728 x 90

پیرامون پروژه بازی با یک کاریکاتور سیاسی

قیام ۹۸
قیام ۹۸

از پس پایداریهای بیش از ۴۰ سالهٔ نسل آزادیخواه و به قربانگاه اعدامها و قتل‌عام‌ها رفته، از پس دو دهه قیام علیه دیکتاتوری تمامیت‌خواه و تمامیت‌خوار ولایت فقیهی، اکنون اعتراضات مسلسل‌وار مردم ایران کیفیتی را در تعادل‌قوا با حاکمیت رقم زده‌اند که شاخص تفاوت بارز آن با گذشته، مطالبهٔ مرگ دیکتاتور و گماشتگانش در سراسر ایران است. شعلهٔ برق این مطالبه که این روزها بالا و بالاتر گرفته است، غنودگان در عیش و نوش راحت دهه‌های گذشته را از خواب پرانده که گویی فصل میوه‌چینی از خون و شکنج و پایداری نسل‌های پیاپی فرا رسیده و باید نمدی برای کلاه خود دوخت!

 

صحنه‌گردان این نمد دوزی هم خود نظام ولایی شده است تا مسیر رادیکال قیام‌ها برای سرنگونی‌اش را مشوش و سپس خنثی کرده تا سقف مطالبهٔ کف خیابانهای ایران را بازگشت به دیکتاتوریهای پیشین با نمادهای کاریکاتوریِ آن جلوه دهد!

از حدود دو هفته پیش به این‌سو، چنین پروژه‌یی در ایران به جریان افتاده است. پروژه‌یی که هدف نخست‌اش، کنار زدن راه‌حل قاطع برای سرنگونی نظام ملایان و خراب کردن منادیان این رادیکالیسم مردمی برای سرنگونی حاکمیت آخوندی است.

 

این پروژه می‌خواهد شعور سیاسی و تاریخیِ جامعهٔ ایران را تا حد بازگشت به دیکتاتوری سابق و تن‌دادن به بردگیِ فکریِ و خدمتگزاری به کاریکاتوری تاجدار، سقوط و نزول دهد. نزولی که اگر چه از خواب‌های پنبه‌دانهٔ ارتجاع و استعمار با بلندگوهای پرزرق و برق‌شان در بزنگاه سرنوشت‌ساز کنونی ایران است، اما حلقهٔ بسیار ضعیف و لو رفتهٔ این ترفند، پل جمهوری اسلامی برای عبور دادن این پروژه از روی آن است. چرا که اتاق فکر نظام، حساب دستش است که نازل کردن مطالبات قیام‌ها از سرنگونی‌خواهی به شعار رضاشاهی و دمیدن در آن، روح و جان و انگیزهٔ تداوم قیام برای سرنگونی را رشته‌ رشته و خنثی خواهد کرد. به‌فرض که این شعار هر روز هم با پشتیبانی بی‌آزار حکومتیان، توسط عده‌یی تکرار شود، وقتی جوهر و هدف آن جز هرز دادن انرژی و دور شدن از اهداف قیام‌هایی که به مرحله سرنگونی‌خواهی رسیده‌اند، نیست، چه گلی به سر تعادل‌قوای بین جامعه با حاکمیت می‌زند؟

این‌ها سرمایه‌های اتاق فکر نظام آخوندی در دامن‌زدن به این پروژه علیه اپوزیسیون اصیل، تاریخی، سازمان‌یافته و زمینه‌ساز سرنگونی آن از ۳۰خرداد ۶۰ تاکنون با شاخص نه شاه ـ نه شیخ است.

سرمایهٔ دیگر رژیم آخوندی در پیشبرد این پروژه، غیرممکن کردن هر گونه نظرسنجی واقعی در ایران است تا این فضای مشوش ـ که کارچرخانی‌اش هم دست خودش است ـ مغشوش‌تر باقی بماند تا خودش در صحنه‌آرایی‌ها، مانور بدهد.

 

این پروژه توسط برخی تلویزیونهای فارسی‌زبان هم آن‌چنان باد زده می‌شود تا این تصور را تلقین کنند که گویی مردم ایران سر مرزهای ایران به‌صف شده‌اند تا پسر شاه با سلام و صلوات وارد شود! کسی که ۴۰سال نه با سرنوشت ایران کار داشته، نه از جنایات و دزدی‌های پدر و پدربزرگش اعلام برائت کرده، نه از زندانیان سیاسی ایران یک خط حمایت کرده، نه یک قدم در مسیر مبارزه حرفه‌یی و پرداخت بهای زد و خورد با جلادان نظام ولایی برداشته، نه یک روز از زندگی عادی و گذران راحت و عیش و نوش دست کشیده و حتی به اذعان برخی اطرافیانش «نه یک روز کار کرده که نان حاصل کار و دست‌رنج خودش را بخورد»!

 

این است چکیدهٔ پروژهٔ ارتجاع آخوندی و برخی محافل در سایهٔ استعمار برای نازل کردن و حراج کردن مطالبات مردمی که چهل سال است سنگین‌ترین بها را برای رسیدن به مرحله سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه و نفی هر گونه دیکتاتوری پرداخته‌اند!

 

یک نکته مبنایی یا پایه‌یی را باید توجه داشته باشیم؛ اتاق فکر رژیم ملایان طی این چهار دهه با انواع ترفندها خواسته است مسیر مطالبات مردم ایران را منحرف کند. چند صباحی با جنگ و چماقداری، چند سالی با اصلاح‌طلبان قلابی، چند سالی با اعتدال‌گرایی و خیمه‌شب‌بازی باندی و به موازات همهٔ این‌ها کشتار و ترور مخالفان و نیز شیطان‌سازیهای دیوانه‌وار علیه جبهه نه شاه ـ نه شیخ. وقتی تمام این ترفندها با پایداریها و روشنگریهای ایرانیان و مقاومت ایران به شکست انجامیدند، حالا بازماندهٔ دیکتاتوری پهلوی در هیأت یک کاریکاتور سیاسی را علم کرده‌اند.

 

تمام تلاش در این پروژه این است که تنفر همه‌جانبهٔ مردم ایران از جنایات افسارگسیختهٔ نظام ملایان را لباس حسرت به‌دلی نسبت به گذشته بپوشانند تا جا بیفتد که نظام آخوندی هیچ آلترناتیوی ندارد و اگر هم متصور باشد، یک دیکتاتور مرده است!

هیاهو پیرامون این پروژه، با این هدف مشغول خاک پاشیدن بر روی شعور سیاسی و تاریخی مردم ایران است! اتاق فکر نظام ولایی هم مشغول دمیدن بر این کورهٔ شعورسوزانی! چرا که یقین دارد خروجی‌اش یک‌سره توی جیبش است.

 

تمام این تحولات را باید با این شاخص سنجید و شناخت که الآن کف خیابان و جامعه ایران مهیای سرنگونی نظام ولایت فقیه شده است. از این رو همت و حمیت ملی و مردمی برای تحقق «شرایط ذهنی» یعنی رهبری و سازماندهی و تشکل که سرنگونی را محقق می‌کند، این است که نگذاریم مسیر مهیا بودن سرنگونی منحرف شود. این هوشیاری و مسؤلیت‌پذیری، پادزهر تمام «هیاهو» افکنی‌ها پیرامون «هیچ» است.

 

جامعهٔ ایران، ذره‌بین نقد همهٔ پدیده‌ها را در کف دارد. همین جامعه است که از فریب بزرگ اصلاح‌طلب، اصول‌گرا و اعتدال‌گرا عبور کرده، از هنربندان و سلبریتی‌های هم‌سو با حاکمیت عبور کرده، از دین‌فروشی و کاسبی با مذهب و بهشت و جهنم عبور کرده، از تعقیدات ارتجاعیِ زن‌ستیزی عبور کرده و تجارب سنگین هر گونه دیکتاتوری و اسلاف و وارثانش را به‌سان چراغ راهنمای آینده‌اش می‌داند. در پیرامون همین پروژه شاهدیم که هزاران کاربر، با هوشیاری در مقابل ترفندهای وزارت اطلاعات و حسرت به‌دلان بازگشت دیکتاتوری سلطنتی ایستاده و روشنگری و کنش فعال دارند.

این‌ها نشانه‌های مرحله عبور از یک آزمایش تاریخی هستند. آزمایشی که وجدان بیدار ملی و میهنی حکم می‌کند برگ‌های بازی رژیم با یک کاریکاتور سیاسی، سوزانده و به خودش برگردانده شود تا مسیر قیام‌ها و مطالبات‌شان از سرنگونی‌خواهی منحرف نشود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ce473cfc-44f9-4dc9-a330-5598d1a9888a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات