بعد از سلسله پیروزیهای مجاهدین، از گردهمایی بزرگ ایرانیان در ۳۰هزار نقطه از جهان تا گردهمایی بزرگ سیاست در قبال ایران، سوزوگداز از مجاهدین و نالههای هراسآلود پاسداران آغاز شد.
پاسدار قالیباف ـ اول مهر
معلوم نبود واقعاً اگر خون شهید بهشتی نبود ما با این منافقین و بحثهایی که، آن تنشهایی که ما در داخل داشتیم، این ریشه اینها را کند
در همین روز یک برنامه دیگر تلویزیونی به همین موضوع اختصاص یافت
تلویزیون خامنهای ـ اول مهر
مجری:
اینها تو یک سال تو سال۶۰ هر دو روز یک عملیات حداقل یک عملیات موفق داشتند یعنی آدمهای عجیبو غریبی هم نبودند عین مردم کوچه و خیابان من روی یکیشان تحقیق میکردم ۱۶ سالش بود یا ۱۷سال دبیرستانی بود چهار تا ترور موفق داشت
یکی از سرکردگان هراسآلود گفت:
پاسدر ابوالفضل شکارچی:
ما باید از نفوذ بیگانگان جلوگیری بکنیم با منافقین برخورد بکنیم، امنیت داخلی کشور را تأمین بکنیم
پاسدار کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار جنگ
شما منافقین را نگاه کنید مسأله منافقین را نگاه کنید
حتی روحانی در جلسه هیأت دولت بیمقدمه پای مجاهدین را وسط کشید و مدعی درهمشکستن آنان شد
آخوند روحانی ـ ۲مهر ۹۹
آخرین پیروزی جنگ ما هم در مرصاد است که آنها را در هم شکستیم
معلوم نیست اگر درهم شکستند این همه آه و فغان برای چیست.
آخوند بارانی ـ
در نهایت تلاش برای آشوب سازی و لشکر کشی خیابانی مانند آشوبهای سال۹۶ و ۹۸ برای رودررو قرار دادن حاکمیت و مردم اینها گوشهای از برنامه و توطئهها و نقشههای احتمالی دشمن در ماههای آینده است
بله! وحشت خامنهای از گسترش شعلههای قیامی است که یک چشمهاش را در دی ۹۶ و یک چشمهاش را در آبان ۹۸ تجربه کرد. وحشتی که تا روز آخر عمر این رژیم ادامه دارد.