728 x 90

کوکب هدایت معلمان و فرهنگیان چیست و کجاست؟

اعتراض معلمان
اعتراض معلمان

خامنه‌ای روز ۱۲اردیبهشت تصویری از آموزش و پرورش نظام آخوندی ارائه داد که دقت در آن، گویای علت همه‌ٔ نابسامانی‌های آموزشیِ دانش‌آموزان و اعتراضات دهه‌های معلمان و فرهنگیان شریف بیرون از دایره‌ٔ حکومتی است؛ معلمان و فرهنگیانی که همواره حرمت شغل و تخصص و کرامت انسانی‌شان توسط سلسله‌ دولت‌های قسم خورده به ولی‌فقیه زیر پا گذاشته شده است.

خامنه‌ای در دیدار با جمعی از معلمان و فرهنگیان دست‌چین شده، به روش «نصیحت‌الملوک» روی آورد. ولی‌فقیه ارتجاع بدون هیچ اشاره‌یی به اصلی‌ترین مشکلات و تنگناهای شغلی و معیشتی معلمان و فرهنگیان، تلاش کرد با کلی‌گوییِ آخوندی در باب «پرورش‌دهندگان جواهر قیمتی نسل آینده» و «بهترین و شریف‌ترین قشرهای کشور»، مطالبات مستمر و چندین ساله‌ٔ معلمان و فرهنگیان را سانسور کند.

خامنه‌ای با هدف دور زدن اصلی‌ترین مطالبات معلمان و فرهنگیان که تمام دهه‌ٔ ۹۰ را به آن پرداختند و برای گریز از جنایت تشدید فاصله‌ٔ طبقاتی علیه قشر معلم، چه حرف‌هایی کلی‌تر و توهین‌آمیزتر از این می‌توانست بگوید:

«مشکلات معلمان فقط معیشتی نیست و دایره گسترده‌یی دارد که مهارت‌آموزی، تجربه‌آموزی و رسیدگی به دانشگاه فرهنگیان از جمله آن‌هاست».

 

خامنه‌ای دانش‌آموزان را «جواهر قیمتی آینده کشور» توصیف کرد. جواهراتی که به یمن سیاست دزدی و چپاولگری حاکمیت آخوندی، مشمول پدیده‌های کودکان ترک تحصیل، کودکان معتاد، کودکان کار، کودکان زباله‌گرد شده‌اند و سالانه آمارهایشان بیشتر و بیشتر می‌شود. دانش‌آموزانی که بسیاری‌شان هنوز کلاس‌شان را در کپر، کانکس، اتاق‌های حصیری و زمین خشک صحرا برگزار می‌کنند. خامنه‌ای به‌عمد کوچک‌ترین اشاره‌یی به کمبود مدرسه، مهاجرت اجباری والدین و کودکان و چپاول نجومی از خانواده‌ها نکرد. خامنه‌ای حتا نیم‌نگاهی هم به بحران جانکاه این‌روزهای دانش‌آموزان و خانواده‌ها بر سر مسمومیت دانش‌آموزان نکرد! انگار نه انگار این بحران، هم‌اکنون اصلی‌ترین مشغله‌ٔ معلمان و خانواده‌ها و دانش‌آموزان است!

 

دقت کنید خامنه‌ای چه تصویری و گزارشی از جایگاه و قدر آموزش و پرورش از دیدگاه کارگزاران قسم خورده به ولی‌فقیه و سیاست راهبردی دهه‌های گذشته‌ٔ نظام می‌دهد. تصویری و گزارشی که گویای ارگانی قربانی‌ِ ارتجاع فکری و چپاول راهزنان دولتی و خصوصی‌سازی بوده است. توجه کنید:

«خطای راهبردی برخی مسئولان گذشته این بود که متأسفانه قدر و عظمت و قدرت تأثیرگذاری آموزش و پرورش را نمی‌دانستند و به این مجموعه به‌عنوان مزاحم و مصرف‌کننده‌ٔ بی‌فایده بودجه نگاه می‌کردند. اگر در ۲۰سال قبل به موضوع مدرسه رسیدگی کرده بودیم امروز بسیاری از مشکلات وجود نداشت».

 

حالا دقت کنید که راه‌کار ولی‌فقیه ارتجاع برای رفع این «خطای راهبردی» چیست. او گویی تازه فهمیده است که وزارت آموزش و پرورشی هم وجود دارد که در ۴۴سال گذشته هیچ برنامه‌یی برای آن وجود نداشته است:

«بنابراین چاره کار در برنامه‌ریزی صحیح و همت جدی برای اصلاح مدرسه است»!

این هم منظور خامنه‌ای از «برنامه‌ریزی صحیح» و «اصلاح مدرسه» : باز هم بیشتر و بیشتر فرو بردن مدارس و دبیرستانها به چاه حوزوی ارتجاع:

«تشویق دانش‌آموزان به حضور در مراکز برکت‌آفرین از جمله مساجد و هیئت‌ها. حضور دانش‌آموزان در مدارس، علاوه بر یادگیری برکات دیگری دارد که از روش‌های مجازی قابل تحقق نیست. روند آموزش و پرورش از اغتشاشات و ایجاد ناامنی در خیابان‌ها ضربه خورده است».

 

خامنه‌ای پس از کلی‌گویی‌های بی‌هزینه و بی‌ماده، جابه‌جا مجبور است توشه‌ٔ تمامیت‌خواهیِ نیات درونش را به‌عنوان راه‌حل آموزش و پرورش نظام بیان کند. راه‌حل‌هایی که در نهایت، قالب‌گیری این وزارت‌خانه با «ضرورت انطباق با نیازهای کشور» یعنی اسم مستعار نظام است. او مجبور است حتا به‌جای متصدی یک وزارت هم برای «گزینش» خط و خطوط تعیین کند. همان روش گزینشی که یکی از مبانی تنفر مردم ایران از نظام آخوندی است:

«ضرورت انطباق ساختار، محتوا و نظام درسی آموزش و پرورش با نیازهای کشور و کمرنگ نشدن ضوابط گزینش».

 

ولی‌فقیه ارتجاع باز هم بر گسترش حوزوی کردن مدارس تحت عنوان «اهتمام به امور پرورشی» تأکید کرد؛ همان اموری که معلمان و فرهنگیان و دانش‌آموزان ایران سالیان سال است آن را با عنوان «عقیدتی ــ سیاسی» مدارس می‌شناسند و از نقش سرکوب‌گرانه و جاسوسی آن متنفرند. خامنه‌ای مجبور است باز هم آدرس کوچه‌ٔ بن‌بست نظام را بدهد:

«اهتمام به امور پرورشی باید در مدارس نیز امتداد داشته باشد اما اکنون اثر چندانی از آن مشاهده نمی‌شود و مدارس زیادی مسئول پرورشی ندارند».

[یادآوری می‌شود که خامنه‌ای روز ۲۱اردیبهشت ۱۴۰۱ در دیدار با وزیر آموزش و پرورش بر تغییر محتوای کتاب‌های درسی با سمت‌وسوی اسلامی و حکومتی کردن آنها تأکید کرده بود. تغییراتی که میلیونهای ایرانی بر روی شبکه‌های مجازی، عمیق‌ترین نفرت اجتماعی اکثریت مردم ایران را نثار خامنه‌ای کردند.]

 

بحران میان معلمان و فرهنگیان ایران با حاکمیت آخوندی شامل موضوعاتی چون مراحل اجرایی قانون رتبه‌بندی، بازماندگان از تحصیل، مدارس دولتی و خصوصی و مشکلات غول‌آسای معیشت معلمان و فرهنگیان است ولی خامنه‌ای از هر دری بی‌هیچ ربطی به این موارد سخن گفت، بدون آن‌که سراغ اصل و جوهر چالش و بحران برود.

پایان جلسه‌ٔ معلمان و فرهنگیان دست‌چین شده با خامنه‌ای هیچ فرایند روشنی جلو آنان نگذاشت. خامنه‌ای با سخنان فرمایشی و فرمالیستی و بی‌محتوا و بدون راه‌حل، وجهی دیگر از ناکارآمدی و بن‌بست دولت سوگلی‌اش را به‌نمایش گذاشت.

مشاهده می‌شود دولت رئیسی که قرار بود حلال همه‌ٔ مشکلات سیاسی و اقتصادی و آموزشی باشد، در نیمه‌ٔ عمرش هیچ دست‌آورد آموزشی که نداشته، به اعتراف ولی‌فقیه ارتجاع «به مجموعه‌ٔ آموزش و پرورش به‌عنوان مزاحم و مصرف‌کننده‌ٔ بی‌فایده بودجه نگاه می‌کردند»!

 

این در ذات نظام جمهوری اسلامی است که نشانی و آدرس هر مشکلی را وارونه کرده و دجالیت و دروغ و عوام‌فریبیِ ذاتی خودش را بر آن تزریق نماید. بی‌شک جمعیت انبوه معلمان و فرهنگیان بیرون از دایره‌ٔ حکومتی بیش از همه درک می‌کنند که ولی‌فقیه ارتجاع جز رطب‌ویابس بافتن در باب آموزش و پرورش، هیچ عایدی به این قشر بافرهنگ و زحمتکش نمی‌دهد.

پاسخ تنگناها و مطالبات این قشر جامعهٔ ایران جدای از پاسخ باقیِ اقشار و طبقات اجتماعی نیست؛ قیام و انقلاب برای رهایی از اختاپوس هفت‌سر فساد حکومتی. قیامی که آثار فراگیر اجتماعی آن، کفگیر نظام را به ته دیگ چسبانده است.

اقشاری که برای مطالبات‌شان از این نظام، از هر طرف رفته‌اند، جز وحشت‌شان نیفزوده، کوکب هدایت‌شان را هم در قیام و انقلاب و استمرار آن تا سرنگونی محتوم حاکمیت قرون‌وسطایی آخوندی می‌جویند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/407ebd67-2c2b-4d54-962c-90c5dcff72b8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات