اعتراف به شرایط سخت رژیم و مشکلات طاقتفرسای مردم از نشانههای وحشتی است که این روزها بیشتر از هر زمان شنیده میشود.
بیژن زنگنه، وزیر نفت ـ ۲۱تیر ۹۹: «ما شرایطی که الآن در آن هستیم شرایط سختی هست و مردم ما روزهای سختی را میگذرانند».
در ادامه مجموعه نگرانیها از طغیان اجتماعی، اینبار روزنامه حکومتی جهان صنعت ۲۳تیر ۹۹ نوشت: «دولت بهخاطر چرخه اقتصادی ملت را رها کرده، بعد، از طغیان گرسنگان میترسد! پاسخگو نبودن برخی مسئولان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی طغیان گرسنگان است. دیگر طبقه وسطی وجود ندارد بلکه تمام اقشار جامعه نان برای خوردن ندارند».
در تشریح همین وضعیت کارشناس حکومتی سعید لیلاز گفت: «من از سال۶۱۸قمری که سال حمله مغول به ایران است تا الآن سالی یعنی دورهای به این شدت ندیدم و نخواندم و نمیشناسم. ایران هرگز چنین تحت فشار قرار نداشته».
در همین وحشت، خامنهای که خیز یکدست کردن مجلس و دولت را برداشته بود هراسآلود به صحنه آمد و روضه وحدت خواند: «در این شرایط، تکلیف ما چیست؟ تکلیف ما اتّحاد داخلی و انسجام داخلی است که نشاندهنده وحدت در مقابل دشمن است».
روزنامه جهان صنعت ۲۳تیر ۹۹ در بیثمر بودن وعدههای پوشالی نوشت: «اگر به فکر راه علاج نباشند در آینده اعتراضاتی رخ میدهد که دیگر جلوی مردم را نمیتوانیم بگیریم».
در چنین شرایطی، مهرهها و باندهای قدرت، وحشتزده تلاش میکنند شکافها را ببندند.
موسوی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم ۲۳تیر ۹۹: «هر گونه شکاف و انشقاق داخلی موجب سوءاستفاده دشمنان خواهد شد کشور در مرحله حساسی هست».
خامنهای: «تشنّج در رئوس دستگاهها بهخصوص روی افکار عمومی تأثیر منفی میگذارد».
اما خامنهای کور خوانده است. این رژیم از همه سو در بنبست و بحران است. حرف آخر را مردم ایران میزنند.
شورشگران پیروزی میسازند.