728 x 90

پاسخ به «سردار» مشنگ!

پاسدار سلامی...
پاسدار سلامی...
پاسدار سلامی: «ای جوانان عزیز! دانشجویان عزیز!… شرارت را کنار بگذارید امروز روز پایان اغتشاشات است! دیگر به خیابان نیایید از جان این ملت چه می‌خواهید؟ (انتخاب. ۸آبان ۱۴۰۱)

 

کرد «سرداری» بدینسان عر و تیز

با شما هستم «جوانان عزیز»

 

در خیابان‌ها میایید بیش از این

شد جهنم بهر ما این سرزمین

 

گشته‌اید دیگر تحمل ناپذیر

کرده‌اید اعصاب را خرد و خمیر

 

از چه رو کار «شرارت» می‌کنید

دشمنی با این ولایت می‌کنید

 

گرچه می‌باشید ناچیز و قلیل

کرده‌اید ما را ولی خوار و ذلیل

 

طاقت ما طاق شد از «اغتشاش»

گشته «آقا» اقتدارش آش و لاش

 

«اغتشاشات» روز پایانش رسید

آشکار یا شکل پنهانش رسید

 

روز پایان است بر این ماجرا

حکم من این است بی‌چون و چرا

 

اینچنین «سردار» مفلوک مشنگ

هم تمنا کرد هم اعلام جنگ

 

هارت و پورت او خریداری نداشت

جز درون «بیت» بازاری نداشت

 

پاسخش را روز بعد بگرفت زود

پاسخی کوبنده ترسش را فزود

 

پاسخش فریاد دانشگاه بود

با خیابان غرشش همراه بود

 

روزهای بعد از آن هم پر خروش

خشم ملت بیشتر آمد بجوش

 

چهلمین روز شهیدان قیام

هر یکی شد پتک بر رأس نظام

 

داغ و درد هر شهید فریاد شد

آتشی بر جان استبداد شد

 

«یک نفر در هر خیابان کشته شه

یک‌هزار رزمنده‌ اندر پشت‌شِه»

 

اینچنین سرکرده‌خوار بور شد

در بلاهت باز هم مشهور شد

 

گودرز – آبان ۱۴۰۱

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7ea2d383-168c-46e0-9230-ae147d77c8e7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات