زندانی سیاسی مقاوم، منصور رادپور هوادار صدیق مجاهدین، بر اثر فشارها و محدودیتهای وحشیانه در سیاهچال گوهردشت و جلوگیری دژخیمان خامنهای از معالجات ضروری پزشکی جان باخت و بهشهادت رسید.
گزارشها حاکی است که عصر دوشنبه اول خرداد، حال منصور رادپور در زندان گوهردشت کرج رو به وخامت گذاشت و دژخیمان از هر اقدامی برای درمان او امتناع کردند و در نتیجه در ساعت 5بعدازظهر، آخرین بارقههای حیاتش در اثر محرومیت عمدی از درمان ضروری، و فشارهای بیوقفه دژخیمان خامنهای، خاموش شد و به جاودانه فروغهای آزادی مردم ایران پیوست.
بنا به همین گزارشها، پزشک زندان علت شهادت این مجاهد صدیق را سکته مغزی ناشی از فشار عصبی تشخیص داده است.
وی در هنگام شهادت 44سال داشت
مجاهد صدیق منصور رادپور هم چون بسیاری از جوانان انقلابی و هوادارن مجاهدین که در سالهای گذشته به اشرف سفر میکردند، در بهمن ماه 85 به اشرف سفر کرد و چند ماه بعد در روز 27اردیبهشت ۱۳۸۶ بهخاطر فیلمبرداری از حرکت اعتراضی کارگران در جاده چالوس-کرج دستگیر و به خانههای امن وزارت اطلاعات منتقل شد و تحت آزار قرار گرفت.
بیدادگاه رژیم آخوندی او را در یک محاکمه نمایشی چند دقیقهای، به جرم تبلیغ علیه نظام و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، به سه سال حبس محکوم کرد. عوامل اطلاعات رژیم، بار دیگر با پروندهسازی دوران حبس او را به هشت سال افزایش دادند.
مجاهد شهید منصور رادپور در تمامی 5سال گذشته در بدترین شرایط و در مخوفترین زندانها از جمله خانههای امن وزارت اطلاعات، بند اطلاعات سپاه در گوهردشت ، بند یک گوهردشت موسوم به زندان آخر خطیها، سلولهای انفرادی این بند، موسوم به سگدونی، سالن 12 بند 4 گوهردشت موسوم به قتلگاه زندانیان سیاسی که زندانیان در آن دچار مرگ تدریجی میشوند، بهسر برد. او طی سالیان بارها در یورشهای مزدوران رژیم به بندهای زندانیان مقاوم مورد ضرب و جرح و تحقیر و توهین قرار گرفت و از نیازهای ابتدایی روزمره محروم بود.
منصور رادپور، همواره پیشقدم دفاع از دیگر زندانیان بود و بارها در اعتراض به شرایط دهشتناک زندان دست به اعتصابغذا زد. دژخیمان که از او کینه عمیقی به دل داشتند، برای در هم شکستن و گرفتن اعترافها اجباری، بارها او را تحت شکنجه قرار دادند. اما او نیز هم چون مجاهدان پایدار و صدیق اشرفی و قهرمانانی مانند مهدی فتحی و بردیا مستوفینیا که در اشرف و لیبرتی جان باختند، هرگز در برابر دژخیمان و مأموران شقاوتپیشه استبداد مذهبی سرخم نکرد.
مجاهد صدیق منصور رادپور در اثر شکنجه و شرایط سخت زندان از بیماریهای مختلف از جمله ناراحتی کلیه، خونریزی معده و ناراحتیهای ریوی و شکستگی کتف و دندهها رنج میبرد. دژخیمان نه تنها از رسیدگی درمانی به او خودداری میکردند، بلکه آشکارا به او و دیگر زندانیان میگفتند ما شما را اینجا آوردهایم که زجرکشتان کنیم. طی چند هفته گذشته، در حالیکه وضعیت جسمی وی بهشدت بحرانی شده بود و بهرغم تهوع و دردهای شدید داخلی مزدوران نه تنها اجازه انتقال وی به بیمارستان را ندادند بلکه از بستری کردن وی در بهداری زندان نیز خودداری کردند و سرانجام روز اول خرداد در حالیکه سراسر بدنش، سیاه شده بود، بهشهادت رسید.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران با صدور اطلاعیهیی، جامعه جهانی را به تحقیق فوری درباره جان باختن منصور رادپور و اقدام عاجل برای مقابله با شکنجه و زجرکش کردن زندانیان سیاسی توسط آخوندی فراخواند و اعلام کرد: مقاومت ایران از مراجع بینالمللی و ارگانهای حقوقبشری، بهویژه کمیسر عالی حقوقبشر و گزارشگر ویژه حقوقبشر درباره ایران میخواهد با اعزام یک هیأت حقیقتیاب وضعیت زندانیان سیاسی و بهخصوص نحوه شهادت منصور رادپور را مورد رسیدگی و تحقیق قراردهند.
گزارشها حاکی است که عصر دوشنبه اول خرداد، حال منصور رادپور در زندان گوهردشت کرج رو به وخامت گذاشت و دژخیمان از هر اقدامی برای درمان او امتناع کردند و در نتیجه در ساعت 5بعدازظهر، آخرین بارقههای حیاتش در اثر محرومیت عمدی از درمان ضروری، و فشارهای بیوقفه دژخیمان خامنهای، خاموش شد و به جاودانه فروغهای آزادی مردم ایران پیوست.
بنا به همین گزارشها، پزشک زندان علت شهادت این مجاهد صدیق را سکته مغزی ناشی از فشار عصبی تشخیص داده است.
وی در هنگام شهادت 44سال داشت
مجاهد صدیق منصور رادپور هم چون بسیاری از جوانان انقلابی و هوادارن مجاهدین که در سالهای گذشته به اشرف سفر میکردند، در بهمن ماه 85 به اشرف سفر کرد و چند ماه بعد در روز 27اردیبهشت ۱۳۸۶ بهخاطر فیلمبرداری از حرکت اعتراضی کارگران در جاده چالوس-کرج دستگیر و به خانههای امن وزارت اطلاعات منتقل شد و تحت آزار قرار گرفت.
بیدادگاه رژیم آخوندی او را در یک محاکمه نمایشی چند دقیقهای، به جرم تبلیغ علیه نظام و هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران، به سه سال حبس محکوم کرد. عوامل اطلاعات رژیم، بار دیگر با پروندهسازی دوران حبس او را به هشت سال افزایش دادند.
مجاهد شهید منصور رادپور در تمامی 5سال گذشته در بدترین شرایط و در مخوفترین زندانها از جمله خانههای امن وزارت اطلاعات، بند اطلاعات سپاه در گوهردشت ، بند یک گوهردشت موسوم به زندان آخر خطیها، سلولهای انفرادی این بند، موسوم به سگدونی، سالن 12 بند 4 گوهردشت موسوم به قتلگاه زندانیان سیاسی که زندانیان در آن دچار مرگ تدریجی میشوند، بهسر برد. او طی سالیان بارها در یورشهای مزدوران رژیم به بندهای زندانیان مقاوم مورد ضرب و جرح و تحقیر و توهین قرار گرفت و از نیازهای ابتدایی روزمره محروم بود.
منصور رادپور، همواره پیشقدم دفاع از دیگر زندانیان بود و بارها در اعتراض به شرایط دهشتناک زندان دست به اعتصابغذا زد. دژخیمان که از او کینه عمیقی به دل داشتند، برای در هم شکستن و گرفتن اعترافها اجباری، بارها او را تحت شکنجه قرار دادند. اما او نیز هم چون مجاهدان پایدار و صدیق اشرفی و قهرمانانی مانند مهدی فتحی و بردیا مستوفینیا که در اشرف و لیبرتی جان باختند، هرگز در برابر دژخیمان و مأموران شقاوتپیشه استبداد مذهبی سرخم نکرد.
مجاهد صدیق منصور رادپور در اثر شکنجه و شرایط سخت زندان از بیماریهای مختلف از جمله ناراحتی کلیه، خونریزی معده و ناراحتیهای ریوی و شکستگی کتف و دندهها رنج میبرد. دژخیمان نه تنها از رسیدگی درمانی به او خودداری میکردند، بلکه آشکارا به او و دیگر زندانیان میگفتند ما شما را اینجا آوردهایم که زجرکشتان کنیم. طی چند هفته گذشته، در حالیکه وضعیت جسمی وی بهشدت بحرانی شده بود و بهرغم تهوع و دردهای شدید داخلی مزدوران نه تنها اجازه انتقال وی به بیمارستان را ندادند بلکه از بستری کردن وی در بهداری زندان نیز خودداری کردند و سرانجام روز اول خرداد در حالیکه سراسر بدنش، سیاه شده بود، بهشهادت رسید.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران با صدور اطلاعیهیی، جامعه جهانی را به تحقیق فوری درباره جان باختن منصور رادپور و اقدام عاجل برای مقابله با شکنجه و زجرکش کردن زندانیان سیاسی توسط آخوندی فراخواند و اعلام کرد: مقاومت ایران از مراجع بینالمللی و ارگانهای حقوقبشری، بهویژه کمیسر عالی حقوقبشر و گزارشگر ویژه حقوقبشر درباره ایران میخواهد با اعزام یک هیأت حقیقتیاب وضعیت زندانیان سیاسی و بهخصوص نحوه شهادت منصور رادپور را مورد رسیدگی و تحقیق قراردهند.