سناتور توریسلی:

بسیار متشکرم. از همه متشکرم.
متشکرم که امروز به اینجا آمدهاید.
متشکرم برای گرامیداشت خاطرهٴ شهیدان اشرف و لیبرتی، در دعاهایتان و فعالیتهایتان. به آنهایی که در کمپ لیبرتی امروز صدای ما را میشنوند میگوییم ما هرگز شما را فراموش نخواهیم کرد، ما هرگز خسته نمیشویم، هرگز کوتاه نمیآییم و شرف و افتخار را ارزانی هر مرد، هر زن و فرزندانی میکنیم که در دفاع از آزادی در عراق و برای آیندهیی بهتر و نو در ایران خونش ریخته شد، مجروح گردید و ایستادگی کرد، شما ما را سرافراز کردید.
امروز مالکی از کاخ سفید دیدار میکند. او در جایی ایستاده که چرچیل، نهرو، ماندلا، اکینو ایستادند. کسانی که درک کردند دفاع از یک ملت، دفاع از آزادی آن است. او به آنجا تعلق ندارد. او تاریخ خودش را شرمنده کرد و به یکپارچگی مردم ما لطمه زد. با این حال او اینجاست و ما آمدهایم که پیامی بدون هیچ سوء تفاهمی بدهیم، چون نمیدانیم رئیسجمهور اوباما به مالکی چه خواهد گفت، نمیدانم. ولی قطعاً میدانم که باراک اوباما در سال2008 به او ممکن بود چه بگوید. چون باراک اوباما در سال2008 میفهمید که «تغییر» از طریق گفتن حقیقت محقق میشود و حقیقت این است: مالکی استقلال کشورش را بهطور کامل در سرسپردگی مطلق به آخوندهای تهران فروخته است. او به کشورش لطمه زد و آزادی آن را قربانی کرد و به رژیم دیکتاتوری حاکم در تهران فروخت. این یک تراژدی است و باراک اوباما باید این را مقابلش بگذارد.
یک چیز دیگر: حرف حق این است: مهم نیست که او چه خواهد گفت، کاری ندارم که چه دروغهایی ببافد و کاری هم ندارم که چه تظاهری بکند. واقعیتها عاری از سوءتفاهم است. دستان مالکی آغشته به خون است، به خون 52 شهید در اشرف و خون شهدای لیبرتی. او آنها را کشت، او برای قتل آنها توطئه کرد. ما این را فراموش نخواهیم کرد، ما آن را نخواهیم بخشید و باراک اوباما باید امروز این را در مقابلش بگذارد.
من میدانم که مالکی چه خواهد گفت، ما قبلاً هم دروغهایش را شنیدهایم. میگوید: ما نمیدانیم چه کسی آنها را کشته، ما هیچ تصوری نداریم، آنها موقع شب رسیدند!
آقای رئیسجمهور،
1200سرباز عراقی تحت فرمان مستقیم نخستوزیر عراق در خارج آن کمپ بودند، آنها در و ورودیها را کنترل میکردند، مسلح بودند، آنها آنجا بودند، دیدند، میدانستند، و خدا گواه است که خودشان کردند. به یاد میآورم که در آمریکا دولت به تعهدات خود پایبند بود. و تعهدات خود را به جا میآورد و این خیلی برایش مهم بود. من همچنان به این آمریکا باور دارم و نمیدانم رئیسجمهور چطور میخواهد این سنت را احیا کند.
اما این را میدانم که هفت گروگان وجود دارد. سه هزار پناهنده ایرانی وجود دارند. نمیدانم شما چه کار میخواهید بکنید و نمیدانم چه خواهد شد. اما میدانم که آنان باید حفاظت شوند. آنها باید حفاظت شوند عدالت باید برقرار شود و مالکی باید در مورد آن پاسخ بدهد همین امروز و نه فردا، همین امروز.
خوب، مالکی! میدانی چرا ما اینجا هستیم و چرا این نگرانی هست و چرا رئیسجمهور آمریکا روی تو حساب میکند ولی من حقیقت را به تو میگویم چرا که بهجا آوردن تعهدات آمریکا یک مسأله است و این فدای آمریکا برای کشور شما نتیجهاش نمیباید یک دیکتاتوری دیگر باشد. نباید سلاحهای آمریکا علیه بیگناهان بهکار برود
مالکی! این مشغله ذهنی ما ست این نگرانی ماست
ما مشکل تو هستم و از مبارزه دست نخواهیم کشید. ما میخواهیم عراق را آزاد کنیم. میخواهیم عراق را نجات دهیم. میخواهیم که تو بخشی از ملاها نباشی از آنها حمایت نکنی.
رئیسجمهور! امروز انتظار و خواست ما در شما گره میخورد که با ما باشید و نه با او (مالکی). به یاد آورید که شما چه کسی هستید به یاد آورید آن چیزهای بزرگی را که انجام دادید حقیقت را جلوی مالکی بگذارید.
خانم رجوی که در تاریکترین روزها تا بهترین روزها ما را رهبری کرده است، صدای خستگیناپذیر کسی که به من اطمینان میدهد، آنان که جان باختهاند هرگز فراموش نخواهند شد و تمام تلاشهایی که در این مبارزه شده، پیروزی را بهنحوی محتوم و اجتنابناپذیر محقق میکند، ما سرانجام پیروز میشویم و ایران آزاد میشود.
نیوت گینگریچ، کاندیدای ریاست جمهوری، رئیس پیشین کنگرهٴ آمریکا

با تشکر از سناتور توریسلی. من میخواهم سخنرانیم را حول نامهیی که در 29اکتبر به رئیسجمهور از طرف تعدادی از سناتورهای بسیار برجسته آمریکا فرستاده شد، متمرکز کنم. این، هم یک گروه دو حزبی است و هم یک گروه با نفوذ. بگذارید توضیح دهم. سناتور مک کین، کارل لوین، جیمز اینهوف، رابرت منندز، باب کراکر و لیندزی گراهام. همگی آنها این نامه را امضا کردهاند. چهار تن از آنها دارای مناصب ارشد در موضوعات سیاست خارجی و امنیت ملی هستند. سناتور لوین رئیس کمیته قوای مسلح است. سناتور اینهاف، نماینده ارشد جمهوریخواهان در همان کمیته است. سناتور منندز، رئیس کمیته روابط خارجی است و سناتور کورکر، نمایندهٴ ارشد جمهوریخواهان در همان کمیته است. و البته سناتور مککین و سناتور گراهام افراد بسیار با تجربهیی هستند که همگی شما آنها را در تلویزیون دیدهاید و میدانید که آنها چقدر درگیر مسائل سیاست خارجی و امنیت ملی هستند. علت اینکه این را یادآوری میکنم این است که این تنها نظر یک فرد نیست، اینها افرادی هستند در بهترین کمیتهها و دارای بهترین کارمندان، آنها بهترین سفرها را کردهاند و آنها اطلاعات واقعی دارند و آنها نکات بسیار نگران کنندهیی را در مورد وضعیت کشور ما با مالکی و رابطهمان با عراق بیان میکنند. این زمینه را برای آن چیزی که رئیسجمهور اوباما در ملاقات امروز باید روی آن تأکید کند، فراهم میسازد. بنابراین بگذارید یکی دو خط از این را برایتان بخوانم چرا که فکر میکنم نقلقول کردن از چنین افراد مهمی به ما درک درستی از نظرات آنها که بر پایه بررسیها و کار کارمندان آنها میباشد، میدهد. آنها میگویند بسیار مهم است که ما بهطور مستقیم با موضوع وقایع در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی برخورد کنیم. نامه میگوید: «حملات علیه ساکنان کمپ اشرف در عراق سزاوار سرزنش است، بهخصوص به این خاطر که دولت عراق تعهد داد از این افراد حفاظت کند. مالکی باید درک کند که چنین اقداماتی باید متوقف شوند. این اقدامات نه تنها کار را برای دوستان عراق در آمریکا در ایجاد حمایت عمومی سخت میکنند، بهطور خاص در کنگره، بلکه کار آنها را برای بهبود همکاری استراتژیکی سخت میکنند. همچنین آنها جایگاه عراق بهعنوان یک عضو مسئول در جامعه بینالمللی را تحلیل میبرند».
بگذارید این را روشن سازم که غیرقابلتصور است که در اول سپتامبر افراد مسلح وارد کمپ اشرف شدند و دولت مالکی هیچ اطلاعی از آن نداشته است. این غیرممکن است. غیرقابلتصور است که 7 گروگان در عراق نگهداری میشوند و دولت مالکی هیچ اطلاعی از آن ندارد. اولاً ، اگر دولت مالکی حقیقتاً هیچ اطلاعی از آن نداشت چرا آنها را بهعنوان یک همکار میدانید، چرا که آنها چیزی نمیدانند. اما حقیقت این است که آنها میدانند و آنها بهعنوان متحد رژیم دیکتاتوری ایران، که البته ضدهر نیرویی آزادیخواه در ایران است، عمل میکنند. من امیدوارم که رئیسجمهور امروز این امر را بسیار روشن سازد که همکاری امری دوطرفه است و اگر مالکی به اینجا آمده تا از ما درخواست کمک کند، او باید شایستگی این کمک را با انجام چند کار کلیدی کسب کند. اول اینکه از افرادی که در کمپ لیبرتی هستند حفاظت کند. و مسئولیت تضمین سلامتی آنها را تا زمانی که بتوانیم برای همه آنها ویزا تهیه کنیم تا به کشورهای دیگری منتقل شوند و در امنیت قرار بگیرند، برعهده گیرد. دوم، او باید همین امروز متعهد شود که 7 گروگان آزاد خواهند شد. و اینکه دولت او دست به هر کاری خواهد زد تا آنها را پیدا کند. سوم اینکه، ما باید خواهان آن شویم که او دریابد چه کسی در پشت، نه تنها حمله اول سپتامبر بلکه همه حملات که منجر به کشته شدن افراد شده است، بوده است. چرا که عواملی از دولت عراق در تمامی این حملات دخیل بودهاند و آن افراد باید شناسایی و مجازات شوند و باید برایش روشن شود که آنها نمیتوانند جان افراد بیگناه را بدون هیچگونه عقوبتی بگیرید.
آمریکا دو دلیل دارد تا از رئیسجمهور بخواهد که این موضع قوی را اتخاذ کند. اولی، یک دلیل اخلاقی است. اگر شما از هر کادر نظامی که درگیر این موضوع بوده است بپرسید، آنها خواهند گفت که ما به آنها تعهد دادیم. شرافت و تعهد آمریکا درگیر این موضوع است. بنابراین ما یک دلیل عمیقاً اخلاقی داریم تا اصرار ورزیم که مالکی به تعهدات خود عمل کند. دلیل عملی دوم این است که اگر مالکی اینقدر بدهکار دیکتاتوری ایران است که نمیتواند از افراد لیبرتی حفاظت کند، اگر او اینقدر از دیکتاتوری ایران میترسد که نمیتواند افراد مسئول را تحویل دهد، اگر او اینقدر نسبت به منافع آمریکا بیتفاوت است که نمیتواند 7گروگان را آزاد کند، چرا دلیلی هست که ما او را شریک خود بدانیم؟ در این صورت او بهطور عملی به ما اثبات کرده است که آلت دست رژیم ایران است که شایان حمایت آمریکا نیست. او باید انتخاب کند. اگر او میخواهد با آمریکا باشد پس باید دست به کارهایی بزند که در کادر تعهدات داده شده باشد. بگذارید یک گام فراتر روم، میدانم که هدف فوری این نیست، اما من نمیخواهم در اینجا با همه شما باشم و این نکته تکمیلی را نگویم. آمریکا تعهد داد که اگر ساکنان از اشرف به لیبرتی جابهجا شوند به آنها کمک خواهد کرد. و آمریکا وظیفه دارد تا رهبری اخلاقی را با انجام سهم خود و پذیرش افرادی که به آنها تعهد دادیم بهدست گیرد. من خوشحالم که همگی شما اینجا هستید. فکر میکنم که این یک هدف اخلاقی مهمی است. فکر نمیکنم که ما هرگز با روحانی جدید و مدره نما به توافقی برسیم. او کسی است که دستنشاندهٴ خامنهیی است و این بخشی از تلاش مستمر برای فریب دادن غرب است. حقیقت این است که منافع ما در جایگزین کردن دیکتاتوری در ایران است تا به یک دموکراسی کامل، باثبات و غیرخشونتآمیز در عراق برسیم. با تشکر و به همه شما توصیه میکنم که خودتان را درگیر این موضوع نگهدارید.
تام ریج، اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
بگذارید این را روشن سازم که غیرقابلتصور است که در اول سپتامبر افراد مسلح وارد کمپ اشرف شدند و دولت مالکی هیچ اطلاعی از آن نداشته است. این غیرممکن است. غیرقابلتصور است که 7 گروگان در عراق نگهداری میشوند و دولت مالکی هیچ اطلاعی از آن ندارد. اولاً ، اگر دولت مالکی حقیقتاً هیچ اطلاعی از آن نداشت چرا آنها را بهعنوان یک همکار میدانید، چرا که آنها چیزی نمیدانند. اما حقیقت این است که آنها میدانند و آنها بهعنوان متحد رژیم دیکتاتوری ایران، که البته ضدهر نیرویی آزادیخواه در ایران است، عمل میکنند. من امیدوارم که رئیسجمهور امروز این امر را بسیار روشن سازد که همکاری امری دوطرفه است و اگر مالکی به اینجا آمده تا از ما درخواست کمک کند، او باید شایستگی این کمک را با انجام چند کار کلیدی کسب کند. اول اینکه از افرادی که در کمپ لیبرتی هستند حفاظت کند. و مسئولیت تضمین سلامتی آنها را تا زمانی که بتوانیم برای همه آنها ویزا تهیه کنیم تا به کشورهای دیگری منتقل شوند و در امنیت قرار بگیرند، برعهده گیرد. دوم، او باید همین امروز متعهد شود که 7 گروگان آزاد خواهند شد. و اینکه دولت او دست به هر کاری خواهد زد تا آنها را پیدا کند. سوم اینکه، ما باید خواهان آن شویم که او دریابد چه کسی در پشت، نه تنها حمله اول سپتامبر بلکه همه حملات که منجر به کشته شدن افراد شده است، بوده است. چرا که عواملی از دولت عراق در تمامی این حملات دخیل بودهاند و آن افراد باید شناسایی و مجازات شوند و باید برایش روشن شود که آنها نمیتوانند جان افراد بیگناه را بدون هیچگونه عقوبتی بگیرید.
آمریکا دو دلیل دارد تا از رئیسجمهور بخواهد که این موضع قوی را اتخاذ کند. اولی، یک دلیل اخلاقی است. اگر شما از هر کادر نظامی که درگیر این موضوع بوده است بپرسید، آنها خواهند گفت که ما به آنها تعهد دادیم. شرافت و تعهد آمریکا درگیر این موضوع است. بنابراین ما یک دلیل عمیقاً اخلاقی داریم تا اصرار ورزیم که مالکی به تعهدات خود عمل کند. دلیل عملی دوم این است که اگر مالکی اینقدر بدهکار دیکتاتوری ایران است که نمیتواند از افراد لیبرتی حفاظت کند، اگر او اینقدر از دیکتاتوری ایران میترسد که نمیتواند افراد مسئول را تحویل دهد، اگر او اینقدر نسبت به منافع آمریکا بیتفاوت است که نمیتواند 7گروگان را آزاد کند، چرا دلیلی هست که ما او را شریک خود بدانیم؟ در این صورت او بهطور عملی به ما اثبات کرده است که آلت دست رژیم ایران است که شایان حمایت آمریکا نیست. او باید انتخاب کند. اگر او میخواهد با آمریکا باشد پس باید دست به کارهایی بزند که در کادر تعهدات داده شده باشد. بگذارید یک گام فراتر روم، میدانم که هدف فوری این نیست، اما من نمیخواهم در اینجا با همه شما باشم و این نکته تکمیلی را نگویم. آمریکا تعهد داد که اگر ساکنان از اشرف به لیبرتی جابهجا شوند به آنها کمک خواهد کرد. و آمریکا وظیفه دارد تا رهبری اخلاقی را با انجام سهم خود و پذیرش افرادی که به آنها تعهد دادیم بهدست گیرد. من خوشحالم که همگی شما اینجا هستید. فکر میکنم که این یک هدف اخلاقی مهمی است. فکر نمیکنم که ما هرگز با روحانی جدید و مدره نما به توافقی برسیم. او کسی است که دستنشاندهٴ خامنهیی است و این بخشی از تلاش مستمر برای فریب دادن غرب است. حقیقت این است که منافع ما در جایگزین کردن دیکتاتوری در ایران است تا به یک دموکراسی کامل، باثبات و غیرخشونتآمیز در عراق برسیم. با تشکر و به همه شما توصیه میکنم که خودتان را درگیر این موضوع نگهدارید.
تام ریج، اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا

صبح بهخیر خانمها و آقایان، مالکی یک مقاله در نیویورک تایمز نوشت. در خواندن این مطلب من بسیار شگفتزده شدم چون تیترش این بود: «نسبت به ما صبر داشته باشید». من از فرصتی برخوردار نخواهم بود که در جوابش مقالهیی در نیویورک تایمز بنویسم، بنابراین این فرصت بسیار خوبی است که پاسخ خود را بدهم و نکاتی را بگویم که در ذهن و قلبم هستند.
مالکی، کلمات تو با اعمالت همخوانی ندارند. آرزوهای تو برای یک دموکراسی قوی و پرطراوت با رفتارت نه تنها با شهروندان خودت در عراق بلکه با سه هزار پناهنده در لیبرتی هم، همخوانی ندارد. تو به اینجا میآیی و خواهان کمکهای نظامی هستی تا علیه عناصر افراطی در کشورت بجنگی، و ما قبول داریم که عناصر افراطی در کشور تو وجود دارند، یعنی القاعده و دیگران، اگر (میگویی) منطق تو برای کمکهای نظامی جهت مقابله با آنهاست، ولی اگر ما نگاهی به تاریخ بندازیم، مالکی، خواهیم دید که تسلیحات، آموزش و هامویهای ما را در واقع برای قتل بیش از 100تن از این پناهندگان، از مجاهدین خلق استفاده کردی. بنابراین یک سؤال این است که آیا تو فردی متعهد به نابودی افراطگرایی و تروریسم هستی، یا نه، خودت یک تروریست هستی؟
خانمها و آقایان، این کاملاً شگفتآور است و شواهد کافی وجود دارد. غیرقابل انکار است و در تصاویر ویدئویی، گزارشها، گزارشهای خبری خارجی و غیره وجود دارد که چهار حمله علیه افراد بیدفاع متعلق به این گروه صورت گرفته و بیش از 100تن از آنها کشته شدند. در آخرین نمونه، قتل وحشیانه و غیربشری52تن که بسیاری از آنها دستانشان از پشت سر بسته شده بود و به آنها تیرخلاص زده بودند. مالکی، این به ما میگوید که تو شایستهٴ دیدار از کاخ سفید نیستی اما چون که اینجا هستی ما یک پیام برایت داریم. هیچگونه کمک و هیچگونه تسلیحات دیگری برای تو ارسال نخواهد شد تا اینکه گروگانها را آزادی کنی و امنیت سه هزارتن در کمپ لیبرتی را تضمین کنی، خروج آنها از عراق را تضمین کنی، آنگاه برگرد تا در مورد کمکها و سلاحها صحبت کنیم. تا آن موقع ما با دوستان خود در کنگره این موضوع را دنبال میکنیم تا اعضای کمیته روابط خارجی یا کمیته نیروهای مسلح یک دلار کمک یا یک قبضه سلاح را تصویب نکنند تا تو به وعدههای خودت پایبند باشی.
فکر میکنم خیلی بیشرمی است که به این کشور بیایی و از کاخ سفید ما دیدن کنی و با رئیسجمهور ما در مورد یک دموکراسی قوی و پرطراوت صحبت کنی، در حالیکه خودت پایهییترین استانداردهای روابطی که هر کشوری باید داشته باشد را نقض کردهای و این را ادامه دادهای، و در عینحال دنبال روابط درازمدت و دوستی با آمریکا هستی. تو تعهدی را که داده بودی نقض کردهای، وعدهٴ خودت به زنان و مردان مجاهد خلق را نقض کردهای و آنها را به قتل رساندی. هیچگونه کمک، هیچگونه سلاح به تو داده نخواهد شد تا اینکه به قولهای خود وفا کنی؛ آن پناهندگان را آزاد کن و سپس برگرد، ما آن موقع ما در مورد سلاح و کمکها صحبت خواهیم کرد.
خانمها و آقایان، در بسیاری مواقع افراد از من میپرسند چرا همهٴ ما آنقدر نسبت به این موضوع مشخص با احساسات عمیقی برخورد میکنیم؟ من فکر میکنم از جانب همه صحبت میکنم اما این بار فقط از جانب خودم سخن میگویم. بهعنوان کسی که سالها پیش لباس نظامی این کشور را به تن کرد، من به انتقال سلاحها از مجاهدین به ارتش ما را در سال 2004 نگاه میکنم و قولی که یک ژنرال آمریکا بهنمایندگی از این کشور و نمایندگی از رئیسجمهوری که در آن زمان در کاخ سفید بود، به این مردان و زنان داده شد، به این صورت که شما سلاحهای خود و وسیله دفاع از خود را به ما بدهید، ما حفاظت را تأمین خواهیم کرد. برای من این کافی است، ما قول خود را داده بودیم.. بنابراین، من از رئیسجمهور میخواهم تا این موضوع را برای مالکی کاملاً روشن سازد، من از رئیسجمهور خواستار پاسخ نامهیی هستم که از سوی نزدیک به 40تن از ما از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، متخصصان امنیت ملی، رؤسای سابق اطلاعات مرکزی، شخصیتهای سیاسی و دیپلوماتها که چند روز پیش به رئیسجمهور فرستاده شد.
آقای رئیسجمهور، این پاسخ را روشن کنید که این یک موضوع حزبی در آمریکا نیست. این مسأله همه آمریکاییهایی است که به هم پیوستهاند تا از یک گروه از زنان و مردانی حمایت کنند که به وعدههای آمریکا اتکا کردند که امنیت آنها را تا زمانی که از عراق خارج شوند تضمین میکند، ولی بعد از 10سال ما به این وعده خود عمل نکردهایم. آقای رئیسجمهور نامه ما را به او نشان دهید. جدی بودن آمریکا را به او یادآوری کنید و به او تعهد ما نسبت به حرفهایمان را یادآوری کنید. آقای رئیسجمهور، اگر کسی امروز صبح از من سؤال میکرد که نحوه متعادل کردن منافع عراق و منافع آمریکا چگونه است، آقای رئیسجمهور من به او میگفتم قبل از اینکه منافعمان را متعادل کنیم، من میگویم که ما باید نگران منافع آمریکا در زمینه اعتبار کشورمان باشیم و باید به وعدههای خود پایبند باشیم.
این یک پروسه دردناک برای همه در سراسر جهان بوده است، اما سرخوردگی و عصبانیت و درد و رنج ما هرگز با زنان و مردان کمپ اشرف و کمپ لیبرتی یکسان نخواهد بود. اگر به این فکر کنید که آنها چقدر به ما اعتماد کردند، ولی ما چطور در پایبندی به این وعده شکست خوردهایم، آدم حالش بهم میخورد و این قابل تصور است که اگر ما به وعدههای خود پایبند نباشیم، سایر ملتهای جهان چه فکر خواهند کرد؟
مالکی، من جرأت میکنم که بگویم، وقتی که به آن وعدهها پایبند باشی، به گرمی پذیرفته میشوی. در مورد مقالهیی که گفتی آمریکا باید نسبت به ما صبر داشته باشد، برای برخی از آمریکاییان از هر دو حزب اصلی، یعنی آنهایی که نامهمان به رئیسجمهور را امضا کردند و بسیاری دیگر که آن را امضا خواهند کرد، صبر ما به پایان رسیده است. گروگانها را آزاد کنید، امنیت آنها را تا هنگامی که در لیبرتی و تا زمان اطمینان از خروج امنشان تضمین کنید و سپس شاید ما مقداری صبر بیشتری به تو نشان دهیم. تو نمیتوانی دوست آمریکا باشی و کماکان وعدههای خودت به آمریکا را نقض کنی. این توهم را با خودت به عراق برگردان.
مارک الصالح، نمایندهٴ نایب رئیسجمهور عراق
مالکی، کلمات تو با اعمالت همخوانی ندارند. آرزوهای تو برای یک دموکراسی قوی و پرطراوت با رفتارت نه تنها با شهروندان خودت در عراق بلکه با سه هزار پناهنده در لیبرتی هم، همخوانی ندارد. تو به اینجا میآیی و خواهان کمکهای نظامی هستی تا علیه عناصر افراطی در کشورت بجنگی، و ما قبول داریم که عناصر افراطی در کشور تو وجود دارند، یعنی القاعده و دیگران، اگر (میگویی) منطق تو برای کمکهای نظامی جهت مقابله با آنهاست، ولی اگر ما نگاهی به تاریخ بندازیم، مالکی، خواهیم دید که تسلیحات، آموزش و هامویهای ما را در واقع برای قتل بیش از 100تن از این پناهندگان، از مجاهدین خلق استفاده کردی. بنابراین یک سؤال این است که آیا تو فردی متعهد به نابودی افراطگرایی و تروریسم هستی، یا نه، خودت یک تروریست هستی؟
خانمها و آقایان، این کاملاً شگفتآور است و شواهد کافی وجود دارد. غیرقابل انکار است و در تصاویر ویدئویی، گزارشها، گزارشهای خبری خارجی و غیره وجود دارد که چهار حمله علیه افراد بیدفاع متعلق به این گروه صورت گرفته و بیش از 100تن از آنها کشته شدند. در آخرین نمونه، قتل وحشیانه و غیربشری52تن که بسیاری از آنها دستانشان از پشت سر بسته شده بود و به آنها تیرخلاص زده بودند. مالکی، این به ما میگوید که تو شایستهٴ دیدار از کاخ سفید نیستی اما چون که اینجا هستی ما یک پیام برایت داریم. هیچگونه کمک و هیچگونه تسلیحات دیگری برای تو ارسال نخواهد شد تا اینکه گروگانها را آزادی کنی و امنیت سه هزارتن در کمپ لیبرتی را تضمین کنی، خروج آنها از عراق را تضمین کنی، آنگاه برگرد تا در مورد کمکها و سلاحها صحبت کنیم. تا آن موقع ما با دوستان خود در کنگره این موضوع را دنبال میکنیم تا اعضای کمیته روابط خارجی یا کمیته نیروهای مسلح یک دلار کمک یا یک قبضه سلاح را تصویب نکنند تا تو به وعدههای خودت پایبند باشی.
فکر میکنم خیلی بیشرمی است که به این کشور بیایی و از کاخ سفید ما دیدن کنی و با رئیسجمهور ما در مورد یک دموکراسی قوی و پرطراوت صحبت کنی، در حالیکه خودت پایهییترین استانداردهای روابطی که هر کشوری باید داشته باشد را نقض کردهای و این را ادامه دادهای، و در عینحال دنبال روابط درازمدت و دوستی با آمریکا هستی. تو تعهدی را که داده بودی نقض کردهای، وعدهٴ خودت به زنان و مردان مجاهد خلق را نقض کردهای و آنها را به قتل رساندی. هیچگونه کمک، هیچگونه سلاح به تو داده نخواهد شد تا اینکه به قولهای خود وفا کنی؛ آن پناهندگان را آزاد کن و سپس برگرد، ما آن موقع ما در مورد سلاح و کمکها صحبت خواهیم کرد.
خانمها و آقایان، در بسیاری مواقع افراد از من میپرسند چرا همهٴ ما آنقدر نسبت به این موضوع مشخص با احساسات عمیقی برخورد میکنیم؟ من فکر میکنم از جانب همه صحبت میکنم اما این بار فقط از جانب خودم سخن میگویم. بهعنوان کسی که سالها پیش لباس نظامی این کشور را به تن کرد، من به انتقال سلاحها از مجاهدین به ارتش ما را در سال 2004 نگاه میکنم و قولی که یک ژنرال آمریکا بهنمایندگی از این کشور و نمایندگی از رئیسجمهوری که در آن زمان در کاخ سفید بود، به این مردان و زنان داده شد، به این صورت که شما سلاحهای خود و وسیله دفاع از خود را به ما بدهید، ما حفاظت را تأمین خواهیم کرد. برای من این کافی است، ما قول خود را داده بودیم.. بنابراین، من از رئیسجمهور میخواهم تا این موضوع را برای مالکی کاملاً روشن سازد، من از رئیسجمهور خواستار پاسخ نامهیی هستم که از سوی نزدیک به 40تن از ما از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، متخصصان امنیت ملی، رؤسای سابق اطلاعات مرکزی، شخصیتهای سیاسی و دیپلوماتها که چند روز پیش به رئیسجمهور فرستاده شد.
آقای رئیسجمهور، این پاسخ را روشن کنید که این یک موضوع حزبی در آمریکا نیست. این مسأله همه آمریکاییهایی است که به هم پیوستهاند تا از یک گروه از زنان و مردانی حمایت کنند که به وعدههای آمریکا اتکا کردند که امنیت آنها را تا زمانی که از عراق خارج شوند تضمین میکند، ولی بعد از 10سال ما به این وعده خود عمل نکردهایم. آقای رئیسجمهور نامه ما را به او نشان دهید. جدی بودن آمریکا را به او یادآوری کنید و به او تعهد ما نسبت به حرفهایمان را یادآوری کنید. آقای رئیسجمهور، اگر کسی امروز صبح از من سؤال میکرد که نحوه متعادل کردن منافع عراق و منافع آمریکا چگونه است، آقای رئیسجمهور من به او میگفتم قبل از اینکه منافعمان را متعادل کنیم، من میگویم که ما باید نگران منافع آمریکا در زمینه اعتبار کشورمان باشیم و باید به وعدههای خود پایبند باشیم.
این یک پروسه دردناک برای همه در سراسر جهان بوده است، اما سرخوردگی و عصبانیت و درد و رنج ما هرگز با زنان و مردان کمپ اشرف و کمپ لیبرتی یکسان نخواهد بود. اگر به این فکر کنید که آنها چقدر به ما اعتماد کردند، ولی ما چطور در پایبندی به این وعده شکست خوردهایم، آدم حالش بهم میخورد و این قابل تصور است که اگر ما به وعدههای خود پایبند نباشیم، سایر ملتهای جهان چه فکر خواهند کرد؟
مالکی، من جرأت میکنم که بگویم، وقتی که به آن وعدهها پایبند باشی، به گرمی پذیرفته میشوی. در مورد مقالهیی که گفتی آمریکا باید نسبت به ما صبر داشته باشد، برای برخی از آمریکاییان از هر دو حزب اصلی، یعنی آنهایی که نامهمان به رئیسجمهور را امضا کردند و بسیاری دیگر که آن را امضا خواهند کرد، صبر ما به پایان رسیده است. گروگانها را آزاد کنید، امنیت آنها را تا هنگامی که در لیبرتی و تا زمان اطمینان از خروج امنشان تضمین کنید و سپس شاید ما مقداری صبر بیشتری به تو نشان دهیم. تو نمیتوانی دوست آمریکا باشی و کماکان وعدههای خودت به آمریکا را نقض کنی. این توهم را با خودت به عراق برگردان.
مارک الصالح، نمایندهٴ نایب رئیسجمهور عراق

الصالح: سلام. با تشکر از شما خانمها و آقایان. ابتدا اجازه بدهید بهترین تشکر خود را نسبت به همهٴ مردم آزادیخواهی که اینجا هستند و نگرانی آنها در مورد وضعیت در عراق، بیان کنم. من نمایندهٴ نایب رئیسجمهور عراق، دکتر طارق الهاشمی هستم.
همانطور که همهٴ شما میدانید، این روزها در عراق هر گونه مخالفت سیاسی با مالکی با اتهام تروریسم مواجه میشود و محافظین آنها شکنجه میشوند تا اعترافها دروغین، ارائه کنند. متأسفانه این عراقی است که امروز وجود دارد.
دموکراسی، کامیابی، اتحاد و آینده عراق اکنون توسط یک نفر به گروگان گرفته شده است، یعنی مالکی و حزب حاکم او. تجربه ما با این دولت همهٴ امیدها را از بین برده که عراق روزی به یک دموکراسی کارآمد و پیشرفته بر اساس حاکمیت قانون تبدیل شود.
امسال دولت عراق تا کنون 132نفر را اعدام کرده است و هزاران تن دیگر در صف اعدام هستند.
ناوی پیلای، رئیس حقوقبشر مللمتحد اخیراً سیستم قضایی جنایی عراق را بهشدت مورد مجازات قرار داد و مقامات عراقی را متهم به سلسلهیی از احکام کرد که بر اساس اعترافها به دست آمده زیر شکنجه، بدرفتاری، دستگاه قضایی ضعیف و ریل کار دادگاهها که فاقد شرایط بینالمللی هستند، بوده است.
امنیت، طی دو سال گذشته در عراق بهطور خاص در بغداد شدیداً در حال کاهش بوده است. مللمتحد گزارش میدهد که امسال در اثر حملات خشونتبار بیش از 7هزار نفر کشته و بیش از 10هزار نفر مجروح شدهاند.
من تلاش میکنم این را خلاصه کنم و میخواهم در مورد تراژدی در شهر حویجه صحبت کنم. حویجه دارای یک کمپ اعتراضی صلحآمیز بود، مانند همین تجمع که در این جا هست، و تیمهای ویژه مالکی به آنها حمله کردند. بیش از 90نفر کشته و بسیاری دیگر مجروح شدند. اینها همان نیروهای ویژهیی هستند که علیه کمپ اشرف و کمپ لیبرتی استفاده شدند. من باید به همه شما در اینجا اطلاع دهم بسیاری از عراقیان سؤال میکنند چرا مالکی بهطور مستمر به مخالفان ایرانی در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی حمله میکند؟ آنها چه تأثیری در زندگی او و زندگی عراقیان دارند؟ آنها افراد صلحدوستی هستند که در کمپهای خود هستند. چرا او مستمر به آنها حمله میکند؟
جوابی که از عراقیها برگشت این بود که تقصیر او نبود. اینها دستوراتی است که از تهران فرستاده میشود. دستورات بیچون و چرایی هست که از رژیم تهران میرسد، یکی از این دستورات مواقعی است که از او خواسته میشود به مخالفان این رژیم در آن کمپها حمله کند، یک دستور بیچون و چرای دیگر اجازه به پروازهای محمولههای پشتیبانی برای رژیم جنایتکار بشار اسد در سوریه است.
در مورد استقلال کشور، نیاز به گفتن نیست که حاکمیت کشور کاملاً در دست رژیم ایران است و او از دستورات رژیم تهران پیروی میکند و دستوراتش را از آنجا میگیرد. نمونه این امر نحوه برخورد دولت عراق با تبعیدیان ایرانی مخالف یعنی مجاهدین خلق است که تحت حفاظت قانون بینالملل هستند و همچنین مثال پرواز هواپیماها است.
در انتها تأکید میکنم که عراق در یک مقطع بحرانی است. سیاستهای مالکی کشور را به یک جنگ داخلی فرقهیی میکشاند. ما از دولت آمریکا و از همه کشورهای آزادیخواه میخواهیم که در مقابل دولت مالکی بایستند. ما از پرزیدنت اوباما میخواهیم که به دروغها و سفیدکاریهایی که دولت عراق تبلیغ میکند، توجهی نکند. دیگر بس است. مردم عراق رنج بسیاری کشیدهاند.
بسیار متشکرم.
پاتریک کندی

با تشکر. من بسیار خوشحالم که امروز در جلوی کاخ سفید هستیم زیرا اگر در عراق علیه نوری مالکی اعتراض میکردیم، احتمالاً از ما عکس گرفته میشد و سرنوشت ما مثل 112نفری میشد که بهشهادت رسیدند زیرا در عراق هیچ امکانی برای مخالفت با نوری مالکی وجود ندارد. اگر با نوری مالکی موافق نباشید شما را به زندان میاندازد و شکنجه میکند و مانند این 112نفر به قتل میرساند.
امروز اگر ما چنین تظاهراتی را را در عراق مالکی برگزار میکردیم جانمان در خطر بود زیرا به نوری مالکی اعتراض کردیم. این چیزی است که باید در نظر داشته باشیم. آن چه که امروز به آن نیاز داریم مسیر رو به پیش است.
در سازمان ملل طرحی ارائه شده تا پناهندگان باقیمانده اشرف که در حال حاضر در کمپ لیبرتی هستند، بازاسکان شوند. جالب اینجاست که آمریکا بیش از یک میلیون دلار برای این بازاسکان اهدا کرده است. اما مهمترین امری که همه باید آن را درک کنیم این است که ساکنان پیشنهاد دادهاند هزینه بازاسکان خود را بپردازند. آنها تا بهحال 20 میلیون دلار برای بازسازی لیبرتی هزینه کردهاند. آنها تا بهحال 10میلیون دلار برای بازاسکان بیش از 200تن از ساکنان در آلبانی هزینه کردهاند. و آنها آمادهاند تا 100 میلیون دلار را برای طرح بازاسکان سازمان ملل هزینه کنند اگر که نوری مالکی فقط بگذارد آنها اموال شخصیشان را به فروش برسانند، در نتیجه میتوانند این پول را برای اینکه دیگر کسی در کمپ لیبرتی یا کمپ اشرف شهید نشود، مورد استفاده قرار دهند.
بنابراین شما امروز در اینجا این را شنیدید که نوری مالکی باید یک طرف را انتخاب کند. او نمیتواند آلت دست ملاها در تهران باشد و به آمریکا هم بیاید و خواهان کمکهای بیشتر شود.
ما میخواهیم نوری مالکی بداند، رهبران کنگره تا بهحال به وی این را گفتهاند و امروز هم از رئیسجمهور آمریکا خواهد شنید، او نمیتواند انتظار حتی یک سنت از پول مالیات دهندگان آمریکایی را داشته باشد تا زمانی که 7گروگانی را که در حال حاضر در عراق نگهداری میشوند، آزاد کند. او نمیتواند انتظار هیچگونه محموله تسلیحاتی و کمکهای نظامی داشته باشد تا وقتی به جنگ فرقهیی که در حال حاضر در کشورش گسترش یافته، سوخت میرساند. او نمیتواند انتظار کمکهای نظامی بیشتری از آمریکا داشته باشد و دست به چنین نقض حقوقبشری بزند.
50سال پیش عموی من در سخنرانی که گفته میشود مبارزه برای آزادی آنزمان گفت «من یک برلینی هستم». او داشت به مردم برلین میگفت که آمریکا در کنار آنها ایستاده است و آمریکا در حالی که تحت محاصره بودند در کنار شهروندان برلین بود. امروز این مردم ایران هستند که تحت سرکوب ملاها در تهران میباشند، این مردم عراق هستند که تحت سلطه رژیم دستنشانده نوری مالکی میباشند و امروز ما با افتخار میگوییم:
من ایرانی هستم.
من اشرفی هستم.
بسیار متشکرم.
سرهنگ وسلی مارتین
خانمها و آقایان، من از شما تشکر میکنم. من از دوست خوبم، حسین مدنی خواستم که با من باشد، اما متأسفانه در اول سپتامبر نیروهای ویژه نوری مالکی جان حسین را گرفتند. حسین امروز نمیتواند با من و شما باشد، اما نمایندهٴ او همین الآن در کنار من ایستاده است.
همانطور که تا به الآن گفته شده، تمام آن کمپ توسط نیروهای عراقی احاطه شده بود. هر گونه مهاجمی باید از آن نیروها عبور میکرد. من حاضر نیستم باور کنم که در این رابطه یک سفینهٴ فضایی در فرستادن کسی به داخل کمپ دخالت داشته و سپس آنها را از آنجا خارج کرده باشد. آن قاتلان توسط نیروهای ویژه آموزش دیده بودند و این را میتوانید از تاکتیکهای حمله آنها بفهمید. آنها وارد اشرف شده و اصلاً اخلالی در کارشان وارد نشده بود و نگران هیچ موضوعی هم نبودند. آنها عامل انفجارها بودند اما در عینحال هیچکدام از نیروهای عراقی که درست در شمال کمپ مستقر هستند واکنشی نشان ندادند.
این کاملاً غیرممکن است که آن حمله توسط کسی جز نیروهای سوات عراق انجام شده باشد که به وسیلهٴ آمریکا آموزش دیده بودند. متأسفانه امروز حسین در کنار من نیست، اما اگر بود مایل بودم پیامی الآن به او برسانم.
برای دوست خوبم حسین، برای فرمانده زهره که من از نزدیک با او کار کردم، برای 52 و 112نفری که پیوسته توسط نیروهای نوری المالکی به قتل رسیدهاند، من از همه شما تشکر میکنم که در اینجا حضور یافتهاید و باید بهکار و تلاش سخت خود ادامه دهیم، چون تا وقتی نوری مالکی مجاز است در عراق هرچه بیشتر به یک دیکتاتور تبدیل شود، هرگز از دموکراسی استقبال نخواهد شد.
خانمها و آقایان، من از شما تشکر میکنم.
امروز اگر ما چنین تظاهراتی را را در عراق مالکی برگزار میکردیم جانمان در خطر بود زیرا به نوری مالکی اعتراض کردیم. این چیزی است که باید در نظر داشته باشیم. آن چه که امروز به آن نیاز داریم مسیر رو به پیش است.
در سازمان ملل طرحی ارائه شده تا پناهندگان باقیمانده اشرف که در حال حاضر در کمپ لیبرتی هستند، بازاسکان شوند. جالب اینجاست که آمریکا بیش از یک میلیون دلار برای این بازاسکان اهدا کرده است. اما مهمترین امری که همه باید آن را درک کنیم این است که ساکنان پیشنهاد دادهاند هزینه بازاسکان خود را بپردازند. آنها تا بهحال 20 میلیون دلار برای بازسازی لیبرتی هزینه کردهاند. آنها تا بهحال 10میلیون دلار برای بازاسکان بیش از 200تن از ساکنان در آلبانی هزینه کردهاند. و آنها آمادهاند تا 100 میلیون دلار را برای طرح بازاسکان سازمان ملل هزینه کنند اگر که نوری مالکی فقط بگذارد آنها اموال شخصیشان را به فروش برسانند، در نتیجه میتوانند این پول را برای اینکه دیگر کسی در کمپ لیبرتی یا کمپ اشرف شهید نشود، مورد استفاده قرار دهند.
بنابراین شما امروز در اینجا این را شنیدید که نوری مالکی باید یک طرف را انتخاب کند. او نمیتواند آلت دست ملاها در تهران باشد و به آمریکا هم بیاید و خواهان کمکهای بیشتر شود.
ما میخواهیم نوری مالکی بداند، رهبران کنگره تا بهحال به وی این را گفتهاند و امروز هم از رئیسجمهور آمریکا خواهد شنید، او نمیتواند انتظار حتی یک سنت از پول مالیات دهندگان آمریکایی را داشته باشد تا زمانی که 7گروگانی را که در حال حاضر در عراق نگهداری میشوند، آزاد کند. او نمیتواند انتظار هیچگونه محموله تسلیحاتی و کمکهای نظامی داشته باشد تا وقتی به جنگ فرقهیی که در حال حاضر در کشورش گسترش یافته، سوخت میرساند. او نمیتواند انتظار کمکهای نظامی بیشتری از آمریکا داشته باشد و دست به چنین نقض حقوقبشری بزند.
50سال پیش عموی من در سخنرانی که گفته میشود مبارزه برای آزادی آنزمان گفت «من یک برلینی هستم». او داشت به مردم برلین میگفت که آمریکا در کنار آنها ایستاده است و آمریکا در حالی که تحت محاصره بودند در کنار شهروندان برلین بود. امروز این مردم ایران هستند که تحت سرکوب ملاها در تهران میباشند، این مردم عراق هستند که تحت سلطه رژیم دستنشانده نوری مالکی میباشند و امروز ما با افتخار میگوییم:
من ایرانی هستم.
من اشرفی هستم.
بسیار متشکرم.
سرهنگ وسلی مارتین

خانمها و آقایان، من از شما تشکر میکنم. من از دوست خوبم، حسین مدنی خواستم که با من باشد، اما متأسفانه در اول سپتامبر نیروهای ویژه نوری مالکی جان حسین را گرفتند. حسین امروز نمیتواند با من و شما باشد، اما نمایندهٴ او همین الآن در کنار من ایستاده است.
همانطور که تا به الآن گفته شده، تمام آن کمپ توسط نیروهای عراقی احاطه شده بود. هر گونه مهاجمی باید از آن نیروها عبور میکرد. من حاضر نیستم باور کنم که در این رابطه یک سفینهٴ فضایی در فرستادن کسی به داخل کمپ دخالت داشته و سپس آنها را از آنجا خارج کرده باشد. آن قاتلان توسط نیروهای ویژه آموزش دیده بودند و این را میتوانید از تاکتیکهای حمله آنها بفهمید. آنها وارد اشرف شده و اصلاً اخلالی در کارشان وارد نشده بود و نگران هیچ موضوعی هم نبودند. آنها عامل انفجارها بودند اما در عینحال هیچکدام از نیروهای عراقی که درست در شمال کمپ مستقر هستند واکنشی نشان ندادند.
این کاملاً غیرممکن است که آن حمله توسط کسی جز نیروهای سوات عراق انجام شده باشد که به وسیلهٴ آمریکا آموزش دیده بودند. متأسفانه امروز حسین در کنار من نیست، اما اگر بود مایل بودم پیامی الآن به او برسانم.
برای دوست خوبم حسین، برای فرمانده زهره که من از نزدیک با او کار کردم، برای 52 و 112نفری که پیوسته توسط نیروهای نوری المالکی به قتل رسیدهاند، من از همه شما تشکر میکنم که در اینجا حضور یافتهاید و باید بهکار و تلاش سخت خود ادامه دهیم، چون تا وقتی نوری مالکی مجاز است در عراق هرچه بیشتر به یک دیکتاتور تبدیل شود، هرگز از دموکراسی استقبال نخواهد شد.
خانمها و آقایان، من از شما تشکر میکنم.