27مهر 1392 (19اکتبر2013)
ژان پیر برار
لطفاً به من اجازه دهید بهعنوان عضو افتخاری پارلمان فرانسه، به همراه خانم میشل آلیو ماری، وزیر پیشین در دولت جمهوری فرانسه به همگی شما خوشآمد بگویم. به همهٴ این میهمانان که از چهارگوشهٴ جهان آمدهاند و به امروز به اینجا آمدهاند برای حمایت از اشرفیها و ساکنان لیبرتی.
ما 50روز بعد از واقعه درد ناک در اشرف گردهم آمدهایم. تا انزجار خود را از سکوت و بیعملی ناعادلانهٴ دولتها و نهادهای بینالمللی ابراز کنیم. بیعدالتی مشخص نکردن مقصر این جنایت آشکار علیه بشریت که انزجار از آن تضعیف نشده است. این در وهله اول یک بیاحترامی به حق مردم ایران در برخورداری از آزادی و دموکراسی است. چرا که مقاومت ایران، مجاهدین خلق ایران که 52 شهید آن در اشرف به خاک افتادند و 7نفری که ربوده شدند، اپوزیسیون سازمانیافته را تشکیل میدهند و منبع الهامبخش برای ایرانیان مبارز در داخل میهن هستند. چرا که این ایرانیان و ما همراه با آنها، فکر میکنیم که تغییر واقعی فقط هنگامی در ایران فرا میرسد که رژیم تغییر کند. چرا که آنها خواهان جدایی دین و دولت هستند که در ضمیر ما فرانسویان بسیار ارزشمند است و همچنین برابری حقوق زن و مرد. به همین خاطر است که یک بهاصطلاح نماینده رژیم ملاها، نایبرئیس کمیسیون امنیت آنها، اخیراً گفته بود که جنبش مجاهدین خلق بایستی کاملاً از روی کره زمین ریشهکن شود. و به احتمال قوی، ملاها و پادوهایشان حذف آنها را از اشرف شروع کردهاند. بر خلاف محاسبات غلط اولیهشان، جابهجایی اشرف به لیبرتی باعث فروپاشی سازمان مجاهدین نشد. بلکه باعث انسجام و همبستگی بیشتر بین اعضای آن شد. ما فرانسویان نیز مقاومت را تجربه کردیم و ما میدانیم که دشمن از تمامی امکانات استفاده میکند و به خیال خودش روی سست شدن اعتقادات گمانه زنی میکند.
شما خانم رئیسجمهور تجسم آن همبستگی هستید و نماد تمامی وطن پرستانی مبارز، که در برابر اراده برای آزاد کردن میهنشان، در برابر این وطن پرستی، هیچ اقدامی نیست، هیچ مجالی برای کسی نیست که بتواند شما را تضعیف کند. همانطور که سنت هر مقاومتی است، سازمان مجاهدین از آن سنخی نیست که در برابر دیکتاتورها جا بزند. همانطور که امیلیانو زاپاتا میگفت، ما ترجیح میدهیم که ایستاده بمیریم تا بر روی زانوانمان زندگی کنیم. 10سال پایداری در اشرفنشان داده است که سازمان مجاهدین هرگز سرخم نخواهد کرد. بنابراین، چرا ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده نتایجی را که باید نمیگیرند و مسئولیت هایشان را برعهده نمیگیرند؟ این مسئولیتی است که بر عهدهٴ آنهاست چرا که آنها توسط قانون بینالملل متعهد شدهاند. این مسئولیت وظیفه حفاظت از ساکنان لیبرتی را بر آنها تکلیف کرده است، طبق قولهای متعددی که به آنها داده شد تا بهاصطلاح امنیتشان را تضمین کند. چرا فراخوان داده نمیشود -و من در وهله اول وزارتخارجه خودمان را مخاطب قرار میدهم که باید گفت در حال حاضر شجاعت مشخصهاش نیست- به دولت عراق و حتی به باند مافیایی اطراف نخستوزیر مالکی که با وضوح و قاطعیت لازم از او بخواهند که این 6 زن و یک مرد که در اول سپتامبر در اشرف توسط مزدوران ربوده شدند آزاد شوند. و امروزه این 6 زن و یک مرد تحت شکنجه هستند و در معرض تهدید استراداد به رژیم ایران قرار دارند جایی که مرگ حتمی در انتظار آنهاست. و ما بار دیگر احساس یک فضای قلابی تغییر داریم که ملاها در حال نواختن آهنگ آن هستند. آیا باید یکبار دیگر جذب تغییر لحن رئیسجمهور فعلی نسبت به سلف تندخویش بشویم!؟ همراه با ژستهای دیپلوماتیک از هر نوع، در حالی که شاهد هیچ تغییری در اهداف و گزینههای استراتژیک نیستیم؟ از جمله در زمینه اتمی. من فکر میکنم هر کس که بخواهد از تاریخ درس بیآموزد، برای آنهای که به تاریخ نگاه میکنند، میتوانند به تجربه 8سال دورهٴ خاتمی ”مدره“ نگاه کنند. آخوند مدرهیی وجود ندارد. تروریست مدرهیی در کار نیست. فقط مسئولان سیاسی در رژیم ملاها هستند که افکارشان را پنهان میسازند.
شما میدانید مانند دورانی است که دریادار دونیتس جانشین هیتلر شد. دونیتس یک مدره نبود، یک اقدام مصلحتی برای تضمین تداوم رژیم بود. برای ملاها نیز همینطور است. روحانی، این قاتل مدره، مسئول 250 اعدام است که دهها مورد آن در ملأ انجام شده است. و اگر این عدد شوم کافی نیست، بایستی دورویی او را یادآوری نمود. در همان روزی که او در تریبون سازمان ملل اعلام میکرد همهٴ ایرانیان به تصاویر ماهوارهیی دسترسی دارند، در شیراز پاسداران در برابر دوربینها نزدیک به 800 آنتن بشقابی را که گشت ارشاد از سقف خانهها جمع کرده بود زیر شنی تانکهایشان له کردند. تصور کنید که اگر این در کشوری دیگری رخ داده بود، چی میگفتند! اما با ملاها، مماشات میشود. هرکاری بخواهند به بهای آزادی و خون ایرانیان انجام میدهند. در لحظهای که ما در این سالن جمع شدهایم، فراموش نکنیم که صدها نفر از 50روز پیش در کمپ لیبرتی و در تعدادی دیگر از شهرهای بزرگ جهان در حال اعتصابغذا هستند. از کانادا تا استرالیا تا لندن، ژنو و برلین، آنها خواهان آزادی 7 گروگان و حفاظت ساکنان لیبرتی هستند. در برابر رژیمی که با موضعگیریهایش یک فضای مبهم ایجاد میکند، شفاف و قاطع باشیم. در وهله اول، با محکوم کردن عروسک آن در بغداد بهدلیل جرایم ارتکابی در اشرف که ایالات متحده برای حفظ منافع باقی ماندهاش در عراق با او مدارا میکند. اما فرانسه چی؟ فرانسه که بهلحاظ تاریخی گفته میشود سرزمین حقوقبشر است. فرانسه بایستی بر اساس اصول جمهوری خواهانهاش که ایجاب میکند وزیر خارجه فراخوان به آزادی 7 گروگان بدهد، خواهان یک تحقیق مستقل در رابطه با کشتار اول سپتامبر در اشرف شود، آمران در برابر عدالت قرار گیرند و برای حفاظت ساکنان لیبرتی با استفاده از نفوذش بر روی دولت عراق و در شورای امنیت، اقدام کند.
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، میخواستم به اطلاع شما برسانم، اما بهطور خاص میهمانان خارجیمان که به شما خانم رئیسجمهور و به همه ما افتخار دادند که در شهر پاریس حضور یابند. وقتی که برای آزادی مبارزه میکنید، آزادی قابل قطعه قطعه کردن نیست.
اکنون من رشته سخن را به خانم لیندا چاوز میدهم که مدیریت خواهد کرد و ریاست جلسه را برعهده خواهد داشت. او مدیر روابط عمومی کاخ سفید در دولت ریگان بود و اولین بانوی دارای اصلیت آمریکای لاتین است که به مقام وزیر کار در ایالات متحده رسید.
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
ما 50روز بعد از واقعه درد ناک در اشرف گردهم آمدهایم. تا انزجار خود را از سکوت و بیعملی ناعادلانهٴ دولتها و نهادهای بینالمللی ابراز کنیم. بیعدالتی مشخص نکردن مقصر این جنایت آشکار علیه بشریت که انزجار از آن تضعیف نشده است. این در وهله اول یک بیاحترامی به حق مردم ایران در برخورداری از آزادی و دموکراسی است. چرا که مقاومت ایران، مجاهدین خلق ایران که 52 شهید آن در اشرف به خاک افتادند و 7نفری که ربوده شدند، اپوزیسیون سازمانیافته را تشکیل میدهند و منبع الهامبخش برای ایرانیان مبارز در داخل میهن هستند. چرا که این ایرانیان و ما همراه با آنها، فکر میکنیم که تغییر واقعی فقط هنگامی در ایران فرا میرسد که رژیم تغییر کند. چرا که آنها خواهان جدایی دین و دولت هستند که در ضمیر ما فرانسویان بسیار ارزشمند است و همچنین برابری حقوق زن و مرد. به همین خاطر است که یک بهاصطلاح نماینده رژیم ملاها، نایبرئیس کمیسیون امنیت آنها، اخیراً گفته بود که جنبش مجاهدین خلق بایستی کاملاً از روی کره زمین ریشهکن شود. و به احتمال قوی، ملاها و پادوهایشان حذف آنها را از اشرف شروع کردهاند. بر خلاف محاسبات غلط اولیهشان، جابهجایی اشرف به لیبرتی باعث فروپاشی سازمان مجاهدین نشد. بلکه باعث انسجام و همبستگی بیشتر بین اعضای آن شد. ما فرانسویان نیز مقاومت را تجربه کردیم و ما میدانیم که دشمن از تمامی امکانات استفاده میکند و به خیال خودش روی سست شدن اعتقادات گمانه زنی میکند.
شما خانم رئیسجمهور تجسم آن همبستگی هستید و نماد تمامی وطن پرستانی مبارز، که در برابر اراده برای آزاد کردن میهنشان، در برابر این وطن پرستی، هیچ اقدامی نیست، هیچ مجالی برای کسی نیست که بتواند شما را تضعیف کند. همانطور که سنت هر مقاومتی است، سازمان مجاهدین از آن سنخی نیست که در برابر دیکتاتورها جا بزند. همانطور که امیلیانو زاپاتا میگفت، ما ترجیح میدهیم که ایستاده بمیریم تا بر روی زانوانمان زندگی کنیم. 10سال پایداری در اشرفنشان داده است که سازمان مجاهدین هرگز سرخم نخواهد کرد. بنابراین، چرا ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده نتایجی را که باید نمیگیرند و مسئولیت هایشان را برعهده نمیگیرند؟ این مسئولیتی است که بر عهدهٴ آنهاست چرا که آنها توسط قانون بینالملل متعهد شدهاند. این مسئولیت وظیفه حفاظت از ساکنان لیبرتی را بر آنها تکلیف کرده است، طبق قولهای متعددی که به آنها داده شد تا بهاصطلاح امنیتشان را تضمین کند. چرا فراخوان داده نمیشود -و من در وهله اول وزارتخارجه خودمان را مخاطب قرار میدهم که باید گفت در حال حاضر شجاعت مشخصهاش نیست- به دولت عراق و حتی به باند مافیایی اطراف نخستوزیر مالکی که با وضوح و قاطعیت لازم از او بخواهند که این 6 زن و یک مرد که در اول سپتامبر در اشرف توسط مزدوران ربوده شدند آزاد شوند. و امروزه این 6 زن و یک مرد تحت شکنجه هستند و در معرض تهدید استراداد به رژیم ایران قرار دارند جایی که مرگ حتمی در انتظار آنهاست. و ما بار دیگر احساس یک فضای قلابی تغییر داریم که ملاها در حال نواختن آهنگ آن هستند. آیا باید یکبار دیگر جذب تغییر لحن رئیسجمهور فعلی نسبت به سلف تندخویش بشویم!؟ همراه با ژستهای دیپلوماتیک از هر نوع، در حالی که شاهد هیچ تغییری در اهداف و گزینههای استراتژیک نیستیم؟ از جمله در زمینه اتمی. من فکر میکنم هر کس که بخواهد از تاریخ درس بیآموزد، برای آنهای که به تاریخ نگاه میکنند، میتوانند به تجربه 8سال دورهٴ خاتمی ”مدره“ نگاه کنند. آخوند مدرهیی وجود ندارد. تروریست مدرهیی در کار نیست. فقط مسئولان سیاسی در رژیم ملاها هستند که افکارشان را پنهان میسازند.
شما میدانید مانند دورانی است که دریادار دونیتس جانشین هیتلر شد. دونیتس یک مدره نبود، یک اقدام مصلحتی برای تضمین تداوم رژیم بود. برای ملاها نیز همینطور است. روحانی، این قاتل مدره، مسئول 250 اعدام است که دهها مورد آن در ملأ انجام شده است. و اگر این عدد شوم کافی نیست، بایستی دورویی او را یادآوری نمود. در همان روزی که او در تریبون سازمان ملل اعلام میکرد همهٴ ایرانیان به تصاویر ماهوارهیی دسترسی دارند، در شیراز پاسداران در برابر دوربینها نزدیک به 800 آنتن بشقابی را که گشت ارشاد از سقف خانهها جمع کرده بود زیر شنی تانکهایشان له کردند. تصور کنید که اگر این در کشوری دیگری رخ داده بود، چی میگفتند! اما با ملاها، مماشات میشود. هرکاری بخواهند به بهای آزادی و خون ایرانیان انجام میدهند. در لحظهای که ما در این سالن جمع شدهایم، فراموش نکنیم که صدها نفر از 50روز پیش در کمپ لیبرتی و در تعدادی دیگر از شهرهای بزرگ جهان در حال اعتصابغذا هستند. از کانادا تا استرالیا تا لندن، ژنو و برلین، آنها خواهان آزادی 7 گروگان و حفاظت ساکنان لیبرتی هستند. در برابر رژیمی که با موضعگیریهایش یک فضای مبهم ایجاد میکند، شفاف و قاطع باشیم. در وهله اول، با محکوم کردن عروسک آن در بغداد بهدلیل جرایم ارتکابی در اشرف که ایالات متحده برای حفظ منافع باقی ماندهاش در عراق با او مدارا میکند. اما فرانسه چی؟ فرانسه که بهلحاظ تاریخی گفته میشود سرزمین حقوقبشر است. فرانسه بایستی بر اساس اصول جمهوری خواهانهاش که ایجاب میکند وزیر خارجه فراخوان به آزادی 7 گروگان بدهد، خواهان یک تحقیق مستقل در رابطه با کشتار اول سپتامبر در اشرف شود، آمران در برابر عدالت قرار گیرند و برای حفاظت ساکنان لیبرتی با استفاده از نفوذش بر روی دولت عراق و در شورای امنیت، اقدام کند.
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، میخواستم به اطلاع شما برسانم، اما بهطور خاص میهمانان خارجیمان که به شما خانم رئیسجمهور و به همه ما افتخار دادند که در شهر پاریس حضور یابند. وقتی که برای آزادی مبارزه میکنید، آزادی قابل قطعه قطعه کردن نیست.
اکنون من رشته سخن را به خانم لیندا چاوز میدهم که مدیریت خواهد کرد و ریاست جلسه را برعهده خواهد داشت. او مدیر روابط عمومی کاخ سفید در دولت ریگان بود و اولین بانوی دارای اصلیت آمریکای لاتین است که به مقام وزیر کار در ایالات متحده رسید.
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
متشکرم، بسیار متشکرم. باعث افتخارم است که امروز با شما باشم، اما امروز روز غمانگیزی است. زمان آن است که ادای احترام کنیم بهخاطره شهدایی که جانشان را در کمپ اشرف فدا کردند. بسیار غمانگیز است که ما به این مناسبت امروز دور هم جمع شدهایم. من امروز مدیر برنامه شما خواهم بود تا کسانی که در همبستگی با شما ایستادهاند را معرفی کنم. اما خودم هم مایلم چند کلمهای صحبت کنم. ما چیزی را دیدیم و شاهد بودیم که تنها میتوان آن را یک قتلعام قابل پیشبینی نامگذاری کرد. واقعهای که در اول سپتامبر در کمپ اشرف رخ داد. کسانی که در این سالن، کسانی که در کنار شما ایستادهاند، همیشه میدانستند کسانی در عراق یعنی اعضای مقاومت در کمپ لیبرتی و کمپ اشرف، در حقیقت همواره در برابر قتلعامی که در اشرف صورت گرفت آسیبپذیر بودند. این اولین باری نبود که چنین قتلعامی در اشرف صورت گرفت، بلکه سومین بار بود. ما 52 جان با ارزش را از دست دادیم. زمان آن رسیده است که برخیزیم و بگوییم ما حتی یک جان دیگر را از دست نخواهیم داد. آن دسته از ما که به آزادی اعتقاد داریم، آن دسته از ما که به حق تعیین سرنوشت اعتقاد داریم، میبایست بگوییم دیگر بس است. ملاها در ایران دوستان همدست خود در عراق را مأمور کردند تا بیگناهان را کشتار کنند و این دیگر نمیتواند ادامه پیدا کند. اما مسأله تنها اعدام جمعی و وحشیانه آن 52نفر نیست بلکه ربودن و به گروگان گرفتن 7تن دیگر از اشرف هم هست که ما امروز جمع شدهایم تا به اعتراض برخیزیم. و من بهعنوان یک آمریکایی میگویم، بهعنوان کسی که دولتش تضمینهای فردی به تکتک نفراتی که امروز در کمپ لیبرتی میباشند و قبلاً در کمپ اشرف بودند، داد که دولت ما از جانشان حفاظت خواهد کرد، میگویم که دولت ما در وفای به تعهدش به شما شکست خورده و ما بهعنوان آمریکاییها باید برخیزیم و خواستار آن شویم که دولت ما به قولهایی که به افراد کمپ اشرف داد و هماکنون به افراد کمپ لیبرتی میدهد، عمل کند. ما باید شاهد آن باشیم که دولت آمریکا و وزارتخارجه ما و کاخ سفید ما دولت عراق را مسئول اتفاقی بداند که بهوقوع پیوست. امکان ندارد که نیروهای نظامی وارد شدند و از صدها عراقی که در هیأت نیروهای نظامی آنجا بودند، برای کشتار در اشرف عبور کردند. امکان ندارد که دولت عراق دستکم در آن عمل هولناک همدست نبوده باشد و ما باید خواهان پاسخ شویم، پاسخها در مورد سرنوشت گروگانها. آنها در کجا نگهداری میشوند؟ توسط چه کسی نگهداری میشوند؟ و تا زمانی که به این پاسخها دست پیدا نکنیم نمیتوانیم فشارمان را قطع کنیم. آمریکا در پاسخ به آن دسته از ماها که سؤال کردیم گفته است که خوب وزارتخارجه تسلیتهای خودش را ابراز داشته، وزارتخارجه خواهان انجام تحقیقات شده. اما تحقیقاتی که توسط دولت عراق اجرا شود تحقیقاتی نیست که به اتفاقات افتاده در آن روز وحشتناک پاسخ بدهد. همزمان در حالی که آمریکا طوری رفتار میکند که انگار از دست عراق بهخاطر اتفاقی که افتاده ناراحت است، رئیسجمهور آمریکا از نخستوزیر عراق مالکی در کاخ سفید استقبال میکند. این اشتباه است. ما نمیبایست فردی را به کاخ سفید راه دهیم که دولتش، در زمانی که مردان و زنان بیگناه نه تنها در یک حمله به قتل رسیدند بلکه به خط شدند و در یک اعدام جمعی وحشیانه از پشت به سرشان شلیک شد، تنها به کناری ایستاد. ما نباید از وی استقبال کنیم.
همچنین در زمانیکه ما این حملات را محکوم میکنیم و این واقعیت که دولت مالکی به دستور ملاهای حاکم بر ایران عمل میکند را محکوم میکنیم، ایالات متحده نباید با نماینده ملاها و حکومت روحانی بر سر میز مذاکره بنشیند. این یک توهین است، این توهینی به مردم آزادیخواه جهان است و این خطری است برای کسانی که معتقدند امروزه رژیم ملاها در ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است.
اما برای آندسته از شما که اطمینان خود را نسبت به پاسخگویی دولت آمریکا از دست دادهاید،
بنابراین شما در گذشته کمی عدالت را در سیستم قضایی آمریکا تجربه کردهاید. همچنین کنگره آمریکا وجود دارد و همانطور که ما چند هفته پیش در استماعهای واشینگتن شاهد بودیم، ما هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان را داریم که این روزها تقریباً بر روی هیچ چیز به توافق نمیرسند، اما با هم بر سر این موضوع به توافق میرسند و میگویند تا زمانی که در مورد وقایع آن قتلعام هولناک در اول سپتامبر پاسخهایی نباشد، آمریکا نمیباید به دولت عراق تسلیحات ارسال کند. ما برای همین امروز در اینجا جمع شدهایم، تا بگوییم که ما در کنار آن شهدا میایستیم و ما در کنار نمایندگان حقیقی آرزوهای مردم ایران میایستیم. و ما بسیار بسیار خوشوقتیم که امروز در کنار شما باشیم و کسانی را که هم عقیده هستند و کسانی را که بسیاری از ملتهای جهان را نمایندگی میکنند گردهم آوریم. اما مهمتر از همه، ما در اینجا هستیم تا ادای احترام کنیم به زنی که امید مردم ایران است. اکنون به سخنان خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران گوش فرامیدهیم.
ما با شما هستیم خانم رجوی
فرماندار اد رندل رئیس حزب دموکرات آمریکا (2001)
همچنین در زمانیکه ما این حملات را محکوم میکنیم و این واقعیت که دولت مالکی به دستور ملاهای حاکم بر ایران عمل میکند را محکوم میکنیم، ایالات متحده نباید با نماینده ملاها و حکومت روحانی بر سر میز مذاکره بنشیند. این یک توهین است، این توهینی به مردم آزادیخواه جهان است و این خطری است برای کسانی که معتقدند امروزه رژیم ملاها در ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است.
اما برای آندسته از شما که اطمینان خود را نسبت به پاسخگویی دولت آمریکا از دست دادهاید،
بنابراین شما در گذشته کمی عدالت را در سیستم قضایی آمریکا تجربه کردهاید. همچنین کنگره آمریکا وجود دارد و همانطور که ما چند هفته پیش در استماعهای واشینگتن شاهد بودیم، ما هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان را داریم که این روزها تقریباً بر روی هیچ چیز به توافق نمیرسند، اما با هم بر سر این موضوع به توافق میرسند و میگویند تا زمانی که در مورد وقایع آن قتلعام هولناک در اول سپتامبر پاسخهایی نباشد، آمریکا نمیباید به دولت عراق تسلیحات ارسال کند. ما برای همین امروز در اینجا جمع شدهایم، تا بگوییم که ما در کنار آن شهدا میایستیم و ما در کنار نمایندگان حقیقی آرزوهای مردم ایران میایستیم. و ما بسیار بسیار خوشوقتیم که امروز در کنار شما باشیم و کسانی را که هم عقیده هستند و کسانی را که بسیاری از ملتهای جهان را نمایندگی میکنند گردهم آوریم. اما مهمتر از همه، ما در اینجا هستیم تا ادای احترام کنیم به زنی که امید مردم ایران است. اکنون به سخنان خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران گوش فرامیدهیم.
ما با شما هستیم خانم رجوی
فرماندار اد رندل رئیس حزب دموکرات آمریکا (2001)
با تشکر. با تشکر. از همه شما بسیار متشکرم. میدانید که من امروز با دو احساس به پاریس برگشتم. یکی شرم و دیگری سرخوردگی. شرم بهخاطر اینکه وزارتخارجه آمریکا، خودم و سایر شخصیتهای برجسته آمریکایی مانند وزرای دادگستری، قضات، مدیران اف.بی.آی، مدیران اطلاعات مرکزی، فرمانداران، سران احزاب سیاسی، ژنرالهایی که در عراق خدمت کردند و مجاهدین خلق را بهخوبی میشناسند، همه ما را به خدمت گرفت تا خانم رجوی را راضی کنیم، و با راضی کردن وی ساکنان اشرف را راضی کنیم که به کمپ لیبرتی نقل مکان کنند. وزارت خارجهمان به ما گفت که اگر 3400نفر به لیبرتی نقل مکان کنند، اول اینکه یک مکان موقت عبور خواهد بود و افراد در مدت زمان کوتاهی از عراق خارج خواهند شد. دوم اینکه آنها در سلامت و امنیت خواهند بود. سوم اینکه میتوانیم افرادی را در اشرف باقی بگذاریم که آنها هم در سلامت و امنیت خواهند بود، تا از اموالی که در طی سالیان گردآوری شده بود حفاظت کنند. ما این کار را کردیم و آنها (ساکنان) هم این کار را کردند. همه به استثنای 100نفر به کمپ لیبرتی نقل مکان کردند. این بر اساس چیزی بود که وزارتخارجه به ما گفت و ما به خانم رجوی گفتیم و او به ساکنان اشرف گفت. و به قولی که به ما داده شد عمل نشد. ما پیامی را منتقل کردیم که در عمل حقیقت نداشت و به نوعی این ما را در اتفاقی که افتاده همدست میکند. و این شرم با نوعی سرخوردگی همراه است چرا که من در اینجا در پاریس و ژنو نشستهام و به سخنرانیهای عالی گوش دادم، برخی حتی توسط خودم، در مورد اینکه ما چطور میخواهیم این کار را بکنیم و من مقامات آمریکایی را شنیدم که در این رابطه صحبت کردند و من مقامات اتحادیه اروپا را شنیدم که در این رابطه صحبت کردند و من حتی از مقامات سابق سازمان ملل شنیدم که در مورد اینکه چه کار خواهیم کرد، صحبت کردند. اما هیچ اتفاقی نمیافتد. بگذارید روشن باشیم که سابقه امر در اینجا چیست. از زمانی که دولت آمریکا حفاظت در عراق را به دولت عراق واگذار کرد، از زمان آن سال دردناک در 2009، چهار حمله علیه ساکنان اشرف صورت گرفته است. در سال 2009، 2011، بهار امسال و حملات موشکی علیه لیبرتی و البته حمله اول سپتامبر که 52 شهید بر جای گذاشت. و اتفاقی که پس از هر یک از این حملات میافتد همواره یک رقص ثابت است. آهنگ آمریکا همان آهنگ تکراری است. این همان چیزی است که دقیقاً پس از هر یک از این حملات اتفاق میافتد. وزارتخارجه حمله را محکوم میکند، سازمان ملل حمله را محکوم میکند، اتحادیه اروپا حمله را محکوم میکند، همه حمله را محکوم میکنند و بعد از دولت عراق میخواهند که تحقیق کند و مشخص کند حمله توسط چه کسی انجام شده، حتی وقتی فیلمهای ویدیویی از حمله 2011 وجود دارد که بهروشنی پلیس فدرال عراق را نشان میدهد، و یا حتی کسانی که ساکنان اشرف را در آن روز زیر میگرفتند. آیا کسی حتی با نصف مغز فکر میکند که مالکی مسئول حمله اول سپتامبر نبوده است؟ لیندا چاوز خیلی از من دیپلوماتیکتر است و او گفت که آنها همدست بودند. نه آنها همدست نبودند، آنها عاملان آن بودند. و بهزودی یک بررسی مستقل توسط یک کمیته حقوقبشری بیرون خواهد آمد که قاطعانه نشان خواهد داد که دولت مالکی عامل این حمله بوده و نه تنها اجازه داده این حمله صورت گیرد بلکه بخشی از خود حمله بوده. و ما کاری نمیکنیم. استناد لیندا چاوز به جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا که رئیس کمیته منندز، کسی که اکثر دوستان آمریکایی مجاهدین خلق قبل استماع با او صحبت کردند، وقتی که رئیس کمیته منندز گفت اگر کاری صورت نگیرد ما ارسال سلاح و کمکهای مالی به کشور عراق را معلق خواهیم کرد، و او این را در جریان شهادت زنی به نام وندی شرمن گفت، کسی که معاون وزیر خارجه میباشد. وندی شرمن در زیر فشار گفت، و من میخواهم نقلقول وی را بخوانم، او گفت: «ما باید هر کاری از دستمان برمیآید را انجام دهیم تا به قولی که به مجاهدین خلق دادیم عمل کنیم». این چیزی است که یک مقام وزارتخارجه در برابر یکی از کمیتههای سنای آمریکا گفت، «ما باید هر کاری از دستمان برمیآید را انجام دهیم تا به قولی که به مجاهدین خلق دادیم عمل کنیم». قولی که ما به سازمان مجاهدین در سال 2003 در زمانی که سلاحهای خود را تحویل دادند، و ما یک قرارداد مکتوب به آنها دادیم که میگفت آنها افراد حفاظتشده هستند و دولت آمریکا از آنها حفاظت خواهد کرد. نمیدانم چند نفر از شما آن چیزهایی که پس از اول سپتامبر منتشر شده را دیدهاید. ما یک بیانیه مطبوعاتی منتشر کردیم که مقامات مجاهدین خلق کمک کردند آن را تنظیم کنیم، در آن ما عکسی از هر 52نفری که کشته شدند داشتیم و در کنار هر عکس توافقی قرار داشت که به اسم آنها توسط دولت آمریکا داده شده بود و گفته شده بود که از آنها حفاظت خواهیم کرد. اجساد مرده، توافقی که میگوید ما از آنها حفاظت خواهیم کرد، ما چه کار کردیم؟ ما هیچ کاری نکردیم. پس از هر حمله طوری رفتار میکنیم که انگار پدیده جدیدی است. ما به آن در چهارچوب 4 حمله نگاه نمیکنیم. در سال 2011، سربازان آمریکایی و فرماندهان خودمان به این اذعان کردهاند که سربازان آمریکایی در خارج از اشرف مستقر بودند و 2ساعت قبل از شروع حمله جابهجا شدند. آنها را از اشرف به نقطه عقبتری منتقل کردند. چه کسی مسئول آن بود؟ ما که هیچ وقت نفهمیدیم. اما این تنها در اول سپتامبر بهوقوع نپیوست، این در 2009، 2011، در ابتدای این سال و در اول سپتامبر بهوقوع پیوسته. و من از اینکه هیچ اقدامی صورت نمیگیرد به امان آمدهام و حالم بهم میخورد. میخواهید بدانید که حتی تنها یک اقدام کوچک انجام میشود؟ وندی شرمن، آیا میخواهی کاری کنی که به قولی که به مجاهدین خلق دادیم عمل کنیم؟ خب میتوانیم با یک کار ساده شروع کنیم. دولت مالکی به دولت آمریکا قول داد که اجازه ورود تیوالها به لیبرتی را خواهد داد تا در برابر حملات موشکی حفاظت شوند. و در نتیجه آن 1200 تی وال در محوطه بیرونی کمپ لیبرتی منتقل شدند. اما عراقیها اجازه انتقال آنها به داخل را ندادند. چیزی بهسادگی تیوالها، تیوالهایی که خود مجاهدین با هزینه خودشان تأمین کردند، که به داخل منتقل شوند تا کمی حفاظت بهشان داده شود. وندی شرمن، ما باید هر کاری که از دستمان برمیآید را انجام دهیم! نظرت چیست که برای شروع به آقای مالکی بگویی که برای شروع اجازه ورود آن تیوالها را بدهد والا که به واشینگتن نخواهد رفت و با رئیسجمهور آمریکا دیدار نخواهد کرد؟ از اینجا شروع کنیم، اینکه خیلی ساده است. از این سادهتر نمیشود. ببینید، ما خیلی سرخورده هستیم. دوستان آمریکایی مجاهدین خلق، ما یک گروه رسمی نیستیم و تنها به این اسم صدایمان میکنند، ما سرخورده هستیم، همه ما، ژنرالهایی که با ساکنان اشرف آشنا شدند، همه ماها که مقامات سابق هستیم و سالیان است که درگیر این موضوع هستیم، ما سرخورده هستیم. بنابراین ما در حال تنظیم نامهیی به رئیسجمهور آمریکا هستیم که در آن به کل سابقه امر اشاره خواهیم کرد که اگر رئیسجمهور در جریان نیست، همه موضوعات را برایش یادآوری خواهیم کرد. وزیر موکیزی که بعداً از او خواهید شنید، نامه را در روز دوشنبه به یکی از اعضای تیم شورای امنیت ملی ارائه خواهد داد. نامه روشن خواهد بود، روشن در مورد سابقه امر، روشن در مورد اینکه چه اتفاقی افتاد، روشن در مورد وظایف آمریکا، و روشن در مورد اینکه چه کاری باید انجام شود. ما نخست از رئیسجمهور خواهیم خواست، یعنی همان کاری که به قضاوت من در روز 3سپتامبر باید انجام میدادیم، ما بایستی همه ساکنان باقیمانده اشرف و لیبرتی را به مکانی امن تحت حفاظت آمریکا منتقل میکردیم. این کمترین کاری است که این دولت میتواند انجام دهد تا به قول خود وفا کند وقتی وندی شرمن میگوید ما باید هر کاری که در توان داریم را اتخاذ کنیم تا به این وعده خود وفادار باشیم.
اما حرف آخر این است که اولین تعهد ما، و رئیسجمهور باید این را بداند، این است که به قول خود وفا کنیم و امنیت آنها را تأمین کنیم. اگر واقعاً این کار امکانپذیر نیست، در حالیکه من هیچ دلیلی نمیبینم که آن را امکانناپذیر کند، اگر امکانپذیر نیست باید از آقای رئیسجمهور بخواهیم که برای مالکی بسیار روشن سازد که اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند، نه اینکه کشته شوند، بلکه اگر یک نفر دیگر در لیبرتی آسیب ببیند، ما فوراً تمامی حمایتهای نظامی و مالی خود را به کشور عراق قطع خواهیم کرد. رئیسجمهور حق این کار را دارد و کنگره از این حمایت خواهد کرد. ما باید این را برای مالکی بسیار روشن سازیم. حتی یک نفر دیگر. نه 38، نه 52، حتی اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند، این پایان کمکهای آمریکا به عراق خواهد بود.
رئیسجمهور همچنین باید این را روشن سازد که کمکها به عراق همچنین مشروط به آزادی 7 گروگان است. این یک جوک است که بگویید دولت عراق از مکان آنها مطلع نیست و قدرت آزادی آنها را ندارد. آنها را فوراً آزاد کنید. همین الآن.
اگر رئیسجمهور به نامه ما پاسخ ندهد، ما همگی روز گذشته در یک تماس تلفنی توافق کردیم که به بیرون کاخ سفید یا وزارتخارجه خواهیم رفت و یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار خواهیم کرد. فقط ما، فقط دوستان آمریکایی و این را روشن خواهیم ساخت که چه اتفاقاتی رخ داده است.
تا کنون، این مسأله هنوز وارد تلویزیونهای مردم آمریکا نشده است، اما اگر یک دادستان کامل، سه فرماندار سابق، دو رئیس حزب سابق، 7 ژنرال که در عراق خدمت کردند، از جمله یکی از آنها که رئیس ستاد مشترک بود، و ژنرال جونز که مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما بود، اگر ما بیرون کاخ سفید یا وزارتخارجه بایستیم و بگوئیم آقای رئیسجمهور این پیام را به مالکی برسانید، فکر کنم که بالاخره مقداری به ما توجه خواهد شد. فکر کنم این کار را پایان خواهد داد.
بنابراین پیام ما به رئیسجمهور آمریکا و امیدوارم به مردم آمریکا ارسال خواهد شد. اما من امیدوارم که دوستان در اینجا، یعنی دوستان بسیار خوب ما از رومانی، جمهوری چک، کانادا و دیگر کشورها، امیدوارم شما هم این پیام را به کشور خود منتقل کنید. بگذارید همه ما با هم شانه زیر بار این مسئولیت بدهیم. ما در این جهان خیلی در مورد حقوقبشر صحبت میکنیم. زمان آن رسیده است که طبق حرفهایمان عمل کنیم. با تشکر
میشل آلیوماری وزیر ارشد دولت فرانسه، وزیر امورخارجه، وزیر دفاع، وزیر دادگستری و وزیر کشور (2002-2011)
اما حرف آخر این است که اولین تعهد ما، و رئیسجمهور باید این را بداند، این است که به قول خود وفا کنیم و امنیت آنها را تأمین کنیم. اگر واقعاً این کار امکانپذیر نیست، در حالیکه من هیچ دلیلی نمیبینم که آن را امکانناپذیر کند، اگر امکانپذیر نیست باید از آقای رئیسجمهور بخواهیم که برای مالکی بسیار روشن سازد که اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند، نه اینکه کشته شوند، بلکه اگر یک نفر دیگر در لیبرتی آسیب ببیند، ما فوراً تمامی حمایتهای نظامی و مالی خود را به کشور عراق قطع خواهیم کرد. رئیسجمهور حق این کار را دارد و کنگره از این حمایت خواهد کرد. ما باید این را برای مالکی بسیار روشن سازیم. حتی یک نفر دیگر. نه 38، نه 52، حتی اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند، این پایان کمکهای آمریکا به عراق خواهد بود.
رئیسجمهور همچنین باید این را روشن سازد که کمکها به عراق همچنین مشروط به آزادی 7 گروگان است. این یک جوک است که بگویید دولت عراق از مکان آنها مطلع نیست و قدرت آزادی آنها را ندارد. آنها را فوراً آزاد کنید. همین الآن.
اگر رئیسجمهور به نامه ما پاسخ ندهد، ما همگی روز گذشته در یک تماس تلفنی توافق کردیم که به بیرون کاخ سفید یا وزارتخارجه خواهیم رفت و یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار خواهیم کرد. فقط ما، فقط دوستان آمریکایی و این را روشن خواهیم ساخت که چه اتفاقاتی رخ داده است.
تا کنون، این مسأله هنوز وارد تلویزیونهای مردم آمریکا نشده است، اما اگر یک دادستان کامل، سه فرماندار سابق، دو رئیس حزب سابق، 7 ژنرال که در عراق خدمت کردند، از جمله یکی از آنها که رئیس ستاد مشترک بود، و ژنرال جونز که مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما بود، اگر ما بیرون کاخ سفید یا وزارتخارجه بایستیم و بگوئیم آقای رئیسجمهور این پیام را به مالکی برسانید، فکر کنم که بالاخره مقداری به ما توجه خواهد شد. فکر کنم این کار را پایان خواهد داد.
بنابراین پیام ما به رئیسجمهور آمریکا و امیدوارم به مردم آمریکا ارسال خواهد شد. اما من امیدوارم که دوستان در اینجا، یعنی دوستان بسیار خوب ما از رومانی، جمهوری چک، کانادا و دیگر کشورها، امیدوارم شما هم این پیام را به کشور خود منتقل کنید. بگذارید همه ما با هم شانه زیر بار این مسئولیت بدهیم. ما در این جهان خیلی در مورد حقوقبشر صحبت میکنیم. زمان آن رسیده است که طبق حرفهایمان عمل کنیم. با تشکر
میشل آلیوماری وزیر ارشد دولت فرانسه، وزیر امورخارجه، وزیر دفاع، وزیر دادگستری و وزیر کشور (2002-2011)
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، مریم رجوی شجاع و توانای عزیز
چقدر زیاد در جهان شاهد سخنان بالابلند و زیبا هستیم، تأسفهای پرابهت، محکومیتهای عمیق، ولی هیچ عملی صورت نمیگیرد و به همین دلیل است که قدم به قدم دنیا در بحران فرو میرود و بیش از پیش خطرناک میشود. وقت آن است که تجربههای منفی گذشته نه اینکه مانع جستجوی راهحل شوند، نه اینکه مانع جستجوی شرایط بهتر شوند، نه اینکه مانع رسیدن به صلح شوند، بلکه باعث شوند که ما با سخنانی گمراه نشویم که یکبار دیگر به رژیم ایران مهلت بیشتر بدهد و این امکان را به او بدهد که به اعمالش ادامه بدهد.
قرار نیست که مذاکرات دیپلوماتیک به رژیمی که با تحریمهای اقتصادی تضعیف شده، فرصت بدهد تا بتواند یکبار دیگر مواضعش را طی این مذاکرات تحکیم کند.
در مورد فعالیتهای هستهیی: چند ماه است که دولت جدید ایران میگوید حاضر است مذاکره کند و برخی این را یک پیشرفت فوقالعاده میبینند.
سؤالم این است آیا تمایل درونی آنها این نیست که میخواهند فقط از مسئولیت هایشان شانه خالی کنند؟
یعنی پشت کردن به شرایطی که راحت نیست، من فکر میکنم که ما باید خیلی محتاط باشیم و نباید از فشار کم کنیم تا اینکه جوابهای مشخص، دراز مدت، واقعی و کنترل شده در رابطه با درخواستههایمان گرفته باشیم.
دوستان عزیز فراموش نکنیم که در 2003 و 2004 - من یادم هست وزیر دفاع جمهوری فرانسه بودم - رژیم ژست ملایمت گرفت در حالی که در همان زمان توانست سیکل غنیسازی نظامی را تکمیل کند.
دوستان عزیز بهخاطر داشته باشیم که بدون تحریمهایی که ما را به نقطه امروزی رسانده رژیم ایران هیچ حرکتی نمیکرد، «پیشرفتها» را با رعایت ساده وظایف بینالمللی را اشتباه نگیریم.
باید بر احتیاط خود و آن چیزهایی که باید خواستهای ما در زمینه هستهیی باشد بیافزاییم، به این دلیل که در زمینه دموکراسی هیچ پیشرفتی در ایران مشاهده نمیشود.
شما در صحبتهایتان اعدامها، دستگیریها و فشارهایی که در این کشور وجود دارد را یادآوری کردید ما غربیها، ما مذاکره کنندهها نمیتوانیم اینها را نادیده بگیریم.
نمیتوانیم نادیده بگیریم آن چیزی را که در ایران جریان دارد.
نمیتوانیم نادیده بگیریم آن چیزی را که در کل منطقه جریان دارد.
چیزی که در اشرف و لیبرتی در اول سپتامبر گذشته رخ داد باید بهعنوان موردی غیرقابلقبول و غیرقابل تحمل برای کل جامعه بینالمللی نشان داده شود.
چطور میتوانیم خود را در آیینه نگاه کنیم وقتی که شاهد نقض تمامی قوانین انساندوستانه بینالمللی هستیم، وقتی شاهد رژیمی هستیم که از کمکهای بینالمللی و آمریکایی برخوردار است و آن طور عمل میکند که عراق عمل کرد، آن طور که دولت عراق عمل کرد.
سازمان ملل و کشورهای عضو باید عکسالعمل نشان بدهند، عکسالعملی قوی و عملی.
در برابر تصاویری که دیدیم نمیتوانیم فقط با حرف راضی بشویم.
نمیتوان فقط با حرف راضی شد وقتی که جان افراد، آزادی و دموکراسی در خطر است. باید عمل کرد و میتوانیم بهطور واقعی عمل کنیم.
این برای همه، برای همهٴ ما، برای فرانسه، برای ایالات متحده، برای تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان ملل یک معیار اصلی شرافت و اعتبار است. موضوع حقانیت است موضوع شرافت هر زن و مرد است.
ولی متأسفانه برای قربانیان دیگر خیلی دیر است. آنها این حق را برگردن ما دارند، بهدلیل فدایشان، که ما تمام کسانی را که اجازه دادند چنین کشتاری صورت بگیرد یا اینکه در آن شرکت کردند، به محاکمه بکشیم.
این یک حداقل است و در مورد گروگانها الآن وقت عمل است.
خانمها و آقایان بله این وظیفه ماست.
جامعه بینالمللی اعتبارش را از دست میدهد اگر که حداکثر فشار خود را روی دولت عراق نیاورد.
ما این امکان را داریم چون از این دولت پشتیبانی میکنیم و او به خوبی میداند که بدون این پشتیبانی چه در زمینه اقتصادی، چه در زمینه اجتماعی، چه در زمینه سیاسی به جایی نخواهد رسید.
ما باید آزادی گروگانها را به دست بیاوریم. ما نباید دروغها را قبول کنیم، ما نباید فرار از مسئولیتها قبول کنیم.
در این رابطه هم یک عدالت بینالمللی وجود دارد و میتوانم این را گواهی دهم - همچنین بهعنوان وزیر امور خارجه سابق - کسانی که در ریاست دولت هستند نگران پیامدهای به جریان افتادن عدالت بینالمللی هستند. پس اگر به خواستهها پاسخ ندادند، به این عمل خواهد شد.
خانمها و آقایان، مریم عزیز، شما بیش از هر کس این را میدانید که وقتی اراده داشته باشیم ابزار آن را داریم. وقتی که اراده داشته باشیم به هدف خود میرسیم
صحبتهای دیپلوماتیک توخالی زیادی وجود دارد بدون اینکه به آن عمل شود. وقت آن است که اقدامهای عملی از طرف فرانسه، ایالات متحده، همهٴ کشورهای اتحادیه اروپا، از طرف کشورهای شورای امنیت سازمان ملل با تهدید به عواقب سنگین، به رژیم ایران و عراق یادآوری کنند که اصول پایهیی حقوقبشر باید مورد احترام قرار گیرد، و این یک راه پیشگیری است.
عمل ما باید یک پیام برای همه باشد. امنیت کمپ لیبرتی و سه هزار ساکن آن برای هیچکدام از ما موضوع سادهیی نیست، اقدامات ما باید زنگ خطری باشد برای تمام کسانی که هر نیت شومی دارند.
سازمان ملل، اتحادیه اروپا و کشورهای بزرگ نیازمندند که اعتبار خود را نزد خلقها باز یابند.
مایکل استیل رئیس حزب جمهوریخواه آمریکا (2009-2011)
چقدر زیاد در جهان شاهد سخنان بالابلند و زیبا هستیم، تأسفهای پرابهت، محکومیتهای عمیق، ولی هیچ عملی صورت نمیگیرد و به همین دلیل است که قدم به قدم دنیا در بحران فرو میرود و بیش از پیش خطرناک میشود. وقت آن است که تجربههای منفی گذشته نه اینکه مانع جستجوی راهحل شوند، نه اینکه مانع جستجوی شرایط بهتر شوند، نه اینکه مانع رسیدن به صلح شوند، بلکه باعث شوند که ما با سخنانی گمراه نشویم که یکبار دیگر به رژیم ایران مهلت بیشتر بدهد و این امکان را به او بدهد که به اعمالش ادامه بدهد.
قرار نیست که مذاکرات دیپلوماتیک به رژیمی که با تحریمهای اقتصادی تضعیف شده، فرصت بدهد تا بتواند یکبار دیگر مواضعش را طی این مذاکرات تحکیم کند.
در مورد فعالیتهای هستهیی: چند ماه است که دولت جدید ایران میگوید حاضر است مذاکره کند و برخی این را یک پیشرفت فوقالعاده میبینند.
سؤالم این است آیا تمایل درونی آنها این نیست که میخواهند فقط از مسئولیت هایشان شانه خالی کنند؟
یعنی پشت کردن به شرایطی که راحت نیست، من فکر میکنم که ما باید خیلی محتاط باشیم و نباید از فشار کم کنیم تا اینکه جوابهای مشخص، دراز مدت، واقعی و کنترل شده در رابطه با درخواستههایمان گرفته باشیم.
دوستان عزیز فراموش نکنیم که در 2003 و 2004 - من یادم هست وزیر دفاع جمهوری فرانسه بودم - رژیم ژست ملایمت گرفت در حالی که در همان زمان توانست سیکل غنیسازی نظامی را تکمیل کند.
دوستان عزیز بهخاطر داشته باشیم که بدون تحریمهایی که ما را به نقطه امروزی رسانده رژیم ایران هیچ حرکتی نمیکرد، «پیشرفتها» را با رعایت ساده وظایف بینالمللی را اشتباه نگیریم.
باید بر احتیاط خود و آن چیزهایی که باید خواستهای ما در زمینه هستهیی باشد بیافزاییم، به این دلیل که در زمینه دموکراسی هیچ پیشرفتی در ایران مشاهده نمیشود.
شما در صحبتهایتان اعدامها، دستگیریها و فشارهایی که در این کشور وجود دارد را یادآوری کردید ما غربیها، ما مذاکره کنندهها نمیتوانیم اینها را نادیده بگیریم.
نمیتوانیم نادیده بگیریم آن چیزی را که در ایران جریان دارد.
نمیتوانیم نادیده بگیریم آن چیزی را که در کل منطقه جریان دارد.
چیزی که در اشرف و لیبرتی در اول سپتامبر گذشته رخ داد باید بهعنوان موردی غیرقابلقبول و غیرقابل تحمل برای کل جامعه بینالمللی نشان داده شود.
چطور میتوانیم خود را در آیینه نگاه کنیم وقتی که شاهد نقض تمامی قوانین انساندوستانه بینالمللی هستیم، وقتی شاهد رژیمی هستیم که از کمکهای بینالمللی و آمریکایی برخوردار است و آن طور عمل میکند که عراق عمل کرد، آن طور که دولت عراق عمل کرد.
سازمان ملل و کشورهای عضو باید عکسالعمل نشان بدهند، عکسالعملی قوی و عملی.
در برابر تصاویری که دیدیم نمیتوانیم فقط با حرف راضی بشویم.
نمیتوان فقط با حرف راضی شد وقتی که جان افراد، آزادی و دموکراسی در خطر است. باید عمل کرد و میتوانیم بهطور واقعی عمل کنیم.
این برای همه، برای همهٴ ما، برای فرانسه، برای ایالات متحده، برای تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سازمان ملل یک معیار اصلی شرافت و اعتبار است. موضوع حقانیت است موضوع شرافت هر زن و مرد است.
ولی متأسفانه برای قربانیان دیگر خیلی دیر است. آنها این حق را برگردن ما دارند، بهدلیل فدایشان، که ما تمام کسانی را که اجازه دادند چنین کشتاری صورت بگیرد یا اینکه در آن شرکت کردند، به محاکمه بکشیم.
این یک حداقل است و در مورد گروگانها الآن وقت عمل است.
خانمها و آقایان بله این وظیفه ماست.
جامعه بینالمللی اعتبارش را از دست میدهد اگر که حداکثر فشار خود را روی دولت عراق نیاورد.
ما این امکان را داریم چون از این دولت پشتیبانی میکنیم و او به خوبی میداند که بدون این پشتیبانی چه در زمینه اقتصادی، چه در زمینه اجتماعی، چه در زمینه سیاسی به جایی نخواهد رسید.
ما باید آزادی گروگانها را به دست بیاوریم. ما نباید دروغها را قبول کنیم، ما نباید فرار از مسئولیتها قبول کنیم.
در این رابطه هم یک عدالت بینالمللی وجود دارد و میتوانم این را گواهی دهم - همچنین بهعنوان وزیر امور خارجه سابق - کسانی که در ریاست دولت هستند نگران پیامدهای به جریان افتادن عدالت بینالمللی هستند. پس اگر به خواستهها پاسخ ندادند، به این عمل خواهد شد.
خانمها و آقایان، مریم عزیز، شما بیش از هر کس این را میدانید که وقتی اراده داشته باشیم ابزار آن را داریم. وقتی که اراده داشته باشیم به هدف خود میرسیم
صحبتهای دیپلوماتیک توخالی زیادی وجود دارد بدون اینکه به آن عمل شود. وقت آن است که اقدامهای عملی از طرف فرانسه، ایالات متحده، همهٴ کشورهای اتحادیه اروپا، از طرف کشورهای شورای امنیت سازمان ملل با تهدید به عواقب سنگین، به رژیم ایران و عراق یادآوری کنند که اصول پایهیی حقوقبشر باید مورد احترام قرار گیرد، و این یک راه پیشگیری است.
عمل ما باید یک پیام برای همه باشد. امنیت کمپ لیبرتی و سه هزار ساکن آن برای هیچکدام از ما موضوع سادهیی نیست، اقدامات ما باید زنگ خطری باشد برای تمام کسانی که هر نیت شومی دارند.
سازمان ملل، اتحادیه اروپا و کشورهای بزرگ نیازمندند که اعتبار خود را نزد خلقها باز یابند.
مایکل استیل رئیس حزب جمهوریخواه آمریکا (2009-2011)
بسیار متشکرم. خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، باعث افتخار است که در جمع شما باشم. چند هفته پیش در کنار کاخ سازمان ملل به همراه همفکران شما جمع شده بودیم تا اینکه در خاک آمریکا بگوییم اکنون زمان تغییر برای ایران است، اکنون زمان تغییر برای کسانی است که بینهایت خانواده و دوستانشان فداکاری کردهاند. زمان آن است که ما ایران را به جلو حرکت بدهیم و با کمک شما خانم رئیسجمهور این تحقق خواهد یافت، و با رهبری شما خانم رئیسجمهور این تحقق خواهد یافت، و با راهنمایی شما خانم رئیسجمهور این تحقق خواهد یافت. کاری که همه ما برای هدف آزادی میکنیم، از بسیاری از جهات من را به یاد کار زنان و مردان اندکی میاندازد که در زیر زمینهای کلیساها، مدارس و مکانهای آرام در سراسر آمریکا جمع میشدند تا روزی سوار قطار آزادی شوند و برای حقوق مدنی و آزادیها بجنگند. آنها تحت رهبری مردی به نام [مارتین لوتر] کینگ بودند و آنها این را در آن ساعتهای و آن زمان درک میکردند که آن مشکل خودبخود حل نخواهد شد و بنابراین این مسیر باید آغاز میشد. شما آن صدا و آن فرصت و آزادی را برای مردمی که تحت سرکوب هستند و بهدنبال آزادی هستند به ارمغان میآورید. صلح، امنیت و آزادی، این کلمات پایههای هر ملت آزاد هستند. اینها گویای فوریت مبارزهای هستند که بسیاری از مردم ایران با آن روبهرو هستند تا آنها را برای خانواده و آینده خود محقق کنند. و ما امروز آنها را در اینجا میشنویم، صلح، امنیت و آزادی. کسانی مانند روحانی کلمات نرمی مانند مصالحه و مذاکره و پذیرش و بردباری را بیان میکنند، اما برای مردم ایران و جامعه جهانی عمل وی رسا تر از هر سخنرانی است که در سازمان ملل ادا میکند و یا کلمات قشنگی است که بیان میکند. در حالی که روحانی کلمات نرم دیپلوماسی را به زبان میآورد، خامنهای، رهبر رژیم ایران حقیقت را بیان میکند. نقلقول از وی: ”سیاست تسریع پیشرفت فنآوری علمی از سیاستهای ریشهدار جمهوری اسلامی است“.
این سخنان گویا هستند دوستان. آنها علائم روشنی از ادامه گسترش پروژه دسترسی به تسلیحات هستهیی هستند. اما در حالی که دنیا بر روی اهداف هستهیی رژیم ایران متمرکز است، باید همچنین عدم بردباری مذهبی و نقض حقوقبشر رژیم را رسماً اعلام کند و آن را محکوم کند. برای شروع، رئیسجمهور اوباما باید تعهد حفاظتی که به اشرفیها و ساکنان لیبرتی داده شده عمل کند. ما قول دادیم که از آنها حفاظت کنیم اما آنها را به لیبرتی فرستادیم، جایی که میدانستیم از حفاظت مناسب برخوردار نخواهند بود. اما این کار را تنها بهخاطر خشنود کردن نخستوزیر عراق مالکی و حاکمان ایران انجام دادیم. رئیسجمهور اوباما باید این را روشن سازد که دیگر هیچ حمایتی از طرف ما برای وی نخواهد بود اگر که وی در مورد بازگرداندن این افراد (گروگانها) به بستگانشان جدی نیست. دیگر کمکهای آمریکایی در کار نخواهد بود، دیگر معاملات تسلیحاتی در کار نخواهد بود، دیگر هیچگونه حمایت سیاسی در کار نخواهد بود، مگر اینکه 7 گروگانی که در اشرف به گروگان گرفته شدند آزاد شوند و حفاظت کامل 3000 پناهندهای که در لیبرتی هستند تأمین شود. آقای رئیسجمهور با مستبدین ننشین! با مردم ایران برخیز. علاوه بر آن، نه تنها زمان آن فرا رسیده که آمریکا سیاستهای خود در قبال ایران را مورد بازبینی قرار دهد بلکه زمان آن است که دیالوگی را با اعضای مقاومت ایران شروع کند. آنهایی از ما که در صحنههای مبارزات حقوق مدنی شرکت داشتیم، و میدانم که والدین من شرکت داشتند، و به یاد دارم که بر زانوان مادرم نشسته بودم و آن داستانها را میشنیدم، در این زمان به من یادآوری میشد که چقدر مهم است که جامعهیی داشته باشیم که به هم بپیوندند، تا هدف را درک کرده و با جسارت به سوی آینده حرکت کنند در حالیکه از نتیجه آن مطلع نیستند، اما به یکدیگر امید و ایمان دارند که هدف آنها صحیح و حق است، و اینکه خدا بر شما مینگرد و از این تلاش شما خوشنود خواهد بود، و آزادی فرا خواهد رسید، و هیچکس این را بهتر از آن کسانی که در این سالن هستند نمیداند، و آنهایی که در ایران و دیگر نقاط جهان هستند که بخشی از این مبارزه هستند، که بخشی از تلاشها برای آزادی هستند، تا کمک مقاومت را فراهم کنند، اما نه از جنبه منفی آن، اما با امید برای ایرانی بهتر. ما به رهبرانی که در برابر ما قرار دارند مینگریم، شما سربلند و قوی ایستادهاید، در حالیکه بار سنگین مردمی که با شما هستند و از شما حمایت میکنند بر دوش شما است. آنها همچنین شما را پشتیبانی میکنند. آنها به صدای شما زلالی و شفافیت میدهند. آنها هدفی به مأموریت شما میدهند. آنها برای کسانی که در برابر شما، خانم رئیسجمهور، مخالفت میکنند روشن میسازند که یک روز جدید، یک نظم جدید فرا میرسد. یک فرصت جدید زنده و سالم است، و در قلوب همگی ما زنده است. برخلاف تابستان 2009 هنگامی که سپاه پاسداران میلیونها ایرانی را سرکوب کرد و آمریکا در کنار صحنه نظاره کرد، میلیونها ایرانی که خواهان تغییر رژیم و برقراری دموکراسی در ایران بودند، دولت اوباما اکنون از این فرصت برخوردار است که در کنار مردم بایستد، تا بخشی از صداهایی باشد که رهبری جدید را ارتقاء میدهند، و به اپوزیسیون دموکراتیک مانند شورای ملی مقاومت به رهبری رئیسجمهور برگزیده محترم، ارتباط برقرار کند. زمان آن رسیده است که دولت آمریکا از مواضع خانم رجوی برای آینده ایران استقبال کند. نه تنها در مورد آن صحبت کند، بلکه از آن استقبال کند. نه تنها به آن اشاره کند، بلکه آن را به اشتراک بگذارند و آن را به بنیاد یک رابطه جدید با ایران تبدیل کند. پلاتفرم و برنامهیی که از حق جهانشمول رأی حمایت میکند.
برنامهیی که از حاکمیت قانون حمایت میکند. برنامهیی که متعهد به اعلامیه جهانی حقوقبشر است. برنامهیی که به جدایی دین از دولت احترام میگذارد. برنامهیی که خواستار برابری کامل جنسی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، و از آزادی و رهایی تمامی افراد حمایت میکند. بگذارید این نکته آخر را تکرار کنیم چون بنیاد همه موارد دیگر است. برنامهیی که از آزادی و رهایی تمامی شهروندان ایرانی، مردان، زنان و کودکان حمایت میکند. این آینده شماست. این تنها یک برنامه نیست، این یک سند زنده سرنوشت است. این یک فرصت برای شما است که نه به یکدیگر، بلکه به جهان بگویید ما مفتخریم، ما قوی هستیم، اما مهمتر از همه ما آزاد هستیم. ما آزاد هستیم. ما آمریکاییان و همچنین ایرانیان هرگز نباید امید خود را در تشکیل یک جمهوری ایران دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و غیرهستهیی از دست بدهیم. ما در کنار شما هستیم تا از دولت آمریکا بخواهیم تا برقراری ارتباط و حمایت آمریکا از مردم ایران را گسترش دهد، و خواهان توجه جدید به آرمان حقوقبشر و دموکراسی در ایران شویم.
خانم رئیسجمهور، من بهعنوان یک شهروند آمریکایی در حمایت از دوستانم، خواهران و برادرانم در ایران، به اینجا میآیم. صدای شما من را تشویق کرد که در اینجا حضور یابم. صدای شما دیگران را تشویق میکند که همراه شما باشند. اجازه ندهید آن صدا ساکت شود.
همانطور که طی دو سال اخیر در سراسر خاورمیانه شاهدش بودهایم، رژیمهای مستبد که به نظر میرسد مستحکم و آسیبناپذیر هستند زیر بار تلاشهای شما برای فراهم کردن آزادی میتوانند و بهطور حتم سقوط خواهند کرد.
ما میدانیم این رژیم فعلی در ایران روزی در زبالهدان تاریخ قرار خواهد گرفت. من اینجا هستم تا شما را تشویق کنم تا کمی آن را سرعت دهید، تا در این رابطه کمک کنید. منظور از این کارهای مهم، همین است. اما بهدلیل تلاشهای آمریکا صورت نخواهد گرفت، بلکه بهخاطر اشتیاق مردم ایران برای برخورداری از آزادیهای اساسی تجمعات، بیان و مذهب، یعنی آن حقوق لاینفکی که برای همه مردمان آزاد، جهانشمول هستند، صورت خواهد گرفت. این بسیار مهم است که آمریکا امروز، فردا و همیشه بهطور روشن و صریح در کنار مردم ایران بایستد، و صرفنظر از وضعیت مذاکرات با رژیم ایران، از مبارزه شما برای آزادی حمایت کند.
سیاستهای غربی بایستی خود را تنظیم مجدد کرده تا صدایی برای مردم ایران فراهم کنند، در حالیکه آنها برای تغییر دموکراتیک مبارزه میکنند. باید مطمئن شویم که جهان شاهد اوجگیری موج چهرهها برای آزادی باشد. باید مطمئن شویم که آنها صدای طبلهای زمان را میشنوند، و قدرت واقعی مردم را حس کنند، مردم واقعی یک مردم آزاد، یک ایران دموکراتیک که با سر بلندی و قدرتمند ایستاده است، و در صلح و امنیت و آزادی متحد است.
دوستان هرگز تسلیم نشوید، هرگز تسلیم نشوید. شما تنها نیستید، با تشکر
مایکل موکیزی وزیر دادگستری آمریکا (2007 – 2009)
این سخنان گویا هستند دوستان. آنها علائم روشنی از ادامه گسترش پروژه دسترسی به تسلیحات هستهیی هستند. اما در حالی که دنیا بر روی اهداف هستهیی رژیم ایران متمرکز است، باید همچنین عدم بردباری مذهبی و نقض حقوقبشر رژیم را رسماً اعلام کند و آن را محکوم کند. برای شروع، رئیسجمهور اوباما باید تعهد حفاظتی که به اشرفیها و ساکنان لیبرتی داده شده عمل کند. ما قول دادیم که از آنها حفاظت کنیم اما آنها را به لیبرتی فرستادیم، جایی که میدانستیم از حفاظت مناسب برخوردار نخواهند بود. اما این کار را تنها بهخاطر خشنود کردن نخستوزیر عراق مالکی و حاکمان ایران انجام دادیم. رئیسجمهور اوباما باید این را روشن سازد که دیگر هیچ حمایتی از طرف ما برای وی نخواهد بود اگر که وی در مورد بازگرداندن این افراد (گروگانها) به بستگانشان جدی نیست. دیگر کمکهای آمریکایی در کار نخواهد بود، دیگر معاملات تسلیحاتی در کار نخواهد بود، دیگر هیچگونه حمایت سیاسی در کار نخواهد بود، مگر اینکه 7 گروگانی که در اشرف به گروگان گرفته شدند آزاد شوند و حفاظت کامل 3000 پناهندهای که در لیبرتی هستند تأمین شود. آقای رئیسجمهور با مستبدین ننشین! با مردم ایران برخیز. علاوه بر آن، نه تنها زمان آن فرا رسیده که آمریکا سیاستهای خود در قبال ایران را مورد بازبینی قرار دهد بلکه زمان آن است که دیالوگی را با اعضای مقاومت ایران شروع کند. آنهایی از ما که در صحنههای مبارزات حقوق مدنی شرکت داشتیم، و میدانم که والدین من شرکت داشتند، و به یاد دارم که بر زانوان مادرم نشسته بودم و آن داستانها را میشنیدم، در این زمان به من یادآوری میشد که چقدر مهم است که جامعهیی داشته باشیم که به هم بپیوندند، تا هدف را درک کرده و با جسارت به سوی آینده حرکت کنند در حالیکه از نتیجه آن مطلع نیستند، اما به یکدیگر امید و ایمان دارند که هدف آنها صحیح و حق است، و اینکه خدا بر شما مینگرد و از این تلاش شما خوشنود خواهد بود، و آزادی فرا خواهد رسید، و هیچکس این را بهتر از آن کسانی که در این سالن هستند نمیداند، و آنهایی که در ایران و دیگر نقاط جهان هستند که بخشی از این مبارزه هستند، که بخشی از تلاشها برای آزادی هستند، تا کمک مقاومت را فراهم کنند، اما نه از جنبه منفی آن، اما با امید برای ایرانی بهتر. ما به رهبرانی که در برابر ما قرار دارند مینگریم، شما سربلند و قوی ایستادهاید، در حالیکه بار سنگین مردمی که با شما هستند و از شما حمایت میکنند بر دوش شما است. آنها همچنین شما را پشتیبانی میکنند. آنها به صدای شما زلالی و شفافیت میدهند. آنها هدفی به مأموریت شما میدهند. آنها برای کسانی که در برابر شما، خانم رئیسجمهور، مخالفت میکنند روشن میسازند که یک روز جدید، یک نظم جدید فرا میرسد. یک فرصت جدید زنده و سالم است، و در قلوب همگی ما زنده است. برخلاف تابستان 2009 هنگامی که سپاه پاسداران میلیونها ایرانی را سرکوب کرد و آمریکا در کنار صحنه نظاره کرد، میلیونها ایرانی که خواهان تغییر رژیم و برقراری دموکراسی در ایران بودند، دولت اوباما اکنون از این فرصت برخوردار است که در کنار مردم بایستد، تا بخشی از صداهایی باشد که رهبری جدید را ارتقاء میدهند، و به اپوزیسیون دموکراتیک مانند شورای ملی مقاومت به رهبری رئیسجمهور برگزیده محترم، ارتباط برقرار کند. زمان آن رسیده است که دولت آمریکا از مواضع خانم رجوی برای آینده ایران استقبال کند. نه تنها در مورد آن صحبت کند، بلکه از آن استقبال کند. نه تنها به آن اشاره کند، بلکه آن را به اشتراک بگذارند و آن را به بنیاد یک رابطه جدید با ایران تبدیل کند. پلاتفرم و برنامهیی که از حق جهانشمول رأی حمایت میکند.
برنامهیی که از حاکمیت قانون حمایت میکند. برنامهیی که متعهد به اعلامیه جهانی حقوقبشر است. برنامهیی که به جدایی دین از دولت احترام میگذارد. برنامهیی که خواستار برابری کامل جنسی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، و از آزادی و رهایی تمامی افراد حمایت میکند. بگذارید این نکته آخر را تکرار کنیم چون بنیاد همه موارد دیگر است. برنامهیی که از آزادی و رهایی تمامی شهروندان ایرانی، مردان، زنان و کودکان حمایت میکند. این آینده شماست. این تنها یک برنامه نیست، این یک سند زنده سرنوشت است. این یک فرصت برای شما است که نه به یکدیگر، بلکه به جهان بگویید ما مفتخریم، ما قوی هستیم، اما مهمتر از همه ما آزاد هستیم. ما آزاد هستیم. ما آمریکاییان و همچنین ایرانیان هرگز نباید امید خود را در تشکیل یک جمهوری ایران دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و غیرهستهیی از دست بدهیم. ما در کنار شما هستیم تا از دولت آمریکا بخواهیم تا برقراری ارتباط و حمایت آمریکا از مردم ایران را گسترش دهد، و خواهان توجه جدید به آرمان حقوقبشر و دموکراسی در ایران شویم.
خانم رئیسجمهور، من بهعنوان یک شهروند آمریکایی در حمایت از دوستانم، خواهران و برادرانم در ایران، به اینجا میآیم. صدای شما من را تشویق کرد که در اینجا حضور یابم. صدای شما دیگران را تشویق میکند که همراه شما باشند. اجازه ندهید آن صدا ساکت شود.
همانطور که طی دو سال اخیر در سراسر خاورمیانه شاهدش بودهایم، رژیمهای مستبد که به نظر میرسد مستحکم و آسیبناپذیر هستند زیر بار تلاشهای شما برای فراهم کردن آزادی میتوانند و بهطور حتم سقوط خواهند کرد.
ما میدانیم این رژیم فعلی در ایران روزی در زبالهدان تاریخ قرار خواهد گرفت. من اینجا هستم تا شما را تشویق کنم تا کمی آن را سرعت دهید، تا در این رابطه کمک کنید. منظور از این کارهای مهم، همین است. اما بهدلیل تلاشهای آمریکا صورت نخواهد گرفت، بلکه بهخاطر اشتیاق مردم ایران برای برخورداری از آزادیهای اساسی تجمعات، بیان و مذهب، یعنی آن حقوق لاینفکی که برای همه مردمان آزاد، جهانشمول هستند، صورت خواهد گرفت. این بسیار مهم است که آمریکا امروز، فردا و همیشه بهطور روشن و صریح در کنار مردم ایران بایستد، و صرفنظر از وضعیت مذاکرات با رژیم ایران، از مبارزه شما برای آزادی حمایت کند.
سیاستهای غربی بایستی خود را تنظیم مجدد کرده تا صدایی برای مردم ایران فراهم کنند، در حالیکه آنها برای تغییر دموکراتیک مبارزه میکنند. باید مطمئن شویم که جهان شاهد اوجگیری موج چهرهها برای آزادی باشد. باید مطمئن شویم که آنها صدای طبلهای زمان را میشنوند، و قدرت واقعی مردم را حس کنند، مردم واقعی یک مردم آزاد، یک ایران دموکراتیک که با سر بلندی و قدرتمند ایستاده است، و در صلح و امنیت و آزادی متحد است.
دوستان هرگز تسلیم نشوید، هرگز تسلیم نشوید. شما تنها نیستید، با تشکر
مایکل موکیزی وزیر دادگستری آمریکا (2007 – 2009)
خانم رجوی، خانمها و آقایان، قبل از اینکه سخنان خود را شروع کنم، میخواهم به شما بگویم که شهردار جولیانی که در بسیاری از این گردهماییها شرکت داشته است، ابراز تأسف کرده که امروز نتوانست حضور پیدا کند، اما از من درخواست کرده بهعنوان بخشی از سخنان خودم، به شما بگویم که شاید جسم او اینجا حضور نداشته باشد، اما قلب و ذهن او اینجا هست و او به این مبارزه برای شما و با شما مانند گذشته ادامه خواهد داد.
ما در بسیاری اوقات در گذشته در کنار هم بودهایم، همچنین همواره در اوقات بحران. هر چند همانطور که شنیدهاید از لحاظی پیشرفتهایی بوده است. مجاهدین خلق از آن لیست منفور سازمانهای تروریستی خارجی حذف شد، لیستی که هرگز نباید در آن حضور میداشت، و ما فکر کردیم که آن یک سرفصل بود. اما متأسفانه، وضعیت 3000هزار اشرفی که بعدها به کمپی که به طرز طعنهآمیزی لیبرتی نام گرفته است، منتقل شدند، بیش از هر زمان دیگر دلخراش ا ست. 52 کشته در اول سپتامبر در اشرف، دیگران در لیبرتی، و 7 گروگان ربوده شده. و 2 مردی که بهنحوی بیش از همه در این موضوع دخیل هستند بهزودی دیدار خواهند کرد.
یکی از آنها نوری المالکی است که مسئول این اقدامات اسفناک است. او آنجا حضور نداشت، اما اشتباه نکنید، این نمیتوانست بدون دستور او صورت گرفته باشد، و البته او بهعنوان آلت دست و دستنشانده آخوندهای ایران به دستور رژیم ایران عمل میکرد. او مسئول است.
آن فرد دیگر رئیسجمهور اوباما است که او نیز به میزانی در این رابطه مسئولیت برعهده دارد. این درست مانند مسئولیتی که مالکی برعهده دارد نیست. او هیچ دستوری نداد و مطمئنم که بابت این حادثه بسیار متأسف است، و اگر میتوانست بهسادگی آرزو میکرد که صورت نمیگرفت، شکی نیست که این کار را میکرد. اما او میتوانست مانع آن شود و قدرت آن را دارد که مطمئن شود دیگر صورت نخواهد گرفت، و ما اینجا هستیم تا مطمئن شویم او از این قدرت خود استفاده میکند. آن اعمال توسط نظامیان عراقی با بهکارگیری تجهیزات، تسلیحات و خودروهای آمریکایی صورت گرفت. ما همگی تصاویر ویدئویی حملات 2009 و 2011 را دیدیم وقتی خودروهای آمریکایی برای زیر کردن ساکنان به کارگرفته میشدند و سلاحهای آمریکایی برای شلیک و کشتن ساکنان استفاده میشدند. ما در فیلمی که الآن مشاهده کردید دیدیم که از تاکتیکهای آمریکایی استفاده شده بود. آن افراد توسط ارتش آمریکا آموزش دیدند. نحوه حمل و شلیک سلاحهای آنها مانند آموزشهای ارتش آمریکا بود.
شواهد قاطع است، قاطع در آن چیزی که دیده میشود، و قاطع در گزارشی که صادر خواهد شد، که این توسط دولت مالکی با بکارگیری تسلیحات آمریکایی صورت گرفت. اکنون بهطور خاص برای آمریکا، و من البته بهعنوان یک آمریکایی صحبت میکنم، تمرکز تمامی تلاشها باید این باشد که مطمئن شویم دولت آمریکا مسئولیت خود را برعهده میگیرد، چه برای اقداماتی که میتواند اتخاذ کند، و همچنین بابت اقداماتی که تا کنون انجام داده است. آن اقدامی که میتواند بکند این است که به دو طریق سرکوب را متوقف کند. نخست، برای دولت مالکی روشن سازد که تسلیحات و حمایت قطع خواهد شد، همانطور که اد رندل گفت، حتی اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند. ما ظرفیت و امکان انجام آن را داریم.
ثانیاً ، بایستی سهم خود را ایفا کنیم تا آن افراد را از آنجا خارج کنیم. ما از ظرفیت و امکانات لازم برای این کار برخورداریم. چرا باید این کار را بکنیم؟ البته که کاری درست است، و میدانید که زمانی بود که همین کافی بود، که به آمریکا بگوئید این عمل درست است، و سپس صورت میگرفت. اما اگر باید دلایل دیگری ارائه کنید، دلایل دیگری ارائه خواهیم کرد. در سال 2003، یک ژنرال آمریکایی سندی امضاء کرد که اکنون در دست من است، و به ساکنان اشرف تضمین داد که در ازای تحویل سلاح، با آنها بهعنوان افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو رفتار خواهد شد. این در یک نامه دو صفحهیی در سال 2004 مورد تأکید قرار گرفت. در واقع یک نامه 3 صفحهیی که توسط یک ژنرال آمریکایی امضا شد. افراد حفاظتشده. تک به تک آنها توسط ادارهٴ تحقیقات فدرال آمریکا مصاحبه شده و به آنها کارتهای شناسایی داده شد، و من بسیاری از شما را دیدم که آنها را در دستان خود بالا گرفته بودید، کارتهای شناسایی مانند اینکه میگوید آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند، و به آنها میگوید در صورت نیاز به کمک، چگونه با مقامات آمریکایی تماس بگیرند. به این دلیل است.
من اینجا هستم که به شما بگویم دوستان آمریکایی مجاهدین خلق، و این یک سازمان رسمی و صرفاً یک نام نیست که با آن آشنا شدهایم. من، متزلزل نخواهم شد و ساکت هم نخواهم شد. زمانی در زندگیم بود که فکر میکردم صحنههایی مانند آنچه در آن ویدئو دیدید، که طبیعت خودش قیام کرده و از آن جلوگیری خواهد کرد. یک ضربالمثل تلخی در عبری وجود دارد که میگوید «دیگر هرگز»، این ضربالمثل وقایع هولوکاست را توضیح میدهد. خورشید میتابید و قاتلان میکشتند. خورشید از بین نرفت و کماکان میتابید، و قاتلان به کشتار خود ادامه میدادند. این تنها عمل انسانی است که جنایت را متوقف میکند، و تنها عمل ماست که آن را متوقف خواهد کرد. ما این را میدانیم و این اقدام را خواهیم کرد.
من هیچ اشتیاقی ندارم که دولت خودم را رسوا کنم، اما تنها چیزی که کمتر از آن خواهانش هستم این است که دولت من باعث رسوایی کشورم شود. این را من تحمل نخواهم کرد. بنابراین، همانطور که شنیدهاید من هفته آینده با یکی از اعضاء قوه مجریه دیدار خواهم کرد. من به او نامهیی از طرف همه ما به رئیسجمهور خواهم داد و برای او روشن خواهم ساخت که اگر اقدامی صورت نگیرد آن نامه علنی خواهد شد، و سپس اگر لازم خواهد بود تمام امضاکنندگان آن نامه در بیرون کاخ سفید خواهند بود. ما و شما شنیده خواهیم شد. با تشکر
ایروین کاتلر وزیر دادگستری و دادستان کانادا (2003-2006)
ما در بسیاری اوقات در گذشته در کنار هم بودهایم، همچنین همواره در اوقات بحران. هر چند همانطور که شنیدهاید از لحاظی پیشرفتهایی بوده است. مجاهدین خلق از آن لیست منفور سازمانهای تروریستی خارجی حذف شد، لیستی که هرگز نباید در آن حضور میداشت، و ما فکر کردیم که آن یک سرفصل بود. اما متأسفانه، وضعیت 3000هزار اشرفی که بعدها به کمپی که به طرز طعنهآمیزی لیبرتی نام گرفته است، منتقل شدند، بیش از هر زمان دیگر دلخراش ا ست. 52 کشته در اول سپتامبر در اشرف، دیگران در لیبرتی، و 7 گروگان ربوده شده. و 2 مردی که بهنحوی بیش از همه در این موضوع دخیل هستند بهزودی دیدار خواهند کرد.
یکی از آنها نوری المالکی است که مسئول این اقدامات اسفناک است. او آنجا حضور نداشت، اما اشتباه نکنید، این نمیتوانست بدون دستور او صورت گرفته باشد، و البته او بهعنوان آلت دست و دستنشانده آخوندهای ایران به دستور رژیم ایران عمل میکرد. او مسئول است.
آن فرد دیگر رئیسجمهور اوباما است که او نیز به میزانی در این رابطه مسئولیت برعهده دارد. این درست مانند مسئولیتی که مالکی برعهده دارد نیست. او هیچ دستوری نداد و مطمئنم که بابت این حادثه بسیار متأسف است، و اگر میتوانست بهسادگی آرزو میکرد که صورت نمیگرفت، شکی نیست که این کار را میکرد. اما او میتوانست مانع آن شود و قدرت آن را دارد که مطمئن شود دیگر صورت نخواهد گرفت، و ما اینجا هستیم تا مطمئن شویم او از این قدرت خود استفاده میکند. آن اعمال توسط نظامیان عراقی با بهکارگیری تجهیزات، تسلیحات و خودروهای آمریکایی صورت گرفت. ما همگی تصاویر ویدئویی حملات 2009 و 2011 را دیدیم وقتی خودروهای آمریکایی برای زیر کردن ساکنان به کارگرفته میشدند و سلاحهای آمریکایی برای شلیک و کشتن ساکنان استفاده میشدند. ما در فیلمی که الآن مشاهده کردید دیدیم که از تاکتیکهای آمریکایی استفاده شده بود. آن افراد توسط ارتش آمریکا آموزش دیدند. نحوه حمل و شلیک سلاحهای آنها مانند آموزشهای ارتش آمریکا بود.
شواهد قاطع است، قاطع در آن چیزی که دیده میشود، و قاطع در گزارشی که صادر خواهد شد، که این توسط دولت مالکی با بکارگیری تسلیحات آمریکایی صورت گرفت. اکنون بهطور خاص برای آمریکا، و من البته بهعنوان یک آمریکایی صحبت میکنم، تمرکز تمامی تلاشها باید این باشد که مطمئن شویم دولت آمریکا مسئولیت خود را برعهده میگیرد، چه برای اقداماتی که میتواند اتخاذ کند، و همچنین بابت اقداماتی که تا کنون انجام داده است. آن اقدامی که میتواند بکند این است که به دو طریق سرکوب را متوقف کند. نخست، برای دولت مالکی روشن سازد که تسلیحات و حمایت قطع خواهد شد، همانطور که اد رندل گفت، حتی اگر یک نفر دیگر آسیب ببیند. ما ظرفیت و امکان انجام آن را داریم.
ثانیاً ، بایستی سهم خود را ایفا کنیم تا آن افراد را از آنجا خارج کنیم. ما از ظرفیت و امکانات لازم برای این کار برخورداریم. چرا باید این کار را بکنیم؟ البته که کاری درست است، و میدانید که زمانی بود که همین کافی بود، که به آمریکا بگوئید این عمل درست است، و سپس صورت میگرفت. اما اگر باید دلایل دیگری ارائه کنید، دلایل دیگری ارائه خواهیم کرد. در سال 2003، یک ژنرال آمریکایی سندی امضاء کرد که اکنون در دست من است، و به ساکنان اشرف تضمین داد که در ازای تحویل سلاح، با آنها بهعنوان افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو رفتار خواهد شد. این در یک نامه دو صفحهیی در سال 2004 مورد تأکید قرار گرفت. در واقع یک نامه 3 صفحهیی که توسط یک ژنرال آمریکایی امضا شد. افراد حفاظتشده. تک به تک آنها توسط ادارهٴ تحقیقات فدرال آمریکا مصاحبه شده و به آنها کارتهای شناسایی داده شد، و من بسیاری از شما را دیدم که آنها را در دستان خود بالا گرفته بودید، کارتهای شناسایی مانند اینکه میگوید آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند، و به آنها میگوید در صورت نیاز به کمک، چگونه با مقامات آمریکایی تماس بگیرند. به این دلیل است.
من اینجا هستم که به شما بگویم دوستان آمریکایی مجاهدین خلق، و این یک سازمان رسمی و صرفاً یک نام نیست که با آن آشنا شدهایم. من، متزلزل نخواهم شد و ساکت هم نخواهم شد. زمانی در زندگیم بود که فکر میکردم صحنههایی مانند آنچه در آن ویدئو دیدید، که طبیعت خودش قیام کرده و از آن جلوگیری خواهد کرد. یک ضربالمثل تلخی در عبری وجود دارد که میگوید «دیگر هرگز»، این ضربالمثل وقایع هولوکاست را توضیح میدهد. خورشید میتابید و قاتلان میکشتند. خورشید از بین نرفت و کماکان میتابید، و قاتلان به کشتار خود ادامه میدادند. این تنها عمل انسانی است که جنایت را متوقف میکند، و تنها عمل ماست که آن را متوقف خواهد کرد. ما این را میدانیم و این اقدام را خواهیم کرد.
من هیچ اشتیاقی ندارم که دولت خودم را رسوا کنم، اما تنها چیزی که کمتر از آن خواهانش هستم این است که دولت من باعث رسوایی کشورم شود. این را من تحمل نخواهم کرد. بنابراین، همانطور که شنیدهاید من هفته آینده با یکی از اعضاء قوه مجریه دیدار خواهم کرد. من به او نامهیی از طرف همه ما به رئیسجمهور خواهم داد و برای او روشن خواهم ساخت که اگر اقدامی صورت نگیرد آن نامه علنی خواهد شد، و سپس اگر لازم خواهد بود تمام امضاکنندگان آن نامه در بیرون کاخ سفید خواهند بود. ما و شما شنیده خواهیم شد. با تشکر
ایروین کاتلر وزیر دادگستری و دادستان کانادا (2003-2006)
با سلام به خانم رئیسجمهور مریم رجوی، شخصیتهای محترم و دوستان. ما در لحظهٴ حساس و به یاد ماندنی گردهم آمدیم، چیزی که فرانسویها به آن «وظیفه یادآوری و به یاد نگاه داشتن» میگویند. ما پس از یک قتلعام دیگر در کمپ اشرف گرد آمدیم. یک کشتار دیگر بیگناهان. اما چیزی که این قتلعام را بسیار دردناک میکند تنها هولناک بودن خود قتلعام نیست، چیزی که آن را بسیار دردناک میکند این است که این قتلعام میتوانست پیشگیری شود. کسی نمیتواند بگوید که ما نمیدانستیم. ما میدانستیم اما اقدامی نکردیم. ما همچنین پس از بیست وپنجمین سالگرد قتلعام بزرگ ایرانیان مخالف در تابستان 1988 گردهم آمدیم. من خوشنودم که پارلمان کانادا اخیراً اولین پارلمانی در سراسر جهان بود که به اتفاق آرا این قتلعام را محکوم کرد و خواهان محاکمه عاملان آن و تعیین روز اول سپتامبر در کانادا بهعنوان روز زندانیان سیاسی ایران شد. ما همچنین در زمان کارزار فریبکاری رئیسجمهور، حسن روحانی گردهم آمدیم. چیزی که مطبوعات غربی آن را یک کارزار بیسابقه و چشمگیر نامیدهاند. در حالی که مذاکرات در فضای این کارزار برگزار میشوند. اما چیزی که در همهٴ گزارشها در مورد مذاکرات ژنو بود، در همهٴ گزارشهای مربوط به یک هفتهیی که روحانی در مجمع عمومی بود ـ و شما چیزی در مورد آن نشنیدید ـ این بود که در طول یک هفتهیی که وی در مجمع عمومی بود، 30 ایرانی دیگر اعدام شدند. هیچ اشارهیی نشد که این اقدام تحت پوش اقدامات فریبکارانه صورت گرفت. اقدامی که مثل همیشه کسی پاسخگو شناخته نمیشود. اما بگذارید بگویم در حالیکه این مذاکرات در جریان است، توانستهاند بر نقض حقوقبشری که در ایران تحت حاکمیت خامنهای صورت میگیرد، سرپوش بگذارند و آن را بپوشانند. و من میگویم ایران تحت حاکمیت خامنهای، تا آن را از مردم و ملت ایران متمایز کنم، کسانی که هدف سرکوب گسترده داخلی خامنهای هستند. حدود 250 ایرانی، همانطور که خانم رجوی در سخنرانی خود گفت، 250 ایرانی تا اواسط ماه اکتبر اعدام شدند. میزان اعدامها در زمان روحانی بیش از میزانی است که قبل از وی وجود داشت، که خود بیشترین آمار اعدامها به نسبت جمعیت در جهان امروزی است. بنابراین سؤال من از رژیم ایران و روحانی این است که آیا شما حاضرید احکام اعدام را بهحالت تعلیق در آورید تا دیگر نیاز نباشد که ایرانیها از این موج اعدامها رنج بکشند؟ بنابراین سؤال این است در حالی که ما قطعاً از آزادی خانم ستوده و سایر زندانیان سیاسی استقبال میکنیم، 2000 زندانی سیاسی باقیمانده چه میشوند؟ آیا روحانی به آزادی این زندانیان سیاسی، همانطور که باید ادامه خواهد داد؟ یا اینکه وی در حالی که اینها را در بازداشت نگه میدارد، به بازداشت دیگران ادامه خواهد داد؟
بنابراین، سؤال این است که آیا روحانی حاکمیت قانون را تضمین میکند؟ آیا استقلال دستگاه قضاییه را تضمین میکند؟
سرانجام، این موضوع به قلب همه مسائل مورد بحث ما مربوط است، چه در مورد کمپ اشرف صحبت کنیم، چه در مورد قتلعام 1988 صحبت کنیم، چه در مورد همه نقض حقوقبشر در ایران امروز صحبت کنیم، که در واقع فرهنگ مصونیت است که در ایران امروز فراگیر است. نامگذاری پورمحمدی بهعنوان وزیر دادگستری، نه تنها بهدلیل دخالت مستقیم او در قتلعام زندانیان 1988، بلکه همچنین بهدلیل دخالت او در ترورهای فراقضایی مخالفان سیاسی در خارج از کشور، که همچنین شامل سرکوب گسترده مخالفان در کشور است، از نظر من از هر جنبه زیرپا گذاشتن حاکمیت قانون و حفاظت از حقوقبشر است.
هیچ اشتباهی در این رابطه نکنید. ایران خامنهای، در حالیکه ما مذاکره میکنیم، کماکان بزرگترین تهدید به صلح بینالمللی و امنیت امروزی میباشد، برای ثبات منطقهیی و خاورمیانه، کماکان عامل جنایات در ایران و دیگر نقاط جهان است. رژیم ایران همدست آن جنایتها و همانطور که گفتم کماکان درگیر سرکوب گسترده داخلی است.
الآن من به اساس سخنان خانم رجوی باز میگردم، در حالیکه ما اینجا هستیم، رژیم ایران در حال نقض قعطنامههای بینالمللی و شورای امنیت مللمتحد است که غنیسازی اورانیوم را ممنوع میکنند، و هر نوع فعالیت تسلیحاتی هستهیی در ایران را منع میکنند، و طی یک تصمیمگیری به اتفاق آرا در کمیته روابط خارجی پارلمان ما، رژیم ایران تا کنون جنایت و نفرت و نسلکشی با حمایت دولتی را مرتکب شده است.
من از دولتها میخواهم تا رژیم ایران را بابت نقض کنوانسیون نسلکشی مورد حسابرسی قرار دهند.
من عضوی از اپوزیسیون هستم، اما با دولت خودم کانادا، همانند وزارتخارجه آمریکا که گفته است در حال حاضر رژیم ایران حامی اصلی تروریسم بینالمللی در جهان است، هم عقیده هستم. طی 2سال گذشته 22 حمله تروریستی در پنج قاره صورت گرفته که رد پای رژیم ایران و حزبالله در آنها دیده میشود. همچنین این موضوع باید به پای عدالت کشیده شود.
گروگانهای ربوده شده باید آزاد شوند. مبارزه برای آزادی، دموکراسی و حقوقبشر در ایران پیروز خواهد شد، و ما شاهد ظهور یک ایران آزاد، دموکراتیک و کثرتگرا خواهیم بود که از حقوقبشر حفاظت کرده و به حاکمیت قانون احترام بگذارد. با تشکر
مارک گینزبرگ سفیر پیشین آمریکا در مراکش
بنابراین، سؤال این است که آیا روحانی حاکمیت قانون را تضمین میکند؟ آیا استقلال دستگاه قضاییه را تضمین میکند؟
سرانجام، این موضوع به قلب همه مسائل مورد بحث ما مربوط است، چه در مورد کمپ اشرف صحبت کنیم، چه در مورد قتلعام 1988 صحبت کنیم، چه در مورد همه نقض حقوقبشر در ایران امروز صحبت کنیم، که در واقع فرهنگ مصونیت است که در ایران امروز فراگیر است. نامگذاری پورمحمدی بهعنوان وزیر دادگستری، نه تنها بهدلیل دخالت مستقیم او در قتلعام زندانیان 1988، بلکه همچنین بهدلیل دخالت او در ترورهای فراقضایی مخالفان سیاسی در خارج از کشور، که همچنین شامل سرکوب گسترده مخالفان در کشور است، از نظر من از هر جنبه زیرپا گذاشتن حاکمیت قانون و حفاظت از حقوقبشر است.
هیچ اشتباهی در این رابطه نکنید. ایران خامنهای، در حالیکه ما مذاکره میکنیم، کماکان بزرگترین تهدید به صلح بینالمللی و امنیت امروزی میباشد، برای ثبات منطقهیی و خاورمیانه، کماکان عامل جنایات در ایران و دیگر نقاط جهان است. رژیم ایران همدست آن جنایتها و همانطور که گفتم کماکان درگیر سرکوب گسترده داخلی است.
الآن من به اساس سخنان خانم رجوی باز میگردم، در حالیکه ما اینجا هستیم، رژیم ایران در حال نقض قعطنامههای بینالمللی و شورای امنیت مللمتحد است که غنیسازی اورانیوم را ممنوع میکنند، و هر نوع فعالیت تسلیحاتی هستهیی در ایران را منع میکنند، و طی یک تصمیمگیری به اتفاق آرا در کمیته روابط خارجی پارلمان ما، رژیم ایران تا کنون جنایت و نفرت و نسلکشی با حمایت دولتی را مرتکب شده است.
من از دولتها میخواهم تا رژیم ایران را بابت نقض کنوانسیون نسلکشی مورد حسابرسی قرار دهند.
من عضوی از اپوزیسیون هستم، اما با دولت خودم کانادا، همانند وزارتخارجه آمریکا که گفته است در حال حاضر رژیم ایران حامی اصلی تروریسم بینالمللی در جهان است، هم عقیده هستم. طی 2سال گذشته 22 حمله تروریستی در پنج قاره صورت گرفته که رد پای رژیم ایران و حزبالله در آنها دیده میشود. همچنین این موضوع باید به پای عدالت کشیده شود.
گروگانهای ربوده شده باید آزاد شوند. مبارزه برای آزادی، دموکراسی و حقوقبشر در ایران پیروز خواهد شد، و ما شاهد ظهور یک ایران آزاد، دموکراتیک و کثرتگرا خواهیم بود که از حقوقبشر حفاظت کرده و به حاکمیت قانون احترام بگذارد. با تشکر
مارک گینزبرگ سفیر پیشین آمریکا در مراکش
متشکرم از این فرصتی که به من دادید تا امروز با شما صحبت کنم. نه تنها برای گرامیداشت آنهایی که جان باختند، نه تنها برای ادای احترام به آنهایی که نبرد را ادامه میدهند، نه تنها در ادای احترام به آنهایی که در اعتصابغذا بهسر میبرند، بلکه بهخاطر شما حضار و آنهایی که این برنامه را امروز میبینند. امروز اینجا هستید به این دلیل که عمیقاً نگران امنیت ساکنان لیبرتی هستید. در صورتیکه کلمات بهعمل تبدیل نشوند، بیمعنی هستند.
از برخی جهات، خانمها و آقایان، این حقیقت ناجوری است که مقدار زیادی وقت باید گذاشت و تلاش کرد تا آمریکا تعهداتش را محترم بشمارد، چرا این یک حقیقت ناجور است؟ میپرسم چرا؟
آیا میشود که همه شما درخواستی به واشینگتن بفرستید که دست بهعمل ضروری بزند، عملی که بسیار از آن گذشته و دیر شده است؟ چرا این یک حقیقت ناجور است؟ میپرسم چرا؟
در بوروکراسی دولت آمریکا، بیتفاوتی نسبت به بعضی موارد پابرجاست، بیاحترامی به تعهدی که ایالات متحده پذیرفته است. من با همهٴ اینها کاملاً آشنا هستم.
من باید بدانم و شما هم باید بدانید چرا دولت عراق برای نقشی که بازی میکند مجازات نشده است؟ من میخواهم به دوستانم در دولت اطمینان بدهم، زیرا آنها دوستانم هستند، من هم به موفقیت سیاستهایمان توجه دارم به همان اندازه که شما دارید. ولی ما بیش از این نمیتوانیم بیعمل باشیم و کنار بایستیم، ما نمیتوانیم کنار بنشینیم. با اشراف به عمق بوروکراسی، رهبری ما باید دست بهعمل بزند، این وضعیت رضایتبخش نیست. آنچه که باید انجام شود این است که وزیر کری با رئیسجمهور و دادستان کل و وزیر امنیت داخلی تماس بگیرد و بگوید از زمانی که ما باید به وظیفه مان عمل میکردیم، بسیار گذشته است تا تعهدات خودمان را محترم بشماریم و به همه اطلاع دهد که ما به تعهد خود عمل میکنیم.
ما نمیتوانیم از قتلعام دیگری چشمپوشی کنیم، ما دیگر نمیتوانیم نسبت به اینکه دولت عراق از پشت به ما خنجر بزند، اغماض کنیم، در حالیکه کمکهایمان را به دست مالکی میرسانیم، بگذاریم قتلعام دیگری را مرتکب شود.
خانمها و آقایان، این غیرقابلقبول است و باید برای رئیسجمهور ایالات متحده نیز غیرقابلقبول باشد.
حرفهای ما بیارزش است زیرا هر ساعتی که میگذرد جانها در خطر است. چند روز پیش با یکی از معاونان وزیر خارجه که در این موضوع طی سالیان درگیر بوده است، ملاقات کردم، او به من گفت، دولت من، دولت آمریکا، این افراد را دلسرد کرده است، ما تعهداتی را تقبل کردیم که برای عمل نکردن به این تعهدات به بسیاری بهانهها متوسل شدیم، ما توجیهاتی ساختیم.
پارلمانترهای رومانی:
ماریا گرچه آ
از برخی جهات، خانمها و آقایان، این حقیقت ناجوری است که مقدار زیادی وقت باید گذاشت و تلاش کرد تا آمریکا تعهداتش را محترم بشمارد، چرا این یک حقیقت ناجور است؟ میپرسم چرا؟
آیا میشود که همه شما درخواستی به واشینگتن بفرستید که دست بهعمل ضروری بزند، عملی که بسیار از آن گذشته و دیر شده است؟ چرا این یک حقیقت ناجور است؟ میپرسم چرا؟
در بوروکراسی دولت آمریکا، بیتفاوتی نسبت به بعضی موارد پابرجاست، بیاحترامی به تعهدی که ایالات متحده پذیرفته است. من با همهٴ اینها کاملاً آشنا هستم.
من باید بدانم و شما هم باید بدانید چرا دولت عراق برای نقشی که بازی میکند مجازات نشده است؟ من میخواهم به دوستانم در دولت اطمینان بدهم، زیرا آنها دوستانم هستند، من هم به موفقیت سیاستهایمان توجه دارم به همان اندازه که شما دارید. ولی ما بیش از این نمیتوانیم بیعمل باشیم و کنار بایستیم، ما نمیتوانیم کنار بنشینیم. با اشراف به عمق بوروکراسی، رهبری ما باید دست بهعمل بزند، این وضعیت رضایتبخش نیست. آنچه که باید انجام شود این است که وزیر کری با رئیسجمهور و دادستان کل و وزیر امنیت داخلی تماس بگیرد و بگوید از زمانی که ما باید به وظیفه مان عمل میکردیم، بسیار گذشته است تا تعهدات خودمان را محترم بشماریم و به همه اطلاع دهد که ما به تعهد خود عمل میکنیم.
ما نمیتوانیم از قتلعام دیگری چشمپوشی کنیم، ما دیگر نمیتوانیم نسبت به اینکه دولت عراق از پشت به ما خنجر بزند، اغماض کنیم، در حالیکه کمکهایمان را به دست مالکی میرسانیم، بگذاریم قتلعام دیگری را مرتکب شود.
خانمها و آقایان، این غیرقابلقبول است و باید برای رئیسجمهور ایالات متحده نیز غیرقابلقبول باشد.
حرفهای ما بیارزش است زیرا هر ساعتی که میگذرد جانها در خطر است. چند روز پیش با یکی از معاونان وزیر خارجه که در این موضوع طی سالیان درگیر بوده است، ملاقات کردم، او به من گفت، دولت من، دولت آمریکا، این افراد را دلسرد کرده است، ما تعهداتی را تقبل کردیم که برای عمل نکردن به این تعهدات به بسیاری بهانهها متوسل شدیم، ما توجیهاتی ساختیم.
پارلمانترهای رومانی:
ماریا گرچه آ
رئیسجمهور رجوی، میهمانان عزیز، خانمها و آقایان، بسیار مفتخرم که همراه شما در این کنفرانس مهم حضور یافتم اما باید بگویم این بسیار دردناک است که برای بار دوم در کنفرانس شما شرکت کنیم و هنوز در مورد قتلعام وحشیانه ساکنان اشرف در اول سپتامبر بشنویم، یا در مورد وضعیت گروگانها که اکنون تحت شکنجه و فشار از جانب رژیم ایران و دولت دستنشاندهٴ آن در عراق هستند. من برای اولین بار در گردهمایی بزرگ شما در ژوئن 2013 با جنبش شما و شخص شما، خانم رجوی، آشنا شدم. سپس من متعهد شدم و به شما قول دادم که ایران و اشرف بخش مهمی از فعالیتهای من در بازگشت به رومانی خواهند بود، و به این قولم وفا کردم. برخلاف آمریکا و ملل متحد، من قول خود را نقض نکردم.
من مصاحبههای زیادی با رسانههای رومانی در مورد وضعیت در ایران، و بهطور خاص در مورد زنان شجاع در اشرف، داشتم
بهعنوان یک زن، من بهطور خاص مفتخرم بخشی از این کارزار باشم که توسط یک زن شجاع، یعنی خانم مریم رجوی، هدایت میشود. من مطلع شدم که چند روز پیش شما سالروز انتخاب او را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران را گرامی داشتید و امیدوارم که شما و مردم ایران بهزودی آخرین پیروزی خود و رسیدن او به تهران را جشن بگیرید.
کمیتهٴ پارلمانی رومانی برای ایران آزاد دارای مواضع زیر میباشد:
1. محکومیت نقض فاحش حقوقبشر در ایران، و بهطور خاص سرکوب زنان و جوانان
2. محکومیت قتل ساکنان اشرف که اکنون در کمپ لیبرتی هستند و محکومیت هر گونه فشار اعمال شده بر آنها توسط دولت عراق بهدرخواست رژیم ایران و در نقض قانون بینالمللی
3. محکومیت دخالتهای رژیم ایران در دیگر کشورهای منطقه مانند عراق، لبنان، فلسطین و دیگر کشورهای مسلمان
4. محکومیت قاطع حمایت آشکار رژیم ایران از بشار اسد در سوریه
5. کمیته ما کاملاً از سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به رهبری خانم رجوی حمایت کرده و ما بیشترین تلاش خود را جهت گسترش طرح 10 مادهیی او خواهیم کرد تا دولت، پارلمانترها و مردم رومانی را مطلع ساخته و هوشیاری عمومی در رومانی را در مورد مقاومت مشروع ارتقا دهیم.
6. ما عمیقاً نگران امنیت و سلامت ساکنان کمپ لیبرتی هستیم، که پناهنده و افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند. ما به کارزار خود ادامه میدهیم تا مطمئن شویم آنها توسط نیروهای کلاه آبی مللمتحد حفاظت میشوند
در نهایت این کمیته پروژههای اتمی رژیم ایران را برای به دست آوردن تسلیحات هستهیی محکوم کرده و از اتحادیه اروپا مصرانه میخواهد تا فشارها و تحریمهای بیشتری بر رژیم ایران اعمال نماید. ما از مذاکرات با رژیمی که مردم خود را میکشد و سرکوب میکند، حمایت نمیکنیم، ما هیچ امیدی به رئیسجمهور جدید این رژیم نداریم که چیزی جز یک دروغگوی دیگر نیست.
در پایان میخواهم شما بدانید که صدایتان اکنون در رومانی رساتر شنیده میشود. خانم رجوی، ما در کنار شما ایستادهایم و بسیار امیدوارم که در کنفرانسهای آینده بتوانیم شما را در مورد اقدامات مهم که ما اتخاذ کرده تا آزادی را در ایران به ارمغان آوریم و امنیت را برای مبارزان آزادی ایرانی در کمپ لیبرتی محقق کنیم، مطلع سازیم. با تشکر فراوان
رومئو نیکوآرا
من مصاحبههای زیادی با رسانههای رومانی در مورد وضعیت در ایران، و بهطور خاص در مورد زنان شجاع در اشرف، داشتم
بهعنوان یک زن، من بهطور خاص مفتخرم بخشی از این کارزار باشم که توسط یک زن شجاع، یعنی خانم مریم رجوی، هدایت میشود. من مطلع شدم که چند روز پیش شما سالروز انتخاب او را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران را گرامی داشتید و امیدوارم که شما و مردم ایران بهزودی آخرین پیروزی خود و رسیدن او به تهران را جشن بگیرید.
کمیتهٴ پارلمانی رومانی برای ایران آزاد دارای مواضع زیر میباشد:
1. محکومیت نقض فاحش حقوقبشر در ایران، و بهطور خاص سرکوب زنان و جوانان
2. محکومیت قتل ساکنان اشرف که اکنون در کمپ لیبرتی هستند و محکومیت هر گونه فشار اعمال شده بر آنها توسط دولت عراق بهدرخواست رژیم ایران و در نقض قانون بینالمللی
3. محکومیت دخالتهای رژیم ایران در دیگر کشورهای منطقه مانند عراق، لبنان، فلسطین و دیگر کشورهای مسلمان
4. محکومیت قاطع حمایت آشکار رژیم ایران از بشار اسد در سوریه
5. کمیته ما کاملاً از سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به رهبری خانم رجوی حمایت کرده و ما بیشترین تلاش خود را جهت گسترش طرح 10 مادهیی او خواهیم کرد تا دولت، پارلمانترها و مردم رومانی را مطلع ساخته و هوشیاری عمومی در رومانی را در مورد مقاومت مشروع ارتقا دهیم.
6. ما عمیقاً نگران امنیت و سلامت ساکنان کمپ لیبرتی هستیم، که پناهنده و افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند. ما به کارزار خود ادامه میدهیم تا مطمئن شویم آنها توسط نیروهای کلاه آبی مللمتحد حفاظت میشوند
در نهایت این کمیته پروژههای اتمی رژیم ایران را برای به دست آوردن تسلیحات هستهیی محکوم کرده و از اتحادیه اروپا مصرانه میخواهد تا فشارها و تحریمهای بیشتری بر رژیم ایران اعمال نماید. ما از مذاکرات با رژیمی که مردم خود را میکشد و سرکوب میکند، حمایت نمیکنیم، ما هیچ امیدی به رئیسجمهور جدید این رژیم نداریم که چیزی جز یک دروغگوی دیگر نیست.
در پایان میخواهم شما بدانید که صدایتان اکنون در رومانی رساتر شنیده میشود. خانم رجوی، ما در کنار شما ایستادهایم و بسیار امیدوارم که در کنفرانسهای آینده بتوانیم شما را در مورد اقدامات مهم که ما اتخاذ کرده تا آزادی را در ایران به ارمغان آوریم و امنیت را برای مبارزان آزادی ایرانی در کمپ لیبرتی محقق کنیم، مطلع سازیم. با تشکر فراوان
رومئو نیکوآرا
عصر بهخیر، خانم رجوی گرامی، میهمانان ارجمند، دوستان عزیز، سلام به همگی شما.
این سومین سالی است که من همراه شما هستم و دوشادوش شما کار میکنم، با عزم و امید بیشتر برای نتایج بالاتری که همهٴ ما امیدواریم محقق شود. خواست همگی ما در این گردهمایی تغییر رژیم در ایران جهت فراهم کردن آزادیهای دموکراتیک برای همه مردم ایران است. ما همچنین نیاز به یک مکان امن برای پناهندگان در کمپ لیبرتی داریم. ما باید حفاظت واقعی برای آنها ارائه کنیم، و امکانی که در شرافت و امنیت زندگی کنند. من این را گفتم چون حوادثی که در اول سپتامبر در اشرف رخ داد چیزی نیست جز جنایت علیه بشریت و شایستهٴ تحقیقات جدی توسط یک کمیته حقیقتیاب مستقل است، و البته نه توسط دولت عراق که مسئول این جنایت است.
این آزار دهنده است که نزدیک به 50روز بعد از ارتکاب این جنایت هنوز هیچ اقدام جدی در جهت چنین تحقیقاتی اتخاذ نشده، این امر در حالیست که کمیسر عالی حقوقبشر، دبیرکل مللمتحد و بسیاری مقامات بینالمللی دیگر برای آن فراخوان دادهاند. البته این جنایتی است که باید در دادگاه بینالمللی در لاهه بررسی شود. اما اقداماتی که صورت گرفته بهطور شوکهآوری بسیار کم بودهاند. اما چرا؟ به این دلیل که جهان میترسد صدای خود را بلند کند، یا جهان بهدلیل منافع تجاری مایل به اقدام در این رابطه نیست.
دلیل آن هر چه باشد، این یک لکهٴ ننگ برای انسانیت است. آیا واقعاً برای مللمتحد و کشورهای غربی آنقدر سخت است که برای آزادی گروگانها اقدام کنند و به دولت عراق و رژیم ایران نشان دهند که چنین اعمال وحشیانهیی تحمل نمیشوند؟ آیا واقعاً برای مللمتحد سخت است که به دیکتاتورها بگوید عدالت هیچ ملاحظهیی را در بر نمیگیرد و به منافع تجاری توجه نمیکند؟ حسابرسی به قوت خود باقی است، و اگر بر عدالت و حسابرسی تأکید نکنیم، آیا ارزش آن را دارد که در مورد احترام به حقوقبشر و شرافت انسانی صحبت کنیم، و آیا واقعاً ارزش آن را دارد که در چنین جهانی زندگی کنیم؟ ما در چه جهتی در حرکت هستیم؟ این همه جنایتهای بینالمللی در جهان ما صورت میگیرند، اما دولتهای ما و مقامات بینالمللی اقدامات بسیار کمی جهت توقف و جلوگیری از آنها اتخاذ میکنند.
از موضوعاتی مانند اعلامیه جهانی حقوقبشر، منشور ملل متحد، قانون و کنوانسیونهای بینالمللی مانند کنوانسیون ژنو چه باقیمانده است. آیا تعدادی دیکتاتور آنها را لگدمال نکردهاند، در حالیکه دولتها نظارهگر اعمال آنها هستند؟ ما به کجا میرویم اگر به پناهندگان بیدفاع حمله میشود در حالیکه باید از جانب کنوانسیون پناهندگان حفاظت شوند؟ یا مخالفان ایرانی قتلعام میشوند در حالیکه باید از جانب کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت شوند.
دوستان عزیز، اولین خواسته ما اقدام برای آزادی گروگانهاست قبل از اینکه دیگر دیر شده باشد. خواست دوم، ما تضمین امنیت ساکنان کمپ لیبرتی است، و سومین خواست راهاندازی یک تحقیقات مستقل و شفاف حول جنایت صورت گرفته در اشرف در اول سپتامبر میباشد تا عاملان جنایت را به پای عدالت بکشانیم.
من معتقدم تنها راهحل درازمدت برای حل و فصل این مسأله تغییر رژیم ایران است. در این راستا ما پارلمانترهای رومانی درکمیته ایران آزاد دوشادوش شما خانم رجوی میایستیم، همچنین با شورای ملی مقاومت همراه با ایرانیان شجاع در کمپ لیبرتی، تا آزادی و عدالت را برای همهٴ آنهایی که شایستهٴ آن هستند به ارمغان آوریم.
نباید صحنههایی که در این فیلم کوتاه مشاهده کردیم را فراموش کنیم. زمان عمل فرا رسیده است. با تشکر فراوان
اسقف ژاک گایو
این سومین سالی است که من همراه شما هستم و دوشادوش شما کار میکنم، با عزم و امید بیشتر برای نتایج بالاتری که همهٴ ما امیدواریم محقق شود. خواست همگی ما در این گردهمایی تغییر رژیم در ایران جهت فراهم کردن آزادیهای دموکراتیک برای همه مردم ایران است. ما همچنین نیاز به یک مکان امن برای پناهندگان در کمپ لیبرتی داریم. ما باید حفاظت واقعی برای آنها ارائه کنیم، و امکانی که در شرافت و امنیت زندگی کنند. من این را گفتم چون حوادثی که در اول سپتامبر در اشرف رخ داد چیزی نیست جز جنایت علیه بشریت و شایستهٴ تحقیقات جدی توسط یک کمیته حقیقتیاب مستقل است، و البته نه توسط دولت عراق که مسئول این جنایت است.
این آزار دهنده است که نزدیک به 50روز بعد از ارتکاب این جنایت هنوز هیچ اقدام جدی در جهت چنین تحقیقاتی اتخاذ نشده، این امر در حالیست که کمیسر عالی حقوقبشر، دبیرکل مللمتحد و بسیاری مقامات بینالمللی دیگر برای آن فراخوان دادهاند. البته این جنایتی است که باید در دادگاه بینالمللی در لاهه بررسی شود. اما اقداماتی که صورت گرفته بهطور شوکهآوری بسیار کم بودهاند. اما چرا؟ به این دلیل که جهان میترسد صدای خود را بلند کند، یا جهان بهدلیل منافع تجاری مایل به اقدام در این رابطه نیست.
دلیل آن هر چه باشد، این یک لکهٴ ننگ برای انسانیت است. آیا واقعاً برای مللمتحد و کشورهای غربی آنقدر سخت است که برای آزادی گروگانها اقدام کنند و به دولت عراق و رژیم ایران نشان دهند که چنین اعمال وحشیانهیی تحمل نمیشوند؟ آیا واقعاً برای مللمتحد سخت است که به دیکتاتورها بگوید عدالت هیچ ملاحظهیی را در بر نمیگیرد و به منافع تجاری توجه نمیکند؟ حسابرسی به قوت خود باقی است، و اگر بر عدالت و حسابرسی تأکید نکنیم، آیا ارزش آن را دارد که در مورد احترام به حقوقبشر و شرافت انسانی صحبت کنیم، و آیا واقعاً ارزش آن را دارد که در چنین جهانی زندگی کنیم؟ ما در چه جهتی در حرکت هستیم؟ این همه جنایتهای بینالمللی در جهان ما صورت میگیرند، اما دولتهای ما و مقامات بینالمللی اقدامات بسیار کمی جهت توقف و جلوگیری از آنها اتخاذ میکنند.
از موضوعاتی مانند اعلامیه جهانی حقوقبشر، منشور ملل متحد، قانون و کنوانسیونهای بینالمللی مانند کنوانسیون ژنو چه باقیمانده است. آیا تعدادی دیکتاتور آنها را لگدمال نکردهاند، در حالیکه دولتها نظارهگر اعمال آنها هستند؟ ما به کجا میرویم اگر به پناهندگان بیدفاع حمله میشود در حالیکه باید از جانب کنوانسیون پناهندگان حفاظت شوند؟ یا مخالفان ایرانی قتلعام میشوند در حالیکه باید از جانب کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت شوند.
دوستان عزیز، اولین خواسته ما اقدام برای آزادی گروگانهاست قبل از اینکه دیگر دیر شده باشد. خواست دوم، ما تضمین امنیت ساکنان کمپ لیبرتی است، و سومین خواست راهاندازی یک تحقیقات مستقل و شفاف حول جنایت صورت گرفته در اشرف در اول سپتامبر میباشد تا عاملان جنایت را به پای عدالت بکشانیم.
من معتقدم تنها راهحل درازمدت برای حل و فصل این مسأله تغییر رژیم ایران است. در این راستا ما پارلمانترهای رومانی درکمیته ایران آزاد دوشادوش شما خانم رجوی میایستیم، همچنین با شورای ملی مقاومت همراه با ایرانیان شجاع در کمپ لیبرتی، تا آزادی و عدالت را برای همهٴ آنهایی که شایستهٴ آن هستند به ارمغان آوریم.
نباید صحنههایی که در این فیلم کوتاه مشاهده کردیم را فراموش کنیم. زمان عمل فرا رسیده است. با تشکر فراوان
اسقف ژاک گایو
خانم رئیسجمهور، دوستان عزیز، در حالی که ما گردهم آمدیم جان انسانها در کمپ لیبرتی در خطر است وهفت گروگانی که در پنجاهمین روز اعتصابغذای خود هستند.
من طی زندگی خود بارها با اعتصابیون غذا ملاقات کردم، کسانی که عزم داشتند تا به آخر بروند و برخی از چهرهها را از یاد نمیبرم، برخی در وضعیتی وخیم بستری شده بودند.
باید بگویم که النهایه مقامات تکان خوردند چون نمیخواستند مرگی روی دستشان بماند و نشان دادند وضعیتی وجود ندارد که بدون راهحل باشد. چه چیزی میتواند مقامات و دولت عراق را تکان بدهد، تا آنجایی که من خبر دارم برای هفت گروگانی که در پنجاهمین روز اعتصاب خود هستند، شرایط تکان نمیخورد
چه کاری باید کرد برای اینکه دولت عراق تغییر کند، مشخص است که زبان مذاکره جواب ندارد.
به تجربه میدانید نمیتوان قطاری را که در حرکت است، با کشاندن پا روی زمین متوقف کرد.
آن چیزی که دولت عراق را تکان خواهد داد زبان قاطعیت است، همانطور که گفتید زبان تحریم است، زبان اخطار است، اتخاذ چنین لحنی احترام به دوستانمان در لیبرتی و احترام به هفت گروگان است. چون هر روزی که میگذرد غیرقابلقبول است
نخستوزیر سید احمد غزالی
من طی زندگی خود بارها با اعتصابیون غذا ملاقات کردم، کسانی که عزم داشتند تا به آخر بروند و برخی از چهرهها را از یاد نمیبرم، برخی در وضعیتی وخیم بستری شده بودند.
باید بگویم که النهایه مقامات تکان خوردند چون نمیخواستند مرگی روی دستشان بماند و نشان دادند وضعیتی وجود ندارد که بدون راهحل باشد. چه چیزی میتواند مقامات و دولت عراق را تکان بدهد، تا آنجایی که من خبر دارم برای هفت گروگانی که در پنجاهمین روز اعتصاب خود هستند، شرایط تکان نمیخورد
چه کاری باید کرد برای اینکه دولت عراق تغییر کند، مشخص است که زبان مذاکره جواب ندارد.
به تجربه میدانید نمیتوان قطاری را که در حرکت است، با کشاندن پا روی زمین متوقف کرد.
آن چیزی که دولت عراق را تکان خواهد داد زبان قاطعیت است، همانطور که گفتید زبان تحریم است، زبان اخطار است، اتخاذ چنین لحنی احترام به دوستانمان در لیبرتی و احترام به هفت گروگان است. چون هر روزی که میگذرد غیرقابلقبول است
نخستوزیر سید احمد غزالی
بسم الله الرحمان الرحیم.
خانم رئیسجمهور، خواهر گرامی مریم رجوی، خواهران و برادران عزیز، دوستان گرامی، آقایان و خانمها
به شما درود میفرستم. پس از اینکه مجدداً در برابر یادبود آنهایی که در اشرف ما را ترک کردند، ادای احترام کردم. ما (سخنان) شخصیتهای بلندپایهیی را از کشورهای مختلف شنیدیم، امیدوارم که فراموش نکنم، جمهوری چک، رومانی، کانادا، فرانسه ایالات متحده آمریکا و طبعاً سخنرانی بسیار مهم از جانب رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران. اگر قرار باشد در دو کلام آنچه که گفته شد را خلاصه کنم، عمداً سخنی از عالیجناب گایو را که شنیدیم، بازگو میکنم. «هر روز که سپری میشود، یک روز اضافی است». یا آنچه که از مایکل موکیزی شنیدم را به آن اضافه خواهم کرد. او وزیر سابق ایالات متحده است و گفت که من اینجا نیستم تا برای دولتم دردسر ایجاد کنم اما بسیار عصبانی خواهم شد که دولتم باعث دردسر برای کشورم شود. نکات برجستهٴ همهٴ سخنرانیهایی را که شنیدیم کدام هستند؟ مشخص است که همه از آنچه بلافصل است، صحبت کردند. بلافصل یعنی چه؟ یعنی نجات جانها. هفتتن از ساکنان اشرف که اکنون در بازداشت هستند، به گروگان گرفته شدند و در اعتصابغذا هستند. آنها هر لحظه در معرض خطر هستند، خطری حیاتی. همزمان، اولویت با امنیت همهٴ ساکنان اشرف است که به کمپ لیبرتی جابهجا شدهاند. این چیزی است که من گرفتم. موضوع دیگر فقط این نیست که سخنرانی شود، ابراز نیت شود، بلکه باید فوراً اقدام کرد. زیرا موضوع، نجات جان انسانهاست. نمیتوانیم از چندین بار جنایت علیه بشریت در سالهای پیش، بگذریم. روز اول سپتامبر فقط آخرین مورد آن است. از سالیان پیش، یک هفته و یا یک روز سپری نشده است بدون اینکه مریم رجوی و رهبران مجاهدین به افکار عمومی بینالمللی نسبت به خطر دائم وقوع یک سربرنیستای دیگر هشدار نداده باشند. این اتفاق در ژوئیه 2009، در آوریل 2011، فوریه 2013 هنگام حمله موشکی به لیبرتی و در اول سپتامبر رخ داد. هرگز از سال 2008نفرات مسلحی نبودند که با نفرات دیگر درگیر شوند. آدمهای با دست خالی توسط ارتشها و گلههای نظامی که قرار بود از آنها حفاظت کنند، له شدند. لذا ما با تمامی دوستان، هزاران دوست مقاومت، بیوقفه به افکار عمومی جهان هشدار دادیم، به بازیگران عمده و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و سازمان ملل در رابطه با خطرات یک سربرنیتسا جدید در عراق هشدار دادیم. من نیز در کشورم که البته قدرت ایالات متحده را ندارد، از سکوت دولتم نسبت به آنچه در عراق و بهویژه در اشرف رخ میدهد راضی نیستم. ما در فرانسه هستیم و من خطاب به رئیسجمهور فرانسه، فرانسوا اولاند نیز میگویم. من مانند بسیاری از شما او را در تلویزیون دیدم که یک ماه پیش به اورادور سرگلان رفت همراه با رئیسجمهور آلمان فدرال برای گرامیداشت ساکنان آنجا که توسط نازیسم 60سال پیش کشتار شدند. میبینید که (این واقعه) به مدت 60سال به یاد مانده است، آن قدر که دردناک بود. و این افتخار رئیسجمهور آلمان بود که تأسف خود را از آنچه نازیسم کرده، ابراز دارد. آنچه که در اول سپتامبر در اشرف رخ داد چیزی نبود به غیر از یک اورادور-سر-گلان دیگر. یعنی نفرات نظامی با سلاح وارد یک جمعیتی شدند که دست خالی بود و هیچ سلاحی نداشت و با گذاشتن لوله تفنگ بر روی شقیقه بیرحمانه اعدام شان کردند.
آنها آمده بودند که ریشهکن کنند و با این تصور رفتند که هر 100نفر را به قتل رساندهاند. و برای این است که گروگانها در ذهن آنها آخرین بازماندگان بودند و نباید شاهدی باقی گذاشت، لذا آنها را با خود بردند.
یک نکته دیگر نیز در پایان هست. به آن سریع اشاره خواهم کرد. برای صلح و امنیت و عدالت در جهان، جرائمی که دولت مالکی مرتکب شده است به نام و بر اساس فرامین رژیم ملاها، نمیتواند بدون مجازات باقی بماند. چرا که جرائمی علیه بشریت هستند، چه در ژوئیه 2009، آوریل 2011، فوریه 2013 و اول سپتامبر 2013.
بار دیگر از تمامی دوستان مقاومت بهخاطر سخنرانیشان تشکر میکنم، و خسته نمیشویم که به برادران ایرانیمان بگویم آنها تنها نیستند. و آرمان آنها، آرمان ما نیز هست.
لیدا چاوز - اختتامیه
خانم رئیسجمهور، خواهر گرامی مریم رجوی، خواهران و برادران عزیز، دوستان گرامی، آقایان و خانمها
به شما درود میفرستم. پس از اینکه مجدداً در برابر یادبود آنهایی که در اشرف ما را ترک کردند، ادای احترام کردم. ما (سخنان) شخصیتهای بلندپایهیی را از کشورهای مختلف شنیدیم، امیدوارم که فراموش نکنم، جمهوری چک، رومانی، کانادا، فرانسه ایالات متحده آمریکا و طبعاً سخنرانی بسیار مهم از جانب رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران. اگر قرار باشد در دو کلام آنچه که گفته شد را خلاصه کنم، عمداً سخنی از عالیجناب گایو را که شنیدیم، بازگو میکنم. «هر روز که سپری میشود، یک روز اضافی است». یا آنچه که از مایکل موکیزی شنیدم را به آن اضافه خواهم کرد. او وزیر سابق ایالات متحده است و گفت که من اینجا نیستم تا برای دولتم دردسر ایجاد کنم اما بسیار عصبانی خواهم شد که دولتم باعث دردسر برای کشورم شود. نکات برجستهٴ همهٴ سخنرانیهایی را که شنیدیم کدام هستند؟ مشخص است که همه از آنچه بلافصل است، صحبت کردند. بلافصل یعنی چه؟ یعنی نجات جانها. هفتتن از ساکنان اشرف که اکنون در بازداشت هستند، به گروگان گرفته شدند و در اعتصابغذا هستند. آنها هر لحظه در معرض خطر هستند، خطری حیاتی. همزمان، اولویت با امنیت همهٴ ساکنان اشرف است که به کمپ لیبرتی جابهجا شدهاند. این چیزی است که من گرفتم. موضوع دیگر فقط این نیست که سخنرانی شود، ابراز نیت شود، بلکه باید فوراً اقدام کرد. زیرا موضوع، نجات جان انسانهاست. نمیتوانیم از چندین بار جنایت علیه بشریت در سالهای پیش، بگذریم. روز اول سپتامبر فقط آخرین مورد آن است. از سالیان پیش، یک هفته و یا یک روز سپری نشده است بدون اینکه مریم رجوی و رهبران مجاهدین به افکار عمومی بینالمللی نسبت به خطر دائم وقوع یک سربرنیستای دیگر هشدار نداده باشند. این اتفاق در ژوئیه 2009، در آوریل 2011، فوریه 2013 هنگام حمله موشکی به لیبرتی و در اول سپتامبر رخ داد. هرگز از سال 2008نفرات مسلحی نبودند که با نفرات دیگر درگیر شوند. آدمهای با دست خالی توسط ارتشها و گلههای نظامی که قرار بود از آنها حفاظت کنند، له شدند. لذا ما با تمامی دوستان، هزاران دوست مقاومت، بیوقفه به افکار عمومی جهان هشدار دادیم، به بازیگران عمده و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و سازمان ملل در رابطه با خطرات یک سربرنیتسا جدید در عراق هشدار دادیم. من نیز در کشورم که البته قدرت ایالات متحده را ندارد، از سکوت دولتم نسبت به آنچه در عراق و بهویژه در اشرف رخ میدهد راضی نیستم. ما در فرانسه هستیم و من خطاب به رئیسجمهور فرانسه، فرانسوا اولاند نیز میگویم. من مانند بسیاری از شما او را در تلویزیون دیدم که یک ماه پیش به اورادور سرگلان رفت همراه با رئیسجمهور آلمان فدرال برای گرامیداشت ساکنان آنجا که توسط نازیسم 60سال پیش کشتار شدند. میبینید که (این واقعه) به مدت 60سال به یاد مانده است، آن قدر که دردناک بود. و این افتخار رئیسجمهور آلمان بود که تأسف خود را از آنچه نازیسم کرده، ابراز دارد. آنچه که در اول سپتامبر در اشرف رخ داد چیزی نبود به غیر از یک اورادور-سر-گلان دیگر. یعنی نفرات نظامی با سلاح وارد یک جمعیتی شدند که دست خالی بود و هیچ سلاحی نداشت و با گذاشتن لوله تفنگ بر روی شقیقه بیرحمانه اعدام شان کردند.
آنها آمده بودند که ریشهکن کنند و با این تصور رفتند که هر 100نفر را به قتل رساندهاند. و برای این است که گروگانها در ذهن آنها آخرین بازماندگان بودند و نباید شاهدی باقی گذاشت، لذا آنها را با خود بردند.
یک نکته دیگر نیز در پایان هست. به آن سریع اشاره خواهم کرد. برای صلح و امنیت و عدالت در جهان، جرائمی که دولت مالکی مرتکب شده است به نام و بر اساس فرامین رژیم ملاها، نمیتواند بدون مجازات باقی بماند. چرا که جرائمی علیه بشریت هستند، چه در ژوئیه 2009، آوریل 2011، فوریه 2013 و اول سپتامبر 2013.
بار دیگر از تمامی دوستان مقاومت بهخاطر سخنرانیشان تشکر میکنم، و خسته نمیشویم که به برادران ایرانیمان بگویم آنها تنها نیستند. و آرمان آنها، آرمان ما نیز هست.
لیدا چاوز - اختتامیه
خیلی متشکرم آقای نخست وزیر
ما داریم به پایان برنامه نزدیک میشویم. ما اینجا جمع شدهایم تا نسبت به شجاعت آنهایی که برای یک ایران آزاد جان خود را فدا کردند، ادای احترام کنیم. ما همچنین اینجا گردهم آمدهایم تا خواستههایمان را اعلام کنیم. این خواستها شامل آزادی گروگانهایی است که در حال حاضر در عراق نگهداری میشوند. 7گروگان را آزاد کنید. همچنین خواست دیگر ما این است که عدالت در مورد آنهایی که این جنایت هولناک را در اول سپتامبر مرتکب شدند، به اجرا گذاشته شود. نمیخواهم دوباره در روزی مثل امروز اینجا باشم و مجبور شویم برای کسانی که کشته شدهاند، ادای احترام کنیم ولی این ممکن نخواهد بود مگر اینکه ما آزادی را برای آنهایی که هنوز با نامی توهینآمیز در اسارت هستند، ممکن کنیم. ما آزادی را برای کسانی که در کمپ لیبرتی هستند، خواستاریم.
آنها را آزاد کنید.
اما هیچکدام از اینها اتفاق نخواهند افتاد مگر اینکه ما شاهد تغییر رژیم ایران باشیم. ما باید شاهد پایان حاکمیت ملایان بر ایران باشیم و دموکراسی و آزادی را برای همه ببریم.
خانم رجوی، شما امید آیندهٴ ایران هستید. میخواهم از جانب تمام دوستانتان در آمریکا و سراسر جهان از شما تشکر کنم. بهخاطر رهبری و شجاعتتان از شما تشکر میکنیم. ما با شما هستیم خانم رجوی، متشکرم.
ما داریم به پایان برنامه نزدیک میشویم. ما اینجا جمع شدهایم تا نسبت به شجاعت آنهایی که برای یک ایران آزاد جان خود را فدا کردند، ادای احترام کنیم. ما همچنین اینجا گردهم آمدهایم تا خواستههایمان را اعلام کنیم. این خواستها شامل آزادی گروگانهایی است که در حال حاضر در عراق نگهداری میشوند. 7گروگان را آزاد کنید. همچنین خواست دیگر ما این است که عدالت در مورد آنهایی که این جنایت هولناک را در اول سپتامبر مرتکب شدند، به اجرا گذاشته شود. نمیخواهم دوباره در روزی مثل امروز اینجا باشم و مجبور شویم برای کسانی که کشته شدهاند، ادای احترام کنیم ولی این ممکن نخواهد بود مگر اینکه ما آزادی را برای آنهایی که هنوز با نامی توهینآمیز در اسارت هستند، ممکن کنیم. ما آزادی را برای کسانی که در کمپ لیبرتی هستند، خواستاریم.
آنها را آزاد کنید.
اما هیچکدام از اینها اتفاق نخواهند افتاد مگر اینکه ما شاهد تغییر رژیم ایران باشیم. ما باید شاهد پایان حاکمیت ملایان بر ایران باشیم و دموکراسی و آزادی را برای همه ببریم.
خانم رجوی، شما امید آیندهٴ ایران هستید. میخواهم از جانب تمام دوستانتان در آمریکا و سراسر جهان از شما تشکر کنم. بهخاطر رهبری و شجاعتتان از شما تشکر میکنیم. ما با شما هستیم خانم رجوی، متشکرم.