728 x 90

کالبدشکافی واکنش‌ها علیه گردهمایی جهانی مجاهدین (۲)

اشرف ۳
اشرف ۳

در قسمت اول به‌عنوان یک تابلو راهنما برای عبور از یک مسیر طولانی به قدمت چهار دهه، یادآور شدیم که ۴۰سال است نبرد همه‌جانبهٔ سیاسی و جنگ اطلاعاتی و امنیتی بین تمامیت رژیم ولایت فقیه و مجاهدین خلق در بالاترین سطح صحنهٔ سیاسی ایران جریان داشته و دارد.

در پایان قسمت اول به آنجا رسیدیم که در دنیای سرسخت منافع و کش و واکش بقا در نیرنگستان رنگارنگ تعادل قوا، به‌دست آوردن قلب و روح و عواطف آدمی، کاریست بسا سخت با بهای سنگین جسمی و روحی. رسیدیم به آنجا که راز پیشروی مجاهدین در روابط عمومی و اجتماعی و نیز مناسبات سیاسی و دیپلماتیک در پرداخت همین بهای سنگین جسمی و روحی بوده است.

اکنون به ریشه‌یابی درآمدزایی یا درآوردن پول از جانب مجاهدین می‌پردازیم. در پایان قسمت اول یادآور شدیم که در امر مالی هم همین بهای سنگین را اعضا و هواداران و یاران‌شان برای پیشبرد مبارزه‌یی طولانی و حرفه‌یی پیش می‌برند.

یکی از محورهایی که همواره علیه گردهمایی جهانی مقاومت عنوان می‌شود، «نامشخص بودن منابع مالی مجاهدین، پول گرفتن مجاهدین از عربستان، از آمریکا، از اسرائیل، پول‌شویی و. ». . است. محور دوم از محورهای مورد کالبدشکافی این سلسله مقاله را به این موضوع اختصاص می‌دهیم:

۲ ـ مجاهدین همهٔ کارهایشان را با پول پیش می‌برند؛ پولی که معلوم نیست از کجا می‌آید.

یکم ـ گستردگی فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، حقوق بشری، دیپلماتیک، تبلیغاتی، استقراری، تدارکاتی، صنفی، پزشکی و تشکیلاتی و نیز قدمت تاریخیِ مبارزه شورا و مجاهدین در هیأت یک دولت در سایه، بله، نیاز به پول و هزینهٔ بسیار و پرداخت بهای بسا سنگین دارد.

تشکلی که ۵۶سال در پی سرنگونی دو دیکتاتور و تحقق آزادی، دمکراسی و برابری در ایران است، هزینه‌های بسیار سنگین مالی را باید بپردازد. در محورهای بعدی به جزئیات چگونگیِ تأمین این هزینه‌های سنگین خواهیم پرداخت.

دوم ـ وقتی مدعی، منابع مالی مجاهدین را از جنوب تا شمال و از غرب تا شرق دنیا و دولتها گسترش می‌دهد، شاید بهترین تعبیر برای آن، حکایت تشخیص فیلی در اتاقی تاریک در تمثیل‌های مثنوی مولوی باشد. حکایتی که هر کسی در اتاقی تاریک دستی به فیل می‌زند و از ظن خود، آن را فیل کامل تصور می‌کند!

در امر مالی هم مدعیان به اصول کار مالی مجاهدین، یا در صادقانه‌ترین پندار، اشراف ندارند و یا به‌عمد تلاش می‌کنند اتاق جهان و ایران را پیرامون مجاهدین تاریک نگاه دارند. تاریک نگاه دارند تا منابع مشخص درآمد مالی مجاهدین هم پنهان بماند، هم از آن برگ بهتان و شبهه ساخته شود و هم دست‌مایهٔ شیطان‌سازیهای مالیخولیایی قرار گیرد. اما هدف، اصلاً پول و درآمد مجاهدین نیست؛ بلکه این‌ها دست‌گیره‌های مشوش نمودن فضای سیاسی و اجتماعی علیه مجاهدین و یگانه نقش آنان در تعادل‌قوای سیاسی با نظام آخوندی در مبارزه برای سرنگونی دیکتاتوری ولایی است.

بنابراین شبهه‌افکنی‌های عمدی، علت آنها و مراجع صدور آنها واضح‌اند. پس بهتر است سراغ اصول کار مجاهدین و برخی نمونه‌ها از قیاس‌های درآمد مالی مجاهدین با دیگران برویم.

سوم ـ خوب است نخست سراغ یک پیشینهٔ اتهام علیه مجاهدین در ۴۱سال پیش برویم. در دی سال۱۳۵۸ که مسعود رجوی کاندید ریاست‌جمهوری شد، مجاهدین فعالیت تبلیغی گسترده‌یی را در سراسر ایران شروع کردند. در قسمت اول این مقاله گفتیم که واحدهای سازمان‌یافتهٔ میلیشیای مجاهد خلق، مبنای گسترش اجتماعی مجاهدین و درآمد مالی‌شان شدند. در اسناد و مکتوبات و خاطرات آن سال‌ها هست که دانش‌آموزان، دانشجویان، معلمان، کارمندان، کارگران و بازاریان که اکثریت‌شان هم از طریق تیم‌های میلیشیا به مجاهدین یاری می‌رساندند، هزینهٔ تبلیغات انتخاباتی مجاهدین را تأمین کردند. معروف شده بود که هر کس نشریه یا کتاب مجاهدین را می‌خرید، چند برابر قیمت نشریه یا کتاب، پول پرداخت می‌کرد تا کمک مالی مجاهدین باشد. دهها واحد میلیشیا و هواداران مجاهدین در کارگاههای مختلف، کار تولیدی می‌کردند تا هزینهٔ تبلیغات ریاست‌جمهوری تأمین شود. با این حال اصلی‌ترین کار تبلیغی مجاهدین تولید پوسترهای سیاه و سفید و رنگی، تکثیر گستردهٔ برنامهٔ ۱۲ماده‌یی مسعود رجوی و شماره‌های فوق‌العادهٔ نشریه مجاهد بود. آنها حتی از تبلیغ تلویزیونی و رادیویی هم محروم بودند.

در همان موقع به سردمداری حزب جمهوری، رسانه‌های حکومتی تبلیغی به این مضمون علیه مجاهدین راه انداختند که مجاهدین این همه پول را از کجا می‌آورند که شهرها را پر از پوستر کرده‌اند؟ البته آن موقع پای آمریکا، عربستان، اسراییل و پول‌شویی را به‌عنوان منابع مالی مجاهدین وسط کشیدن، خیلی مفتضح بود. ولی همان‌موقع هم به‌عمد به نقش میلیشیا و پشتیبانی میلیونی مجاهدین هیچ اشاره نمی‌شد تا فقط انگ و بهتان و شبهه پررنگ بماند.

این شد مبنای دیرینهٔ یک پروپاگاند شبهه‌افکنی مالی از جانب کارگزاران نظام آخوندی علیه مجاهدین!

چهارم ـ در ماجرای کودتای ننگین ۱۷ژوئن۲۰۰۳ در فرانسه علیه شورای ملی مقاومت و مجاهدین ــ که مزدوران دست‌چین شدهٔ وزارت اطلاعات آخوندها در شکل‌دادن آن نقش نیابتی رژیم را داشته‌اند ــ اسنادی در آمد که بهتان پول‌شویی مجاهدین را سوزاند و آنها را تبرئه نمود. ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی فرانسه تمام اسناد شورا و مجاهدین را طی ماه‌ها زیر و رو کردند و در نهایت، هیچ سند سیاسی و اطلاعاتی و مالی که شورا و مجاهدین را به آنچه که رژیم ایران و مزدورانش نسبت داده‌اند، متهم نشان دهد، یافت نشد.

چندین دادگاه در انگستان، فرانسه و آمریکا پرونده‌های سیاسی و مالی شورا و مجاهدین را با جزئیات تمام بازبینی و بررسی کردند. در پایان آن سال‌ها، حاصل تمام آن شبهه‌افکنی‌ها و شیطان‌سازیهای سیاسی و مالی علیه شورا و مجاهدین، از جانب دادگاههای مستقل این‌گونه اعلام شد که مقاومت ایران یک جنبش آزادیخواه است و دارای حق مبارزه برای آزادی سرزمینش می‌باشد.

پنجم ـ واقعیت‌های هزینه و درآمد مالی مجاهدین چیست‌اند؟ ستون واقعیت‌ها:

ـ مقاومتی که تشکیلاتی را با چند هزار عضو و هوادار طی پنج دهه سازمان و نظم داده است، پول فراوان نیاز دارد.

ـ مقاومتی که بخشی از آن در ایران، بخشی در زندان، بخشی در اشرف۳، بخشی در اروپا، بخشی در آمریکا و کشورهای خاورمیانه و باقی دنیا منتشر است، پول زیادی نیاز دارد.

ـ مقاومتی که هزاران خانوادهٔ جان‌باختگان و شهیدان راه آزادی را دارد، محتاج پول زیادی است.

ـ مقاومتی که به سطح و توان تشکیل ارتش آزادیبخش می‌رسد، تأمین لجستیک و پیشبرد امور یک ارتش، مخارج کلان می‌طلبد. یادآوری: مجاهدین گزارش جزئیات خرید تسلیحات ارتش آزادیبخش ملی را در یک کتاب انتشار داده‌اند.

ـ مقاومتی که مبارزه و پایداری و حمایت از قیام‌ها را در راستای روشنگری علیه اهریمن آخوندی در سطح جهانی انجام می‌دهد، هزینهٔ زیادی باید بپردازد.

ـ مقاومتی که کنفرانس‌ها و گردهمایی‌های کوچک و بزرگ را در سطح جهانی برگزار می‌کند، پول کلان نیاز دارد.

ـ مقاومتی که یک خانوادهٔ بزرگ مبارزاتی و تشکیلاتی و حرفه‌یی را اداره می‌کند، در زمینه‌های استقراری، صنفی، تدارکاتی، بهداشتی، پزشکی، ترابری و ارتباطات هزینه‌های سنگین بر شانه‌اش است.

ـ مقاومتی که در سطح یک دولت سایهٔ در تبعید، فعالیت سیاسی و اجتماعی و دیپلماتیک دارد، محتاج درآمدی پاسخگوی فعالیت‌هایش است.

حالا چنین مقاومتی با چنین نیازهای ضروری و هزینه‌ها، وقتی حتی یک آگهی تجاری و تبلیغی و بازرگانی ندارد، وقتی زمین و دریا و نفت و گاز و معدن ندارد، وقتی مالیات گرفتن ندارد و... ، چه راهبردی را باید راهنمای تأمین نیاز مداوم یک حیات مستمر مبارزاتی و تشکیلاتی کند؟ به این مهم می‌پردازیم.

ششم ـ اگر واحد خانواده را مبنای محاسبهٔ اقتصاد آن قرار دهیم، باید یک خانوادهٔ چند هزار نفره را با نوع فعالیت‌ها و هزینه‌هایی که در بالا لیست و ستون شدند، در نظر داشت تا بتوان هم منابع درآمد و هم هزینه‌های آن را درست و منطقی تصور و محاسبه نمود.

اولین مؤلفه که راهنمای اصلی این محاسبه است، تشکیلات و مناسبات جمعی می‌باشد که از پس ۵۶سال مبارزه حرفه‌یی و ماندگاری و تأمین نیازهای مالی‌اش برآمده است. خانواده‌یی که تحقق «آزادی، دمکراسی، برابری» شاقول و راهنمای فعالیت حرفه‌یی‌اش است. این تفاوت اصلی مجاهدین با بقیه است که درک آن از منظر دیگرانی که چنین حیات و مناسباتی ندارند، در صادقانه‌ترین پندار، غیرقابل تصور و از نگاه دشمنانشان بسیار خطرناک می‌نماید؛ چرا که دشمنان مجاهدین حالی‌شان است که مجاهدین چه سرمایه‌یی دارند که منشأ ماندگاریِ ۵۶ ساله‌شان و تأمین نان و آب و هزینه‌های مورد نیازشان تاکنون شده است.

وقتی چند هزار نفر در یک تشکیلات گرد می‌آیند و از هستی و همه چیز خود مایه می‌گذارند، لابد می‌دانند که باید چه بهایی را برای استمرار مبارزه‌یی هر دم پیچیده‌شونده و نیز تأمین نیازهای کلان مالی آن بپردازند. پس کار تشکیلاتی و جمعی را باید پیشهٔ تأمین مالی‌شان هم بکنند.

هفتم ـ چند نمونه از درآمدزایی مجاهدین با یاریِ کار تشکیلاتی و مناسبات جمعی:

اولین و ساده‌ترین نمونه را از فاز سیاسی یادآور شدیم. نمونهٔ دیگر، تأمین مالی مجاهدین با کمک هزاران هوادارشان در خارج کشور است. کاری که از دههٔ۶۰ تاکنون ادامه داشته است و مجاهدین بسیاری پروژه‌های سیاسی‌شان را از این طریق تأمین مالی کرده‌اند. همین استقلال مالی را در سراسر دنیا مردم و شخصیتهای سیاسی و نهادهای بین‌المللی به‌عینه می‌بینند. از قضا به‌همین دلیل برای مجاهدین و وفاداری‌شان به اصالت مبارزه و پایداری‌شان بر استقلال سیاسی و مالی، احترام قائل‌اند و همراهی‌شان می‌کنند.

نمونه‌یی در اشرف، گویای قدرت کار تشکیلاتی و جمعی برای درآمدزایی است. در سال‌های پس از خلع‌سلاح مجاهدین که اشرف هم در محاصره بود، آنان برای تأمین نیازهایشان، توانستند چند کارگاه تولیدی و بنگال‌سازی احداث کنند. تیم‌های متعدد، گاه ۲۴ساعته به‌طور شیفتی کار و تولید می‌کردند تا هزینهٔ زندگی و فعالیت‌های اشرف تأمین شود.

بنابراین آنچه در بحث درآمدزایی مجاهدین باید بر آن تأکید کرد و درک نمود، قبل از آن‌که خود پول و کالا باشد، همت، زحمت، تعهد و اتحاد تشکیلاتی و مناسبات جمعی است که مولد هرگونه درآمدزایی سیاسی، اجتماعی، دیپلماتیک و مالی می‌باشد. از این رو مجاهدین به این تمثیل‌ها در کار درآمدزایی هم عینیت داده‌اند: «یک دست صدا ندارد». «کار، سرمایهٔ جاودانی‌ست». «اتحاد، رمز موفقیت و پیروزی است».

آری، سازمان‌یافتگی در راستای تحقق منافع جمع و مردم، یکی از مراحل عالی تکامل اجتماعی است.

ادامه دارد...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84417db5-c927-4ad8-a645-8e0ec6846626"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات