برای کشف اقیانوسهای جدید، باید شهامت
ترک ساحل آرام خود را داشته باشید.
این جهان، جهان تغییر است، نه تقدیر: لئو تولستوی
در تاریخ پر از فراز و نشیبِ جنبش آزادیخواهی مردم ایران رویدادهایی وجود دارد که به نقطه عطف تاریخی تبدیل شده و مُهر خود را بر یک دوره تاریخی زده است. یکی از این رویدادها رستاخیز و حماسه سیاهکل است که در ۱۹بهمن ۱۳۴۹با حمله یک دسته پارتیزان به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در استان گیلان مشعلی پرفروغ را در شب تیره و سیاه دیکتاتوری شاه برافروخت. آتشی که در سیاهکل برپا شد، نابودی ستم، استبداد و استثمار را نوید داد و دیری نپایید که برجستهترین، انقلابیترین و صادقترین زنان و مردان ایران قدم در راهی گذاشتند که با حماسه سیاهکل آغاز شده بود. آنان که جان برکف و بنبست شکن، شکافی جدی در حصار اختناق ایجاد کرده و با درهم شکستن قدرت مطلق دیکتاتوری شاه، آغاز پایان عمر نظام سلطنتی را نوید دادند، ایمان داشتند که دیکتاتوری شاه سرانجام به دست توانای مردم ایران سرنگون خواهد شد.
با حماسه سیاهکل و تولد چریکهای فدایی خلق ایران، شور رهایی زیر سلطه جابرانه دیکتاتوری چنان ابعاد گستردهیی پیدا کرد که مهار آن دیگر از کنترل ساواک شاه خارج شد. مدتی کوتاه پس از رستاخیز سیاهکل، هنگامی که ساواک به سازمان مجاهدین خلق ایران در شهریور ۱۳۵۰ضربه وارد کرد، معلوم شد که راه مبارزه مسلحانه به وسیله سازمانهای انقلابی دیگر نیز پیموده میشود.
رژیم شاه در واکنش بهعملیات سیاهکل، به سرکوب گسترده روی آورد. رفقا مهدی اسحاقی و محمد رحیم سمایی طی عملیات پس از ۱۹بهمن در جنگلهای گیلان بهشهادت رسیدند و رفقا غفور حسنپور اصیل، علی اکبر صفایی فراهانی، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده خدا لنگرودی، شعاع الدین مشیدی، اسکندر رحیمی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، اسماعیل معینی عراقی و هوشنگ نیری در بیدادگاههای نظامی رژیم شاه به اعدام محکوم و در سپیده دم روز ۲۶اسفند همان سال به جوخههای اعدام سپرده شدند.
از حماسه سیاهکل در ۱۹بهمن ۱۳۴۹تا انقلاب ضدسلطنتی در بهمن ۱۳۵۷، برای تاریخ یک کشور دوران کوتاهی است. اما در همین دوران کوتاه با قطببندی سیاسی که رستاخیز سیاهکل و مبارزه مسلحانه پس از آن ایجاد کرد و با پیوستن صدها رزمنده راه آزادی به جنبش مسلحانه و با حمایت گستردهیی که این جنبش ابتدا از جانب دانشجویان، روشنفکران، شاعران، هنرمندان و پس از آن از جانب کارگران آگاه به دست آورد، سرانجام مردم ایران در یک قیام بزرگ تودهای، تاریخ را ورق زدند و رژیم پهلوی را به بایگانی آن سپردند.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در آغاز چهل وهشتمین سال حیات خود خاطره همه زنان و مردان جنبش پیشتاز فدایی که طی چهل و هفت سال گذشته در راه هدفهای سترگ جنبش نوین کمونیستی ایران بهشهادت رسیدند را گرامی میدارد.
هموطنان!
بر اساس همه ارزیابیها و تحقیقات بیطرفانه و غیرمغرضانهای که تا کنون صورت گرفته، تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران از زمستان ۱۳۴۹تا زمستان ۱۳۵۷بهطور پایهیی تحت تاثیر حماسه سیاهکل و مبارزه پیگیر و خستگیناپذیر پس از آن بوده است. هم از این رو بود که شاه همواره در سودای نابودی چریکهای فدایی دستور وحشیانهترین سرکوبیها را به مزدوران اش میداد. اما هر تلاش ساواک شاه بهرغم ضرباتی که بر پیکر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران وارد میشد ناکام میماند.
اسدالله عَلَم در خاطراتش از قول شاه مینویسد: «عزم و اراده آنها اصلاً ً باور کردنی نیست، حتی زنها تا آخرین نفس به جنگ ادامه میدهند، مردها قرص سیانور در دهانشان دارند و برای اینکه دستگیر نشوند خودکشی میکنند.» (امیر اسدالله علم، من و شاه، یادداشتهای محرمانه دربار سلطنتی ایران، ص۱۴۶)
این چنین بود که پیام رستاخیز سیاهکل را هم شاه دریافت کرد و هم با استقبال پرشور آگاهترین و پیشروترین زنان و مردانی که قلبشان برای آزادی و سوسیالیسم میطپید، روبهرو شد و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران طی 8سال مبارزه انقلابی و با پرداخت هزینههای سنگین در مبارزه بیامان با ساواک شاه، توانست پا برجا بماند و با وجود کمبودها و اشتباهاتش به یک جنبش اجتماعی بزرگ در آستانه انقلاب بهمن ۱۳۵۷فرا روید. بیهوده نیست که عافیت جویان و فرصتطلبانی که در دوران دیکتاتوری شاه از خط مشی سکوت و بیعملی پیروی میکردند، بیش از نظریه پردازان و قلم بمزدان دوران شاه به سیاهکل و جنبش فدایی میتازند. گزافه گویان دست پرورده آموزشهای خمینی از جوهر و درون مایه حماسه سیاهکل که در دوران حکومت ننگین جمهوری اسلامی بارها خود را در خیزشها و رویشها و قیامهای تودهیی نشان داد، میترسند.
چند ماه پس از حماسه سیاهکل، خمینی جلاد علیه این رویداد سترگ موضع گرفت. او در پاسخ به نامه ۶اردیبهشت ۱۳۵۰مسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا، در تاریخ ۲۸اردیبهشت ۱۳۵۰نوشت: «باید حادثه سازیها و شایعه پردازیهایی را که در ممالک اسلامی برای تحکیم اساس حکومت استعماری است بررسی دقیق کنید، نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل..»
موضع خمینی آن چنان ننگین بود که وقتی این پیام در همان زمان در نشریه «اسلام مکتب مبارز»، ارگان اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا به چاپ رسید، جمله «نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل» حذف شد. (سید حمید روحانی (زیارتی)، نهضت امام خمینی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم پائیز ۱۳۷۴، جلد سوم، ص ۴۸۶-۴۸۷)
چگونه «آفتابکاران جنگل» تکثیر شد؟
۸سال پس از رستاخیز سیاهکل، مردم ایران در یک انقلاب بزرگ در بهمن ۱۳۵۷، دیکتاتوری سلطنتی را سرنگون کردند. گرچه بهعلت سرکوب گسترده نیروهای انقلابی و ترقی خواه و در فقدان مؤثر و تعیینکننده این نیروها، جریان ارتجاعی خمینی توانست بر اریکه قدرت سوار شود، اما مبارزه مردم ایران برای آزادی و رهایی خاموش نشد و از همان آغاز و بهطور متناوب ایران شاهد جنبشها، خیزشها و قیامهای کوچک و بزرگی شد که تازهترین نمونه آن خیزش محرومان و تهیدستان در دی ماه سال جاری بود که فصلی تازه در تاریخ مبارزات مردم ایران گشود. بدین سان است که «آفتابکاران جنگل» تکثیر میشود.
روز پنجشنبه ۷دی ۱۳۹۶، جنبش اعتراضی تهیدستان و محرومان در برخی از شهرهاى استان خراسان رضوی بهویژه در کلان شهر مشهد با شعار «نه به گرانی»، «مرگ بر روحانی، مرگ بر دیکتاتور» و... شروع شد و به سرعت سراسر ایران را درنوردید. مردم جان به لب آمده یک بار دیگر نشان دادند که نمیخواهند به شکل گذشته زندگی کنند. یک روز بعد، فرودستان در شهرهاى اصفهان، کرمانشاه، همدان، قم، ساری، اهواز، قوچان، قائمشهر، قزوین، رشت، زاهدان و... با شعارهای رادیکال علیه تمامیت نظام ولایت فقیه قیام کردند. حکومت درصدد برآمد تا در روز شنبه ۹دی ۱۳۹۶، معرکهگیری حکومتی ۹دی ۱۳۸۸را با پول و زور تکرار کند که با شکست مفتضحانه روبهرو شد. در مقابل، مردم محروم در بیش از ده شهر و شهرستان با خیزش پرتوان خود بساط نمایشات حکومتی را درهم ریختند. در تهران دانشجویان و مردم سرکوب شده فریاد زدند «اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تموم ماجرا». خیزش محرومان و اردوی بیشماران با شعار «اسلام را پله کردین، مردم را ذله کردین» و «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» اعلام کرد که حکومت دینی، استبداد مذهبی و جمهوری اسلامی را برنمیتابد.
حکومت از سر استیصال و ترس از فرا گیر شدن بیشازپیش خیزش مجبور به کُند کردن اینترنت و فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام شد.
روز یکشنبه ۱۰دی ۱۳۹۶، خیزش گرسنگان اوج گرفت. مردم در بیش از ۵۰شهر و شهرستان با گامهای استوار و فریاد «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای» خیابانها را تسخیر کردند. روز دوشنبه ۱۱دی ۱۳۹۶، در پنجمین روز قیام سراسری، در دهها شهر ارتش بیشماران بار دیگر قدرت خود را به صاحبان قدرت و ثروت نشان داد.
شهرهاى ایلام، لاهیجان، سبزوار، سنندج، مسجد سلیمان، کرج، نهاوند، تهران، جهرم، نجف آباد، قزوین، همدان، خرمآباد، کنگاور، ماهشهر، کرمانشاه، اهواز، فولادشهر، ارومیه، آبادان، شادگان، شاهین شهر، ورامین؛ کهریزسنگ (در منطقه نجف آباد)، قهدریجان و..... به دست هیچ بودگان فتح شد. همزمان با تسخیر خیابانها، دیوارهای شهرهاى ایران با شعارهای ضدحکومتی، سخنگوی تهی دستان برای نان، کار، آزادی شد.
رژه تهیدستان، خامنهای را هر چه بیشتر در تنگنا قرار داد و در این نقطه حساس اصلاحطلبان قلابی و رانده شده از قدرت، برای درهم شکستن قیام محرومان به صف شدند تا راه سرکوب زحمتکشان را هموار کنند. اینان با مارک «اغتشاشگر و خرابکار» جواز سرکوب مردم بپاخاسته را صادر کردند.
در ششمین روز قیام گرسنگان و محرومان دهها نقطه در سراسر ایران به شورش علیه فقر و بندگی دست زدند. در همین روز خامنهای در صحبتی کوتاه از «اتحاد دشمنان جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی» صحبت کرد و به این حقیقت اعتراف کرد که محرومان و تهیدستان که برآشوبیدهاند، «دشمنان» او و ولایت ننگین اش هستند.
در روز چهارشنبه ۱۳دی، خامنهای تلاش کرد تا یک بار دیگر با به راهانداختن معرکه حکومتی، قدرت متقابل خیابانی جعل کند. اما این نمایش نیز با بیآبرویی و شکست روبهرو شد. زنان و مردان دلیر در شهرهاى تهران، زرین شهر و جوق آباد در حومه اصفهان، ملایر، مریوان، دهلران، خرمآباد، اهواز، کازرون و... با مشتهای گره کرده و شعارهای کوبنده، معرکه پاسدار ساخته را رسوا و به هیچ بدل کردند.
روز پنجشنبه ۱۴دی، در هشتمین روز خروش زحمتکشان، مراسم خاکسپاری شهدای درود با شور و شکوه برگزار شد و با وجود فضای نظامی و امنیتی، در چندین شهر و ازجمله در بوکان، تهران، ارومیه، سنندج، الیگودرز، شیراز، رشت و... مردم به اشکال مختلف دست به تجمع اعتراضی زدند. در روز جمعه ۱۵دی، روضهخوانها در نماز جمعه شهرهاى مختلف، مردم برآشوبیده را به خفه کردن و بدار کشیدن تهدید کردند. روز جمعه ۲۲دی، یک گزافه گوی مفتخور در نماز جمعه تهران، مردم بپاخاسته را «آشغال» نامید.
در حالی که از ابعاد حرکتهای اعتراضی کاسته شده، در روز شنبه ۱۶دی، خبر خیزش بندر ماهشهر بهطور وسیع در شبکههای اجتماعی و برخی از رسانههای تصویری پوشش داده شد. همزمان تحصن شبانه در مقابل زندان اوین که از چند روز پیش آغاز شده بود، ادامه یافت. جلسه شورای امنیت مللمتحد پیرامون سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران بهعلت موضع روسیه و چین بدون نتیجه پایان یافت. اما خروجی طرح مسأله خیزش سراسری مردم ایران در شورای امنیت به زیان رژیم و به سود مردم سرکوب شده رقم خورد.
از شروع جنبش اعتراضی، جنایتکاران حاکم تعدادی از جوانان معترض را در زیر شکنجه بهشهادت رساندند که تا کنون نام 14تن از آنان آشکار شده است. همچنین در جریان سرکوب اعتراضات خیابانی، چند ده نفر به وسیله نیروهای سرکوبگر حکومت مورد تهاجم مستقیم قرار گرفته و بهشهادت رسیدهاند.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای خیزش دی ماه، به خانوادههای آنان و به همه آزادیخواهان تسلیت گفته و با بازماندگان شهدا اظهار همدردی میکند.
ما به پایداری خانوادههای شهدا و زندانیان سیاسی، به مقاومت همه زندانیان سیاسی و عقیدتی ادای احترام میکنیم و خواستار اقدام بیدرنگ بینالمللی برای بازدید از زندانهای ولایت خامنهای و ملاقات با زندانیان سیاسی بهویژه بازداشتشدگان اعتراضات اخیر هستیم.
خروش دی ماه و مواضع ما
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در روز یکشنبه ۱۷دی ۱۳۹۶طی یک بیانیه توضیحی تحلیل و مواضع خود «پیرامون قیام سرنوشتساز کارگران، تهیدستان و مردم آزادیخواه» را منتشر کرد.
در این بیانیه ما اعلام کردیم که: «خیزش اردوی بیشماران نه غافلگیرانه بود و نه فاقد زمینههای عینی و مادی. پس از مهار قیام پرشکوه ۶دی ۱۳۸۸(روز عاشورا)، خامنهای و پاسداران ولایت ننگین او به خوبی میدانستند که باد کاشته و روزی توفان درو خواهند کرد. آنها کابوس «فتنه» جدید میدیدند و برای جلوگیری از بروز این توفان به وحشیانهترین و سبعانهترین شیوهها در سرکوبی کارگران، زحمتکشان، معلمان، پرستاران، دهقانان، دانشجویان، بازنشستگان، ارتش بیکاران، غارتشدگان، زنان، مدافعان محیطزیست، دستفروشان، کولبران و... متوسل شدند. اما در این دوره هشت ساله نتوانستند حرکتهای روزمره مردم را مهار کنند. سازمان ما در این فاصله بیش از ۱۰هزار حرکت اعتراضی از جانب نیروهای کار و جنبشهای مدنی را روزانه، هفتگی و ماهانه در رسانههای خود (نبرد خلق، رادیو پیشگام، جنگ خبر و...) بازتاب داده است و بالاخره همبستگی و اتحاد مردم در کمک به مردم زلزلهزده استان کرمانشاه که در بیاعتمادی مطلق از حاکمیت و مستقل از آن صورت گرفت، زنگها را به صدا درآورد.»
شرایطی مادی که بر بستر آن خیزش بیچیزان و تحقیرشدگان شکل گرفت را «ما در ارزیابیها و تحلیلهای درونی و بیرونی خود بهعنوان «بحران غیرقانونی» و یا «بحران انقلابی» میدانستیم و تمام فعالیت تبلیغی و ترویجی ما پیرامون همین مسأله متمرکز بود که اکنون با برافراشته شدن پرچم قیام، درستی آن اثبات گردید.»
در بخش آخر بیانیه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بر اساس مصوبات خود اعلام کرد که: «ما قیام همگانی و استفاده از تمامی اشکال مبارزه را حق مسلم مردم ایران میشماریم. سازمان ما ایجاد هستههای مخفی مقاومت، تشکیل هستههای کوچک رسانهیی و خبر رسانی، ایجاد کمیتههای مخفی عمل و شوراهای هماهنگی، سازمانیابی برای نافرمانی مدنی و... را راهکارهای ایجاد بیشمار کانونهای شورشی میداند. این راهکارها اشکال مناسب و عملی برای هماهنگی مبارزه کارگران، معلمان، کارمندان، مزدبگیران، پرستاران، دانش آموزان، دانشجویان و جوانان، زنان، روشنفکران، فرهنگیان و هنرمندان است و ما به سهم و توانایی خود در این مسیر تلاش میکنیم.» (گزارش سیاسی، مصوب نهمین شورای عالی سازمان، سهشنبه ۱۹بهمن ۱۳۹۵/ ۷فوریه ۲۰۱۷)
و بالاخره نتیجه گرفتیم که در شرایط کنونی «مهمترین و مبرمترین مسأله ایجاد شوراها و کمیتههای هماهنگی قیام به منظور انجام یک اعتصاب عمومی و قیام سراسری نهایی است. برای این منظور ما تمامی نیروها و گردانهای خیزش را به اتحاد و همبستگی فرامی خوانیم».
خامنهای و ایادی او با بسیج بیسابقه نیروهای سرکوبی و با کشتارهای ددمنشانه و بازداشتهای چندین هزار نفره و با استفاده از بیعملی و سازشکاری جامعه جهانی، توانستهاند حرکتهای تودهیی گسترده را بهطور موقت مهار کنند. اما نه در شرایط و بحران انقلابی تعدیلی صورت گرفته و نه در وضعیت انفجاری جامعه تغییری حاصل شده. در ماه دی امسال افزون بر خیزشهای بیشماران، ما شاهد صدها شکل از حرکتهای اعتراضی همچون اعتصاب، تجمع، شعارنویسی، تحصن و... بودهایم. نارضایتی و تنفر از حاکمیت در زیر پوست شهرها همچنان میجوشد و تردیدی نیست که انقلاب نَمُرده و دیر نیست روزی که «زنگ خون به صدا» درآید و «توفان شکوفه» دهد.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در آغاز چهل وهشتمین سال تولد خود با ابراز خرسندی از رشد کم نظیر آگاهی و مبارزه محرومان و ستمدیدگان، همچنان به مبارزه تا رسیدن به دنیایی عاری از ستم، تبعیض و استثمار و برای آزادی، دموکراسی، نابودی ستم جنسی، مذهبی و ملی، صلح و پیشرفت، عدالت و جدایی دین از دولت ادامه میدهد.
خواست اولیه و مقدم مردم ایران، سرنگونی رژیم استبداد مذهبی حاکم با همه دستهبندیها و باندهای درونی آن و به سرانجام رساندن انقلاب دموکراتیک و استقرار یک نظام دموکراتیک و عرفی است.
ما از مبارزه به حق کارگران، معلمان، پرستاران، کشاورزان و همه مزدبگیران علیه نظام حاکم و سرمایهداری لگام گسیخته که تعرض آن به سطح زندگی و معیشت مردم دامنه بیسابقهیی یافته، حمایت میکنیم. مزد عادلانه و زندگی شایسته، حق اعتصاب، ایجاد تشکلهای مستقل و نظارت سازمان بینالمللی کار بر تأمین حقوق مزدبگیران، حق مسلم نیروهای کار ایران است و ما بهطور پیگیر از آن حمایت میکنیم.
ما از جامعه جهانی، نهادهای مدافع حقوقبشر، سندیکاها و اتحادیههای نیروهای کار و از همه کشورهای جهان میخواهیم که: کلیه مناسبات اقتصادی خود با رژیم ایران را مشروط به قطع شکنجه و اعدام و رعایت حقوقبشر در مورد شهروندان ایران کنند و حق مردم ایران برای تغییر رژیم حاکم به دست خودشان را بهرسمیت شناسند.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران همه ایرانیان آزادیخواه را به اتحاد و مبارزه برای ایجاد جبهه همبستگی به منظور سرنگونی رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه و ایجاد یک جمهوری سکولار، دموکراتیک و مستقل فرامیخواند.
«ما بیشمارانیم و برای سرنگونی رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه متحد و متشکل میشویم»
«مرگ بر دیکتاتوری، مرگ بر خامنهای، زنده باد آزادی»
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
شنبه 14بهمن ۱۳۹۶- 3فوریه