همراه با درخواست فعالسازی مکانیسم ماشه توسط آمریکا و بعد از رأی نیاوردن قطعنامه پیشنهادی آمریکا درباره تمدید تحریمهای تسلیحاتی رژیم ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد که میرفت برای این رژیم طعم شیرین را تداعی کند، خواب آنها را دوباره آشفته کرد و ولولهای در ارکان نظام را موجب گشت.
رسانههای حکومتی هر یک به گونهای به بررسی این موضوع پرداخته و از زبان کارشناسان و تحلیلگران خود روی آن متمرکز گردیدهاند.
رسالت در مقالهای وحشت و نگرانی خود را از تغییرات پیش رو را با عنوان «باید که از ریسمان سیاه و سفید بترسیم» ابراز کرد و نوشت: در جهان سیاست که بازی قدرت و منافع، حرف اول و آخر را میزند هر لحظه ممکن است میان قدرتهای بزرگ توافقی انجام شود و دیگران هم در نهایت مجبور به پایبندی و تبعیت از آن باشند.
این روزنامه حکومتی در ادامه نوشت: اروپاییها در این «نه» بزرگ، نباید انتظار داشته باشند در قبال این عدم همراهی کمسابقه با آمریکا، ایران تن به خواستههای جدیدی فراتر از برجام بدهد. اروپاییها فقط تا حدودی ناتوانیشان در برابر آمریکا و جبران خسارتها و امتیازات ایران را کردند و منتی نباید بر سر ملت ایران داشته باشند و نباید قطعاً از ایرانیان انتظار داشته باشند که در قبال این موضعشان، تعهدات جدیدی را در موضوعات هستهیی و یا حتی غیرهستهیی بپذیرند.
کیهان خامنهای نیز به همراهی اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه اشاره کرد و نوشت: دولت آمریکا درخواست رسمی خود برای راهاندازی سازوکار موسوم به «مکانیسم ماشه» را به سازمان ملل ارائه داده است.
این نامه، روند ۳۰ روزهای را آغاز میکند که از لحاظ تئوریک میتواند به «بازگشت خودکار» تحریم سازمان ملل علیه ایران منجر شود. با این حال، کارشناسان گفتهاند دولت آمریکا مسیر پرپیچ و خم و دشواری پیش رو دارد.
سه دولت اروپایی، با اقدامی نمایشی نسبت به تحرکات آمریکا درباره اجرای مکانیسم مخالفت کردهاند.
در حقیقت از روز امضای برجام تاکنون اروپا با آمریکا کاملاً همراه بوده و به هیچ عنوان به تعهد لغو تحریمها پایبند نبوده است. بنابراین وقتی آمریکا میگوید مکانیسم ماشه را برای بازگرداندن تحریمها فعال میکند.
در واقع ماشه اسلحه خالی از فشنگ را میچکاند؛ چرا که هر تیری در خشاب داشته قبلاً با خروج از برجام و بازگرداندن همه تحریمها شلیک کرده و اروپا نیز با این اقدام ضدایرانی کاملاً همراه و همصدا بوده است.
کیهان در ادامه نقش اروپا در برجام را نظارت بر اجرای یکطرفه تعهدات از سوی رژیم ذکر کرد و نوشت: «اروپا بارها تأکید کرده که در پی حفظ برجام است. منظور طرف اروپایی از حفظ برجام، نظارت بر اجرای یکطرفه تعهدات از سوی ایران است. در حقیقت اروپا در رویکردی سلطهگرانه خود را در جایگاه ناظر برجام میبیند و این ایران است که باید تعهدات را انجام دهد.
اعضای اروپایی برجام در بیانیه گستاخانه خود تأکید کردهاند: از ایران میخواهیم بهمنظور حفظ توافق، تمام اقدامات ناسازگار با تعهدات خود را به عقب برگردانده و بدون تأخیر به پایبندی کامل توافق برگردد... ما با توجه به اقدامات ثباتزدای ایران، از تبعات انقضای تحریم تسلیحاتی ایران نگرانیهای جدی داریم».
کیهان خامنهای همچنین نقش اروپا در مخالفت با مکانیسم ماشه را یک اقدام نمایشی عنوان کرد و نوشت: «این بیانیه بیشازپیش نشان میدهد که مخالفت اروپا با اقدام آمریکا در مکانیسم ماشه، صرفاً یک مخالفت نمایشی و تاکتیکی برای اخلال در دستگاه محاسباتی طرف ایرانی است.
آمریکا در تقسیم کار با اروپا، از توافق خارج شد و فشار حداکثری را اجرا کرد؛ اروپا نیز وظیفه معطل نگهداشتن ایران در برجام را بر عهده دارد.
اروپا در مسأله تحریم تسلیحاتی ایران نیز در پی آن است تا از یکسو ایران همچنان در برجام بماند، ثانیا تحریم تسلیحاتی نیز در جای خود باقی مانده و لغو نشود؛ ولو اینکه تحریمها هر چندوقت یکبار تمدید شود».
روزنامه شرق فعال سازی مکانیسم ماشه توسط آمریکا را یک جنگ جهانی حقوقی دانست و نوشت: «آمریکا بهدنبال فعالسازی مکانیسم ماشه (SnapBack) علیه ایران است تا تحریمهای سابق شورای امنیت علیه ایران را بازگرداند. این اقدام در راستای پروژه بزرگ امنیتیسازی پرونده هستهیی ایران و تهدیدسازی از ایران در عرصه منطقهیی و جهانی توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام میشود که بتوانند منافع خود را در منطقه بهسادگی محقق کنند».
این روزنامه حکومتی دل بستن کارگزاران رژیم به روی کار آمدن دموکرات ها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را واهی دانست و نوشت: «آمریکا در زمان مشارکت خود در برجام نیز با حُسن نیت مشارکت نکرده و یکجانبه به اعمال تحریم علیه ایران پرداخته است و در اینمیان تفاوتی میان دولتهای جمهوریخواه و دموکرات نیست».
شرق، شقوق پیش روی رژیم و عملکرد آمریکا را بررسی کرد و نوشت: «درخواست آمریکا به جریان بیفتد که در این صورت محتمل است روسیه یا چین یا هر عضو دیگر شورای امنیت، یک قطعنامه آییننامهای (Procedural motion) پیشنهاد دهد که این اقدام آمریکا مردود شناخته شود. در اینصورت آمریکا میتواند با ابراز تردید نسبت به آییننامهای یا اساسی (Substantive) بودن آن و استدلالهای حقوقی، آن را تبدیل به یک قطعنامه اساسی کند که با وتوی آن، عملاً مکانیسم ماشه را فعال کند. حال اگر هیچ کشوری قطعنامهای پیشنهاد ندهد که بشود آن را وتو کرد، آمریکا با استفاده از باگ منشور ملل متحد (ماده ۳۰) و قواعد رویههای شورای امنیت (Provisional rules of procedure)، قطعنامه مذکور (حتی با عنوان رفع تحریمهای ایران!) را ارائه دهد و خود آن را در ۱۰روز وتو کند تا مکانیسم ماشه فعال شود و تحریمهای فصلهفتمی علیه ایران را مجدداً اعمال کند،
آنچه مشخص است، این است که دوران یکجانبهگرایی به پایان رسیده است اما نمیتوان امید به چند جانبهگرایی نیز داشت».
روزنامه آفتاب یزد رژیم نیز نوشت: «تنشها میان ایران و ایالات متحده با فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی واشنگتن وارد مرحله جدیدی شده است.
تلاشهای جدید آمریکا نشان میدهد واشنگتن نیز همزمان سطح تحریمهای خود را گسترش داده است. اقدام اخیر این کشور که محموله بنزینی چهار کشتی صادراتی ایران نشاندهنده این موضوع بود.
ضمن آن که بهلحاظ هوایی نیز آنها تلاش کردهاند به هواپیماهای ایرانی در فرودگاههای بینالمللی سوخترسانی نشود. در چنین شرایطی اگر مکانیسم ماشه را تا انتها آمریکاییها دنبال کنند هر چند روسیه و چین زیر بار نخواهند رفت، اما اروپا در عمل تبعیت میکند و مابقی جهان نیز جرأت تخطی ندارند».
روزنامه آرمان نیز در مقالهای به قلم احمد زیدآبادی سناریوهایی که آمریکا ممکن است در فعال کردن مکانیسم ماشه و به پای میز مذاکره کشاندن رژیم وجود دارد را مورد بررسی قرار داد و نوشت: «با توجه به مجموع سیاستها و منافع این دسته از قدرتها ظاهراً هیچکدام از آنها به تبدیل «مسأله ایران» به مولفهای بحرانی در روابط خود با آمریکا علاقهیی ندارند و هر کدام به شیوه مخصوص خود میکوشند تا راهحلی برای این مشکل پیدا کنند.
در چنین صحنهای آمریکا میکوشد تا یکتنه کار تداوم تحریم تسلیحاتی نامحدود ایران را پیش ببرد. آیا آمریکا با توجه به ابهامهای حقوقی مربوط به فعال کردن مکانیسم ماشه، موفقیت خود را در شورای امنیت مسجل میداند؟یا اینکه به عمد در پی ایجاد بحران در شورای امنیت است تا با فلج کردن آن، فرصت و بهانه لازم را برای پیشبرد سیاستهای یکجانبه خود بهخصوص منطقه خاورمیانه به دست آورد؟ یا اینکه درصدد ایجاد فضایی پرفشار و متشنج است تا شرکای دیگر آن در شورای امنیت، مجبور به ارائه طرحهای میانجیگرایانهای شوند که ایران را عملاً به پای میز مذاکره مجدد درباره برجام بکشاند؟ هر سه این سناریوها محتمل است، اما به نظر م مورد سوم به واقعبینی نزدیکتر باشد.
با توجه به گرایشی که ایران به روسیه و چین پیدا کرده است، این دو کشور از ابزار و قدرت لازم برای پیشبرد چنین ابتکاری برخوردار شدهاند! از این پس نه گفتن صریح به روسها و چینیها به نظر م آسان نخواهد بود».