در ایران آخوندزده عبارت «حاشیهنشینی» به گوش همه آشناست یعنی کمتر کسی پیدا میشود که نداند «حاشیهنشینی» یعنی چه؟ اما نکته مهمتر اینه که؛ آیا میدانید در ایران چند نوع حاشیهنشینی داریم؟
پاسخ را از یکی از رسانههای همین دیکتاتوری میتوانیم بگیریم، یکی از این رسانهها که ارگان بخشی از باند مغلوب محسوب میشود و مدتهاست که به «حاشیه» قدرت پرتاب شده! و در واقع «حاشیهنشین» قدرت حاکمه محسوب میشود در این مورد نوشته است:
بنا به آمار دولتی ۲۰میلیون حاشیهنشین در ایران داریم. که در بافت فرسوده ۴۹۵ شهر زندگی میکنند. شماری از این حاشیهنشینها هم در سکونتگاههای غیررسمی (یعنی آلونک و کپر و حلبیآباد و کانکسنشینی و پشتبامنشینی و مشابه آنها) در ۹۱ شهر کشور ساکن هستند. اینها البته مهمترین و شناخته شدهترین حاشیهنشینهای ایران آخوندزده هستند.
اما این رسانه رژیم، ویژگیهای «حاشیهنشینی» را هم اینگونه ردیف کرده و نوشته است:
ویژگیهای حاشیهنشینی عبارتند از: وجود نابرابری، ساختار نامناسب شغلی، نبود تسهیلات خدماتی و بهداشتی، مسکن نامناسب، پایین بودن سرمایه فرهنگی، ضعف امنیت. با این ویژگیها روشن است که ما در ایران، حاشیهنشینهای دیگری هم داریم که هیچیک از رسانههای رژیم به آنها اشاره نمیکنند از جمله؛
نخبگانی که از دانشگاهها و درس و تحصیل محروم میشوند و گاه به زندان افتاده و حاشیهنشین جامعه میشوند.
استادهایی که از هیأتهای علمی دانشگاهها تصفیه شده و خانهنشین میشوند.
تکنوکراتهایی که بهعلت تفکر و انتخاب سیاسیشان از ادارهها و کارخانهها تصفیه شده و اخراج میشوند.
کارگران و صنعتکارهایی که بهعلت مطالبه حقوق قانونی خود، اخراج شده و به حاشیه بازار کار پرتاب میشوند.
پزشکان و پرستارهایی که بهعلت پافشاری بر دریافت دستمزد قانونی خود، از کار بیکار شده و ناگزیر از حاشیهنشینی یا مهاجرت میشوند.
آموزگاران شریفی که بهعلت ایستادگی در برابر فرهنگ ارتجاعی آخوندهای حاکم، قرارداد کارشان بهطور زودرس لغو شده، یا قبل از رسیدن به سن بازنشستگی بازنشسته میشوند.
و از همه مهمتر و بیشتر، نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان هستند که تماماً به خانهها رانده شده و تمامی درهای کار و اشتغال و زندگی اجتماعی بهرویشان بسته شده و به حاشیه زندگی و فعالیت اجتماعی رانده شدهاند.
در پایان تشریح این موارد باید به اکثریت مردم ایران اشاره کرد که به اعتراف رژیم سالهای سال است با پشت کردن به نمایشهای انتخاباتی رژیم، به حاشیه رانده شده و با رژیم در حال درگیری هستند.
این، نمایی واقعی از «حاشیهنشینی» در فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان است، حاشیهنشینهایی که اکنون در نبرد با «متن» یعنی دیکتاتوری آخوندی هستند.