سایت واشنگتن اگزمینر بهتاریخ ۲۱بهمن۹۹ در مطلبی درباره بازگرداندن رژیم ایران به میز مذاکره برای دستیابی به توافقی بهتر نوشت: «هر توافق جدیدی باید بر این اساس بنا شود که وسیلهای برای رسیدن به هدف باشد، نه اینکه خودش هدف باشد. این توافق باید به طیف وسیعی از رفتارهای ایران بپردازد، نه اینکه محدودیتهای ملایم و موقت را در برنامه هستهیی ایران ایجاد کند و امیدوار باشد که ایران مایل به مذاکره بیشتری باشد. مذاکرات باید از موضع قدرتی انجام شود که فشار تحریمهای ما ایجاد کرده است. درست مانند هر توافقی، حمایت کنگره مهم است».
در این مطلب همچنین آمده است:
از زمان خروج از توافق هستهیی ایران در ماه مه ۲۰۱۸، ایالات متحده یک فشار بیسابقه بر رژیم ایران اعمال کرده است. هدف آن روشن بود: محروم کردن رژیم از درآمدی که از آن برای انجام فعالیت خود استفاده میکند و بازگرداندن رژیم به میز مذاکره برای دستیابی به توافقی بهتر.
آن استراتژی جواب داد. تحریمهای ایالات متحده رژیم ایران را بیش از ۷۰میلیارد دلار محروم کرد و رژیم را مجبور به کاهش پرداخت به حماس و حزبالله کرد، کانالهای تبلیغاتی متعددی را متوقف کرد و بودجه نظامی پیشنهادی امسال را ۲۴٪ کاهش داد. اکنون، ما این فرصت را داریم که توافقی را به انجام برسانیم که بواقع آمریکا را در امنیت نگه دارد...
هر توافق جدیدی باید بر این اساس بنا شود که وسیلهای برای رسیدن به هدف باشد، نه اینکه خودش هدف باشد. این توافق باید به طیف وسیعی از رفتارهای ایران بپردازد، نه اینکه محدودیتهای ملایم و موقت را در برنامه هستهیی ایران ایجاد کند و امیدوار باشد که ایران مایل به مذاکره بیشتری باشد. مذاکرات باید از موضع قدرتی انجام شود که فشار تحریمهای ما ایجاد کرده است.
درست مانند هر توافقی، حمایت کنگره مهم است، که دولت ترامپ بارها متعهد به دستیابی به آن شد. این یک الزام قانونی هم میباشد. قانون بازنگری توافق هستهیی ایران، که توسط باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین در سال۲۰۱۵ به تصویب رسید، الزام هر "توافقی"است، صرفنظر از شکلی که دارد، که باید برای بررسی به کنگره ارائه شود. قانون همچنین تصریح کرده است که این الزام در مورد"هر گونه توافق مرتبط - چه به آن وارد شویم و چه در آینده اجرا شود"، مربوط به سناریویی که امروز با آن روبهرو میشویم، اعمال میشود. هر گونه توافق، یا تلاشی برای بازگشت به برجام، که کنگره را دور بزند، هم غیرقانونی است و هم محکوم به شکست دوباره است.
(اگر رئیسجمهور بایدن آن مسیر را امتحان کند، جمهوریخواهان، از جمله کسانی که ممکن است در سال۲۰۲۴ به دفتر دفتر کار کاخسفید وارد شوند، بهطور موجه به ایران هشدار میدهند که همان توافقی را که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین بهطور عاقلانه از آن بیرون کشید، محترم نمیشمارند.)
خامنهای و همچنین تجار بینالمللی میدانند که این یک شعار تو خالی نیست. برای رژیم ایران عاقلانه این است که یک توافق دو حزبی را برای هر معاملهیی که منعقد میکند تضمین کند، نه اینکه فقط بخواهد یک حزب سیاسی را آرام کند.
یک توافق جدید با رژیم ایران که از نظر قانونی لازمالاجرا و از حمایت کنگره برخوردار باشد، مزایای مهم بیشماری خواهد داشت. نخست، منتقدان، حامیان و دولتهای خارجی طرف این توافق همه میدانند که لازمالاجرا است و دولتهای آینده از نظر سیاسی سختتر از آن خارج میشوند. حمایت دوجانبه از چنین توافقی، با محدودیتهایی که منقضی نمیشوند، احتمال نقض (رژیم ایران) را کاهش میدهد. یک پیمان به بهترین وجه این کار را انجام میدهد و بایدن و وزیر امور خارجه آنتونی بلینکن متعهد میشوند که هر گونه توافق را به این ترتیب به سنا ارائه دهند. جمهوریخواهان سنا از ابزاری برای اطمینان از موافقت نامزدهای وزارت امور خارجه بایدن با این تعهد برخوردارند.
نکته مهم، تجاری که خواهان معامله با ایران هستند، یک توافق پایدار و الزام آور قانونی خواهند داشت که از پشتیبانی سیاسی گستردهیی برخوردار است...