اجلاس شورای ملی مقاومت ایران، «اجلاس خوزستان به‌پاخاسته» - سخنرانی مهناز سلیمیان، مسلم اسکندر فیلابی، صالح رجوی و جلال گنجه‌ای

سخنرانی دبیر ارشد شورای ملی مقاومت ایران، مسئول کمیسیون ورزش شورا، مسئول کمیسیون بهداشت و درمان شورا و مسئول کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان شورا

مهناز سلیمیان-دبیر ارشد شورای ملی مقاومت ایران

با سلام و درود به خواهر مریم. با سپاسگزاری از سخنان بسیار پر محتوی و ارزشمند شما و با سلام به اعضاء محترم شورا به خواهران و برادرانم در اشرف۳و یاران و ناظران اجلاس شورا در این سالن و در سراسر اروپا و آمریکا که صدای من را می‌شنوند. به همه شما خیرمقدم می‌گویم وهم‌چنین بسیار خوشحالم از سلامت تک‌تک شما. اجلاس امسال مترادف هست با چهلمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت توسط آقای مسعود رجوی که به همه شما تبریک می‌گویم. هم‌چنین برگزاری پیروزمند کهکشان را به شما خواهر مریم و به همه دست‌اندرکاران آن در اشرف۳ و در سراسر جهان تبریک می‌گویم. این کهکشان یک برگ بسیار زرینی بود و نقطه عطفی در تاریخ مقاومت ما است که در بحثها به آن خواهیم پرداخت. البته این پیروزی خودبخود و یک‌شبه به‌وجود نیامده بلکه حاصل خطوط سیاسی و استراتژیکی صحیحی است که طی این سالیان توسط شورای ملی مقاومت و مسئول آن و شما پیش برده شده است، در اجلاس از فرصت استفاده می‌کنیم تا بتوانیم از نظرات همه دوستان بهره ببریم. در این اجلاس چند گزارش داریم از جمله درباره برگزاری گردهمایی سه روزه ایران آزاد، فعالیت‌های مقاومت در فضای مجازی، گزارش اقدامات نمایندگی شورا در آمریکا و کشورهای اروپایی، گزارشی از کانون‌های شورشی و اعتراضات و اعتصابات در داخل کشور. هم‌چنین به بحث درباره نمایش انتخابات رژیم و انتصاب رئیسی و دیگر موضوعات مبرم سیاسی می‌پردازیم.

پهلوان مسلم اسکندر فیلابی-قهرمان کشتی ایران-صاحب بازوبند پهلوانی و مسئول کمیسیون ورزش

با عرض تسلیت مجدد به‌مناسبت پرواز برادر مجاهدمان مسعود فرشچی که واقعاً انسانی بزرگوار، متواضع، فروتن و به‌معنای واقعی یک مجاهد خلق بود که همه چیز را از مسعود آموخته بود و حیف شد که از پیش ما رفت. به‌هرحال خانم رجوی با درود به شما و تمامی یاران شما که در سه روز این کهکشان با عظمت را برگزار کردید و با هزاران درود به تک‌تک هواداران و کانون‌های شورشی در داخل که با توجه به خفقان رژیم آخوندی به‌دنیا نشان دادند که این مقاومت انقلابی و مردمی علیه آخوندهای مرتجع، در بین مردم به‌عنوان یک آلترناتیو جایگاه بالایی دارد.

دوستان عزیز در ۱۱۲سال پیش انقلابیون مشروطه‌خواه پس از صدها سال حکومت استبدادی در ایران یک قانون‌اساسی نوشتند که در زمان خودش یکی از بهترین و پیشرفته‌ترین‌ها بود. در سر در مجلس شورای ملی هم نوشتند و شاورهم فی‌الامر که باید در کارها رایزنی کرد و مملکت را با نظر اکثریت مردم اداره نمود ولی هم‌چنانکه تاریخ صد ساله ایران نشان داده استعمار که نمی‌خواست ایران به آزادی برسد و مردم در سرنوشت خودشان مشارکت داشته باشند یک دست‌نشانده‌اش به‌نام رضاخان را سرکار آوردند و بعد هم او را اخراج و تبعید کردند و پسرش محمدرضا را به سلطنت نشاندند. پس از سی و اندی سال وقتی سیاست استعمار تغییر کرد مردم با قیام خودشان شاه را مجبور به‌خروج از ایران کردند و قدرت به دست آخوند مرتجعی مثل خمینی افتاد. جنایتکاری که بیش از هر قوم اشغالگر دیگری ایران و ایرانی را به‌نابودی کشاند. خوشبختانه امروز ثمره مبارزه صد ساله ایران در آلترناتیو شورای ملی مقاومت به‌عنوان مظهر استقلال و آزادی ایران متبلور است. آلترناتیوی که اصالت خود را در تاریک‌ترین و سخت‌ترین شرایط تاریخی ایران با ایستادگی بر سر اصولش یعنی مرزبندی قاطع با شاه و شیخ البته با پرداخت بهای سنگین با دهها هزار شهید اثبات کرده است و تبدیل به آلترناتیوی شکست‌ناپذیر در مقابل توطئه‌های استعماری و ارتجاعی شده است و امروز این آلترناتیو رژیم را مجبور کرده که به آخرین سنگر خود خزیده و یک قاتل که مرتکب قتل ۳۰هزار مجاهد و مبارز شده است را به‌عنوان رئیس‌جمهورش سرکار بیاورد تا با برپایی دار و درفش بیشتر مانع قیام ناگزیر مردم شود. البته برای پیشبرد این سیاست کماکان از امدادهای غیبی استعماری هم برخوردار است، چنانکه بعد از برگزاری پرشکوه کهکشان که ضربه سختی بر رژیم بود و اکثر رسانه‌های بین‌المللی از این پیروزی گزارشات مفصلی دادند، باز هم بوقهای استعماری مثل آیت‌الله بی‌بی‌سی به کمکش آمدند و با آوردن ۲عنصر کثیف اطلاعاتی به لجن‌پراکنی علیه کهکشان پرداخت ولی نه تلاشهای رژیم در سال۲۰۱۸ برای بمب‌گذاری در مراسم کهکشان و نه تلاشهای مستمر استعماری بی‌بی سی نتوانست و نمی‌تواند مانع حرکت قدرتمند این مقاومت شود و رژیم آخوندها را به نقطه‌ای کشانده که با رسوایی تمام مجبور شد آخوند جنایتکار پیشانی‌سیاهی چون رئیسی را در بالاترین منصب بگمارد.

حضور هزار کانون شورشی در کهکشان امسال نشان داد که جامعه ایران به‌رغم همه سرکوبها و اعدام حتی کشتاری که رژیم در کرونا باعث و بانی‌اش بود، جوشان و خروشان است و سرانجام همین جوانان رزمنده در کانون‌های شورشی طومار این رژیم را درهم‌خواهند پیچید.

اجازه بدهید که با خوشوقتی یادآوری کنم که فرمانده ارتش آزادیبخش در این شرایط تعیین‌کننده با اعلام مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش پرچم سرنگونی رژیم را برافراشت. من در سال۷۰ طی نامه‌یی به آقای رجوی درخواست عضویت در شورای ملی مقاومت کردم که با کمال خوشبختی به تصویب شورا رسید. من آن زمان به آقای رجوی قول دادم برای آزادی مردم که مدیون محبت‌های آنها هستم و استقلال ایران تا پایان همراه این مقاومت خواهم بود. در این ۴۰سال شاهد رهبری مسعود و خانم رجوی بودم که چطور شجاعانه و قاطعانه و به‌رغم همه موانع، سختی‌ها و فشارهای ارتجاعی و استعماری آرمان آزادی را پیش می‌بردند و به این جهت امروز با ایمان بیشتر این خط و استراتژی و رهبری این مقاومت مانند هزاران آزادیخواه این جمله را تکرار می‌کنم و با صدای بلند می‌گویم برادر مسعود اسم مرا هم در مؤسسان پنجم بنویس. حاضر حاضر حاضر

دکتر صالح رجوی-مسئول کمیسیون بهداشت و درمان

با سلام و درود به مهر تابان آزادی،

رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، دوستان عزیز و همین‌طور تمامی رفقا و هم‌سنگران شورایی. برگزاری بسیار درخشان و موفقیت‌آمیز کهکشان آلترناتیو به سوی پیروزی را مقدمتاً تبریک می‌گویم به مسعود، مسئول و بنیانگذار آلترناتیو شورای ملی مقاومت و رئیس‌جمهور برگزیده شورا و اعضای محترم شورا و همه اشرفیها و اشرف‌نشانها و اعضای کانون‌های شورشی و مردم ایران.

این کهکشان واقعاً در تمامی ابعاد در مقایسه با کهکشان سال قبل یک موفقیت و پیروزی سیاسی کیفاً بزرگتر برای ما و مردم‌مان بود و خوشحالم از تشکیل این اجلاس شورا که در واقع جشن این پیروزی هم هست. من فقط می‌خواهم روی یک نکته درباره اهمیت این پیروزی تأکید کنم، شاخص کمی این پیروزی شرکت بیش از ۵۰هزار نقطه از داخل و خارج ایران و نیز با کهکشانی از شخصیت‌های برجسته سیاسی عالم می‌باشد، محصول آن قرار گرفتن شورا به‌لحاظ داخلی و بین‌المللی در تعادل‌قوای بسیار بالاتری حتی در مقایسه با شش‌ماه قبل است. ولی این پیروزی در شرایطی به‌دست آمد که خامنه‌ای و رژیمش از نمایش انتخاباتی ذلت‌بار درآمدند که غیر از افتضاحات ناشی از تقلبها و سلاخی کاندیداها و افتضاح انتصاب سرجلاد قتل‌عام سال۶۷ در جایگاه رئیس‌جمهور رژیم طبق اعداد و رقم‌هایی که خود رژیم داد یک شکست مفتضحانه در تعادل قوا برای آنها بود. چرا که به اعتراف خود رژیم فقط ۲۷درصد صاحبان حق‌رأی در تهران در آن شرکت کردند و در سراسر کشور باز هم به‌اعتراف رژیم، شرکت صاحبان حق‌رأی زیر ۵۰درصد بود، ضمن این‌که باز هم به اعتراف خود رژیم نزدیک به ۴میلیون رأی باطله به صندوق ریخته شد،

ما موفق شدیم قوی‌ترین ضربه را با کهکشان امسال به ضعیف‌ترین نقطه رژیم وارد کنیم و یک‌ گام بلند رژیم را به سمت سرنگونی پرتاب کنیم، اجازه بدهید اینجا شهادت بدهم که این پیروزی بزرگ را ما قبل از هر چیز مدیون خطوط درست و اصولی سیاسی شورا هستیم که مسعود این سیاست را پایه‌گذاری کرد وبه‌رغم سنگ‌اندازیها و شیطان‌سازیهای مزدوران رژیم و مدعیان با پرداخت سنگین‌ترین بها، از این خطوط و حرکت شورا حفاظت کرد، همین‌طور سپاسگذار خواهر مریم هستم که با تمام قوا و وجود این آلترناتیو را پیش برده و می‌برد و امروز نام او و ده ماده‌ای‌اش معرف اعتبار و مشروعیت داخلی و بین‌المللی این شوراست و درود می‌فرستم به کانون‌های شورشی در داخل کشور که یکی دیگر از پایه‌های آفریدن این پیروزی هستند، در ایران عزیزمان به امید پیروزی نهایی

استاد جلال گنجه ای-مسئول کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان

سلام عرض می‌کنم حضور شما خواهر مریم و حضور یکایک همرزمان، همرزمان دیرینه طی چهل سال که امروز یادآوری کردید. اجازه بدهید اول از این  امتنان نسبت به شما صرف‌نظر نکنم که جلسه را با یاد و نام قیام‌کنندگان خوزستان افتتاح کردید و خدا را شکر که این هموطنان ما زبانها و پشتیبانهایی نظیر شما را دارند که در رساندن فریادشان به تمام سطوح بین‌المللی کم و کاستی باقی نمی‌گذارید. من دوست داشتم که ضمن تبریک گفتن به‌خاطر کهکشان پرشکوه ۱۴۰۰ که بسیار عظمت خیره‌کننده‌ای داشت، هم به‌لحاظ رشد کمی، ۳۰ هزار نقطه پارسال تا ۵۰هزار نقطه امسال و هم به لحاظ تفاوتهایی که در کیفیت و سطوح شرکت‌کنندگان که عموماً تاییدکنندگان برنامه ده ماده‌ای شما بودند. این کهکشانی غوغایی به‌پا کرد که آدمی نظیر من جز تواضع و خضوع در مقابل پیش‌برندگان و دست‌اندرکاران این آفرینش پرشکوه نمی‌توانیم داشته باشیم. ولی من اجازه می‌خواهم یک چیزی را یادآوری بکنم که این کهکشان پرشکوه از کی متولد شد. برای این‌که رعایت اختصار بکنم خیلی سریع می‌گویم.

بنظرم اگر ۴۰سال قبل آن مرد نمی‌گفت که شاه‌سلطان خمینی مرگت فرا رسیده و از مردم حق‌شناس و قهرمان ایران پاسخ یاری نمی‌گرفت، این ملت هم‌چنان گرفتار انواع مصا‌ئبی که به‌نظر من هنوز رژیم خمینی موفق نشده تمامش را پیاده کند، می‌شد. یعنی اگر کسی تعریف خمینی از ولایت فقیه مد نظرش باشد که به‌طور مکتوب وجود دارد، تصدیق می‌کند که هنوز آن عده‌یی که می‌گویند که به حکومت اسلامی نرسیدیم باید برسیم، دو قورت و نیم شان باقی است. آنها خیلی جنایت می‌خواستند بکنند و مقتضی بود بکنند که موفق نشدند.

بنظرم هیچگاه مسعود رجوی از حافظه و وجدان نسل‌های این کشور فراموش نخواهد شد. من عرض کردم که پاسخ شایسته را از طرف مردم گرفت آقای رجوی در این موضع‌گیری در مقابل ارتجاع مسلط خمینی که واقعاً زمان نیست که بتوانم آن را بیان کنم، تازه اگر زمان هم باشد چه بسا من کفایت ندارم بتوانم بیان بکنم که در تعادل‌قوای آن روز بین خلق و ضدخلق به رهبری خمینی چه‌گونه یک آدمی با چه ادراکی و با چه ایمانی به این توانایی دست پیدا می‌کند که چنین موضعی بگیرد.

البته همان‌موقع چند ماه بیشتر نگذشت که بعد از اعلام تأسیس شورای ملی مقاومت من  با این‌که سابقه ارادت کم‌ و بیش داشتم هم به برادر مسعود و هم به مجاهدین و فکر می‌کردم گم‌گشته‌ام را در مجاهدین پیدا کرده‌ام با دلبستگی‌های شدید، دچار چنان شعفی شدم که عجب ببینید این صحبت ۴۰سال قبل اتفاق افتاده که یک نیروی مسلمان شیعه ۱۲ امامی از حاکمیتی صحبت می‌کند که پیروان تمامی ادیان و مذاهب و فلسفه‌ها در آن از حقوق برابر برخوردار هستند و ملت ایران را به چنین آینده‌ای راه می‌برد.

آقای هزارخانی به درستی گفت که جامعه ایران را از عقب‌افتادگی بسیار شدیدی که به آن مبتلا بودیم مجاهدین کشاندند به عصرحاضر که البته گمان می‌کنم که اگر ادامه تحلیل و نظر ایشان را بگیریم به اعصار بلندتر آینده که حالا من کمی اشاره خواهم کرد راه می‌برد. شاید مهم‌ترین جوابی که به لطف پروردگار مسعود رجوی از جامعه ایران گرفت وفاداری و همراهی و تعهد پذیری آن یک نفری هست که سقف دنیای مجاهدین را از هم شکافت و طرحی نو بپا کرد. من بیم دارم که یک خورده واضح‌تر حرف بزنم، لابد شما مانع خواهید شد ولی به هر ترتیب این اتفاق افتاده و چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه تواضع بکنیم و چه غرور به خرج بدهیم، این اتفاق افتاد و ما امروز سازمان مجاهدین را داریم که شما توصیف کردید سرمایه ملی. سازمان مجاهدینی را داریم که نه در کمیت بلکه در کیفیت در شکل سازماندهی در محتوای یکایک مجاهدین که اساسا یک جنس بسیار متفاوتی هستند از مجاهدین اولیه‌ای که البته همان‌موقع هم‌چنان کیفیتی داشتند که آدمی مثل من وقتی‌که در زندان با آنها برخورد کرد عاشق آنها شد و نوعی تعهد مادام العمر احساس کرد که با آنها همراهی کند و این بحث مهمی است که من خیلی متأسفم که اینجا فرصت وارد شدن به آن نیست، ولی گمان می‌کنم که اگر این مطلب را مدنظر داشته باشیم و به‌خصوص سرایت یافتن ارزشهایی که دست‌آوردها و حاصلهای انقلاب درونی مجاهدین معروف به انقلاب مریم هست، این ارزشها در چارچوب محدود سازمان رسمی باقی نمانده و به دهها هزار ایرانی شرافتمند در داخل و خارج و خارجی‌ها و اشرف‌نشانها منتقل شده و جنسشان را تغییر داده است. بطوری‌که برای مثال  استقلال مالی مجاهدین که چشم خیلی‌ها را خیره کرده این از کجا به‌دست میاید. از همین مردان و زنان، وفادارانی که با خضوع در مقابل فدای همه چیز و فدای حداکثر که شعار آن شخصی که اسمش را نبردم بود و مجاهدین را تغییر داد. تاثیر پذیرفتند و بازده تحویل دادند و ما در کهکشان امسال دیدیم که این جهانی شد با وسعت خیره‌کننده‌ای که عرض کردم جز تواضع و خضوع در مقابل برگزار‌کنندگانش چیزی برای آدم باقی نمی‌ماند.

به این ترتیب من بخواهم یک کمی اختلاف کار بکنم با آقای هزارخانی که خداوند حفظش بکند و برای همه ما باقی‌نگهدارد این است که آن شعار دو مرحله‌ای حافظ تا اینجا دو سه بار اتفاق افتاده و سقف جهان شکافته شد و طرح نویی انداخته شد و البته همان‌طور که شما هم تأیید کردید این فعلاً مرحله حداقلی و پایه است. می‌شود حدس زد که مراحل بعدی چه خواهد بود اگر خداوند به من هشتاد ساله زیاد عمر ندهد که آن روزگار را ببینم ولی از احساس این‌که فرزندان فردای ایران از چه مجاهدین به تعبیر شما سرمایه ملی و از چه ارزشهایی که دستاورد این انقلاب هست برخوردار خواهند شد عمیقاً غرق شعف می‌شوم. خدا را شکر به‌خاطر همین فرصتی که به من دادید و با چشم خودم در طول این ۴۰سال چیزهایی را دیدم که گمانش را نداشتم و انتظارش را نداشتم. و بقیه‌اش احتمالاً نصیب دیگران هست، با ایشان حسودی نکنیم.