نیروهای تحتامر مالکی از طواف حرم امام حسین قبل از خاکسپاری ممانعت کردهاند.
سرانجام پس از 328روز، پیکر مجاهد خلق بردیا امیر مستوفیان که در یک اقدام ضدانسانی و ضداسلامی توسط کمیته سرکوب اشرف در نخستویزی عراق در هماهنگی با سفارت رژیم آخوندی در بغداد بهگروگانگرفتهشده بود روز دوشنبه 23بهمن در کربلا به خاک سپرده شد.
دژخیم صادق محمد کاظم حقد و کین خود را حتی در مراسم تدفین او نیز پنهان نکرد و بهرغم تماسهای متعدد و کشاکش بسیار از طواف پیکر بردیا در حرم امام حسین که از آداب و رسوم همه شیعیان قبل از خاکسپاری در کربلا است، جلوگیری کرد.
مهندس بردیا امیرمستوفیان یک فرد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو بود که در سال 1383 از سوی دولت آمریکا به او کارت شخص حفاظتشده و کارت شناسایی داده شده بود. او جزو سومین گروه از مجاهدان اشرف بود که مارتین کوبلر برای خوشخدمتی به رژیم آخوندی و مالکی، انتقال آنها به لیبرتی را با اصرار و عجله در شب نوروز 1391 تحمیل کرد. این گروه صبح اول فروردین ساعتی قبل از تحویل سال به لیبرتی رسید، این جابهجایی اجباری و ضدانسانی پس از 48ساعت بازرسی فشرده همراه با اذیت و آزار و اهانت بسیار توسط جنایتکارانی مانند سرگرد احمد خزیر و سروان احمد عذاب از آمران و عاملان دو قتلعام سالهای 88 و 90 صورت گرفت. بردیا ساعتی پس از ورود به لیبرتی جان سپرد. پزشک عراقی علت مرگ را ایست قلبی ناشی از بیخوابی و خستگی مفرط تشخیص داد. اگر فشارهای مارتین کوبلر نبود و یکی دو روز فرصت میداد چنین حادثهای هرگز اتفاق نمیافتاد.
کمیته سرکوب اشرف در یک توطئه کثیف به دستور سفارت رژیم، به بهانه اینکه بردیا در عراق فامیل درجه یک ندارد از تحویل جسد برای خاکسپاری جلوگیری کرد، در حالیکه پیش از این اجساد تمامی درگذشتگان و شهیدان مجاهدین به مشاور حقوقی ساکنان در اشرف تحویل میشد. این شیوه جدیدی برای شکنجه روانی ساکنان لیبرتی در تعارض آشکار با معیارهای انسانی و اسلامی و نقض جدی اعلامیه جهانی حقوقبشر و کنوانسیون چهارم ژنو و دیگر قوانین بینالمللی بود. بهدنبال آن آقای طهمورث مستوفیان برادر بردیا که مقیم آلمان است، برای گرفتن ویزا بهمنظور سفر به عراق و تحویلگیری پیکر شهید به سفارت عراق مراجعه کرد، اما مأموران عراقی همین که فهمیدند او برادر بردیا است وی را به سفارت راه ندادند، او در چهارم اردیبهشت به یکی از ساکنان بهطور رسمی وکالت داد تا پیکر بردیا را تحویل گرفته و خاکسپاری کند، سپس بار دیگر همراه وکیل آلمانی خود برای تأیید وکالت نامه به سفارت عراق مراجعه کرد ولی این بار هم نه او و نه وکیلش را به سفارت راه ندادند. آقای مستوفیان ناگزیر به وکلای عراقی برای تحویلگیری جسد وکالت داد، به این منظور وکلای عراقی 35 بار و نماینده ساکنان 20 بار به دادگاه تحقیق کرخ بغداد مراجعه کردند تا برای تحویلگیری جسد موافقت بگیرند، اما هیچ نتیجهیی نگرفتند. علاوه بر این یک نماینده ساکنان 20 بار به مرکز پلیس العامریه در بغداد که لیبرتی در حوزه آن قرار دارد مراجعه کرد و باز هم نتیجهیی نگرفت. در مجموع از سوم فروردین 91 تا هفدهم بهمن 91 نمایندگان ساکنان در 50 ملاقات با نماینده دولت عراق و افسران عراقی که بیشتر آنها در حضور نمایندگان و ناظران یونامی صورت گرفت، خواستار تحویلگیری جسد و خاکسپاری بردیا شدند، حتی بارها مطرح کردند مسأله اصلی خاکسپاری پیکر بردیا است و مهم نیست که چه کسی جسد را تحویل بگیرد، این موضوع در یازده ماه گذشته روزانه یکی از موضوعات ثابت تماسها و ارتباطات و ملاقاتهای ساکنان با مقامات یونامی و سفارت آمریکا در بغداد بود اما یونامی در تمام این مدت بهرغم درخواستهای مکرر نمایندگان ساکنان از هر گونه اقدام جدی در این رابطه و حتی از محکوم کردن این اقدام ضدانسانی خودداری کرد، ساکنان لیبرتی و نمایندگان و مشاوران حقوقی آنها، برادر بردیا، وکلای بینالمللی و همچنین وکلای عراقی و عرب، در 300 نامه به مقامات آمریکایی و عراقی و مللمتحد خواستار اقدام عاجل آنها شدند، علاوه بر این شورای ملی مقاومت، گروههای پارلمانی، شخصیتهای برجسته سیاسی، وکلا و پارلمانترهای عراقی و عرب در دهها اطلاعیه، بیانیه و مقاله خواستار خاکسپاری بردیا گردیدند. مسئول حقوقبشر حزب سوسیالدموکرات آلمان و پارلمانترهای آلمانی نیز در نامههای متعدد به رئیسجمهور، صدراعظم، وزیر خارجه و دیگر مقامات آلمانی خواهان مداخله دولت این کشور برای حل این مسأله شدند. با این همه تحویل گرفتن و به خاک سپردن نخستین شهید لیبرتی 328روز به درازا کشید این یک عمل بهغایت ضدانسانی برخلاف سنن اسلامی و یک شکنجه بیسابقه روانی برای دوستان و همرزمان او بود، چیزی که تنها از شقاوت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و عوامل آن در عراق ناشی میشود و شایان محکومیت تاریخی است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
24بهمن 1391 ـ 12فوریه2013.