کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳
تظاهرات هموطنان در برلین
و اجلاس جهانی سه روزة ایران آزاد در پاریس
۹ تا ۱۱ تیر
برغم توطئه ها و تشبثات و زد و بندهای
همه جانبه حکومت آخوندی
استفن هارپرـ نخستوزیر کانادا ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵
استفن هارپر
مردم ایران با تحریم انتخابات نمایشی رژیم
عدم مشروعیت رژیم را اعلام میکنند و خواستار سرنگونی آن هستند
بهاصطلاح کارشناسان در پایتختهای غربی تبلیغ میکنند
رژیم آخوندها باثبات و جایگزین آن هرج و مرج است
در اواخر ۱۹۷۸ همین بهاصطلاح کارشناسان غربی به ما میگفتند
رژیم شاه با تمامقدرت کنترل را در دست دارد
رژیم آخوندی امروز بسیار ضعیفتر از رژیم شاه در آن زمان است
تنها راه مقابله با این رژیم سختتر کردن تحریمها
اعلام آن بهعنوان یک حکومت حامی تروریسم
و بستن سفارتخانههای آن در سراسر جهان است
لورا باکول- مدیر کنفرانسها و مجری برنامههای تلویزیونی ـ انگلستان
خانمها و آقایان، اکنون به سخنران برجسته بعدی خود میرسیم که بهعنوان بیست و دومین نخستوزیر کانادا خدمت کرده و کشورش را در دوران تحول اقتصادی، با ثبات رهبری کرده است. تعهد بیدریغ او به آرمان آزادی و دموکراسی در ایران همچنان الهامبخش مردم این کشور و رهبران سراسر جهان است.
استفان هارپر-نخست وزیر کانادا ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵
دوستان، خیلی خوشحالم که دوباره اینجا با شما هستم. خوشحالم که برگشتم چون خوشحالم که بخشی از این حرکت در ایران، فرانسه، آلمان، و در سراسر جهان هستم. حرکتی که میخواهد ایران را سرانجام به یک کشور آزاد و دموکراتیک تبدیل کند.
در این هدف بزرگ، دوستان من، ما با مردم ایران همراه میشویم که امسال نیز با نرفتن به پای صندوقهای رأی و عدم مشارکت در انتخابات نمایشی رژیم، مشروعیت آن را به چالش میکشند. این تحریم گسترده یک اقدام عمدی و جمعی مخالفت اجتماعی است. با این کار، ایرانیان عدم مشروعیت رژیم را اعلام میکنند و خواستار سرنگونی آن هستند.
دوستان، رژیم آخوندها ممکن است مردم را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب کند، اما مردم فریب نمیخورند. آنها فریب ظاهر انتخابات و واقعیت ایدئولوژی افراطی و ضددموکراتیک آنرا نمیخورند و، خدا را شکر که مردم ایران این را میفهمند، چون مشخص است که بسیاری در جامعه بینالمللی، بهویژه در غرب، نمیفهمند. تعداد زیادی از آنها همچنان به سوی (حکومت) تهران دست دراز میکنند تا به توافق برسند، حتی با وجود جاهطلبیهای اتمی آن و حتی پس از رویدادهای هفتم اکتبر، زمانی که نیروهای نیابتی آخوندها جنگ فعلی در خاورمیانه را آغاز کردند. این افراد دوست دارند تظاهر کنند که رژیم ایران با این جنگ ارتباطی ندارد یا کمترین ارتباط را دارد، در حالی که واقعیت این است که رژیم ایران در مرکز تقریباً تمام خشونتهای امروز خاورمیانه بهعنوان بخشی از استراتژی صدور ایدئولوژی فئودالی خود قرار دارد.
دوستان، موضع این دولتهای غربی واقعاً گیجکننده است. خوب، راه واقعی برای ترویج صلح، به آنها میگویم، کمک به اکثریت عظیم ایرانیانی است که خواستار تغییر رژیم در ایران هستند. این راهحل است.
همانطور که میدانیم، میلیونها نفر از چنین افرادی هستند که میخواهند کشور شما دارای یک دولت آزاد، قانونی و دموکراتیک باشد. همانطور که قبلاً گفتهام، به تبلیغات رژیم که توسط بهاصطلاح کارشناسان در پایتختهای غربی تکرار میشود، باور نکنید که بهنوعی رژیم آخوندها باثبات است و جایگزین آن هرج و مرج است. همانطور که سال گذشته به شما یادآوری کردم، در اواخر دهه ۱۹۷۰، همین بهاصطلاح کارشناسان غربی به ما میگفتند، حتی در اواخر ۱۹۷۸، که رژیم شاه با تمامقدرت کنترل را در دست دارد. دوستان، رژیم خمینی امروز بسیار ضعیفتر از رژیم شاه در آن زمان است، زیرا بیرحمتر و منفورتر است، فاسدتر و ناکارآمدتر است.
دوستان من، این دولتهای غربی دقیقاً از چه چیزی میترسند که اگر رژیم ایران سقوط کند چه اتفاقی میافتد؟ آیا واقعاً باور دارند که آنچه پس از آن میآید میتواند بدتر از وضعیت فعلی باشد؟ چگونه میتواند بدتر باشد از یک حکومت استبداد مذهبی با دیدگاهی ویرانگر و تعقیب بیوقفه سلاحهای اتمی که بهصورت آشکار کشورهای مورد نظر خود برای جنگیدن با آنها را فهرست میکند؟ چگونه میتواند بدتر باشد از رژیمی که با هزینه فراوان و با رنج مردم تروریسم و جنگ را از سوریه به لبنان و از عراق به یمن اداره میکند، سعی در غرق کردن کشتیها در دریای سرخ دارد، جنگی را در غزه آغاز کرده، و تلاش میکند جنگی را در لبنان آغاز کند؟ دقیقاً چگونه میتواند از این بدتر شود؟
دوستان، همانطور که قبلاً گفتهام، تنها یک راه برای مقابله با این رژیم وجود دارد و آن راهی است که دولت من انجام داد. نه با شلکردن تحریمها، بلکه با سختتر کردن آنها. نه با نادیدهگرفتن نقض حقوقبشر، بلکه با محکوم کردن آنها. نه با بهانهتراشی برای رژیم، بلکه با اعلام آن بهعنوان یک حکومت حامی تروریسم و قطعاً نه با تعامل با رژیم، بلکه با بستن سفارتخانههای آن در سراسر جهان.
سیاست مماشات، دقیقاً آن چیزی که در پایتختهای غربی است، فقط رژیم را پرخاشگرتر و مصممتر در پیگیری قابلیتهای سلاحهای اتمی کرده است و تا زمانی که استراتژی مماشات دنبال شود، همهچیز فقط بدتر خواهد شد. جایگزین، این است که با رژیم مخالفت کنیم. زیرا جایگزین رژیم، هرج و مرج نیست، بلکه اپوزیسیون دموکراتیک و سازمانیافته ایران است.
من یکی از امضاکنندگان یک نامه سرگشاده هستم که توسط بیش از ۷۵ رئیسجمهور، رئیسجمهور پیشین و نخستوزیر در سراسر جهان حمایت شده است که توصیههای سیاستی جامعی را به همه دولتها در مورد مسأله ایران ارائه میدهد. این نامه از آنها میخواهد که به این مقاومت سازمانیافته ایرانی، روی بیاورند. شورای ملی مقاومت ایران، آماده است تا یک جایگزین کاملاً قابلقبول را ارائه بدهد. سازمانی با سابقه طولانی و ریشههای اجتماعی عمیق. دارای شبکهیی فعال در داخل و خارج از ایران و رهبری توانمند. برنامههای آن بر اصول روشنی استوار است، چیزهایی که سالها بهطور خستگیناپذیری برای آنها تلاش کرده است. تعهد به انتخابات آزاد، رد اَشکال فعلی و گذشته دیکتاتوری، آزادی تجمع و بیان، کثرتگرایی و حاکمیت قانون، حقوقبشر و برابری جنسیتی، جدایی دین و دولت، پذیرش تنوع مذهبی و قومی ایران، و مهمتر از همه، برای جامعه بینالمللی، یک کشور غیراتمی در صلح با جهان. این دیدگاه شماست و دیدگاهی است که ارزش جنگیدن دارد. این دیدگاهی است که ایران میخواهد. این دیدگاهی است که جهان به آن نیاز دارد.
پس دوستان، به جلو نگاه کنید. به سرکوبگران امروز در تهران و مماشاتکنندگان در پایتختهای دیگر که به نگهداشتن آنها کمک میکنند، نگاه نکنید. بلکه دید خود را بر آیندهیی امیدوارکننده متمرکز کنید که شما آنرا تصور کردهاید، آیندهیی که میلیونها نفر در ایران و سراسر جهان مشتاقانه خواهان آن هستند که به حقیقت بپیوندد. شما میتوانید اینرا محقق کنید. در ایران، شما میتوانید اینرا برای ایران، برای همسایگان آن و برای جهان محقق کنید. پس ایمان داشته باشید و مبارزه را ادامه بدهید و دوباره از اینکه من را دعوت کردید، تشکر میکنم. بسیار سپاسگزارم.