بعد از کشتار بیش از ۱۵۰۰نفر از جوانان در خیابان به فرمان خامنهای و قتل ۱۷۶مسافر در آسمان، سیل ریزش از بدنه نظام و رویگردانی از ولایت فقیه با سرعت پیش میرود.
ابوالفضل قدیانی، از عوامل کشتار و شکنجه در دهه ۶۰، کتمان ۳روزه خامنهای در شلیک به هواپیمای مسافری را «وقاحت گوبلزوار» توصیف کرد و گفت: «خونبهای قربانیان بهخون خفته، رفتن مستبد امروز ایران و نظام استبداد دینی است. آقای خامنهای باید دست از این قدرت جهنمی بردارد تا عرصه برای برگزاری رفراندوم بهمنظور تغییر نظام جمهوری اسلامی فراهم گردد».
حتی جهانگیری اختلاف بر سر حذف لیست کاندیداهایشان در انتخابات را کنار گذاشت و از فاجعهٔ شکستن عمود خیمه نظام گفت: «رهبری نظام مایه استقرا و مایه اقتدار کشور هست. تضعیف آن جایگاه میتواند برای ایران خطرآفرین باشد».(اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی ۲۶دی ۹۸)
آخوند علمالهدی هم بیپرده خطاب به ریزشیها گفت چرا در مقابل شکستن ستون خیمه نظام بیتفاوتید؟
«تا کجا وایستادیم تا آنجا وایستادیم که ستون خیمه این نظام مورد تهاجم قرار بگیرد و بعد شما بعد از کنارش بیتفاوت رد بشوید».(آخوند علمالهدی ۲۴دی ۹۸)
علت این همه نگرانی چیزی نیست جز نگرانی عمیق از روزهای سخت پایانی بعد از قیامی که با تمرکز روی خامنهای، ارکان نظام را نشانه رفته است.
«در این ۴۰سال هیچوقت چالشهای مهمی همزمان اینگونه در مقابل کشور نبوده است... خدایا کمک کن روز های پایانی بهخوبی بگذرد».(جهانگیری ۲۶دی ۹۸)