728 x 90

پیام‌های گسترش جنبش دادخواهی زنان

مادران قیام
مادران قیام

بادهای کِشتهٔ سال به سال نظام ولایت فقیه، از برخورد به دیوارهای مقاومت و پایداریِ اجتماعی و فرهنگیِ جامعهٔ ایران بازمی‌گردند؛ ولی در مقابل نظام، هیمنهٔ توفانی دارند. غارت‌گریِ اقتصادی، انحصارطلبیِ سیاسی، تمامیت‌خواهیِ ایدئولوژیک، جنایات عقیدتی-سیاسی، عقیدهٔ اجباری، دین اجباری، زن‌ستیزیِ ضدبشری، حجاب اجباری و دولت‌های گماشته شده، اکنون در بازگشت از عمر مصرف‌شان، خصلت توفان برآمده از بادهای کشته شده یافته‌اند.

 

اکنون در ایران علاوه بر جاری بودن فریادهای دادخواهی صنفیِ اقشار اجتماعی، هماوردی زنان با حاکمیت ملایان تشدید شده و به یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاسیِ روز بالغ شده است. در این عرصه، هر چه این روزها از جانب زنان علیه انواع تحمیل جریان دارد، دقیقاً بازخورد توفانیِ بادهای کشته شده در ۴دههٔ گذشته است.

همهٔ شواهد گواهی می‌دهند که سیاست زن‌ستیزی از خمینی تا خامنه‌ای، خرمن کردن باد بوده و در تمامیتش به بن‌بست مطلق رسیده است.

همهٔ شواهد گواهی می‌دهند که این سیاست فقط با افسارگسیخته‌ترین جنایات فیزیکی و سرکوب‌گری‌های روحی و روانی دوام داشته است.

همهٔ شواهد گواهی می‌دهند که شکیباییِ فوق طاقت زن ایرانی در مقابل قومی اشغالگر و انسان‌ستیز، انباشته شدن خشم و نفرت عمومی برای سرریز شدن‌شان در چنین روزهایی بوده است.

همهٔ شواهد گواهی می‌دهند که پتانسیل تاریخیِ آزادیخواهی زنان ایران، هماورد قدرت‌مند تفکر نرینه‌سالار استثمارگر و سیاست‌گذار سرکوب‌گر و طبقهٔ حاکم استیلاگر می‌باشد.

همهٔ شواهد گواهی می‌دهند که یک پای نگهدارندهٔ نظام ملایان بر صدارت قرون وسطایی، مهار همه‌جانبهٔ نیروی تغییر زنان است و چون نظام از اهرم‌های این مهار خلع شود، دچار بزرگ‌ترین رعشهٔ سرنگونی خواهد شد. از پس ۴دهه سرکوب ۲۴ساعتهٔ زنان در ایران آخوندزده، چنین است قدرت و نیروی پایداریِ زنان ایران.

همهٔ شواهد گواهیِ شکست قاطع سیاست زن‌ستیزی در ایران را می‌دهند.

 

اکنون جوامع زنان ایران، هم در گسترش جنبش دادخواهی حضور فعال دارند و هم در جبهه مبارزه با ترفند آخوندساختهٔ بد‌حجابی و حجاب اجباری. یکی از وجوه این مبارزه که نظام، خطر عاجل آن را بیخ گوش ولی‌فقیه احساس کرده، افشاگری و روشنگریِ جوامع مادران شهدای راه آزادی است. عاملان سرکوب‌گر رژیم طی روزهای گذشته اقدام به دستگیری تعدادی از این مادران نموده‌اند. همین امر گویای نقش ویژهٔ مادران و زنان ایران در تسلیم‌ناپذیری در مقابل قاتلان فرزندان‌شان است. خامنه‌ای از قضا پس از گماشتن رئیسی، دچار چنان استیصالی گشته که حتی ظرفیت پایداری و روشنگری چند مادر را هم ندارد و آن را قدرتی انفجاری در کنار بمب‌های زیر پوست جامعهٔ ایران می‌داند.

 

در شرایط فعلیِ ایران، تهدید زنان علیه بقای حاکمیت آخوندی از قوه به فعل انجامیده است. کار حاکمیت به‌جایی رسیده است که آخوندهای نان‌خور حکومت، بر منابر ریا و تزویر، علیه زنان ایران شاخ و شانه می‌کشند و تهدیدها ایراد می‌کنند؛ اما زنانی که از کوره‌های زن‌ستیزیِ ۴۳ساله درس‌ها آموخته و عبور کرده‌اند، با تمام تجارب‌شان برای این زوزه‌ها وقعی نمی‌نهند و عزم پایداری و تسلیم نشدن و نبرد‌شان را بیش‌از‌پیش صیقل می‌زنند.

 

از آنجا که هر پایداری و همبستگی، باعث گسترش جبهه علیه دیکتاتور می‌شود، تردیدی نیست که فاز یا مرحله جدید پایداری زنان در جبهه‌های دادخواهی، جبهه سراسری ایران را در مقابل دیکتاتوری ولایت فقیهی بیش‌از‌پیش گسترش می‌دهد. آثار بلافصل این گسترش، به‌دلیل خصلت همه‌جانبهٔ انسانی‌اش، باز هم رژیم را در بن‌بست مضاعف و جنگ‌های درونی فرو خواهد برد. گسترش این جبهه، تکثیر بمب‌های مهیا در زیر پوست ایران است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4809fe7b-5668-4b22-ac38-f85054effad3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات