روز جمعه 16 دی ۱۳۹۰ (6ژانويه ۲۰۱۲) کنفرانس بين المللی در پاريس با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت تحت عنوان ”حفاظت بين المللی برای ساکنان اشرف مسئوليت آمريکا، ملل متحد و اتحاديه اروپا“ با شرکت شخصيتهای برجسته سياسی، حقوقی و نظامی آمريکايی و اروپايی برگزار شد. روز قبل گزارش قسمت اول اين کنفرانس درج شد. ذيلا گزارش قسمت آخر اين کنفرانس از نظرتان می گذرد
میچل ریس: سخنران بعدی ما، وزیر خارجه پیشین فرانسه درسالهای۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ بوده است، ایشان در حال حاضر مشاور ویژه و معاون دبیرکل ملل متحد هستند: آقای فیلیپ دوست بلازی
فیلیپ دوست بلازی مشاور ویژه و معاون دبیرکل ملل متحد، وزیرخارجه فرانسه، ۲۰۰۴-۲۰۰۵:
خانم رجوی گرامی، آقایان فرمانداران، خانمها و آقایان پارلمانترها، خانمها و آقایان سفرا،
ما امروز همگی دو نوع احساس داریم. از یک سو البته احساس قدری آسودگی خاطر و از سوی دیگر احساس نگرانی شدید. از یک سو مشاهده میکنیم که همه ما با هم توانستهایم نیرویی را تشکیل دهیم که بتواند از یک کشتار جنایتکارانه و اعلام شده از مدتها پیش جلوگیری کند، زیرا نیروی بازدارنده ما توانسته به دولت مالکی بفهماند که نفعی در اصرار بر ضربالاجل ۳۱دسامبر برای بستن کمپ اشرف ندارد. اما از سوی دیگر همچنان احساس نگرانی شدیدی داریم، چرا که خطراتی که ساکنان اشرف را تهدید میکند، برطرف نشده است. آری، من با جابهجایی توجیهناپذیر ساکنان اشرف به نقطه دیگری در عراق اعلام مخالفت کردهام. آری، من وقت تلف شدهای را که دولت عراق بر کمیساریای عالی پناهندگان تحمیل کرده، درحالی که کمیساریا از ماه سپتامبر برای بررسی استاتوی تکتک ساکنان اشرف جهت تدارک انتقال آنان به کشورهای ثالث اعلام آمادگی کرده بود، محکوم کردهام. آری، من اصرار و پافشاری دولت عراق را ابلهانه توصیف کردهام. اما امروز باید بگویم که نمیتوانم شگفتی خود را پنهان کنم از اینکه مطلع شدم خانم رجوی و نمایندگان ساکنان اشرف، انتقال به کمپ لیبرتی را بهمنظور گشودن راه بر حل مسالمتآمیز این بحران وخیم انسانی پذیرفتهاند. باید اذعان کنم که تعجب کردم. این مبین اعتماد عمیق مقاومت ایران به نهادهای سازمان ملل و تعهدات دولتهای عضو و در صدرشان آمریکا، در زمینه حفاظت از امنیت ساکنان اشرف است. این رفتار مسئولانه خانم رجوی مسئولیت سازمان ملل در راستای یافتن یک راهحل مسالمتآمیز را خطیرتر میسازد. اینجا مایلم، خانم رجوی گرامی، به شهامت و عزم راسخ شما درود بفرستم و بگویم که از خواست شما برای برگزاری یک کنفرانس بزرگ بینالمللی درباره این مسأله دردناک پشتیبانی میکنم
بهعنوان معاون دبیرکل سازمان ملل از این بابت احساس غرور هم میکنم و از شما از این بابت سپاسگزارم. همچنین از مسیر پیموده شده توسط آقای بان کیمون، دبیرکل و تلاشهای وی و بهخصوص نماینده ویژه وی، آقای مارتین کوبلر، قدردانی میکنم.
ما همه آگاهیم که مفاد پروتکل توافقنامه امضا شده با دولت عراق مطلقاً پاسخگوی خواستهای حداقل برای حفاظت و امنیت ساکنان اشرف نیست. اما بر اساس تعهدات پذیرفته شده از سوی نماینده ویژه دبیرکل در نامه وی خطاب به اشرفیان بود که ساکنان کمپ سرانجام پذیرفتند مکانی را، که باید یادآوری کنیم مدت ۲۵سال خانه و کاشانه آنان بود و در آن زندگی میکردند، ترک کنند. اما همین جا مایلم به آقای سفیر بولتون بگویم که اگر سازمان ملل مسئولیتی در این زمینه دارد، و من به این نکته باز خواهم گشت، مسئولیت ایالات متحده کمتر نیست. و شما میدانید، آقای سفیر، که کشور من همواره مواضع مشترکی با کشور شما در مورد عراق نداشته است. از آنجا که من بهعنوان وزیر امور خارجه کشورم در شورای امنیت ملل متحد عضویت داشتهام، واقفم که اقدامات دبیرکل تنها برآیند خواست دولتهای عضو است. پس بیایید از سفیر شما و سفیر فرانسه درسازمان ملل بخواهیم به شورای امنیت فشار آورند تا قدرت و نفوذ بیشتری بر دولت عراق اعمال کنند
من امشب مایلم بر آنچه پس از امضای موافقتنامه گذشته، متمرکز شوم. موضوع از این قرار است که از تاریخ ۳۰دسامبر، ۴۰۰تن از ساکنان اشرف اعلام آمادگی کردهاند با خودروها و اموال شخصیشان به کمپ لیبرتی بروند. اما تا امروز که ۶ ژانویه است، دولت عراق همچنان از این نقلوانتقال ممانعت میکند.
در نتیجه جامعه بینالملل تنها میتواند یک پرسش را مطرح کند: چرا؟
به چه دلیل از ساکنان اشرف میخواهند خودروهایشان را همراه نبرند؟ به چه دلیل میگویند ساکنان اشرف حق ندارند لوازم و تجهیزات لازم برای زیر ساختهای کمپ جدید را همراه ببرند؟ چرا حتی به آنان اجازه نمیدهند مقدمتاً از کمپ جدید دیدار کرده نیازها و ضروریات اولویتدار برای اسکان را بررسی کنند؟ چرا؟ این پرسش را مطرح کنیم و اگر پاسخی داده نشود جا دارد از خودمان بپرسیم که آیا این دراصل همان جابهجایی اجباری برای انتقال به یک کمپ اسرا نیست؟ آیا دولت عراق دارد قولها و تعهداتی را که به سازمان ملل سپرده به نوعی تحریف میکند و زیر پا میگذارد؟
در هر حال این سوءظن همواره در قبال کسانی که درگذشته تعهداتشان را نقض کردهاند، هرگز رفتاری انسانی با ساکنان اشرف نداشتهاند، و جنایات هولناکی را در ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ مرتکب شدهاند، وجود خواهد داشت. این مسائل را نباید فراموش کرد، نباید به دولت عراق اجازه داد نهادهای ملل متحد را به وسیلهیی برای مقاصد خود مبدل کند
حال دوستان چند کلمه شخصیتر بگویم. بهعنوان پزشک، شرم دارم که بگویم روز ۲ ژانویه مقامات عراقی مانع انتقال ۳بیمار به بیمارستان شدند در حالی که بستری شدن این ۳بیمار جزء مفاد توافق اولیه بود. درست در آخرین لحظه با انتقال آنان مخالفت کردند. اکنون ۳سال است که دولت عراق مانع دسترسی ساکنان بیمار اشرف به درمان و مراقبتهای پزشکی میشود. این برای من بهعنوان یک پزشک یک رویه جبارانه و غیرانسانی است که تاکنون به مرگ ۱۲تن از ساکنان اشرف طی ماههای اخیر منجر شده است. و من امشب با شما هستم، در کنار شما، خانم رئیسجمهور، در کنار اشرفیان که مطمئنم صدای مرا میشنوند. در کنار شخصیتهای برجستهای که علیه کندکاریهای دولت خود و گاه حتی علیه مسامحهکاریهای آنها جنگیدهاند تا جان این انسانها را نجات دهند. پس امشب میخواهم بگویم شما کاملاً حق داشتید آن طور که جنگیدید بایستید و بجنگید و ما هرگز حتی یک تن از ساکنان اشرف را بهحال خود رها نخواهیم کرد.
و من امشب همچنین از آنرو با شما هستم که نمیخواهم توافقنامه امضا شده با سازمان ملل متحد به وسیلهای در دست دولت عراق برای سرکوب اشرفیان یا توجیهی برای یک جابهجایی اجباری مبدل شود. چرا که تاریخ چنین چیزی را بر ما نخواهد بخشید. پس اگر من امشب اینجا هستم برای این است که همه دسته جمعی بگوئیم که اگر بخواهیم از وقوع چنین فاجعهای جلوگیری کنیم، جامعه بینالملل باید با قاطعیت با مقامات بغداد سخن گفته به آنها بفهماند که نمیتوانند از تأمین حداقل حفاظت و امنیت مورد درخواست این پناهندگان امتناع کنند. دولت عراق باید درک کند که درصورت ادامه اعمال فشارها و تضییقات طاقتفرسا بر ساکنان اشرف، مسئولیت شکست موافقتنامه بر عهدهاش خواهد بود و خود را از جامعه ملل منزوی خواهد ساخت. ساکنان اشرف بیش از حد رنج برده و امتیازات بزرگی دادهاند. ما قاطعانه میگوئیم: دیگر بس است! در قرن بیستو یکم نمیتوانیم ارتکاب این همه بیعدالتی در برابر چشمانمان را تحمل کنیم. و باز اگر امشب اینجا در کنار شما هستم برای اینست که تلاش کنیم چشمان جهانیان را بر این خطرات بگشائیم و من از روزنامهنگارانی که آمدهاند سپاسگزارم چون تعدادشان به مراتب از زمان آغاز این مبارزه بیشتر شده است.
در خاتمه مایلم بگویم که زمان آن فرا رسیده که بر ۴نکته تأکید کنیم:
اول اینکه سازمان ملل متحد و نماینده ویژه آن، همانطور که در نامه خود خطاب به ساکنان اشرف متعهد شده، از هیچ تلاشی برای تضمین امنیت و رفاه ساکنان فروگذار نخواهند کرد. این بدیهی است که سازمان ملل نمیتواند از طرحی حمایت کند که حقوق پایهیی این پناهندگان در آن مراعات نشود.
دوم، ساکنان اشرف با توجه به تضمینهای داده شده از سوی ایالات متحده (و من خوشوقتم از اینکه بار دیگر فرماندار دین و پاتریک کندی را در کنار خود میبینم)، و نیز تضمینهای اتحادیه اروپا و سازمان ملل بوده که پذیرفتهاند به کمپ لیبرتی منتقل شوند. اگر آنها این جابهجایی را پذیرفتهاند از آن رو بوده که به این تضمینها اعتماد کردهاند. پس همه ما مسئول مراقبت بر امنیت آنان و وضعیتشان در جریان انتقال به کمپ لیبرتی هستیم. مطلقاً ممکن نیست انتقال آنان به کمپی که در واقع نوعی زندان است، را تأیید کنیم و بپذیریم.
سوم، باید حق این پناهندگان به داشتن حریم خصوصی و احتراز از دخالتهای و مزاحمتهای پلیسی یا آزار و اذیت آنان در زندگی روزمرهشان بهخصوص در کمپ جدید بهرسمیت شناخته شده و به این منظور باید خواستار یک فاصله حائل ۵کیلومتری پیرامون کمپ شد تا حقوق مزبور محترم شمرده شود.
و نکته چهارم و آخر، اینکه هیچگونه مانعی برای اعمال حق مالکیت خصوصی آنان نباید ایجاد شود. آنها حق دارند خودروها و دارائیهای شخصی خود را به کمپ لیبرتی منتقل کنند و این امشب خواست اصلی ما است.
پس من بیش از همیشه در کنار این شجاعان و قهرمانان اشرف که بهخاطر نیل به دموکراسی، نیل به آزادی و صلح [در کشورشان] تا این اندازه رنج کشیدهاند، هستم. شما بیش از اندازه رنج بردهاید، بهطور مضاعف هم در کشورتان و هم در تبعید مورد سرکوب قرار گرفتهاید و انواع و اقسام تهمتها و افترائات را در مبارزه شجاعانه خود تحمل کردهاید. بدانید که ما امروز حضور داریم تا به رنج و درد شما پایان دهیم و از خواستهای مشروع و برحقتان دفاع کنیم. من اینها را به دبیرکل ملل متحد که به او اعتمادی راسخ دارم، خواهم گفت. از این پس سازمان ملل متحد مسئولیت عظیمی در قبال شما بر عهده دارد. تردیدی در عزم راسخ ما نداشته باشید. امشب دولت عراق باید درک کند که نهایتا مطالبات بیتناسب و نامشروعش حد و نقطه پایانی دارد. خانم رجوی عزیز، ما در کنار شما هستیم، در کنار این زنان، جوانان و مردانی هستیم که رنج بسیار بردهاند. میخواهم به آنها بگویم که تنها نیستند. و کسانی که میخواهند آنها را مرعوب و منکوب کنند بدانند که ما هیچگاه رهایشان نخواهیم کرد.
میچل ریس: سخنران بعدی در سراسر جهان شناخته شده برای دفاع مشتاقانه او از حقوقبشر و عدالت اجتماعی، او همچنین یک متخصص برجسته آکادمیک در آمریکا در زمینه قوانین جنایی است. او عضو هیأت علمی استادان دانشگاه حقوق هاروارد است. لطفاً به پرفسور آلن در شویتز خوشآمد بگوئید.
پروفسور آلن درشویتز، معروفترین وکیل جهان در پروندههای جنایی:
متشکرم. این واقعاً افتخار و مسئولیت بزرگی است که امروز در اینجا حضور پیدا کنم و در کنار خانم رجوی و سخنرانان جلسه و همه شما باشم تا از زندگی انسانها حفاظت کنیم. این عجب افتخاری است. تورات و قرآن هر ۲میگویند که هر کس که حتی جان یک نفر را نجات دهد همانند آن است که جان همه انسانهای جهان را نجات داده است. ما امروز در اینجا هستیم که جان افراد را نجات دهیم.
ما بهعنوان مدافعان حقوقبشر معمولاً زمانی درگیر مسائل میشویم که فجایع اتفاق افتادهاند و ما باید عدالت را در رابطه با بانیان فجایع اعمال کنیم. اما در اینجا ما فرصت آن را داریم که از یک بیعدالتی وحشتناک پیشگیری کنیم. خبرها خوب و بد هستند. بگذارید با خبر خوب آغاز کنیم. من اکنون ۵۰سال است که در زمینه دفاع از حقوقبشر فعال هستم. و در تمام این مدت هیچگاه نمونه موثرتر از کارزار پیشرو در رابطه با ممانعت از نقض حقوقبشر ندیدهایم. در اصل این موضوع بهتر از همه پروژههای حقوقبشری که من دیدهام و یا درگیر آنها بودهام پیش رفته است. فقط به پیشرفتی که در سال گذشته صورت گرفته فکر کنید. بسیاری از خواستههای ما حداقل بهطور نظری مورد قبول واقع شدهاند. دامنه تلاشهای ما اکنون به بالاترین سطوح در وزارتخارجه رسیدهاند. من این افتخار را داشتم که با رئیسجمهور آمریکا اوباما اخیراً در این رابطه گفتگو کنم. من اجازه آن را ندارم که دقیقاً آنچه او به من گفت را مطرح کنم اما میتوانم به شما بگویم که او عمیقاً در رابطه با این موضوع درگیر بود و حقایق را به خوبی میدانست و او بسیار در رابطه با نگرانیها و مسئولیتهای آمریکا حساسیت نشان داد.
من همچنین فرصت آن را داشتم که با دادستان کل دادگاه بینالمللی لاهه در این رابطه گفتگو کنم. او اگرچه در حوزههای ایران و عراق اختیارات ندارد، اما به من یادآوری کرد که البته عمل نکردن به مسئولیت و عدم ممانعت از یک کشتار وقتی فرصت پیشگیری از آن وجود دارد، میتواند یک جنایت جنگی بینالمللی محسوب شود. او هم در قبال این موضوعات حساسیت نشان داد.
و شما خانم رجوی شایسته تمجید هستید چرا که نشان دادید که دفاع از حقوقبشر میتواند از فجایع انسانی ممانعت کند. در حقیقت من به این کارزار بهعنوان یک سرمشق نگاه میکنم که چگونه دفاع از حقوقبشر میتواند به نجات جان انسانها کمک کند و مشتاقانه در آرزوی روزی هستم که بتوانم خانم رجوی را به آمریکا دعوت کنم که در کلاس من در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد سخنرانی کند و به دانشجویانم بیاموزد که چگونه کارزار مؤثر حقوقبشری را سازماندهی کنند.
حال خبرهای بد. خبر بد واقعیت جدید در عراق است که تیتر امروز روزنامه هرالد تریبیون بینالمللی حکایت از آن دارد. نخستوزیر عراق از گروهی که روابط نزدیکی با رژیم ایران دارد و سابقه خشونتآمیزی دارد استقبال میکند. نخستوزیر عراق مالکی به گروه شبهنظامی در نظام سیاسی عراق اجازه ورود میدهد که مزدور رژیم ایران است، یعنی عصائب الحق.
ما به زبان ساده نمیتوانیم به دولت کنونی عراق اعتماد کنیم که از ۳۴۰۰ ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. اصلاً نمیتوانیم به آن اعتماد کنیم.
ما از زمانیکه ارتش آمریکا صحنه را ترک کرده شاهد مرگ و جراحت بودهایم. و ما دیدهایم که دولت عراق همواره دیگران را مسئول این اعمال میداند.
و ما باید نامگذاری این سازمان را فوراً لغو کنیم چه از نظر حقوقی، چه از نظر حقیقی و چه از نظر اخلاقی.
من این هفته فرصت آن را داشتم که با الی ویزل صحبت کنم و او از من خواست که به حضار امروز عمیقترین مراتب نگرانی او را منتقل کنم و همچنین تعهد عمیق او برای ادامه تلاشها و استفاده از اعتبار جایزه صلح نوبل خود در حمایت از این فعالیت برای نجات جان انسانها.
و او به من یادآوری کرد که درس اصلی هولوکاست برای او این بود که همیشه باید تهدیدات دشمنان خود را بیشتر از وعدههای دوستان خود باور کرد. و ما شاهد وعدهها و تهدیدات بودهایم. و حالا وقت آن رسیده است که دست بهعمل زد. همه طرفهای درگیر میخواهند که کس دیگری مسئول باشد. وقتی با وزارتخارجه صحبت میکنیم میگویند نه، نه، نه این کار را وزارت دادگستری باید انجام دهد، وزارت دادگستری هم میگوید باید وزارتخارجه آن را انجام دهد، سازمان ملل متحد دولت آمریکا را مسئول میداند و دولت آمریکا دولت عراق را مسئول میداند. اما این دولت آمریکا است که مسئولیت دارد. این نهادی است که قول داد و ساکنان را خلعسلاح کرد و از نظر حقوقی و اخلاقی مسئول است.
گفته شده است که تمام آنچه نیروهای شرارت نیاز دارند تا به پیروزی برسند این است که افراد خوب دست به هیچ کاری نزنند. انجیل مقدس میگوید وقتی خون همسایگانتان جاری است دست روی دست نگذارید. ساکنان کمپ اشرف همسایگان و برادران و خواهران ما هستند. ما نباید دست روی دست بگذاریم. ما نباید کاری را کنیم که دنیا در زمان قتلعام ارامنه انجام داد، ما نباید کاری را کنیم که جهان در زمان هولوکاست انجام داد، ما نباید کاری را کنیم که جهان در زمان وقوع چند نمونه از نسلکشیهای اخیر در آفریقا انجام داد. ما باید از این کشتار ممانعت کنیم. ما نمیتوانیم ساکت باشیم. باید همچنان صدای خود را به گوش دیگران برسانیم.
من بسیار خوشحال شدم که مقامات برجسته پیشین دولتی در واقع در مقابل کاخ سفید در تظاهرات شرکت کردند. این حرکت چه پیامی میفرستد و این موضوع دارای چه اهمیتی برای جهان امروز است. ما باید همچنان صدای خودمان را به گوش دیگران برسانیم.
بهعنوان وکلای حقوقبشر و ناظران ما باید اجازه داشته باشیم که به عراق سفر کنیم و این جابهجایی را نظارت کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که به نحو صحیحی صورت میگیرد. ما باید به ساکنان کمپ اشرف قول دهیم که ما در میان کسانی نخواهیم بود که ساکت نشستهاند. ما آن آدمهای «خوبی» نخواهیم بود که هیچ کاری نمیکنند. ما ساکت نخواهیم نشست و صدایمان به گوش خواهد رسید. استعداد حقوقی ما مورد استفاده قرار خواهد گرفت. موقعیت ما مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ما نباید ساکت بنشینیم. ما وظایفی داریم و همه انسانها مسئولیت دارند. ما این وظیفه و افتخار بزرگ را داریم که در موقعیتی باشیم که جان انسانها را نجات دهیم. باید موفق شویم. این وظیفه ما است. این هدف کوتاه مدت است. هدف بلندمدت این است که تغییر در ایران انجام شود. ما همه امیدواریم که روزی ایران شاهد آزادی و رهایی باشد که از آن محروم شده است.
اما در کوتاه مدت ما مسئول ۳۴۰۰نفر هستیم و فکر میکنم همه ما در این جلسه قول دادهایم که به این مسئولیت عمل کنیم تا زمانیکه آنچه بر روی کاغد نوشته شده به واقعیت تبدیل شود. ما از نظر اصولی موفق شدهایم و بهطور بسیار شگفتانگیز و اعجابانگیزی این سد غیرممکن را شکستهایم و میدانیم که وزارتخارجه معمولاً حرکت نمیکند و معمولاً سازمان ملل متحد بدتر از آن است. ما موفقیتهای تئوریک زیادی داشتهایم و حالا وظیفهمان تبدیل آنها به نتایج واقعی است. خیلی متشکرم
میچل ریس: با تشکر از پروفسور درشویتز. سخنران بعدی ماریتا زوسموت میباشد. او وزیر فدرال جوانان، خانواده و تندرستی در آلمان و رئیس پارلمان فدرال آلمان بوده است.
ریتا زوسموت رئیس پارلمان فدرال آلمان ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۸:
خانم رجوی، شرکتکنندگان عزیز در این کنفرانس. بگذارید ابتدا بگویم که به اعتقاد من درگیر یک نبرد عظیم هستیم. اگر بخواهیم از دستآوردهایمان بگوییم، باید اول از دستآوردهای شما تعریف کنم چون حقیقت دارد. بدون این جنبش و مقاومت، بدون این دوستی و عشقی که در اشرف وجود دارد، به این پیشرفتها نمیرسیدیم.
من اول از جانب یک آلمانی سخن میگویم و بعد بهعنوان یک اروپایی. ما همگی وظیفه داریم بهطور فعال از حقوقبشر پشتیبانی کنیم. بهرغم تمامی قدمهای پیشرفت که برداشتیم، بهرغم حسننیت شما و سازمان شما، و بهرغم تمامی متنی که در یادداشت تفاهم وجود دارد، نمیتوان به فقدان استانداردهای انسان دوستانه آری گفت. بنابراین فعال بودن یک ضرورت فوری است، نه تنها در آمریکا یا سازمانهای بینالمللی، بلکه در پارلمان اروپا و تکتک کشورهای خودمان و پارلمانهایمان؛ تا به چنین شرایطی ”نه“ بگوییم.
پر واضح است، و من تنها آنچه اینجا گفته شده را تکرار میکنم، آخرین فرصت است تا مجاهدین خلق را از لیست خارج کنیم. چون واقعاً یک مانع فلج کننده است. اکنون زمان آن فرا رسیده که بگوییم ”دیگر قابلقبول نیست، ناعادلانه است“ و تنها به این دلیل بود که بالاترین دادگاه اتحادیه اروپا توان این را داشت که بگوید باید در اسرع وقت این نامگذاری لغو شود چون ناعادلانه است.
یک بار دیگر تکرار میکنم و بگذارید بگویم که باید با هم به جنگ برویم، یعنی مردان و زنان در کنار هم؛ به قدرت زنان کم بها ندهید. وقتی تمامی زنان در اطراف شما را میبنیم، خودم تشویق میشوم و ما پیشروی خواهیم کرد. من اینجا قول تعهد میدهم، و امیدوارم که با من موافق باشید، ما در کشور خودمان، یعنی کشور من کار خواهیم کرد تا پیشروی کنیم و همگان را نسبت به این موضوع آگاه خواهیم کرد. در سالهای گذشته کمتر کسی از این موضوع اطلاع داشت ولی حالا در حال افزایش است.
با تشکر از توجه شما به سخنانم.
متشکرم
میچل ریس: سخنران بعدی ما گونتر فرهویگن میباشد که در حال حاضر پروفسور دانشگاه اروپا در دانشگاه آدرینا در فرانکفورت هستند. وی نایبرئیس کمیسیون اروپا بوده است. دکتر گونتر فرهویگن
دکترگونتر فرهویگن نایبرئیس کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ ـ ۲۰۱۰:
خانم رئیسجمهور رجوی، شرکتکنندگان برجسته، مهمانان گرامی
من امروز میخواهم فقط ۲نکته را از یک زاویه صرفاً اروپایی بگویم. اینجا ۲وضوع در معرض خطرند: اولی این است که چرا ما بهعنوان اروپا نباید بعد از ۲۱دسامبر شرایط صحنه امروز عراق را بپذیریم و چرا باید بهوضوح روشن کنیم که یادداشت تفاهم ما را راضی نمیکند و آن طوری که امروز هست رضایتبخش نیست. نکته دوم این است که ما بهعنوان اروپا نهایتاً باید ماهیت واقعی رژیم ملاها را بهعنوان بزرگترین تهدید برای صلح نه فقط در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان بفهمیم و باید یک انتخاب کنیم: اینکه آیا با رژیم تهران همکاری کنیم یا از مخالفانی حمایت بکنیم که میخواهند یک ایران متمدن و دموکراتیک ایجاد کنند. این درست است که دولت ایالات متحده در اینجا مسئولیتی ویژه دارد و با توجه به داشتن تجربه طولانی من میگویم که سیاستگذاران آمریکایی نیازی ندارند که به سخنرانیهای اروپاییها گوش دهند و باید گفت موضوعاتی که مشخص هستند، نیازی به سخنرانی ندارند و به طور واقع نیازی نیست. ما اینجا چنین گروه انگیزانندهیی از آمریکاییهای برجسته داریم و اگر کسی ۲سال پیش به من میگفت که ما ائتلافی را خواهیم دید که از هوارد دین تا جان بولتون را در برمیگیرد میگفتم این تقریباً نامحتمل است.
ولی همین ائتلاف فراحزبی نشان میدهد که این موضوع برای آنها موضوع شخصیت فردی آنها و تعهدشان است. من فکر میکنم این گروه از آمریکاییهای برجسته بهاندازه کافی قوی و متقاعد کننده هستند که در تغییر سیاست آمریکا موفق شوند. بنابراین آن را به شما واگذار میکنم که انجام دهید و من میتوانم روی آنچه در طرف اروپایی میتوانیم بکنیم، تمرکز کنم. برخی افراد در پایتختهای اروپایی آن را یک موفقیت مینامند. در نتیجه فشار بینالمللی که سازماندهی شده و ترتیب داده شده توسط خانم رجوی بوده، ضربالاجل برداشته شد.
من به حسننیت دولت عراق باور ندارم. این دولت قابل اعتماد نیست. ما شواهد کافی در صحنه داریم که نباید فقط به کشتاری که تا بهحال دیدهایم اشاره کنیم، کارهای این دولت در طول ماه گذشته به همه نشان میدهد که نمیخواهد از ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. آنچه دولت عراق میخواهد زندانی کردن آنها و تحت کنترل قرار دادن آنهاست. این چیزی است که آنها میخواهند.
به اعتقاد من ما حالا باید شتابی را که به دست آمده، حفظ کنیم. اینکه شتابی وجود دارد، این درست است. حداقل میتوانیم زمان بخریم بنابراین من کاملاً از آنچه قبلاً در اینجا گفته شد، حمایت میکنم و یادداشت تفاهم باید مورد مذاکره مجدد قرارگیرد و باید شامل مهمترین عناصر باشد: امنیت برای همه افراد کمپ اشرف که به کمپ لیبرتی میروند، حفاظت و امنیت در خود کمپ، بدون دستگیری و آزار، بدون حضور پلیس در داخل محوطه حفاظتشده کمپ، احترام به حقوقبشر همه از جمله حق مالکیت ساکنان و البته ایجاد شرایط زندگی قابلقبول بر اساس استانداردهای بینالمللی. من کاملاً از یک کنفرانس بینالمللی برای مذاکره و رسیدن به یک توافق لازمالاجرا، حمایت میکنم. باید یک توافق لازمالاجرای بینالمللی باشد که بتوان آن را اجرا کرد. چنین نیازی وجود دارد. خانمها و آقایان سؤال جالبی است که چرا اعضای اتحادیه اروپا و مؤسسات اروپایی این میزان برای اقدام کردن، محتاط هستند و چرا کم و بیش در حاشیه ماندهاند. من میدانم دولتهایی هستند که میخواهند اقدام کنند ولی در ضمن دولتهایی هستند که این موضع را میگیرند که نباید کاری کنیم که تأثیر منفی روی روابطمان با رژیم ایران بگذارد. این چیزی است که باید بهصورت باز و شفاف مورد بحث قرار گیرد. تا آنجا که به رژیم ایران برمیگردد، اروپاییها حالا در مورد تحریمها بحث میکنند. باید بگویم من اینجا این منطق را نمیتوانم ببینم، اگر شما احساس میکنید که نیاز دارید بر روی رژیم ایران، تحریمها را روی رژیم اعمال کنید، چطور میتوانید از همان رژیم در تلاش برای اینکه از دست مخالفانش خلاص شود، حمایت کنید؟ چون این دقیقاً همان چیزی است که دارد صورت میگیرد. اگر شما تلاش آنها برای اینکه از دست مخالفانشان خلاص شوند را متوقف نکنید، شما دارید از آنها حمایت میکنید. من میدانم که افرادی هستند در وزارت خارجههای مختلف که به روشهای مشخص رآل پولیتیک میچسبند که درکی از شرایط واقعی و استراتژیک ندارد. در مورد این برداشت غلط که شما میتوانید با چنین رژیمی مذاکره کنید، تنها کاری که میتوانید بکنید این است که قبل از اینکه خیلی دیر شود، آن را متوقف کنید. و بهترین راه برای توقف رژیم، حمایت و حفاظت کامل از آنهایی است که میخواهند از دست آن خلاص شوند. کسانی که میخواهند یک ایران مدرن، متمدن و دموکراتیک را به جای رژیمی که حاکم میباشد، برقرار کنند.
متشکرم.
میچل ریس: سخنران بعدی ما سفیر دل دیلی است که ۳دهه و نیم در ارتش آمریکا خدمت کرده و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ هماهنگکننده دفتر ضدتروریسم وزارتخارجه آمریکا بوده است. آقای سفیر.
سفیردل دیلی مسئول بخش ضدتروریسم در وزارتخارجه آمریکا۲۰۰۷-۲۰۰۹:
خانم رجوی، مایه افتخار من است که امروز در اینجا، بهطور سمبلیک از بابت معنوی و با حضور در کنار شما در صحنه بایستیم، در حالیکه ما جملگی افکار عمومی جهان را به سمت نتیجه صحیح هدایت میکنیم. سخنان شما دقیق و به موقع بودند و امروز هم مانند گذشته صحت آنها به اثبات رسیده است. به ۱۹همکار خودم در اینجا میگویم که شما گروهی از افراد متفاوت و همهجانبه را نمایندگی میکنید، شامل سیاستمداران، دولتمردان، افسران، از هر ۲حزب، آکادمسین، نمایندگان کشورهای مختلف، فرمانداران، شخصیتهای بینالمللی، وکلا و روشنفکران. اما در واقع شما متخصصان قوی در زمینه تخصص خود هستید که در ۲زمینه کلیدی، احساس مشترک و اتفاقنظر و تعهد مشترک دارید: برخورد منصفانه با ساکنان کمپ اشرف و حذف نام سازمان مجاهدین خلق از لیست آمریکا. من به جرأت میگویم که این بزرگترین تمرکز استعدادها در رابطه با لغو نامگذاری در جهان بوده است، که شامل وزارتخارجه هم میشود.
به نظر میرسد که به سمت یک راهحل ممکن در رابطه با کمپ اشرف پیش میرویم. بهرغم تبانی رژیم ایران با دولت عراق، فشارهای خارجی طرفهای بینالمللی مانند کمیساریای عالی پناهندگان و سازمان ملل، دولت عراق را مجبور به پذیرش انصاف کرد امیدواریم که نیت همکاری خانم رجوی در اولین فرصتی که عراق میتواند خودش را نشان دهد مورد سوءاستفاده قرار نگیرد.
برای ساکنان، جابهجایی به کمپ لیبرتی و استفاده مشروط از این نام دستآورد محسوب میشود. کمپ لیبرتی نام بسیار خوبی است. مهمتر از همه، به فرودگاه بینالمللی نزدیک است که آنها به احتمال زیاد از آن برای خروج از عراق استفاده خواهند کرد. اما تمام این تلاشها باید توسط کمیساریای عالی پناهندگان، هیأت مساعدت سازمان ملل متحد در عراق، اتحادیه اروپا و مخصوصاً آمریکا از نزدیک نظارت شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ تخلف، نقض حقوقبشر و جنایتی صورت نگیرد. بله، وسایل و داراییهای منقول باید شامل این موضوع شود. دولت عراق که تا بهحال ارزشها را از محتوا تهی و نقض کرده و نارسایی دارد، باید کارهای زیادی را انجام دهد تا مینیمم کیفیت اشغال در کمپ لیبرتی را ترمیم کند. از زنان، و افراد مسن باید پشتیبانی شود چرا که ما مدت زمان حضور آنان را نمیدانیم.
در عین حال، دولت آمریکا باید نامگذاری سازمان مجاهدین را لغو کند. این لغو نامگذاری تا بهحال در اتحادیه اروپا و انگلستان و سایر کشورها صورت گرفته است. آمریکا تأخیر غمانگیزی داشته است. تا حدی که دادگاه فدرال در واشنگتن هنوز پاسخ خود را از سوی وزارتخارجه دریافت نکرده است که تشریح کند چرا همچنان نامگذاری ادامه پیدا کرده است. باز هم وزارت امور خارجه بهطور گستاخانه و رنج آوری اشتباه میکند. دولت عراق بارها گفته است که به اعمالی دستزده مانند حملات ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ علیه ساکنان کمپ اشرف دستزده است، چرا که آمریکا آنها را تروریست میداند و قانون اساسی عراق تروریسم را نمیپذیرد. عراق از این لیستگذاری برای توجیه کشتار افراد بیگناه استفاده میکند. با توجه به چنین سوءاستفاده و سوءتفاهم واضحی از طرف دولت عراق در رابطه با این لیستگذاری، آیا آمریکا نباید نام مجاهدین را حذف کند؟
ما در حال حاضر پشتیبانی قوی فراحزبی هم در سنا و هم در مجلس نمایندگان آمریکا برای این کار داریم. چه تناقض تلخی که آمریکا و رژیم ایران تنها طرفهایی در جهان هستند که مجاهدین را بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری کردهاند. آیا این یک سیاست خارجی عجیب و غریب نیست؟ خجالتآور این است که چنین عدم صداقتی توسط مشاور ویژه آمریکا در کمپ اشرفنشان داده شده است که میگوید ربط دادن لیست تروریستی با کمپ اشرف یک افسانه است. اما آنچه واقعاً یک افسانه است عدم لغو نامگذاری مجاهدین است در حالی است که تمام جهان منتظر است آمریکا دست بهعمل بزند. فقط افسانهها موجب ادامه نامگذاری مجاهدین شدهاند. اما در حالیکه جهان منتظر مانده، میتوان به دستآوردهایی دست یافت. عنصر زمانی در این رابطه بسیار حائز اهمیت است.
گام اول: با اعمال تمامی تضمینهایی که خانم رجوی به آنها فراخوانده، ساکنان کمپ اشرف را به کمپ لیبرتی منتقل کنید. از آنها حفاظت کنید.
گام دوم: در عین حال، آمریکا باید لغو نامگذاری سازمان مجاهدین را اعلام کند.
این مقاومت سازمانیافته، مردمی و بینالمللی باید برنامه ۱۰مادهیی مجاهدین را تصویب کند که در سال ۲۰۰۶ به اتحادیه اروپا اعلام شد. با سرمشق قرار دادن این آزادیها، به مجاهدین باید امکان فعالیت برای ساقط کردن رژیم احمدینژاد و ملایان داده شود. ثبات در این منطقه نفتخیز از طرف خطر بمبهای اتمی رژیم ایران و اعلام قابلیت فعلی آنها برای دستیابی به آن، در خطر است. به کشورهای دوست و نیروهای حافظ ثبات در منطقه میگویم که بگذارید مجاهدین به تغییر ضروری رژیم در ایران کمک کنند.
دشمن دشمن من دوست من است. بیایید با مجاهدین بهمثابه دوست خود رفتار کنیم.
میچل ریس: متشکرم سفیر دیل دیلی،
سخنران بعدی ما نماینده پیشین کنگره آمریکا که برای همه شما بهخوبی شناخته شده است: پاتریک کندی
پاتریک کندی :
با تشکر، به شما درود میفرستم و میخواهم به خویشاوندان شما در کمپ اشرف درود بفرستم چرا که آنها جان خود را به خطر انداختهاند تا هم میهنانشان در ایران را که توسط استبداد مذهبی ملایان و دیکتاتوری بیرحم به گروگان گرفته شده و اسیرند، آزاد کنند. شک نکنید که مبارزه برای دفاع از کمپ اشرف، مبارزه برای آزادی ایران از یوغ این رژیم مستبد است.
حالا میخواهم خطاب به دوستانم در آمریکا صحبت کنم. بیایید معنای این نامگذاری تروریستی را درک کنیم. شما حضار در اینجا میدانید که مفهوم این نامگذاری مترادف با یک جواز کشتار علیه خویشاوندانتان است. اما همچنین یک خطر مرگبار علیه امنیت ملی آمریکا است. بعد از ۱۱سپتامبر هیچ آمریکایی نمیتواند دست روی دست بگذارد در حالیکه ما لیستهای غلط، دوگانه و سیاسی مانند این را داشته باشیم. ما در آمریکا نمیتوانیم امنیت ملی خود را در معرض بازیهای سیاسی قرار دهیم. بنابراین به وزارتخارجه و همکاران سابق خودم در کنگره میگویم درک کنید اگر در مورد امنیت آمریکا نگرانید، چیزی که برای دفاع از آن سوگند خوردهاید، پس باید این لیست نمایشی را بگیرید و پاره پاره کنید.
من خواستار عمل کردن هستم. با دیگر سخنرانان هم عقیدهام که حرف زدن کافی نیست. آیا میدانید که در حال حاضر ۱۳میلیارد دلار (ابزار) نظامی از طرف آمریکا به عراق فروخته شده است؟ آیا میخواهید توجه افکار عمومی در آمریکا را جلب کنید؟ آیا میخواهید توجه کنگره و رئیسجمهور آمریکا را جلب کنید؟ پس قطعنامهیی را در کنگره ارائه کنید بر این اساس، بهمحض اینکه نقض قوانین بینالمللی و جنایت علیه بشریت با استفاده از تسلیحات و آموزش آمریکایی صورت گیرد، ما فروش آتی ابزار نظامی به عراق را متوقف خواهیم کرد. این کاری است که باید برای جلب توجه مردم آمریکا انجام داد.
در خاتمه بگذارید بگویم، همانطور که خانم رجوی با شیوایی تمام گفت، تمام ما در اینجا بخشی از راهحل هستیم. هر یک از ما و تمام وجدانهای بیدار مسئولیت داریم که کار درست را انجام دهیم. وقتی در سال ۱۹۶۶ عموی من رابرت کندی در کیپ تاون آفریقای جنوبی صحبت کرد، زمانی که هیچکس پایان تبعیضنژادی را در دورنمای فکری خود نمیدید و یک نسل دیگر طول کشید که آپارتاید به پایان رسید او گفت هر بار که یک نفر علیه بیعدالتی بهپامیخیزد یا اقدامی در جهت بهتر کردن سرنوشت دیگران انجام میدهد، حرکت کوچکی از امید را ایجاد میکند که با میلیونها حرکت کوچک دیگر در سراسر جهان تلفیق شده و به موجی عظیم تبدیل خواهد شد و بزرگترین سدهای سرکوبگری را فرو خواهد ریخت. تکتک ما فرصت داریم که تغییر را ایجاد کنیم و در نهایت همه این تلاشها در کنار یکدیگر جمع شده و در تاریخ این آرمان حک خواهد شد. اگر شما به این راه ادامه بدهید من یقین دارم روز آزادی را خواهید دید. خیلی متشکرم.
میچل ریس: با تشکر، با تشکر فراوان، از نماینده کنگره، سخنران بعدی نیازی به هیچگونه معرفی به این جمع ندارد. خواهش میکنم از ژنرال دیوید فیلیپس استقبال کنید.
ژنرال دیوید فیلیپس فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف ۲۰۰۴ـ ۲۰۰۵:
چه خوب که یک سرباز بعد از یک نماینده کنگره بیاید...
خانم رجوی، مهمانان برجسته و مهمتر از آن ۳۴۰۰تن ساکنان اشرف که مطمئن هستم از طریق ماهواره دارند نگاه میکنند. مفتخرم که امشب در اینجا هستم. ما در چه چیزی وجه اشتراک داریم؟ ایمان به آزادی، به دموکراسی و ایمان به حفظ تعهدی است که داده میشود.
وقتی آنها در سال ۲۰۰۳ سلاحهایشان را تحویل دادند، ما قول دادیم که از بیش از ۳۴۰۰تن ساکنان کمپ اشرف حفاظت کنیم. من در آنجا و شاهد آن بودم. همچنین شاهد تحقیقات گسترده پشت صحنه در مورد تکتک اعضای مجاهدین خلق در کمپ اشرف بودم. من منتظر نتیجه آن قسمت از شواهد بودم که برای من منطقی باشد. در ذهنم میگذشت چرا آنها را محدود نگهداشتهایم؟ آن شواهد وجود نداشت. ما به هر فرد در اشرف یک تعهد مکتوب برای حفاظت و امنیت داده بودیم، همانطور که قاضی موکیزی نشان داد و او کارتهای شناسایی را بالا گرفت، آن موقع یگان من بود. این کارت مربوط به تیپ ام پی ۸۹ (پلیس ارتش) است و در آن زمان من فرمانده آن بودم و ما بیش از ۳۴۰۰ کارت آی دی را برای اینکه نشان دهیم ایالات متحده میگوید، شما افراد حفاظتشده هستید، و به خدا از شما حفاظت خواهیم کرد، صادر کردیم.
متأسفانه از این ۲نفر در این کارتها حفاظت نشده بود. آنها به دست بهاصطلاح نگهبانان عراقی افتادند. در سال ۲۰۰۹ ما به آن تعهد پشت کردیم و با خوش خیالی که گویا کمپ اشرفی و جود ندارند، به زندگی خودمان مشغول شدیم. ما پشت کردیم و آنها را گذاشتیم که زیر دست سربازان بیانضباط عراقی که با پشتگرمی یا شاید هم تحت فرمان مستقیم رژیم ایران عمل میکنند، رنج بکشند.
طی چند هفته گذشته حملات متعدد موشکی صورت گرفته بود هنگامی که سربازان عراقی ادعا کردند اطلاع نداشتهاند. هر کس که به کمپ اشرف رفته است، مثل خیلی از شماها، مثل خودم، میدانیم که بهخاطر زمین نامحدود مسطح و عاری از هرگونه گیاه نمیتوانیم نزدیک آن کمپ شویم. همه نگهبانان از اینکه افراد کمپ اشرف مورد حمله موشکی قرار گیرند، مطلع میشدند، تنها موقعی میشد از آن خبردار نباشند که هنگام خدمت خواب میبودند. چنین چیزی زیر مراقبت من با سربازان آمریکایی که در کمپ اشرف خدمت میکردند، صورت نگرفت.
در آن زمان یکی از ساکنان کمپ اشرف مجروح شده بود اما حالا که از سال ۲۰۰۹ به آنها پشت کردیم، ۴۷ فرد حفاظتشده کشته و بیش از ۱۰۰۰نفر مجروح شدهاند. من به این حفاظت نمیگویم. من با ساکنان کمپ اشرف بیش از ۱سال زندگی میکردم و چندین سال دیگر هم با آنها کار کردم. تعدادی معدود آنها را واقعاً بهتر میشناسند. اطلاعات من دست اول است. از مشاهدات و تجربیات شخصی آمده و عاری از سیاست و تبلیغات منفی و دروغ است. کسی سخنرانیهای من را نمینویسد. خودم آنها را مینویسم.
من چند دهه متخصص پلیس ارتش و با حقایق روبهرو بودم. واقعیت این است که افراد کمپ اشرف تروریست نیستند.
من شنیدم که به آنها بهعنوان فرقه اشاره میشود که پیروان، شستشو مغزی شده توسط یک رهبر کاریسماتیک هستند. از این حرف، چیزی دورتر از واقعیت، نمیتوان پیدا کرد. شما میدانید افراد کمپ اشرف چه کسانی هستند؟ بسیاری از آنها دکتر، وکیل، هنرمند، نویسنده، موزیسین هستند. در دانشگاههای یو.سی.ال.ای، اوهایو، میشیگان، تگزاس، فلوریدا تحصیل کردهاند. من به فوتبال دانشگاهی اشاره نمیکنم. من به تعداد قابلتوجه از افراد کمپ اشرف اشاره میکنم. یک سوم آنها در کشورهای خارجی درس خواندند. یک سوم دیگر در زندانهای شاه و خمینی بودهاند. آنها از گروههای بیکار و مزاحم نبودهاند. آنها در زمره افرادی که هیچ هدفی ندارند، نیستند. افراد کمپ اشرف هدف دارند. اتفاقاً بالاترین هدف را دارند. آزادی، دموکراسی، بردباری، برابری.
اگر اعتقاد داشتن به چنین صفاتی، شما را یک فرقه محسوب میکند پس من میخواهم به شما بپیوندم.
در مورد پیروانی که کورکورانه پیروی میکنند و شستشو مغزی شدهاند... آیا تا بهحال توانستهاید یک وکیل، دکتر، هنرمند، موزیسین را کورکورانه پیرو چیزی بکنید؟ موفق باشید!
حالا در مورد رهبر فرقه. خانم رجوی: بله او کاریسماتیک است و دلسوز و مهربان و سختکوش و متعهد و در اعتقاد خود برای دموکراسی، آزادی و امید برای مردم ایران راسخ و استوار است. وی یکی از مصممترین و خستگیناپذیرترین رهبرانی است که من میشناسم.
حالا رژیم مالکی در همدستی با رژیم ملایان میخواهد افراد کمپ اشرف را به کمپ لیبرتی جابجا کند و آنها را به قسمت شمالی مجتمع فرودگاه بینالمللی بغداد ببرد. کمپ لیبرتی چه اسم جالبی برای که بهزودی به زندان تبدیل شود.
صرفنظر از این، در سال ۲۰۰۳ زمانی که کمپ لیبرتی چیزی جز زمینهای پر از نی و نخلهای خرما نبود، من آنجا بودم. همچنین موقعی که بهصورت یک شهر کوچک برای سربازان ساخته شد، من آنجا بودم. پاییز گذشته وقتی کمپ لیبرتی به دولت عراق تحویل داده شده بود، آنجا یک محل کاملاً کاربردی بود، با یک تأسیسات به خوبی حفظ شده که توانایی نگهداری و رسیدگی به هزاران نفر را داشت. الآن اینطور نیست. بنگالهای استقراری، امکانات سالنهای ناهارخوری، آشپزخانهها، حمامها همه غارت شده است. کمتر چیزی از آنچه که سربازان آمریکایی از کمپ لیبرتی به یاد دارند، مانده است. در حال حاضر مینیمم استانداردهای زندگی را ندارد. دولت عراق عکس این را مدعی میشود اما قاطعانه مانع میشود که کسی از آنجا بازدید کند. منابع من در درون دولت عراق گفتند که کمپ لیبرتی آنقدر غارت، خراب، به سرقت رفته و نابود شده، نبوده. حالا اگر اینطور نیست پس مالکی بگذار تحقیق کنیم. من شخصاً به بغداد پرواز خواهم کرد و بازدید خواهم کرد و گزارش آن را خواهم داد.
این کار برای مالیات دهندگان هیچ خرجی نخواهد داشت چرا که من روی پای خودم این کار را خواهم کرد. رئیسجمهور اوباما! من را بهعنوان یک ژنرال که بهطور استثنایی با کمپ لیبرتی آشنا است و میداند چگونه باید هزاران نفر را پناه بدهد، به آنجا بفرست.
اتفاقاً دخترم را هم همراه خود میبرم. تجربیات او که سابقاً در دفاتر وزیر دفاع کار کرده برای تضمین امنیت و حفاظت بیش از هزار زن درکمپ اشرف مفید است.
مطمئن هستم که دختر خانم رجوی... مطمئن هستم که دختر خانم رجوی و دخترهای بسیاری دیگر که در حال حاضر تحت محاصره در کمپ اشرف قرار دارند با دیدن یک خانم جوان دیگر که بهشدت معتقد به حقوق برابر است، قدردانی خواهند کرد. بله من به امنیت دختر خودم همراه با بهاصطلاح تروریستهای زن مجاهد خیلی بیشتر از آن بهاصطلاح نگهبانانی که خارج سیاج هستند، اعتماد دارم.
با تشکر...
شما قبلاً از من شنیدهاید که گفتهام تلاش کرده بودم افرادی را پیدا کنم که برخلاف خواست خودشان در کمپ اشرف نگهداری میشدند، اما نتوانستم. من تلاش کرده بودم در اشرف مورد شکنجه پیدا کنم اما نتوانستم. هیچکسی برخلاف خواست خودش در آنجا نگهداری نمیشد، هیچ شکنجهیی نبود، مگر اینکه شما رفتار سادیستی نگهبانان عراقی را که بهاصطلاح امنیت و حفاظت افراد آنجا را تأمین میکنند، بهرسمیت بشناسید. من فکرمیکنم که تروریستها در خارج از اشرف هستند و نه داخل.
خانم پارسایی، خانم زهره، خانواده من و خودم شما را مایوس نخواهیم کرد.
نگران نباشید متشکرم
میچل ریس: سخنران بعدی فرمانده پیشین کل نیروهای تفنگداران دریایی آمریکا در عراق است، سی وچهارمین فرمانده کل نیروهای تفنگداران دریایی،
لطفاً به ژنرال کانوی خوشآمد بگوئید.
ژنرال جیمز تری کانوی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی آمریکا ۲۰۰۶- ۲۰۱۰:
خانم رجوی، شخصیتهای برجسته، خانمها و آقایان از این فرصت که امروز با شما باشم متشکرم
خانم رجوی من هم میخواهم به شما درود بفرستم بهخاطر تلاشهایتان در این هفتهها و ماههای گذشته، و بهخاطر توانایی شما و جنبش شما برای گردآوردن حمایتی که در اروپا و ایالات متحده دارید. من بهطور قطع متقاعد هستم که میتوانید زندگی هم میهنانتان را در عراق نجات دهید. در نگاه یک فرد نظامی شما میتوانید در هر جاکه بخواهید بالهایتان را باز کنید و پر بکشید، شما هنوز به زبان یک شاعر آمریکایی قرن نوزدهم، قبل از آسودگی راه زیادی در پیش دارید، ولی تلاشهای شما تاکنون فوقالعاده بوده است.
من امروز در مورد ۲موضوع کوتاه صحبت میکنم. اول درباره ساکنان اشرف. هر کدام از ما روابط خود را داریم و هرکدام با یکدیگر متفاوت هستیم، مورد من به سال ۲۰۰۴ برمیگردد وقتی که نیروهای خود را به عراق و به استان الانبار در غرب عراق بردم. در آن زمان یک قرارگاه فرعی مجاهدین بود که پرسنل آن نهایتاً به اشرف رفتند. افسران اطلاعاتیام به من گزارش دادند که ما یک کمپ تروریستی در وسط بخشمان داریم، اما وقتی تحقیقات کردیم دیدیم که این خیلی با حقیقت فاصله دارد. در فرماندهی و در دوره من، ما ۳دوره تفنگدار فرستادیم که از کمپ اشرف محافظت کنند. من از آنها بازدید کردم و چیزی که آنجا یافتم همان چیزهایی بود که در حومه فلوجه دیده بودم. اینها افراد گرم و با تعاملی بودند و به هیچوجه چیزی که ما تروریست قلمداد میکنیم نبودند.
در طول ۳سال گذشته من مشاهده کردهام که افراد کمپ موضوع یک بازی سیاسی شدهاند. در سر این میز ۴بازیکن هستند. البته رژیم ایران و دولت عراق، ایالات متحده و اروپاییها، که توسط اتحادیه اروپا نمایندگی میشود و سازمان ملل متحد، هر کدام نقطهنظر متفاوتی دارند. شما احتمالاً توجه کردید که سخنرانان آمریکایی تمایلی نداشتند که به خارج بروند و در آنجا با انتقادات فوقالعاده به کشورمان روبهرو باشند. آنها قطعاً صادقانه صحبت میکنند و واقعیت را میگویند. ولی من همان مسیر را طی میکنم و میگویم حداقل برداشت من از برخورد آمریکا به نسبت سایر کسانی که سر میز هستند کمتر قابل فهم است. برای من اصلاً معنی نمیدهد که از یک طرف به نامگذاری مجاهدین بهعنوان یک سازمان تروریستی ادامه دهیم ولی از طرف دیگر وزیر خارجه ما همین اخیراً ۲سفیر و کارکنانشان را به کار گیرد که هر کاری میتوانند بکنند تا مواظب رفاه و نگرانیهای آنها باشند. قدردانی ما در اینجا از اروپاییهاست. ما برای دههها شاهد نگرانی فزاینده آنها برای حقوقبشر و کرامت انسانی بودهایم. آنها کار درست را قبلاً با خارج کردن نام مجاهدین از لیست انجام دادهاند و حالا فکر میکنم بهترین تمرکز لازم را روی موضوعات عراق دارند. آمریکاییها در عراق خدمت کرده و جنگیدهاند، حالا ما دولت عراق را میبینیم که به روشی ادامه میدهد که رضایت رژیم ایران را فراهم میکند. این چیزی نیست که ما از ابتدا در فکر ایجاد آن بودیم، این چیزی نیست که فکر میکردیم برای آن داریم میجنگیم. رژیم ایران به نوبه خود خوشحال است از اینکه میتواند روی دولت عراق به میزانی اعمال نفود کند. باید دید که چقدر میتوانند آنها را در حوزه خود بیاورند ولی روند تمایلات خوب نیستند. باج دادنها، توقعات طرف مقابل را بیشتر میکند.
۳۴۰۰-۳۵۰۰نفر (در اشرف) یک عقیده و یک باور قدرتمند را نمایندگی میکنند، این شوق آزادی است که اول در آمریکا بعد در فرانسه و اخیراً در خیابانهای تهران و کشورهای عرب شنیده شد که میگوید مردم در همه جا آزاد هستند، هر چه که برای گفتن دارند و اینکه چگونه حکومت شوند، (را بیان کنند). خانمها و آقایان، بهطور خاص خانمها، این موضوع آیتاللهها را بهطور فزایندهیی میترساند و همچنین فکر میکنم دولت عراق را هم شدیداً میترساند. تا آنجایی که مطمئن نیستم در اسرع وقتی که ما مایل هستیم، آنها بخواهند وضعیت را حلوفصل کنند. گمان میکنم که این در جهت منافع سیاسی هر ۲رژیم عمل کند و اگر اینطور باشد، ما و سایر جهان حفاظت را به افراد کمپ اشرف مدیون هستیم. فکر میکنم چندین چیز است که باید انجام شود. اول، البته شما از همه سخنرانان شنیدید ما باید مجاهدین را از لیست خارج کنیم. ایالات متحده آمریکا باید با این شروع کند، این یک کاتالیزور است که باید قبل از هرچیز، از جمله جابجایی، صورت پذیرد. دوم، اگرچه فکر میکنم بسیار تحسینبرانگیز است که سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا دستور کاری صادر کردهاند ولی فکر میکنم باید برای آن نیز باید اقدام عملی انجام دهند. تا در نهایت کلاهآبیها یا نیروهای آمریکایی وارد محل بشوند و از حفاظت این افراد در محیطی که بهطور فزایندهیی خصمانه میشود، اطمینان یابند. این افراد انسانهایی هستند که فکر میکنند، احساس میکنند، انسانهای باهوش و با ذکاوت هستند. آنها باید بخشی از آنچه که دارد صورت میگیرد، باشند.
موضوع دوم که باید سریع بگویم. فکر میکنم بین ما، ایالات متحده و رژیم ایران یک درگیری بر سر تولید سلاحهای هستهیی توسط رژیم ایران خواهد بود. ما یک گذشته آشفته و شلوغ داشتهایم، ما هر ۲اشتباه محاسبه داشتهایم ولی تولید سلاح هستهیی روی هر چیز دیگری سایه میاندازد. موضع آمریکا این است که غیرقابلقبول است رژیم ایران سلاح هستهیی داشته باشد. رژیم ایران سعی میکند آن را مخفی کند و میگوید ما نیاز داریم که انرژی هستهیی داشته باشیم. رژیم ایران منابع نفتییی دارد که معادل بزرگترین کشورهای روی کره زمین است. اینکه گفته شود آنها برای جایگزین کردن نفت، به انرژی هستهیی نیاز دارند، مثل این است که اسکیموها روی یخچال فریزر سرمایهگذاری کنند که اصلاً مورد نیاز نیست.
در مقابل اعلام توانایی اتمی از سوی رژیم ایران گزینههایی روی میز هستند ولی هیچکدام دلپذیر نیستند. ما میتوانیم چشممان را ببندیم و بگوییم به صورت دیپلوماتیک برخورد میکنیم و از این طریق سعی در مهار آنها بکنیم. ولی واقعیت این است که این منجر به حداقل یک مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه خواهد شد که ترکیه و عربستان سعودی شرکتکنندگان اصلی آن خواهند بود.
ما میتوانیم بهصورت محدود یا بهطور کامل حمله کنیم. حمله محدود با همه برآوردها تنها تسلیحات اتمی را به تأخیر میاندازد ولی برنامه را از بین نمیبرد. حمله تمامعیار بسیار سخت خواهد بود. تهران فاصله زیادی تا ساحل دارد. بسیار مشکل است که بر آن غلبه کرد و متأسفانه هزاران ایرانی و نیروهای آمریکایی و غیرنظامیان کشته خواهند شد.
شاید یک راهحل سوم خوبی موجود باشد و این از داخل است. البته عجیب است ولی این راهحل در هر دو نکتهیی که من با شما صحبت کردم فصل مشترکی دارد. فرصت اینکه افراد اشرف نهایتاً به خانه خود برگردند، فرصت اینکه از یک درگیری عمده بین آمریکا و رژیم ایران جلوگیری کنیم. نتیجه هر دو میتواند موجب تغییر از درون شود و رژیم ایران را تغییر دهد.
توفانهایی در افق وجود دارند ولی مجبور نیستیم که در معرض آنها قرار بگیریم. ما به ایرانی نیاز داریم که در پی سلاح هستهیی نباشد، که از تروریسم بینالمللی حمایت نکند، و اینکه شهروندان خود را در خیابانها نکشد. به جای آن، مشوق آزادیهای فردی باشد، دولتی داشته باشد که مردم را نمایندگی کند و در پی روابط منطقهیی و بینالمللی باشد.
خانمها و آقایان ما به ایرانی نیاز داریم که اگر بهدقت گوش دهید، ایرانی است که خانم رجوی آن را تصویر میکنند.
بسیار متشکرم.
میچل ریس: متشکرم ژنرال کانوی، سخنران بعدی ما سالها مناصب عالیرتبه نظامی را در دولت آمریکا برعهده داشته است، از جمله، معاون فرماندهی کل نیروهای آمریکایی در اروپا. لطفاً من را همراهی کنید در خوشآمد گویی به ژنرال والد.
ژنرال چارلز والد معاون ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا ۲۰۰۲ - ۲۰۰۶:
متشکرم امیدوارم که شما هم بهاندازه من از صحبتها لذت برده باشید چون هر دفعه که صحبتهای این آقایان را میشنویم. تشویق کننده و انگیزاننده است.
نکته دوم، وقتی پاتریک کندی نطق خودش را پاره کرد، من هم مال خودم را پاره کردم و میخواهم از قلبم درباره موضوعات صحبت بکنم.
سوم، اگر شما نگاه بکنید به طیفی از سخنرانان که از آمریکا به اینجا آمدهاند و من همه آنها را به درجات مختلف، چه بهلحاظ سابقه و چه بهطور شخصی، میشناسم صریحاً بگویم، آنها بهترین افرادی هستند که رهبری آمریکا را نمایندگی میکنند و این رهبری در جمع سخنرانان، آن چیزی است که شما نیاز دارید تا مشکلی را که برایش جمع شدهاید، حل بکند. پس بنابراین من این سخنرانان را برای هدف ارزشمندی که دارید، ستایش میکنم.
من میخواهم کمی در مورد مشکلی که میبینم، صحبت کنم ولی ابتدا میخواهم از خانم رجوی برای رهبری ایشان تشکر کنم. من فکر میکنم مشکلاتی که ما امروز با آن مواجه هستیم، و این یکی از آنهاست، بیانگر آن است، در جهانی که در آن زندگی میکنیم، و آنچه که بهخاطرش میایستیم، داشتن یک رهبری شجاع را ایجاب میکند.
در آمریکا امروز در وسط کارزار انتخابات ریاستجمهوری هستیم و برای آنهایی که در آمریکا زندگی میکنند، این تنها چیزی است که شما درباره آن میشنوید. بعضی از سخنرانان حاضر در کارزار انتخاباتی درگیر بودهاند و در این باره میدانند. وقتی شما چیزهایی را میشنوید که ما در آمریکا از آن صحبت میکنیم، در عین حال شما مواجه با موضوع اشرف هستید، من باید امروز اینجا بایستم و بگویم که ما همه اشرفی هستیم. و من به این خالصانه اعتقاد دارم.
سخنان خانم زوسموت مرا تکان داد، او از کشور آلمان است و من ریشه آلمانی دارم و سالها در آلمان زندگی کردهام، ۱۵سال در آنجا زندگی کردهام، من اروپا را خیلی دوست دارم. من عاشق جامعه بینالمللی هستم و در ۱۴۴ کشور جهان بودهام و بیشتر وقتم را صرف انواع عملیات نظامی به اشکال مختلف کردهام. شاهدم که ما یک جمع جهانی هستیم. ما نمیتوانیم به خودمان بهعنوان یک کشور منفرد نگاه بکنیم و به صراحت بگویم، بدون اینکه بخواهم نسبت به آنچه ژنرال کانوی گفت، منتقد باشم، تمایلی وجود دارد مبنی بر اینکه از انتقاد کردن به کشور خود بهطور علنی پرهیز شود. اما میخواهم بگویم وقتی به مناظرههایی که امروزه در آمریکا جریان دارد مینگرم، تقریباً شرمنده میشوم از اینکه موضوعاتی وجود دارند که در مقایسه با آنچه که ما با آن روبهرو هستیم ناچیز هستند، بهطور خاص کسانی مانند شما و ساکنان اشرف که ما نسبت به آن در دنیای امروز و جامعه جهانی، مدیون هستیم.
مشکلات شما مشکلات ماست و به خودی خود کنار نمیرود، بلکه باید به گونهیی عمل کرد که حل شود.
من در میدوست آمریکا بزرگ شدم شاید مثل جاهای دیگر که شما بزرگ میشوید. در آمریکا در میدوست زندگی خیلی ساده است. شما از همسایه خود حفاظت میکنید، شما به همسایهتان اعتماد میکنید، وقتی شما چیزی میگویید، پای آن میایستید، شما تلاش میکنید به شما اعتماد بکنند و به دیگران توجه میکنید و تقدم را به دیگران میدهید. ما نیاز داریم که در جامعه بینالمللی هم اینگونه عمل بکنیم. ما یک التزام اخلاقی داریم که اینکار را بکنیم. ما چنین فرصت یا گزینهیی که تنها موارد مشخص اخلاقی را انتخاب کنیم، نداریم. بنابراین نمیتوانیم به خودمان بگوییم مشکلات یک شخص یا گروهی از مردم، مانند ساکنان اشرف، مهم نیستند چون تنظیم و رابطه با رژیم ایران مهمتر است. این خلاف اخلاق است و ما باید اینگونه عمل کردن را متوقف کنیم.
نکته بعدی، من میخواهم اشاره مختصری بکنم. وقتی ما مشکلات پیچیدهیی خلق میکنیم، باید راهحلهای پیچیدهیی داشته باشیم. بسیاری اوقات راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده وجود دارند. بسیاری اوقات وقتی ما به مشکلات پیچیده نگاه میکنیم، شروع به ایجاد راهحلهای پیچیده میکنیم که بهانهیی است برای بیعملی.
هیچ دلیلی ندارد که امروز مشکل کمپ اشرف و لیستگذاری مجاهدین خلق نتواند حل شود، به همین سادگی: زیرا تنها یک گام وجود دارد که ما لازم است برداریم تا این مشکل را امروز حل کنیم و آن خارج کردن مجاهدین از لیست است.
میچل ریس: متشکرم ژنرال والد، سخنران بعدی ما برای حضار بسیار شناخته شده است، افسر عالیرتبه پیشین ضدتروریسم و نیروهای حفاظتی کلیه نیروهای متحدان در عراق و فرمانده پایگاه عملیاتی مستقر در اشرف که با مجاهدین کار کرده است: سرهنگ وسلی مارتین
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۶:
متشکرم خانمها و آقایان. من میدانم دوست خوبم دیوید فیلیپس بغض گلویش راگرفت وقتی در مورد اینکه قرارداد تحویل سلاحها در ازای حفاظت نقض میشود صحبت میکرد و شما من را دیدهاید که روی سن یا سنهای دیگر همین کار را کردهام. و این حاکی از عشق ما و ناشی از علاقه ما به افراد اشرف است همانطور که گفتهام آنها همان جنگجویانی هستند که اگرچه دیگر سلاحی ندارند، ولی بهترین سربازان دموکراسی در جهان هستند. و آنها خط مقدم جبهه برای حفظ دموکراسی را نگه میدارند.
امروز شرایط در کمپ اشرف ممکن است به جدی بودن یک ماه پیش به نظر نیاید. اما واقعیت این است که شرایط سختتر شده است. مالکی به این دلیل ضربالاجل را تمدید نکرد که آدم خوبی شده است، او بسیار با این فاصله دارد.
تمدید ضربالاجل بهخاطر فشار از طرف سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، پارلمانهای اروپایی، کانادا و کنگره آمریکا صورت گرفت. تمدید همچنین بهخاطر توجه رسانههای بینالمللی که گزارش میکردند و به بقیه جهان نسبت به آنچه در اشرف میگذرد آگاهی میدادند صورت گرفت. قهرمانان واقعی اینجا که هستند؟ ما ۲گروه اینجا داریم. یکی ساکنان اشرف هستند که در آن حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ حتی یک نفر جدا نشد و برود. آنها ایستادند و همانطور که گفتم آنها در خط مقدم دموکراسی در خاورمیانه هستند. گروه دوم خود شما هستید. هر وقت که این جلسات را داریم همیشه دقت کردهام که حمایت هزاران نفری بوده است.
همانطور که گفتم مالکی یک دوست خوب نیست. این حملات موشکی دقیقاً همین تاکتیکها در میدان تحریر در سال گذشته مورد استفاده قرار گرفت وقتی تظاهرات در هم شکسته میشد. نیروهای امنیتی عراق عقب کشیدند و اجازه دادند متخاصمین وارد شوند و به تظاهرکنندگان حمله کنند. و عجیب نیست دقیقاً عمدی بود که در همان شبی که توافقنامه امضا شد، یادداشت تفاهم امضا شد، اولین سری از ۳حمله موشکی شروع شد.
ما همینطور دیدیم که مالکی که میخواست قدرتش را یکدست کند، یک دوست کمپ اشرف، طارق هاشمی، متهم شد که عملیات تروریستی هدایت کرده است. او همان قدر در مورد شیعیان نگران بود که در مورد سنیها ولی با این وجود مالکی این گستاخی را دارد که بگوید هاشمی گروههای ضربت داشته است. او بسیار از این فاصله دارد. راه پیش رو چیست؟
اول این ضربه سختی است بگذارید آنها را از لیست خارج کنیم. از اول هم نباید در آن میبودند. این اشتباه بود.
دوم، بگذارید آنها را از عراق خارج کنیم. آنها را به آمریکا بیاورید ما در آمریکا تأسیسات اسکان دادن آنها را داریم.
بگذارید سازمان ملل متحد به آمریکا بیاید و تقاضاها را در یک محیط امن و حفاظتشده برای سازمان ملل متحد و برای ساکنان اشرف بررسی کند.
ایالات متحده باید بخشی از راهحل باشد نه بخشی از مشکل.
میچل رایس: با تشکر از سرهنگ مارتین. سخنران بعدی ما یکی از برجستهترین حقوقدانان بینالمللی آمریکا است. او صاحب کرسی حقوق و دیپلوماسی بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز واشنگتن دی.سی است، پروفسور روث وجوود.
پرفسور روث وجوود عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹:
حالا شما درک میکنید چرا من به نظامیان علاقمند هستم، زیرا حس رهبری و قدرت ذهنی و انضباط و جسارت دارند. به همین دلیل فکر میکنم آمریکاییها و دولت آمریکا باید شهادت کسانی را که خود در اشرف بوده شاهد وقایع بودهاند با وزن و جدیت بیشتری تلقی کنند.
در مورد مسأله انتقال به کمپ لیبرتی بسیار مهم است که قبل از اینکه کسی به آنجا منتقل شود تضمین برای شرایط مکفی حفاظت به دست آید. انتقال افراد به کمپی که در آن تضمینی برای حفاظتشان وجود ندارد، خلاف مفاد کنوانسیون ژنو و مبانی حقوقبشر است. پس فعلاً انتقالی که این همه از آن صحبت میشود تنها یک ایده و یک تصور است. تئوری است. پراتیک نیست. برعهده مارتین کوبلر و آمریکا و دیگران است که تضمین کنند شرایط مکفی امنیتی فراهم است
نهایتاً اینکه من کاملاً موافقم که اصل قضیه اساساً درباره رژیم ایران و موضوع نفوذ آن در منطقه است و بخشی از وضعیت فلج موجود در وزارتخارجه آمریکا ناشی از تردیدهایی است که درباره نحوه برخورد با مسأله رژیم ایران یعنی این معضل قدیمی، این نیروی مقاومت ناپذیر و تسخیرناپذیر، تنگه هرمز، کنترل حزبالله، کنترل سوریه و غیره است. اما باید برای آنها این موضوع را روشن ساخت که به تمام این مسائل باید جداگانه پرداخت»...
میچل ریس:
متشکرم پرفسور وجوود
سخنران پایانی امروز بعدازظهر ما سناتور لوچو مالان هستند. ایشان از سال ۲۰۰۱ سناتور بوده و عضو هیأترئیسه سنای ایتالیا هستند: سناتور مالان
سناتور لوچو مالان، عضو هیأترئیسه سنای ایتالیا :
خانم رئیسجمهور رجوی، دوستان عزیر، خانمها و آقایان!
افتخار بزرگی است برای من که امروز در جمع چنین شخصیتهای برجسته و چنین حضار خستگیناپذیری باشم و من خوشحالم که همه ما موافق هستیم که سرنوشت ساکنان اشرف یک موضوع حاشیهای نیست که تنها آنها و حامیانشان را در برگیرد، بلکه در واقع موضوع مرگ و زندگی است. موضوعی برای اعتبار قانون بینالمللی است، برای حاکمیت قانون است و محترم شمردن قانون و اصول بنیادینی است که نه فقط در ایالات متحده آمریکا بلکه برای کشورهایی از جمله کشور من، که چند سال پیش به عراق لشکرکشی کردند ارزش دارد.
ضروری است روشن سازیم که رژیم ایران هم اینک در بحرانهای داخلی و بینالمللی دست و پا میزند. در آغاز سال جدید (میلادی)، ۲۸تن به دست این رژیم شیطانی بدار آویخته شدهاند. بهرغم همه محدودیتها و سرکوبها، ندای حقطلبی در همه جای کشور طنین دارد.
حکومت مذهبی حاکم، بهمنظور حفظ و نگهداری خود بر سر قدرت، اقدام به حذف و نابودی مخالفان سیاسی خود میکند و به ترورهای زیادی در خارج از مرزهای خود به ویژه در عراق متوسل میشود.
و تلاش برای دسترسی به سلاح هستهیی به این منظور است که به وسیله آن جو رعب و وحشت را در مجامع بینالمللی ایجاد کنند و از سوی دیگر توجه مردم ایران را منحرف نماید. این رژیم نه تنها اصلیترین دشمن مردم ایران است بلکه تهدیدی جدی برای صلح جهانی، امنیت، ثبات و پیشرفت است.
مفتخرم که اعلام کنم اکثریت هر ۲مجلس ایتالیا سندهایی را امضا کردند که موافقت آنها را با خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در چگونگی برخورد با رژیم اعلام میکند. از یکسو باید نفت و گاز ایران را علیه دیکتاتور حاکم تحریم کرد و از سوی دیگر باید از مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها برای تغییر این رژیم به سوی دموکراسی حمایت کرد و ایتالیا در میان آن کشورهایی است که رهبری تحریمهای قوی اتحادیه اروپا را علیه رژیم به دست گرفتهاند.
۳۴۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، اپوزیسیون اصلی سازمانیافته رژیم ایران مدت ۲۵سال است بهطور قانونی در کمپ اشرف اقامت دارند. در طی این مدت، آنها توانستهاند یک قطعه زمین را به شهری مدرن تبدیل کنند با وجود همه قولهای کتبی که عراق برای تأمین امنیت آنان به ایالات متحده آمریکا داد، تاکنون ۲حمله در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ انجام داده است که بهوضوح ناشی از فشار حاکمان تهران بوده است. در نتیجه این حملات ۴۷تن از ساکنان کشته و صدها تن از آنان مجروح شدند.
بهرغم حق قانونی ساکنان برای ماندن در کمپ اشرف، برای پیشگیری از وقوع جنایتی دیگر، خانم رجوی در دسامبر گذشته آنها را ترغیب کرد تا انتقال به کمپ آزادی را بپذیرند با این فرض که حداقلهای لازم برای تأمین امنیت و رفاه آنان توسط آمریکا، سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا تضمین گردد. قطعاً اتخاذ این تصمیم کار آسانی نبود، اما خانم رجوی نه تنها به جامعه جهانی نشان داد که یک رهبر لایق است، بلکه خرد و دوراندیشی ویژهایشان برجسته شد.
با این وجود، دولت عراق نقض عهد کرد و مانع انتقال گروهی از نفرات به همراه اموال شخصی آنها، به کمپ آزادی شد. همچنین منجر به عدم دسترسی گروههای کوچکتر برای بازبینی و بررسی کمپ آزادی قبل از شروع این عملیات انتقال گردید.
کمیته ما متشکل از اعضای پارلمان ایتالیا از طرح سازمان ملل برای جابهجایی و استقرار این افراد در کمپ جدید حمایت کرده که در آن تضمین امنیت ساکنان از سوی آقای کوبلر و خانم هیلاری کلینتون ابراز شده است کمیته ما معتقد است که انتقال نفرات به کمپ آزادی غیرقابل پذیرش است مگر آن که حداقل تضمینهای لازم که توسط خانم رجوی اعلام شده، رعایت گردد.
باید به نمایندگان ساکنان اشرف ۴۸ساعت فرصت داده شود تا کمپ آزادی را مورد بازرسی و تحقیق قرار دهند، سپس اینکه دولت عراق باید به ساکنان اشرف اجازه دهد تا وسایل شخصی و اموال منقول خود به ویژه وسایل نقلیهشان را به مکان جدید منتقل کنند. هیچ نیروی مسلح عراقی با هیچ دلیل یا بهانهیی نباید در داخل مجموعه کمپ جدید قرار داشته باشد. این جابهجایی باید تحت نظارت نهادهای بینالمللی صورت پذیرد. بر این باورم که باید به اعضای پارلمانها و به شخصیتهای بینالمللی مانند کسانیکه امروز اینجا حضور دارند اجازه داده شود که بهعنوان ناظر بر این عملیات حضور داشته باشند خود من آمادگی کامل را در این مورد دارم.
اشرف! ما تو را رها نمیکنیم و دلسرد نخواهیم کرد و ایران باید روی آزادی را ببیند و چه بسا که امسال یعنی ۲۰۱۲سال آزاد شدن ایران باشد.
سفیر میچل:
متشکرم سناتور
هیجان شما شگفتانگیز است. این یک روز فوقالعاده بود و گفتگوها و فراخوانها و ایدههای خوبی مطرح شد. خانم رجوی از شما بهخاطر دعوت، صبر و استقامتتان در نمایندگی از این آرمان بزرگ تشکر میکنم. میخواهم خیلی کوتاه به بر اساس مسئولیت ریاست جلسه و به نمایندگی از سخنرانان دو نکته پایانی را خاطرنشان کنم.
اول اینکه ما همه از برگزاری کنفرانسی جهت شفاف ساختن یادداشت تفاهم استقبال میکنیم. در حال حاضر این یادداشت به روشنی در قبال چالشها کافی نیست. فقط ۲صفحه است و جزئیات واقعاً ضروری برای تضمین انتقال امن ساکنان کمپ اشرف به کمپ لیبرتی را تشریح نمیکند. به روشنی میتوان دید که این یک یادداشت بسیار مختصر است.
بنابراین ما از برگزاری کنفرانسی در پاریس یا بروکسل یا ژنو استقبال میکنیم که ریاست آن را فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل در عراق برعهده گیرد و خانم رجوی و نمایندگان شما، سفیر دنیل فرید و مقامات عراقی و مقامات سفارت آمریکا در بغداد، سفیر ژان دو رویت، نماینده عالی اتحادیه اروپا، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و نمایندگان پارلمان اروپا که توجه بسیاری دارند، میخواهند مطمئن شوند این کارزار تا حد ممکن با امنیت پیش میرود در آن شرکت داشته باشند. این کنفرانس باید مدرکی را صادر کند که نارساییها در مورد ضرورتها و هماهنگیهای جابهجایی را جبران کند. این کنفرانس باید به سرعت برگزار شود. دومین نکته به نمایندگی از سخنرانان این است که من به نمایندگی از همه ما در اینجا قول میدهم که ما به تلاشهای خود ادامه خواهیم داد تا دولت آمریکا را وادار کنیم که به وظایف اخلاقی و حقوقی خود عمل کند و از مردان و زنان در کمپ اشرف حفاظت کند و هم اینکه نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف کند. این قول ما به شما است.
خدا شما و ساکنان کمپ اشرف را حفظ کند. متشکرم.
میچل ریس: سخنران بعدی ما، وزیر خارجه پیشین فرانسه درسالهای۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ بوده است، ایشان در حال حاضر مشاور ویژه و معاون دبیرکل ملل متحد هستند: آقای فیلیپ دوست بلازی
فیلیپ دوست بلازی مشاور ویژه و معاون دبیرکل ملل متحد، وزیرخارجه فرانسه، ۲۰۰۴-۲۰۰۵:
خانم رجوی گرامی، آقایان فرمانداران، خانمها و آقایان پارلمانترها، خانمها و آقایان سفرا،
ما امروز همگی دو نوع احساس داریم. از یک سو البته احساس قدری آسودگی خاطر و از سوی دیگر احساس نگرانی شدید. از یک سو مشاهده میکنیم که همه ما با هم توانستهایم نیرویی را تشکیل دهیم که بتواند از یک کشتار جنایتکارانه و اعلام شده از مدتها پیش جلوگیری کند، زیرا نیروی بازدارنده ما توانسته به دولت مالکی بفهماند که نفعی در اصرار بر ضربالاجل ۳۱دسامبر برای بستن کمپ اشرف ندارد. اما از سوی دیگر همچنان احساس نگرانی شدیدی داریم، چرا که خطراتی که ساکنان اشرف را تهدید میکند، برطرف نشده است. آری، من با جابهجایی توجیهناپذیر ساکنان اشرف به نقطه دیگری در عراق اعلام مخالفت کردهام. آری، من وقت تلف شدهای را که دولت عراق بر کمیساریای عالی پناهندگان تحمیل کرده، درحالی که کمیساریا از ماه سپتامبر برای بررسی استاتوی تکتک ساکنان اشرف جهت تدارک انتقال آنان به کشورهای ثالث اعلام آمادگی کرده بود، محکوم کردهام. آری، من اصرار و پافشاری دولت عراق را ابلهانه توصیف کردهام. اما امروز باید بگویم که نمیتوانم شگفتی خود را پنهان کنم از اینکه مطلع شدم خانم رجوی و نمایندگان ساکنان اشرف، انتقال به کمپ لیبرتی را بهمنظور گشودن راه بر حل مسالمتآمیز این بحران وخیم انسانی پذیرفتهاند. باید اذعان کنم که تعجب کردم. این مبین اعتماد عمیق مقاومت ایران به نهادهای سازمان ملل و تعهدات دولتهای عضو و در صدرشان آمریکا، در زمینه حفاظت از امنیت ساکنان اشرف است. این رفتار مسئولانه خانم رجوی مسئولیت سازمان ملل در راستای یافتن یک راهحل مسالمتآمیز را خطیرتر میسازد. اینجا مایلم، خانم رجوی گرامی، به شهامت و عزم راسخ شما درود بفرستم و بگویم که از خواست شما برای برگزاری یک کنفرانس بزرگ بینالمللی درباره این مسأله دردناک پشتیبانی میکنم
بهعنوان معاون دبیرکل سازمان ملل از این بابت احساس غرور هم میکنم و از شما از این بابت سپاسگزارم. همچنین از مسیر پیموده شده توسط آقای بان کیمون، دبیرکل و تلاشهای وی و بهخصوص نماینده ویژه وی، آقای مارتین کوبلر، قدردانی میکنم.
ما همه آگاهیم که مفاد پروتکل توافقنامه امضا شده با دولت عراق مطلقاً پاسخگوی خواستهای حداقل برای حفاظت و امنیت ساکنان اشرف نیست. اما بر اساس تعهدات پذیرفته شده از سوی نماینده ویژه دبیرکل در نامه وی خطاب به اشرفیان بود که ساکنان کمپ سرانجام پذیرفتند مکانی را، که باید یادآوری کنیم مدت ۲۵سال خانه و کاشانه آنان بود و در آن زندگی میکردند، ترک کنند. اما همین جا مایلم به آقای سفیر بولتون بگویم که اگر سازمان ملل مسئولیتی در این زمینه دارد، و من به این نکته باز خواهم گشت، مسئولیت ایالات متحده کمتر نیست. و شما میدانید، آقای سفیر، که کشور من همواره مواضع مشترکی با کشور شما در مورد عراق نداشته است. از آنجا که من بهعنوان وزیر امور خارجه کشورم در شورای امنیت ملل متحد عضویت داشتهام، واقفم که اقدامات دبیرکل تنها برآیند خواست دولتهای عضو است. پس بیایید از سفیر شما و سفیر فرانسه درسازمان ملل بخواهیم به شورای امنیت فشار آورند تا قدرت و نفوذ بیشتری بر دولت عراق اعمال کنند
من امشب مایلم بر آنچه پس از امضای موافقتنامه گذشته، متمرکز شوم. موضوع از این قرار است که از تاریخ ۳۰دسامبر، ۴۰۰تن از ساکنان اشرف اعلام آمادگی کردهاند با خودروها و اموال شخصیشان به کمپ لیبرتی بروند. اما تا امروز که ۶ ژانویه است، دولت عراق همچنان از این نقلوانتقال ممانعت میکند.
در نتیجه جامعه بینالملل تنها میتواند یک پرسش را مطرح کند: چرا؟
به چه دلیل از ساکنان اشرف میخواهند خودروهایشان را همراه نبرند؟ به چه دلیل میگویند ساکنان اشرف حق ندارند لوازم و تجهیزات لازم برای زیر ساختهای کمپ جدید را همراه ببرند؟ چرا حتی به آنان اجازه نمیدهند مقدمتاً از کمپ جدید دیدار کرده نیازها و ضروریات اولویتدار برای اسکان را بررسی کنند؟ چرا؟ این پرسش را مطرح کنیم و اگر پاسخی داده نشود جا دارد از خودمان بپرسیم که آیا این دراصل همان جابهجایی اجباری برای انتقال به یک کمپ اسرا نیست؟ آیا دولت عراق دارد قولها و تعهداتی را که به سازمان ملل سپرده به نوعی تحریف میکند و زیر پا میگذارد؟
در هر حال این سوءظن همواره در قبال کسانی که درگذشته تعهداتشان را نقض کردهاند، هرگز رفتاری انسانی با ساکنان اشرف نداشتهاند، و جنایات هولناکی را در ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ مرتکب شدهاند، وجود خواهد داشت. این مسائل را نباید فراموش کرد، نباید به دولت عراق اجازه داد نهادهای ملل متحد را به وسیلهیی برای مقاصد خود مبدل کند
حال دوستان چند کلمه شخصیتر بگویم. بهعنوان پزشک، شرم دارم که بگویم روز ۲ ژانویه مقامات عراقی مانع انتقال ۳بیمار به بیمارستان شدند در حالی که بستری شدن این ۳بیمار جزء مفاد توافق اولیه بود. درست در آخرین لحظه با انتقال آنان مخالفت کردند. اکنون ۳سال است که دولت عراق مانع دسترسی ساکنان بیمار اشرف به درمان و مراقبتهای پزشکی میشود. این برای من بهعنوان یک پزشک یک رویه جبارانه و غیرانسانی است که تاکنون به مرگ ۱۲تن از ساکنان اشرف طی ماههای اخیر منجر شده است. و من امشب با شما هستم، در کنار شما، خانم رئیسجمهور، در کنار اشرفیان که مطمئنم صدای مرا میشنوند. در کنار شخصیتهای برجستهای که علیه کندکاریهای دولت خود و گاه حتی علیه مسامحهکاریهای آنها جنگیدهاند تا جان این انسانها را نجات دهند. پس امشب میخواهم بگویم شما کاملاً حق داشتید آن طور که جنگیدید بایستید و بجنگید و ما هرگز حتی یک تن از ساکنان اشرف را بهحال خود رها نخواهیم کرد.
و من امشب همچنین از آنرو با شما هستم که نمیخواهم توافقنامه امضا شده با سازمان ملل متحد به وسیلهای در دست دولت عراق برای سرکوب اشرفیان یا توجیهی برای یک جابهجایی اجباری مبدل شود. چرا که تاریخ چنین چیزی را بر ما نخواهد بخشید. پس اگر من امشب اینجا هستم برای این است که همه دسته جمعی بگوئیم که اگر بخواهیم از وقوع چنین فاجعهای جلوگیری کنیم، جامعه بینالملل باید با قاطعیت با مقامات بغداد سخن گفته به آنها بفهماند که نمیتوانند از تأمین حداقل حفاظت و امنیت مورد درخواست این پناهندگان امتناع کنند. دولت عراق باید درک کند که درصورت ادامه اعمال فشارها و تضییقات طاقتفرسا بر ساکنان اشرف، مسئولیت شکست موافقتنامه بر عهدهاش خواهد بود و خود را از جامعه ملل منزوی خواهد ساخت. ساکنان اشرف بیش از حد رنج برده و امتیازات بزرگی دادهاند. ما قاطعانه میگوئیم: دیگر بس است! در قرن بیستو یکم نمیتوانیم ارتکاب این همه بیعدالتی در برابر چشمانمان را تحمل کنیم. و باز اگر امشب اینجا در کنار شما هستم برای اینست که تلاش کنیم چشمان جهانیان را بر این خطرات بگشائیم و من از روزنامهنگارانی که آمدهاند سپاسگزارم چون تعدادشان به مراتب از زمان آغاز این مبارزه بیشتر شده است.
در خاتمه مایلم بگویم که زمان آن فرا رسیده که بر ۴نکته تأکید کنیم:
اول اینکه سازمان ملل متحد و نماینده ویژه آن، همانطور که در نامه خود خطاب به ساکنان اشرف متعهد شده، از هیچ تلاشی برای تضمین امنیت و رفاه ساکنان فروگذار نخواهند کرد. این بدیهی است که سازمان ملل نمیتواند از طرحی حمایت کند که حقوق پایهیی این پناهندگان در آن مراعات نشود.
دوم، ساکنان اشرف با توجه به تضمینهای داده شده از سوی ایالات متحده (و من خوشوقتم از اینکه بار دیگر فرماندار دین و پاتریک کندی را در کنار خود میبینم)، و نیز تضمینهای اتحادیه اروپا و سازمان ملل بوده که پذیرفتهاند به کمپ لیبرتی منتقل شوند. اگر آنها این جابهجایی را پذیرفتهاند از آن رو بوده که به این تضمینها اعتماد کردهاند. پس همه ما مسئول مراقبت بر امنیت آنان و وضعیتشان در جریان انتقال به کمپ لیبرتی هستیم. مطلقاً ممکن نیست انتقال آنان به کمپی که در واقع نوعی زندان است، را تأیید کنیم و بپذیریم.
سوم، باید حق این پناهندگان به داشتن حریم خصوصی و احتراز از دخالتهای و مزاحمتهای پلیسی یا آزار و اذیت آنان در زندگی روزمرهشان بهخصوص در کمپ جدید بهرسمیت شناخته شده و به این منظور باید خواستار یک فاصله حائل ۵کیلومتری پیرامون کمپ شد تا حقوق مزبور محترم شمرده شود.
و نکته چهارم و آخر، اینکه هیچگونه مانعی برای اعمال حق مالکیت خصوصی آنان نباید ایجاد شود. آنها حق دارند خودروها و دارائیهای شخصی خود را به کمپ لیبرتی منتقل کنند و این امشب خواست اصلی ما است.
پس من بیش از همیشه در کنار این شجاعان و قهرمانان اشرف که بهخاطر نیل به دموکراسی، نیل به آزادی و صلح [در کشورشان] تا این اندازه رنج کشیدهاند، هستم. شما بیش از اندازه رنج بردهاید، بهطور مضاعف هم در کشورتان و هم در تبعید مورد سرکوب قرار گرفتهاید و انواع و اقسام تهمتها و افترائات را در مبارزه شجاعانه خود تحمل کردهاید. بدانید که ما امروز حضور داریم تا به رنج و درد شما پایان دهیم و از خواستهای مشروع و برحقتان دفاع کنیم. من اینها را به دبیرکل ملل متحد که به او اعتمادی راسخ دارم، خواهم گفت. از این پس سازمان ملل متحد مسئولیت عظیمی در قبال شما بر عهده دارد. تردیدی در عزم راسخ ما نداشته باشید. امشب دولت عراق باید درک کند که نهایتا مطالبات بیتناسب و نامشروعش حد و نقطه پایانی دارد. خانم رجوی عزیز، ما در کنار شما هستیم، در کنار این زنان، جوانان و مردانی هستیم که رنج بسیار بردهاند. میخواهم به آنها بگویم که تنها نیستند. و کسانی که میخواهند آنها را مرعوب و منکوب کنند بدانند که ما هیچگاه رهایشان نخواهیم کرد.
میچل ریس: سخنران بعدی در سراسر جهان شناخته شده برای دفاع مشتاقانه او از حقوقبشر و عدالت اجتماعی، او همچنین یک متخصص برجسته آکادمیک در آمریکا در زمینه قوانین جنایی است. او عضو هیأت علمی استادان دانشگاه حقوق هاروارد است. لطفاً به پرفسور آلن در شویتز خوشآمد بگوئید.
پروفسور آلن درشویتز، معروفترین وکیل جهان در پروندههای جنایی:
متشکرم. این واقعاً افتخار و مسئولیت بزرگی است که امروز در اینجا حضور پیدا کنم و در کنار خانم رجوی و سخنرانان جلسه و همه شما باشم تا از زندگی انسانها حفاظت کنیم. این عجب افتخاری است. تورات و قرآن هر ۲میگویند که هر کس که حتی جان یک نفر را نجات دهد همانند آن است که جان همه انسانهای جهان را نجات داده است. ما امروز در اینجا هستیم که جان افراد را نجات دهیم.
ما بهعنوان مدافعان حقوقبشر معمولاً زمانی درگیر مسائل میشویم که فجایع اتفاق افتادهاند و ما باید عدالت را در رابطه با بانیان فجایع اعمال کنیم. اما در اینجا ما فرصت آن را داریم که از یک بیعدالتی وحشتناک پیشگیری کنیم. خبرها خوب و بد هستند. بگذارید با خبر خوب آغاز کنیم. من اکنون ۵۰سال است که در زمینه دفاع از حقوقبشر فعال هستم. و در تمام این مدت هیچگاه نمونه موثرتر از کارزار پیشرو در رابطه با ممانعت از نقض حقوقبشر ندیدهایم. در اصل این موضوع بهتر از همه پروژههای حقوقبشری که من دیدهام و یا درگیر آنها بودهام پیش رفته است. فقط به پیشرفتی که در سال گذشته صورت گرفته فکر کنید. بسیاری از خواستههای ما حداقل بهطور نظری مورد قبول واقع شدهاند. دامنه تلاشهای ما اکنون به بالاترین سطوح در وزارتخارجه رسیدهاند. من این افتخار را داشتم که با رئیسجمهور آمریکا اوباما اخیراً در این رابطه گفتگو کنم. من اجازه آن را ندارم که دقیقاً آنچه او به من گفت را مطرح کنم اما میتوانم به شما بگویم که او عمیقاً در رابطه با این موضوع درگیر بود و حقایق را به خوبی میدانست و او بسیار در رابطه با نگرانیها و مسئولیتهای آمریکا حساسیت نشان داد.
من همچنین فرصت آن را داشتم که با دادستان کل دادگاه بینالمللی لاهه در این رابطه گفتگو کنم. او اگرچه در حوزههای ایران و عراق اختیارات ندارد، اما به من یادآوری کرد که البته عمل نکردن به مسئولیت و عدم ممانعت از یک کشتار وقتی فرصت پیشگیری از آن وجود دارد، میتواند یک جنایت جنگی بینالمللی محسوب شود. او هم در قبال این موضوعات حساسیت نشان داد.
و شما خانم رجوی شایسته تمجید هستید چرا که نشان دادید که دفاع از حقوقبشر میتواند از فجایع انسانی ممانعت کند. در حقیقت من به این کارزار بهعنوان یک سرمشق نگاه میکنم که چگونه دفاع از حقوقبشر میتواند به نجات جان انسانها کمک کند و مشتاقانه در آرزوی روزی هستم که بتوانم خانم رجوی را به آمریکا دعوت کنم که در کلاس من در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد سخنرانی کند و به دانشجویانم بیاموزد که چگونه کارزار مؤثر حقوقبشری را سازماندهی کنند.
حال خبرهای بد. خبر بد واقعیت جدید در عراق است که تیتر امروز روزنامه هرالد تریبیون بینالمللی حکایت از آن دارد. نخستوزیر عراق از گروهی که روابط نزدیکی با رژیم ایران دارد و سابقه خشونتآمیزی دارد استقبال میکند. نخستوزیر عراق مالکی به گروه شبهنظامی در نظام سیاسی عراق اجازه ورود میدهد که مزدور رژیم ایران است، یعنی عصائب الحق.
ما به زبان ساده نمیتوانیم به دولت کنونی عراق اعتماد کنیم که از ۳۴۰۰ ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. اصلاً نمیتوانیم به آن اعتماد کنیم.
ما از زمانیکه ارتش آمریکا صحنه را ترک کرده شاهد مرگ و جراحت بودهایم. و ما دیدهایم که دولت عراق همواره دیگران را مسئول این اعمال میداند.
و ما باید نامگذاری این سازمان را فوراً لغو کنیم چه از نظر حقوقی، چه از نظر حقیقی و چه از نظر اخلاقی.
من این هفته فرصت آن را داشتم که با الی ویزل صحبت کنم و او از من خواست که به حضار امروز عمیقترین مراتب نگرانی او را منتقل کنم و همچنین تعهد عمیق او برای ادامه تلاشها و استفاده از اعتبار جایزه صلح نوبل خود در حمایت از این فعالیت برای نجات جان انسانها.
و او به من یادآوری کرد که درس اصلی هولوکاست برای او این بود که همیشه باید تهدیدات دشمنان خود را بیشتر از وعدههای دوستان خود باور کرد. و ما شاهد وعدهها و تهدیدات بودهایم. و حالا وقت آن رسیده است که دست بهعمل زد. همه طرفهای درگیر میخواهند که کس دیگری مسئول باشد. وقتی با وزارتخارجه صحبت میکنیم میگویند نه، نه، نه این کار را وزارت دادگستری باید انجام دهد، وزارت دادگستری هم میگوید باید وزارتخارجه آن را انجام دهد، سازمان ملل متحد دولت آمریکا را مسئول میداند و دولت آمریکا دولت عراق را مسئول میداند. اما این دولت آمریکا است که مسئولیت دارد. این نهادی است که قول داد و ساکنان را خلعسلاح کرد و از نظر حقوقی و اخلاقی مسئول است.
گفته شده است که تمام آنچه نیروهای شرارت نیاز دارند تا به پیروزی برسند این است که افراد خوب دست به هیچ کاری نزنند. انجیل مقدس میگوید وقتی خون همسایگانتان جاری است دست روی دست نگذارید. ساکنان کمپ اشرف همسایگان و برادران و خواهران ما هستند. ما نباید دست روی دست بگذاریم. ما نباید کاری را کنیم که دنیا در زمان قتلعام ارامنه انجام داد، ما نباید کاری را کنیم که جهان در زمان هولوکاست انجام داد، ما نباید کاری را کنیم که جهان در زمان وقوع چند نمونه از نسلکشیهای اخیر در آفریقا انجام داد. ما باید از این کشتار ممانعت کنیم. ما نمیتوانیم ساکت باشیم. باید همچنان صدای خود را به گوش دیگران برسانیم.
من بسیار خوشحال شدم که مقامات برجسته پیشین دولتی در واقع در مقابل کاخ سفید در تظاهرات شرکت کردند. این حرکت چه پیامی میفرستد و این موضوع دارای چه اهمیتی برای جهان امروز است. ما باید همچنان صدای خودمان را به گوش دیگران برسانیم.
بهعنوان وکلای حقوقبشر و ناظران ما باید اجازه داشته باشیم که به عراق سفر کنیم و این جابهجایی را نظارت کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که به نحو صحیحی صورت میگیرد. ما باید به ساکنان کمپ اشرف قول دهیم که ما در میان کسانی نخواهیم بود که ساکت نشستهاند. ما آن آدمهای «خوبی» نخواهیم بود که هیچ کاری نمیکنند. ما ساکت نخواهیم نشست و صدایمان به گوش خواهد رسید. استعداد حقوقی ما مورد استفاده قرار خواهد گرفت. موقعیت ما مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ما نباید ساکت بنشینیم. ما وظایفی داریم و همه انسانها مسئولیت دارند. ما این وظیفه و افتخار بزرگ را داریم که در موقعیتی باشیم که جان انسانها را نجات دهیم. باید موفق شویم. این وظیفه ما است. این هدف کوتاه مدت است. هدف بلندمدت این است که تغییر در ایران انجام شود. ما همه امیدواریم که روزی ایران شاهد آزادی و رهایی باشد که از آن محروم شده است.
اما در کوتاه مدت ما مسئول ۳۴۰۰نفر هستیم و فکر میکنم همه ما در این جلسه قول دادهایم که به این مسئولیت عمل کنیم تا زمانیکه آنچه بر روی کاغد نوشته شده به واقعیت تبدیل شود. ما از نظر اصولی موفق شدهایم و بهطور بسیار شگفتانگیز و اعجابانگیزی این سد غیرممکن را شکستهایم و میدانیم که وزارتخارجه معمولاً حرکت نمیکند و معمولاً سازمان ملل متحد بدتر از آن است. ما موفقیتهای تئوریک زیادی داشتهایم و حالا وظیفهمان تبدیل آنها به نتایج واقعی است. خیلی متشکرم
میچل ریس: با تشکر از پروفسور درشویتز. سخنران بعدی ماریتا زوسموت میباشد. او وزیر فدرال جوانان، خانواده و تندرستی در آلمان و رئیس پارلمان فدرال آلمان بوده است.
ریتا زوسموت رئیس پارلمان فدرال آلمان ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۸:
خانم رجوی، شرکتکنندگان عزیز در این کنفرانس. بگذارید ابتدا بگویم که به اعتقاد من درگیر یک نبرد عظیم هستیم. اگر بخواهیم از دستآوردهایمان بگوییم، باید اول از دستآوردهای شما تعریف کنم چون حقیقت دارد. بدون این جنبش و مقاومت، بدون این دوستی و عشقی که در اشرف وجود دارد، به این پیشرفتها نمیرسیدیم.
من اول از جانب یک آلمانی سخن میگویم و بعد بهعنوان یک اروپایی. ما همگی وظیفه داریم بهطور فعال از حقوقبشر پشتیبانی کنیم. بهرغم تمامی قدمهای پیشرفت که برداشتیم، بهرغم حسننیت شما و سازمان شما، و بهرغم تمامی متنی که در یادداشت تفاهم وجود دارد، نمیتوان به فقدان استانداردهای انسان دوستانه آری گفت. بنابراین فعال بودن یک ضرورت فوری است، نه تنها در آمریکا یا سازمانهای بینالمللی، بلکه در پارلمان اروپا و تکتک کشورهای خودمان و پارلمانهایمان؛ تا به چنین شرایطی ”نه“ بگوییم.
پر واضح است، و من تنها آنچه اینجا گفته شده را تکرار میکنم، آخرین فرصت است تا مجاهدین خلق را از لیست خارج کنیم. چون واقعاً یک مانع فلج کننده است. اکنون زمان آن فرا رسیده که بگوییم ”دیگر قابلقبول نیست، ناعادلانه است“ و تنها به این دلیل بود که بالاترین دادگاه اتحادیه اروپا توان این را داشت که بگوید باید در اسرع وقت این نامگذاری لغو شود چون ناعادلانه است.
یک بار دیگر تکرار میکنم و بگذارید بگویم که باید با هم به جنگ برویم، یعنی مردان و زنان در کنار هم؛ به قدرت زنان کم بها ندهید. وقتی تمامی زنان در اطراف شما را میبنیم، خودم تشویق میشوم و ما پیشروی خواهیم کرد. من اینجا قول تعهد میدهم، و امیدوارم که با من موافق باشید، ما در کشور خودمان، یعنی کشور من کار خواهیم کرد تا پیشروی کنیم و همگان را نسبت به این موضوع آگاه خواهیم کرد. در سالهای گذشته کمتر کسی از این موضوع اطلاع داشت ولی حالا در حال افزایش است.
با تشکر از توجه شما به سخنانم.
متشکرم
میچل ریس: سخنران بعدی ما گونتر فرهویگن میباشد که در حال حاضر پروفسور دانشگاه اروپا در دانشگاه آدرینا در فرانکفورت هستند. وی نایبرئیس کمیسیون اروپا بوده است. دکتر گونتر فرهویگن
دکترگونتر فرهویگن نایبرئیس کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ ـ ۲۰۱۰:
خانم رئیسجمهور رجوی، شرکتکنندگان برجسته، مهمانان گرامی
من امروز میخواهم فقط ۲نکته را از یک زاویه صرفاً اروپایی بگویم. اینجا ۲وضوع در معرض خطرند: اولی این است که چرا ما بهعنوان اروپا نباید بعد از ۲۱دسامبر شرایط صحنه امروز عراق را بپذیریم و چرا باید بهوضوح روشن کنیم که یادداشت تفاهم ما را راضی نمیکند و آن طوری که امروز هست رضایتبخش نیست. نکته دوم این است که ما بهعنوان اروپا نهایتاً باید ماهیت واقعی رژیم ملاها را بهعنوان بزرگترین تهدید برای صلح نه فقط در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان بفهمیم و باید یک انتخاب کنیم: اینکه آیا با رژیم تهران همکاری کنیم یا از مخالفانی حمایت بکنیم که میخواهند یک ایران متمدن و دموکراتیک ایجاد کنند. این درست است که دولت ایالات متحده در اینجا مسئولیتی ویژه دارد و با توجه به داشتن تجربه طولانی من میگویم که سیاستگذاران آمریکایی نیازی ندارند که به سخنرانیهای اروپاییها گوش دهند و باید گفت موضوعاتی که مشخص هستند، نیازی به سخنرانی ندارند و به طور واقع نیازی نیست. ما اینجا چنین گروه انگیزانندهیی از آمریکاییهای برجسته داریم و اگر کسی ۲سال پیش به من میگفت که ما ائتلافی را خواهیم دید که از هوارد دین تا جان بولتون را در برمیگیرد میگفتم این تقریباً نامحتمل است.
ولی همین ائتلاف فراحزبی نشان میدهد که این موضوع برای آنها موضوع شخصیت فردی آنها و تعهدشان است. من فکر میکنم این گروه از آمریکاییهای برجسته بهاندازه کافی قوی و متقاعد کننده هستند که در تغییر سیاست آمریکا موفق شوند. بنابراین آن را به شما واگذار میکنم که انجام دهید و من میتوانم روی آنچه در طرف اروپایی میتوانیم بکنیم، تمرکز کنم. برخی افراد در پایتختهای اروپایی آن را یک موفقیت مینامند. در نتیجه فشار بینالمللی که سازماندهی شده و ترتیب داده شده توسط خانم رجوی بوده، ضربالاجل برداشته شد.
من به حسننیت دولت عراق باور ندارم. این دولت قابل اعتماد نیست. ما شواهد کافی در صحنه داریم که نباید فقط به کشتاری که تا بهحال دیدهایم اشاره کنیم، کارهای این دولت در طول ماه گذشته به همه نشان میدهد که نمیخواهد از ساکنان کمپ اشرف حفاظت کند. آنچه دولت عراق میخواهد زندانی کردن آنها و تحت کنترل قرار دادن آنهاست. این چیزی است که آنها میخواهند.
به اعتقاد من ما حالا باید شتابی را که به دست آمده، حفظ کنیم. اینکه شتابی وجود دارد، این درست است. حداقل میتوانیم زمان بخریم بنابراین من کاملاً از آنچه قبلاً در اینجا گفته شد، حمایت میکنم و یادداشت تفاهم باید مورد مذاکره مجدد قرارگیرد و باید شامل مهمترین عناصر باشد: امنیت برای همه افراد کمپ اشرف که به کمپ لیبرتی میروند، حفاظت و امنیت در خود کمپ، بدون دستگیری و آزار، بدون حضور پلیس در داخل محوطه حفاظتشده کمپ، احترام به حقوقبشر همه از جمله حق مالکیت ساکنان و البته ایجاد شرایط زندگی قابلقبول بر اساس استانداردهای بینالمللی. من کاملاً از یک کنفرانس بینالمللی برای مذاکره و رسیدن به یک توافق لازمالاجرا، حمایت میکنم. باید یک توافق لازمالاجرای بینالمللی باشد که بتوان آن را اجرا کرد. چنین نیازی وجود دارد. خانمها و آقایان سؤال جالبی است که چرا اعضای اتحادیه اروپا و مؤسسات اروپایی این میزان برای اقدام کردن، محتاط هستند و چرا کم و بیش در حاشیه ماندهاند. من میدانم دولتهایی هستند که میخواهند اقدام کنند ولی در ضمن دولتهایی هستند که این موضع را میگیرند که نباید کاری کنیم که تأثیر منفی روی روابطمان با رژیم ایران بگذارد. این چیزی است که باید بهصورت باز و شفاف مورد بحث قرار گیرد. تا آنجا که به رژیم ایران برمیگردد، اروپاییها حالا در مورد تحریمها بحث میکنند. باید بگویم من اینجا این منطق را نمیتوانم ببینم، اگر شما احساس میکنید که نیاز دارید بر روی رژیم ایران، تحریمها را روی رژیم اعمال کنید، چطور میتوانید از همان رژیم در تلاش برای اینکه از دست مخالفانش خلاص شود، حمایت کنید؟ چون این دقیقاً همان چیزی است که دارد صورت میگیرد. اگر شما تلاش آنها برای اینکه از دست مخالفانشان خلاص شوند را متوقف نکنید، شما دارید از آنها حمایت میکنید. من میدانم که افرادی هستند در وزارت خارجههای مختلف که به روشهای مشخص رآل پولیتیک میچسبند که درکی از شرایط واقعی و استراتژیک ندارد. در مورد این برداشت غلط که شما میتوانید با چنین رژیمی مذاکره کنید، تنها کاری که میتوانید بکنید این است که قبل از اینکه خیلی دیر شود، آن را متوقف کنید. و بهترین راه برای توقف رژیم، حمایت و حفاظت کامل از آنهایی است که میخواهند از دست آن خلاص شوند. کسانی که میخواهند یک ایران مدرن، متمدن و دموکراتیک را به جای رژیمی که حاکم میباشد، برقرار کنند.
متشکرم.
میچل ریس: سخنران بعدی ما سفیر دل دیلی است که ۳دهه و نیم در ارتش آمریکا خدمت کرده و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ هماهنگکننده دفتر ضدتروریسم وزارتخارجه آمریکا بوده است. آقای سفیر.
سفیردل دیلی مسئول بخش ضدتروریسم در وزارتخارجه آمریکا۲۰۰۷-۲۰۰۹:
خانم رجوی، مایه افتخار من است که امروز در اینجا، بهطور سمبلیک از بابت معنوی و با حضور در کنار شما در صحنه بایستیم، در حالیکه ما جملگی افکار عمومی جهان را به سمت نتیجه صحیح هدایت میکنیم. سخنان شما دقیق و به موقع بودند و امروز هم مانند گذشته صحت آنها به اثبات رسیده است. به ۱۹همکار خودم در اینجا میگویم که شما گروهی از افراد متفاوت و همهجانبه را نمایندگی میکنید، شامل سیاستمداران، دولتمردان، افسران، از هر ۲حزب، آکادمسین، نمایندگان کشورهای مختلف، فرمانداران، شخصیتهای بینالمللی، وکلا و روشنفکران. اما در واقع شما متخصصان قوی در زمینه تخصص خود هستید که در ۲زمینه کلیدی، احساس مشترک و اتفاقنظر و تعهد مشترک دارید: برخورد منصفانه با ساکنان کمپ اشرف و حذف نام سازمان مجاهدین خلق از لیست آمریکا. من به جرأت میگویم که این بزرگترین تمرکز استعدادها در رابطه با لغو نامگذاری در جهان بوده است، که شامل وزارتخارجه هم میشود.
به نظر میرسد که به سمت یک راهحل ممکن در رابطه با کمپ اشرف پیش میرویم. بهرغم تبانی رژیم ایران با دولت عراق، فشارهای خارجی طرفهای بینالمللی مانند کمیساریای عالی پناهندگان و سازمان ملل، دولت عراق را مجبور به پذیرش انصاف کرد امیدواریم که نیت همکاری خانم رجوی در اولین فرصتی که عراق میتواند خودش را نشان دهد مورد سوءاستفاده قرار نگیرد.
برای ساکنان، جابهجایی به کمپ لیبرتی و استفاده مشروط از این نام دستآورد محسوب میشود. کمپ لیبرتی نام بسیار خوبی است. مهمتر از همه، به فرودگاه بینالمللی نزدیک است که آنها به احتمال زیاد از آن برای خروج از عراق استفاده خواهند کرد. اما تمام این تلاشها باید توسط کمیساریای عالی پناهندگان، هیأت مساعدت سازمان ملل متحد در عراق، اتحادیه اروپا و مخصوصاً آمریکا از نزدیک نظارت شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ تخلف، نقض حقوقبشر و جنایتی صورت نگیرد. بله، وسایل و داراییهای منقول باید شامل این موضوع شود. دولت عراق که تا بهحال ارزشها را از محتوا تهی و نقض کرده و نارسایی دارد، باید کارهای زیادی را انجام دهد تا مینیمم کیفیت اشغال در کمپ لیبرتی را ترمیم کند. از زنان، و افراد مسن باید پشتیبانی شود چرا که ما مدت زمان حضور آنان را نمیدانیم.
در عین حال، دولت آمریکا باید نامگذاری سازمان مجاهدین را لغو کند. این لغو نامگذاری تا بهحال در اتحادیه اروپا و انگلستان و سایر کشورها صورت گرفته است. آمریکا تأخیر غمانگیزی داشته است. تا حدی که دادگاه فدرال در واشنگتن هنوز پاسخ خود را از سوی وزارتخارجه دریافت نکرده است که تشریح کند چرا همچنان نامگذاری ادامه پیدا کرده است. باز هم وزارت امور خارجه بهطور گستاخانه و رنج آوری اشتباه میکند. دولت عراق بارها گفته است که به اعمالی دستزده مانند حملات ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ علیه ساکنان کمپ اشرف دستزده است، چرا که آمریکا آنها را تروریست میداند و قانون اساسی عراق تروریسم را نمیپذیرد. عراق از این لیستگذاری برای توجیه کشتار افراد بیگناه استفاده میکند. با توجه به چنین سوءاستفاده و سوءتفاهم واضحی از طرف دولت عراق در رابطه با این لیستگذاری، آیا آمریکا نباید نام مجاهدین را حذف کند؟
ما در حال حاضر پشتیبانی قوی فراحزبی هم در سنا و هم در مجلس نمایندگان آمریکا برای این کار داریم. چه تناقض تلخی که آمریکا و رژیم ایران تنها طرفهایی در جهان هستند که مجاهدین را بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری کردهاند. آیا این یک سیاست خارجی عجیب و غریب نیست؟ خجالتآور این است که چنین عدم صداقتی توسط مشاور ویژه آمریکا در کمپ اشرفنشان داده شده است که میگوید ربط دادن لیست تروریستی با کمپ اشرف یک افسانه است. اما آنچه واقعاً یک افسانه است عدم لغو نامگذاری مجاهدین است در حالی است که تمام جهان منتظر است آمریکا دست بهعمل بزند. فقط افسانهها موجب ادامه نامگذاری مجاهدین شدهاند. اما در حالیکه جهان منتظر مانده، میتوان به دستآوردهایی دست یافت. عنصر زمانی در این رابطه بسیار حائز اهمیت است.
گام اول: با اعمال تمامی تضمینهایی که خانم رجوی به آنها فراخوانده، ساکنان کمپ اشرف را به کمپ لیبرتی منتقل کنید. از آنها حفاظت کنید.
گام دوم: در عین حال، آمریکا باید لغو نامگذاری سازمان مجاهدین را اعلام کند.
این مقاومت سازمانیافته، مردمی و بینالمللی باید برنامه ۱۰مادهیی مجاهدین را تصویب کند که در سال ۲۰۰۶ به اتحادیه اروپا اعلام شد. با سرمشق قرار دادن این آزادیها، به مجاهدین باید امکان فعالیت برای ساقط کردن رژیم احمدینژاد و ملایان داده شود. ثبات در این منطقه نفتخیز از طرف خطر بمبهای اتمی رژیم ایران و اعلام قابلیت فعلی آنها برای دستیابی به آن، در خطر است. به کشورهای دوست و نیروهای حافظ ثبات در منطقه میگویم که بگذارید مجاهدین به تغییر ضروری رژیم در ایران کمک کنند.
دشمن دشمن من دوست من است. بیایید با مجاهدین بهمثابه دوست خود رفتار کنیم.
میچل ریس: متشکرم سفیر دیل دیلی،
سخنران بعدی ما نماینده پیشین کنگره آمریکا که برای همه شما بهخوبی شناخته شده است: پاتریک کندی
پاتریک کندی :
با تشکر، به شما درود میفرستم و میخواهم به خویشاوندان شما در کمپ اشرف درود بفرستم چرا که آنها جان خود را به خطر انداختهاند تا هم میهنانشان در ایران را که توسط استبداد مذهبی ملایان و دیکتاتوری بیرحم به گروگان گرفته شده و اسیرند، آزاد کنند. شک نکنید که مبارزه برای دفاع از کمپ اشرف، مبارزه برای آزادی ایران از یوغ این رژیم مستبد است.
حالا میخواهم خطاب به دوستانم در آمریکا صحبت کنم. بیایید معنای این نامگذاری تروریستی را درک کنیم. شما حضار در اینجا میدانید که مفهوم این نامگذاری مترادف با یک جواز کشتار علیه خویشاوندانتان است. اما همچنین یک خطر مرگبار علیه امنیت ملی آمریکا است. بعد از ۱۱سپتامبر هیچ آمریکایی نمیتواند دست روی دست بگذارد در حالیکه ما لیستهای غلط، دوگانه و سیاسی مانند این را داشته باشیم. ما در آمریکا نمیتوانیم امنیت ملی خود را در معرض بازیهای سیاسی قرار دهیم. بنابراین به وزارتخارجه و همکاران سابق خودم در کنگره میگویم درک کنید اگر در مورد امنیت آمریکا نگرانید، چیزی که برای دفاع از آن سوگند خوردهاید، پس باید این لیست نمایشی را بگیرید و پاره پاره کنید.
من خواستار عمل کردن هستم. با دیگر سخنرانان هم عقیدهام که حرف زدن کافی نیست. آیا میدانید که در حال حاضر ۱۳میلیارد دلار (ابزار) نظامی از طرف آمریکا به عراق فروخته شده است؟ آیا میخواهید توجه افکار عمومی در آمریکا را جلب کنید؟ آیا میخواهید توجه کنگره و رئیسجمهور آمریکا را جلب کنید؟ پس قطعنامهیی را در کنگره ارائه کنید بر این اساس، بهمحض اینکه نقض قوانین بینالمللی و جنایت علیه بشریت با استفاده از تسلیحات و آموزش آمریکایی صورت گیرد، ما فروش آتی ابزار نظامی به عراق را متوقف خواهیم کرد. این کاری است که باید برای جلب توجه مردم آمریکا انجام داد.
در خاتمه بگذارید بگویم، همانطور که خانم رجوی با شیوایی تمام گفت، تمام ما در اینجا بخشی از راهحل هستیم. هر یک از ما و تمام وجدانهای بیدار مسئولیت داریم که کار درست را انجام دهیم. وقتی در سال ۱۹۶۶ عموی من رابرت کندی در کیپ تاون آفریقای جنوبی صحبت کرد، زمانی که هیچکس پایان تبعیضنژادی را در دورنمای فکری خود نمیدید و یک نسل دیگر طول کشید که آپارتاید به پایان رسید او گفت هر بار که یک نفر علیه بیعدالتی بهپامیخیزد یا اقدامی در جهت بهتر کردن سرنوشت دیگران انجام میدهد، حرکت کوچکی از امید را ایجاد میکند که با میلیونها حرکت کوچک دیگر در سراسر جهان تلفیق شده و به موجی عظیم تبدیل خواهد شد و بزرگترین سدهای سرکوبگری را فرو خواهد ریخت. تکتک ما فرصت داریم که تغییر را ایجاد کنیم و در نهایت همه این تلاشها در کنار یکدیگر جمع شده و در تاریخ این آرمان حک خواهد شد. اگر شما به این راه ادامه بدهید من یقین دارم روز آزادی را خواهید دید. خیلی متشکرم.
میچل ریس: با تشکر، با تشکر فراوان، از نماینده کنگره، سخنران بعدی نیازی به هیچگونه معرفی به این جمع ندارد. خواهش میکنم از ژنرال دیوید فیلیپس استقبال کنید.
ژنرال دیوید فیلیپس فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف ۲۰۰۴ـ ۲۰۰۵:
چه خوب که یک سرباز بعد از یک نماینده کنگره بیاید...
خانم رجوی، مهمانان برجسته و مهمتر از آن ۳۴۰۰تن ساکنان اشرف که مطمئن هستم از طریق ماهواره دارند نگاه میکنند. مفتخرم که امشب در اینجا هستم. ما در چه چیزی وجه اشتراک داریم؟ ایمان به آزادی، به دموکراسی و ایمان به حفظ تعهدی است که داده میشود.
وقتی آنها در سال ۲۰۰۳ سلاحهایشان را تحویل دادند، ما قول دادیم که از بیش از ۳۴۰۰تن ساکنان کمپ اشرف حفاظت کنیم. من در آنجا و شاهد آن بودم. همچنین شاهد تحقیقات گسترده پشت صحنه در مورد تکتک اعضای مجاهدین خلق در کمپ اشرف بودم. من منتظر نتیجه آن قسمت از شواهد بودم که برای من منطقی باشد. در ذهنم میگذشت چرا آنها را محدود نگهداشتهایم؟ آن شواهد وجود نداشت. ما به هر فرد در اشرف یک تعهد مکتوب برای حفاظت و امنیت داده بودیم، همانطور که قاضی موکیزی نشان داد و او کارتهای شناسایی را بالا گرفت، آن موقع یگان من بود. این کارت مربوط به تیپ ام پی ۸۹ (پلیس ارتش) است و در آن زمان من فرمانده آن بودم و ما بیش از ۳۴۰۰ کارت آی دی را برای اینکه نشان دهیم ایالات متحده میگوید، شما افراد حفاظتشده هستید، و به خدا از شما حفاظت خواهیم کرد، صادر کردیم.
متأسفانه از این ۲نفر در این کارتها حفاظت نشده بود. آنها به دست بهاصطلاح نگهبانان عراقی افتادند. در سال ۲۰۰۹ ما به آن تعهد پشت کردیم و با خوش خیالی که گویا کمپ اشرفی و جود ندارند، به زندگی خودمان مشغول شدیم. ما پشت کردیم و آنها را گذاشتیم که زیر دست سربازان بیانضباط عراقی که با پشتگرمی یا شاید هم تحت فرمان مستقیم رژیم ایران عمل میکنند، رنج بکشند.
طی چند هفته گذشته حملات متعدد موشکی صورت گرفته بود هنگامی که سربازان عراقی ادعا کردند اطلاع نداشتهاند. هر کس که به کمپ اشرف رفته است، مثل خیلی از شماها، مثل خودم، میدانیم که بهخاطر زمین نامحدود مسطح و عاری از هرگونه گیاه نمیتوانیم نزدیک آن کمپ شویم. همه نگهبانان از اینکه افراد کمپ اشرف مورد حمله موشکی قرار گیرند، مطلع میشدند، تنها موقعی میشد از آن خبردار نباشند که هنگام خدمت خواب میبودند. چنین چیزی زیر مراقبت من با سربازان آمریکایی که در کمپ اشرف خدمت میکردند، صورت نگرفت.
در آن زمان یکی از ساکنان کمپ اشرف مجروح شده بود اما حالا که از سال ۲۰۰۹ به آنها پشت کردیم، ۴۷ فرد حفاظتشده کشته و بیش از ۱۰۰۰نفر مجروح شدهاند. من به این حفاظت نمیگویم. من با ساکنان کمپ اشرف بیش از ۱سال زندگی میکردم و چندین سال دیگر هم با آنها کار کردم. تعدادی معدود آنها را واقعاً بهتر میشناسند. اطلاعات من دست اول است. از مشاهدات و تجربیات شخصی آمده و عاری از سیاست و تبلیغات منفی و دروغ است. کسی سخنرانیهای من را نمینویسد. خودم آنها را مینویسم.
من چند دهه متخصص پلیس ارتش و با حقایق روبهرو بودم. واقعیت این است که افراد کمپ اشرف تروریست نیستند.
من شنیدم که به آنها بهعنوان فرقه اشاره میشود که پیروان، شستشو مغزی شده توسط یک رهبر کاریسماتیک هستند. از این حرف، چیزی دورتر از واقعیت، نمیتوان پیدا کرد. شما میدانید افراد کمپ اشرف چه کسانی هستند؟ بسیاری از آنها دکتر، وکیل، هنرمند، نویسنده، موزیسین هستند. در دانشگاههای یو.سی.ال.ای، اوهایو، میشیگان، تگزاس، فلوریدا تحصیل کردهاند. من به فوتبال دانشگاهی اشاره نمیکنم. من به تعداد قابلتوجه از افراد کمپ اشرف اشاره میکنم. یک سوم آنها در کشورهای خارجی درس خواندند. یک سوم دیگر در زندانهای شاه و خمینی بودهاند. آنها از گروههای بیکار و مزاحم نبودهاند. آنها در زمره افرادی که هیچ هدفی ندارند، نیستند. افراد کمپ اشرف هدف دارند. اتفاقاً بالاترین هدف را دارند. آزادی، دموکراسی، بردباری، برابری.
اگر اعتقاد داشتن به چنین صفاتی، شما را یک فرقه محسوب میکند پس من میخواهم به شما بپیوندم.
در مورد پیروانی که کورکورانه پیروی میکنند و شستشو مغزی شدهاند... آیا تا بهحال توانستهاید یک وکیل، دکتر، هنرمند، موزیسین را کورکورانه پیرو چیزی بکنید؟ موفق باشید!
حالا در مورد رهبر فرقه. خانم رجوی: بله او کاریسماتیک است و دلسوز و مهربان و سختکوش و متعهد و در اعتقاد خود برای دموکراسی، آزادی و امید برای مردم ایران راسخ و استوار است. وی یکی از مصممترین و خستگیناپذیرترین رهبرانی است که من میشناسم.
حالا رژیم مالکی در همدستی با رژیم ملایان میخواهد افراد کمپ اشرف را به کمپ لیبرتی جابجا کند و آنها را به قسمت شمالی مجتمع فرودگاه بینالمللی بغداد ببرد. کمپ لیبرتی چه اسم جالبی برای که بهزودی به زندان تبدیل شود.
صرفنظر از این، در سال ۲۰۰۳ زمانی که کمپ لیبرتی چیزی جز زمینهای پر از نی و نخلهای خرما نبود، من آنجا بودم. همچنین موقعی که بهصورت یک شهر کوچک برای سربازان ساخته شد، من آنجا بودم. پاییز گذشته وقتی کمپ لیبرتی به دولت عراق تحویل داده شده بود، آنجا یک محل کاملاً کاربردی بود، با یک تأسیسات به خوبی حفظ شده که توانایی نگهداری و رسیدگی به هزاران نفر را داشت. الآن اینطور نیست. بنگالهای استقراری، امکانات سالنهای ناهارخوری، آشپزخانهها، حمامها همه غارت شده است. کمتر چیزی از آنچه که سربازان آمریکایی از کمپ لیبرتی به یاد دارند، مانده است. در حال حاضر مینیمم استانداردهای زندگی را ندارد. دولت عراق عکس این را مدعی میشود اما قاطعانه مانع میشود که کسی از آنجا بازدید کند. منابع من در درون دولت عراق گفتند که کمپ لیبرتی آنقدر غارت، خراب، به سرقت رفته و نابود شده، نبوده. حالا اگر اینطور نیست پس مالکی بگذار تحقیق کنیم. من شخصاً به بغداد پرواز خواهم کرد و بازدید خواهم کرد و گزارش آن را خواهم داد.
این کار برای مالیات دهندگان هیچ خرجی نخواهد داشت چرا که من روی پای خودم این کار را خواهم کرد. رئیسجمهور اوباما! من را بهعنوان یک ژنرال که بهطور استثنایی با کمپ لیبرتی آشنا است و میداند چگونه باید هزاران نفر را پناه بدهد، به آنجا بفرست.
اتفاقاً دخترم را هم همراه خود میبرم. تجربیات او که سابقاً در دفاتر وزیر دفاع کار کرده برای تضمین امنیت و حفاظت بیش از هزار زن درکمپ اشرف مفید است.
مطمئن هستم که دختر خانم رجوی... مطمئن هستم که دختر خانم رجوی و دخترهای بسیاری دیگر که در حال حاضر تحت محاصره در کمپ اشرف قرار دارند با دیدن یک خانم جوان دیگر که بهشدت معتقد به حقوق برابر است، قدردانی خواهند کرد. بله من به امنیت دختر خودم همراه با بهاصطلاح تروریستهای زن مجاهد خیلی بیشتر از آن بهاصطلاح نگهبانانی که خارج سیاج هستند، اعتماد دارم.
با تشکر...
شما قبلاً از من شنیدهاید که گفتهام تلاش کرده بودم افرادی را پیدا کنم که برخلاف خواست خودشان در کمپ اشرف نگهداری میشدند، اما نتوانستم. من تلاش کرده بودم در اشرف مورد شکنجه پیدا کنم اما نتوانستم. هیچکسی برخلاف خواست خودش در آنجا نگهداری نمیشد، هیچ شکنجهیی نبود، مگر اینکه شما رفتار سادیستی نگهبانان عراقی را که بهاصطلاح امنیت و حفاظت افراد آنجا را تأمین میکنند، بهرسمیت بشناسید. من فکرمیکنم که تروریستها در خارج از اشرف هستند و نه داخل.
خانم پارسایی، خانم زهره، خانواده من و خودم شما را مایوس نخواهیم کرد.
نگران نباشید متشکرم
میچل ریس: سخنران بعدی فرمانده پیشین کل نیروهای تفنگداران دریایی آمریکا در عراق است، سی وچهارمین فرمانده کل نیروهای تفنگداران دریایی،
لطفاً به ژنرال کانوی خوشآمد بگوئید.
ژنرال جیمز تری کانوی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی آمریکا ۲۰۰۶- ۲۰۱۰:
خانم رجوی، شخصیتهای برجسته، خانمها و آقایان از این فرصت که امروز با شما باشم متشکرم
خانم رجوی من هم میخواهم به شما درود بفرستم بهخاطر تلاشهایتان در این هفتهها و ماههای گذشته، و بهخاطر توانایی شما و جنبش شما برای گردآوردن حمایتی که در اروپا و ایالات متحده دارید. من بهطور قطع متقاعد هستم که میتوانید زندگی هم میهنانتان را در عراق نجات دهید. در نگاه یک فرد نظامی شما میتوانید در هر جاکه بخواهید بالهایتان را باز کنید و پر بکشید، شما هنوز به زبان یک شاعر آمریکایی قرن نوزدهم، قبل از آسودگی راه زیادی در پیش دارید، ولی تلاشهای شما تاکنون فوقالعاده بوده است.
من امروز در مورد ۲موضوع کوتاه صحبت میکنم. اول درباره ساکنان اشرف. هر کدام از ما روابط خود را داریم و هرکدام با یکدیگر متفاوت هستیم، مورد من به سال ۲۰۰۴ برمیگردد وقتی که نیروهای خود را به عراق و به استان الانبار در غرب عراق بردم. در آن زمان یک قرارگاه فرعی مجاهدین بود که پرسنل آن نهایتاً به اشرف رفتند. افسران اطلاعاتیام به من گزارش دادند که ما یک کمپ تروریستی در وسط بخشمان داریم، اما وقتی تحقیقات کردیم دیدیم که این خیلی با حقیقت فاصله دارد. در فرماندهی و در دوره من، ما ۳دوره تفنگدار فرستادیم که از کمپ اشرف محافظت کنند. من از آنها بازدید کردم و چیزی که آنجا یافتم همان چیزهایی بود که در حومه فلوجه دیده بودم. اینها افراد گرم و با تعاملی بودند و به هیچوجه چیزی که ما تروریست قلمداد میکنیم نبودند.
در طول ۳سال گذشته من مشاهده کردهام که افراد کمپ موضوع یک بازی سیاسی شدهاند. در سر این میز ۴بازیکن هستند. البته رژیم ایران و دولت عراق، ایالات متحده و اروپاییها، که توسط اتحادیه اروپا نمایندگی میشود و سازمان ملل متحد، هر کدام نقطهنظر متفاوتی دارند. شما احتمالاً توجه کردید که سخنرانان آمریکایی تمایلی نداشتند که به خارج بروند و در آنجا با انتقادات فوقالعاده به کشورمان روبهرو باشند. آنها قطعاً صادقانه صحبت میکنند و واقعیت را میگویند. ولی من همان مسیر را طی میکنم و میگویم حداقل برداشت من از برخورد آمریکا به نسبت سایر کسانی که سر میز هستند کمتر قابل فهم است. برای من اصلاً معنی نمیدهد که از یک طرف به نامگذاری مجاهدین بهعنوان یک سازمان تروریستی ادامه دهیم ولی از طرف دیگر وزیر خارجه ما همین اخیراً ۲سفیر و کارکنانشان را به کار گیرد که هر کاری میتوانند بکنند تا مواظب رفاه و نگرانیهای آنها باشند. قدردانی ما در اینجا از اروپاییهاست. ما برای دههها شاهد نگرانی فزاینده آنها برای حقوقبشر و کرامت انسانی بودهایم. آنها کار درست را قبلاً با خارج کردن نام مجاهدین از لیست انجام دادهاند و حالا فکر میکنم بهترین تمرکز لازم را روی موضوعات عراق دارند. آمریکاییها در عراق خدمت کرده و جنگیدهاند، حالا ما دولت عراق را میبینیم که به روشی ادامه میدهد که رضایت رژیم ایران را فراهم میکند. این چیزی نیست که ما از ابتدا در فکر ایجاد آن بودیم، این چیزی نیست که فکر میکردیم برای آن داریم میجنگیم. رژیم ایران به نوبه خود خوشحال است از اینکه میتواند روی دولت عراق به میزانی اعمال نفود کند. باید دید که چقدر میتوانند آنها را در حوزه خود بیاورند ولی روند تمایلات خوب نیستند. باج دادنها، توقعات طرف مقابل را بیشتر میکند.
۳۴۰۰-۳۵۰۰نفر (در اشرف) یک عقیده و یک باور قدرتمند را نمایندگی میکنند، این شوق آزادی است که اول در آمریکا بعد در فرانسه و اخیراً در خیابانهای تهران و کشورهای عرب شنیده شد که میگوید مردم در همه جا آزاد هستند، هر چه که برای گفتن دارند و اینکه چگونه حکومت شوند، (را بیان کنند). خانمها و آقایان، بهطور خاص خانمها، این موضوع آیتاللهها را بهطور فزایندهیی میترساند و همچنین فکر میکنم دولت عراق را هم شدیداً میترساند. تا آنجایی که مطمئن نیستم در اسرع وقتی که ما مایل هستیم، آنها بخواهند وضعیت را حلوفصل کنند. گمان میکنم که این در جهت منافع سیاسی هر ۲رژیم عمل کند و اگر اینطور باشد، ما و سایر جهان حفاظت را به افراد کمپ اشرف مدیون هستیم. فکر میکنم چندین چیز است که باید انجام شود. اول، البته شما از همه سخنرانان شنیدید ما باید مجاهدین را از لیست خارج کنیم. ایالات متحده آمریکا باید با این شروع کند، این یک کاتالیزور است که باید قبل از هرچیز، از جمله جابجایی، صورت پذیرد. دوم، اگرچه فکر میکنم بسیار تحسینبرانگیز است که سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا دستور کاری صادر کردهاند ولی فکر میکنم باید برای آن نیز باید اقدام عملی انجام دهند. تا در نهایت کلاهآبیها یا نیروهای آمریکایی وارد محل بشوند و از حفاظت این افراد در محیطی که بهطور فزایندهیی خصمانه میشود، اطمینان یابند. این افراد انسانهایی هستند که فکر میکنند، احساس میکنند، انسانهای باهوش و با ذکاوت هستند. آنها باید بخشی از آنچه که دارد صورت میگیرد، باشند.
موضوع دوم که باید سریع بگویم. فکر میکنم بین ما، ایالات متحده و رژیم ایران یک درگیری بر سر تولید سلاحهای هستهیی توسط رژیم ایران خواهد بود. ما یک گذشته آشفته و شلوغ داشتهایم، ما هر ۲اشتباه محاسبه داشتهایم ولی تولید سلاح هستهیی روی هر چیز دیگری سایه میاندازد. موضع آمریکا این است که غیرقابلقبول است رژیم ایران سلاح هستهیی داشته باشد. رژیم ایران سعی میکند آن را مخفی کند و میگوید ما نیاز داریم که انرژی هستهیی داشته باشیم. رژیم ایران منابع نفتییی دارد که معادل بزرگترین کشورهای روی کره زمین است. اینکه گفته شود آنها برای جایگزین کردن نفت، به انرژی هستهیی نیاز دارند، مثل این است که اسکیموها روی یخچال فریزر سرمایهگذاری کنند که اصلاً مورد نیاز نیست.
در مقابل اعلام توانایی اتمی از سوی رژیم ایران گزینههایی روی میز هستند ولی هیچکدام دلپذیر نیستند. ما میتوانیم چشممان را ببندیم و بگوییم به صورت دیپلوماتیک برخورد میکنیم و از این طریق سعی در مهار آنها بکنیم. ولی واقعیت این است که این منجر به حداقل یک مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه خواهد شد که ترکیه و عربستان سعودی شرکتکنندگان اصلی آن خواهند بود.
ما میتوانیم بهصورت محدود یا بهطور کامل حمله کنیم. حمله محدود با همه برآوردها تنها تسلیحات اتمی را به تأخیر میاندازد ولی برنامه را از بین نمیبرد. حمله تمامعیار بسیار سخت خواهد بود. تهران فاصله زیادی تا ساحل دارد. بسیار مشکل است که بر آن غلبه کرد و متأسفانه هزاران ایرانی و نیروهای آمریکایی و غیرنظامیان کشته خواهند شد.
شاید یک راهحل سوم خوبی موجود باشد و این از داخل است. البته عجیب است ولی این راهحل در هر دو نکتهیی که من با شما صحبت کردم فصل مشترکی دارد. فرصت اینکه افراد اشرف نهایتاً به خانه خود برگردند، فرصت اینکه از یک درگیری عمده بین آمریکا و رژیم ایران جلوگیری کنیم. نتیجه هر دو میتواند موجب تغییر از درون شود و رژیم ایران را تغییر دهد.
توفانهایی در افق وجود دارند ولی مجبور نیستیم که در معرض آنها قرار بگیریم. ما به ایرانی نیاز داریم که در پی سلاح هستهیی نباشد، که از تروریسم بینالمللی حمایت نکند، و اینکه شهروندان خود را در خیابانها نکشد. به جای آن، مشوق آزادیهای فردی باشد، دولتی داشته باشد که مردم را نمایندگی کند و در پی روابط منطقهیی و بینالمللی باشد.
خانمها و آقایان ما به ایرانی نیاز داریم که اگر بهدقت گوش دهید، ایرانی است که خانم رجوی آن را تصویر میکنند.
بسیار متشکرم.
میچل ریس: متشکرم ژنرال کانوی، سخنران بعدی ما سالها مناصب عالیرتبه نظامی را در دولت آمریکا برعهده داشته است، از جمله، معاون فرماندهی کل نیروهای آمریکایی در اروپا. لطفاً من را همراهی کنید در خوشآمد گویی به ژنرال والد.
ژنرال چارلز والد معاون ستاد فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا ۲۰۰۲ - ۲۰۰۶:
متشکرم امیدوارم که شما هم بهاندازه من از صحبتها لذت برده باشید چون هر دفعه که صحبتهای این آقایان را میشنویم. تشویق کننده و انگیزاننده است.
نکته دوم، وقتی پاتریک کندی نطق خودش را پاره کرد، من هم مال خودم را پاره کردم و میخواهم از قلبم درباره موضوعات صحبت بکنم.
سوم، اگر شما نگاه بکنید به طیفی از سخنرانان که از آمریکا به اینجا آمدهاند و من همه آنها را به درجات مختلف، چه بهلحاظ سابقه و چه بهطور شخصی، میشناسم صریحاً بگویم، آنها بهترین افرادی هستند که رهبری آمریکا را نمایندگی میکنند و این رهبری در جمع سخنرانان، آن چیزی است که شما نیاز دارید تا مشکلی را که برایش جمع شدهاید، حل بکند. پس بنابراین من این سخنرانان را برای هدف ارزشمندی که دارید، ستایش میکنم.
من میخواهم کمی در مورد مشکلی که میبینم، صحبت کنم ولی ابتدا میخواهم از خانم رجوی برای رهبری ایشان تشکر کنم. من فکر میکنم مشکلاتی که ما امروز با آن مواجه هستیم، و این یکی از آنهاست، بیانگر آن است، در جهانی که در آن زندگی میکنیم، و آنچه که بهخاطرش میایستیم، داشتن یک رهبری شجاع را ایجاب میکند.
در آمریکا امروز در وسط کارزار انتخابات ریاستجمهوری هستیم و برای آنهایی که در آمریکا زندگی میکنند، این تنها چیزی است که شما درباره آن میشنوید. بعضی از سخنرانان حاضر در کارزار انتخاباتی درگیر بودهاند و در این باره میدانند. وقتی شما چیزهایی را میشنوید که ما در آمریکا از آن صحبت میکنیم، در عین حال شما مواجه با موضوع اشرف هستید، من باید امروز اینجا بایستم و بگویم که ما همه اشرفی هستیم. و من به این خالصانه اعتقاد دارم.
سخنان خانم زوسموت مرا تکان داد، او از کشور آلمان است و من ریشه آلمانی دارم و سالها در آلمان زندگی کردهام، ۱۵سال در آنجا زندگی کردهام، من اروپا را خیلی دوست دارم. من عاشق جامعه بینالمللی هستم و در ۱۴۴ کشور جهان بودهام و بیشتر وقتم را صرف انواع عملیات نظامی به اشکال مختلف کردهام. شاهدم که ما یک جمع جهانی هستیم. ما نمیتوانیم به خودمان بهعنوان یک کشور منفرد نگاه بکنیم و به صراحت بگویم، بدون اینکه بخواهم نسبت به آنچه ژنرال کانوی گفت، منتقد باشم، تمایلی وجود دارد مبنی بر اینکه از انتقاد کردن به کشور خود بهطور علنی پرهیز شود. اما میخواهم بگویم وقتی به مناظرههایی که امروزه در آمریکا جریان دارد مینگرم، تقریباً شرمنده میشوم از اینکه موضوعاتی وجود دارند که در مقایسه با آنچه که ما با آن روبهرو هستیم ناچیز هستند، بهطور خاص کسانی مانند شما و ساکنان اشرف که ما نسبت به آن در دنیای امروز و جامعه جهانی، مدیون هستیم.
مشکلات شما مشکلات ماست و به خودی خود کنار نمیرود، بلکه باید به گونهیی عمل کرد که حل شود.
من در میدوست آمریکا بزرگ شدم شاید مثل جاهای دیگر که شما بزرگ میشوید. در آمریکا در میدوست زندگی خیلی ساده است. شما از همسایه خود حفاظت میکنید، شما به همسایهتان اعتماد میکنید، وقتی شما چیزی میگویید، پای آن میایستید، شما تلاش میکنید به شما اعتماد بکنند و به دیگران توجه میکنید و تقدم را به دیگران میدهید. ما نیاز داریم که در جامعه بینالمللی هم اینگونه عمل بکنیم. ما یک التزام اخلاقی داریم که اینکار را بکنیم. ما چنین فرصت یا گزینهیی که تنها موارد مشخص اخلاقی را انتخاب کنیم، نداریم. بنابراین نمیتوانیم به خودمان بگوییم مشکلات یک شخص یا گروهی از مردم، مانند ساکنان اشرف، مهم نیستند چون تنظیم و رابطه با رژیم ایران مهمتر است. این خلاف اخلاق است و ما باید اینگونه عمل کردن را متوقف کنیم.
نکته بعدی، من میخواهم اشاره مختصری بکنم. وقتی ما مشکلات پیچیدهیی خلق میکنیم، باید راهحلهای پیچیدهیی داشته باشیم. بسیاری اوقات راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده وجود دارند. بسیاری اوقات وقتی ما به مشکلات پیچیده نگاه میکنیم، شروع به ایجاد راهحلهای پیچیده میکنیم که بهانهیی است برای بیعملی.
هیچ دلیلی ندارد که امروز مشکل کمپ اشرف و لیستگذاری مجاهدین خلق نتواند حل شود، به همین سادگی: زیرا تنها یک گام وجود دارد که ما لازم است برداریم تا این مشکل را امروز حل کنیم و آن خارج کردن مجاهدین از لیست است.
میچل ریس: متشکرم ژنرال والد، سخنران بعدی ما برای حضار بسیار شناخته شده است، افسر عالیرتبه پیشین ضدتروریسم و نیروهای حفاظتی کلیه نیروهای متحدان در عراق و فرمانده پایگاه عملیاتی مستقر در اشرف که با مجاهدین کار کرده است: سرهنگ وسلی مارتین
سرهنگ وسلی مارتین فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۶:
متشکرم خانمها و آقایان. من میدانم دوست خوبم دیوید فیلیپس بغض گلویش راگرفت وقتی در مورد اینکه قرارداد تحویل سلاحها در ازای حفاظت نقض میشود صحبت میکرد و شما من را دیدهاید که روی سن یا سنهای دیگر همین کار را کردهام. و این حاکی از عشق ما و ناشی از علاقه ما به افراد اشرف است همانطور که گفتهام آنها همان جنگجویانی هستند که اگرچه دیگر سلاحی ندارند، ولی بهترین سربازان دموکراسی در جهان هستند. و آنها خط مقدم جبهه برای حفظ دموکراسی را نگه میدارند.
امروز شرایط در کمپ اشرف ممکن است به جدی بودن یک ماه پیش به نظر نیاید. اما واقعیت این است که شرایط سختتر شده است. مالکی به این دلیل ضربالاجل را تمدید نکرد که آدم خوبی شده است، او بسیار با این فاصله دارد.
تمدید ضربالاجل بهخاطر فشار از طرف سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، پارلمانهای اروپایی، کانادا و کنگره آمریکا صورت گرفت. تمدید همچنین بهخاطر توجه رسانههای بینالمللی که گزارش میکردند و به بقیه جهان نسبت به آنچه در اشرف میگذرد آگاهی میدادند صورت گرفت. قهرمانان واقعی اینجا که هستند؟ ما ۲گروه اینجا داریم. یکی ساکنان اشرف هستند که در آن حملات ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ حتی یک نفر جدا نشد و برود. آنها ایستادند و همانطور که گفتم آنها در خط مقدم دموکراسی در خاورمیانه هستند. گروه دوم خود شما هستید. هر وقت که این جلسات را داریم همیشه دقت کردهام که حمایت هزاران نفری بوده است.
همانطور که گفتم مالکی یک دوست خوب نیست. این حملات موشکی دقیقاً همین تاکتیکها در میدان تحریر در سال گذشته مورد استفاده قرار گرفت وقتی تظاهرات در هم شکسته میشد. نیروهای امنیتی عراق عقب کشیدند و اجازه دادند متخاصمین وارد شوند و به تظاهرکنندگان حمله کنند. و عجیب نیست دقیقاً عمدی بود که در همان شبی که توافقنامه امضا شد، یادداشت تفاهم امضا شد، اولین سری از ۳حمله موشکی شروع شد.
ما همینطور دیدیم که مالکی که میخواست قدرتش را یکدست کند، یک دوست کمپ اشرف، طارق هاشمی، متهم شد که عملیات تروریستی هدایت کرده است. او همان قدر در مورد شیعیان نگران بود که در مورد سنیها ولی با این وجود مالکی این گستاخی را دارد که بگوید هاشمی گروههای ضربت داشته است. او بسیار از این فاصله دارد. راه پیش رو چیست؟
اول این ضربه سختی است بگذارید آنها را از لیست خارج کنیم. از اول هم نباید در آن میبودند. این اشتباه بود.
دوم، بگذارید آنها را از عراق خارج کنیم. آنها را به آمریکا بیاورید ما در آمریکا تأسیسات اسکان دادن آنها را داریم.
بگذارید سازمان ملل متحد به آمریکا بیاید و تقاضاها را در یک محیط امن و حفاظتشده برای سازمان ملل متحد و برای ساکنان اشرف بررسی کند.
ایالات متحده باید بخشی از راهحل باشد نه بخشی از مشکل.
میچل رایس: با تشکر از سرهنگ مارتین. سخنران بعدی ما یکی از برجستهترین حقوقدانان بینالمللی آمریکا است. او صاحب کرسی حقوق و دیپلوماسی بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز واشنگتن دی.سی است، پروفسور روث وجوود.
پرفسور روث وجوود عضو هیأت امنای سیاست دفاعی آمریکا ۲۰۰۳-۲۰۰۹:
حالا شما درک میکنید چرا من به نظامیان علاقمند هستم، زیرا حس رهبری و قدرت ذهنی و انضباط و جسارت دارند. به همین دلیل فکر میکنم آمریکاییها و دولت آمریکا باید شهادت کسانی را که خود در اشرف بوده شاهد وقایع بودهاند با وزن و جدیت بیشتری تلقی کنند.
در مورد مسأله انتقال به کمپ لیبرتی بسیار مهم است که قبل از اینکه کسی به آنجا منتقل شود تضمین برای شرایط مکفی حفاظت به دست آید. انتقال افراد به کمپی که در آن تضمینی برای حفاظتشان وجود ندارد، خلاف مفاد کنوانسیون ژنو و مبانی حقوقبشر است. پس فعلاً انتقالی که این همه از آن صحبت میشود تنها یک ایده و یک تصور است. تئوری است. پراتیک نیست. برعهده مارتین کوبلر و آمریکا و دیگران است که تضمین کنند شرایط مکفی امنیتی فراهم است
نهایتاً اینکه من کاملاً موافقم که اصل قضیه اساساً درباره رژیم ایران و موضوع نفوذ آن در منطقه است و بخشی از وضعیت فلج موجود در وزارتخارجه آمریکا ناشی از تردیدهایی است که درباره نحوه برخورد با مسأله رژیم ایران یعنی این معضل قدیمی، این نیروی مقاومت ناپذیر و تسخیرناپذیر، تنگه هرمز، کنترل حزبالله، کنترل سوریه و غیره است. اما باید برای آنها این موضوع را روشن ساخت که به تمام این مسائل باید جداگانه پرداخت»...
میچل ریس:
متشکرم پرفسور وجوود
سخنران پایانی امروز بعدازظهر ما سناتور لوچو مالان هستند. ایشان از سال ۲۰۰۱ سناتور بوده و عضو هیأترئیسه سنای ایتالیا هستند: سناتور مالان
سناتور لوچو مالان، عضو هیأترئیسه سنای ایتالیا :
خانم رئیسجمهور رجوی، دوستان عزیر، خانمها و آقایان!
افتخار بزرگی است برای من که امروز در جمع چنین شخصیتهای برجسته و چنین حضار خستگیناپذیری باشم و من خوشحالم که همه ما موافق هستیم که سرنوشت ساکنان اشرف یک موضوع حاشیهای نیست که تنها آنها و حامیانشان را در برگیرد، بلکه در واقع موضوع مرگ و زندگی است. موضوعی برای اعتبار قانون بینالمللی است، برای حاکمیت قانون است و محترم شمردن قانون و اصول بنیادینی است که نه فقط در ایالات متحده آمریکا بلکه برای کشورهایی از جمله کشور من، که چند سال پیش به عراق لشکرکشی کردند ارزش دارد.
ضروری است روشن سازیم که رژیم ایران هم اینک در بحرانهای داخلی و بینالمللی دست و پا میزند. در آغاز سال جدید (میلادی)، ۲۸تن به دست این رژیم شیطانی بدار آویخته شدهاند. بهرغم همه محدودیتها و سرکوبها، ندای حقطلبی در همه جای کشور طنین دارد.
حکومت مذهبی حاکم، بهمنظور حفظ و نگهداری خود بر سر قدرت، اقدام به حذف و نابودی مخالفان سیاسی خود میکند و به ترورهای زیادی در خارج از مرزهای خود به ویژه در عراق متوسل میشود.
و تلاش برای دسترسی به سلاح هستهیی به این منظور است که به وسیله آن جو رعب و وحشت را در مجامع بینالمللی ایجاد کنند و از سوی دیگر توجه مردم ایران را منحرف نماید. این رژیم نه تنها اصلیترین دشمن مردم ایران است بلکه تهدیدی جدی برای صلح جهانی، امنیت، ثبات و پیشرفت است.
مفتخرم که اعلام کنم اکثریت هر ۲مجلس ایتالیا سندهایی را امضا کردند که موافقت آنها را با خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در چگونگی برخورد با رژیم اعلام میکند. از یکسو باید نفت و گاز ایران را علیه دیکتاتور حاکم تحریم کرد و از سوی دیگر باید از مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها برای تغییر این رژیم به سوی دموکراسی حمایت کرد و ایتالیا در میان آن کشورهایی است که رهبری تحریمهای قوی اتحادیه اروپا را علیه رژیم به دست گرفتهاند.
۳۴۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، اپوزیسیون اصلی سازمانیافته رژیم ایران مدت ۲۵سال است بهطور قانونی در کمپ اشرف اقامت دارند. در طی این مدت، آنها توانستهاند یک قطعه زمین را به شهری مدرن تبدیل کنند با وجود همه قولهای کتبی که عراق برای تأمین امنیت آنان به ایالات متحده آمریکا داد، تاکنون ۲حمله در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ انجام داده است که بهوضوح ناشی از فشار حاکمان تهران بوده است. در نتیجه این حملات ۴۷تن از ساکنان کشته و صدها تن از آنان مجروح شدند.
بهرغم حق قانونی ساکنان برای ماندن در کمپ اشرف، برای پیشگیری از وقوع جنایتی دیگر، خانم رجوی در دسامبر گذشته آنها را ترغیب کرد تا انتقال به کمپ آزادی را بپذیرند با این فرض که حداقلهای لازم برای تأمین امنیت و رفاه آنان توسط آمریکا، سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا تضمین گردد. قطعاً اتخاذ این تصمیم کار آسانی نبود، اما خانم رجوی نه تنها به جامعه جهانی نشان داد که یک رهبر لایق است، بلکه خرد و دوراندیشی ویژهایشان برجسته شد.
با این وجود، دولت عراق نقض عهد کرد و مانع انتقال گروهی از نفرات به همراه اموال شخصی آنها، به کمپ آزادی شد. همچنین منجر به عدم دسترسی گروههای کوچکتر برای بازبینی و بررسی کمپ آزادی قبل از شروع این عملیات انتقال گردید.
کمیته ما متشکل از اعضای پارلمان ایتالیا از طرح سازمان ملل برای جابهجایی و استقرار این افراد در کمپ جدید حمایت کرده که در آن تضمین امنیت ساکنان از سوی آقای کوبلر و خانم هیلاری کلینتون ابراز شده است کمیته ما معتقد است که انتقال نفرات به کمپ آزادی غیرقابل پذیرش است مگر آن که حداقل تضمینهای لازم که توسط خانم رجوی اعلام شده، رعایت گردد.
باید به نمایندگان ساکنان اشرف ۴۸ساعت فرصت داده شود تا کمپ آزادی را مورد بازرسی و تحقیق قرار دهند، سپس اینکه دولت عراق باید به ساکنان اشرف اجازه دهد تا وسایل شخصی و اموال منقول خود به ویژه وسایل نقلیهشان را به مکان جدید منتقل کنند. هیچ نیروی مسلح عراقی با هیچ دلیل یا بهانهیی نباید در داخل مجموعه کمپ جدید قرار داشته باشد. این جابهجایی باید تحت نظارت نهادهای بینالمللی صورت پذیرد. بر این باورم که باید به اعضای پارلمانها و به شخصیتهای بینالمللی مانند کسانیکه امروز اینجا حضور دارند اجازه داده شود که بهعنوان ناظر بر این عملیات حضور داشته باشند خود من آمادگی کامل را در این مورد دارم.
اشرف! ما تو را رها نمیکنیم و دلسرد نخواهیم کرد و ایران باید روی آزادی را ببیند و چه بسا که امسال یعنی ۲۰۱۲سال آزاد شدن ایران باشد.
سفیر میچل:
متشکرم سناتور
هیجان شما شگفتانگیز است. این یک روز فوقالعاده بود و گفتگوها و فراخوانها و ایدههای خوبی مطرح شد. خانم رجوی از شما بهخاطر دعوت، صبر و استقامتتان در نمایندگی از این آرمان بزرگ تشکر میکنم. میخواهم خیلی کوتاه به بر اساس مسئولیت ریاست جلسه و به نمایندگی از سخنرانان دو نکته پایانی را خاطرنشان کنم.
اول اینکه ما همه از برگزاری کنفرانسی جهت شفاف ساختن یادداشت تفاهم استقبال میکنیم. در حال حاضر این یادداشت به روشنی در قبال چالشها کافی نیست. فقط ۲صفحه است و جزئیات واقعاً ضروری برای تضمین انتقال امن ساکنان کمپ اشرف به کمپ لیبرتی را تشریح نمیکند. به روشنی میتوان دید که این یک یادداشت بسیار مختصر است.
بنابراین ما از برگزاری کنفرانسی در پاریس یا بروکسل یا ژنو استقبال میکنیم که ریاست آن را فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل در عراق برعهده گیرد و خانم رجوی و نمایندگان شما، سفیر دنیل فرید و مقامات عراقی و مقامات سفارت آمریکا در بغداد، سفیر ژان دو رویت، نماینده عالی اتحادیه اروپا، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و نمایندگان پارلمان اروپا که توجه بسیاری دارند، میخواهند مطمئن شوند این کارزار تا حد ممکن با امنیت پیش میرود در آن شرکت داشته باشند. این کنفرانس باید مدرکی را صادر کند که نارساییها در مورد ضرورتها و هماهنگیهای جابهجایی را جبران کند. این کنفرانس باید به سرعت برگزار شود. دومین نکته به نمایندگی از سخنرانان این است که من به نمایندگی از همه ما در اینجا قول میدهم که ما به تلاشهای خود ادامه خواهیم داد تا دولت آمریکا را وادار کنیم که به وظایف اخلاقی و حقوقی خود عمل کند و از مردان و زنان در کمپ اشرف حفاظت کند و هم اینکه نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف کند. این قول ما به شما است.
خدا شما و ساکنان کمپ اشرف را حفظ کند. متشکرم.