشور اردن همیشه مکانی برای آزادیخواهان بوده است. همچنین همراه ما تعدادی از نمایندگان فلسطینی الاصل هستند و اردن فلسطینیها را در خود جای داده است، کما اینکه اکنون سوریها را در بزرگترین فاجعه انسانی که خاورمیانه به خود دیده، پذیرفته است.
ما معتقدیم که بهترین شیوه، گفتگو بر اساس احترام دوجانبه است. در نتیجه ما همهٴ اشکال قتل و وحشت آفرینی در حق شهروندان غیرنظامی بیدفاع را محکوم میکنیم. ما نسبت به کشتاری که در اشرف صورت گرفت کاملاً احساس همدردی میکنیم و معتقدیم جنبش مجاهدین خلق یک جنبش آزادیخواهانهٴ مخالف ظلم و استبداد است.
ما امیدواریم که در اردن و پارلمان اردن در به حرکت در آوردن روند سیاسی و وارد آوردن فشار سیاسی بر سازمان ملل و تصمیمگیرندگان شرکت داشته باشیم بهطوری که در حق این شهروندان بیدفاع انصاف به خرج دهند. آنانی که از زور و ویرانی رنج میبرند.
یک بار دیگر تشکر میکنم.
نعیمه العجارمه، نمایندهٴ پارلمان اردن
من نعیمه العجارمه، نمایندهٴ پارلمان کشور اردن هستم. از دعوت شما مفتخرم، دیدار با همهٴ شما از خواهر رئیسجمهور و تمامی افرادی که در اینجا هستند باعث افتخار من است. من تا بهحال چنین چیزی به چشمان خود ندیده و نشنیده بودم که باعث دردمندی قلب انسان شود. هنگامی که نوار سی دی مربوط به کشتار در لیبرتی و اشرف را دیدم، بله این درست است من دیروز داشتم گریه میکردم وقتی که این تصاویر را میدیدم چرا که از عقل به دور است در یک کشور اسلامی و همچنین در یک کشور عرب مسلمان چنین چیزی اتفاق بیفتد. من سیاست تاریک مالکی را رد میکنم، تاریک مالکی و نه نوری مالکی. زیرا آنچه که وی در همدستی با رئیسجمهور ایران انجام داد، طرحی از پیش تعیین شده بود که به این شیوه کاملاً شنیع صورت دادند. بهطور مثال سلاحهای بهکار رفته کاملاً روشن است که مجهز به صداخفهکن بودهاند تا حتی اگر یکی از همسایگان یا اطرافیان سؤال کرد بگویند اصلاً اتفاقی نیفتاده است. زیرا این یک عملیات مخفی و از پیش طراحی شده و سیستماتیک بوده که اگر کسی با چشمان خود آن را ندیده باشد، امکان ندارد باور کند. من در اینجا حمایت خود و هر آنچه که در توان دارم را بهعنوان نمایندهٴ پارلمان اردن و همچنین بهعنوان یک زن مسلمان در دنبال کردن آرمانتان مانند هر کس دیگری که با شماست، اعلام میکنم. هر کاری از کمک کردن یا تبلیغ یا ترویج آرمان شما از دستم بر آید را انجام خواهم داد چرا که من شخصاً به شما افتخار میکنم. زیرا شما دارای اصول در آرمانتان هستید. شما بهرغم اینکه از دوری از کشورتان در رنج هستید اما به محقق کردن اهدافتان برای برگشت به کشورتان افتخار میکنید. در همینجا آرزو میکنم که بهزودی شما در کشورتان باشید و ما شما را بهعنوان میزبان در کشور خودتان ببینیم.
آرزو میکنم که به آزادی دستیابید. انشاءالله بهزودی زود این امر محقق خواهد شد. اگر روزی خلقی اراده کند که زندگی کند بر زنجیرهاست که از هم بگسلند. تا زمانی که شما بر راهتان اصرار میورزید و بر خداوند توکل دارید، خدا پاداشتان را ضایع نمیکند.
زکریا الشیخ، نمایندهٴ پارلمان اردن
آنچه که ما امروز مشاهده کردیم جنایتی واقعی در حق یکی از اقشار جامعه مسلمان است، افرادی که از اردوگاه قهر و ظلم متحمل این جنایت هستند، یعنی کمپ اشرف در عراق، آنها نیازمند یک مساعدت واقعی هستند و تمامی آزادگان جهان و بهطور خاص جهان عرب و اسلام باید در کنارشان بایستند، بهویژه پارلمانترها که باید با این موضوع از جنبهٴ انسانی تعامل کنند.
ما نسبت به این خطر قریبالوقوع بهطور خاص بعد از شهادت 52 مرد و زن در کمپ اشرف و اینکه ابزار قتل به چه صورت بوده است، کاملاً آگاه شدیم. ابزار قتلی که آنها را بیرحمانه به قتل رساندند و با اسلحه کمری به سرهایشان شلیک کردند. هدف اصلی همانطور که گفتم قتل و شقاوت بوده است. بنابراین آنان اکنون در وضعیت خطرناکی بهسر میبرند.
بر جامعه جهانی و دنیای اسلام است که به وظایف خود در رابطه با این قشر از مردم امت اسلامیمان قیام کنند.
ما بهعنوان پارلمانترهای اردنی آرزو میکنیم که بر این مسئولیت آگاه باشیم.
یوسف ابوهویدی، نمایندهٴ پارلمان اردن
ما از سازمان مجاهدین خلق بهخاطر فرصتی که به نمایندگان مردم اردن دادند، تشکر میکنیم. این سازمان از انسانیت تکتک مردم در برابر رژیم ایران دفاع میکند. این سازمان مفتخر است که از انسانیت شهروندان ایرانی دفاع میکند. این سازمانی یکتا که شهدای والامقامی را تقدیم کرده است و از حقوق مردمش و ایرانیان در برابر جامعه جهانی دفاع میکند و همین انگیزهٴ ما در ایستادن کنار این سازمان مبارز است. کمپ اشرف در عراق از جنبه انسانی و سیاسی بسیار مورد ظلم واقع شده است و شایان آنست که در همهٴ محافل بینالمللی در کنارش بایستیم و با اشرفیها به عدل و انصاف برخورد شود زیرا آنهایی که در این کمپ بودهاند، مورد ظلم و کشتار قرار گرفته و زندانی شدهاند.
جمال قموه، نمایندهٴ پارلمان اردن
خواهر مریم رجوی، آقایان عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، با درود و افتخار، این چندمین بار است که افتخار دیدن شما در پاریس را داشتهام. هر بار که به اینجا آمدهام ایمانم به آرمان شما بیشتر میشود از اینکه شما برای آزادی و عدالت اجتماعی مبارزه میکنید. آزادی جزء اصولی است که در تمامی ادیان آمده است. همانطور که عمر بن الخطاب رضی الله عنه گفته است از مردم دوری مجویید و شما آزاده به دنیا آمدهاید. شما خواستار آزادی و عدالت اجتماعی هستید و این یک اصل عام برای تمامی آحاد بشر و تمامی کسانی است که در همه جای جهان تحت ظلم قرار دارند. اما آنچه که در لیبرتی و کمپ اشرف رخ داد یک جنایت ضدانسانی و دهشتناکی بود که باعث کشته شدن 52تن از مجاهدان در اشرف شد و ما به شما تسلیت میگوییم و به شما میگوییم که در دفاع از اشرفیان لیبرتی تا محقق شدن کامل حقوق و آرمان عادلانهتان در کنارتان ایستادهایم. یک بار دیگر از شما تشکر میکنم و برایتان در دفاع از آزادی و عدالت اجتماعی آرزوی موفقیت میکنم. متشکرم.
محمد جبرین، نمایندهٴ پارلمان اردن
بسم الله الرحمن الرحیم
و الصلاة والسلام وعلی سید المرسلین و علی آله و صحبه اجمعین
خانم مریم رجوی، بانوی مقاومت عادلانه
ما از اردن آمدهایم، ما هم مجروح هستیم از همان زخمها، زخم ظلم و به حاشیه رانده شدن،
اینجا آمدهایم تا در کنار آرمان عادلانه شما در کمپ اشرف و در کمپ لیبرتی بایستیم، که در آن بالاترین وفاداریشان را برای آرمان اصلیشان رقم زدند، برای کشورشان ایران که رژیم آخوندی بر آن چنگ انداخته است.
ما بهعنوان اعضای پارلمان اردن برای شما آرزوی موفقیت میکنیم.
برای شما آرزوی پیروزی میکنیم و امیداوریم شما را در کشورتان ایران در صلح و امنیت کامل و عدالت ببینیم.
ثامر بینو، نمایندهٴ پارلمان اردن
خانم رئیسجمهور، خواهر مریم
برادران و خواهران مجاهد راه خدا در هر جا که باشید به شما درود میفرستم و سلام و رحمت خداوند بر شما باد.
ابتدا اجازه دهید که از شما بهخاطر این دعوت بزرگوارانه تشکر کنم زیرا موجب شد ما از نزدیک با تلاشهای شما برای رسیدن به آزادی آشنا شویم. ما امروز به اینجا آمدیم و فیالواقع افتخار میکنیم و شما استقامت کنندگان و پایداران راه خدا هستید. پیروزی را برای شما از خدواند متعال مسئلت دارم.
از صمیم قلب به شما میگویم که ما و شخص خود من از شما بهخاطر تمامی نکردهها در حمایت از آرمانتان عذر تقصیر میطلبم. خانم مریم (رجوی) من 4 فرزند دارم و چند دلاری همراه خودم آورده بودم که برایشان یادگاری بخرم. اما فکر میکنم اگر به اردن برگردم و یادگاریها را ببرم اما از آرمان شما حمایت نکنم این کار مطلوبی نیست که برای فرزندانم انجام دهم. من آرزوی مرگ برای 4 فرزندم ندارم جز مرگی شرافتمندانه مانند این شهدا که در راه خدا بهشهادت رسیدند. از خداوند متعال مسئلت دارم که آنان شهید شوند و خداوند آنها را در بهشت خود بپذیرد و برای شما آرزوی موفقیت و برای ایران و تمامی کشورهای اسلامی آرزوی آزادی و موفقیت دارم.