به‌آتش کشیدن نماد نفوذ رژیم در عراق
روزهای چهارشنبه و پنجشنبه، ۶ و ۷آذر، یک نقطه‌عطف در قیام عراق بود؛ در شامگاه چهارشنبه مردم نجف کنسولگری رژیم در این شهر را به‌تسخیر خود درآورده و آن را به‌آتش کشیدند. کنسولگری رژیم در شهر مذهبی نجف و مرکز مرجعیت هزارساله شیعه، نمادی از نفوذ و اشغال عراق توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران تحت پوشش مذهب تشیع بود که مذهب اکثریت مردم عراق است و رژیم آخوندی ادعای قیمومت همهٔ شیعیان جهان و به‌خصوص شیعیان عراق را دارد. از همین رو رژیم تلاش بسیاری کرد که مانع تسخیر و نابودی این کنسولگری شود و در همین رابطه مصرانه از دولت عراق خواستار اقدامی قاطع علیه تعرض‌کنندگان به این کنسولگری شد؛ عوامل سرکوبگر دولت دست‌نشاندهٔ عراق نیز به‌روی مردم آتش گشودند و ۲۸تن را کشتند، اما نتوانستند مانع هجوم مردمی شوند که مصمم بودند نماد اشغال کشورشان توسط رژیم پلید آخوندی را از میان بردارند و سرانجام نیز ارادهٔ خود را عملی کردند و این نویدبخش و طلیعهٔ فروریختن عمق استراتژیک رژیم ولایت فقیه در عراق و در سراسر منطقه است.
توطئه‌های رژیم برای منحرف کردن سمت قیام عراق
رژیم برای حفظ کنسولگری خود، به تلاشهای توطئه‌گرانهٔ بسیاری دست زد؛ از جمله کوشید تحت عنوان دفاع از مرجعیت و با شایع کردن احتمال حملهٔ قیام‌کنندگان به منازل مراجع و با اجرای سناریویی مشابه انفجار حرم عسکریین در سامرا و ترتیب دادن حمله‌ای ساختگی به بیت آقای سیستانی، بهانه‌ای برای سرکوب و کشتار پیدا کند و تحولات را به‌جانب دیگری منحرف سازد. در همین رابطه ابو مهدی مهندس، تروریست شناخته شده و از مزدوران پیشانی‌سیاه نیروی قدس سپاه پاسداران، به‌دستور خامنه‌ای طی اطلاعیه‌ای که در فضای مجازی انعکاس یافت اعلام کرد «دست هر کس را که بخواهد آیت‌الله سیستانی را مورد تعرض قرار دهد، قطع خواهد کرد». این در حالی بود که تظاهرات‌کنندگان تاکنون هرگز آقای سیستانی را مورد تهدید و تعرض قرار نداده‌اند. در این میان نمایندهٔ آقای سیستانی با اشاره به خبرها یا شایعاتی مبنی بر این‌که نیرویی برای به‌اصطلاح حفاظت از مرجعیت، از بغداد به‌سمت نجف حرکت کرده، گفت: «این حرفها اگر معنایی داشته باشد نشان‌دهنده نادانی بزرگ آنها به وضعیت کنونی شهر نجف اشرف است، در غیر این صورت، این یک اقدام عامدانه برای هدف قرار دادن تبلیغاتی مرجعیت عالی مذهبی است و قصد دارد با مطرح کردن چنین خبرها و شایعاتی او را هدف خرابکاران قرار دهد».
دفتر آقای سیستانی نیز در موضع‌گیری هوشیارانه‌ای اعلام کرد که آقای سیستانی نیازی به حفاظت ندارد، اما نیازمند اجرای خواسته‌های مردم است و خواستار این است که مقامات دولت از اجرای این خواسته‌ها شانه خالی نکنند.
شکست خفت‌بار جلاد اشرف و ناصریه
همزمان با نجف، در ناصریه، یکی دیگر از شهرهای شیعه عراق نیز جنگی تمام‌عیار بین مردم بپاخاسته و نیروهای سرکوبگری که سرکردگان آنها اساساً توسط رژیم آخوندی و نیروی قدس سپاه پاسداران سازماندهی و تجهیز شده بودند در جریان بود و مردم قهرمان ناصریه و جوانان دلاور و شورشی این شهر به بهای ۴۰شهید و بیش از ۳۰۰مجروح، سپاهیان سرکوبگر به‌سرکردگی سپهبد جمیل شمری را شکست داده و این جنایتکار را به فرار واداشتند و شهر را تحت کنترل خود گرفتند.
جمیل شمری همان درندهٔ خون‌آشامی است که مجری و صحنه‌گردان سناریو قاسم سلیمانی جنایتکار در قتل‌عام اشرف در روز ۱۰شهریور ۱۳۹۲ بود که به‌پاس همین جنایت ترفیع مقام یافت و ابتدا سرلشگر و سپس سپهبد شد.
پس از کشتار ناصریه و شکست و فرار مفتضحانهٔ شمری جنایتکار، نخست‌وزیر عراق او را از سمت خود عزل کرد و پیروزی دیگری را برای قیام مردم عراق به‌ثبت رساند.
اکنون می‌توان ارتباط و همبستگی تنگاتنگ میان آنچه را که در روزهای اخیر در ایران و عراق و در شهرهای شورشی این دو کشور جریان داشته و دارد را به‌عیان دید. این رویدادها سخن رهبر مقاومت را به‌اثبات رساند که «دشمن واحد، جبهه واحد، و مبارزه واحد و مشترک، از ایران تا عراق و یمن و سوریه و لبنان، مسأله این است».
همین پیوند و همبستگی را ولی‌فقیه پلید ارتجاع نیز در دیدار با مزدوران بسیج(در روز ۶آذر) از منظر خودش مورد تأیید قرار داد و در حالی که قیام مردم در ایران و عراق و لبنان را دجالگرانه و طبق معمول خود به استکبار نسبت می‌داد گفت: «بسیج در ایران و یا نمونه‌های دیگر آن در برخی کشورها، بیش از مجموعه‌های دیگر در معرض دشمنی نظام سلطه است همان‌گونه که با حشدالشعبی در عراق و حزب‌الله در لبنان مخالفت و مقابله می‌شود».
بنابراین گام بلندی که مردم عراق در جارو کردن رژیم آخوندی و پاسداران و مزدورانش از میهنشان برداشتند، پیروزی بزرگی برای مردم ایران و مردم سراسر منطقه از لبنان تا سوریه و لبنان نیز هست.
تحلیلگران سیاسی نیز این تحول استراتژیک را با اهمیت بسیار تلقی کرده و آن را نشانهٔ فروپاشی نظام دینی حاکم بر ایران ارزیابی می‌کنند، از جمله ولید فارس، صاحب‌نظر برجستهٔ سیاسی آمریکایی ـ لبنانی، در شبکهٔ تلویزیونی فاکس نیوز(۷آذر) گفت: «آنچه که هم‌اکنون رخ می‌دهد تنها یک قیام در داخل ایران نیست بلکه انقلابی است علیه سلطهٔ رژیم ایران بر بخشی از خاورمیانه. به‌آنچه می‌گذرد، از بیروت و لبنان علیه حزب‌الله گرفته تا عراق و علیه شبه‌نظامیان مورد حمایت رژیم ایران و تا داخل ایران بنگرید، (تحولاتی) که ممکن است به‌یمن هم گسترش پیدا کند. اینها نشانه‌ای از آن است که امپراتوری رژیم خمینی دیگر پذیرفته نمی‌شود...».
گوبلز نظام، پاسدار سلامی، سرکردهٔ کل سپاه پاسداران، در اظهارات خود در ضدتظاهرات مفتضحانه رژیم (در تاریخ ۴آذر) در تملق‌گویی ابلهانه از خامنه‌ای او را کسی توصیف می‌کرد که در عمق سرزمینهای منطقه نفوذ کرده و «توسعه نفوذ انقلابش را هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر برده»، اما به‌طور واقعی اکنون زمین زیر پای ولی‌فقیه ارتجاع و مزدوران و دست‌نشاندگان او از تهران و شیراز و اصفهان تا همهٔ شهرهای ایران و از بغداد و نجف تا بصره و ناصریه در عراق و از بیروت تا صور و صیدا و نبطیه در لبنان به‌لرزه در‌آمده است. به‌تعبیر مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران «توفان انقلاب دموکراتیک عمق استراتژیک رژیم ولایت فقیه را در عراق و لبنان درمی‌نوردد» وآتشفشان قیام در ایران با خامنه‌ای و دست‌نشاندگانش سر سازگاری ندارد» و این انقلابی است تا پیروزی!
