728 x 90

-

۳۰شهریور۹۰ - کنفرانس در مقر سازمان‌ ملل - حفاظت اشرف و التزامات ملل‌متحد با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

-

میشل ژولی دبیرکل بنیاد میتران
میشل ژولی دبیرکل بنیاد میتران
ژنو-21سپتامبر۲۰۱۱ (30شهریور90)

میشل ژولی، دبیرکل بنیاد دانیل‌میتران
خانمها و آقایان!
به‌عنوان دبیرکل بنیاد فرانسه ـ آزادی دانیل میتران به شما در این کنفرانس خوش‌آمد می‌گویم.
می‌خواهم به‌طور خاص از مهمان ویژه‌مان خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت تشکر کنم. ایشان برای دفاع از اشرف، به‌دعوت ما برای سفر به ژنو پاسخ‌ دادند.
در ابتدا می‌خواستم در مورد حضور دو شخصیت اروپایی که همیشه در صف مقدم کارزار گسترده بین‌المللی برای دفاع از اشرف هستند و با وجود برنامه بسیار سنگین‌شان در پارلمان اروپا به‌این پنل پیوستند، تأکید کنم: آقای آلخو ویدال کوآدراس و آقای استرون استیونسون.
همان‌طور که می‌دانید کمپ اشرف نزدیک به ۳۴۰۰عضو اپوزیسیون اصلی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای داده است. امنیت و حفاظت جسمانی ساکنان این کمپ از دغدغه‌های خاطر «فرانس‌لیبرته» بنیاد دانیل‌میتران است که از چندین سال پیش تا‌کنون در آن با مقاومت ایران سهیم بوده است. در واقع، خانم میتران نخستین شخصیتی بود که پس از کشتار ژوئیه ۲۰۰۹ اشرف به ژنو رفت و شخصاً با خانم ناوی پیلای کمیسر عالی ملاقات کرد تا نگرانیهای عمیق خود را در مورد احتمال قوی حملات خونین دیگر علیه اشرف در میان بگذارد.
همه ما می‌دانیم که رژیم ایران به‌شدت از عواقب و بازتابهای بهار عرب نگران است. این امر در مورد دولت عراق به‌ریاست نوری مالکی نیز که سرنوشت خود را به سرنوشت استبداد دینی حاکم بر ایران گره زده، صادق است. به‌همین‌دلیل است که بر بستن کمپ‌اشرف تا پایان سال جاری به هر وسیله ممکن اصرار می‌ورزد.
محاصره پزشکی که از 8آوریل به‌قیمت از دست رفتن جان 11تن با جراحتهای شدید انجامیده، شکنجه روانی با استفاده از 300بلندگوی قوی، ممانعت از ورود سوخت و استقرار وسایل ایجاد اختلال در مخابرات و ارتباطات در نزدیکی کمپ، همگی از علائم هشداردهنده است.
بیانیه اخیر کمیساریای عالی که حق برخورداری از حفاظت و یک استاتو را برای ساکنان اشرف، به‌رسمیت می‌شناسد، پیشرفتی قابل ملاحظه به‌شمار می‌رود، اما هنوز یک تضمین کافی نیست.
لذا استقرار یک تیم دائم ناظران یونامی در اشرف و گشودن یک پرونده تحقیق بی‌طرفانه و شفاف از سوی دفتر کمیساریای عالی حقوق‌بشر که ما سه سال پیش درخواست کرده بودیم، اقداماتی اکیداً ضروری هستند.
پیش‌از سپردن رشته کلام به سخنرانان، مایلم متنی را که خانم دانیل‌میتران چندروز پیش در بیمارستان تهیه کرده برای حضار بخوانم.
عنوان متن نوشته او «حصارهای اشرف» است:
«در دوران اشغال فرانسه از سوی نازیها، ما هزاران جوان سرکوب‌شده، اسیر و خاموش بودیم که رؤیایمان ساختن آینده‌یی بود در یک اروپای بدون مرز که در آن هرکس برحسب فرهنگ و زبان خود و در عین وفاداری و دلبستگی به سرزمین زادگاهش جایگاه حقه خویش را بیابد.
ما را در آن زمان تروریست می‌نامیدند. در همین دوران بود که من درک کردم که تنگ‌ترین و سخت و سیاه‌ترین حصارها، دیوارهای بتونی، سنگی یا آهنین زندانها نیست بلکه حصارهایی است که یک دیکتاتوری ما را به حمل آن در خودمان مجبور می‌کند، حصارهای تحقیر، وادادگی و فرسودگی، حصارهایی تحمیلی تا آنجا که همه‌چیزمان و حتی هویتمان را نفی کنیم.
برای اشرف همه‌گونه حصارهای تازه مجازی یا نامریی اختراع کرده‌اند. ابتدا حصار فراموشی، سپس حصار دروغ، بعد سکوت و بعد حصار ممنوعیت غذایی و بهداشتی. و نهایتاً حصارهای صوتی و دکلهای شنود و اخلال الکترونیک.
پیشرفتهای تکنولوژیک همواره قوه تخیل دژخیمان را تحریک کرده است. کشتن و زجرکش‌ کردن، رها کردن مجروحان و ربودن گروگانهای بی‌گناه و بی‌دفاع.
چنین است که تصور می‌کنند می‌توانند به مقاومت یک خلق پایان دهند. اما در اشرف، امید به‌فوریت بازمی‌گردد زیرا به‌رغم دیوارها و حصارها، تک‌تک آنان می‌دانند که هزاران‌تن از برادران و خواهران پناهنده‌شان در چهارگوشه جهان در این امید سهیم هستند و شما، مریم رجوی عزیز، اینجا آن امید را نمایندگی می‌کنید.
پس انرژی همراه با عشق به زندگی و رؤیای جهانی عادلانه که در آن صلح و امنیت برای تک‌تک افراد تضمین شده باشد، بازمی‌گردد و آیا مضمون اصلی گردهمایی امروز ما چیزی جز این است؟
در یک کمپ مسأله زنده‌ماندن به‌خاطر خود مطرح نیست، بلکه برای دیگران زیستن است. این مشابه فداکاری روزمره مادران است. ما همه این الگوی زیبا را که شقایق کوچولو در نامه‌اش به خانم پیلای تصویر کرده می‌شناسیم.
و این است وجه تمایز دژخیم از قربانی، و زندانبان از زندانی: این آینده را تدارک می‌بیند در حالی‌که آن تلاش می‌کند حال را نابود کند. تدارک آینده، دوستان عزیز و نازنین اشرفی من، به بهای فداکاری شما به‌دست می‌آید، اما تنها این نیست: همه باید الگویی را که شما برای تمام ستم‌دیدگان ترسیم می‌کنید و پیام امیدی که با خونتان خطاب به بشریت می‌نویسید همواره مدّنظر داشته باشند.
متشکرم.

رشته سخن را به خانم مریم رجوی می‌سپارم.
سخنرانی مریم رجوی
خانمها آقایان! آقای رئیس
با تشکر از همه شما،
لحظه خطیری است که اینجا باشم، به‌خصوص پس‌از دستاوردهای مقاومت ایران که بدون حمایت شما امکان‌پذیر نبود.
از آنجا که در ساختمان ملل‌متحد هستیم؛ اجازه بدهید به‌یاد بیاوریم ارزشهایی که این مکان نمایندگی می‌کند:
امید یک جهان برای حراست از حقوق‌بشر، صلح، دموکراسی و جلوگیری از نسل‌کشی.
جایی‌که از 66سال پیش باهدف حفاظت از آرزوهای مردمی تأسیس شد که نیازمند امنیت و کرامت هستند و صدای کسانی‌که شنیده نمی‌شوند.
سؤال این است که با گسترش بهار عرب مردم منطقه، مسئولیت سازمان ملل‌متحد چیست؟
موضوع بحث من طرح این سؤال حیاتی است که چرا سازمان‌ملل‌متحد در ایفای مسئولیت اخلاقی و تاریخی خود در این چالشها، تعلل می‌کند؟
اما قبل از پاسخ‌دادن به‌این موضوعات، مایلم از سازمانهای برگزار کننده‌ این اجلاس و توجه آنان به حقوق‌بشر ایران و موضوع مهم اشرف سپاسگزاری کنم.
همچنین مایلم قدردانی خودم را از خانم میتران به‌عنوان بانوی اول بزرگ حقوق‌بشر که همواره پیشتاز دفاع از مردم و ساکنان اشرف بوده است، ابراز نمایم.
مقاومت ایران به دموکراسی، حقوق‌بشر و صلح و حق پناهندگی احترام زیادی می‌گذارد.
به‌روشنی، دلیل وجود سازمان‌ملل‌متحد، حراست از این ارزشهاست.
بیش‌از 120هزار تن از اعضای این مقاومت برای حفاظت از همین ارزشها توسط فاشیسم مذهبی، جان‌ باختند. و من یک آرزو دارم که روزی در وطنمان ایران، آزادی و دموکراسی و برابری و صلح و همزیستی برقرار شود، سرزمینی که در آن حاکمیت قانون، احترام به حقوق‌بشر و قانون بین‌المللی حاکم باشد.
یکشنبه گذشته، ملاها 23تن را تنها در یک‌روز اعدام کردند.
ظرف هشت‌ ماه، 490تن اعدام شده‌اند.
اعتراضات به‌طور خشونت‌باری سرکوب می‌شوند.
اخیراً صدهاتن به‌خاطر شرکت در اعتراضات مردمی ارومیه و تبریز در شمال‌غرب ایران، دستگیر شده‌اند.
زندانیان، به‌ویژه زندانیانی که اعضای خانواده‌شان ساکنان اشرف هستند، مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند و تا حد مرگ شکنجه می‌شوند.
با درنظرگرفتن همه این موارد، جای تأسف است که در اجلاس اخیر شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد، کمیسر عالی حقوق‌بشر خانم ناوی‌پیلای، اشاره‌یی به موضوع نقض فاحش حقوق‌بشر در ایران نکرد.
تغییر اوضاع در خاورمیانه، سرنگونی دیکتاتورها، به‌وضوح خامنه‌ای را به‌این باور رسانده که باید سریعاً به سلاح اتمی دست یابد و موضع خود را در عراق، محکم کند.
هدف اصلی او سرکوب قیامها در ایران است که اشرف در کانون آن قرار دارد.
کمپ‌اشرف نقطه امید برای مردم ایران است و نمی‌تواند از قیامهای مردم ایران جدا شود.
پس‌ از هر قیام در ایران، ملاها به اشرف حمله می‌کنند. ماه گذشته پروفسور ژان زیگلر، نایب‌رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد در همین‌جا گفت اشرف کانون تشعشع ارزشهای دموکراتیک است و مستمراً مشروعیت رژیم ملاها را از بین می‌برد.
بنابراین، توطئه برای انهدام اشرف در ضدانسانی‌ترین شکل خود ادامه می‌یابد.
بیانیه کمیساریای عالی پناهندگی به تاریخ 13سپتامبر درباره موقعیت حقوقی ساکنان اشرف، بر مسئولیت ملل‌متحد، هیأت مساعدت سازمان‌ملل در عراق (یونامی) و کمیسر عالی حقوق‌بشر خانم پیلای تأکید می‌کند.
کمیساریای عالی پناهندگان، ساکنان اشرف را پناهجو اعلام کرده است. کمیساریا تصریح می‌کند «قانون بین‌الملل ایجاب می‌کند که آنها باید قادر باشند از حفاظت بنیادین امنیت و رفاه برخوردار باشند».
به‌علاوه، از دولت عراق می‌خواهد که ضرب‌الاجلش را برای بستن اشرف تمدید کند. این یک قدم بسیار لازم اما ناکافی است.
با درنظرگرفتن عدم حاکمیت قانون و عدم احترام به حقوق بین‌الملل توسط دولت فعلی عراق، وظیفه مقدم و مسئولیت جامعه بین‌المللی است که از این نیازها در عمل حراست کند:
نخست، ضروری است که دبیرکل ملل‌متحد و یونامی به اقدامات عملی برای تضمین شناسایی بین‌المللی حفاظت اشرف دست بزنند. این از طریق دستورالعمل دبیرکل حاصل می‌شود.
اعلام اشرف به‌عنوان یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت دائمی ملل‌متحد ضروری است
وی همچنین باید دستور استقرار ناظران ملل‌متحد در اشرف را صادرکند.
اگر تیم ناظران ملل‌متحد پس‌از ژوئیه ۲۰۱۰ اشرف را ترک نکرده بود، کشتار 8آوریل واقع نمی‌شد.
دوم، کمیساریای عالی پناهندگی برای ممانعت از حملات رژیم ایران و عوامل دست‌نشانده آن در عراق، موقعیت پناهندگی سیاسی همه ساکنان اشرف را به‌طور کامل به‌رسمیت بشناسد.
سوم، ایالات‌متحده باید در تأمین و تحقق حقوق و حفاظتهای تأکید شده در بیانیه کمیساریا مشارکت کند. مشخصاً آمریکا باید از نقض حقوق ساکنان اشرف توسط دولت عراق ممانعت کند. و در عین‌ حال الزامات حفاظتی را برای انجام مأموریت هیأت ناظران ملل‌متحد، تأمین کند.
همچنین می‌خواهم به دولت سوئیس به‌عنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو فراخوان بدهم تا به اقدامات عاجل جهت تضمین حفاظت ساکنان اشرف دست بزند.
درانتها، مایلم چند موضوع را که از زمان کشتار 8آوریل حل‌وفصل نشده است، با کمیساریای عالی حقوق‌بشر طرح کنم.
اگر تحقیقات مربوط به کشتار 8آوریل که توسط خانم پیلای مورد تأکید قرار گرفته، تاکنون انجام شده بود، اکثر فشارهای ضدانسانی علیه ساکنان اشرف امروز صورت نمی‌گرفت.
ـ استفاده از 300بلندگو برای شکنجه روانی ساکنان اشرف
ـ احداث ایستگاه شنود و پارازیت و کنترل در اطراف کمپ‌اشرف
ـ محروم‌ کردن مجروحان و بیماران از نیازهای درمانی
و بسیاری دیگر از این موارد، آیا اینها نقض اساسی حقوق‌بشر نیست؟
ضرب‌الاجل بستن کمپ‌اشرف پایان سال ۲۰۱۱ هشداری است برای کشتاری دیگر.
کمیساریای عالی حقوق‌بشر در مورد التیماتوم دولت عراق برای بستن اشرف، مطلقاً سکوت کرده است.
حتی در گزارش خود به شورای حقوق‌بشر در ماه ژوئن و سپتامبر ۲۰۱۱، کمیساریای عالی حقوق‌بشر هیچ اشاره‌یی به نقض حقوق‌بشر در ایران و اشرف نکرده است.
اکنون 150روز است که ایرانیان و اعضای خانواده‌های ساکنان اشرف در برابر نهادهای ملل‌متحد در ژنو تحصن کرده بر حفاظت بین‌المللی ساکنان اشرف پافشاری می‌کنند.
ما ایالات‌متحده، اتحادیه اروپا و همچنین دولت سوئیس را فرامی‌خوانیم تا تحقق یک راه‌حل صلح‌آمیز و پایدار، حفاظت ساکنان اشرف را تأمین کنند.
سکوت نسبت به اعدامها و شکنجه زندانیان سیاسی در ایران باید خاتمه یابد. درخواست مشخص مقاومت ایران، ارجاع پرونده نقض حقوق‌بشر ایران به شورای امنیت ملل‌متحد است.
از همه شما متشکرم.

استرون استیونسون، رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا
ما به‌علت یک نگرانی مشترک بسیار بزرگ و عمیق برای ساکنان اشرف در اینجا هستیم.
دیروز، وقتی‌که به اینجا آمدم با یک خانم جوان صحبت کردم که در میان حضار است. او به‌من گفت که خواهرش در اشرف است.
من گفتم که امیدوارم خواهر شما جزء مجروحان آن حمله دهشتناک وحشیانه و کشتار ۱۸آوریل اشرف نباشد.
او گفت که خواهرش در اشرف توسط اسپری فشار بالا با آب‌جوش سوزانده شده بود.
من تابه‌حال نشنیده بودم که در آنجا چنین اتفاقی افتاده است.
بنابراین، وقتی‌که ۲۰۰۰پرسنل نظامی با خودروهای زرهی به ۳۴۰۰تن ساکنان غیرمسلح حمله‌ کردند و مانند شلیک به خرگوش، آنها را به‌ضرب گلوله بر زمین انداختند ، و وقتی‌که با زرهی از روی آنها عبور کرده و آنها را له کردند، و دختران را با آب‌پاشهای فشارقوی با آب‌جوش سوزاندند، آنها برای ضرب و جرح و حداکثر آسیب‌رساندن تا سرحد مرگ و برای کشتار به آنجا رفته بودند.
و در این رابطه هیچ ندامت و پشیمانی از سوی مالکی و دولت او ابراز نشده است.
من دو هفته پس‌از کشتار، همراه با یک هیأت کوچک از پارلمان اروپا برای نکوهش و اعتراض به پرزیدنت طالبانی، وزیر امور خارجه زیباری، رئیس پارلمان النجیفی، و سران دولت عراق به بغداد رفتم. نوری‌مالکی به‌علت سفرش به کره‌جنوبی در آنجا حاضر نبود.
ما گفتیم این رفتار کاملاً غیرقابل‌قبول است. ما در اتحادیه‌اروپا سعی داریم به بازسازی عراق کمک کنیم و شما با کشتار شهروندان غیرمسلح به‌ما بازپرداخت می‌کنید.
همان‌طور که خانم رجوی مشخص نمود، گوترز کمیسر عالی پناهندگان از ۳۴۰۰نفر ساکنان اشرف خواست که تقاضاهای پناهندگی سیاسی ارائه کنند و بلافاصله ۳۴۰۰ تقاضانامه روی میزش قرار گرفت.
ظرفیت سازمان مجاهدین خلق را نباید دست‌کم گرفت. تمامی این افراد اکنون افراد حفاظت‌شده تحت قوانین بین‌المللی هستند.
نوری‌مالکی باید به‌این توجه کند که ما هرگونه خشونت و حمله علیه ساکنان اشرف را به‌هیچ‌وجه تحمل نخواهیم کرد.
زمان آن فرا رسیده که دفتر کمیساریای عالی حقوق‌بشر اقدام کند.
یک استراتژی مشترک از سوی ملل‌متحد ضروری است.
در زمانی که کمیسیاریای پناهندگی، مصاحبه‌های فردی خود را با این افراد انجام می‌دهد و مراحل ثبت‌نام آنها به‌پیش می‌رود، لازم است که از این افراد حفاظت کنیم.
ما باید پرچم آبی ملل‌متحد را در کمپ‌اشرف به اهتزاز در آوریم زیرا این بیانگر همان موقعیتی است که آنها مشمول آن هستند.
تا زمانی که این سطح از حفاظت را برای آنها دریافت نکنیم جانشان در خطر خواهد بود.
امروز معاون وزیر امور خارجه عراق، بیانیه وزارت‌خارجه عراق را که از سایت رسمی این وزارتخانه گرفته بود به‌من تحویل داد. این بیانیه حاکی از این است که عراق مصمم است تا قرارگاه اشرف را تا پایان سال جاری ببندد.
آنها از ابراز ندامت و پشیمانی در مورد آنچه که در ماه آوریل اتفاق افتاد بسیار فاصله دارند.
آنها به‌این ضرب‌الاجل مسخره، غیرقابل‌قبول، و غیرقابل حصول که باید ملغی شود، چسبیده‌اند.
ما نیازی به تهدید، ارعاب، و شکنجه‌های روانی که توسط بلندگوها در قرارگاه اشرف برآنها اعمال می‌شود و خانم رجوی به‌آن اشاره کرد، نداریم.
خانمها و آقایان! من مدتی است که با این مسأله درگیر بوده‌ام، و ما انواع اطلاعات نادرست، و داستانها و دروغها را شنیده‌ایم.
در مواقع مختلف به‌من گفته شده که صبر کن این افراد تروریست هستند.
خوب، پرونده‌های مکرر در دادگاههای اروپا گفته‌اند که آنها تروریست نیستند و حالا دادگاه فدرال آمریکا در واشینگتن‌ دی.سی گفته که آنها تروریست نیستند.
خانم هیلاری کلینتون، لطفاً به‌آنچه که دادگاهها به وزارت امور خارجه می‌گویند توجه کنید. به ما بارها گفته شده که قراگاه اشرف و ساکنان آن بخشی از یک فرقه هستند. این افراد بخشی از یک فرقه نیستند. آنها مبارزان راه آزادی هستند و می‌خواهند دموکراسی و آزادی را به کشورشان ایران بازگردانند.
اطلاعات دروغ و نادرست که سیاست ما را، این‌بار به‌سمت منفی و غلط سوق داده بود به‌پایان رسیده است. زمان عمل فرارسیده است. قبل‌از هرچیز، این تهدید مسخره که اشرف تا آخر امسال پاکسازی می‌شود، باید لغو شود. و بعد هم لازم است حفاظت اشرف تأمین شود و پرچم آبی‌سازمان‌ملل‌متحد در کمپ‌اشرف نصب شود.

دکتر آلخو ویدال کوآدراس، نایب‌رئیس پارلمان اروپا
متشکرم آقای رئیس.
خانم رئیس‌جمهور، خانمها، آقایان! دوستان گرامی! بسیار خوشوقتم که همزمان با بحث حقوق‌بشری جاری در سازمان‌ملل‌متحد، از من دعوت شده تا در اینجا حضور داشته باشم و درباره یکی از مهمترین مسائل انسانی در دنیای امروز به‌ دفاع برخیزم که همان مسأله کمپ‌اشرف در عراق است. بررسی موضوع اشرف، بررسی مسأله مهمی است، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه که هر روزه انسانهای زیادی جان خود را به‌وسیله دیکتاتورها و تروریستها از دست می‌دهند. همچنین به‌خصوص برای کسی که کشتار افراد بی‌گناه بدون درنظرگرفتن ملیت، دین، دیدگاههای سیاسی و یا نژادی به بخشی از چشم‌اندازش در منطقه تبدیل شده است.
اگر‌چه موضوع اشرف اهمیت فوق‌العاده دیگری دارد که من می‌خواهم بدان اشاره کنم. رژیم ایران آرزو دارد بتواند با هدایت‌ کردن جنایت در اشرف، قیام 80میلیون ایرانی را سرکوب نماید. این امر باعث زدودن منبع امید و انگیزه برای تعداد کثیری از ایرانیانی می‌شود که آرزو دارند در کشوری با فضای دموکراتیک و آزاد زندگی کنند. اما ملاهای حاکم بر تهران هدف بالاتری را نیز دنبال می‌کنند، آنان می‌خواهند با از بین‌ بردن اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران مهمترین مانع فرهنگی و سیاسی در مقابل اسلام بنیادگرا را از میان بردارند.
در دنیای اسلام؛ هم‌اکنون شاهد رویارویی دو نوع قرائت و تفسیر از اسلام هستیم. اولی اسلام خشونت‌طلب، واپس‌گرا و زن‌ستیز است که توسط ملایان در تهران ارائه می‌شود.
دیگری، اسلام بردبار، صلح‌طلب و حافظ حقوق انسانی است که توسط مقاومت ایران، خانم رجوی و ساکنان اشرف ارائه و عمل می‌شود. جان کلام این است که، سرکوب اشرف، زمینه را برای انجام جنایت در داخل ایران و صدور بنیادگرایی اسلامی در منطقه فراهم می‌کند. در مقابل، حفاظت از اشرف، به‌معنای دفاع از دموکراسی در این منطقه آشوب‌زده از جهان است.
سه‌سال پیش در اکتبر ۲۰۰۸ یک بازدید فراموش‌نشدنی از اشرف داشتم که با صدهاتن از آنها صحبت کردم و در آنجا به‌وضوح دریافتم که ساکنان این کمپ، نمونه‌های برجسته ارزشهای اخلاقی و آرمانی مردم ایران و مورد احترام جامعه اسلامی هستند.
آنچه که در اشرف شاهدش بودم، یک مرجع اخلاقی و همبستگی و برادری بود. این، جان‌مایه آن‌چیزی است که باعث شده تا ساکنان اشرف در مقابل همه فشارها در این سالها مقاومت نمایند. مطمئنم که هر بازدیدکننده دیگری از این کمپ نیز به نتیجه مشابه با این تجربه فراموش‌نشدنی من خواهد رسید.
من در اینجا نمی‌خواهم حرفهایی را تکرار کنم که متخصصان بین‌المللی برجسته به‌آن اشاره کرده‌اند یا موضوعاتی که سایر سخنرانان در صحبتهای خود خواهند گفت، تکرار کنم، بلکه مایلم از وقتی‌که در اختیارم گذاشته شده، استفاده کنم و سه نکته را با شما در میان بگذارم.
اولین نکته این است، آنچه که خانم رجوی از سازمان‌ملل‌متحد برای حفاظت اشرف درخواست می‌کند، در واقع، امری واقعی و عملی است. کمیساریای عالی سازمان‌ملل‌متحد در امور پناهندگان، چندی قبل گام مهم و مفیدی را در این زمینه برداشت و اکنون دبیرکل محترم، کمیساریای عالی و هیأت همیاری سازمان‌ملل در عراق باید با استقرار ناظران و انجام نظارت دائمی گام بعدی را بردارند.
بیانیه 25نوامبر ۲۰۱۰ پارلمان اتحادیه‌اروپا که با رأی اکثریت اعضا به‌تصویب رسید، به‌این معناست که می‌گوید، من آن‌را برایتان می‌خوانم: «نمایندگان عالی وزاری خارجه و سیاستهای امنیتی اتحادیه‌اروپا را فرامی‌خواند از سازمان‌ملل‌متحد مصرانه بخواهند که حفاظت سریع برای اشرف را فراهم نماید.
در پی تصمیم اتخاذ شده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان‌ملل‌متحد، ما نیز در اتحادیه‌اروپا با تمام توان کار می‌کنیم تا در امر استقرار ناظرین، تسهیلات لازم را فراهم کرده و از آن حمایت کنیم. حتی خانم رجوی اعلام کرده است که جامعه ایرانیان در سراسر جهان و خانواده‌های اشرفیان آماده‌اند تا هزینه‌های مربوط به حفاظت از این ناظران را بپردازند. این امر ظرفیت منحصربه‌فرد این مقاومت را نشان می‌دهد. هرچند باید در نظر داشته باشیم که همیشه برای مشکلات راه‌حلی وجود دارد.
اما مسأله در اینجا، بیش‌ از آن که به‌عمل مربوط باشد، ناشی از سیاست است، یعنی مسأله این است که باید سیاسیونی را درون سازمان‌ملل‌متحد، اتحادیه‌اروپا و در آمریکا پیدا کرد که بخواهند عملی را در این باره انجام دهند. به‌ویژه اتحادیه‌اروپا باید فشارهای سیاسی را بر دولت عراق وارد نماید تا این دولت، خود را به بیانیه کمیساریای عالی پناهندگان مقید بداند و تاریخ تعیین‌شده برای بستن اشرف را از میان بردارد.
نکته دومی که بیان می‌کنم این است که شخصاً با جنگ روانی و کارزار اهریمنی رژیم ایران علیه اشرف و مجاهدین آشنایی کامل دارم.
رژیم ایران سرمایه‌گذاری کلانی کرده است تا ما در اتحادیه‌اروپا از حمایت مقاومت ایران دست بکشیم. اما به‌رغم همه تلاشهایی که انجام داده است، ما این جنگ روانی را می‌شناسیم و در مقابل آن ایستادگی می‌کنیم.
باید بگویم که گاه مایه تأسف شدید من است که می‌شنوم دراین‌باره انبوهی اطلاعات جعلی به سازمان‌ملل‌متحد و نهادهای مرتبط با آن می‌رسد و مورد توجه قرار می‌گیرد. تاکنون پنج هیأت نمایندگی از اتحادیه‌اروپا به اشرف رفته‌اند و همه‌چیز را در آنجا مورد بازرسی قرار داده‌اند.
دوست و همکار خوب من، آقای پائولو کازاکا که تاکنون چندین هیأت نمایندگی را رهبری کرده است، گزارش مفیدی به‌ چند زبان درباره‌ اشرف منتشر نمود که به تمام سؤالات مرتبط با موضوع پاسخ می‌دهد. من به کمیساریای عالی سازمان‌ملل‌متحد پیشنهاد می‌کنم که ترتیب اعزام یک هیأت را به اشرف بدهد تا با داشتن زمان کافی و به‌دقت به تمام جنبه‌های زندگی در آنجا بپردازد و سپس گزارش خود را بر اساس تحقیقات دسته اول منتشر نماید نه‌ این‌که به گزارشهای ساختگی رژیم ایران اتکا کند.
سومین و آخرین نکته‌یی که مطرح می‌کنم این است که مقاومت ایران در اشرف شواهدی ارائه کرده‌اند از پایبندی به ارزشهای اخلاقی و سیاسی که ما در جهان دموکراتیک آنها را مبنای بنیادین ساختن یک جامعه آزاد می‌دانیم.
هنگامی‌که من برنامه ارائه‌شده از سوی رئیس‌جمهور رجوی درباره آینده کشورش را مطالعه می‌کنم، همواره به‌خود می‌گویم «من نیز کجا می‌توانم امضای خود را پای آن قرار دهم؟» به این دلیل که این دقیقاً همان چیزی است که ما در اروپا به‌آن اعتقاد داریم.
هیچ اختلافی متأسفانه، وجود ندارد. آمریکا و اتحادیه‌اروپا گاهی اوقات موانعی را در سر راه مقاومت ایران در اشرف ایجاد می‌نمایند. به‌عنوان یک اروپایی، وقتی به‌این فکر می‌کنم که چگونه به‌جای اطلاعات واقعی و بهره‌مندی از قانون، به‌این جنبش برچسب تروریستی می‌زنیم، عمیقاً متأسف می‌شوم.
وقتی‌که می‌بینم در عراق، کشوری که قرار بود آن‌را آزاد کنیم، آمریکا، افراد غیرمسلح و بدون دفاع در اشرف را در مقابل حمله مرگبار نیروهای نظامی تنها می‌گذارد. صادقانه می‌گویم که نمی‌توانم این تناقض را درک کنم.
ما نباید اجازه دهیم این جنایت بزرگ علیه حقوق‌بشر مجدداً تکرار شود. آینده‌ این منطقه و برقراری صلح و ثبات جهانی در آن عمیقاً به‌وجود تغییر ایران به دموکراسی واقعی بستگی دارد، جایی‌که در آن حاکمیت قانون، برابری حقوق زن و مرد، احترام به‌ حقوق‌بشر، آزادی ادیان، اصول پایه‌یی باشند و مبنای روابط و رفتارها قرار گیرد.
ما باید با تمام قوا دراین‌باره به‌پیش رویم و به مسئولیت خود در مورد حمایت از مقاومت دموکراتیک ایران و حفاظت از اشرف عمل کنیم.
این، آینده‌ی ایران و آینده منطقه خاورمیانه است، اما قبل‌از آن، این آینده ماست که در گرو آن است.
با سپاس از همه

میشل ژولی: حالا صحبت را به خانم نیومی سیسیلا توتو می‌دهم که اسمش قطعاً چیزهایی را به‌شما خواهد گفت.
نونتومبی توتو، مدافع حقوق‌بشر و مبارز ضدنژادپرستی (فرزند اسقف توتو)
متشکرم آقای رئیس، متشکرم خانم رجوی، و از همه شما که اینجا هستید متشکرم.

من امروز در کلاههای مختلف ظاهر می‌شوم. اولین کلاه به‌عنوان یک اهل آفریقای جنوبی که تحت آپارتاید بزرگ شده است. در آن روزها به‌عنوان یک انسان جوان، یکی از چیزهایی که خیلی به‌آن فکر می‌کردم و دوستان و خانواده‌ام از خودمان و از همدیگر می‌پرسیدیم این بود: وقتی ما این‌طور رنج می‌کشیم، بقیه جهان کجاست؟ آیا آنها مسأله‌شان نیست که برادران و خواهران ما دستگیر می‌شوند؟ آیا مسأله‌شان نیست که فرزندان ما در خیابانها کشته می‌شوند؟ آیا مسأله‌شان نیست که پدران و مادران ما از خانه اجدادیشان جابجا می‌شوند؟ جامعه بین‌المللی کجاست؟ "
امروز ما خود را در همان شرایط می‌بینیم که افراد کمپ‌اشرف همان سؤالات را از ما می‌کنند. کجا هستید؟ کجا هستید در حالی‌که ما رنج می‌کشیم؟ کجا هستید در حالی‌که ما کشته می‌شویم. کجا هستید در حالی‌که ما شب و روز مورد آزار قرار داریم، زنان ما ازطریق بلندگوهایی که در اطراف کمپ هستند مورد توهین قرار می‌گیرند. جامعه جهانی کجاست که از حقوق‌بشر حمایت کند؟
من به‌عنوان یک آفریقای جنوبی در زمانی بزرگ شدم که دولت آپارتاید به لولوی غرب که در آن زمان کمونیسم بود توجه می‌کرد. و درنتیجه به قانونی که هرگونه انتقاد از آپارتاید را غیرقانونی می‌کرد، قانون سرکوب کمونیسم نام نهاد تا در غرب وقتی اهالی آفریقای‌جنوبی دستگیر یا محروم می‌شدند یا مجبور به فرار از کشور می‌شدند مورد سؤال قرار نگیرد. و ما می‌دانیم رژیمهای سرکوبگر در سراسر جهان، لولوی امروز را می‌شناسند: تروریسم. بنابراین، اگر شما به اپوزیسیون‌تان برچسب تروریسم بزنید جهان سؤال نخواهد کرد که با مردمتان چکار می‌کنید. به‌این‌دلیل افراد کمپ‌اشرف برچسب تروریسم خورده‌اند اگر‌چه تحقیق پشت تحقیق نشان داده است که این درست نیست. بنابراین، من به‌عنوان کسی آمده‌ام که می‌گوید نمی‌خواهم بخشی از آن جهانی باشم که مورد سؤال قرار می‌گیرد «وقتی ما کشتار می‌شدیم شما کجا بودید؟ برای خاتمه رنج ما چه گفتید؟ برای حفاظت از خانواده‌های ما چکار کردید» ؟ ما حالا این فرصت را داریم که برای کمپ‌اشرف صحبت کنیم و روی دولتهایمان و سازمان‌ملل‌متحد فشار بیاوریم تا افراد آنجا را محافظت کند. من می‌دانم کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان‌ملل‌متحد خانم پیلای کسی است که مبارزه علیه سرکوب را می‌فهمد، نیاز به حفاظت در مقابل خشونت را می‌فهمد. می‌دانم او کسی است که قلبش در جای درستی است. و ما اینجا هستیم که او را تشویق کنیم نه‌تنها قلبش را به تپش بیندازد بلکه کارهای کمیساریای عالی را برای حفاظت از افراد کمپ‌اشرف و فرستادن یک گروه ناظر جهت اطمینان از امنیت کمپ‌اشرف را انجام دهد.
من همین‌طور نقش شهروندی هم آفریقای‌جنوبی و هم آمریکا را دارم و می‌دانم نیروهای تحت فرماندهی ایالات‌متحده بودند که سلاح افراد کمپ‌اشرف را گرفتند و به آنها تضمین حفاظت دادند.
می‌دانیم که سپس آن حفاظت به دولت عراق تحویل داده شد و حفاظت تبدیل به حمله شد.
بنابراین، من به‌عنوان کسی آمده‌ام که می‌گوید «من‌هم صدایی دارم»، تا بگویم «کشور دیگر من، وطن دیگر من، ما در مقابل افراد کمپ‌اشرف مسئولیت داریم».
و نهایتاً من با داشتن کلاه دختر توتو آمده‌ام. و این کلاهی است که من همه عمرم داشته‌ام که به فواید و هزینه‌های خودش می‌آید. امروز با این افتخار آمده‌ام که بیانیه‌یی از طرف پدرم برای این گردهمایی بخوانم. و من نقل‌قول می‌کنم: «من در گذشته حمایت خودم را از افراد کمپ‌اشرف ابراز کرده‌ام. به‌آنها هم توسط ملل‌متحد، هم نیروی چندملیتی به رهبری ایالات‌متحده در عراق موقعیت افراد حفاظت‌شده داده شد. از وقتی مسئولیت حفاظت آنها به ارتش عراق واگذار شد، این کمپ هم مورد آزار نیروهای رژیم ایران و هم مورد آزار نیروهای عراقی قرار گرفت. حملات و آزاری که بر ساکنان کمپ رفته است، در واقع، نقض حقوق‌بشر هستند و لازم است که توسط همه افراد آزادیخواه محکوم شود. درست همین ماه، کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد اعلام کرد که در نظر دارد تقاضاهای موقعیت پناهندگی ساکنان کمپ را در نظر بگیرد.
من از دولت عراق و جامعه بین‌المللی می‌خواهم به‌این روند احترام بگذارند و کاری کنند که امنیت و حفاظت برای ساکنان کمپ‌اشرف تضمین شود تا کمیساریا بتواند وظیفه‌اش را در یک محل امن انجام دهد. من دزموند توتو اسقف کیپ تاون هستم. 20سپتامبر ۲۰۱۱. نیویورک.

میشل ژولی: اکنون از خانم مادلن ریس، دبیرکل لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی دعوت می‌کنم صحبتهایشان را شروع کنند.

مادلین ریس، دبیرکل لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی
متشکرم که به‌من امکان صحبت می‌دهید و خوشوقتم از این بابت که حضار تعدادشان این اندازه زیاد است و همچنین می‌بینم که سخنرانان متعددی اینجا آمده‌اند تا درباره این موضوع بسیار با اهمیت صحبت کنند.
من صحبتم کوتاه خواهد بود زیرا لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی سالهاست از کمپ‌اشرف حمایت می‌کند.
من بر تعهد و فعالیت مستقیم تأکید می‌کنم چرا که ما مانند بسیاری از سازمانهای غیردولتی که در ژنو فعالیت دارند علاقمندیم ببینیم که سیستمها واقعاً کارآیی مؤثر داشته باشند. و باید بگویم که پس‌از شنیدن گفتگوها و سخنرانیها پیرامون مسأله کمپ‌اشرف به‌خصوص برخی اظهارات بسیار قوی از سوی پنل شرکت‌ کننده، وضعیت طوری است که گویی ما اینجا در یک ملاء سور رئالیستی هستیم.
قضیه چیست؟
کمپ‌اشرف به‌نظر می‌رسد عملاً شاخصی شده برای اسکیزو فرنی سازمان‌ملل‌متحد و کشورهای عضو آن. از یک‌طرف ما اینجا درخانه حقوق‌بشر نشسته‌ایم، جایی‌که از حقوق‌بشر حفاظت‌شده است و جایی‌که مبتکر دکترینهای مسئولیت حفاظت و اصل حفاظت بین‌المللی است. و از طرف دیگر ۳۴۰۰تن را می‌بینیم که سلاحهای خود را تحویل داده و خواستار حفاظت بین‌المللی شده‌اند و به‌آنها گفته شده که حفاظت‌شان تأمین خواهد شد اما هم‌چنان نشسته‌اند تا کشتار بعدی به‌محض اتمام ضرب‌الاجل اخراج از کمپ اتفاق بیافتد.
راه‌حل این مسأله کدام است؟ راه‌حل، عبارت پردازیهایی نیست که ما در راهروها و از کسانی می‌شنویم که در شورای حقوق‌بشر سخنرانی می‌کنند و همین‌طور عبارت‌پردازیهای شورای امنیت که به قدر کافی فعال نیست.
مسأله به‌وضوح این است که چه باید کرد تا این سیستم فعال شود و ما به‌عنوان سازمانهای غیردولتی که در ژنو کار می‌کنیم چگونه می‌توانیم به فعال شدن سیستم کمک کنیم؟
روشن است تمام مسائلی که اعضای پنل از زاویه نقض حقوق‌بشر مطرح‌ کردند باید مورد رسیدگی قرار گیرد و کسانی‌که این حقوق را نقض کرده‌اند باید حساب پس بدهند.
این سیستم برای آن ایجاد شده که همین‌ کار را بکند، اما کجاست و چه می‌کند؟ چرا کاری نمی‌کند؟ این به‌منزله پیروزی سیاست بر حقوق بین‌الملل است و ما نمی‌توانیم چنین اجازه‌یی بدهیم در غیراین‌صورت حقوق بین‌الملل منتفی خواهد شد.
این را به‌عنوان یک اظهارنظر شخصی بگویم که من به‌دفعات به میان تظاهرکنندگان پشتیبان کمپ‌اشرف رفته‌ام که بسیار خوب سازماندهی شده‌اند، واقعاً عالی. آری ما قطعاً کاری خواهیم کرد اما یکی از مسائلی که تمام مدت با آن روبه‌رو می‌شویم این است که مقادیری اطلاعات نادرست در گردش است. به‌من می‌گویند که اینها تروریست هستند، مرتکب جنایات جنگی شده‌اند، با زنان بدرفتاری می‌کنند و الی آخر. گویی وقتی پای حقوق‌بشر در میان است این‌گونه اتهامات اهمیتی دارد زیرا اصل جهان‌شمول‌ بودن حقوق‌بشر شامل تک‌تک انسانها می‌شود و تازه اگر این حرفها واقعیت هم داشته باشد، باید درباره‌شان تحقیق می‌شد و اگر دلیل و مدرکی وجود می‌داشت تحت محاکمه قرار می‌گرفتند. پس این حرفها را کنار بگذاریم و بپردازیم به‌آنچه که باید در کادر تعهدات حقوق‌بشر بشود و همچنین تعهدات به‌موجب حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه که کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد برقرار کرده است. این نهاد به تأمین حفاظت و امنیت متعهد است اما به‌تنهایی از عهده‌این‌ کار برنمی‌آید پس اصل مسئولیت حفاظت ایجاب می‌کند که به ایالات‌متحده یعنی کشوری که بر دولت عراق نفوذ مستقیم دارد، گفته شود که باید از نفوذ خود درکادر تعهد قانونی بین‌المللی برای ممانعت از ارتکاب قتل‌عام استفاده کند. نه‌این‌که وقتی کار از کار گذشت برود و عراق را بمباران کند. مسئولیت حفاظت را این‌طور اعمال نمی‌کنند. وقتی‌که می‌دانیم این اتفاق اساساً نباید بیفتد.
آنچه ما به‌دنبال آن هستیم یافتن راه‌حلی مسالمت‌آمیز است برپایه حقوق بین‌الملل با استناد به دکترین‌هایی که قبلاً ابتکار و اجرا شده و همزمان، طوری طرف مربوطه را تحت‌فشار سیاسی و محظور اخلاقی قرار دهیم که این اصول تحقق یابد و عملی شود. البته مشکل است. نباید مشکل باشد، اما هست. لیکن ما دست‌کم به‌این شفافیت و بیان واضح نیاز داریم.
من از تمام کسانی‌که در این سالن حضور دارند و در رابطه با شورای حقوق‌بشر و مکانیسم‌های دیگر حقوق‌بشر کار می‌کنند دعوت می‌کنم تا فشار بیشتری بر شورای مزبور وارد کنیم برای آن‌که یک تیم ناظر از سوی کمیساریای عالی پناهندگان یا اتحادیه‌اروپا یا هردو در امر حفاظت شرکت داده شوند و همین‌طور نماینده دبیرکل برای جلوگیری از کشتار. زیرا تنها مسأله پیشگیری از کشتار مطرح نیست بلکه هدف جلوگیری از نقض فاحش و انبوهی حقوق بین‌الملل انسان‌دوستانه است. اگر راجع به پیشگیری، جدی هستیم پس دست‌ به‌کار شویم تا مکانیسم‌های موجود را طوری فعال کنیم که مطمئن شویم چنان اتفاقی نخواهد افتاد».
پایدار باشید.

جیان فرانکو فاتورینی، نماینده مشترک مرآپ
«متشکرم آقای رئیس. حق برخورداری از صلح و مسئولیت حفاظت: ساکنان کمپ‌اشرف از کدام حقوق برخوردارند و تعهدات سازمان‌ملل‌متحد کدام است؟
حق برخورداری از صلح:
این ممکن است باورکردنی به‌نظر نرسد که در هزاره سوم میلادی یک گروه از سازمانهای غیردولتی هنوز ناگزیر باشند یک کار محتوایی برای قانع کردن کارشناسان و دولتها انجام دهند تا بفهمانند که هر بشری حق برخورداری از صلح را دارد.
بااین‌حال حتی کشورهای مدافع آزادیها و حقوق پایه‌یی از جمله قدرتهای بزرگ اغلب درکادر مناسبات قدرت استدلال می‌کنند و استفاده از سلاح را به طرق و شیوه‌های مسالمت‌آمیز ترجیح می‌دهند.
اعلامیه جهانی «حق خلقها به برخورداری از صلح» هم‌اکنون در کمیته مشورتی شورای حقوق‌بشر در دست مطالعه است.
پیش‌شرط برخورداری از حق صلح، برخوردار بودن از تمام حقوق انسانی است، نکته‌یی که در مقدمه اصل مسئولیت حفاظت راجع به مسئولیت پیشگیری آمده است.
علاوه‌براین، پروژه اعلامیه‌یی که در دست مطالعه است شامل بخشی است در ارتباط با امنیت فرد انسان که از جمله در آن پیش‌بینی شده و من به‌نقل از آن عیناً می‌خوانم:
«همه حق برخورداری از امنیت انسانی شامل نداشتن ترس و نیاز را دارا هستند. هرکس حق دارد در برابر نسل‌کشی، جنایات جنگی، کاربرد قهر در نقض حقوق بین‌الملل، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت مورد حفاظت قرار گیرد. چنان‌چه دولتها قادر به جلوگیری از وقوع این جنایات در حیطه مسئولیتشان نباشند، باید از دیگر دول عضو و سازمان‌ملل‌متحد بخواهند به مسئولیتهای خود در انطباق با منشور ملل‌متحد و حقوق بین‌الملل عمل کنند. دولتها و سازمان‌ملل‌متحد در ابلاغیه مأموریتهای رسمی برای عملیات حافظ صلح، امر حفاظت کامل و مؤثر از غیرنظامیان را به‌عنوان یک هدف اولویت‌دار خواهند گنجانید».
مسئولیت حفاظت Responsabilité de protéger
اصل این مضمون در اجلاس سران کشور و دولت که در سال ۲۰۰۵ در نیویورک برگزار شد به‌تصویب رسید. اما تنها از ابتدای سال جاری بود که با تصویب قطعنامه‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۵ راجع به حفاظت از غیرنظامیان در لیبی و ساحل عاج، اصل مسئولیت حفاظت بر صحنه بین‌الملل، نمود علنی یافت.
البته در نحوه اعمال این اصل کمبودهایی به‌چشم می‌خورد از این بابت که فعلاً جامعه بین‌الملل بدون آن که بخواهد وجه نخست این اصل را نادیده بگیرد که عبارت است از اجرای اقدامات پیشگیرانه از جمله احترام به‌حق تعیین سرنوشت خلقها، حفاظت و ارتقاء کلیه حقوق انسانی از جمله حق توسعه و ارتقاء مدیریت صحیح، بازبینی قاعده‌ها تجارت بین‌الملل و کنترل دموکراتیک هزینه‌های تسلیحاتی، توان اجرای آن به تمام و کمال را در حال حاضر، ندارد.
در واقع، کمیسیون بین‌المللی مداخله و حاکمیت دولتها که مفهوم مسئولیت حفاظت را تدوین کرده در مقدمه گزارش منتشره خود در دسامبر ۲۰۰۱ تصریح می‌کند: «دول حاکم مسئولیت دارند از شهروندان خود علیه فجایعی که پیشگیری از آن مقدور و ممکن است نظیر کشتار در مقیاس گسترده، تجاوزات سیستماتیک یا قحطی حفاظت کنند. چنان‌چه حاضر یا قادر به انجام آن نباشند، مسئولیت مزبور برعهده کل جامعه دولتها گذاشته خواهد شد».
حال در اشرف با چه وضعیتی مواجه هستیم؟
در مورد خاصی که امروز موضوع بحث ما است، مقامات عراقی نه‌تنها حاضر به حفاظت از ساکنان کمپ‌اشرف در برابر تهدیدات رژیم ایران نیستند، بلکه خود عاملان مادی نقض فاحش حقوق انسانی به تحریک و تشویق مقامات ایرانی هستند.
به‌همین‌دلیل است که کل جامعه دولتها باید مسئولیت حفاظت را با به‌کار گرفتن تمام امکاناتی که در اختیار دارد جهت حفاظت فیزیکی ساکنان کمپ‌اشرف و تضمین یافتن یک راه‌حل پایدار برای تخلیه ساکنان برعهده گیرد.
فراخوانهایی که ما از سال ۲۰۰۹ هم‌صدا با سازمانهای دیگر داده‌ایم تابه‌حال بدون پاسخ مانده است، حتی به‌رغم ابراز تأسف کمیسرعالی حقوق‌بشر در ماه آوریل گذشته بابت وقایع کمپ‌اشرف.
در همین اواخر، کمیساریای عالی پناهندگان تصمیم گرفته پروسه‌یی را جهت بررسی درخواستهای رسیده از ساکنان کمپ‌اشرف به‌اجرا گذارد. به‌همین‌دلیل، ساکنان کمپ هم‌اکنون به‌لحاظ رسمی متقاضیان پناهندگی مورد حفاظت حقوق بین‌الملل محسوب می‌شوند که حفاظت در برابر اخراج یا بازگرداندن اجباری به کشور مبدأ درصورتی‌که تهدیدی متوجه آزادی یا جانشان باشد، از جمله اصول آن است.
این گام مثبت نباید بر نقض فاحش حقوق انسانی ساکنان اشرف پرده‌پوشی کند. باید اطمینان حاصل شود که عاملان کشتارهای ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ تحت پیگرد قضایی قرا گرفته و قربانیان و خانواده‌هایشان از حق دریافت غرامت برخوردار گردند.
به‌همین‌دلیل، ما هم‌چنان از کمسیرعالی حقوق‌بشر می‌خواهیم یک هیأت تحقیق برای بررسی کشتارهای مرتکب از سوی ارتش عراق را مأمور کند و در هماهنگی با یونامی یک گروه نظارت بر مراعات حقوق انسانی ساکنان مستقر سازد.
متشکرم»

میشل ژولی: ما در حوزه حقوقی با سخنرانی پروفسور روث وج وود ادامه می‌دهیم. استاد برجسته حقوق بین‌المللی. او چندین‌سال نمایندگی ایالات‌متحده در کمیسیون حقوق‌بشر سازمان‌ملل‌متحد را برعهده داشته است.

پروفسور روث وج وود، عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹
متشکرم آقای رئیس و همکاران گرامی. جای افتخار است که دوباره در ژنو باشم که سابقاً بودم و برای هشت تا 9هفته در سال در کمیته حقوق‌بشر می‌نشستم و گزارشهای کشورها را می‌گرفتیم. و سعی می‌کردیم ببینیم آیا با تعهدات بر طبق کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی سازگاری دارند. با این‌حال این تعهدات در خود بیانیه سازمان‌ملل‌متحد در بندهای 55 و 56 نهفته است. بنابراین، حتی کشورهایی که کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی را امضا نکرده‌اند باز هم در پیروی از این درخواست که حق حیات، حق علیه شکنجه، حق رفتار انسانی برای همه انسانها محترم شمرده شود، ملزم هستند.
درنتیجه من فکر می‌کنم حضور من امروز اینجا به‌صورت خیلی واقعی ادامه همان کار است. حالا اگر شما بیانیه کمیسر عالی پناهندگان را ندیده‌اید باید ببینید. این به‌نوعی فرمان آزادی چیزی است که کمیسر عالی پناهندگان سازمان‌ملل‌متحد در واقع، به‌رسمیت شناخته که این افراد تحت حفاظت حقوقی ملل‌متحد هستند.
در نتیجه ساکنان کمپ که تقاضانامه داده‌اند حالا رسماً برطبق قانون بین‌المللی پناهجو هستند و ادعای آنها نیاز به بررسی دارد. قانون بین‌المللی می‌گوید که آنها باید بتوانند از حفاظت پایه‌یی در مورد امنیت و رفاهشان برخوردار باشند.
بنابراین، من به‌شما می‌گویم که حداقل از نظر حقوقی همین‌طور اخلاقی هر فرد در آن کمپ تحت حفاظت رسمی ملل‌متحد است. و حقی برای یک اقدام اولیه، حکمی علیه مالکی یا برخی از این افرادی که او ممکن است اجازه دهد از آن‌طرف مرز بیایند و کار کثیفی علیه کمپ انجام دهند، به‌طور اساسی وجود دارد.
حالا اگر اجازه دهید به‌عنوان یک آمریکایی فقط از طرف خودم صحبت می‌کنم ـ ولی سابقه جالبی به‌عنوان بخشی از امنیت ملی بخشی از حقوق‌بشر دارم. ما جنگ عراق را نکردیم که به رژیم ایران اجازه دهیم دست سنگینش را در سراسر منطقه بگستراند. فکر کردن به جنگ به این‌ منظور نبود که به رژیم ایران اجازه دهد دست بالا را در عراق، در سوریه، در لبنان داشته باشد. این یک راه‌حل بنیادگرایانه برای درگیری هیچ‌کسی نیست ـ این چیزی است که آنچه را ما سعی کردیم در عراق بکنیم، به مسخره می‌گیرد.
از نظر این‌که سیاست اینجا کجا ایستاده است. من به‌شما می‌گویم که در آمریکا ـ ما یک پایتخت بسیار پرتنشی داریم. مردم باهم جوش نمی‌خورند آنها به‌آن صورتی که قبلاً جشن داشتند، ندارند. جمهوری‌خواهان با دموکراتها صحبت نمی‌کنند. آنها باهم به بولینگ نمی‌روند. ولی یک چیز که روی آن توافق دارند همین موضوع است. یک حمایت دوحزبی از هر دو طرف در مورد حفاظت اشرف وجود دارد. از ایلیانا رزلهتینن که یک سخت‌سر از فلوریداست و رئیس کمیته امور خارجی مجلس است تا شیلا جکسون‌لی که اصلاً از نیویورک است همان‌طور که من هستم و بعد به تگزاس رفت و یک نماینده کنگره از تگزاس است، تا تدپو که علناً گفته است او تخصیص بودجه سازمان‌ملل‌متحد را به‌صورت مهمی مرتبط با عملکرد سازمان‌ملل‌متحد در این زمینه می‌داند.
بنابراین، این موضوع راست، چپ و میانه است. چیزی نیست که شکاف ایدئولوژیکی در آمریکا داشته باشد و من هم فکر می‌کنم باید هشداری به مالکی باشد که هرکسی رئیس‌جمهور بعدی باشد ـ او کماکان اگر اجازه دهد این رفتار ادامه یابد ـ زورگویی و بدرفتاری ـ با مشکل مواجه خواهد شد. ولی من در مورد خود دستگاه نگرانم. باز با کنار زدن مسئولیت حفاظت که فکر می‌کنم شاید بهترین محصول دوره مدیریت کوفی عنان به‌عنوان دبیرکل بود.
بنابراین، اینجا فکر می‌کنم درسی که باید با احترام به کمیسر عالی حقوق‌بشر و قطعاً به آقای مالکی از عراق داده شود این است که این یک خط روشن برای آمریکا، یک خط روشن برای ملل‌متحد است و خطی است که کسی نباید از آن عبور کند هم برای خودش و هم برای ما.
متشکرم.

نخست‌وزیر سید احمد غزالی
«خانمها، آقایان! دوستان عزیزم در مقاومت ایران، به‌ همه شما با نهایت احترام و ابراز مراتب ارادت وفادارانه خود درود می‌فرستم.
ابتدا اجازه دهید چند ثانیه خطاب به دو بانوی بزرگ چند کلمه بگویم.
اول خطاب به خانم دانیل‌میتران، که روز گذشته ازطریق رسانه‌ها آگاه شدیم به‌صورت اضطراری در بیمارستان ژرژ پمپیدو بستری شده‌اند: از صمیم قلب به ایشان می‌گویم که ما اطمینان داریم با این چالش جدید نیز مقابله خواهید کرد، همان‌طورکه در تمام زندگیتان در مقابل چالشهای موجود در برابر آرمانهای بزرگ که دشوارترین و شرافتمندانه‌ترین‌ها هستند، ایستاده‌اید.
و خطاب دومم به یک بانوی بزرگ، به شماست خانم رئیس‌جمهور و خواهر گرامی مریم رجوی: ما امروز پیرامون شما گرد آمده‌ایم تا با صدای بلند بگوبیم و نگرانی زیادمان را در این لحظه فریاد بکشیم که عبارت است از ضرورت به‌فوریت فراهم آوردن شرایط لازم جهت تضمین حفاظت، امنیت، شأن و کرامت و آزادی ساکنان اشرف.
همچنین اجازه دهید امروز به‌عنوان یک شهروند جهان نگران صلح و ثبات کره زمین و به‌عنوان شهروند یکی از کشورهای حوزه عرب و اسلامی، الجزایر نیز صحبت کنم که در آن تمام نگاهها مانند نگاه مردم دیگر کشورها به اکران تلویزیونها دوخته شده که تصاویر وقایع روزانه در تونس، لیبی، یمن، سوریه و مصر را نشان می‌دهند، اما در عراق نیست، زیرا در آنجا تلویزیون این تصاویر را نشان نمی‌دهد.
آنچه در عراق می‌گذرد مستقیماً به‌ همه ما مربوط است، به‌خصوص در شرایطی که شاهد چیزی هستیم که آن‌را «بهارعرب» نام گذارده‌اند.
دغدغه خاطر ما در قبال اشرف این است که جامعه بین‌الملل باید در تمامیت خود به‌فوریت اقدام کند، به‌خصوص بخشی از جامعه جهانی که من‌هم عضو آن هستم یعنی حوزه عرب و اسلامی، زیرا آنچه دیروز در اشرف گذشت و آنچه امروز می‌گذرد و آنچه فردا ممکن است روی دهد، تأثیر مستقیم کوتاه و میان‌مدت بر سیر وقایع در دیگر نقاط حوزه عرب و اسلامی و به‌مراتب فراتر از مرزهای ایران خواهد داشت.
نخستین ثمره جنگ ۲۰۰۳ در عراق این بود که این کشور را تحویل رژیم ایران دادند. چنان‌چه وقایع نامبارکی در اشرف یا به‌طور کلی در مسأله ایران روی دهد، نه اروپا و نه ایالات‌متحده هیچیک از آثار منفی آن برکنار نخواهند ماند.
در وهله اول مسأله اشرف دارای سه وجه آزاردهنده است: اولی مربوط است به حقوق انسانی و اخلاقی یک‌جامعه ۳۵۰۰نفره، دوم نقض فاحش حقوق بین‌الملل و سوم یک تهدید سنگین که متوجه صلح و ثبات است، نه صرفاً در همسایگی ایران بلکه در عراق، فلسطین، شبه‌جزیره عربستان و آفریقای شمالی.
به‌لحاظ انسانی و اخلاقی کافی است یادآوری کنم که حدود سه‌سال پیش دولت عراق به‌دستور مستقیم رژیم ایران مرتکب یک عمل وحشیانه گردید که نامی بر آن نمی‌توان نهاد و دیدیم چه کردند از محاصره اقتصادی گرفته تا شکنجه روانی و آوردن سلاحها و تجهیزات سنگین.
تازه پس‌از این وقایع فاجعه‌بار به‌این ضرب‌الاجل معروف رسیده‌ایم که شما، خانم رجوی، به‌آن اشاره کردید یعنی 31دسامبر ۲۰۱۱ که دولت عراق به‌قول خود می‌خواهد «اشرفیها را با تمام ابزار و وسایل ممکن اخراج کند».
سخنرانان دیگر که صاحبنظرتر از من هستند درباره بعد حقوقی مسأله اشرف با شما سخن گفته یا خواهند گفت. لذا در این‌ باره شاید به یادآوری این نکته اکتفا کنم که دولت عراق در پایان سال ۲۰۰۸ به‌دنبال موافقتنامه «سوفا» با ارتش اشغالگر ایالات‌متحده که درحال انتقال مسئولیتهای خود به دولت عراق بود، به‌لحاظ حقوقی درکادر یک موافقتنامه بین‌المللی، خود را متعهد ساخت که از ساکنان اشرف حفاظت کند. این تعهدی است که به گردن گرفته و امضا کرده است. اما همین دولت است که به‌دلیل سرسپردگی آشکارا اعلام‌ شده‌اش به رژیم ایران، سه‌سال است به سبعانه‌ترین وجه رفتار می‌کند. و توجیهش هم این است: من دلایل رسمی عنوان شده دولت عراق را نقل می‌کنم: «من این جماعت را نمی‌خواهم‌ چون هیچ استاتویی ندارند. و چون فاقد استاتو هستند، حضورشان در خاکم به حاکمیت من لطمه می‌زند».
اما شکر خدا، زیرا خداوند اغلب امور را به‌خوبی برمی‌گرداند، به فضل خالق بزرگ، ما با رضایت خاطر و قدرشناسی از موضع جدید رسماًاعلام‌شده کمیساریای پناهندگان آگاه شدیم.
پیش‌از من به‌شما این موضع رسمی کمیساریا را گفتند که برای نخستین بار در تاریخ روابط مجاهدین خلق یا ساکنان اشرف با کمیساریای عالی پناهندگان، با دبیرکل کمیساریای عالی پناهندگان است که حق داشتن استاتوی پناهندگی برای تک‌تک ساکنان اشرف به‌رسمیت شناخته می‌شود.
کمیساریا این را مورد تأکید قرار داده و این موضع یک پیشروی و سدشکنی سیاسی بی‌اندازه مهم است. در واقع، پیآمد اول آن این است که کلاً استدلال یا بهانه استاتو را منتفی می‌کند.
این تصمیم به‌واقع، تا حدود زیادی باعث آرامش ما می‌شود، ولی به‌طور کامل به‌ما تضمین نمی‌دهد.
همان‌طور که آقای استیونسون گفت باید این ضرب‌الاجل از میان برداشته شود. پس باید شرایط و امکانات را فراهم ساخت. البته من نمی‌خواهم به‌عنوان انتقاد بگویم چرا که خانم پیلای در فردای 8آوریل با بیاناتی شجاعانه و شرافتمندانه کشتار اشرف را محکوم کرد. اما فعلاً چیزی به فعل درنیامده است. اکنون وقت عمل است، چرا که کمیسرعالی مسئولیت دارد و یونامی و به‌طورکلی سازمان‌ملل‌متحد باید امکانات حفاظت از اقدامات کمیساریای عالی پناهندگان و لذا حفاظت از کاندیداهای استاتوی پناهنده را نیز دراختیار داشته باشند.
حال می‌پردازم به بعد سوم از سه وجهی که برشمردم که بعد ژئوپلیتیک است.
مسأله اشرف یک بعد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک هم دارد که به‌مراتب از مسأله ملی ایران فراتر می‌رود. اصرار شدید رژیم ایران برای ریشه‌کن کردن گروهی که به‌عنوان شاخص اصلی مقاومت ایران شناخته‌شده بیان ظالمانه یک استراتژی بنیانی در داخل است جهت دائمی کردن سلطه رژیمی منفور بر یک خلق و لذا مستلزم از میان برداشتن دشمن شماره‌یک رژیم است. دشمن شماره‌یک تنها سازمانی است که قادر به بر زمین‌زدن این رژیم است لیکن درحال حاضر، متأسفانه دست‌ و پایش را قدرتهای غربی و به‌خصوص بزرگترین آنها بسته‌اند. این یک استراتژی شناخته‌شده و در جوهر خود وجه مشترک تمام رژیمهای اقتدارگرا و بر این پایه استوار است که مردم داخل کشور را ازطریق اقداماتی در بیرون مرزها در بند و کنترل نگاه می‌دارد و استراتژی دوم از همین پایه نشأت می‌گیرد که همانا استراتژی بسط و توسعه است و هدف خود را سلطه‌یابی بر کل حوزه عرب و اسلامی قرار داده و توان آسیب‌رسانی بزرگی را نیز به‌این‌منظور فراهم آورده است.
بعضی از ما عکسهای کنگره‌یی را که سه‌ روز پیش در تهران برگزار شد و اسمش را کنگره بیداری اسلامی گذاشته‌اند یعنی رنسانس اسلامی، دیده‌ایم که در آن علاوه‌بر ابواب جمعی همیشگی رژیم ایران، گویا مدعی شده‌اند نمایندگان 110 کشور در آن شرکت کرده‌اند. و تصاویر عجیبی دیدیم از مقامات دولت عراق، یعنی دولتی که قراراست مستقل باشد، که دست می‌بوسند، اینها مقامات یک دولت به‌اصطلاح دموکراتیک هستند که با رئیس یک رژیم بیگانه بیعت می‌کردند.
رژیم ایران علاوه‌بر وزن سنگین تاریخی چند هزار ساله آن، تنها کشور حوزه عرب و اسلامی است که در آن یک نیروی بدیل برای جایگزینی رژیم حاکم، حی و حاضراست. این نیرویی نیست که صرفاً برای ایستادن در برابر رژیم فعلی متولد شده باشد. این نیرو مدتها پیش از جمهوری اسلامی، در زمان شاه و در خط میراث معنوی مصدق مشهور متولد گردید.
پس این سازمانی است با نیم‌ قرن سابقه و ریشه در بین مردم که نظیر و معادلش در هیچ کشوری وجود ندارد.
دوم، از این بابت که معتقدم رژیم ایران می‌خواهد به هر طریق ممکن توان آسیب‌رسانی خود را برای آنچه که قصد ممانعت از وقوعش را دارد، توسعه دهد. رژیم ایران قادر به تأمین صلح در فلسطین نیست اما امکان برباد دادن پروسه صلح فلسطین را دارد. رژیم ایران امکانات تحمیل یک رژیم به‌خصوص بر یک کشور عرب را ندارد اما امکانات ایجاد مانع بر سر راه هر روند مثبت را داراست. این در جوهر استراتژی و ماهیت این رژیم دیکتاتوری توسعه‌طلب نهفته است.
آنچه عجیب است این‌که ما اغلب شاهد نوعی پارادوکس هستیم به این‌ ترتیب که دولت آمریکا از یک‌سو و رژیم ایران از سوی دیگر که خود را دشمنان قسم خورده یکدیگر معرفی می‌کنند، اغلب در یک سمت قرار می‌گیرند.
مثلاً سازمان مجاهدین در سال ۱۹۹۷ توسط بیل‌ کلینتون به‌دلایل سطحی و ساده‌لوحانه صرفاً برای خوشآمد رژیم که در آن مقطع می‌خواستند کارت خاتمی را بازی کنند تحت پیگرد قرار گرفتند. در حالی‌که ارتش آمریکا رسماً در سال ۲۰۰۳ اعلام کرده بود که این یک سازمان تروریستی نیست.
به یمن تلاشهای چندین‌ ساله و نبردهای حقوقی و سیاسی تحت سرپرستی پیشگامانی مانند آقایان ویدال کوآدراس و استیونسون که اکنون مورد حمایت اکثریتی از پارلمانترهای اروپایی قرار دارند، تمام کشورهای اروپایی ناگزیر شدند به‌دستور عدالت اروپا نام مجاهدین را از لیست خارج کنند.
به‌این‌ترتیب اکنون تنها دو کشور باقی مانده که سازمان مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی می‌شناسند: ایالات‌متحده و رژیم ایران.
مثال دوم وقایعی است که هم‌اکنون در فلسطین جریان دارد. رژیم ایران مایل نیست که این مسأله حل وفصل شود رژیم مخالف این ابتکار است، آنها روی شقه‌شدن فلسطینیها بازی می‌کنند و با ابتکار ابوعباس برای اخذ شناسایی فلسطین از سازمان‌ملل‌متحد مخالف است.
کدام کشور دیگری همین موضع را دارد؟ ایالات متحده آمریکا!
این نکته‌یی بود که می‌خواستم توجهات را به‌آن جلب کنم و کلماتم را سنجیده‌ام: به‌نظر من، یک پیوند مکانیکی یا حتی دیالکتیکی به‌لحاظ ژئوپلیتیک بین مسأله ایران و مسأله کلی حقوق و دموکراسی وجود دارد.
از نگاه من تنها اشرف در خطر نیست بلکه یک میثاق و وعده برای آینده درخطر است. من به‌خوبی سخنان پنج‌ سال پیش سرهنگ فیلیپس را به‌یاد می‌آورم که گفته بود: «من افسری هستم که مدت 18ماه در تحقیقات ارتش آمریکا در جریان خلع‌سلاح ساکنان اشرف شرکت داشتم که پس‌از آن با تک‌تک ساکنان قراردادی به امضا رسید» و افزود: «من از کسانی هستم که در تحقیقات شرکت داشتم و می‌توانم به‌شما بگویم که آرزو داشتم دخترم در اشرف می‌بود تا ببیند که سازمان مجاهدین خلق ایران چگونه رفتاری با زن ایرانی دارد». همین وعده برای آینده جوامع اسلامی است که وقتی کسی می‌خواهد اشرف را بکشد، این امید را هم می‌خواهد بکشد. متشکرم.

کریستین پرگو، رئیس مشترک شورای قانونگذاری ژنو
از شما متشکرم.
خانم رئیس، دوستان عزیز! دوستان عزیز اشرف، ما باید برای نجات اشرف در آماده‌باش باشیم. قطعاً ما باید برای نجات اشرف در آمادگی بمانیم! ما خوشحالیم که کمیساریای عالی پناهندگان نهایتاً موقعیت پناهجویی را به‌رسمیت شناخته است. ولی برای این‌که نهایتاً به‌این دستاوردها برسیم چه کارهایی باید می‌کردیم؟ باید سالها رنج می‌کشیدیم، بربریت ماه آوریل امسال و همه این رنجها را باید تحمل می‌کردیم تا نهایتاً چیزی تکان بخورد. نیاز به صدها تظاهرات بود. نیاز به سخنرانی مکرر شخصیتها بود. نیاز بود که کمیته‌ها به‌ حرکت دربیایند. باید که جامعه ایرانی با قدرت دخالت می‌کرد تا کنفرانسهایی در سراسر دنیا برگزار شود. و همه اینها، به‌خاطر اپوزیسیون ایران، به‌خاطر شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین خلق، بود و من در اینجا می‌خواهم از آنها تقدیر کنم: آنها اشرف را نجات دادند.
در عین‌حال، نمی‌توانم خودم را در این چهار دیواری بیابم و خاطره کاظم رجوی را یادآوری نکنم. به‌یاد بیاورید که رژیم خمینی او را تا این مکان تعقیب کرد، تا اتاقش، که او را به‌قتل برسانند. او که به‌طور خستگی‌ناپذیر، نقض حقوق‌بشر و بربریت رژیم را محکوم می‌کرد. حتی باید، این درهای امنیتی که شما از آن عبور کردید را برای محافظت در مقابل تروریستهای دولت ایران می‌گذاشتیم. این درها از آن زمان اینجا هستند. وقتی از آنها عبور می‌کنید به‌یاد بیاورید که آنها در این محل علیه وحشیگری ملاها گذاشته شده که متوقف نشده است.
شما می‌دانید این درها رژیم خمینی در ایران را از قتل کاظم رجوی در 24آوریل ۱۹۹۰ در نزدیکی اینجا باز نداشت. همین‌طور به‌خاطر بیاوریم که این جنایت کماکان بی‌مجازات باقی مانده، مثل جنایات متعدد دیگر حکومت ایران و قاتلان بدون مجازات زندگی می‌کنند.
ولی اگر کاظم امروز اینجا بود، با شما اینجا بود در ردیف اول مدافعان اشرف.
شما به‌خوبی می‌دانید که رژیم ایران مسیر سرکوبش را دنبال می‌کند و ما واقعاً با یک رژیم ضد قانون طرفیم، رژیمی که، هیچ‌وقت به‌اندازه کافی تکرار نمی‌کنیم، مردم خودش را وحشیانه سرکوب می‌کند.
خانم رجوی الآن از 23حلق‌آویز در یک‌روز صحبت کرد!
و در اینجا هم رژیم بی‌شرمانه اعلام می‌کند نمی‌خواهد اجازه ورود به گزارشگر ویژه سازمان‌ملل‌متحد برای بررسی نقض حقوق‌بشر در ایران را بدهد. این را باید محکوم کرد.
همین‌طور می‌دانیم این رژیم از هشدارهای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد فعالیتهای مخفی هسته‌یی‌اش بیزار است. رژیمی که تا دخالت در امور داخلی همسایگانش پیش می‌رود. به‌خوبی می‌دانیم که وقتی به اشرف می‌رسد، این دخالت در عراق چقدر قوی است!
تغییراتی که در خاورمیانه در جریان است باید رژیم ایران را که نابودی اپوزیسیون اصلیش را می‌خواهد، بترساند.
چیزی که در اینجا مهم است این است که باید ۳۴۰۰مرد و زن بی‌دفاع و بی‌سلاح که امروز در اشرف هستند حفاظت شوند. امروز آنها چکار می‌کنند؟ آنها از سرخم کردن در مقابل رژیم امتناع می‌کنند و هدف وحشیگری رژیم و همدستانش در عراق هستند.
ولی سؤال جدی که مطرح است این است سازمان‌ملل‌متحد چکار کرده و چکار می‌کند و حالا چه خواهد کرد؟ بی‌عملی سازمان‌ملل‌متحد قابل‌قبول نیست. بی‌عملی ملل‌متحد نقض تمام وظایفش است. ما باید تکرار کنیم، فریاد بزنیم، حالیشان کنیم هر جایی‌که می‌توانیم این را پخش کنیم.
حضور 24ساعته ناظران سازمان‌ملل‌متحد، وظیفه‌یی است که بسیار در آن تأخیر شده است. اگر آنها 8آوریل حاضر بودند آیا فکر می‌کنید حملات، 36مرد و زنی را که به‌طور صلح‌آمیز در کمپ‌اشرف به‌سر می‌بردند، می‌کشت؟ دلیلش این است که بین اکتبر ۲۰۰۹ و ژوئیه ۲۰۱۰ که این ناظران حضور داشتند، فشار و آزار کمی روی اشرف وجود داشت.
به این دلیل است که، دوستان گرامی و دوستان عزیز در اشرف، در حالی‌که در این جایگاه بلند حقوق‌بشر نشسته‌ایم، امروز یکی از خواستهای اصلی ما، به خانم پیلای، کمیسر عالی حقوق‌بشر برمی‌گردد.
درخواست بسیار روشن و بسیار عملی است: خانم پیلای، فوری است! حفاظت اشرف فوری است! همین امروز اقدام کنید! نمی‌توانید صبر کنید تا این‌که خیلی دیر بشود!
ساکنان اشرف منتظر تصمیمات شما هستند ـ ما منتظر آن هستیم! آنها به‌شما نیاز دارند روی شما حساب می‌کنند و ما می‌خواهیم روی شما حساب کنیم!
از شما متشکرم
بسیار مایلم به تقدیری که آقای غزالی از خانم میتران کرد بپیوندم.

مارک فالکه، نماینده پارلمان ژنو
متشکرم آقای رئیس، متشکرم خانم رجوی. چیزهای زیادی گفته شدند. حالا باید به چیزی اشاره کرد؟
ما افتخار می‌کنیم که سازمان‌ملل‌متحد، نمایندگی اروپایی، و نیز کمیساریای عالی پناهندگان را داریم. بنابراین، به‌آنها می‌گوییم لطفاً ما را شرمسار نکنید! این مؤسسات نباید ما را شرمسار کنند.. بی‌عملی آنها غیرقابل‌قبول است.
این افراد برای انجام این‌کار حقوق می‌گیرند، و فکر می‌کنم آنها بیشتر از من حقوق می‌گیرند، بیشتر از اکثریت مردم حقوق می‌گیرند. آنها حقوق می‌گیرند که عمل کنند، تمامی افرادی که از آزادی دفاع می‌کنند، تمامی افرادی که علیه بربریت مبارزه می‌کنند موافقند. چطور است که سازمان‌ملل‌متحد کاری نمی‌کند؟ مسأله بزرگ ناکارآمدی این سازمانها وجود دارد. این بسیار خطیر است چون علاوه‌ بر این، ما به‌این مؤسسات حقوق می‌دهیم.
به‌نام چندین پارلمانتر ژنو و سوئیس که همیشه برای پیوستن به هدفهای عادلانه حاضرند... من فقط یک هدف را عادلانه می‌بینم: این آرمان آزادی، دموکراسی و بردباری است که توسط خانم رجوی نمایندگی می‌شود.
ما از شما حمایت می‌کنیم، خانم رجوی، ما همواره از شما پشتیبانی می‌کنیم و ما اطمینان داریم که شما در این هدف آزادی پیروز خواهید شد!
بی‌نهایت از شما ممنونم.

پرویز خزایی
با سپاس از شما رئیس جلسه، سخنرانان برجسته و خانم رجوی.
من بسیار خشنود و مفتخرم که در اینجا حضور دارم. کاملاً تحت‌تأثیر حجم اطلاعات و نظرات متعددی قرار گرفتم که توسط سخنرانان و متخصصان مختلف با زمینه‌های فکری متفاوت بیان گردید.
من سخنی برای حضار برجسته دارم. با دیدگاهی که من به موضوع دارم، می‌توانم تمام جزئیات دخیل در آن‌را دریابم برای‌این‌که جامعه بین‌المللی دست به یک اقدام صحیح، سریع و مؤثر برای حل‌وفصل این مورد حاد و بی‌همتا بزند. من می‌توانم از عقاید و نظرات مختلف که در اینجا گردهم آمده‌ایم بگویم که دو مورد خیلی روشن و صریح وجود دارد.
اولی برای شورای امنیت سازمان‌ملل‌متحد به جهت دخالت در موضوع و دیگری برای دادگاه جنایات بین‌المللی است.
آنچه که در این میان گم شده، مورد تعجب من است و این‌که چرا نتوانیم به‌آن برسیم.
من به سخنان دوست عزیزمان آقای غزالی اشاره می‌کنم که می‌گوید. - این یک مانع ژئوپلتیک است که یک مانع جدی در راه ارائه درست این پرونده به ارگانهای بین‌المللی ذیربط به‌وجود می‌آورد، می‌توانیم ببینیم، همان‌طور که آقای رئیس جلسه گفتند ما باید متحد و منسجم عمل کنیم.
راه دیگری وجود ندارد، فقط انسجام است که می‌تواند اجازه دهد این موضوع به‌صورت عمومی و همه‌گیر مطرح شود. با موفقیت در این کارزار که به‌خوبی مشهود است، جامعه بین‌المللی به مرور از خواب برمی‌خیزد و اقدام مناسب انجام می‌دهد که آخرین آنها بیانیه کمیساریای عالی بوده است.
من فقط می‌توانم بگویم که موفقیت اشرف، هم‌چون سنگری برای آزادی ایران و منطقه است و همچنین مدلی برای سایر سازمانها و گروهها، ملیتها و مردم سایر نقاط جهان است که با سرکوب صدایشان مواجه‌اند و مشکلات آنها در راهروهای سیاسی و دیپلوماتیک وزارتهای خارجه و همچنین در راهروهای نهادهای مختلف سازمان‌ملل‌متحد گمشده است. اجازه دهید که تأکید کنم موفقیت اشرف، زمینه را برای بسیاری از سازمانها و مردم آزادیخواه در سراسر جهان هموار خواهد کرد.
متشکرم.

گانی یاتسوس
با سپاس از رئیس جلسه و خانم رجوی، من از بنیاد حقوق‌بشری مارنگوپوس هستم. سازمانهای غیردولتی، مشابه با سازمان ما که اینک در این جلسه حضور دارند.
یکی از رخدادهای بعد از وقوع جنایات علیه کمپ‌اشرف و در شرایطی‌که ما فقط اخبار مربوط به ایستادگی‌اشرفیان برای آزادی و دموکراسی را می‌شنیدیم، موردی بود که اخیراً اعلام شد و به‌راستی یک پیروزی بزرگ است، یعنی این‌که وضعیت پناهجویی برای ساکنان اشرف مشخص گردید. معتقدم این امر، یک فرصت برای همه سازمانهای غیردولتی فعال در زمینه حقوق‌بشر خواهد بود که تلاش کنند و با یکدیگر به‌ همکاری بپردازند و راه‌حلی بیابند.
در اینجا افرادی هستند که قبلاً کارهای ارزشمندی انجام داده‌اند، اما من فکر می‌کنم لازم است تا تحرک و بسیج گسترده‌یی توسط تعداد بیشتری از سازمانهای دولتی صورت گیرد تا بر خانم پیلای و همچنین دبیرکل سازمان‌ملل‌متحد فشارهای لازم وارد شود و درباره استقرار ناظران در کمپ‌اشرف اقدامات لازم را به‌عمل آورند.
باتشکر.

گیسو شاکری
با سلام بر شما و درود به‌ همه شهدای اشرف
من یک آرتیست هستم و فعال جنبش زنان، از سوئد آمدم.
خیلی کوتاه، فکر کردم لازم است اینجا نکته‌یی را رویش تأکید کنم و آن مسأله ۱۰۰۰زن مجاهد در اشرف است. مسأله زنان در اشرف، مسأله تمام زنان جهان است و فکر می‌کنم خانم پیلای یک مسئولیت مضاعف دارد در مورد حفاظت از اشرف و خصوصاً حفاظت از زنان اشرف. متشکرم.

استیو اینفیلد
واقعاً مایلم که خانم پیلای فیلمی که روی سایت یوتیوب هست را به‌طور آزادنه ملاحظه کند. جوهره این‌که چرا همه ما اینجا جمع شده‌ایم، به‌خوبی در آن ویدئو نشان داده‌ شده است. جایی‌که عمل شجاعانه زنان ـ نه مردان ـ در قرارگرفتن، مقابل سلاحهای سربازان قاتل و تروریست عراقی با سپرهای چوبی، به‌سادگی نشان داده‌شده است. حالا اگر هنوز هم کسی در شک این‌که چه‌کسی تروریست است به‌سر می‌برد، فقط کافی است به‌این نمایش در یوتیوب نگاهی دقیق بیندازد.
همان‌گونه که خانم رجوی گفتند، تروریستهای واقعی آنانی هستند که مردم را می‌کشند. هر 8ساعت یک نفر کشته شده است، آیا شما می‌توانید تصور کنید تحت چنین رژیمی زندگی کنید؟ فکر می‌کنید این چگونه رژیمی است؟ این یک رژیم تروریست است، رژیم حاکم بر ایران تروریست است و باید تغییر کند.
مبارزان واقعی برای آزادی آنانی هستند که برای صلح و دموکراسی به‌طور غیرقابل باوری به‌طرز شجاعانه می‌جنگند و اینجا از شما می‌پرسم آیا کسی در این جلسه هست که در مقابل گلوله‌یی که به‌ سمتش شلیک شده با سپر چوبی دفاع کند؟ چه‌کسی در اینجا می‌تواند این‌کار را انجام دهد؟ فکر نمی‌کنم من بتوانم!
بنابراین، بی‌خردی را کنار بگذارید و حفاظت از کمپ‌اشرف را شروع کنید. این تأخیر مسخره را پایان دهید، مبارزان واقعی آزادی را از لیست تروریستی خارج کنید و برای مبارزه با تروریست واقعی یعنی رژیم ایران اقدامی انجام دهید.
با سپاس

آوا ندیا
خیلی متشکرم. نام من آوا ندیا از انجمن بین‌المللی ـ فضایی آفریقا - من یک سنگالی هستم و مدت 30سال است که در ژنو زندگی می‌کنم. من از سازمان‌دهندگان و به‌خصوص دوستم فارادی تشکر می‌کنم برای دادن این فرصت به‌من که سوار قطار درحال حرکت مبارزه، برای دفاع از ساکنان اشرف بشوم. از آغاز این شورا، ما با سه کلمه سر و کار داریم: همان‌طورکه رئیس این نشست گفت، بسیج، تقلا کردن و بسیج. از زمانی که سازمان‌ملل‌متحد در سپتامبر ۲۰۱۰ شروع کرد و فردا مجدداً در نیویورک آغاز خواهد شد، برای انجام بررسی. بررسی کنفرانس هزاره در سپتامبر گذشته، بررسی دوربان به‌علاوه 10 که فردا در نیویورک برگزار خواهد شد.
من به‌یاد دارم که در شب کنفرانس دوربان در سال ۲۰۰۱، کمیسر سابق حقوق‌بشر، خانم رابینسون، ما را صدا کرد تا به‌ما بگوید: دوربان یک لحظه بزرگی خواهد بود، کنفرانسی است جهانی علیه نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی و به‌همراه آن عدم تحمل (دیگران) و غیره. ما به جهان از پیش مشخص‌شده‌یی تعلق داریم.
ما این آزادی را نداریم که همه‌چیز را بگوییم. اما شما، جامعه مدنی، شما می‌توانید آنچه را که پروتکل و دیپلوماسی، ما را به انجام آن ممنوع می‌کند، بگویید.
بنابراین، در رابطه با قرارگاه اشرف، من به خودم می‌گویم که ساعت و لحظه‌اش فرارسیده که یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی، (تأسیس شود). من برادرمان، آقای سید احمد غزالی را دعوت می‌کنم برای‌این‌که به او اعلام کنم ما باید یک انجمن عربی-آفریقایی را فوراً تأسیس کنیم.
بنابراین، لحظه آن رسیده است و من امیدوارم و این درخواست را دارم که: در پایان این شورای حقوق‌بشر یک ائتلاف جهانی از جامعه مدنی شمال و جنوب برای مبارزه با بی‌عدالتی اجتماعی، علیه تبعیض از هر نوع، برای یک دنیای بهتر برای پیشبرد صلح و دموکراسی ایجاد بشود.
متشکرم.

سخنان پایانی مریم رجوی
من می‌خواستم از شما، آقای میشل ژولی و ژان فرانکو، به‌خاطر سازماندهی این نشست خیلی مهم مشخصاً در این شرایط بسیار حساس برای مردم ایران و ساکنان اشرف تشکر کنم. از سخنرانی فوق‌العاده همه سخنرانان سپاسگزاری می‌کنم. اما می‌خواستیم چند نکته بسیار مهم را برای ادامه کار و تلاشهایمان برای رسیدن به اهدافمان در این شرایط گواهی بدهم. من فکر می‌کنم بعد از بیانیه کمیسیاریای حقوق‌بشر اگر مطالب اطلاعیه را دیده و شنیده باشید، هم‌چنان‌چه گفتم در مرحله اول بسیار مهم و ضروری، ولی ناکافی است. بدین‌خاطر باید ادامه داد. اولاً فکر می‌کنم که مسئولیت دبیرکل سازمان‌ملل‌متحد و همچنین کمیسیاریای حقوق‌بشر خانم پیلای این است که بلافاصله دست به اقدام عاجل در حفاظت اشرف بزنند به همین‌ خاطر باید اعلام کرد که کمپ‌اشرف مانند یک منطقه غیرنظامی تحت حفاظت سازمان‌ملل‌متحد است و باید ناظران بین‌المللی را در اشرف مستقر کنند. ثانیاً مسئولیت دولت سوئیس است هم‌چنانکه شما گفتید، دولت سوئیس نگاهبان قراردادهای کنوانسیون ژنو و قوانین بین‌المللی مشخصاً در قبال سازمانهای بین‌المللی، در اینجا، ژنو است.
به همین‌خاطر دولت سوئیس در قبال حفاظت از ساکنان اشرف، مسئولیت دارد. ثالثاً مسئولیت آمریکا و کشورهای غربی و اتحادیه‌اروپا حمایت از کمیساریای پناهندگی است و همین‌طور فشار آوردن بر دولت عراق در حذف ضرب‌الاجل تا پایان سال ۲۰۱۱ است. زیرا این ضرب‌الاجل نشان می‌دهد که دولت عراق خواهان تدارک یک حمله جدید است. به‌همین‌خاطر فکر می‌کنم که ضروری است کارزار ما و این بسیج تا به انتها برای رسیدن به اهداف جدیدمان ادامه پیدا کند، یعنی با حمایت یونامی، خانم پیلای و سازمان‌ملل‌متحد در کنار کمیسیاریای پناهندگی برای حفاظت از ساکنان اشرف. از تلاشهای شما و از این جلسه متشکرم. من مطمئنم که یک‌روز پیروزی مردم ایران را جشن می‌گیریم و مطمئنم یک‌روز آزادی و دموکراسی و برابری و همزیستی مسالمت‌آمیز و تمامی ارزشهای خوب و انسانی به ایران آزاد و دموکراتیک خواهند آمد.
بسیار متشکرم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7e32cb6e-bd0d-4440-960e-df1e8a91be5b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات