728 x 90

یک گام به پیش در مرزبندی ها

مرگ بر رئیسی
مرگ بر رئیسی

این کار نه کار توست خاموش

کین راه به پای رهروان است

کاری است بزرگ راه عطار

وین کار نه بر سر زبان است

عطار نیشابوری

سه سال فعالیت‌های مستمر و قهرمانانه کانون‌های شورشی و رزمندگان ارتش آزادی، مدار مبارزات جامعه ایران را به‌نحو چشمگیری تغییر داده و سوراخهای بزرگی در طلسم اختناق ایجاد کرده است. شعارها و خواسته‌هایی که در کف خیابان‌ها و در فریاد معترضان و قیام‌کنندگان شنیده می‌شود ماهیت واقعی خودش را به بلوغ رسانده و اینک مضمون همه آنها نفی تمامیت رژیم و سرنگونی آخوندها می‌باشد.

 

شاخص این تحول چشمگیر و قابل تکیه، شعار“ مرگ بر رئیسی“ است که در همه جا شنیده می‌شود. رئیسی بنا به سخنان نوروزی خامنه‌ای“ شیرینی“ زیر زبان او می‌باشد. خامنه‌ای خیلی امیدها به او دوخته بود و می‌خواست با نشان دادن چنگ و دندان رئیسی، یعنی همان جلاد ۶۷، قیامهای روزافزون اجتماعی را مهار و خاموش کند. اما حالا با گسترش قیامها و شعار همه‌گیر مرگ بر رئیسی مواجه هستیم و در محتاطانه‌ترین ارزیابی‌ها می‌توان به یقین گفت که خامنه‌ای در هدف خود از آوردن رئیسی، شکست‌خورده است.

یکی از مهمترین شاخصهای این شکست، طرح اخیر وزارت اطلاعات برای به انحراف کشاندن مضمون سرنگونی طلبانه و ساختارشکنانه قیامها و شعارهای آن می‌باشد. این طرح، ساختن و پرداختن شعار منحوسی است که خیلی زود طشت رسوایی آن از بام افتاد و همه فهمیدند که چند نفر وزارتی ۳۰ثانیه شعار می‌دهند و فیلم می‌گیرند و بلافاصله در شبکه‌های مجازی آنرا به اشتراک می‌گذارند تا نشان بدهند خواسته قیام کنندگان، بازگشت به حکومتی است که یک بار مردم آنرا سرنگون کرده‌اند و دادن شعار آن مانند استفاده از کبریت نم کشیده‌ای است که هرگز شعله‌ور نمی‌شود و به همین دلیل می‌توان با آن با خیال راحت بازی کرد.

 

اگر باز هم سؤال کنیم که منظور رژیم و وزارت اطلاعات او از به بازار مکاره آوردن این شعار چیست؟ به زبان ساده این است که: ای مردم هر شعاری می‌خواهید بدهید، هر چه می‌خواهید بگویید، ولی شعاری ندهید که معنای آن چه صراحتاً و چه با واسطه“ سرنگونی“ باشد. همه چیز تحمل می‌شود بجز این یکی. زیرا بنا به حرف خمینی، حفظ نظام اوجب واجبات است. ما با همه آنهایی که مرز سرخ حفظ نظام را رعایت می‌کنند، در جبهه خودمان برخورد می‌کنیم، ولی کسانی که با اوجب واجبات نظام سر جنگ دارند، یک لحظه هم تحمل نمی‌شوند.

به این ترتیب صورت مسأله ایران یک بار دیگر به‌وضوح خودش را به نمایش می‌گذارد. مردم و مجاهدین که خواستار سرنگونی تام و تمام هستند، در یک‌طرف و آخوندها و سپاه جهل و جنایت و طیف رنگارنگ کسانی که“ فضای مجازی زیست“ هستند، در طرف دیگر. مردم و مجاهدین در کف خیابان حضور دارند و با سپاه و دستگاه سرکوب‌و آخوندها می‌جنگند و آن بقیه چیزی بیش از یک وجود مجازی، اما انحراف زا، مزاحم و انرژی گیر نیستند و البته نقش امداد غیبی را برای خامنه‌ای بازی می‌کنند.

 

ما از فعال شدن آنها در این مقطع استقبال می‌کنیم. زیرا از آینده تضاد حل می‌کند. وقتی از عنصر تعیین‌کننده و پایدار و رزمنده در صحنه نبرد اجتماعی ایران صحبت می‌شود، یکی از وظایفش، کنار زدن خس و خاشاک ها و خاکریزهای انحرافی در مقابل سیل بنیان کنی است که قسم خورده است سرنگون می‌کند و قیمت آن را هر چه که باشد، می‌دهد. همان‌طور که تا امروز داده است. اما آن خس و خاشاک ها حتی برای لحظات هم حاضر به قیمت دادن نیستند و پشتشان اساساً به خود رژیم و سپاه گرم است. بی‌دلیل نیست که با سپاه پاسداران دایما مغازله کرده و شیدایی مشمئز کننده خود را به نمایش می‌گذارند. آخر تجانس ماهوی را نه در کلام و نه در عمل هرگز نمی‌توان مخفی کرد.

ما به‌شدت استقبال می‌کنیم که امروز مرزبندیها هر چه برجسته‌تر بشود زیرا برجسته شدن مرزبندیها و قطبی شدن کامل جامعه، برای تحقق پیروزی یک“ ضرورت“ است. بنابراین از هر عاملی که به بلوغ این ضرورت سرعت ببخشد بایستی استقبال کرد و بر گدازه آن دمید تا سرخ و شعله‌ور بشود. در این شعله گدازان آنچه که می‌سوزد، بی‌هزینگی، نم کشیدگی، موضع نداشتن، دو جا خوری، حرافی و بی عملی، خیانت، میانه بازی، دو دوزه بازی، مزدوری، توهم و همه مواردی است که باعث می‌شود افراد و محافل در وسط طیف، خودشان را بالانس کرده و تلاش کنند که هم از توبره بخورند و هم از آخور.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2c268581-c404-482c-ba14-af6280b93976"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات