728 x 90

چهلم شهیدان، بشارت قیام تا پیروزی

تصاویر شهیدان قیام ۹۸
تصاویر شهیدان قیام ۹۸

۴۰روز از قیام آبان ۹۸ گذشت. اینک ما هستیم و چهلم شهیدان. سؤال این است آیا قیام خاموش شد و جان‌باختگان خندان‌لب و شقایق‌جامه آن به غبار فراموشی سپرده شدند؟ آیا گزمه‌های تبر به‌دست ولایت توانستند ایرانشهر را به سکوتستان تبدیل کنند؟ آیا شورش از کوچه‌ها و خیابان‌ها برچیده شد و قیام به‌قول سردار پاسدارهای باد در منخرین افکندهٔ نظام طی ۴۸ساعت جمع شد و تمام؟

 

طبقهٔ خطرناک!

همه چیز با هزار زبان به ما می‌گوید: «نه!» هنوز اول آغاز است. رسانه‌های حکومتی خودشان می‌گویند از قول کارشناسان حکومتی می‌نویسند که «شاهد ایجاد یک طبقه عمودی اجتماعی ناشی از ریزش طبقات مختلف اقتصادی جامعه هستیم که ویژگی مشترک آن نارضایتی است» و این‌که «این طبقه جدید که آن را بی‌قراران فرودست یا بی‌قرارگران می‌نامیم پیام مشترک و سخن مشخصی ندارد، بلکه به وضعیت موجود معترض است و به آن طبقه خطرناک می‌گویند».(آرمان ۱دی ۹۸)

 

عبور از نارضایتی به خشمگینی و نفرت

خودشان می‌گویند جامعهٔ ایران در حال عبور از مرحله نارضایتی به خشمگینی و نفرت است. در مرحله خشمگینی، افراد حاضرند برای خشم‌شان یک کاری انجام دهند و وقتی خشم به نفرت می‌رسد فقط می‌خواهند نابود کنند که این گذار خطرناک است.

بنابراین سخن از فرونشست و خاموشی قیام نیست. سخن‌ها همه این است که روزها و ماههای آینده آبستن تحولات تعیین‌کننده است. مردم ایران درست مانند سربداران به ستوه آمده از ایلغار مغول با خویشتن و خدا و تاریخ اتمام‌حجت کرده و یک تصمیم جانانه گرفتند. آنها گفتند: «۴۰سال گریستیم. بسه دیگه می‌ایستیم». این یک شعار ساده نیست. دنیایی معنا در آن نهفته است. تصمیم غیرقابل بازگشت خلقی را نشان می‌دهد که فحوای آن گسستن زنجیرهای حاکمیت ولایت فقیه به هر قیمت است. ایران‌زمین اراده کرده است ولو به قیمت سر بر دار شدن خود و فرزندانش، این ننگ را از ساحت خود برچیند. این همان «گذار خطرناک!» است که بیش از همه قلم به‌مزدان دیکتاتور به آن اذعان دارند.

 

پایان یافتن منطق بی‌هزینگی

در قیام آبان ۹۸ یک برگ کیفی ورق خورد. این برگ کیفی پرداخت بهای ایستادگی به تمام و کمال بود. قیام‌کنندگان انتخاب کرده بودند هر چند خونشان بر کف خیابان‌ها ریخته شود اما بایستند و گزلیک به‌دستان وحشی ولایت فقیه را به فرار وادارند. مصاف بین دستان خالی اما مصمم و خشمناک با انتظامی تفنگ به‌دست روحیه‌باختهٔ در حال گریز، یکی از تابلوهای زیبا و دیدنی این قیام بود. عظمت تصمیم برای ایستادگی، بختک ترس را از مخیله و اذهان قیام‌آفرینان تارانده بود. آنها مرگ خود را بر سر دستانشان افراشته بودند تا تعادل نابرابر را به‌هم بزنند. این فقط با به‌هم زدن منطق بی‌هزینگی امکان‌پذیر بود.

 

آن نامهای والا و آن خونهای پاک

در قیام آبان این تعادل چرخید. هرم ترس واژگونه شد. اینک به‌جای این‌که مردم از بسیجی و پاسدار و لباس‌شخصی بترسند، این بسیجی و پاسدار هستند که از ترس مردم جرأت آفتابی شدن ندارند و از بیم عاقبتی که آنان را درخواهد نوردید انگیزه و جسارت دست بردن به سلاح ندارند. این چرخش چشمگیر را مدیون خونهای پاکی هستیم که بر کف خیابان ریخت. آن نامهای والایی که بنفشه‌وار برف را سوزاندند و با شعله‌های گوگردی جانشان نوید دادند که زمستان شکستنی و رفتنی است. از این رو آنان را «شهید» می‌نامیم؛ زیرا گواهان این حقیقت بودند و اکنون در جایی که نمی‌دانیم در سایه‌سار آبی‌فام آزادی و رستگاری، با سیمایی شکفته در لبخند، ما را می‌نگرند. این‌گونه نبود که آنان ندانند برای چه به خیابان آمده‌اند. دیکتاتوری با بوق‌های فریبکاری خود چنین وانمود می‌کند که آنها از سوی قیام‌کنندگان به‌ شهادت رسیده‌ یا به‌طور تصادفی و کور جان‌ باخته‌اند؛ و این‌چنین بر آن است تا دستهای جنایتکار خود را از انظار بپوشاند اما دیگر برای این دجالگری و عوام‌فریبی خیلی دیگر شده است.

 

به کدامین گناه کشته شدند؟!

بین مردم و جوانان قیام‌آفرین با حاکمیت بنا شده بر ولایت فقیه، اینک دریایی از خونهای بی‌گناه موج می‌زند. این دریای خون به هیچ‌وجه قابل چشم‌پوشی و معامله کردن نیست. شهیدان این قیام از تمام آحاد مردم ایران هستند. به تصاویر آنان نگاه کنیم. در نگاه عمیق و نجیب‌شان درنگ نماییم. راستی آنها به کدامین گناه به خون کشیده شدند؟ آنها فقط یک گناه بیشتر نداشتند. نظام ولایت فقیه را نمی‌خواستند. از دروغ و جنایت و ریاکاری و فساد به اسم خدا و دین و قرآن بیزار شده بودند. آنها جانشان را وثیقه قرار دادند تا نسل‌های‌ آینده ایران را نجات دهند؛ این دریای خون تا دنیا دنیاست خواهد جوشید و خلق ایران را به انتقام گرفتن از قاتلان آزادی فراخواهد خواند. در انقلاب ضدسلطنتی به‌خوبی به یاد داریم، چهلم شهیدان به صحنه‌های شورانگیز قیام تبدیل می‌شد. نام هر شهید، تصویر او و زندگینامه‌اش باید و می‌تواند به چراغ راه و منبع انگیزشی برای ما تبدیل شود. باید این خونها را برگیریم و پرچمی برای دادخواهی تبدیل نماییم.

قیام جمع کردنی و سرکوب شدنی نیست، آتشفشان خون شهیدان در حال فواره زدن است و گدازه‌های سرخ و فروزان آن زودتر از آنچه که تصور می‌شود، خامنه‌ای و قاتلان جوانان ایران را خاک و خاکستر خواهد کرد.

خلقی که از مرگ نترسد، شکست‌ناپذیر است. در قیام آبانماه، خلق قهرمان ایران،‌ هیبت پوشالی مرگ و مرگ‌آفرینان را شکست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1f9017dd-3f3a-430a-b461-739b1ec92562"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات