728 x 90

پایان دوران مماشات با رفتار ستیزه‌جویانه‌ٔ رژیم ایران

خالد بن سلمان سفیر عربستان در آمریکا
خالد بن سلمان سفیر عربستان در آمریکا

روزنامه الشرق‌الأوسط لندن در مطلبی به قلم خالد بن سلمان، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا در مورد تغییر دوران و ضرورت تغییر سیاست مماشات با رژیم ایران با عنوان «پایان دوران چشم‌پوشی بر رفتار ستیزه‌جویانه رژیم ایران» از جمله نوشت:

جنگ جهانی دوم یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ بشر بود. گرفتاری و مصیبتها و فجایع دردناک جهانیان و سرانجام این جنگ که نابودی نیروهای شرور و تاریک اندیش را به‌دنبال داشت عبرت آموز است. می‌توان با بهره‌گیری از این دروس تاریخی از حرکت به سوی کشمکشهای مشابه جلوگیری کرد. از این رو، اظهارات دونالد ترامپ درباره پایان رویکرد مماشات دولت آمریکا از رژیم ایران بی‌گمان مورد حمایت ما است.

همان‌طور که سیاست مماشات نتوانست جلوی توسعهگری نازیهای آلمان را بگیرد و مانع وقوع پرهزینه‌ترین و پرتلفات‌ترین جنگ تاریخ جهان شود. لذا، همه باید برای تدوین یک استراتژی جامع و فراگیر برای مقابله با رفتارهای بی‌ثبات کننده رژیم ایران دست در دست یکدیگر بدهیم.

 

شرایط کنونی با رویدادهای قبل از وقوع جنگ جهانی دوم شباهت دارد. کشورهای جهان گرفتار بحرانهای اقتصادی و دو دستگیهای سیاسی حاد شده‌اند. نهادهای بین‌المللی هم قدرت چندانی در راستای اقدام مشترک برای مقابله با بحرانهای بین‌المللی ندارند. نیروهای توسعه‌طلب برای پر کردن خلأ به نفرت پراکنی روی آوردند. جامعه جهانی باید قاطعانه با این چالش‌ها مقابله کند.

حالا و با شکست سیاست مماشات با رژیم ایران، رویدادهای آن دوره و مقابله با آلمان نازی دوباره به ذهن خطور می‌کند.

فیلسوف بزرگ جرج سانتیانا می‌گوید «آنان که تاریخ و سرنوشت خود را به یاد نسپارند محکوم به تکرار آن هستند».

 

برجام مانع فعالیتهای بی‌ثبات کننده رژیم ایران نشد

فارغ از این‌که هدف قدرتهای اروپایی امضا کننده برجام چه بوده‌ اما آنچه پیداست این است که برجام نتوانست مانع فعالیتهای بی‌ثبات کننده رژیم ایران در منطقه باشد و حتی نتوانست حمایتهای رژیم ایران از تروریسم را متوقف کند.

توافق برجام درآمدهای مالی بیشتری به جیب رژیم ایران سرازیر کرد و نظام ولایت فقیه از این پولها برای افزایش نفوذ و توسعه گری در منطقه بهره برد. برجام بخشی از خط مشی دلجویی بود که در صورت عدم لغو آن عواقب فاجعه باری برای منطقه در پی دارد.

رژیم ایران بعد از امضای برجام به حمایت مالی و نظامی حکومت بشار اسد پرداخت و فعالیتهای خرابکارانه و خصومت ورزی رژیم ایران در سوریه و کشورهای منطقه رو به افزایش گذاشت.

 

رویکرد آمریکا و عربستان سعودی در قبال رژیم ایران همسو است

دونالد ترامپ گفت دولت آمریکا «برای ایجاد راه‌کار عملی و فراگیر و دائم برای تهدید هسته‌یی (رژیم) ایران با متحدان آمریکا تلاش می‌کند. این تلاش‌ها در راستای رفع تهدید موشک‌های بالستیک و فعالیتهای تروریستی (رژیم) ایران در جهان و جلوگیری از اقدامات بی‌ثبات کننده این کشور در خاورمیانه انجام می‌شوند.»

این رویکرد با سیاست عربستان سعودی همسو است و دو کشور درباره لزوم همکاری با کشورهای متحد و اقدام در راستای توقف افزایش نفوذ خبیثانه رژیم ایران در منطقه اتفاق‌نظر دارند. حکومت ایران از طریق گروه تروریستی حزب‌الله و شبه‌‌نظامیان حوثی به توسعه گری پرداخته است. حوثی‌ها نابودی و هرج و مرج را برای یمن به ارمغان آورده‌اند. رژیم ایران از طریق این گروه‌ها به ارعاب عربستان سعودی روی آورده و موشک‌های بالستیک ساخت رژیم ایران به سمت این کشور شلیک می‌شوند.

واکنش قاطعانه بین‌المللی می‌تواند منجر به توقف دخالت رژیم ایران شود و شر این رژیم را از سر کشورهای منطقه کوتاه کند.

 

ترور ابزار قدرت رژیم ولایت فقیه

باید جلوی رژیم ایران و سرسپردگانش را گرفت تا نتوانند به گسترش هرج و مرج و ویرانگری در منطقه ادامه دهند. سران کشورهایی که به‌دنبال نجات برجام بودند این موضوع را درک می‌کنند. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه بعد از خروج آمریکا از برجام گفت:«ما باید همگی در چارچوب وسیعتری درباره حل و فصل برنامه هسته‌یی بعد از سال ۲۰۲۵ و موشک‌های بالستیکی و ثبات در خاورمیانه به‌ویژه در سوریه و یمن و عراق همکاری کنیم.»

برای جامعه جهانی آشکار شده است که سیاست مماشات با رژیم ایران راه به جایی نمی‌برد و نمی‌تواند رفتارهای حکومت را تغییر دهد. پس، مقایسه موارد شباهت و نگران‌کننده فراوان در سال‌های ۱۹۳۸ و ۲۰۱۸ چندان بی‌فایده نخواهد بود تا بدین وسیله بتوان از درس های تاریخ و نحوه رفتار جامعه جهانی با خطر روزافزون و بالقوه فعالیتهای توسعه‌گرایانه رژیم ایران و حمایتهای این کشور از تروریسم عبرت گرفت.

حدود هشتاد سال پیش، قدرتهای بزرگ در نظام بین‌المللی رویکرد توسعه‌طلبی در اروپا و آسیا در پیش گرفتند. این رویکرد در واقع نقطه پایانی بر باورها و اصول قوانین بین‌الملل و نهادهای این سازمان گذاشت.

امروز نیز رژیم ایران با بی‌توجهی به نظام بین‌الملل به کشمکش آفرینی و جنگ‌افروزی برون مرزی و تسلیح گروه‌های افراطی می‌پردازد. این گروه‌ها در راستای تأمین اهداف رژیم ایران برای تسلط بر منطقه فعالیت می‌کنند.

 

تنش آفرینی رژیم ایران در منطقه خاورمیانه

رویکرد توسعه‌طلبانه رژیم ایران منجر به تنش آفرینی در خاورمیانه شده است. تنشهای فرقه‌ای میان همسایه‌ها بروز کرده است. گروه‌های شبه‌نظامی برای از میان برداشتن نهادهای مشروع کشورها تلاش می‌کنند و نیروهای تروریستی به کشتار زن و مرد و کودک بیگناه می‌پردازند.

جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا گفت: «به هر جا در خاورمیانه نگاه می‌کنید که مشکلاتی دارد ایران در آنجا حضور دارد».

تهدید آفرین بودن ایران در شرایط کنونی ریشه در حاکمیت دارد. در قانون اساسی ایران بر گسترش و صدور انقلاب در جهان با عنوان جهاد تأکید شده است. خمینی در همان اوایل انقلاب پیروانش را برای حمله به کشورهای اسلامی و غیراسلامی تشویق کرد.

پاسدار جعفری فرمانده سپاه پاسداران رژیم ایران گفت «این انقلاب هم‌چنان، پویا و زنده و پیش رونده در حال جلو رفتن و رسیدن به اهداف (خمینی) در ابعاد داخلی و خارجی است.» این اظهارات در سال ۲۰۱۵ میلادی یعنی حین مذاکرات رژیم ایران و قدرتهای جهان درباره برنامه هسته‌یی و همزمان با کودتای حوثیهای مورد حمایت رژیم ایران در یمن عنوان شد که بیانگر واقعیت و ماهیت رژیمی است که همه قوانین بین‌المللی و تعهدات خود به جامعه بین‌الملل را زیر پا گذاشته است.

 

ایدئولوژی حکومت ایران بر اساس ولایت فقیه پایه‌ریزی شده است. نظام سیاسی باید زیر نظر ولی‌فقیه قرار بگیرد و پیروان او فارغ از تابعیت یا کشوری که در آن اقامت دارد یا نوع حکومت کشورشان با توجه به اصل ولایت فقیه باید تابع ولی‌فقیه باشند. این ولی‌فقیه همان رهبر است. این دکترین فرامرزی به‌دنبال تضعیف حکومتهای مشروع است. ولایت فقیه نه نظام بین‌الملل را به‌رسمیت می‌شناسد و نه دولت مدرن را.

 

توسعه‌طلبی و ترور اصول بازی رژیم ایران

قواعد بازی رژیم ایران با دنبال کردن فعالیتها و خصومت ورزیهای چهار دهه گذشته این رژیم برای ما رو شده است. رژیم ایران به‌دنبال فرقه‌گرایی و تشدید اختلافات مذهبی در جوامع است. این رویکرد منجر به تضعیف و از هم پاشیدگی نهادهای حکومتی می‌شود و بدین ترتیب، حکومت ایران از طریق شبه‌‌نظامیان تابع کنترل امور کشورها را در اختیار می‌گیرد.

علیرضا زاکانی نماینده مجلس رژیم ایران را همه به یاد داریم. که با افتخار و مباهات گفت «صنعا چهارمین پایتخت عربی است که تحت نفوذ ایران قرار می‌گیرد.» سه پایتخت دیگر مورد نظر زاکانی بیروت و بغداد و دمشق هستند. این اظهارات خبیثانه به‌دنبال تصرف صنعا پایتخت یمن توسط حوثی‌ها عنوان شد. حوثی‌ها با حمایت رژیم ایران موفق شدند در راستای کودتا علیه حکومت مشروع کنترل صنعا را در اختیار بگیرند. زاکانی افزود « انقلاب یمن بعد از پیروزی تنها به یمن محدود نشده و به خاک عربستان نفوذ می‌کند. مرزهای طولانی یمن و سعودی هم عامل کمکی برای شتاب بخشیدن به رسیدن انقلاب به عمق خاک سعودی است.»

یک تفاوت عمده در اینجا وجود دارد. رژیم ایران و مزدورانش در یمن تاوان خصومت ورزیهای خود را پس می‌دهند اما پیشتر اقدامات دشمنانه رژیم ایران در کشورهای دیگر بدون واکنش متقابل بوده است. حکومت ایران حدود بیست و پنج سال پیش از جنگ داخلی لبنان در راستای تثبیت نفوذ و اخراج نیروهای نگاهبان صلح بهره‌برداری کرد و با یک انفجار در پادگان نظامی، ۲۴۱سرباز آمریکایی را کشت. در سال ۱۹۹۶، ایران با بمب‌گذاری برج های خبر سعودی منجر به کشته شدن ۱۹نفر شد. فعالیتهای تروریستی رژیم ایران به منطقه محدود نشد. رژیم ایران در سال ۱۹۹۲در آلمان سران حزب دموکرات کردستان ایران را ترور کرد. این فعالیتهای تروریستی شامل بمب‌گذاری مرکزی در آرژانتین در سال ۱۹۹۴و طرح ترور سفیر سابق سعودی در واشنگتن و وزیر امور خارجه کنونی (عادل الجبیر) در سال ۲۰۱۱ هستند.

 

کشتار صدها آمریکایی توسط شبه‌‌نظامیان رژیم ایران

شبه‌‌نظامیان عراقی رژیم ایران با استفاده از بمب و مهماتی که این رژیم در اختیارشان قرار داد به کشتار صدها آمریکایی پرداختند. گروه مطالعات عراق (ISG) در پژوهشی به این موضوع اشاره کرده که «حکومت ایران دستگاه بمب‌گذاری در اختیار برخی گروه‌های پیکارجو قرار داده و این تجهیزات در حمله به نیروهای آمریکا به کار رفته است. تسلیحات ایرانی در ۴۰درصد حملات منجر به زخمی شدن نیروهای آمریکایی شده است.»

صدها تن از عوامل تروریستی با هماهنگی مقامات رژیم ایران توسط بشار اسد از زندانهای سوریه آزاد و برای انجام عملیات تروریستی روانه عراق شدند. نفوذ رژیم ایران در سال‌های اخیر به سوریه و یمن و لبنان هم افزایش پیدا کرده است. در هر کجا که ویرانگری و کشتار و ناآرامی‌ها را بررسی کنید رد پایی از رژیم ایران به چشم می‌خورد.

جامعه جهانی هیچ واکنش جدی و قاطعی در برابر این اقدامات نشان نمی‌دهد. این سازمان حتی به زیر پا گذاشتن «خطوط قرمزی» که در سوریه گذاشته بود و حالا از بین رفته واکنش نشان نمی‌دهد. همین عامل باعث شد تا رژیم ایران تصور کند که دست و پای آمریکا و جامعه جهانی بسته است و این‌که محکوم کردن و نکوهش خصومت ورزیهای ایران تنها کاری است که از آنها ساخته است. اما حالا این رویکرد تغییر کرده و به‌نظر من دونالد ترامپ پای صحبت خود مبنی بر این‌که آمریکا دیگر تهدید تو خالی نمی‌کند می‌ایستد.

 

ویرانگری رژیم ایران با شبه‌‌نظامیان فرقه‌گرا

نابودی و ویرانی که به دست رژیم ایران در کشورهای همسایه و منطقه رقم می‌خورد مورد توجه قرار نمی‌گیرد. ایران نه با جنگ‌افزارهای کشتار جمعی که از طریق شبه‌‌نظامیان فرقه‌گرای وابسته به خود در حال ویرانگری است. چنان‌چه توافق دیگری با رژیم ایران در آینده مطرح شود باید برنامه موشک بالستیک و حمایتهای مالی و نظامی فزاینده رژیم ایران از تروریسم و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه در آن مورد توجه قرار بگیرد.

شرایط کنونی منطقه ناشی از سیاست مماشات قدرتهای جهانی با تهدیدات رژیم ایران است. جامعه جهانی در خصوص برخورد با تهدید واقعی یعنی برنامه موشک بالستیک و حمایت از تروریسم و دخالت در امور کشورهای همسایه توسط رژیم ایران هیچ اقدامی اتخاذ نکرد.

تا کنون ۱۶۰موشک بالستیک ساخت رژیم ایران که توسط شبه‌‌نظامیان حوثی از یمن به خاک عربستان شلیک شده است. و این شرایط دیگر قابل‌تحمل نیست. آیا برای شهروند آمریکایی قابل‌قبول است که موشک‌های پرتاب شده توسط باندهای قاچاق مواد مخدر یا گروه‌های تروریستی یا شبه‌‌نظامیان از کشور همسایه را تحمل کند.

 

نفرت پراکنی و خشونت طلبی رژیم ایران

رژیم ایران به‌عنوان یک قدرت جاه‌طلب پایه‌ریزی شد و برای تحمیل خواست خود و افزایش نفوذ در کشورهای عربی از ابزار فرقه‌گرایی و نفرت پراکنی و خشونت طلبی بهره می‌گیرد. البته ویرانگری حکومت ایران تنها به کشورهای منطقه محدود نشده و مردم ایران را نیز نابود کرد.

میانگین درآمد ایرانیان طی ۴۰سال حاکمیت رژیم ولایت فقیه به نصف کاهش یافته و در شرایط کنونی از ۴۰۰۰دلار فراتر نمی‌رود.

ناکامی رژیم ایران در ایجاد توسعه واقعیت انکارناپذیری است. اشتهای سیری ناپذیر رژیم ایران برای هدر دادن منابع کشور در راستای گسترش مرگ و هرج و مرج و ویرانگری در منطقه پایان نیافته است.

 

فریبکاری رژیم ایران

حسن روحانی با صحبت درباره اصلاح‌طلبان در پی فریبکاری است. او می‌گوید اصلاح‌طلبان شاید روزی به جای «اصولگرایان» به قدرت برسند. اما روحانی فراموش کرده که خود او هم بخشی از دستگاه سرکوبگر و فاشیستی است. روحانی از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۵ دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از مسئولانی بود که سرپرست عملیات ترور و بمب‌گذاری در سفارتخانه‌ها بودند. به گزارش خبرگزاری حکومتی مهر روحانی در همایش انتخاباتی در شهر کرج در ۲۰۱۳ دوباره با همان لحن همیشگی گفت «ما نیازمند تطبیق گفتمان مرگ بر آمریکا در عمل هستیم.»

جواد ظریف وزیر امور خارجه رژیم ایران درگوشی به کسانی که ملاقات می‌کرده می‌گفته رهبر «از واقعیت فاصله دارد» و آمریکا باید از ما حمایت کند تا جناح میانه‌رو بعد از درگذشت رهبر به قدرت برسند. ادعاهای ظریف بخشی از استراتژی فریبکاری است که در راستای آرام کردن غرب و به تأخیر انداختن رویارویی با رژیمش و خصومتورزی‌هایش در نظر گرفته شد تا شاید نفوذ به‌اصطلاح اصلاح‌طلبان تقویت شود.

ایران بعد از برجام بیش از ۱۰۰میلیارد دلار عایدش شد اما با نگاهی به بودجه ایران در سال بعد از امضای برجام متوجه می‌شویم که این پولها خرج مدارس و راه‌ها و بیمارستانها نشد. در نتیجه مردم ایران در سال جاری به خیابانها ریختند و خواستار بهبود شرایط معیشتی و توسعه کشور شدند جای تعجب ندارد. مردم حق دارند بپرسند که این پول‌های بعد از برجام کجا رفته است. ما شاهد افزایش قابل‌توجه سهمیه پاسداران و سپاه قدس در بودجه دولت بعد از برجام بودیم. آمارهای در دسترس درباره بودجه رسمی دولت نشان می‌دهد که بودجه دفاعی کشور از سال ۲۰۱۴تا ۲۰۱۷با افزایش ۷۱درصدی از ۹.۲۹میلیارد دلار به ۱۵.۹میلیارد دلار رسیده است. آمارها حاکی از این است که بودجه نظامی کشور پارسال به ۱۹میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.

مردم ایران ملت با تمدن و فرهیخته‌ای هستند و به تاریخ باستان خود افتخار می‌کنند. آنها به‌دنبال برخورداری از زندگی و‌ آینده بهتری هستند و ما نیز همین آرزو را داریم. اما رژیم ایران بعد از امضای برجام حتی یک سرمایه‌گذاری کلان در بخش غیرنظامی یا توسعه در ایران انجام نداده است.

 

تاریخ درباره ما چگونه قضاوت خواهد کرد

چنان‌چه ما امروز از تکرار رویدادهای تلخ ۱۹۳۸ که یک نسل را گرفتار خود کرد جلوگیری نکنیم تاریخ درباره ما چگونه قضاوت خواهد کرد.

حدود هشت دهه پیش، غربیها در نشست مونیخ به رویکرد امتیازدهی و دلجویی از آلمان نازی روی آورند اما اشتهای توسعه گری نازیها سیری ناپذیر بود. حالا هم ما دوباره با دو گزینه روبه‌رو هستیم: یا باید به سیاست مماشات با این رژیم جنایتکار متوسل شد و یا این‌که با قاطعیت به مقابله با شر و توسعه گری پرداخت.

ما می‌بینیم که امروز گروهی هستند که از رویدادهای تاریخی عبرت نگرفتند و این موضوع را مطرح می‌کنند که باید برجام را حفظ کرد. اما حفظ برجام به‌معنای این است که رژیم ایران منطقه را بازیچه دست خودشان کنند. اما رویکرد حکیمانه و اخلاقی این است که باید به رژیم ایران فشار آورد تا رفتارش را اصلاح کند.

 

ضرورت اجرای رویکرد قاطعانه برای مهار رژیم ایران

باید رژیم ایران بفهمد که در صورت تداوم نقض قوانین بین‌المللی و مداخله گری در امور کشورهای همسایه باید تاوان آن را بپردازد. باید تحریمهای اقتصادی و دیپلماتیک و اقدامات تنبیهی در پیش گرفت و همه گزینه‌ها را «روی میز» گذاشت تا بتوان قدرت و تاثیر دیپلوماسی را حفظ نمود. در این راستا، باید از نهادهای حکومتی در کشورهای منطقه -یمن و عراق و دیگر کشورها- حمایت کرد چرا که این کشورها درگیر نبرد با کارگزاران تروریستی ایران هستند.

پیشرفت و رشد و شکوفایی در منطقه تنها در پرتو چنین رویکردی به نتیجه می‌رسد.

 

بیشتر بخوانید:

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ff648484-5100-479d-a157-6a95534843eb"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات