وقتی رسوایی دزدیهای اکبر طبری دامن آملی لاریجانی را گرفت، خودیهای نظام روی خامنهای هم تیز شدند. حتی صدای بسیجیها هم درآمد که چرا خامنهای تا روز آخر از او حمایت کرد. بعضیها هم گفتند باید آملی محاکمه شود.
آخوند دژکام ۲۸خرداد ۹۹: «یک صحبتی بعضی وقتها جوانترها سؤال میکنند چرا آقا اینجور کرده؟ چرا آنجور نکرده؟ تو چکار داری چرا آقا اینجور کرده تو متوجه میشوی که آقا چه از تو میخواهد؟ همان که آقا از تو میخواهد انجام بده».
پاسدار عباسی، آپارات ۲۲خرداد ۹۹: «در محاکمه اکبر طبری حتماً آقای آملی لاریجانی باید بیاید پاسخگو باشد در دستگاه قضایی ایشان باید بهعنوان یک کسی که شاهد بوده در این ماجرا بیاید در صندلی متهم بنشیند».
آخوند موسوی خوئینیها هم طی نامهیی به خامنهای، با بیان اینکه «نقشآفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور» خودت هستی نوشت: «بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند».
آخوند علمالهدی ۶تیر ۹۹: «راه میافتند و یک سلسله مطالباتی دارند که قضیه این مبارزه را لوث کنند که حالا این فاسد از اول چرا کسی به سراغ او نرفته آنهایی که بودند چرا یقه او را نگرفتهاند»؟
بالاخره خامنهای مجبور شد بیاید و با تأیید آملی لاریجانی کمی صحنه را جمع کند.
خامنهای وقتی دید رسوایی خیلی بالا گرفته، گفت: «ایشان تأکید کردند: حرکت مبارزه با فساد که اکنون در قوه قضاییه بهخوبی مشاهده میشود... از دوره آقای آملی لاریجانی آغاز شد و ایشان هم در داخل و هم در بیرون از قوه شروعکننده آن بودند و اینها نباید از نظر دور باشد».
البته مردم پیشاپیش در کف خیابانها ولایت خامنهای که در رأس فساد است را باطل کردند.