728 x 90

«واقع‌گرایی» در موقعیت کنونیِ ایران

مواجه نیروهای سرکوبگر با زنانی که خواهان آزادی هستند
مواجه نیروهای سرکوبگر با زنانی که خواهان آزادی هستند

تعارض ماهوی و تاریخیِ نظام ولایت فقیه و دنباله‌های حوزوی و سنتی آن با تکامل اجتماعی و عبور جهان از دوره‌هایی هم‌چون کلاسیک و مدرن و پسامدرن، یکی از مهم‌ترین چالشهای این نظام شده است. این تعارض به‌طور خاص در دو دهه اخیر شتاب گرفته و به یکی از جبهه‌های نبرد مردم ایران با تمامیت نظام ملایان بالغ شده است.

یک قلم تعارض مردم با اصل ولایت فقیه طی ۴۳سال گذشته آن‌چنان رشد کرده که اکنون به اصلی‌ترین موضوع بین مردم و حاکمیت و حتی به تضاد باندهای درون حاکمیت انجامیده است.

 

یکی از تعارض‌های نقد و دم دست این حاکمیت تمامیت‌خواه آخوندسالار، رشد آگاهی روزافزون جامعهٔ ایران در چرخهٔ ارتباطات جهانی و زیر سؤال بردن تمامیت نظام با تمام دجالیت‌های دین‌فروشانه در این ۴۳سال است. این موضوع بارها و بارها حتی از جانب رسانه‌های حکومتی مورد توجه واقع شده تا برای حفظ همین ساختار ارتجاعی، راه برون‌رفتی بیابند.

 

با وجود چنین زمینه‌یی در جامعهٔ ایران و شتاب گرفتن آن به جانب نفی تمام مظاهر و محتوای ارتجاع قرون‌وسطایی آخوندی، روزنامه حکومتی مردم‌سالاری در شماره ۲۷فروردین ۱۴۰۱ به برخی بازتاب‌های این زمینه‌ها در ایران و عواقب آن برای نظام پرداخته است. این روزنامه زیر عنوان «نسبت امر سیاست با مسائل نوپدید در ایران» می‌نویسد:

«اذهان جمعی، دست‌خوش تغییرات و تحولات عدیده‌یی نسبت به انسان کلاسیک عصر گذشته شده که این موضوع فرصتها و چالشهای بی‌شماری را پیش روی حاکمیتها قرار داده است... یکی از حیاتی‌ترین موضوعات مورد بحث در عصر جدید، نحوه مواجهه با موضوعات بدیع و نوپدید جهان کنونی برای حاکمیتهایی است که از سویی دل در گرو امر سنت داشته و از طرفی با هجمه عظیم وسایل ارتباطی مواجه شده‌اند که نگرانی‌های بی‌شماری را پیش روی صاحبان قدرت قرار داده است».

 

طی دهه گذشته، رخدادهایی را در ایران شاهد بوده‌ایم که تبدیل به سرفصل‌هایی برای معارضه و قیام و خیزش علیه طبقهٔ حاکم آخوندسالار شده‌اند. رخدادهایی که هر کدام، شکاف بین جامعه با حاکمیت را بیشتر و عمیق‌تر و در نتیجه شرایط بعد از آن رخدادها را بازگشت‌ناپذیر کرده‌اند. مثلاً رخداد قیام آبان ۹۸، قیام آب در اصفهان در پاییز ۱۴۰۰ و...

یکی از این نمونه‌ها که با وجود گسترده نبودن سراسری‌اش، دامنه و عمق بازخوردش علیه حاکمیت، واکنش میلیون‌ها ایرانی را برانگیخت و حتی در رسانه‌های جهان هم انعکاس وسیع یافت، ماجرای راه ندادن زنان و دختران به ورزشگاه مشهد بود. واقعه‌یی که تکان سیاسی ـ اجتماعی علیه حاکمیت یافت و تکان تعادل‌قوا در درون رژیم ایجاد کرد. وقوع این رخدادها و بازتاب‌شان اصلاً قابل قیاس با نمونه‌هایشان در یک یا دو دهه قبل نیست.

 

همین واقعیتها وقتی به‌هم زنجیر می‌شوند، آثار یک موج عظیم اجتماعی را علیه رژیم ملایان به درون نظام می‌ریزند. رسانهٔ حکومتی به گوشه‌یی از اثرگذاری داخلی و بین‌المللیِ همین اتفاق مشهد اشاره می‌کند تا به حکومتیان هشدار دهد که زمانه را دریابید که «هزینه‌های احتمالی آن» معلوم نیست «چگونه خواهد بود» :

«آنچه که در ورزشگاه امام رضا در مواجهه با خواست جامعه زنان رخ داد، با توجه به آن‌که این اخبار و اطلاعات در کسری از ثانیه به سرتاسر این جهان مخابره می‌گردد، تبعات این نوع مواجهه و هزینه‌های احتمالی آن برای حاکمیت و جامعه چگونه خواهد بود؟».

 

«واقع‌گرایی» در موقعیت کنونیِ ایران از منظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، صنفی و فرهنگی چیست؟ این پرسش را جلو هر ایرانیِ درگیر با اولیه‌ترین مسائل کف زندگی بگذارید، خواهد گفت: «واقع‌گرایی» یعنی دست دزدان حکومتی از نان و آب و هوا و طبیعت ایران و زندگی ایرانیان کوتاه!

«واقع‌گرایی» یعنی اقیانوسی شکاف طبقاتی و سیاسی میان مردم و حکومت آخوندی با تمام کارگزاران و خدمت‌گزارانش.

«واقع‌گرایی» یعنی آزادیِ به خیابان آمدن میلیون‌ها ایرانی در کسوت اقشار اجتماعی و صنفی برای استیفای حق اولیهٔ زندگی‌شان از بزرگ‌ترین غارت‌گران نان و آب و زندگی در تاریخ ایران.

«واقع‌گرایی» یعنی بیش از ۹۰درصد مردم ایران این حکومت و تبار حوزوی و سیاسی و اعتقادی‌اش را نمی‌خواهند.

این‌ها واقعیت‌های کف سیاست و اجتماع جامعهٔ ایران هستند. با این حال این رسانهٔ حکومتی در ادامهٔ هشدار دادن به کارگزاران حکومتی، با اذعان به این‌که «بحرانهای ریز و درشت، بستری از التهاب» را «خواهد ساخت»، تلاش می‌کند «مواجهه واقع‌گرایانه» را به ساختاری طرد و نفی شده از جانب یک جامعه گوشزد کند:

«چنان‌چه نخواهیم مواجهه‌یی واقع‌گرایانه با مسائل کنونی داشته باشیم؛ در آینده‌یی نه چندان دور با انبوهی از بحرانهای ریز و درشت روبه‌رو خواهیم شد که بستری از التهاب و نارضایتی را فراهم خواهد ساخت».

 

کدام ایرانی هست که تردید داشته باشد این گوشزد کردنهای رسانه‌های حکومتی جز از اتاق تحریرشان تا اتاق کارگزاران نظام، هیچ پایی و راهی در میان مردم و جامعهٔ ایران ندارند؟ بگذریم که حتی کارگزاران نظام هم با سرمستی‌ها از دزدی و غارت و چپاول و جنایت، تره هم برای رسانه‌های خودی نظام خرد نمی‌کنند!

کلیت جامعهٔ ایران دیری‌ست در تعارض آشتی‌ناپذیر با ماهیت ضدتاریخیِ نظام ولایت فقیه و دنباله‌های حوزوی و سنتی‌اش است. میان این دو جبهه فقط مرحله تعیین‌تکلیف نهایی مانده است و بس!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/08fb831d-615b-4786-a6a2-17330374835f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات