وال استریت ژورنال، 28فوریه ۲۰۱۲:
- ریاستجمهوری جیمی کارتر، هنوز هم نمونه قابل توجهی، بهخصوص در ارتباط با ایران است. همانطور که آقای شاومنتال خاطرنشان میکند، نمونه مزبور با مواضع کنونی آقای کارتر، که اصرار دارد، نزاع اتمی با ایران، میتواند با تبدیل شدن این حکومت مذهبی به یک قدرت اتمی، بهطور قابل قبولی خاتمه پیدا کند، همخوانی دارد. در دوران رهبری شرمآور آقای کارتر بود که در ابتدا، این رژیم کینه توز تخم گذاری شد و در واقع مورد تقدیر و استقبال قرار گرفت. میراث امروز آقای کارتر، تجسم سیاست پرزیدنت اوباما در ”رهبری از پشت“ است. اما آقای کارتر در سال ۱۹۷۹ اشتباه کرد و حالا هم در اشتباه است. به زبان ساده، هیچ شرایطی وجود ندارد که تحت آن، بهگفته آقای کارتر، یک ایران اتمی، راه به یک ”فاجعه عمده“ نبرد. این رژیم، از بیش از 30سال پیش که به قدرت رسید، چند اقدام جنگی و تروریستی علیه منافع غرب انجام داده، بهطور مرتب هستی اسراییل را تهدید کرده، دست بهعملیات مخفی علیه مقامات اسراییلی در تایلند، هند و گرجستان زده، اخیراً طرحهایی را برای حمله به سفیر عربستان در خاک آمریکا تنظیم نموده و احکام موجود علیه شیعیان خودش را که محکومیتی داشتند، لغو کرده تا بتوانند فعالانه با القاعده همدستی کنند. همدردی اولیه آقای اوباما و آغوش گشودن وی به سوی تهران، او را شبیه به یک ابله نمود. سکوت وی در جریان قیام جنبش سبز در تابستان ۲۰۰۹، بدترین غرایز انفعالی او را به نمایش گذاشت. ایران اکنون از هر زمان دیگری به بمب نزدیک شده است و جهان منتظر واکنش آمریکا میباشد. آقای اوباما که این همه مدت، این تهدید را انکار کرده و بعد هم نادیده گرفته است، تنها یک گزینه خوب برایش باقی مانده است: یک اخطار کوتاه به تهران مبنی بر اینکه ایران، یا بهطور کامل برنامه اتمی خود را منحل میکند و یا با مداخله نظامی مواجه میشود. زبان قدرت، تنها زبانی است که رهبران ایران میفهمند.
- ریاستجمهوری جیمی کارتر، هنوز هم نمونه قابل توجهی، بهخصوص در ارتباط با ایران است. همانطور که آقای شاومنتال خاطرنشان میکند، نمونه مزبور با مواضع کنونی آقای کارتر، که اصرار دارد، نزاع اتمی با ایران، میتواند با تبدیل شدن این حکومت مذهبی به یک قدرت اتمی، بهطور قابل قبولی خاتمه پیدا کند، همخوانی دارد. در دوران رهبری شرمآور آقای کارتر بود که در ابتدا، این رژیم کینه توز تخم گذاری شد و در واقع مورد تقدیر و استقبال قرار گرفت. میراث امروز آقای کارتر، تجسم سیاست پرزیدنت اوباما در ”رهبری از پشت“ است. اما آقای کارتر در سال ۱۹۷۹ اشتباه کرد و حالا هم در اشتباه است. به زبان ساده، هیچ شرایطی وجود ندارد که تحت آن، بهگفته آقای کارتر، یک ایران اتمی، راه به یک ”فاجعه عمده“ نبرد. این رژیم، از بیش از 30سال پیش که به قدرت رسید، چند اقدام جنگی و تروریستی علیه منافع غرب انجام داده، بهطور مرتب هستی اسراییل را تهدید کرده، دست بهعملیات مخفی علیه مقامات اسراییلی در تایلند، هند و گرجستان زده، اخیراً طرحهایی را برای حمله به سفیر عربستان در خاک آمریکا تنظیم نموده و احکام موجود علیه شیعیان خودش را که محکومیتی داشتند، لغو کرده تا بتوانند فعالانه با القاعده همدستی کنند. همدردی اولیه آقای اوباما و آغوش گشودن وی به سوی تهران، او را شبیه به یک ابله نمود. سکوت وی در جریان قیام جنبش سبز در تابستان ۲۰۰۹، بدترین غرایز انفعالی او را به نمایش گذاشت. ایران اکنون از هر زمان دیگری به بمب نزدیک شده است و جهان منتظر واکنش آمریکا میباشد. آقای اوباما که این همه مدت، این تهدید را انکار کرده و بعد هم نادیده گرفته است، تنها یک گزینه خوب برایش باقی مانده است: یک اخطار کوتاه به تهران مبنی بر اینکه ایران، یا بهطور کامل برنامه اتمی خود را منحل میکند و یا با مداخله نظامی مواجه میشود. زبان قدرت، تنها زبانی است که رهبران ایران میفهمند.