728 x 90

گفته و نا گفته ها,

از میان رسانه‌های رژیم - ۹آبان ۹۱ - عواقب ماجراجوییهای اتمی

-

گفته‌ها و ناگفته‌ها - رسانه‌های رژیم
گفته‌ها و ناگفته‌ها - رسانه‌های رژیم
 
روزنامه حکومتی ابتکار: ایران از ابتدا باید با آمریکا توافق می‌کرد
در روزهای گذشته «لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه گفت که ایران در مسیر دستیابی به توانایی ساخت سلاح هسته‌یی تا نیمه سال 2013 است و هشدار داد که نباید به ایران اجازه دستیابی به ساخت سلاح هسته‌یی داده شود. این در حالی است که اخیراً روزنامه‌های غربی اخباری از مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا منتشر کرده‌اند. در مورد دلیل همزمانی این دو موضوع و موضع اروپا به‌خصوص فرانسه در قبال روابط ایران و آمریکا و احتمال توافق ایران و آمریکا دیپلوماسی ایرانی گفت وگویی با دکتر احمد نقیب زاده، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اروپا انجام داده است که در زیر می‌خوانید:
تحلیلی وجود دارد که اروپا همواره از نزاع ایران و آمریکا سود برده است. تا چه اندازه این تحلیل از نظر شما درست است؟ آیا این می‌تواند به این معنی باشد که در حال حاضر آمریکا با توافق دوجانبه ایران و آمریکا مخالف باشد؟ آیا می‌توان سخنان اخیر وزیر خارجه فرانسه را در این راستا ارزیابی کرد؟
به نظر من این تحلیل نادرست است. اروپا هیچ‌گاه خواهان تیرگی روابط ایران و آمریکا نبوده است. تنها چیزی که نشانه‌هایی از آن به چشم خورده است این است که فرانسه از مواضع معتدل استقلال خواهانه ایران در برابر آمریکا این امید را در دل می‌پروراند که بتواند از طریق ایران به آرزوی دیرینه خود نزدیکتر شده و نقشی پررنگ‌تر در خاورمیانه ایفا کند. تیرگی روابط ایران و آمریکا نه تنها سودی برای اروپاییان دربر نداشت بلکه ضررهای اقتصادی و تجاری زیادی هم نصیب آنها کرد. سخنان اخیر لوران فابیوس را باید در ارکستر غربی ارزیابی کرد. یعنی وقتی اندکی نرمش به چشم می‌خورد هم‌پیمانان دیگر باید به ایران یادآور شوند که دچار امیدهای واهی نشود زیرا غرب هم‌چنان در مواضع خود جدی است. خط قرمز غربیها هم که بارها به اطلاع ایرانیها رسیده است. به نظر نمی‌رسد تفاوتی بین مواضع آمریکا و اروپا وجود داشته باشد. برخلاف ظواهر هر دو در مورد حقوق‌بشر جدی نیستند و فقط به‌عنوان ابزار فشار به آن نگاه می‌کنند. اگر در ظاهر سر و صدای بیشتری از اروپا در مورد مسائل حقوق‌بشری شنیده می‌شود بیشتر مربوط به نهادهای مدنی و گروه‌های فعالی است که در اروپا وجود دارند؛ یا افراد متشخص بیشتری در اروپا مسأله حقوق‌بشر را جدی می‌گیرند؛ نه این‌که دولتهای اروپا نگران حقوق‌بشر باشند.
در دوران اصلاحات طرف مذاکره ایران سه کشور اروپایی بودند و پس از آن به 1+5 تغییر یافت. به نظر شما تا چه اندازه این تغییر به سود ایران بوده است؟
ایران فکر می‌کرد که هرچه طرفهای مذاکره‌کننده بیشتر باشند امکان بروز اختلاف نظر هم بین آنها بیشتر می‌شود. برعکس غربی‌ها هم فکر می‌کردند هرچه متحدان بیشتری داشته باشند از وزنه سیاسی بیشتری هم برخوردار می‌شوند. بنابراین خواست و نقش هر دو طرف به یک اندازه بود اما از دو منظر متفاوت.
در حال حاضر اگر ایران به جای 1+5 با آمریکا مذاکره کند تا چه اندازه به سود ایران است؟ آیا توافق با آمریکا می‌تواند مشکلات ایران با جامعه جهانی را حل کند؟
به نظر من راه‌حل مسأله بین‌المللی ایران از همان اول در توافق با آمریکا بود. ما با اروپا که مسأله‌ای نداشتیم. این دیپلوماسی آمریکا بود که آنها را متقاعد کرد که باید با آمریکا همراهی بیشتری صورت دهند. الآن مسأله ایران شباهت زیادی به بحران 1962 کوبا پیدا کرده است. در آن زمان خطر جنگ اتمی باعث شد آمریکا و شوروی به مذاکره مستقیم بپردازند و حتی یک خط تلفن هم بین دو کاخ کرملین و کاخ سفید برقرار شد که آمریکاییها به آن تلفن سرخ می‌گفتند. همین مذاکرات مستقیم هم باعث حل مسأله شد و خطر جنگ رفع گردید. خوب در آن زمان دو تفسیر به‌عمل می‌آمد که یکی آمریکا را برنده می‌دانست و می‌گفت تهدید آمریکا باعث عقب‌نشینی شوروی شد و دیگری شوروی را برنده می‌دانست که به نظر ما هم تفسیری درست‌تر بود. زیرا آمریکای متکبر مجبور شد شوروی را به‌عنوان همتای خود بپذیرد و حق و حقوق آن را در جهان به‌رسمیت بشناسد و سلطه آن را بر کوبا هم بپذیرد. حالا نیز اگر چنین مذاکره‌ای بین ایران و آمریکا صورت بگیرد از هم‌اکنون من به‌عنوان یک ایرانی برخود می‌بالم که کشورم بعد از سی سال تلاش و مقاومت توانست به‌عنوان همتای آمریکا بر سر میز مذاکره بنشیند.
در حالی‌که سی و پنج سال پیش ما جزو اقمار آمریکا محسوب می‌شدیم. درست مثل رعیتی که با ارباب سابق خود بر سر یک سفره بنشیند. آیا ارباب برنده است یا رعیت سابق؟ اما بدبینی خود را هم پنهان نمی‌دارم که اگر چنین مذاکراتی صورت بگیرد ولی به توافقی نینجآمد بی‌هر گونه شک و شبهه‌ای جنگ بین دو طرف قطعی خواهد بود و بازنده هم کسی است که از قدرت کمتری برخوردار است. در این صورت برخلاف آنچه بعضی‌ها می‌پندارند کشور ما سی سال به عقب رانده خواهد شد، زیربناهایش از بین خواهد رفت و هرآنچه طی سی سال با خون دل فراهم شده برباد خواهد رفت. سپس ایرانیان باید منتظر کرزای نوع ایرانی باشند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b834f141-3b24-4b44-969a-c3f5b4e533ff"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات