یکی از جنبههای پنهان و کمتر باز شده عملیات کبیر فروغ جاویدان، پیوستگی مردم و پرسنل مردمی ارتش به مجاهدین بود. مسعود رجوی در ۲۰مهر ۱۳۶۴خواستار ترک جبههها از سوی جوانان شد، سالها بعد ستاد کل نیروهای مسلح ارتش تحتامر آخوندها اعلام کرد رژیم با یک موج ششصدهزار نفره از سربازان فراری از جبههها روبهرو بوده است! (مصاحبه عباس تیموری با تلویزیون خراسان برنامه گرا ۱۲مهر ۱۳۹۶) همان گزارش ستاد کل میگوید تنها یک تا سه درصد ایرانیها در جنگ شرکت داشتند.
سربازان همانگونه که به فراخوان مسعود رجوی برای ترک جبهه پاسخ مثبت دادند، همانگونه به هنگام روبهرو شدن با مجاهدین، به آنها پیوستند، داستان راهاندازی دادگاههای صحرایی شاه توسط شیخ ناشی از چنین وضعیتی بود.
تشکیل دادگاههای صحرایی (میراث شاه در جیب شیخ)
آخوند جنایتکار علی رازینی در مصاحبهیی که روز ۷مرداد ۹۸از رسانههای حکومتی (از جمله روزنامه شرق) پخش شد، در همین باره از جمله گفت خمینی از خرداد ماه ۶۷وی را مسئول راهاندازی دادگاههای صحرایی نظامی کرده بود تا ارتشیها و حتی پاسدارانی را که از جبهه فرار کرده و با جنگ عملاً مخالف هستند، در همان محل یکانشان در جبهه اعدام کند. حکم خمینی خطاب به رازینی و به نقل از رازینی چنین است:
«شما موظف میباشید:
۱-دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگی تشکیل [بدهید] و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچیک از مقررات دست و پا گیر به جرایم متخلفان رسیدگی نمایید.
۲- هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا میباشد مجازات آن اعدام است. والسلام."
علی رازینی گفت: «این دادگاه در سه منطقه جنگی جنوب، کرمانشاه و ارومیه تشکیل شد، و قاضی برای اجرای حکم به جبههها رفت».
رازینی گفت: «بعضی از مسئولان نظامی یا فرماندهان میگفتند آنجایی که در امر جنگ کوتاهی میشود، باید قاطع برخورد شود، یعنی ما فردی را که کوتاهی کرده است اعدام کنیم. ما گفتیم در اسلام نداریم که برای کوتاهی اعدام کنیم. این فتواست و باید از مجتهد سؤال کنیم». وی اضافه کرد فتوایش را خمینی داد و هماهنگیهایش را احمد خمینی انجام داد.
علت پافشاری خمینی به اعدام سریع نظامیان مخالف جنگ؟
خبرنگار سؤال میکند چرا آنقدر اصرار به اعدام داشتند؟! رازینی پس از پیچ و خمهایی پاسخ میدهد بهعلت شرایط ویژه سال ۶۷! وی میگوید: « در سال ۶۷که التهابات جنگ بود، آیا امکان این مسأله بود که ما لایحهای به مجلس بدهیم و بعد معطلی و کمیسیون و جلسه علنی و تصویب شود و بعد به شورای نگهبان برود؟! این امر طول میکشید. از امام فتوایی گرفتیم؛ این فتوا بسیار مهم بود و اساس بسیاری از قوانین بعدی مجلس شده است. یعنی اگر قوانین بعدی مجلس را شورای نگهبان تأیید کرده، اساس آن این فتوای امام است. ما خدمت امام رفتیم و توضیح دادیم اگر کسی به قصد براندازی اعمالی انجام دهد، مثلا خدایناکرده چند نفر نظامی خودی با سلاح و مهمات به نظامیان حمله کنند و قصدشان این باشد که جبهه ما را شکست دهند، حکم این در شرع معلوم است؛ آنها محارب هستند و محارب هم اعدام میشود. با وجود این جاهایی داریم که آن فرد قصد چنین کاری را ندارد، اما ضرر آن بسیار سهمگین است.»... اینجا ما چه کاری باید انجام دهیم؟... امام فتوایی دادند که مشابه این فتوا درباره قتل وجود دارد....».
خبرنگار از رازینی سؤال میکند: «این استفتا از حضرت امام چه سالی بوده است؟
زارینی: فکر میکنم حدود سال ۶۵بوده است.... از امام سؤال کردیم که اگر کسی با عملش موجب ضربه غیرقابل تحمل برای نیروهای مسلح شود، حکمش چیست؟ بند دو را بخوانید.
«هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا میباشد، مجازات آن اعدام است».
«یعنی لازم نیست شما حتماً محرز کنید که این فرمانده با صدام تبانی کرده است. لازم نیست محرز کنید که پول گرفته و این کار را کرده یا قصد چنین کاری داشته است. حتی اگر بهخاطر ترس این کار را کرده باشد، اگر کسی در جایی بترسد که ترس او باعث کشتهشدن هزار نفر یا سقوط یک استان و یک جبهه مهم ما شود، مجازات آن فرد اعدام است....».
قتل نظامیان پس از عملیات چلچراغ مجاهدین و فتح مهران
رازینی سپس میگوید: «آنجایی که بعد از فاو مهران سقوط کرد، بعضی از نظامیان را محاکمه کردیم»
رازینی سپس به درآمیختن خون مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادیبخش با خون پرسنل میهنپرست ارتش اشاره کرده و میگوید:
« البته از ثمرات بسیار مهم این قانون این بود که با مخالفانی که در عملیات مرصاد آمده بودند، در این دادگاهها برخورد شد. یعنی هیچکدام از منافقینی را که در عملیات مرصاد دستگیر شده بودند نیآوردیم در تهران یا اهواز محاکمه کنیم. در همان مناطق جنگی که دستگیر شدند، محاکمه و مجازات شدند. به موجب همین قانون با آنها برخورد شد. اولین نفراتی که از منافقین محاکمه شدند در اسلامآباد بود.... منافقین هم در قالب گردانهای نظامی آمده بودند...
چند نفر از منافقین را دستگیر کردید؟ باید اطلاعات اینها را از اطلاعاتیها بپرسید.
شما محاکمه کردهاید.
ما نشمردیم.... چون با دادگاههای زمان جنگ بود، تشریفات نداشت. در همان شهرهایی که دستگیر شدند محاکمه شدند.
یعنی قاعدتاً محاکمهها کوتاهمدت با سؤال و جوابهای کوتاه بوده است؟
گاهی وقتها ممکن بود یک ساعت یا کمتر طول بکشد....
یک صحنه از کنار کشیدن ارتشیها از مقابل مجاهدین
شدت وحشت خمینی از پیوستگی نظامیان به مجاهدین یا حداقل کنار کشیدن آنها از برابر صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران از داستانهای ناگفته مقاومت مردم ایران در برابر خمینی و رژیمش است که هنوز به درستی باز نشده. واقعیتی که تنها از خلال احکامی همچون تشکیل دادگاههای صحرایی میتوان به ابعاد آن پی برد اما در بازتابهای امسال رژیم نسبت بهعملیات فروغ جاویدان نمونههایی که بخشی از این واقعیت را هم در معرض دید مردم قرار میدهد، به چشم میخورد. در یک نمونه مزدور ۹بدری محمدمهدی البیاتی که مدتی نیز در موضع وزیر حقوق بشر؟! دولت دستنشانده مالکی مزد جنایاتش را از رژیم گرفت خاطرهای از فروغ جاویدان نقل کرده که مبین وضعیت جبهه در آن عملیات و کنار کشیدن ارتشیها از درگیری با مجاهدین است که حتی به درگیری لفظی وی با یک ارتشی ایرانی منجر شده است، وی به تلویزیون افق در تاریخ ۶مرداد ۹۸گفت:
« در جریان عملیات مرصاد، من به همراه جمعی از نیروهای سپاه بدر ساعت ۶عصر به محل تنگه مرصاد رسیدیم. در همان زمان یکی از برادران ارتش که درجه سرگردی داشت به همراه تعدادی از سربازان که پشت او قرار داشتند را دیدم و از او پرسیدم که قضیه از چه قرار است؟ او گفت: قضیهای نداریم، منطقه اشغال شده است. باید عقبنشینی کنیم. من آنجا بهطور غیرواقعی به ایشان گفتم که من مسئول عملیات هستم و کسی حق ترک منطقه را ندارد. او گفت ما دستور داریم که منطقه را ترک کنیم و من هم گفتم دستور دارم که اجازه ندهم کسی از منطقه خارج شود. در جریان عملیات مرصاد، سپاه بدر ۵۱شهید تقدیم کرد »!
استمرار جنایت از سال ۶۵تا ۶۷
نکتهای که در اینجا باید روی آن تأمل شود، پیشروی خط ضدجنگ مجاهدین و شدت وحشت و کینه خمینی از سرعت پیشرفت سیاست انقلابی مجاهدین و نفوذ گسترده آن در میان ارتشیهای میهنپرست و مردمی است. امری که خمینی را به تشکیل دادهگاههای صحرایی و قتلعام نظامیان مردمی میکشاند. حرکتی جنایتکارانه که فرماندهان ضدمردمی جنگ برای حفظ موقعیت و درجه خود خواهان آن بودند. رازینی در بخش دیگری از مصاحبهاش میگوید:
« برای تکمیل بحث تاریخی میگویم. اول یکسری از فرماندهان جنگ درخواست کردند برای اینکه قوه قضاییه قدرت نشان دهد شما باید متخلفان را اعدام کنید.... بعد از اینکه امام این حکم را دادند چه اتفاقی افتاد؟
این جو خوابید.
یعنی بعد ازآن هیچکس را محاکمه نکردید؟
محاکمه کردیم.
به جز منافقین؟
ما دادگاهها را تشکیل دادیم؛ اما آن مقطع، زمان سیاست دفاع متحرک صدام بود و نحوه مسائل هم عوض شده بود. در نیروهای مسلح هم تحرکی انجام شده بود و ما بعد از این حادثه عقبنشینی مهمی نداشتیم....
افرادی که محاکمه شدند، کسانی بودند که وابستگی به منافقین داشتند. البته تعدادی از نظامیان اسیر ما هم با آنها همکاری کرده بودند. تعدادی از آنها هم به حبس محکوم و بعد آزاد شدند؛ ولی منافقین نوعاً اعدام شدند».
رازینی: تعداد اعدامها را نشمردیم!
رازینی در مورد تعداد اعدامها حداقل در مقطع عملیات فروغ جاویدان گفت: « محاکمه این افراد در همان مناطق جنگی که دستگیر میشدند صورت میگرفت و مجازات آنان نیز در همان محل به اجرا گذاشته میشد. علی رازینی از ذکر شمار این افراد خودداری کرده و فقط گفته است:
"ما [آنها را] نشمردیم" ولی میتوان گفت: "چند ده نفر بودند." محاکمه اسرای سازمان مجاهدین خلق، بهگفته علی رازینی، "گاهی وقت ها ممکن بود یک ساعت یا کمتر طول بکشد».
خبرنگار از رازینی درباره پروسه قضایی منتهی به اعدام سؤال میکند:
روند دادگاه منافقینی که در عملیات مرصاد دستگیر شدند، کامل بوده است؟
بله، با استفاده از بند یک حکم امام، طبق موازین شرع و بدون رعایت مقررات دست و پاگیر بوده است. ممکن است مثلا وکیل نداشته باشند.
این مقررات دستوپاگیر چیست؟
گردش کار دادگاه صحرایی
رازینی جنایتکار در همان مصاحبهاش درباره سازوکار دادگاههای صحراییاش میگوید:
«فرض کنید باید کیفرخواست صادر و بهصورت کتبی ابلاغ و دو هفته بعد محاکمه انجام شود. در بیابان از این چیزها خبری نیست. جاهای دیگر بدون محاکمه میکشند. ما سؤال و جواب میکنیم که اشتباهی اقدام نشود. احراز شد که این فرد از منافقین بوده و عالما و عامداً با آنها آمده است.
ممکن است محاکمه کسی در حد نیمساعت تمام شود و کسی دو ساعت طول بکشد. بستگی به پیچیدگی مطلب و رسیدن قاضی به مطلب دارد، چون بههرحال باید احراز شود.
فکر میکنم روز اولی که دادگاه تشکیل دادیم سه نفر محکوم به اعدام شدند.
یک عده از رزمندگان گفتند روحیه بچهها خراب است، شهید دادهایم، اینها را به کرمانشاه منتقل نکنید. همینجا حکم را اجرا کنید. در شهر جنگزده که تا دیروز در اشغال منافقین بوده و همه شهر از ترس منافقین تخلیه شده، کجا اعدام کنیم؟ یک ساختمان نیمهکاره بر سر یک سهراهی بود. طبقه اول آن ساخته شده بود و اسکلت طبقه دوم را زده بودند، ولی طاق نزده بودند. گفتم آنجا اجرا میکنیم. زمانی حوالی ساعت چهار یا پنج بعد ازظهر بود که ما موافقت کردیم حکم این سه نفر را در شهر اسلامآباد اجرا کنند و حکم آنها بهصورت حلقآویز اجرا شد.... دقیقاً یادم نیست، ولی به صد نفر نمیرسد.... (برخی از دستگیر شدگان) اسیران در دست صدام بودند... قبول میکردند که همکاری کنند (با مجاهدین)... یکسری عملیات با آنها (با مجاهدین)انجام داده بودند. در عملیاتهای آفتاب و چلچراغ ما از این موارد داشتهایم.
در عملیات فروغ جاودان هم تعدادی از آنها حضور داشتند. خیلی از اینها را اعدام نکردیم و حبسهای یک تا سه سال داده شد».
جنایتی بیعدد و رقم!
و به این ترتیب خمینی با گسیل رازینی جنایتکار، تلاش کرد مسأله مجاهدین و پرسنل مردمی ارتش و هر انسان آزاده دیگری که مخالف خمینی و جنگ ضدبشری اوست را از صفحه روزگار محو کند، اما او نمیدانست که از پس «تاریخ» برنخواهد آمد!
حقیقت آنچه که در عملیات کبیر فروغ جاویدان اتفاق افتاد، اکنون بیشازپیش نمایان میشود. قاتلان فرزندان مردم ایران آنچنان سرگرم کشتار بودهاند که حتی خودشان هم نمیدانند چند نفر را اعدام کردهاند؟!
سی و یکمین سالگرد فروغ جاویدان کمک کرد تا بخشی از واقعیت دوباره برملا شود.
با اینهمه فروغ جاویدان با قدرت تمام، ادامه دارد
در سیویکمین سالگرد آن جنگ بزرگ میهنی، برای همگان روشن شد آن نبرد میهنی در ابعادی گستردهتر همچنان ادامه دارد، نبردی که اکنون آخوند خونخوار مصطفیپور محمدی برای تصفیهحساب با مجاهدین و هوادارانشان دندان تیز کرده است!
جنگی که دیگر پاسداران و سرکردگان نظام نیز هر یک به زبانی به استمرار آن اعتراف میکنند:
پاسدار محمود شاعری قائممقام عملیاتی لشگر ۷۱روح الله موقع عملیات فروغ جاویدان (مصاحبه یا سایت صبح قزوین ۶مرداد ۹۸) گفت:
«منافقین هنوز هم برای جمهوری اسلامی یک خطر بالقوه و بالفعل هستند و حرکت آنها زنده است. مثلا پایه اطلاعاتی تمام تحریمهای ما منافقین بودند، البته اگر منافقین نبودند غربیها باز هم تحریمهای خود را انجام میدادند، اما منافقین اطلاعات نابی را در اختیار آنها قرار میدهند.شاعری با اظهار اینکه منافقین هنوز هم فعالترین و قویترین گروه معارض نظام هستند، تأکید کرد، دلیل استمرار فعالیت منافقین انجام کار ریشهای، حساب شده و با تفکر از سوی آنهاست».
شاعری با اشاره به اینکه عملکرد نامناسب ما در معرفی منافقین دو دلیل عمده داشت، ابراز کرد:« دلیل نخست این است که دشمن را زبون و ترسو نشان دادهایم و آن را جدی نگرفتیم؛ دشمن را باید جدی گرفت زیرا آنها هنوز هم با انگیزه و ساماندهی مناسب در مقابل انقلاب اسلامی کار میکند». وی در ادامه افزود:«دومین موضوع خطر نفوذ منافقین درون نظام است که مانع مقابله جدی با آنها میشود».
دژخیم محمدجواد هاشمینژاد دبیرکل بخش التقاط وزارت اطلاعات (هابیلیان) روز ۷مرداد ۹۸به خبرگزاری حکومتی برنا گفت: « گروهک منافقین یک گروهک تمام شده نیست چون اگر این طور بود اروپا و آمریکا تا این اندازه برای آنها هزینه نمیکردند».
علی ربیعی سخنگوی دولت در موارد مکرر گفته است: واقعاً فکر میکردم امروز در تنگه چهارزبر ایستادهام.
پاسدار جلالی، رئیس پدافند غیرعامل رژیم آخوندی روز ۷مرداد ۹۸به خبرگزاری حکومتی ایسنا گفت:
«مقابله با مجاهدین در فضای مجازی از «مرصاد» سختتر است»
و از همه روشنتر آخوند مصطفیپور محمدی است که گفت کار ما با (مجاهدین) هنوز تمام نشده و بهزعم او «جنگ» همچنان ادامه دارد!
سخنگوی مجاهدین البته در پاسخ آنچه که رازینی و همکار خون آشامش گفتهاند پیامی داد و در انتهای آن گفت: «وای اگر از پس امروز بود فردایی».
شمارههای قبلی
نگاهی دوباره به یک نبرد کبیر میهنی(۱)