روزنامه اخبار الخلیج چاپ بحرین در ارتباط با فروپاشی رژیم ولایت فقیه در ایران نوشت: «آیا پایان حکومت آخوندی در ایران نزدیک شده است؟»
این روزنامه ۱۸تیر ۹۷ در مقدمه با این جملات شروع میکند:
بازی شطرنج برای هر ناظری، با شماری مهره سیاه و سفید معنا میشود که متناسب با هوشمندی ذهن بازیگر هر طرف، نتیجه در آن تعیینتکلیف میگردد.
رژیم ایران، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که هر روز، اقدام، موضعگیری و یا تحریمی، آن را به مرحله «کیش» میرساند:
۸می ۲۰۱۸ با خروج رسمی آمریکا از برجام؛ مجدداً در همین روز اعمال تحریم از سوی وزارت خزانهداری آمریکا، از جمله تحریمهای نفتی و بانکی طی یک دوره ۹۰تا ۱۸۰روزه.
۱۰می ۲۰۱۸ با اضافه کردن نام شش متهم نیروی قدس سپاه پاسداران و نیز سه نهاد ایرانی در راستای مقررات مبارزه با مظنونان به فعالیتهای تروریستی، در لیست تحریم ها.
۲۵می ۲۰۱۸، اضافه شدن چند شرکت هواپیمایی ایرانی به لیست تحریمها از جمله شرکتهای هواپیمایی ماهان و معراج.
۲۸ژوئن ۲۰۱۸ لغو مجوز فروش هواپیماهای تجاری با قطعات و مالکیت آمریکا به رژیم ایران و بسیاری تحریمها و ممنوعیتهایی که طی مدت نزدیک به دو ماه صورت گرفته بود؛ همچنین اعلام خروج شرکتهای بزرگ مانند ایرباس، توتال، مرسک، دانیلی ایتالیا و زیمنس آلمان.
اعتراضات در داخل ایران
اخبارالخلیج در اشاره به گسترش دامنه اعتراضات در داخل کشور نیز مینویسد:
با نگاهی به صحنه داخلی ایران و شجاعت مردم در بیان اعتراضات حقهشان، میتوان تصویر گویاتری از طرد و بیاعتباری ولایت فقیه حاکم بر ایران پیدا کرد: از اعتراض کامیونداران تا بازاریان در تهران و دیگر شهرها؛ تجمع های اعتراضی مال باختگان تا معلمان و فرهنگیان؛ و اعتراض تاکسیداران تا کسبه و بازنشستگان...
این مشتهای گره کرده و عزم های جزم که هر روز خود را در شهری و در مکانی، با خروش اعتراضی نمایان میکند، گواه بارز شکست خامنهای و رژیمش از مردم ایران و ارادهٔ سترگ آنها تا رسیدن به آزادی است.
هماورد شگرف در میدان رزم علیه ملاها
در پس این تحولات، هماوردی شگفت در میدان رزم، در برابر این رژیم ایستاده و قامت برافراشته است؛ مقاومتی که از روز اول، پاسخش به این رژیم، «نه» و ندایش به آزادی، «آری» بوده است؛ همان نیروی سرنگون کننده عظیمی که در آستانه همایش باشکوه ویلپنت، میرود تا رژه باشکوه خود را به نمایش بگذارد.
این مقاومت که در چهره نماد خود، خانم مریم رجوی نمایندگی میشود، برنامهای مدون و مشروح برای ایران آزاد فردا دارد. همچنین نیروی سازمانیافتهای است که بهخوبی میتواند، ایران ویران شده را به آبادانی و رفاه برساند.
اعضای این مقاومت، گرچه بسیار اما در شعار و کلام، یک دل و یک نظرند. آنها همه در زیر یک پرچم، با یک انگیزه و یک کلام مشترک، یعنی، «میتوان و باید» به پیش میروند.
در «توانستن»، آنها قوای عظیم انسانی خود را میبینند که در هیأت جمع متحدشان، میتواند هر مانعی را از سر راه بردارد؛ و در «باید»، عزم و ارادهٔ خللناپذیرشان را که با مردم اسیر ایران در کوچه و خیابان گره خورده، ترکیبی از عاطفه و درد و همراهی است.
۳۰ژوئن، میعادگاه چنین تلاقی بزرگ و پرعظمت است و به این دلیل به یقین میتوان گفت که خامنهای و ولایت فقیه او را در برابر «کیش – مات» سیاسی، داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار میدهد.
روزی که او، «نبود» خود را در «بود» آلترناتیوش، قرار است که ببیند و با تمام وجود تجربه کند...