728 x 90

آزادي 7 گروگان,

سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس همبستگی نمایندگان پارلمان اردن با مقاومت ایران

-

مریم رجوی
مریم رجوی
نمایندگان محترم!
خواهران و برادران!
خیلی خوش آمدید. از دیدار همه شما خوشوقتم.
این اجلاس در حالی برگزار می‌شود که ۷۶ روز از اعتصاب‌غذای صدها نفر از مجاهدان آزادی در لیبرتی و حامیان فداکار مقاومت در نقاط مختلف جهان می‌گذرد. هفت‌تن از اعضای مجاهدین که در خلال قتل‌عام اشرف در ۱۰شهریور، به گروگان گرفته شدند، هم‌چنان در دست قوای نوری مالکی هستند و تهدیدهای مبرم امنیتی علیه لیبرتی، به قوت خود باقی است.
فاجعه قتل‌عام و گروگانگیری که توسط آخوندها در تهران طراحی شد، امری نیست که صرفاً در محدوده مسائل مردم و مقاومت ایران باشد، بلکه شاخصی از بحران غلیان یافته در کل منطقه است: بحران نارضایتیهای لبریز شده در داخل ایران، بحران برنامه اتمی آخوندها، و بحران رویارویی و جنگ در منطقه.
آینده در گرو کشاکش میان رژیم ولایت فقیه و همدستانش با مردم و کشورهای این منطقه است.

همه شاهدیم که از القاعده تا بخش لبنانی سپاه قدس، یعنی گروه حزب‌الشیطان، یا جریانهای ارتجاعی و تروریستی در یمن، همه مستقیماً وابسته به آخوندهای حاکم بر ایرانند. کما این‌که انفجارهای روزانه در عراق، دامن زدن به جنگ در سوریه، تفرقه‌اندازی در سراسر کشورهای مسلمان و انواع تحریکات تروریستی علیه کشورهای عرب، همه از تهران هدایت می‌شوند.
سیستم موشکی ایران که بخش عظیمی از بودجه کشور را تحلیل برده، هدفش نه تلآویو است، نه لندن و واشینگتن، بلکه پایتختهای عربی است، هم‌چنانکه هدف رژیم، از دستیابی به سلاح اتمی هم قبل از هر چیز، اعمال هژمونی خود بر جهان اسلام و جهان عرب است.
اگر جنگ‌افروزی و دخالت شریرانه سپاه پاسداران و تهدیدها و دخالتهای شوم آخوندها نبود، اوضاع در کشورهای منطقه و کشورهای تازه انقلاب کرده در بهار عرب، می‌توانست به سرعت سامان پیدا کند.
از هر طرف که نگاه کنیم، نقش این رژیم به‌عنوان دشمن اصلی امنیت، ثبات و آزادی مردم خاورمیانه دیده می‌شود.
به همین دلیل ما تأکید می‌کنیم که در این منطقه، جبهه‌بندی اصلی، بین شیعه و سنی نیست، بین مسلمان و غیرمسلمان نیست، بین عرب و غیرعرب نیست و بین شرق و غرب نیست، بلکه بین رژیم ولایت فقیه از یک طرف و مردم و کشورهای منطقه از طرف دیگر است.
به هر میزان که رژیم در داخل ایران منفورتر و منزوی‌تر و ضعیف‌تر می‌شود، هم سرکوبش در داخل ایران تشدید می‌شود و هم دست‌اندازی‌اش به خارج از مرزها بیشتر و بیشتر می‌شود. قلب موضوع این است که رژیم ولایت فقیه، دشمن اصلی تمام کشورهای عرب و مسلمان است.
درست به همین دلیل، راه‌حل در برابر آن، تشکیل جبهه‌یی علیه این رژیم و تروریسم و بنیادگرایی تحت هدایت آن است.
این جبهه، مقابله با خیزی است که آخوندها برای به آتش کشیدن کل منطقه برداشته‌اند. برای تشکیل این جبهه، ما کشورهای عرب و مسلمان را به همبستگی با مردم و مقاومت ایران فرا می‌خوانیم.
این جبهه می‌تواند و باید از آخوندهای حاکم بر ایران در تمام منطقه، از لبنان و فلسطین و سوریه تا یمن و عراق، خلع ید کند؛ چیزی که در ضمن، بزرگترین کمک به خواست مردم ایران برای رهایی از شر آخوندهای جنایتکار و دستیابی به آزادی است.
این جبهه، چیزی است که آخوندها به‌شدت از آن وحشت دارند. به همین دلیل در روابط دیپلوماتیک خود، بارها و بارها هر گونه رابطه با مجاهدین را مرز سرخ اعلام کرده‌اند. زیرا می‌دانند که همبستگی کشورها و دولتهای منطقه با مجاهدین، به سرعت به تشکیل چنین جبههیی راه می‌برد.
به‌خصوص باید تأکید کنم که به‌رغم تمام ماجراجوییها و تروریسم و جنگ‌افروزی، این رژیم بیش از همیشه در ضعف و بن‌بست است. نمایش انتخابات رژیم در ژوئن گذشته، یک نشانه روشن از ضعف و بحران در درون حاکمیت خامنه‌ای بود. حالا ۵ ماه بعد، بیلان کار این رئیس‌جمهور «معتدل» و «مدره» را بنگرید: اعدامها بیشتر شده، دخالتهای نیروهای رژیم در عراق و سوریه و یمن ابعاد نجومی به خود گرفته و از سوی دیگر در تلاش است تا با فریبکاری، هم به پروژه دستیابی به بمب اتمی ادامه دهد و هم این‌که آمریکا و قدرتهای جهانی را در خدمت مطامع شوم خود در منطقه بگیرد.
دو روز پیش، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعلام کرد که از شروع کار روحانی تا به‌حال، تغییری در برنامه اتمی این رژیم به‌وجود نیامده است. مقاومت ایران نیز در ماههای اخیر، بر اساس منابع خود از داخل ایران، به اطلاعات تازه‌یی دست یافته که نشان می‌دهد آخوندها فعالیت برای ساختن بمب اتمی را شتاب بخشیده‌اند.
آنها بمب را برای حفظ حکومت لرزان خود می‌خواهند که در بحران سرنگونی است. به همین منظور، به یک مانور شیادانه رو آورده‌اند تا در ازای برخی انعطافهای محدود، فشار تحریمها را از روی خود بردارند و برنامه اتمی خود را حفظ کنند.
در مورد مذاکره با این رژیم نیز که اکنون دولت آمریکا آن را یک راه‌حل جلوه می‌دهد، می‌خواهم بخشی از سخنان مسعود رجوی رهبر مقاومت را نقل کنم. او گفته است: «واقعیت نخستین، ضعف ماهوی و وضعیت بسیار شکننده رژیمی است که ظرفیت مذاکره و معامله و تغییر رفتار و عقب‌نشینی از مواضع شناخته شده‌اش ندارد. رژیمی که به‌ ظاهر، خود را قدرتمند جلوه می‌دهد و داعیه استیلا بر خاورمیانه و دنیای اسلام دارد، در حقیقت، در فاز انحلال و سرنگونی به‌سر می‌برد. نزدیک به سه دهه، خود را به تاریخ تحمیل کرده است و اکنون خود را در محاصره‌یی می‌بیند که جز با دست یافتن به سلاح اتمی و بلعیدن عراق، شانس بقا نمی‌یابد. …».

خواهران و برادران گرامی!
حمله قوای نخست‌وزیری عراق به اشرف در ۱۰شهریور و قتل‌عام و گروگانگیری اشرفیها و به‌طور کلی فشارها و توطئه‌های گسترده برای از بین بردن جنبش مقاومت ایران، بخش کلیدی نقشه مسیر رژیم ولایت فقیه برای خروج از بحران سرنگونی است.
نخست‌وزیر کنونی عراق با ارتکاب نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت خواسته است حمایت آخوندها از موقعیت متزلزل خود را حفظ کند. و رژیم ایران با این کشتار می‌خواهد تمایل جوشان جامعه ایران به اعتراض و قیام برای سرنگونی حکومت را مهار کند. کما این‌که تلاش می‌کند از نزدیک شدن مردم و کشورهای منطقه به مقاومت ایران جلوگیری کند.
متأسفانه دولتهای منطقه در قبال این نسل‌کشی، سکوت در پیش گرفتند. در حالی که تجربه نشان داده است که چنین احتیاط هایی، رژیم آخوندها را برای گسترش تروریسم و جنگ‌افروزی در منطقه، جری‌تر می‌کند.
احتیاط و خویشتنداری نشان‌دادن در مقابل این رژیم، فقط به زیان مردم ایران نیست، بلکه کشورهای منطقه نیز از آن وسیعاً ضرر می‌کنند و راه را برای پیشروی آخوندها در جنایت، تجاوزکاری و اشغال‌گری باز می‌کند.
اکنون جان گروگانهای اشرفی و جان صدها نفر از خواهران و برادران ما که در اعتصاب‌غذا هستند، در خطر است.
از طرفی کمپ لیبرتی در معرض حمله و کشتار مجدد قرار دارد؛ به‌خصوص که نوری مالکی و دستیاران او صریحاً از خود سلب مسئولیت کرده و برای باز گذاشتن راه کشتار بعدی گفته‌اند که امنیت این کمپ را نمی‌توانند تأمین کنند.
دو حمله موشکی خونین، در بهمن سال گذشته و خرداد امسال، نشان داد که محیط این کمپ چقدر آسیب‌پذیر و بی‌دفاع است.
به‌رغم همه درخواستها دولت عراق، تحت هدایت آخوندها، از تأمین نیازهای امنیتی این کمپ جلوگیری می‌کند. درعین‌حال، محاصره این کمپ، هر روز شدیدتر می‌شود و از نظر درمانی و تأمین نیازهای زندگی، انواع شدائد را برای مجاهدان آزادی ایجاد کرده است.
مطمئن باشید که نابودی مجاهدین و کشتار اعضای این مقاومت در عراق، مقدمه تسلط بیشتر این رژیم بر منطقه است. حمایت از لیبرتی، نه فقط یک امر انسانی، بلکه یک ضرورت سیاسی برای مقابله با طمع‌ورزیهای آن در منطقه است.
من دولتهای عرب و مسلمان این منطقه را به حمایت فعال از مجاهدان لیبرتی و مقاومت مردم ایران فرا می‌خوانم و انتظار دارم که نمایندگان محترم، مبتکر برداشتن این گام شجاعانه از سوی دولتهایشان باشند.
از یاد نمی‌بریم که شخصیتهای شریف کشور برادر ما اردن هاشمی، به‌خصوص نمایندگان مجلس اردن، در این سالها با چه دلسوزی و احساس مسئولیتی در کنار خواهران و برادران خود در اشرف و کل مقاومت ایران ایستادند و با بیانیه‌ها و موضعگیریهای به موقع و حضور در کنفرانسها، همه جا به دفاع از فرزندان مردم ایران برخاستند.
آینده نشان خواهد داد که کار شما بهترین و پایدارترین پیوندها را میان ملتهای ما برقرار کرده است.
یک بار دیگر از همه شما تشکر می‌کنم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f72cabc6-40e4-425f-9efa-eeacd14d46fe"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات