728 x 90

«هر یه نفر کشته شه ـ هزار نفر پشتشه»

هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه
هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه

در نظامهای استبدادی، وقتی اعتراضات مردمی بر علیه حکومت اوج می‌گیرد، دیکتاتور برای این‌که معترضان را مرعوب کند و آنها را از ادامه اعتراض و تظاهرات و به‌خیابان‌آمدن بازدارد، دست به سرکوب می‌زند. در میهن ما به‌دلیل حاکمیت یک استبداد دینی قرون‌وسطایی که تمامی ارگانها و دستگاههای حکومتی‌اش بر اساس حفظ نظام به هر قیمت، شکل گرفته، پاسخش از همان آغاز سرکوب است. سرکوب و کشتاری شدیدتر و وحشیانه‌تر. اما سؤال این است که این درنده‌خویی و ددمنشی آخوندی و به‌طور خاص قتل فجیع قیام‌کنندگان آیا توانسته است مردم و جوانان ما را بترساند و آنها را از به‌خیابان‌آمدن بازدارد و جنبش را فرونشاند و فرو ببرد یا خیر؟
اگر نگاهی گذرا به صحنه امروز میهن‌مان بیاندازیم، پاسخ این سؤال را درمی‌یابیم.
خامنه‌ای و سرکردگان سپاهش هر چند هفته یک بار به‌صحنه می‌آیند و از جمع کردن قیام سخن می‌گویند و پس از آن فتیله سرکوب و کشتار را بالا می‌کشند؛ از کشتارهای جمعی و وسیع مثل کشتار هموطنان بلوچ در زاهدان در ۸مهر گرفته تا کشتار قساوت‌بار جوانان در زیر شکنجه و با انواع و اقسام شیوه‌های ضدبشری. اما با این وجود شاهدیم که بلافاصله با اعتراض و با قیامی در روز بعد، از سوی مردم و جوانان پاسخ آنها داده می‌شود؛ پاسخی که به‌طور خاص در شعارهایشان رو به‌دژخیم منعکس می‌شود. از جمله این شعارها که در سلسله اعتراضات و قیامهای اخیر مردم ایران در شهرهای مختلف و هم‌چنین در دانشگاههای اغلب شهرهای میهن و در تشییع و خاکسپاری شهدای قیام طنین‌انداز می‌شود، این شعار است: «هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه»
این شعار خیلی ساده و روشن به‌دیکتاتور خون‌ریز و سرکوبگر و مزدورانش این پیام را می‌دهد که تصور نکنید، زدید و گرفتید و کشتید و تمام شد؛ چرا که این خون‌ها وجدانهای خفته بسیاری را بیدار می‌کند و رفقا، خانواده، همرزمان و همراهان شهیدان را هم در ادامه راه آنها مصمم‌تر و بی‌شکاف‌تر و عزمشان را جزم‌تر می‌کند و این جمله زیبای انقلابی بزرگ معاصر، «ارنستو چه‌گوارا» را در ذهن متبادر می‌کند که گفت: «خواستند ما را دفن کنند، غافل از آن که ما بذر بودیم». بله، گیرم که می‌زنید، گیرم که می‌برید، گیرم که می‌کُشید، گیرم که می‌برد، با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید؟
«رویش ناگزیر جوانه‌ها» ما را به‌این جمله به‌یادماندنی سردار کبیر خلق، «موسی خیابانی» می‌اندازد که ۴۳سال پیش گفت: «ممکن است ما را بکشید، ممکن است ما را زندانی بکنید. اما نه، مجاهدین از بین رفتنی نیستند. مگر گذشته نشان نداد؟ این فکر باقی ماندنی است چون حقه. این فکر جای خودش رو در جامعه و تاریخ باز خواهد کرد…».
حالا و در اثر ایستادگی و رزم خروشان کانون‌های شورشی و پای فشردن مردم و جوانان دلیر میهن بر همین شعار و بالغ شدن آن به شعار «قسم به‌خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان»، قیام مردم ایران سومین ماه خود را پشت سر می‌گذارد و انقلاب دمکراتیک قدمهای کیفی به‌پیش برداشته است؛ به‌طوری‌که اوضاع مطلقاً به‌قبل از شهریور ۱۴۰۱ برنمی‌گردد. آن کشتارهای وحشیانه برخلاف خواست و تصور خامنه‌ای و پاسدارانش نه تنها قیام را خاموش نکرده و فرو نبرده، بلکه خون پاک شهیدان، عامل فرا رفتن قیام شده است. تلألؤ این واقعیت آن‌چنان عیان و درخشان است که حتی رسانه‌های معتبر بین‌المللی هم روی این حقیقت انگشت گذاشته و آن را مورد توجه قرار می‌دهند. تلویزیون سی.ان.ان ۲۷آبان در گزارشی در این رابطه می‌گوید:
«با هر تشییع جنازه، خشم مردم علیه وحشی‌گریهای رژیم افزایش می‌یابد و هر چه بیشتر بر عزم آنها برای تغییر رژیم می‌افزاید؛ رژیمی که برای مهار خیزش مردم، معترضان را به‌اعدام محکوم می‌کند. اما به‌نظر می‌رسد هیچ چیز مانع اراده مردم نمی‌شود».
آری، هم‌چنان که این روزها در ذیل هر مطلب و نوشته‌ای از سوی هموطنان در مورد قیام می‌خوانیم: «این قیامی است تا پیروزی».
م. ن

 

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cd55421f-e977-4c5a-818c-2caf164f483f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات