728 x 90

کوچک‌نمایی قیام یا ترس از خطری بزرگ؟!

سخن روز
سخن روز

قیام سراسری مردم ایران، یک ماه را سپری کرد، ۳۰روز قیام مستمر و بدون انقطاع که هر روز آن با یک تحول رو به‌پیش همراه بوده است. رژیم آخوندی، درمانده از متوقف کردن قیام و پس از شکست ترفندها و توطئه‌هایش برای مهار یا منحرف کردن آن، به‌تبلیغات پرحجم و در عین‌حال پر از تناقضی متوسل شده، تا قیام را حرکتهایی کوچک و ناچیز که کل شرکت‌کنندگان در آن از چند هزار نفر فراتر نمی‌روند قلمداد می‌کند و مدعی می‌شود که آن را هم پایان داده، اما از سوی دیگر آمارهایی از تخریب و آتش‌سوزیهای گسترده ناشی از قیام، همراه با آمارهای ضد و نقیض از تلفات و صدمات نیروهایش ارائه می‌دهد که تصویر دیگری از کم و کیف قیام ترسیم می‌کند.

در رأس این تبلیغات آشفته، خود خامنه‌ای قرار دارد. او ۱۸روز قفل بر دهان زد و منتظر بود که مزدورانش چنان که وعده می‌دادند، کار قیام را تمام کنند؛ اما این انتظار بیهوده بود، به‌خصوص که با طولانی شدن سکوت، نیروهای وارفته‌اش سؤال می‌کردند «چرا ایشان حتی یک کلمه در این‌باره صحبت نکردند؟» (روزنامهٔ ایران-۲۱مهر).

خامنه‌ای در اولین واکنش علنی خود در قبال قیام، به‌خواص نظام که در قبال قیام موضع نگرفته‌اند، تشر زد و به‌آنان تحکم کرد: «باید این را می‌فهمیدید! اگر نفهمیدید، بفهمید! و اگر فهمیدید باید موضع اعلام بکنید!» (سخنرانی خامنه‌ای در دانشکدهٔ افسری رژیم ـ ۱۱مهر ۱۴۰۱) وی به‌این ترتیب روشن کرد که واقعه تا کجا درون رژیم را به‌هم ریخته است.

ولی‌فقیه ارتجاع در سخنرانی بعدی خود با ۹روز فاصله در دیدار با اعضای مجمع تشخیص، بار دیگر قیام را «حوادث جزیی» توصیف کرد که نباید «حواس مسئولان را پرت کند».

خلیفهٔ ارتجاع طی اظهاراتی، در روز ۲۲مهر در دیدار با مزدوران برون‌مرزی‌اش در کنفرانس وحدت اسلامی، اگر چه به یک اشارهٔ کوتاهی به‌قیام اکتفا کرد که «نظام یک درخت تناور است، غلط می‌کند فکر کندن آن را هم کسی بکند» اما با این اشاره و به‌زبان معکوس، وحشت شدید خودش را از قیامی که هم‌چنان استمرار دارد و ارادهٔ از ریشه برکندن نظام را دارد، برملا نمود.

پشت سر خامنه‌ای رئیسی جلاد هم، نقش پامنبری اربابش را به‌عهده داشت و پی‌درپی تکرار می‌کرد که قیام، توطئهٔ دشمنان، به‌خاطر وحشتشان از پیشرفت محیرالعقول نظام است.

تقلاها برای کوچک‌نمایی قیام و مسلط جلوه دادن رژیم بر اوضاع در تمام این یک ماه به‌خصوص از جانب سرکردگان نیروهای سرکوبگر ادامه داشته است. از جمله پاسدار حسن‌زاده سرکرده سپاه پاسداران در تهران طی آشفته‌گویی‌هایی ادعا می‌کند «ما در این فتنه اخیر هم پیروز شدیم» اما بلافاصله اضافه می‌کند: «اما تثبیت آن زمان می‌برد» (سایت حکومتی عصر ایران ـ ۲۳مهر).

نامبرده در ادامهٔ این ضد و نقیض‌گویی، به‌گوشه‌هایی از ابعاد قیام که خود او آن را جنگ می‌نامد اشاره کرده و با بیان این‌ که «در هر نبردی که به‌پیروزی هم منتهی می‌شود، بالاخره طرف پیروز میدان نیز خسارت و آسیب می‌بیند می‌افزاید: «تاکنون ۸۵۰مجروح و ۳کشته داده‌ایم... فقط در یک شب ۱۸۵مجروح دادیم، در میدان الغدیر ۴۵دقیقه با اغتشاشگران می‌جنگیدیم». بگذریم که یک هفته پیش از آن یک مهرهٔ رژیم از مؤتلفه گفته بود ۲۰نفر از فراجا کشته و صدها نفر مجروح شده‌اند؛ اشتری سرکرده نیروی انتظامی نیز گفته بود ۱۸۰۰نفر از همکارانش در جریان اغتشاشات مجروح شده‌اند».

پاسدار جنایتکار حسن کرمی سرکرده یگانهای ویژه انتظامی رژیم طی گفتگویی با خبرگزاری سپاه (۲۳مهر) در پاسخ به‌سؤالی در مورد این‌که «اغتشاشات کی جمع می‌شود؟» به‌لاف و گزاف ابلهانه‌یی پرداخته و می‌گوید: «بنده فروکش کردن ناآرامیها را دوم مهرماه اعلام کردم؛ اگر چه حواشی و تبعات آن شاید مدتی طول بکشد اما آنچه مربوط به‌یگان ویژه است، باید گفت که قضیه جمع شده و پایان یافته است».

ضد و نقیض‌گوییهای سرکردگان رژیم برای کوچک نمایی قیام، که از خامنه‌ای منشأ می‌گیرد، در شرایطی که قیام ۳۰روز بلاانقطاع را پشت سر گذاشته، قبل از هر چیز ترس شدید آنها را از بزرگی خطر قیام برای موجودیت نظام برملا می‌کند. از همین روست که به‌رغم تشر و تهدید خامنه‌ای عمده «خواص» مسأله‌دار حاضر به کرنش نمی‌شوند و لایه‌های پایین‌تر هم به سرکردگان ولایت توصیه می‌کنند که دست از «لاپوشانی» بردارند.

عباس‌زاده عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع به‌همپالگی‌هایش نصیحت می‌کند: «لاپوشانی نکنیم... اگر بخواهیم روی زخم را ببندیم و پنهان کنیم نتیجه نمی‌دهد» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۱۹مهر ۱۴۰۱).

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f26dd99f-e9c1-490c-b4a0-72784e3f1953"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات