واشنگتن فری بیکن در مقالهای با عنوان «فراتر از تحریمها - چگونگی اعمال فشار حداکثر بر رژیم ایران »درباره اعتراضات سراسری دیماه سال ۸۶ که پایههای رژیم آخوندی را لرزاند و جوانان و مردم در بیش از ۱۶۰شهر علیه فساد و بیکفایتی رژیم آخوندی حاکم بر ایران قیام کردند نوشت: در اعتراضهای سال ۸۶مردم نشان دادند که نه تنها با سیاستهای سرکوبگرانه داخلی رژیم مخالف هستند بلکه با سیاستهای جنگافروزانه رژیم در منطقه و هزینه کردن میلیاردها دلار در کشورهای منطقه مخالف هستند.
در این مقاله به قلم آرون کلیگمن آمده است:
فوران خشم و نارضایتی مردم ایران از افزایش ناگهانی قیمت ها و گستردهتر شدن فقر در قیاس با عصبانی شدن آنها در مورد رفتار وحشیانه حکومت جمهوری اسلامی به زمان کمی نیاز داشت. ایرانیها در خیابانها شعار دادند: "مرگ به دیکتاتور" و "دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست". معترضان همچنین از طریق شعارهای خود اعلام کردند که آنها فقط مخالف با سرکوب داخلی رژیم نیستند، بلکه همچنین با سیاست خارجی توسعهطلبانه رژیم ایران در خاورمیانه نیز مخالف هستند. درک این نکته بمثابه کلیدی برای اعمال فشار حداکثر بر رهبری ایران است.
این مقاله درباره دخالتهای مستمر رژیم در منطقه و اعمال هژمونی و حمایت از گروههای تروریستی در کشورها مینویسد: دانستن این نکته که ایرانیان از سیاست خارجی رژیم خسته شدهاند آسان است. در خاورمیانه رژیم ایران خواهان اعمال هژمونی است. این کشور نفوذ سنگین خودش را بر پایتختهای کشورهای عرب مانند عراق، لبنان، سوریه و یمن اعمال میکند؛ شیعیان را در بحرین و عربستان سعودی تحریک میکند تا حکومت این کشورها را سرنگون کنند؛ از گروههای تروریستی حمایت میکند؛ و نظارت بر شبکههای شبهنظامیان وابسته به این رژیم که در سراسر منطقه وجود دارند و به تهران پاسخ میدهند را به عهده دارد. ایران بهدنبال راهحلی برای ساختن کریدور سیاسی و نظامی از مرزش با افغانستان تا دریای مدیترانه برای ایجاد نفوذ در سراسر خاورمیانه است.
مقاله به هزینههای کلان رژیم آخوندی برای اجرای پروژهای تروریستی و جنگافروزی در منطقه اشاره میکند و میفزاید: این پروژه سالانه به میلیاردها دلار پول نیاز دارد – رژیم به تنهایی به حزبالله لبنان، نیروی نیابتی اصلیاش در لبنان، حدود ۷۰۰میلیون دلار پول میدهد، در حالیکه این پول میتواند برای رفع مشکلات اقتصادی مردم ایران مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، اجرای چنین سیاست خارجی توسعهگرایی، که شامل حمایت از گروههای تروریستی و نقض حقوقبشر است، باعث تحریک ایالات متحده و سایر کشورها برای تحریمات هر چه بیشتر میشود. مردم ایران از سیاستهای توسعهطلبانه و امپریالیستی رژیم سود نمیبرند، آنها فقط از موضوعی که اکنون مورد بحث محافل سیاسی جهان است، یعنی از دستور کار ایدئولوژیکی رژیم ایران در نهایت آسیب میبینند.
واشنگتن فری بیکن به خروج آمریکا از برجام و فشار دولت آمریکا به رژیم ایران و ۱۲ماده مایک پمپئو اشاره میکند و مینویسد: بدون تردید سیاست خارجی رژیم به تقویت اعتراضات در سراسر ایران کمک میکند. این امر میتواند به حلقه اتصال بهعنوان عنصر حیاتی ضروری برای تحت فشار قرار دادن تهران - مورد استفاده قرار گیرد. عنصری که در حال حاضر بمثابه حلقه مفقوده راهبرد دولت ترامپ برای مقابله با رژیم جمهوری اسلامی است.
پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهیی ایران در سال گذشته، رویکرد دولت آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی وارد مسیری مستقیم و آسان شد. اعمال حداکثر فشار بر رژیم تا آن را به میز مذاکره بازگرداند. قسمت نا معلوم چیزی است که بعداً خواهد آمد، آیا دولت دنبال توافق جدیدی روی موضوع بسیار حساس هستهیی متمرکز است و یا بهدنبال توافق گستردهتری خواهد بود؟
در ماه مه، وزیر امور خارجه مایک پمپئو ۱۲تقاضای مورد درخواست از ایران را که برای توافق جدید لازم است، ذکر کرد. این درخواست از برنامه هستهیی ایران بسیار فراتر رفته است و از رژیم خواسته است تا حمایت از گروههای تروریستی را متوقف کند و همه نیروهای ایران را از سوریه خارج کند.
اگر ایران به همه ۱۲تقاضای ایالات متحده پاسخ مثبت بدهد، آیا ایالات متحده فقط موافق است که با ایران مذاکره کند؟ صرفنظر از گستردگی توافق بعدی با ایران اکنون فقط باید ایران را مجبور به برگشتن به میز مذاکره کرد، هر چیزی نیاز به فشار جدی خواهد داشت.
ویکتور کوتز، مدیر ارشد خاورمیانه در شورای امنیت ملی، با انتشار مقالهای هفته گذشته بهوضوح اعلام کرد که اعمال تحریمها هستهٔ اصلی این سیاست است. او در قسمتی از مقالهاش نوشت: "در راستای اجرای فرمان رئیس جمهور، ما اعمال فشارهای اقتصادی بیسابقهیی روی اقتصاد ایران را در اولویت کارهایمان قرار دادهایم تا تهران را مجبور کنیم که انتخابهای که بهطور فزایندهای دشوار هستند را در پیش داشته باشد."
اعمال تحریمها قطعاً ضروری هستند، اما آنها نیز کافی نیستند. یک مبارزه واقعی برای فشار نیاز به مقابله با سیاست توسعهطلبی و تجاوزگری ایران بسیار فراتر از مرزهای این کشور و حمایت از اعتراضات مردم ایران در داخل ایران است.
دولت ترامپ میتواند و باید تظاهرات در داخل ایران را با به چالش کشیدن رژیم ایران در خاورمیانه تقویت کند.
برای رسیدن به این هدف اجرای عملیات نظامی بزرگ و گسترده نیاز نیست.
ایالات متحده تنها با همکاری متحدان منطقهای، باید کمپین مهار رژیم ایران را راهاندازی کند تا هزینههایی که ایران باید، برای ادامه ماجراجوییهایش در سراسر منطقه بپردازد را افزایش دهد، تا تهران را مجبور به ارسال نیرو و صرف پول بیشتری در کشورهایی مانند سوریه و یمن کند. این کار باعث خشم بیشتر مردم ایران و منجر به آشفتگیهای داخلی بیشتر میشود که رژیم ایران بیشترین ترس را از آن دارد . تهران ممکن است تصمیم بگیرد که در جاهطلبیهای منطقهای خود را دو برابر کند، اما ایران نشان داده است که میتواند از تجاوز خارجی در مواجهه با مشکلات داخلی استفاده کند.
تحریمهای شدیدتری را به این مخلوط اضافه کنید و رژیم فقط ممکن است احساس فشار کافی برای تعامل با واشنگتن را احساس کند. یا، اینکه رئیس جمهور ترامپ میتواند فشار را آنقدر ادامه دهد و آزمایش کند که آیا رژیم ایران واقعاً به اندازه کافی قوی است که بتواند از این مهلکه جان سالم بدر ببرد.