طی روزهای اخیر شاهد اعتراضات گسترده اقشار مختلف مردم ایران علیه حاکمیت چپاولگر آخوندی در شهرهای مختلف میهن بودیم. تجمعهای اعتراضی که بهرغم تهدیدات و همچنین وعدههای رژیم صورت میگیرد.
بهعنوان مثال رژیم به اکثر فعالان تجمعات بازنشستگان و یا فرهنگیان هشدار داده بود که نباید در این حرکتهای اعتراضی شرکت کنند و رسماً آن را جرم اعلام کرده و در عمل هم تعدادی را به همین خاطر جریمه مالی کرده یا از آنها وثیقه مالی گرفته است ضمن اینکه عدهیی از معترضان را دستگیر و روانه زندان کرده است.
اما با این وجود، حرکات و تجمع های اعتراضی در ابعاد گسترده برگزار شده است. از جمله:
دوشنبه ۱۰آبان:
تجمع مالباختگان ریگان خودرو
اعتصاب کارکنان پتروشیمی رازی
زنجان: تجمع اعتراضی به نبود اب و برق مقابل استانداری زنجان
یکشنبه ۹آبان:
تجمع اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی در تهران و اهواز، مشهد، رشت، تبریز، کرمانشاه، بروجرد، ارومیه، قزوین و یزد.
اهواز: تجمع اعتراضی کشاورزان شوش و بخش شعیبیه (شوشتر) مقابل استانداری خوزستان
اراک: تجمع اعتراضی مردم روستای مالک آباد (اراک)
اراک: تجمع اعتراضی کارکنان ماشینسازی اراک
تهران: تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات ایران بازنشستگان شرکت مخابرات
تهران: دومین روز از تجمع اعتراضی کارگران کارخانه روغن نباتی گلنار
آبادان: تجمع اعتراضی کارکنان پتروشیمی آبادان برای دومین روز پیاپی
قزوین: اعتصاب کارگران فضای سبز (پارک_ملت) در قزوین
اهواز (کوت عبدالله): اعتصاب کارگران جان به لب رسیده شهرداری کوت عبدالله
روز شنبه ۸آبان ۱۴۰۰
تهران: تجمع دستیاران تخصصی بیمارستان امام حسین
تهران: تجمع اعتراضی خدمتگزاران و سرایداران
تهر ان: تجمع اعتراضی معلمین از شهرهای قم، شیراز، شاهرود، سیستان، ارومیه و... مقابل مجلس
تهران: تجمع اعتراضی کارگران کارخانه روغن نباتی گلنار
اراک: اعتصاب کارگران بخش تولید در ماشینسازی اراک
آبادان: تجمع اعتراضی کارگران مجتمع پتروشیمی آبادان
خرمشهر: تجمع اعتراضی کارگران شهرداری خرمشهر
اردستان: تجمع اعتراضی مردم شهر مهاباد اردستان در رودخانه طاهر آباد محل برداشت آب توسط فولاد نطنز
نیشابور: تجمع اعتراضی اهالی روستای شهر کهنه نیشابور
کرمانشاه: اعتصاب کارکنان پتروشیمی بیستون کرمانشاه
تبریز: اعتراض کارگران ماشینسازی تبریز
و... ...
اما سیاست رژیم ولایت فقیه در پاسخگویی به درخواستها و مطالبات اقشار مختلف مردم اساساً از این ستون به آن ستون کردن برای وقت کشی است.
برای نمونه میتوان به طرح رتبهبندی معلمین در مجلس ارتجاع اشاره کرد.
سالهاست که این طرح رتبهبنی معلمین در کریدورهای مجلس و بین صحن علنی و کمیسیون مربوطه رد و بدل و دست به دست میشود. دو روز قبل هم باز در جلسه غیرعلنی مجلس روی آن بحث شد و نهایتاً تصویب نشد و با اشکالاتی که به منابع تأمین این طرح وارد کردند، آن را به کمیسیون مربوطه برای بار چندم برگشت دادند.
مشخص است که تمام هدف رژیم از بازی کجدار و مریز با درخواستهای معلمان، این است که با وعدههای پوچ آنها را سرگرم کند و برای نظام زمان بخرد چرا که میداند این تجمعهای اعتراضی میتواند بهمثابه جرقهای در بشکه باروت تنفر اجتماعی عمل کند.
رژیم همین سیاست پاسکاری و زمان خریدن را در رابطه با مالباختگان کریپتولند هم که هفته پیش تجمع اعتراضی داشتند اجرا کرد.
البته رژیم در کنار این سیاست دجالانه، هم دست به تهدید عناصر فعال ای تجمعهای اعتراضی میزند و هم اقدام به دستگیری آنها میکند تا به خیال خودش زهر چشم بگیرد و این اعتراضات را کاهش دهد.
اما حجم اعتراضات در سه روز که فوقا آمد چه در کمیت و چه در کیفیت کاملاً گویاست که رژیم در پیشبرد خط و سیاست جنایتکارانهاش کاملاً شکستخورده است. آنچنان که بسیاری از این اعتراضات با اعلام قبلی برگزار میشود ولی رژیم در وحشت از اینکه ممانعت و سرکوب ممکن است همان جرقهای باشد که انفجار ایجاد کند، مجبور است دست به عصا حرکت کند. ضمن اینکه این وحشت را هم دارد که استمرار این اعتراضات میتواند به خیزشهای بزرگتر راه ببرد.
این همان پارادوکسی است که رژیم با آن روبهروست. نه میتواند سرکوب نکند و نه مانند قبل سرکوب کند و جرقه انفجار اجتماعی را بزند. این همان بنبست مرگباری است که رژیم مانند همه عرصهها در این عرصه هم با آن مواجه است.