گزارشی از سی.ان.ان از بغداد
هادی المهدی، هفتهای ۳ بار برنامه مشهور تاک شو را اجرا و پخش میکرد. او قویاً دولت مالکی را مورد انتقاد قرار میداد، اما برخی از کسانی که این برنامه را میشنیدند تصمیم گرفتند که وی را برای همیشه ساکت کنند.
المهدی در تظاهرات ضددولتی سال گذشته، یکی از افردی بود که در خط مقدم قرار داشت. او بهرغم ضربوشتم و زندانی شدن توسط نیروهای امنیتی، حاضر به عقبنشینی نشد. در سپتامبر گذشته، بهتدریج فشارها علیه او افزایش یافت. او در فیسبوک نوشت: ”کافی است. من ۳روز است که در معرض تهدید به ترور بوده و در این وضعیت زندگی میکنم. یک نفر با من تماس میگرفته تا نسبت به حملات دولت و دستگیری معترضان به من هشدار بدهد. من همچنان در تظاهرات شرکت خواهم کرد“.
ساعتهایی بعد، او در آپارتمان خود به ضرب گلوله کشته شد. مرگ او مرموز است. با گذشت بیش از ۴ماه، قاتلان او هنوز دستگیر نشدهاند. بسیاری، قتل او را بهمثابه یک هشدار مینگرند: ساکت باشید والا چنین سرنوشتی در انتظارتان است.
حمزوز، یک وبلاگ نویس جوان، آنقدر احساس امنیت نمیکند که هویت خود را فاش کند. او ۲ بار مورد ضربوشتم قرار گرفته و دوربین وی در خلال تظاهراتهای ضددولتی توقیف شده است. اما بعد از کشته شدن المهدی، او دیگر در تظاهرات شرکت نمیکند و ترجیح میدهد که در عوض، وبلاگنویسی کند.
حمزوز، وبلاگ نویس عراقی: قبل از ۲۰۰۳، ما میدانستیم چه کسی دشمن ما است اما بعد از ۲۰۰۳، نمیدانیم دشمن ما کیست، پلیسها در خیابان میتوانند شما را بکشند، یا شاید هم دولت یا هر کسی...
هدی، نام واقعی این زن عراقی نیست. او میگوید ما از هیچگونه آزادی مطبوعاتی برخوردار نیستیم. او نیز بعد از قتل المهدی، دیگر در تظاهرات شرکت نمیکند. هدی گفت، من نوشتههایم را روی شبکه میفرستم تا توی دلم نگاه ندارم. من نمیتوانم با علم به اینکه مردمم کشته میشوند، گرسنگی میکشند، و مورد اهانت قرار میگیرند، به خواب بروم، در حالیکه میدانم قلمی در دست دارم که میتوانم از آن استفاده کنم. این مادر که صاحب ۳ فرزند میباشد میگوید، قصد ندارد به این زودیها دست از این کار بکشد. او گفت، من میدانم که اکنون، ممکن است هر دقیقه، جانم را از دست بدهم، اما به گفتن حقایق ادامه خواهم داد. او افزود، من همه این کارها را میکنم تا شاید کودکان و نوههای ما، از آزادی برخوردار شوند که ما آن را نداریم.
هادی المهدی، هفتهای ۳ بار برنامه مشهور تاک شو را اجرا و پخش میکرد. او قویاً دولت مالکی را مورد انتقاد قرار میداد، اما برخی از کسانی که این برنامه را میشنیدند تصمیم گرفتند که وی را برای همیشه ساکت کنند.
المهدی در تظاهرات ضددولتی سال گذشته، یکی از افردی بود که در خط مقدم قرار داشت. او بهرغم ضربوشتم و زندانی شدن توسط نیروهای امنیتی، حاضر به عقبنشینی نشد. در سپتامبر گذشته، بهتدریج فشارها علیه او افزایش یافت. او در فیسبوک نوشت: ”کافی است. من ۳روز است که در معرض تهدید به ترور بوده و در این وضعیت زندگی میکنم. یک نفر با من تماس میگرفته تا نسبت به حملات دولت و دستگیری معترضان به من هشدار بدهد. من همچنان در تظاهرات شرکت خواهم کرد“.
ساعتهایی بعد، او در آپارتمان خود به ضرب گلوله کشته شد. مرگ او مرموز است. با گذشت بیش از ۴ماه، قاتلان او هنوز دستگیر نشدهاند. بسیاری، قتل او را بهمثابه یک هشدار مینگرند: ساکت باشید والا چنین سرنوشتی در انتظارتان است.
حمزوز، یک وبلاگ نویس جوان، آنقدر احساس امنیت نمیکند که هویت خود را فاش کند. او ۲ بار مورد ضربوشتم قرار گرفته و دوربین وی در خلال تظاهراتهای ضددولتی توقیف شده است. اما بعد از کشته شدن المهدی، او دیگر در تظاهرات شرکت نمیکند و ترجیح میدهد که در عوض، وبلاگنویسی کند.
حمزوز، وبلاگ نویس عراقی: قبل از ۲۰۰۳، ما میدانستیم چه کسی دشمن ما است اما بعد از ۲۰۰۳، نمیدانیم دشمن ما کیست، پلیسها در خیابان میتوانند شما را بکشند، یا شاید هم دولت یا هر کسی...
هدی، نام واقعی این زن عراقی نیست. او میگوید ما از هیچگونه آزادی مطبوعاتی برخوردار نیستیم. او نیز بعد از قتل المهدی، دیگر در تظاهرات شرکت نمیکند. هدی گفت، من نوشتههایم را روی شبکه میفرستم تا توی دلم نگاه ندارم. من نمیتوانم با علم به اینکه مردمم کشته میشوند، گرسنگی میکشند، و مورد اهانت قرار میگیرند، به خواب بروم، در حالیکه میدانم قلمی در دست دارم که میتوانم از آن استفاده کنم. این مادر که صاحب ۳ فرزند میباشد میگوید، قصد ندارد به این زودیها دست از این کار بکشد. او گفت، من میدانم که اکنون، ممکن است هر دقیقه، جانم را از دست بدهم، اما به گفتن حقایق ادامه خواهم داد. او افزود، من همه این کارها را میکنم تا شاید کودکان و نوههای ما، از آزادی برخوردار شوند که ما آن را نداریم.