728 x 90

اجلاس 22بهمن پاريس 22بهمن 90,جابجايي داخل عراق,

گردهمایی هموطنان و سخنرانی شخصیتهای سیاسی در نیویورک و پاریس، با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

-

گردهمایی هموطنان و سخنرانی شخصیت های سیاسی در نیویورک و  پاریس
گردهمایی هموطنان و سخنرانی شخصیت های سیاسی در نیویورک و پاریس

شنبه ۲۲بهمن به‌مناسبت ۳۳مین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران هموطنانمان در نیویورک و پاریس، با یاد انقلاب ربوده شده‌ ایران، برای حفاظت از مجاهدان اشرف، سمبلهای مقاومت و شرف ملی و میهنی مردم ایران گردهم آمدند. خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت شخصیتهای بسیاری از کشورهای مختلف جهان در این گردهماییها شرکت کردند و با آرزوی آزادی هر چه سریع‌تر مردم ایران سخنرانی کردند ذیلاً قسمت اول گردهمایی در پاریس را می‌آوریم:

امیل بلسیک - نماینده مجلس فرانسه:
خانمها و آقایان،
ما امروز برای این منظور در این‌جا جمع شده‌ایم که بتوانیم در حمایت از ساکنان کمپ اشرف متمرکز شویم و در همینجا از همه مسئولان سیاسی اروپایی و آمریکایی که می‌خواهند حمایت و همبستگی خود را با پناهندگان کمپ اشرف، شورای ملی مقاومت ایران و رئیس‌جمهور منتخب آن خانم مریم رجوی، بیان کنند، تشکر می‌کنم.
من از سوی گروه کثیری از نمایندگان همکارم در پارلمان فرانسه صحبت می‌کنم. ما به‌صورت همبسته و متحد، در مورد وضعیت حقوق‌بشری ساکنان کمپ اشرف ایستادگی خواهیم کرد. رژیم ایران می‌خواهد به هرقیمتی، قبل از این‌که موج تغییر خاورمیانه بعد از سوریه، عراق و ایران را فرابگیرد، ساکنان اشرف را که اعضای نیروی اصلی اپوزیسیون رژیم هستند از میان بردارد. رژیم ایران خیلی خوب می‌داند که جنبش مقاومت ایران نیروی اصلی اپوزیسیون را نمایندگی می‌کند که می‌تواند چالشهای بزرگ داخلی را درجامعه ایران به جانب تغییر بنیادین و استقرار دموکراسی سمت بدهد.
بیلان ۳۳سال حکومت خودکامه دینی، باید جامعه بین‌المللی و به‌طور خاص اتحادیه اروپا و آمریکا را به شناسایی مقاومت ایران و رئیس‌جمهور برگزیده آن به‌عنوان مقاومت مشروع و جایگزین دموکراتیک رژیم ایران، وادار کند و همزمان به حفاظت از اشرف راه ببرد. نه فقط به‌عنوان یک وظیفه سیاسی و اخلاقی، بلکه به‌عنوان ضرورتی برای صلح جهانی. راه‌حل پایدار برای رهایی جهان از فاشیزم مذهبی که در پی کسب سلاح اتمی است و تغییر این رژیم و برقراری دموکراسی بر اساس جدایی دین از دولت و یک نظام غیراتمی.
این تغییر عملی نیست، مگر به دست مردم ایران و مقاومت آنها.
درجریان صدور بیانیه اکثریت نمایندگان پارلمان فرانسه از گرایشهای مختلف در ماه مه ۲۰۱۱، ما شناسایی مقاومت ایران را اعلام کردیم و خواستار برقراری گفتگو با شورای ملی مقاومت ایران شدیم. به همین دلیل است که ما هرگونه اعمال فشارها علیه ساکنان کمپ اشرف برای انتقال اجباری به کمپ لیبرتی، بدون این‌که از نرمهای بین‌المللی برای پناهندگان برخوردار باشد را محکوم می‌کنیم. ما فکر می‌کنیم هر نوع جابه‌جایی ساکنان کمپ اشرف به لیبرتی باید همراه با تضمینهای حداقل امنیتی و سلامتی برای ساکنان باشد. تضمینهای مشروعی که بدون آنها لیبرتی تبدیل به زندانی برای آنها خواهد شد. آزادی بردن اموال منقول و خودروها به لیبرتی، بدون حضور پلیس در محوطه داخلی این کمپ کوچک، آزادی تردد و مساحت ضروری برای استقرار آنها، حداقل شرایط است که دولت عراق حاضر نیست همینها را هم بپذیرد که بیانگر تمایل دولت عراق برای آزار رساندن به ساکنان است و بنابراین منجر به جلوگیری از هر جابه‌جایی می‌شود.
ساکنان اشرف و نمایندگان آنها خیلی راه آمده‌اند و نشان داده‌اند که همواره خواستار یک راه‌حل مسالمت‌آمیز برای بحران اشرف هستند.
باید به خانم مریم رجوی ادای احترام کرد که راهی را در این بن‌بست گشود و جابه‌جایی را پذیرفت. از این به بعد این به مأموریت نماینده سازمان ملل‌متحد در عراق برمی‌گردد. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، کما این‌که ایالات متحده آمریکا باید مسئولیت خود را به عهده بگیرند.
من به موضعگیری کمیسیاریای عالی سازمان ملل‌متحد درود می‌فرستم و کمیساریا را فرا می‌خوانم که موقعیت پناهندگی ساکنان اشرف را مورد تأکید قرار دهد. از 5ماه پیش، روند ضروری برای استقرار ساکنان اشرف آغاز شده، اما دولت عراق همواره آن را مسدود کرده است. باید جامعه جهانی پیام شدیدی به مقامات بغداد بفرستد و به آنها بفهماند که امنیت این پناهندگان برای ما بسیار مهم است.
من پیشنهاد می‌کنم یک گروه از نمایندگان پارلمان فرانسه برای حفظ حقوق ساکنان اشرف هنگام جابه‌جایی به کمپ موقت لیبرتی در آنجا حضور داشته باشند. دولت فرانسه از ظرفیتهای مهمی برخوردار است و می‌تواند اقداماتی را برای حمایت از ابتکارهای بین‌المللی و انسانی برای حفاظت از ساکنان اشرف، به اجرا بگذارد. با توجه به رابطه آنها با دولت عراق، دولت فرانسه می‌تواند آنها را وادار کند که به تعهدات بین‌المللی خود در برابر ساکنان اشرف پایبند باشند. فرانسه همچنین از طریق نقشی که در سازمان ملل‌متحد دارد یا از طریق حمایت از کمیسیاریای عالی پناهندگان می‌تواند این کار را بکنید.
هر راه‌حلی برای اشرف باید حق زندگی و احترام به کرامت تک‌تک ساکنان را تضمین کند. هم‌چنان که در بند اول اعلامیه جهانی حقوق‌بشر آمده است، آنها مردان و زنان شجاعی هستند که حاضر نیستند از قیام برای آزادی کشورشان کوتاه بیایند.
بهترین درودهای خالصانه را به آنها می‌فرستیم و در این‌جا اعلام می‌کنیم که امروز مثل دیروز، هم‌چنان با امید به دست‌یابی به آزادی، در کنار آنها خواهیم ایستاد.
اکنون می‌خواهم از آقای لارش ریسه، به‌عنوان رئیس و مدیر کنفرانس دعوت کنم برنامه را ادامه دهند. از بذل توجه همه شما تشکر می‌کنم.

لارش ریسه - رئیس کمیته ایران آزاد، نروژ:
خانمها و آقایان، عصر شما به‌خیر
خانم رئیس‌جمهور، میهمانان محترم،
من لارش ریسه، رئیس کمیته نروژی دوستان ایران هستم. برای من افتخاری است که این کنفرانس عظیم را مدیریت کنم. من از همه شما برای آمدن به این‌جا و شرکت در این کنفرانس بزرگ در این روز مهم و تاریخی برای ایران، تشکر می‌کنم.
کمپ اشرف که مجدداً در شرایطی سرنوشت‌ساز قرار گرفته است، باید مورد توجه خاص قرار گیرد. من بر این باورم که حضور شما در این‌جا امروز، همزمان با سایر همرزمان در سراسر جهان و مهمتر از همه، اشرف، شورای ملی مقاومت و رئیس‌جمهور مریم رجوی، در واقع بیانگر این است که شما وارثان اصلی انقلاب ضدسلطنتی هستید که ما امروز به‌مناسبت سی و سومین سالگرد آن در این‌جا جمع شده‌ایم. همان انقلابی که توسط خمینی و آخوندهای وابسته به او به سرقت رفت. آنها مظهر خشونت و دنائت هستند.
درود گرم ما را از اعماق قلبهایمان بپذیرید. به‌خصوص به تمامی دوستان قهرمان ما در شهر اشرف درود می‌فرستم و آرزو می‌کنم که بتوانم دستهایتان را بفشارم و به استقامت بی‌خدشه شما ادای احترام کنم. خاطراتی که من از شما دارم برای همیشه در قلب و ضمیر من و همسرم باقی خواهد ماند و من این افتخار را دارم که در زندگی این فرصت را پیدا کردم تا شما ساکنان اشرف را ملاقات کنم و با چنین قهرمانانی آشنا شوم. شما ناجیان واقعی ملت ایران هستید و کسانی هستید که ایران را از خشونت آخوندها نجات خواهید داد. مبارزه شما نه تنها به ملت خودتان امید بخشیده، بلکه به نقطه امیدی برای خلقهای منطقه و جهان تبدیل شده است. به همین دلیل است که دولت عراق که اکنون به‌عنوان سرسپرده رژیم ایران عمل می‌کند درصدد از میان برداشتن اشرف و ساکنان اشرف برمی‌آید و آنها را محاصره می‌کند.
اشرف سمبل یک اپوزیسیون بسیار قوی و قابل اعتماد است که علیه ملاها مبارزه می‌کند، ساکنان اشرف گنجینه و سرمایه‌های مردم منطقه هستند، گنجینه‌یی برای دست‌یابی به جهانی بهتر، ایرانی دموکراتیک و منطقه‌یی عاری از بی‌ثباتی، تنش و فرقه‌گرایی.
بنابراین، اگر ما از اشرف دفاع کنیم و از آن حمایت می‌کنیم. این به‌معنی حمایت از شرف و صلح است. اما اگر سکوت پیشه کنیم از جنگ و خشونت حمایت کرده‌ایم. من بر این باورم که این حق ساکنان اشرف است که درجایی که طی ۲۶سال گذشته با دستهای خود به‌صورت شهر زیبایی ساخته‌اند باقی بمانند. من هیچ‌گاه منظره این شهر زیبا را فراموش نخواهم کرد. شهر زیبای اشرف. بنابراین انتقال آنها به جایی که کمپ لیبرتی نام گرفته، هیچ معنایی ندارد.
انعطاف پذیری خانم رجوی و ساکنان اشرف که به‌منظور حل صلح‌آمیز مسأله با این جابه‌جایی موافقت کردند واقعاً قابل تقدیر است.
این حرکت در واقع ایشان را شایسته دریافت جایزه صلح نوبل می‌کند. به‌عنوان شخصی که از سرزمین جایزه نوبل می‌آید من باید اذعان کنم که این تنها دلیلی نیست که خانم رجوی شایستگی دریافت جایزه صلح نوبل را دارد. ولی حال که ایشان با این جابه‌جایی موافقت کرده، ما نمی‌توانیم از تضمینهای حداقل و ضروری برای این کمپ کوتاه بیاییم. عدم آزادی تردد به خارج از کمپ لیبرتی، مساحت بسیار کوچک کمپ، فقدان حداقلهای زندگی، فقدان آب آشامیدنی، مایحتاج اولیه و استانداردهای ابتدایی.
با اعلام آمادگی خانم رجوی برای انتقال ۴۰۰نفر اول، حالا مسئولیت آقای کوبلر، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده است که باید مسئولیت و وظیفه خود را اجرا نماید.
آنها باید این مسائل را رسماً برطرف کنند یا به‌طور علنی اعلام کنند لیبرتی غیرقابل‌قبول است. در غیراینصورت ما آنها را افشا خواهیم کرد و سکوت پیشه نخواهیم نمود.
امروز در سالگرد انقلاب ما می‌توانیم بگوییم که انقلاب دیگری در راه است. رژیم سوریه که مهمترین و تثبیت شده‌ترین متحد رژیم تهران در این سالها در منطقه بود در حال سرنگونی است. ما احتمالاً شاهد تغییرات بزرگی خواهیم بود.
طبق معمول، تعداد زیادی از سخنرانان مهم و حامیان اشرف و دموکراسی برای مردم ایران در این‌جا حضور دارند و این واقعاً باعث سرور و افتخار است و بدون شک سخنرانیهای امروز گواه حمایت بین‌المللی از مقاومت ایران و اشرف است.
من از همه شما برای شرکت و حمایتتان تشکر می‌کنم.
از شما می‌خواهم که شرکت‌کنندگان و سخنرانان در پنل امروز را تشویق کنید.
من خوشحالم که اولین سخنران امشب را معرفی کنم، شهردار منطقه یک پاریس، شهردار ژان فرانسوا لوگاره.

ژان فرانسوا لوگاره - شهردار منطقه یک پاریس:
خانم رئیس‌جمهور، آقایان وزرا،
به‌عنوان منتخب پاریس بسیار خوشوقتم که در این کنفرانس بگویم به پاریس خوش آمدید. پاریس، شهر سمبل آزادی در تمام دنیاست. خوش آمدید به پاریس برای این‌که شما هم سمبلهایی از آزادی هستید.
مایلم که این کنفرانس که در آن افراد بسیاری حضور دارند، کنفرانس همبستگی و حمایت باشد، همانند بسیاری از جلسات قبلی، با این امید که این کنفرانس به برقراری دموکراسی و حقوق‌بشر در ایران و به حفاظت از ساکنان اشرف که امید بزرگ مردم ایران برای آزادی را نمایندگی می‌کنند، کمک کند.
همچنین می‌خواهم به‌عنوان منتخب مردم فرانسه سالگرد روز بزرگ سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی در ایران را گرامی بدارم. ما فرانسویها نسبت به وقایعی که رخ دادند احساس ناراحتی داریم. ما از نقش شما و سازمان شما در آن انقلاب و فداکاریهایی که برای آن کردید، مطلع هستیم. ما کم و بیش و خیلی دیر از جنایات رژیم سابق، مطلع شدیم. ولی در واقع به‌لحاظ تاریخی از این ناراحت هستیم که خمینی وقتی از پاریس به تهران رفت، رهبری انقلاب شما را ربود. ما اشتباهاتی را که دولت فرانسه و دیگر دولتها در عرصه بین‌المللی، درحق مقاومت دموکراتیک مردم ایران، سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت و در حق شما خانم رئیس‌جمهور مریم رجوی، مرتکب شده‌اند، به عهده نگرفتیم. و اگر شما از حقوق اولیه خود محروم هستید، به این دلیل است که این سوء‌تفاهمها هرگز به‌طور شایسته‌یی برطرف نشده است. ما نیز این‌جا هستیم تا بگوییم که ما منتخبان فرانسه، که تعدادمان هم زیاد است، با وجود مواضع سیاسی مختلف، همگی حامل ارزشهای فرانسه شامل: آزادی، برابری، برادری و دفاع از حقوق‌بشر هستیم. به همین دلیل، رنج و دردی را که به ساکنان اشرف تحمیل شده است مغایر با ارزشهای فرانسه می‌دانیم و ما این‌جا هستیم تا همین را بگوییم و این را با صدای بلند و قوی فریاد برآوریم.
و بعد، باید همیشه به قضاوت مردم فرانسه اعتماد داشت. این باعث افتخار است که بدانیم بیش از ۵۰۰۰شهردار فرانسوی، در کمیته شهرداران سراسر فرانسه حمایت خود را در دفاع از اشرف ابراز کردند. آنها اشرف را به‌عنوان شهر خواهر شهرهای خود انتخاب کردند.
و همگی برای حفاظت از حقوق آنها تلاش کردند. تمام منتخبان فرانسوی که این بیانیه را امضا کرده‌اند، به تعهدات خود پایبند هستند که تلاش کنند حقوق تک‌تک ساکنان اشرف در هرجا که هستند، رعایت شود. دولت عراق، بدون هیچ دلیل موجه، و در واقع فقط برای این‌که سفارشات رژیم تهران را بپذیرد، به‌دنبال اخراج ساکنان اشرف است. شهری که به مدت ۲۶سال است در آن زندگی می‌کنند تا آنها را به کمپی که در واقع به یک زندان شبیه است منتقل کند. یک کمپ، یک زندان که به‌صورت مضحکی کمپ آزادی نام گرفته است. عراق ادعا می‌کند که زیرساختها و خدمات برای استقرار ساکنان اشرف در این کمپ را آماده کرده است. ولی دقیقاً دلایلی بر مشکوک بودن اظهارات آن وجود دارد. در واقع، فقط یک هفتم تأسیسات کمپ آماده است. کمپ جدید آب ندارد. امکانات برای مراقبت از بیماران، معلولین و افراد مسن ندارد. تمام امکانات استقراری باید توسط خود ساکنان تهیه شود، در حالی که آنها از آزادی رفت‌وآمد محروم هستند و با تهدید دائمی پلیس مسلح عراق که در داخل کمپ حضور دارد مواجه خواهند بود. خانم رئیس‌جمهور، شما از دولت عراق خواستید که حداقلهای لازم را فراهم کند تا امکان انتقال با شرایط مناسب، به کمپ داده شود و تضمینی داده شود که هیچ خشونتی نخواهد بود. دولت عراق هنوز هم به این تقاضای مشروع جواب مساعد نداده است و سازمان ملل‌متحد و نماینده ویژه‌اش در عراق تا امروز در مورد این نکته موضعی نگرفته‌اند. در چنین شرایطی، ما باید همبستگی‌مان را نسبت به ساکنان اشرف ادامه دهیم. امکان ندارد که آنها در چنین شرایطی انتقال را بپذیرند. بنابراین مادامی که تضمینهایی داده نشده که این انتقال از حداقلهای مناسب و حقوق انسانی برخوردار است، باید از این انتقال خودداری کنند. اگر این انتقال به‌معنای یک جابه‌جایی اجباری است، این غیرقابل‌قبول است. این بر خلاف اصول پایه‌یی حقوق انسانی بین‌المللی است. بنابراین، ما همه را، ملل‌متحد و همین‌طور دولتها را، فرا می‌خوانیم تا برای جلوگیری از نقض این حقوق اقدام کنند. ما به‌صورت متحد در کنار ساکنان اشرف هستیم. ساکنان اشرف از همبستگی ما مطلع هستند و می‌دانند که ما همان مبارزه را تا آزادی آنها، بلکه برای آزادی درجهان پیش می‌بریم، ارزشهایی که ما درجان خود دمیده‌ایم و شایسته حقوق انسان است. از شما متشکرم.

لارش ریسه: بسیار متشکرم، بسیار تشویق کننده است که برخی از بزرگترین رهبران تاریخ از میان سخت‌ترین مشکلات عبور کرده‌اند، اما هیچ‌گاه امید را از دست ندادند، که روزی آزادی حاکم خواهد شد.
ما امروز با چنین رهبری همراه هستیم و می‌دانیم که تاریخ در سمت ماست، زیرا که ما بارها و بارها پیروزی آزادی، و دموکراسی را دیده‌ایم، اما فدارکاریهای بسیاری لازم است که ما را به این رهنمون سازد که به مریم رجوی بیندیشیم. سخنان عیسی مسیح در انجیل یوحنا: هیچ‌کس بیشتر ازکسی که جانش را برای دوستش فدا می‌کند عزیز نیست.
این عشق از مریم رجوی منعکس می‌شود علاقه او برای فدا کردن جانش برای دوستانش بسیار آشکار است در مقابله علیه شیطان، او سرشار از عشق است، آن‌چنان که‌گویی می‌اندیشد که جهنم از شما دور شود. و مریم رجوی ما را به فکر یک رهبر دیگر در ۴۸سال پیش می‌اندازد، هنگامی که نلسون ماندلا به پایان دادگاهش رسید و به ۲۷سال زندان محکوم شد از او پرسیدند آیا چیزی می‌خواهی بگویی؟ او از مبارزه طولانی‌اش برای آزادی گفت و اضافه کرد: آزادی را برای همه مردم آفریقای جنوبی می‌خواهد، جدا از این‌که چه رنگ پوستی داشته باشند. یا بایستی دموکراسی و حکومت قانون داشته باشند و تأکید کرد که اینها اصولی است که من برای تحقق آن حاضرم جانم را بپردازم.

خانم ها، آقایان می‌خواهم رئیس‌جمهورمان خانم مریم رجوی را معرفی کنم.
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت:

دوستان و هموطنان عزیز!

در آغاز سلام می‌کنم به ملت برادرمان در سوریه و قیام‌کنندگان شجاع و سرفراز آن. سلام بر حمص قهرمان و خون فشان، سنگر شرف و پایداری در برابر استبداد سفاک حاکم بر سوریه.

اجازه بدهید برای تجلیل از پایداری و نبرد پرشکوه مردم سوریه، بپاخیزیم و یک دقیقه کف بزنیم.

نبرد ۱۱ماهه خواهران و برادران سوری ما الگوی تحسین برانگیزی برای تمام ملتهای منطقه است. تشکیل واحدهای ارتش آزادیبخش در نقاط مختلف این کشور، گویای عزم خلل‌ناپذیر آنها برای کسب آزادی است. این نبرد درخشان، امسال را به نقطه عطفی در تاریخ معاصر خاورمیانه تبدیل می‌کند. زیرا جبهه دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی را در سراسر این منطقه هدف قرار داده است.

تمام وحشت خامنه‌ای و همدستان او از همین جاست. آنها مستقیماً در کشتار مردم به‌پاخاسته سوریه مشارکت دارند. این عمل ننگینی است که تمام ملت ایران از آن بیزار است. دیکتاتوری ملاها رسماً از اقدام شرم‌آور روسیه و چین در وتوی قطعنامه شورای امنیت برای محکومیت رژیم بشار اسد حمایت کرد و با نیروهای قدس در کشتار مردم سوریه مشارکت فعال دارد.

از سوی مردم و مقاومت ایران، همدستی خامنه‌ای درجنایت علیه بشریت در سوریه را محکوم می‌کنم و بر ضرورت اقدام عملی و سریع جامعه بین‌المللی برای حفاظت از مردم بی‌دفاع سوریه تأکید می‌کنم.

ما باز هم باید بپرسیم که: اصل آر.تو.پی کجاست؟ مسئولیت بین‌المللی حفاظت کجاست؟ ملل‌متحد کجاست؟

این صدایی است که از شهرهای سوریه تا شهر اشرف و از شهرها و زندانهای میهنم ایران، باید شنیده شود و جامعه جهانی باید به مسئولیت خود نسبت به حفاظت از قربانیان قتل‌عام و کشتارهای خودسرانه فاشیستها و دیکتاتورها عمل کند.

به خواهران و برادران در سوریه می‌گوییم که ما در کنار شما هستیم. شهیدان شما شهیدان عزیز ما محسوب می‌شوند. در غمها و داغهای شما با تمام وجودمان شریکیم و پیروزی قطعی شما پیروزی ماست. در برابر شما در برابر حمص و در برابر اشرف دیکتاتورها البته پاسخی جز سبعیت و خونریزی ندارند. ولی ما به آنها می‌گوییم این حمص و اشرفند که چهره خاورمیانه را بسوی آزادی و دموکراسی تغییر می‌دهند.

 

دوستان عزیز!

امروز ۲۲ بهمن، سالروز انقلابی است که ۳۳ سال پیش، یک دیکتاتوری دیگر را سرنگون کرد. انقلابی برای آزادی که همبستگی و امید به ارمغان آورد. اما دیوی که خمینی نام داشت، رهبری انقلاب را سرقت کرد و برای حفظ قدرت خود، سرکوب و آزادی کشی در پیش گرفت.

در آن زمان ما قویاً در برابر برقراری یک استبداد مطلقه تحت نام اسلام ایستادیم. ما به قانون اساسی ارتجاعی رژیم آخوندها رأی ندادیم. ما گفتیم و هنوز هم می‌گوییم که مردم ایران در پی انتخاب آزادانه و برپایی حکومتی مبتنی بر آراء تمام افراد جامعه اند؛ نه ازسرگیری یک استبداد فردی. آن قانون اساسی که مردم ایران خواسته و می‌خواهند، بر اساس آزادی و حاکمیت مردم است و نه ولایت‌فقیه.

اما در آن زمان، خمینی قانون ارتجاعی خود را به مردم ایران تحمیل کرد. با این حال، ما تلاش کردیم با شرکت در یک روند سیاسی، حکومت خمینی را به مسیر اصلاح سوق دهیم.

میلیونها نفر از مردم ایران از ملیتهای سراسر کشور، پیروان مذاهب مختلف، احزاب و گروههای سیاسی و به‌ویژه زنان و جوانان که از کاندیداتوری مسعود در انتخابات ریاست‌جمهوری حمایت کردند، پشتیبان جنبش مقاومت در این مبارزه بودند.

کلاسهای درس مسعود در دانشگاه صنعتی را بسیاری به یاد دارید. درسهای فلسفی که مضمون آن معرفی حقیقت اسلام بردبار و دموکراتیک و افشای اسلام ارتجاعی خمینی بود.

در همان کلاسهای چند ده‌هزار نفری، یک آلترناتیو فرهنگی و فکری در برابر رژیم و یک آنتی‌تز مؤثر در مقابل بنیادگرایی خمینی شکل گرفت. آری سنگ بنای جنبشی که بزرگترین مقاومت در برابر هیولای استبداد دینی را خلق کرد.

در نقطه مقابل، خمینی در یک فضای دمکراتیک، نابودی قدرت خود را می‌دید. او به کشتار تظاهرات صلح‌آمیز مردم تهران، دست زد، عصر اعدامهای بیشمار را آغاز کرد و انقلاب ایران را در خون و جنون فرو برد. او با سرکوب، آغاز کرد، سپس جنگ خانمانسوز با عراق را زمینه‌سازی کرد و یک میلیون ایرانی را به کشتن داد. و وقتی به اجبار جام زهر آتش‌بس را سر کشید بلافاصله تروریسم را جایگزین آن کرد.

تروریسم آخوندی، جنگی است علیه جامعه جهانی و علیه مردم منطقه که تا همین امروز ادامه دارد. هفته پیش خامنه‌ای اعتراف کرد که با حمایت همین رژیم بود که حزب‌الله لبنان ساخته شده و سرپا مانده است. از این نظر تاریخچه رژیم اثبات می‌کند که جنگ‌طلبی و تروریسم روح خبیث نظام ولایت‌فقیه است و هرگز قادر به جدا شدن از آن نیست.

فصل دیگری از تاریخچه این رژیم، نمایش اصلاح طلبی بود: یک چند به نام تعدیل اقتصادی، یک چند تحت عنوان اصلاحات و یک چند در همراهی ظاهری با قیام مردم ایران. اما اصلاح‌طلبان دروغین، هیچ‌گاه از تأیید قانون اساسی ولایت‌فقیه، حمایت از برنامه اتمی آن و دفاع از حفظ نظام کوتاهی نکردند.

وقتی که اصلاح طلبی قلابی شکست خورد، خامنه‌ای برای خط بستن در برابر مقاومت و خیزش مردم، پروژه فوق ارتجاعی اصول گرایی را ابداع کرد. سپس احمدی‌نژاد را به سردمداری این طرح گماشت.

پروژه «اصول گرایی» که می‌خواست با ماجراجوییهای بین‌المللی و با پخش پول میان پاسداران و بسیجی ها، راهی برای خروج از بن‌بست پیدا کند، حالا شکست خورده است.

بله! اصلاح طلبی قلابی شکست خورد و اصول گرایی فاشیستی در گل فرو رفت. اما آنچه سربلندتر از همیشه، پیروز و پیشتاز، قد برافراشته است، جایگزین دموکراتیک رژیم آخوندی است.

حالا به بیلان این رژیم نگاه کنید:

از یکطرف، اعدام ۱۲۰ هزار مخالف سیاسی، از جمله قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، سرکوب فاجعه‌بار زنان و ملیتهای ستمزده و پیروان مذاهب مختلف.

و از طرف دیگر، ازبین‌بردن بخش اعظم طبقه متوسط، اضمحلال بخش خصوصی، سقوط دست‌کم ۴۰ میلیون نفر به زیر خط فقر، همچنین بیکاری ۳۵ درصدی، تورم ۴۰ درصدی و سقوط پول رسمی کشور. با این همه، اکنون بودجه نظامی خود را ۱۲۷درصد افزایش داده‌اند.

بیلان رژیم آخوندها از هر جهت بیلان شکست و بن‌بست است. اما بزرگترین شکست آن ناتوانی در انهدام مقاومت ایران است.

بله؛ راه‌حلی که آینده را می‌سازد، از آتش قتل‌عامها و توطئه‌های هولناک گذرکرده و حالا سرمایه مردم ایران برای آزادی است.

به همین دلیل است که اشرف برای مردم ایران، برای مردم خاورمیانه و درجبهه مقابل برای رژیم ولایت‌فقیه، اهمیت فوق‌العاده دارد. زیرا نماد و الهام‌بخش آزادی است. زیرا در تیره‌ترین و بغرنج‌ترین اوضاع، پرچم تغییر دموکراتیک در ایران را در اهتزاز نگه‌داشته است.

دوستان عزیز!

مرور تاریخچه ۳دهه گذشته، ۴اشتباه اساسی غرب را برجسته می‌کند:

نخست، درک اشتباه از تروریسم رژیم که آن را نشانه قدرت آخوندها تلقی می‌کرد.

دوم، بی‌اطلاعی از شدت تنفر مردم ایران نسبت به آخوندهای حاکم که در دهها قیام بزرگ در این مدت فوران کرده است.

سوم، نشناختن ضعف ماهوی رژیم و نیاز آن به بمب اتمی برای فرار از سرنگونی، به‌نحوی که دولتهای غرب برای سالهای متمادی با بسته‌های تشویقی می‌خواستند خطر اتمی رژیم را برطرف کنند.

و چهارم، جستجوی بیهوده برای یافتن یک جناح میانه‌رو، در میان آخوندهایی که بدون ولایت‌فقیه و سرکوب و تروریسم و برنامه اتمی، فرو می‌ریزند.

حال سؤال مهم، این است که سرچشمه این اشتباهات فاحش چیست؟ و چرا دولتهای غرب در این اشتباه، درجا زدند. و باور نکردند که تحلیل آنها، نگاه آنها و عملکرد آنها، غلط است؟

پاسخ، این است که آنها در مورد مسأله اصلی تحولات ایران، یعنی راه‌حل، مسیر خطایی را پیموده‌اند. به‌نحوی که حتی به سود رژیم آخوندی در سرکوب مقاومت مردم ایران مشارکت کردند. چگونه؟

با بمباران اشرف در سال ۸۲ (۲۰۰۳)، با حمله به دفاتر شورای ملی مقاومت در فرانسه، با واگذاری حفاظت اشرف به دولت عراق و با نام گذاری غیرقانونی مجاهدین در لیست گروههای تروریستی.

این در حالی است که دینامیزم تحولات ۳دهه گذشته، کشاکش بر سر راه‌حل بوده و هست. این درحالیست که هیچ چیز به‌اندازه زدن و بستن این مقاومت، راه فاشیسم مذهبی را باز نکرده و نمی‌کند.

بنابراین، تاریخچه ۳دهه گذشته، به دولتهای غرب گوشزد می‌کند که: مهار تروریسم رژیم، یک راه دارد و آن، راه گشایی برای همین راه‌حل، یعنی مقاومت ایران است.

سد کردن نفوذ و سلطه‌جویی این رژیم در کشورهای منطقه، از طریق همین راه‌حل میسر است. و جلوگیری از دستیابی این رژیم به بمب اتمی، یک راه دارد و آن، محترم شمردن اراده مردم ایران برای سرنگونی حکومت ولایت‌فقیه است.

بنابراین، بگذارید تأکید کنم که در ۱۵ سال گذشته، نگهداری غیرقانونی و ناموجه نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی وزارت‌خارجه آمریکا، یک خطای اساسی بود؛ اما ادامه آن در شرایط کنونی، صدبار بیشتر خطاست. تحویل حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق، خطای بزرگی بود؛ اما امروز نایستادن در برابر فشارهای خامنه‌ای برای ازبین‌بردن ساکنان اشرف، صدها بار خطرناکتر است.

دوستان عزیز!

همه می‌دانند که مقاومت ایران و ساکنان اشرف، بیشترین انعطافها را برای پیشبرد یک راه‌حل مسالمت آمیز، از خود نشان داده‌اند: آنها علاوه بر چشم‌پوشی از حق اقامت ۲۵ ساله خود در عراق و علاوه بر چشم‌پوشی از شهری که با دستان خودشان ساخته‌اند، از بسیاری حقوق دیگر خود نیز گذشته‌اند.

اما خواست اکید آنها تضمین اطمینانهای حداقل در کمپ جدید است که بر اساس آن، هم امنیت و هم شرافت مجاهدان آزادی، به‌ویژه زنان، رعایت شود:

ایستگاه پلیس در محدوده داخلی کمپ مستقر نشود، حیطه اختصاصی و حق مالکیت ساکنان اشرف، محترم شمرده شود و حق آزادی تردد آنها به‌رسمیت شناخته شود و یا این که، دست کم، فضای کافی در اختیار آنها قرار گیرد. تا خود، شرایط را در حداقلها به شکل مناسب، آماده کنند.

با این حال، ۴۰۰ تن از ساکنان اشرف به‌درخواست من پذیرفتند که به‌منظور نشان‌دادن حسن‌نیت خود، با خودروها و اموال منقولشان به لیبرتی منتقل شوند؛ اما تأکید کردند که تا تضمین حداقلها کس دیگری به لیبرتی نخواهد رفت.

می دانید که ملل‌متحد و دولت عراق، روز چهارم دیماه یادداشت تفاهم خود برای انتقال ساکنان اشرف را بدون اطلاع و مشارکت نمایندگان اشرف امضا کردند.

در یازدهم بهمن، نماینده ویژه دبیرکل، آماده بودن لیبرتی را برای انتقال اعلام کرد. اما معلوم شد که نه کمیساریای عالی پناهندگان و نه سازمان بهداشت جهانی، این کمپ را از نظر استانداردهای حقوق‌بشری و انسان دوستانه تأیید نکرده‌اند.

وانگهی، تنها یک هفتم کمپ جدید آماده است و نه تمام آن.

همزمان دولت عراق، پی‌درپی یادداشت تفاهم را نقض کرده و درصدد تبدیل لیبرتی به یک زندان است. درحقیقت، آنها می‌خواهند یک جابه‌جایی اجباری را به ساکنان اشرف تحمیل کنند.

این در حالیست که کمیساریای عالی پناهندگان، روز ۱۲ بهمن اعلام کرد که دولت عراق در ۵ماه گذشته با مخالفت با شروع کار بازتأیید موقعیت پناهندگی افراد در اشرف، این پروسه را به تأخیر انداخته است

راستی چرا پیشنهاد و درخواست ۲۳ تن از مقامهای عالیرتبه پیشین ایالات متحده آمریکا برای سفر به عراق و حضور در کمپ لیبرتی جهت نظارت بر اولین مرحله جابه‌جایی ساکنان اشرف تاکنون بی‌پاسخ مانده است؟

کما این‌که ضروری است به بیانیه کانون وکلای انگلستان و ولز، دربرگیرنده ۱۴۰ هزار وکیل، توجه شود که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل را فراخوانده است که بر خواسته‌اش مبنی بر داوطلبانه بودن هرگونه جابه‌جایی و ضرورت آزادی تردد در کمپ جدید ایستادگی کند.

بگذارید یک بار دیگر تأکید کنم که هر کس حقیقتاً خواستار جلوگیری از شکست راه‌حل مسالمت‌آمیز و جلوگیری از کشتار مجدد است، باید از تضمینهای حداقل دفاع کند. این مسئولیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده است.

بنابراین، هر کس می‌خواهد با تهدید مبرم این رژیم در تمام جهان مقابله کند، لاجرم باید در کنار ساکنان اشرف بایستد. زیرا که اشرف، نه مشکل و مسأله، بلکه راه‌حل است. زیرا که این مقاوت، کلید مسأله ایران است.

دوستان و هموطنان عزیز!

در روز ۲۲ بهمن ۳۳ سال پیش، مردم ایران قدرت عظیم خود را تجربه کردند؛ وقتی که یک دیکتاتوری تا دندان مسلح را به زیر کشیدند.

بی‌تردید باز هم این قدرت عظیم، خود را نشان خواهد داد. اما این بار، نه فقط برای درهم شکستن یک فاشیسم مذهبی، بلکه همچنین برای بنای یک جامعه آزاد و دمکراتیک. این چشم‌اندازی است که کهکشانی از شهیدان، آن را تضمین کرده است: از اشرف و موسی و شهیدان عاشورای مجاهدین در ۱۹ بهمن ۶۰ تا فروغ اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰.

حاصل رنج های طولانی و خونهای بسیار که در این مدت نثار شد، اشتراک نظر اکثریت مردم ایران برای برپایی یک جمهوری کثرت‌گرا بر پایه جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد احترام به آزادیهای فردی و یک ایران غیراتمی و بدون اعدام است؛ ایرانی که تضمین صلح و دوستی در منطقه خواهد بود. این ا ست افق تابناکی که در برابر ماست.

نه دیکتاتوری بشار اسد در سوریه، نه دیکتاتوری خامنه‌ای در ایران، دیگر نخواهد پایید. این اراده خلقهای ماست و پیروز خواهد شد.

از همه شما متشکرم

لارش ریسه: با تشکر فراوان خانم رجوی، برای سخنرانی بسیار انگیزاننده‌تان
هم‌اکنون خوشوقتیم که وزیر امور خارجه سابق فرانسه را به سخنرانی دعوت کنیم:
دکتر فیلیپ دوستبلازی که به‌عنوان وزیر امور خارجه از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ خدمت کرد.
ایشان همچنین شهردار شهرهای لورد و تولوز بوده، و در حال حاضر مشاور ویژه و نماینده دبیرکل ملل‌متحد است.

فیلیپ دوستبلازی - معاون دبیرکل ملل‌متحد - وزیر خارجه فرانسه ۲۰۰۵- ۲۰۰۷:
متشکرم،
خانم رئیس‌جمهور، خانم رجوی عزیز، آقای نخست‌وزیر، آقایان فرماندار، خانمها و آقایان سفرا، آقایان پارلمانتر، خانمها و آقایان شهرداران فرانسه، دوستان عزیز، خانمها و آقایان،
تنها یک چیز برای گفتن به شما دارم: من بیش از پیش، از صمیم قلب با شما هستم. شما از این جلسه به آن جلسه، بیشتر و بیشتر می‌شوید. شما جلسه پس از جلسه، بیشتر و بیشتر هستید، چرا که آرمان دموکراسی و آرمان آزادیخواهی انگیزه شماست. شما بیشتر و بیشتر هستید چرا که می‌خواهید از این شعله مقاومت که گرمابخش قلوب دوستان اشرفیمان است، حفاظت کنید. و اتفاقاً امروز می‌خواهم در مورد اشرف و ساکنانش صحبت کنم. این مردان و زنان، با سرنوشتی شگفت، که به ندرت می‌توان طی عمر، مشابه آنها را دید، مگر در صفحات تاریخ.
هرکدام از آنها از هزار ابتلا گذشته‌اند، آنها هرکدام از شکنجه، از قتل همسران توسط یک رژیم خونریز گذشته‌اند. برخی با این درد مواجه بوده‌اند که بی‌آن‌که از دستشان کاری بربیاید، با مرگ ناگهانی پدریا مادری مواجه بودند که طاقت شنیدن خبر فجیع اعدام پسر یا دخترشان را نداشتند. برخی متأسفانه، با نابودی کل خانواده‌شان در قتل‌عام بزرگ سال ۱۹۸۸ (۱۳۶۷) در زندانها مواجه بودند.
ولی آنها از بازماندگانند، آنها به سینه ناامیدی دست رد زده‌اند، آنها از مرزها عبور کردند، آنها به اشرف رسیدند، آن کانون امید، و آنها با شجاعت به مقاومت ادامه دادند.
در سال ۲۰۰۳، آنها گرفتار گردباد جنگی شدند که نه خواستار آن بودند و نه در آن نقشی داشتند. و با وجود این‌که آنها بی‌طرفی را رعایت کردند، امروز قربانی عواقب این جنگ هستند. از حدود ۹سال پیش، آنها بار یک اسارت و محصور بودن تحمیلی را به دوش می‌کشند. در ابتدا، توسط نیروهای چندملیتی که به آنها قول حفاظت داده بودند و سپس، از ۳سال پیش، مواجه هستند با اقامت اجباری که با یک محاصره غیرانسانی تشدید شده است، به‌علاوه فشار روانی اعمال شده توسط نیروهای عراقی با حمایت مأموران اطلاعات رژیم ایران که همانند کفتارهایی در انتظار بلعیدن طعمه، دور اشرف میچرخند.
و سرانجام، ۲کشتار فجیع توسط نیروهای عراقی که تحت فرمان رژیم تهران هستند. ما هیچ‌وقت ۴۷ اشرفی را که به‌طور وحشیانه به قتل رسیدند فراموش نخواهیم کرد. چقدر افترا، چقدر دروغ در مورد آنها! در حالی‌که تنها گناهشان این بود که در مقابل دیکتاتوری زانو نزدند، این‌که با گرگها زوزه نزدند، این‌که تعامل تحت نام دین را رد کردند، یک دیدگاه غیرواقعی از اسلام را که دگراندیشان را تحت تبعیض قرار می‌دهد، نفی کردند. در یک کلام گناهشان دفاع از همزیستی و دموکراسی بود. چطور می‌توان در مقابل این میزان شجاعت و این میزان فدای بی‌چشمداشت، دچار شگفتی نشد.
و من از خودم یک سؤال کردم:
انگیزه این انسانهای عدالتجو که حاضر نیستند ایمان خود به آرمانشان را رها کنند، چیست؟
و فقط یک پاسخ یافتم: این مردان و این زنان، دیوانه عشق به هموطنانشان هستند و احترام عمیقی برای نوع انسان قائلند که می‌توانند این میزان ابتلا را تحمل کنند و می‌خواستم از این شروع کنم، چرا که قبل از هر چیز، بحث بر سر ارزشهای جهان‌شمول انسان است.
و حالا که قادر به شکستن‌شان نبودند، می‌خواهند آنها را مجبور کنند. می‌خواهم بگویم که آنها را «مجبور کنند» به کمپی بروند که تنها وجه مشترک آن با «آزادی»، اسم آن است. کمپی که می‌خواهند آن را تبدیل به زندان کنند. هنگامی که به آنها می‌گویند باید داوطلبانه خانه‌هایشان را رها کنند، وگرنه قتل‌عام می‌شوند. معنی این چیزی جز جابه‌جایی اجباری نیست.
به‌عنوان معاون دبیرکل سازمان ملل متحد، شنیدم که یونامی اعلام کرده است که کمپ لیبرتی برای پذیرفتن ساکنان آماده شده است. در حالیکه، پس از تماس تلفنی با مدیرکل کمیته عالی پناهندگان، آقای گوترز ـ و می‌خواهم این‌جا شجاعت آقای گوترز و کمیساریای عالی پناهندگان را خاطرنشان شوم ـ نه! کمیساریای عالی پناهندگان در مورد استانداردهای حقوق‌بشری چیزی نگفته بود. تنها در مورد چند نکته فنی کوچک نظر داده بود، ولی در مورد اصل موضوع یعنی رعایت حقوق‌بشر، نظر نداده است.
در حال حاضر، من از هیچ مرجع ذیصلاحی نشنیده‌ام که استانداردها و حقوق‌بشر در کمپ لیبرتی رعایت شده باشد. کمیته عالی پناهندگان، همچنین در مورد آزادی تردد در کمپ لیبرتی، که در حال حاضر وجود ندارد، تأکید کرد. در حالی‌که بدون برخورداری از آزادی پایه‌یی، کمپ لیبرتی، در واقع چیزی جز یک زندان نیست.
با دیدن موارد زیر، فقط می‌توان منقلب شد:
۱ ـ مخالفان ایرانی با ورود (به کمپ) ممنوع الخروج خواهند شد، گویی که در تله افتاده‌اند.
۲ ـ ورود وکلای ساکنان به کمپ ممنوع خواهد بود. این ناقض تمامی کنوانسیونهای بین‌المللی می‌باشد.
۳ ـ دسترسی آزاد به خدمات پزشکی باید با موافقت دولت عراق صورت بگیرد.
۴ ـ هیچ امکاناتی برای مجروحان و بیماران وخیم وجود ندارد. باید به این توجه کرد که پس از حملاتی که قبلاً انجام شده، تعداد این افراد خیلی زیاد است. من به‌عنوان پزشک زیاد به مناطق جنگی رفته‌ام. ولی در همه جا، یک ضابطه وجود دارد: این‌که جایی که پزشکان باید وارد شوند، جایی که بیماران هستند، اجازه می‌دهند پزشکان وارد شوند و می‌خواهم این‌جا از این تریبون استفاده کنم و به قاطعانه‌ترین شکل ممکن این عمل ضدبشری، یعنی جلوگیری از دسترسی بیماران به پزشک، را محکوم کنم.
دوستان عزیز، امروز در حالی‌که ما این‌جا گردهم آمده‌ایم، از ۷قسمت کمپ، ۶ قسمت هنوز آماده نیستند. دیوارهایی به بلندی ۳.۶ متری دور کمپ را محصور کرده است. و بدتر از همه، این‌که مساحت این منطقه به نیم کیلومتر مربع محدود شده است. می‌خواهند ۲ایستگاه پلیس و ۱۵۰ مأمور پلیس در داخل کمپ مستقر کنند. حضور این پلیس یا شبه‌نظامیان در این کمپ باعث آزار، منبع فشار و پایمال کردن دائمی زندگی خصوصی خواهد بود. این می‌تواند سریعاً منجر به رویارویی بشود و بهانه کشتارهای جدید را فراهم کند. چرا که در واقع این همان هدفی است که دنبال می‌کنند. به همین دلیل، ضروریست که ایستگاه پلیس در بیرون سیاج کمپ، که توسط نظامیان محاصره شده و ورودیهای آن به‌شدت تحت کنترل است، مستقر شود. این یک خواسته مشروع است. ما نمی‌توانیم فراموش کنیم که نیروهای پلیس عراق شخصاً در کشتارهای قبلی شرکت کرده‌اند.
تا وقتی که ساکنان اشرف، تضمینهای دقیق و مکتوب دولت عراق، ولی با مقدمه مقامات ملل‌متحد و تضمینهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا را دریافت نکرده باشند، تا وقتی که پاسخهای رضایتبخش به خواسته‌هایشان، منظور خواسته‌های حداقل نیست، بلکه حداکثر تضمینهاست چرا که موضوع جانشان مطرح است، را دریافت نکرده باشند. پس آری، آنها حق دارند این جابه‌جایی به محلی را که یک زندان است و ناقض حقوق انسانی و تمام کنوانسیونهای معتبر بین‌المللی است، رد کنند.
سازمان ملل‌متحد نباید از چنین تجاوزی دفاع کند و اگر یک فاجعه جمعی دیگر صورت بگیرد، اشتباه نکنیم، همه ما به‌صورت جمعی مسئولیم. همه ما.
این را بدانید خانم رجوی، این را بدانید دوستان عزیز، همه ما حضور خواهیم داشت، شما را رها نخواهیم کرد و مسئولان این وضعیت را افشا خواهیم کرد. ما ساکنان اشرف را رها نخواهیم کرد. ما ساکنان اشرف را در برابر یک ابتلای جدید و فجیع رها نخواهیم کرد. ما اجازه نخواهیم داد که این اتفاق تکرار شود.
چرا که فشار تنها در عراق نیست. من مطلع شدم که در تاریخ ۲۹ژانویه گذشته، ۲ایرانی در شهر قزوین به‌دلیل این‌که پسرشان در اشرف است دستگیر شدند. من مطلع شدم که صدها عضو خانواده‌های این مقاومین اشرف، به گناه نسبت خانوادگی با ساکنان اشرف، امروز در زندان هستند. می‌خواستم این‌جا به آقای صارمی که در دسامبر ۲۰۱۰، بدون شک به جرم ملاقات پسرش در اشرف، اعدام شد، ادای احترام کنم. یا به آقای کاظمی و یا به آقای حاج آقایی که در ژانویه ۲۰۱۱ به همین جرم اعدام شدند.
با وجود تحمل این همه فشار، ساکنان اشرف حسن‌نیت خود را ثابت کردند و شما خانم رجوی، با قبول کردن طرح جابه‌جایی اشرفیها به کمپ لیبرتی تحت شروط مشخص، تأکیدتان برای یک راه‌حل مسالمت‌آمیز را ثابت کردید.
پس آری، باید که سازمان ملل متحد، ایالات متحده و اتحادیه اروپا، بلافاصله ۵موضوع زیر را حل کنند:
اولاً: نباید در داخل کمپ پست پلیس باشد. با توجه به این‌که کمپ لیبرتی توسط مقرهای نظامی عراق محاصره شده و این‌که تمامی نقاط ورود، تمامی نقاط خروج تحت کنترل نیروهای عراقی می‌باشد، حضور پلیس در داخل کمپ هیچ ربطی به نوعی حاکمیت عراق ندارد. برعکس، این یک عامل سرکوب است که می‌تواند منجر به یک کشتار شود.
ثانیاً: ساکنان اشرف باید بتوانند با خودروها و اموال منقولشان به کمپ لیبرتی بروند.
ثالثاً: باید از هرگونه دخالت رژیم ایران، اعضا و نمایندگان سفارت این رژیم در سرنوشت ساکنان اشرف قاطعانه جلوگیری شود.
رابعاً: آزادی تردد ساکنان اشرف باید تضمین شود.
و سرانجام خامساً: اگر دولت عراق و رژیم ملاها موانع جدیدی در این انتقال اعمال کردند، پس کمیساریای عالی پناهندگان، باید هر چه سریعتر، مصاحبه‌ها و روند ثبت‌نام را در اشرف شروع کند، چرا که دیگر جایی برای اتلاف زمان باقی نمانده است.
و من این‌جا، به‌عنوان کسی که وزیر امور خارجه بودم، از وزارت امور خارجه، از دولت فرانسه و از دوستم آلن ژوپه که یک دولتمرد است، درخواست می‌کنم و از وی می‌خواهم که با تمام توانش در شورای امنیت ملل‌متحد فشار بیاورد. بله، ما به شما نیاز داریم، ما به دولت فرانسه نیاز داریم، ما به دولتهای ۵عضو دائمی‌شورای امنیت نیاز داریم، چون که دیگر کافیست.
پس آری، دوستان عزیز، ما با همه باهم هوشیار خواهیم بود تا این‌که تمام این خواسته‌ها انجام شود. برای این‌که این شعله امید، این شعله مقاومت توسط دیکتاتورها خاموش نشود. برای این‌که اشرف این چراغ راهنمای وجدان باقی بماند. این چراغ نور، این چراغ شرافت که این منطقه از جهان را روشن خواهد کرد و به ایرانیهای تحت سلطه دیکتاتوری راه مقدس آزادی را نشان خواهد داد.
من هم، خانم رجوی، می‌خواهم به مقاومت در سوریه که برای آزادی و دموکراسی می‌جنگد درود بفرستم.
می‌خواهم این دیکتاتوری خونریز را محکوم کنم. می‌خواهم به شما بگویم که ما چقدر پشت هر زن و هر مرد اشرفی هستیم. ما همه اشرفی هستیم، چرا که ساکنان اشرف سمبل مقاومت علیه دیکتاتوری هستند. دیکتاتوری که چیزی جز نوعی خیانت نیست.
متشکرم
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0ea1405d-2232-439d-925a-9d9faf5b118d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات