فشار کمرشکنی که آخوندهای حاکم بر روی زندگی و معیشت مردم ایران وارد میکنند وارد مراحل بدتری شده است.
فشار اقتصادی از یکطرف و فشار سرکوبگرانه و اهانت به کرامت هموطنان از سوی دیگر، به نوعی یک محاصره گازانبری را تداعی میکند که اقلیت منفور حاکم پیوسته بهشدت آن میافزاید.
اکنون در کنار کارگران و خانوادههایشان که نه امنیت شغلی دارند و نه امنیت اجتماعی، معلمان، پرستاران، کارمندان دولت، کسبه خردهپا و حتی پزشکان، مهندسها و حتی دانشگاهیان غیرحکومتی هم در تمامی ۲۴ساعت روز با همین مشکل دوگانه «نبود امنیت شغلی و امنیت اجتماعی» دست به گریبان هستند و در این میان وضعیت پرستاران به نقطه بحرانی رسیده است.
روز ۲۸ آبان ۱۴۰۲ «تسنیم» خبرگزاری نیروی تروریستی قدس نوشت: سالانه دو هزار پرستار رسماً درخواست مهاجرت از ایران میکنند، باید در نظر داشت که چند دههزار پرستار مستعفی و اخراجی هم در همین مسیر در حال حرکت هستند که آمار آنها را هم باید به این دو هزار نفر افزود.
در این میان حمیدرضا عزیزی معاون توسعه و مدیریت منابع سازمان نظام پرستاری رژیم هم با اشاره به کمبود پرستار گفت: این معضل مزمن شده است؛ در حال حاضر برآورد میشود که حداقل با کمبود ۱۰۰هزار نفر نیروی پرستاری مواجه باشیم.
همین کارگزار حکومتی افزود این مشکل وقتی ضریب میخورد که بدانیم همراه با افزایش تختهای بیمارستانی، سالانه بسیاری از پرستاران یا بازنشسته میشوند یا مهاجرت میکنند. بدون اینکه مسأله جایگزینی آنها حل شود.
از سوی دیگر همین کمبود شدید پرستار باعث شده که کیفیت خدمات پرستاری هم پیوسته کاهش یابد و تمامی این مشکلات در شرایطی به مردم ایران هزینههای جانی تحمیل میکند که بیش از ۲۰۰دانشکده پرستاری داریم که سالانه بین ۱۰ تا ۱۲هزار دانشجوی پرستاری تربیت میکنند، دانشجویانی که بهعلت نداشتن امنیت شغلی و امنیت اجتماعی، بهسرعت تصمیم به مهاجرت میگیرند، بحرانی که مستقیماً ریشه در دیکتاتوری آخوندها و حاکمیت سیاه آنها دارد. بحرانی که پایانش به پایان دیکتاتوری گره خورده است.