پاسدار احمدینژاد در نامهیی به آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه رژیم وی را بهدلیل اینکه گفته بود بازدید از زندان به مصلحت نیست مورد حمله قرار داد و نوشت: چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمیدانید.
در قسمتی از این نامه آمده است:
پاسخ مورخه ۳۰/۷/۹۱ جنابعالی که با مهر خیلی محرمانه ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضاییه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر میگردم:
اینجانب بر اساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشتهام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر دادهام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نمودهام. …
در نامه خود فرمودهاید که رئیسجمهوری قبل از برنامهریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه-قضاییه اجازه بگیرد. دو بار هم تأکید کردهاید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمیباشد و یک بار هم فرمودهاید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضاییه در اجرای وظایف قانونی رئیسجمهوری پیشبینی نشده است. چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمیدانید. اگر این نگاه بر کل فعالیتهای قوه قضاییه حاکم باشد آیا نمیشود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضاییه متوقف شده و یا نادیده انگاشته میشود. متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کردهاید که وجود هیأت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضاییه درباره مطبوعات و رسانهها با همین نگاه انجام میگیرد.
در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاستجمهوری سرکشی انجام میشود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرمودهاید:
اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی میتوانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.
ثانیاً آیا بهعنوان رئیس قوه قضاییه میتوانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمائید.
ثالثاً مگر بناست قوه قضاییه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند. رابعاً آیا جنابعالی برنامههای کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی میدانید. خامساً بهراحتی به اینجانب اتهام حمایت از مجرم زدهاید. گر چه اینجانب حکم علیه جوانفکر را بر خلاف عدالت میدانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. بهعلاوه شما از کجا میدانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است. در حالیکه جنابعالی به آسانی به رئیسجمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام میزنید آیا میتوان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. … .
در قسمتی از این نامه آمده است:
پاسخ مورخه ۳۰/۷/۹۱ جنابعالی که با مهر خیلی محرمانه ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضاییه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر میگردم:
اینجانب بر اساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشتهام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر دادهام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نمودهام. …
در نامه خود فرمودهاید که رئیسجمهوری قبل از برنامهریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه-قضاییه اجازه بگیرد. دو بار هم تأکید کردهاید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمیباشد و یک بار هم فرمودهاید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحت اندیشی قوه قضاییه در اجرای وظایف قانونی رئیسجمهوری پیشبینی نشده است. چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمیدانید. اگر این نگاه بر کل فعالیتهای قوه قضاییه حاکم باشد آیا نمیشود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضاییه متوقف شده و یا نادیده انگاشته میشود. متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کردهاید که وجود هیأت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضاییه درباره مطبوعات و رسانهها با همین نگاه انجام میگیرد.
در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاستجمهوری سرکشی انجام میشود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرمودهاید:
اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی میتوانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.
ثانیاً آیا بهعنوان رئیس قوه قضاییه میتوانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمائید.
ثالثاً مگر بناست قوه قضاییه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند. رابعاً آیا جنابعالی برنامههای کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی میدانید. خامساً بهراحتی به اینجانب اتهام حمایت از مجرم زدهاید. گر چه اینجانب حکم علیه جوانفکر را بر خلاف عدالت میدانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. بهعلاوه شما از کجا میدانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است. در حالیکه جنابعالی به آسانی به رئیسجمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام میزنید آیا میتوان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. … .