پروفسور ساشا شیهان مدیر بخش روابط جهانی و امنیت انسانی در دانشگاه بالتیمور آمریکا در مورد تظاهرات داخل کشور و بحرانهای گریبانگیر رژیم ایران مقاله مفصلی نوشته که در سایت اینترنشنال پالیسی منعکس شده است. عنوان این مقاله «ترس شدید ایران از مجاهدین خلق ایران بیانگر فرا رسیدن زمان تغییر در ایران» است.
در سال ۲۰۱۸ایران در کانون توجهات بینالمللی بوده است.در پرتو ادامه اعتراضات و اعتصابات داخل کشور و یک اقتصاد ضعیف و تشدید انزوای منطقهای و بینالمللی و تحریمهای گسترده ایالات متحده، علائم رو به رشدی وجود دارد که وضعیت را غیرقابل دفاع کرده و رژیم خود را در موقعیت بسیار دشواری یافته که بتواند اوضاع را مهار کند.
تهاجم جدید رژیم دیکتاتوری مذهبی به مخالفان و بهطور خاص اپوزیسیون اصلیاش، سازمان مجاهدین خلق ایران شاخصی جدی برای زمان تغییر در ایران است.
علاوه بر سرکوب داخلی، حملات چند جانبه شامل طراحی عملیات تروریستی در غرب و کارزار اطلاعات گمراهکننده و شیطانسازی در مطبوعات و اینتر نت علیه مجاهدین خلق وجود دارد.
استمرار اعتراضات: ایران جدید
تعیینکنندهترین رویداد ایران در سال ۲۰۱۸ادامه اعتراضات ضدحکومتی بوده است.
موج اعتراضات در روزهای آخر سال ۲۰۱۷شروع شد و به بیش از ۱۴۰شهر در تمامی استانها ی کشور گسترش پیدا کرد و رژیم مذهبی حاکم را از داخل بهشدت لرزاند.
این جنبش در طول ۱۱ماه گذشته با وجود سرکوب شدید، امواج دستگیری و شرایط زندان برای معترضان، در اشکال و اشکال مختلف ادامه داشته است.
پس از اولین موج اعتراضات بین اواخر ماه دسامبر و اواسط ژانویه، وضعیت به طرز چشمگیری تغییر کرد و اعتراضات در بخشهای مختلف کشور گسترش یافت. پس از اولین موج اعتراضات، سؤال بزرگ این بود که آیا این اعتراضات یک پدیده کوتاه مدت بود که رژیم توانست آن را مهار کند؟ اپوزیسیون ایران گفت اعتراضات خود را منطبق خواهد کرد و ادامه خواهد یافت.
۱۱ماه گذشته بهوضوح نشان داد که مریم رجوی رهبر اپوزیسیون، و شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) و مجاهدین خلق، رهبری را در دست دارد. او به درستی پیشبینی کرده بود که رژیم قادر نخواهد بود این تظاهرات را خاموش کند.
مشارکت گسترده
پایه اجتماعی تظاهرات رو به رشد است. در ابتدا، تظاهرات مربوط به کسانی بود که رژیم آنها را «ارتش گرسنگان و بیکاران » توصیف میکرد. بیکاری حداقل ۳۰درصد است و در برخی از شهرهای و شهرها بیش از ۵۰درصد جوانان بیکارند. در حالی که ایران یک کشور غنی از ثروتهای طبیعی و یکی از صادر کنندگان اصلی نفت و گاز طبیعی جهان است، اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند.
در ماه آوریل، صاحبان کامیونهای سنگین دو هفته اعتصاب سراسری را راهاندازی کردند. در ماه ژوئن، بازاریان، ستون فقرات اقتصاد سنتی ایران، در کنار شماری از مغازهداران در تظاهرات شرکت کردند. این نشان میدهد که طبقه متوسط ناامید شده و هیچ آیندهای را در وضعیت موجود نمیبیند. جوانان و زنان نیز نقش مهمی در تظاهرات بازی کردهاند...
مطالبات یکپارچه و مردمی در حال رشد است
در ابتدا، اعتراضات بهخاطر وضعیت سخت اقتصادی، گرانی کالاهای اساسی، بیکاری گسترده، تورم بیش از حد و فقدان برخی ترین خدمات اساسی شامل آب و برق بود. اما تظاهرات به سرعت با افرادی که خواهان پایان دادن به دیکتاتوری بودند، سیاسی شد؛ چرا که رژیم نمیتوانست و نمیخواست پاسخگوی خواستههای مردم باشد.
نتیجهگیری
با توجه به افزایش قیام در داخل و همچنین اقتصاد رو به ضعف رژیم، بعید بهنظر میرسد که این رژیم از اولویتهای استراتژیکی خود، در داخل کشور، در سطح منطقهای یا در سطح جهانی، عقبنشینی کند. رژیم ایران انهدام مقاومت ایران را تنها راه نجات خود از چشمانداز سرنگونی میداند.
در حالی که مخالفان سازمانیافته یعنی سازمان مجاهدین خلق، ناآرامیهای رو به رشد را بستری برای گسترش فعالیتهای خود میداند...
بنابراین، جامعه جهانی باید با توجه به خواستههای مردم ایران و اپوزیسیون سازمانیافته آنها عواملی که میتواند بر وقایع آینده تاثیر بگذارد را در نظر داشته باشد.
سال ۲۰۱۸در ایران ممکن است همانگونه که شروع شد بهخوبی به پایان برسد: حاکمان مذهبی تهران با یک قیام واقعی و تظاهر کنندگان ضددولتی شجاعی روبهرو هستند که در خیابانها برای دموکراسی اصرار میورزند.