فوران بحران درونی نظام در اظهارات روز ۲۴مهر آخوند روحانی در دانشگاه تهران، حملات شدید باند ولیفقیه ارتجاع را بهدنبال داشت.
اذعان ناگزیر آخوند روحانی به شرایط سخت حاکمیت و بنبست اقتصادی در وضعیت مرگبار تحریم نفتی و قفل بانکی و فقدان راه برای برونرفت از بحران در روز ۲۴مهر، همراه با پیش کشیدن مجدد همهپرسی، هم بادکنک قدرتنماییهای پوشالی را ترکاند و هم جنگ گرگهای هار و گرسنه را بر سر نحوه حفظ نظام پوسیده و ورشکسته و بر سر قدرت و ثروت چپاول شده از مردم محروم ایران، تشدید کرد.
روحانی گفته بود:
« ۴۱سال است ما هنوز به جواب روشن قاطع توی این کشور نرسیدیم. یه عدهیی میگویند تعامل سازنده حتماً، یه عده هم میگویند تقابل مستمر و دائم.
حتی اگر توی این مسائل استراتژیک سالها ما بحث کردیم به نتیجه نرسیدیم اگر نرسیدیم باید برویم همهپرسی از مردم بپرسیم راهش این است.
دعوا سر برجام اصلاً نیست،برجام که دعوا ندارد. دعوای یه چیز بزرگتر هست.
رشد و توسعه بدون رابطه با دنیا بدون تعامل با دنیا بانکها قفل باشد صادرات قفل باشد واردات قفل باشد شما بگویید من توسعه پیدا میکنم توسعه پیدا نمیکنید»
در پاسخ به روحانی، نماینده خامنهای در کیهان، پاسدار حسین شریعتمداری روحانی را به فاصله یک روز شلاقکش کرد و نوشت« باید از روحانی پرسید، اگر منظورتان از تعامل در سیاست خارجی، تعامل با اسراییل و آمریکا نیست، پس منظورتان چیست؟!
اگر منظورشان تعامل با آمریکا باشد -که به احتمال بسیار زیاد چنین است!- باید گفت؛
مگر طی چند سال گذشته با موضوع برنامه هستهیی نظام با آمریکا به گفتگو ننشستید؟ و در پارهای از موارد، دل ندادید و قلوه نگرفتید؟ خب، نتیجه چه بود؟ اگر بفرمایید نتیجه«هیچ» بود! جفا کرده و از بیان واقعیت دور شدهاید، چرا که صنعت هستهیی کشور را از بین بردید، دهها امتیاز نقد به حریف دادید، حتماً به جای آن که بفرمایید «برجام، کوهی بود که بر سر مخالفان داخلی خراب شد»! میفرمودید «برجام، کوهی بود که بر سر ملت و نظام خراب شد»!
روزنامهٔ حکومتی فرهیختگان نیز که در تیول ولایتی مشاور خامنهای است با همان حربهٔ همهپرسی تهدید به حذف روحانی کرد و نوشت:«در این باب نیز بد نیست با توجه به نظرسنجیهای موجود، یکی از موضوعات همهپرسی «ادامه دولت حسن روحانی» برای دو سال آینده و تا ۱۴۰۰ باشد».
همین منبع در مطلب دیگری تلویحا بیکفایتی آخوند روحانی را مطرح کرده و نوشته است« طلب اختیارات بیشتر برای دولت در چنین وضعیتی شبیه این داستان است؛ به رانندهای که خودرویی با حداکثر سرعت ۱۲۰کیلومتر را در اتوبانی ۶بانده چپ کرده و به سرنشینان آسیب جدی زده است، خودرویی با سرعت ۲۰۰کیلومتر هدیه بدهند مگر اینکه راننده بخواهد گاردریلهای اتوبان را هم جمع کند!».
این روزنامه حکومتی شکست پروژه نظام بر سر برجام بر سر باند روحانی زده و افزوده است:« نخ تسبیح وعدههای حسن روحانی در سال ۹۲ایده بستن با کدخدا برای حل مشکلات کشور بود. عبارت سادهسازی شدهای که یک مفهوم مرکزی را تبلیغ میکرد؛ حل مشکلات اقتصادی از مسیر تنشزدایی. در کنفرانس خبری روحانی بیشتر سؤالات حول و حوش ناموفق بودن همین ایده مطرح میشد... نزدیکترین لایههای رسانهیی به دولت هم از فراز و فرودها و تردیدها در ایده دیپلماسی منطقهیی و فرامنطقهای و البته وضعیت اقتصادی سؤال میکردند».
ورشکستی سیاسی رئیسجمهور ورشکسته و بیبرجام و بیفرجام ولایت که در عمل به تدارکاتچی ولیفقیه ارتجاع و دستبوس سرکردگان سپاه تبدیل شده، به حدی است که محافل همسو با خود آخوند روحانی هم بازی شیادانه انتخاباتی و خواسته او برای اختیارات بیشتر را به سخره گرفتند.
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت نوشت« با سیاست فشل و فاقد برنامهیی که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
روزنامهٔ حکومتی ابتکار از شرکای باند روحانی هم به تناقض ماهوی در ساختار قدرت در نظام آخوندی اشاره کرده و نوشته است:«کاش روحانی از همان روز اول اینگونه سخن میگفت،... البته این اولین باری نیست که یک رئیسجمهوری در نظام از «اختیار نداشتن» خود سخن میگوید از سال ۵۹ تا همین دیروز، مدام این صحبتها از سوی رؤسای جمهوری نظام مطرح شده است».