728 x 90

کانون‌های شورشی، کاتالیزورهای قیام‌آفرین

بپاخیزیم با کانونهای شورشی
بپاخیزیم با کانونهای شورشی

کاتالیزور یا معین‌عمل

«کاتالیزور» به یک مادهٔ شیمیایی می‌گویند که اگر به یک مخلوط واکنشی افزوده شود، سرعت واکنش را بالا می‌برد؛ این در حالی است که خود دستخوش تغییر شیمیایی پایدار نمی‌شود.

به‌عنوان مثال اگر فرآیندهای کاتالیزوری نبود، در صنعت پتروشیمی تولید پلی‌اتیلن، اتیلن، پروپین و سیکلوهگزان امکان‌پذیر نبود. نمونهٔ ساده‌تر، استفاده از مایهٔ ماست برای تبدیل شیر به ماست است. در جریان این فرایند، شیر ـ که قابلیت تغییر جنس به انواع فرآورده‌های لبنیاتی دارد ـ با این «آنزیم» یا «بیوکاتالیست»، فقط به ماست تبدیل می‌شود.

در کتاب تبیین جهان (قواعد و مفهوم تکامل)، از آموزش‌های ایدئولوژیک برادر مجاهد مسعود رجوی، در مورد کاتالیزور به چنین تعریفی برمی‌خوریم:

«از آنجا که جریان تکامل همیشه متضمن پیشرفتهای عینی، مادی و محسوس است، لذا برای تسریع جریان اصلی، همیشه از یکسری مکانیزمهای جنبی استفاده می‌شود که نقش واسطه یا میانجی دارند، به این عوامل «کاتالیزور» یا «معین‌عمل» گویند. این‌ها مواد مخصوصی هستند که در هر مرحله، با ترتیب و شکل خاص خودشان، به‌ویژه در جریان تکامل آلی و جانوری مربوط به حیات، خاصیت تسریع کنندگی دارند و ضمنا و عینا، خاصیت سمت دهندگی هم دارند. به اینها مددکار یا معین عمل می‌گوییم»... .

 

شرایط عینی در ایران

قیام‌های بزرگ و انقلاب اجتماعی محصول گره‌خوردگی، درهم‌آمیختگی و هماهنگی فعال شرایط عینی و شرط ذهنی است.

شرایط عینی انقلاب در یک نگاه کلی شامل ظرفیت و پتانسیل انقلابی جامعه است. نارضایتی و جوشش انقلابی در یک جامعه که وضعیت را برای عمل انقلابی آماده می‌کند، نشان از فراهم آمدن شرایط عینی انقلاب است.

امروزه کمتر کسی است که به جوشش و بلوغ شرایط عینی قیام و انقلاب در ایران معترف نباشد. مطبوعات و رسانه‌های حکومتی بارها با ترمهایی مانند «سونامی بی‌اعتمادی»، «جامعهٔ عصبانی»، «نیترات نارضایتی»، «تابستان داغ» و... به این شرایط اعتراف کرده‌اند. «زوال اجتماعی»، جدیدترین اعتراف از این نوع به آمادگی شرایط عینی است.

«احساس زوال اجتماعی بر ذهن جمعی غلبه یافته است. بخش بزرگی از جامعه احساس می‌کند مسیری که اقتصاد کشور طی می‌کند، به نفع آنان نیست، گسترش فساد باعث شده مردم نهادها و دستگاههای مختلف را در برابر خواست و منافع خود احساس کنند. علامت‌های چنین آسیب‌هایی در جامعه فراوان به چشم می‌خورد. هم‌چنان که تضاد، بیگانگی و احساس عدم تعلق نیز در جامعه بسیار دیده می‌شود» (شرق. ۱اردیبهشت ۱۴۰۱).

 

شرط ذهنی و ضرورت آن

شرایط عینی به‌طور خودبه‌خودی و درون‌جوش باعث قیام و انقلاب نمی‌شود. برای بالغ شدن به انقلاب، شرط ذهنی یا همان نیروی رهبری‌کننده و پیشتاز لازم است. بدیهی است همان‌طور که جوشش شرایط عینی از قوانین مشخصی پیروی می‌کند، هر شرط ذهنی نیز نمی‌تواند این جوشش را به سمت هدف نهایی یعنی قیام و انقلاب سمت بدهد. اگر شرط ذهنی مناسب نباشد، اعتراضات جوشان اجتماعی یا به قیامهای خودانگیخته تبدیل می‌شود یا به احساس سرخوردگی و ناتوانی و استیصال که بدترین حالت است.

حاکمیت می‌تواند با پنهان شدن در پشت خواست‌های مردم و ایجاد اپوزیسیونهای فیک و جعلی از میان عناصر بایگانی‌شدهٔ حکومت، اعتراضات اجتماعی را به نفع خود مصادره نموده و آنها را به انحراف بکشاند. از بابت مثال، وزارت اطلاعات این رژیم حتی ابا ندارد ـ برای ایزوله‌کردن نیروی برانداز اصلی (مجاهدین و مقاومت ایران) ـ بچهٔ شاه را رنگ و لعاب بزند و برای او تبلیغ نماید.

 

کانون‌های شورشی

برای اجتناب از چنین وضعیتی، نیرو یا نیروهای رهبری کنندهٔ جامعه باید از ویژگیهای لازم و کافی برای شکل‌دادن نارضایتی‌ها به سمت قیام و انقلاب برخوردار باشند.

در تعریف علمی، ویژگیهای یک کاتالیزور خوب عبارتند از: «برخورداری از مساحت و مقاومت مکانیکی بالا، تغییر آرایش ندادن، ساییده‌نشدن، پودر نشدن، داشتن عملکرد مناسب در دمای عملیاتی، خاصیت گزینش‌پذیری و عمر مفید». با این تعریف از کاتالیزور و ویژگیهای آن، بهتر می‌توان نقش کانون‌های شورشی را در جامعهٔ اختناق‌زدهٔ ایران دریافت.

کانون‌های شورشی با برخورداری از ویژگیهایی مانند انگیزه‌های بالا، جسارت انقلابی، آمادگی برای پاکبازی و فداکاری، سرعت‌عمل و سرعت تحرک، ریسک‌پذیری، انعطاف لازم برای انطباق خود با شرایط پیچیده‌شوندهٔ اختناق، مقاومت در برابر سرکوب، ابتکارعمل و خلاقیت و... مناسب‌ترین کاتالیزور برای شکل دادن شرایط عینی جامعه به سمت سلسله‌یی از قیامهای پایدار و سپس انقلاب و سرنگونی نظام ولایت فقیه هستند.

کانون‌های شورشی با الهام از مقاومت ایران و تاریخچهٔ سراسر افتخار و فداکاری آن، به جدی‌ترین و در عین‌حال خطرناک‌ترین دشمن استبداد دینی تبدیل شده‌اند. آنها با انجام پراتیک‌های اختناق‌شکن، آمادگی جامعه را برای قیام و انقلاب بالا می‌برند.

کوتاه‌شدن بازه‌های زمانی قیام‌ها در ایران، بی‌گمان یکی از نتایج حضور و عمل انقلابی کانون‌های شورشی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/14950b53-fd4e-4243-af04-d778a319c8d0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات