728 x 90

نفت و نوروز؛ گذشته‌های نزدیک (3)

نوروز و نفت
نوروز و نفت

در دو قسمت قبلی این نوشته قراردادهای استعماری نفت از اولین قرارداد (قرارداد ویلیام ناکس دارسی) تا پایان دوران رضا شاه و روی‌ کار آمدن دکتر مصدق به شکلی مختصر بررسی شدند.
در این قسمت نگاهی می‌شود به پس از کودتای ارتجاعی استعماری 28مرداد و به‌ویژه دوران حاکمیت آخوندها و بلایی که آنها بر سر نفت ایران آوردند.

دکتر مصدق در دادگاه نظامی شاه

یکسره خزان و زمستان، بی‌ عید و بهار! پیوسته و طولانی! 

پس از کودتای ۲۸مرداد در سال ۱۳۳۲  قرارداد کنسرسیوم جانشین آن شد.
بهار انقلاب، لحظه‌ای گذار. عیدی مختصر تنها برای دفتر خاطرات
22بهمن 1357سلطنت و شاه با هم سقوط کردند. دو سال و 5ماه، تلاش مردم برای حفظ انقلابشان سرانجام در روز 30خرداد سال 1360به خون کشیده شد. و پس از برقراری مجدد دیکتاتوری آنهم به ارتجاعی‌ترین و فاشیستی‌ترین شکلش، یکبار دیگر نوبت قراردادهای استعماری فرا رسید.
ابتدا هاشمی رفسنجانی بود که از اولین‌ سالهای دهه هفتاد خورشیدی (1372) با قراردادهای موسوم به بای بک یا بیع متقابل مبادلات نفتی ایران را به دوران معاملات کالی به کالی پس برد.
و پس از او سید محمد خاتمی بود که با قراردادهای بیع متقابل، امکان تاراج نفت ایران به‌وسیله شرکتهای خارجی را تداوم بخشید.
اما آنچه که در سالهای بعد اتفاق افتاد و پول نفت ایران میلیاردها دلار روانه جیب طرف حسابهای سیاسی آخوندها گردید، مبحث دیگری است که نیاز به بحثی جداگانه دارد. در این مورد نگاهی به منازعات اخیر بین رئیس‌جمهور سابق احمدی‌نژاد و پاسدار قاسم سلیمانی بر سر میلیون‌ها دلاری که خرج تروریسم در کشورهای دیگر به‌ویژه کشورهای آفریقایی شده، جای تأمل دارد.
اما در حوزه قراردادهای نفتی می‌توان به قراردادهای آی پی سی اشاره کرد که باعث و بانی آن حسن روحانی رئیس‌جمهور فعلی نظام است. قراردادهایی که حوزه جغرافیایی مناطق نفتی، امتیاز جستجو، اکتشاف، بهره‌برداری و فروش آن را یکسره هم‌چون قرار داد دارسی و رویتر به شرکتها و دول خارجی می‌دهد تا بخش ناچیزی از سود حاصله را خود گرفته و خرج تروریسم صادراتی‌اش در کشورهای منطقه کند.

 

بدتر از قرارداد دارسی

جهنم IPC از کجا آمد؟ 

روز اول شهریور 95  رسانه‌های حکومتی خبر دادند: یک روز پس از نشست غیرعلنی مجلس و وزیر نفت، معاون اول روحانی، شرایط عمومی، ساختار و الگوی جدید قراردادهای کلان نفت و گاز را که در تاریخ 16مرداد 95 به تصویب هیأت وزیران رسیده، برای اجرا ابلاغ کرد. و به این ترتیب قراردادهای نفتی نوع جدید در دوران روحانی کلید خورد. قراردادهایی که نه در شکل و نه در محتوا اصلاً هم جدید نیستند و شانه به شانه قرارداد دارسی می‌زنند! 
روز دوشنبه 29شهریور 95  هم رسانهٴ حکومتی دنیای اقتصاد نوشت: بعد از کش و قوس‌های فراوان. بالاخره الگوی جدید قراردادهای نفتی به تصویب "هیأت تطبیق" رسید و برای اجرایی شدن به دولت ابلاغ شد. 
این الگو به گفته همان منبع، از حدود سه سال پیش، مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام امسال به تصویب رسیده و برای اجرایی شدن، به دولت ابلاغ شد.
پیش از این‌که وارد چند و چون این الگو و درک آنچه که پشت این سه حرف انگلیسی خوابیده بشویم باید با یک توقف کوتاه، دو سه نکته را زیر ذره‌بین مورد دقت بیشتر قرار دهیم:
اول لازم است ببینیم آن سه سال پیشی که این الگو برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت، دقیقاً چه تاریخی بوده؟ 
سه سال پیش، به مبدأ‌ همین روزها (یعنی تابستان 95) می‌شود سال 1392.
یعنی کمی دقیق‌تر می‌شود تابستان 92.
سایت حکومتی نامه نیوز روز 9دی 92به‌نقل از لیبراسیون نوشت: اولین بار فرستادگان خامنه‌ای و آمریکاییها در فروردین سال 92 در کاخ البستان در نزدیکی مسقط، پایتخت سلطان‌نشین عمان با همدیگر ملاقات کردند.
این همان ملاقاتی است که در آن، علی‌اکبر ولایتی مشاور ویژه خامنه‌ای با ویلیام برنز مقدمات "برجام" را کلید زدند.
حالا "دنیای اقتصاد" می‌نویسد که الگوی IPC هم تقریباً همانروزها روی میز آمده! 
چه تصادف عجیبی؟! 

 

برجام و آی پی سی

IPC برجام و... 

طبعا اگر به ذهن هر ناظری بزند که:
همان اجبارهایی که دست فلج خامنه‌ای را در دست مخملین اما چدنی اوباما گذاشت 
و قلب رآکتور اراک را با دست زبده‌ترین و مخلص‌ترین پاسداران مورد اعتماد نظام، سیمان‌کاری کرد، 
همان اجبارها این‌جا هم عمل کرده و چنین سازوکارهایی با چنان حروف اختصاری‌ای (IPC) علم کرده تا نفت را با الگوی جدید به تاراج بدهند، تصور بی‌جایی نکرده.

ویژگی قرارداهای IPC 

اولا قراردادهای مزبور، درازمدت‌اند (حداقل 20تا 25سال، برخی کارشناس‌های داخل نظام گفته‌اند قراردادها پنجاه ساله‌اند! چرا که کمپانی مادر باید فرصت زمانی کافی برای عملیات شناسایی و اکتشاف و بهره‌برداری و تولید و صادرات را انجام دهد) 
ثانیا صاحب اصلی قرارداد و صاحب اختیار میدان نفتی و تولید و... ماحصل آن، همان کمپانی‌های خارجی هستند.
ثالثا شرکت ایرانی (که تنها، شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران هستند)، فقط ”دلال و کارچاق کن“ کمپانی خارجی محسوب می‌شود و نه بیشتر! 
رابعا همین شرکتهای دلال تا پایان قرارداد، زمامدار اصلی اقتصاد و دخل و خرج مملکت‌اند! و دولتهایی که می‌آیند و می‌روند قدرتی برای دخل و تصرف در دخل و خرج درآمدهای نفتی مملکت ندارند! (نفت در تمامیتش تحت اختیار کمپانی خارجی است و تنها رابط حکومت با آن کمپانی خارجی هم همین شرکتهای دلال ایرانی هستند و بس!). خامسا از آنجا که این شرکتهای ایرانی، بند نافشان یعنی هویت حقوقی‌شان بسته به قراردادی است که با کمپانی خارجی بسته‌اند، ناگزیر باید نتیجه گرفت که قدرت تصمیم‌گیری در مورد درآمدهای حیاتی‌ترین ثروت ملی کشور، دست همان کمپانی‌های خارجی است! چرا که این شرکتهای دلال در صورت کوچکترین تخطی از منافع شرکت "مادر" با یک شرکت "سربه زیرتر و اهلی تر" جایگزین خواهند شد. به همین سادگی! 
به این ترتیب، الگوی جدید قراردادهای نفتی، این ظرفیت را دارد که دو کار را "یکجا و با هم" انجام دهد:
هم بزرگترین ثروت معدنی کشور را برای دهه‌ها (از اکتشاف گرفته تا تولید و صادرات و...) به بیگانه پیش‌فروش می‌کند
 (این الگو شباهت به قراردادهای بارون ژولیوس دو رویتر و ویلیام ناکس دارسی با پادشاهان پخمه و وطن‌فروش قاجار دارد که به قول معروف "آش" را با "جاش= ظرفش" به خارجی‌ها دادند!).
سایت حکومتی مشرق در تاریخ 31مرداد 1395 در مطلبی با عنوان «ناگفته‌های قراردادهای جدید نفتی ایران» به مقایسه بین قرارداد آی پی سی پرداخته و از جمله می‌نویسد: «معمولا اکتشاف و توسعه ابتدایی برای رساندن چاه به یک حد ثابت از سقف تولید، بین 5تا 7سال به طول می‌انجامد. اما با قرارداد آی.پی.سی آیا شرکتهای خارجی بعد از 7سال دستمزدشان را می‌گیرند و می‌روند؟ خیر! قراردادهای 25ساله شرکتها را تا مدتها بعد از پایان ماموریت‌شان در محصولِ آن چاه نفتی شریک می‌کند. حتی اگر ایران به هر دلیلی از جمله تحریم یا درخواست اوپک بخواهد که تولید محصول یک چاه خود را کم کند، باید به آن شرکت خارجی خسارت بپردازد.» 
این قرارداد مدتی بعد یک تبصره خورد و سپاه پاسداران توانست به تنهایی خودش مانند شرکتهای خارجی مناطقی از محدوده سرزمینی ایران را تیول خود کرده و در آن هرچه نفت یا... یافت استخراج کرده، بفروشد و در ضمن سهمی هم به دولت بدهد! 
در حال حاضر پالایشگاه موسوم به خاتم‌الانبیای پاسداران روزانه 60میلیون دلار سود خالص نفتی دارد! و دخل و خرج پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس (یکی دیگر از پالایشگاههای پاسداران)، میزان درآمدش اعلام نشده، همان‌طور که اسم دیگر پالایشگاههای پاسداران مخفی نگه داشته شده!.
 

پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس متعلق به پاسداران

به پیشواز بهار در امروز! بهاری ناگزیر، عید ضروری

این تاریخچه مختصر و کوتاه در سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران و در آخرین ساعتهای سال 1396 در حالی تنظیم می‌شود که قیامی گسترده و عظیم هم‌چون گردبادی توفان‌خیز در شهرهاى میهن می‌گردد و نوید انقلابی عمیق و همه‌جانبه می‌دهد.
  انقلابی برای آزادی، آبادی و عدالت اجتماعی با احراز مالکیت توده‌های مردم بر منابع ملی خود.
  انقلابی که دیرپاترین مبشر آن، مجاهدین خلق بوده و در این راه بسا جانها که فدیه این راه کرده‌اند، 
قراردهای استعماری را یک به یک و گام به گام افشا و با عوامل در هر بزنگاه و گذرگاهی مبارزه کرد‌ه‌اند
تا عید خجسته ایران را به میهن برگردانند.

مریم رجوی در سالگرد ملی شدن صنعت نفت

سال پیش در چنین روزهایی خانم رجوی در بزرگداشت یاد دکتر محمد مصدق قهرمان نهضت ملی ایران گفت: «هم دیکتاتوری شاه هم دیکتاتوری شیخ تا توانستند برای به محاق بردن مصدق تلاش کردند.
در ۲۸مرداد استعمار، با همدستی دربار و مرتجعان مذهبی به سردمداری کاشانی که خمینی مرید و شیفته‌ او بود، دولت مصدق را با کودتا ساقط کرد.
شاه او را محاکمه کرد و خمینی از سیلی خوردن‌اش شکرگزاری کرد، رژیم شاه او را تبعید کرد و آخوندها گردآمدن بر سر مزارش را منع کرده و حتی نام او را بر خیابانهای تهران تحمل نکردند. با این‌همه نام او در دل هر ایرانی احترام برمی‌انگیزد، ایستادگی او بر سر منافع مردم ایران ستودنی است و زمامداریش الگوی دموکراسی برای نسل‌های پیاپی است.
هنگام برقراری دیکتاتوری رضا شاه در مقابل این تصمیم که یک شخص هم شاه باشد، هم رئیس‌الوزرا و هم فرمانده کل قوا ایستاد و گفت: «اگر تکه‌تکه‌ام کنند... زیر بار این حرف‌ها نمی‌روم، پس چرا خون شهدای آزادی را بی‌خود ریختید؟».
دو دهه بعد بر سر انتخابات آزاد در مقابل محمدرضا شاه ایستاد که تا انتخابات آزاد انجام نشود و مردم وکلای خود را انتخاب نکنند، وضع مملکت تغییر نخواهد کرد. 
در دیوان لاهه با چنان شور و ایمان و یقینی از منافع مردم ایران دفاع کرد که ایرانیان حاضر اشک ریختند و قاضی انگلیسی به‌زیان کشورش و به‌سود ایران رأی داد. سپس در محاکمه نمایشی فریاد زد، گریست و اعتصاب غذا کرد تا پیامش را به تمام جهان و به‌ نسل‌های بعدی برساند. تاریخ گواهی می‌کند که در بی‌دادگاه، طرف پیروز و سرفراز مصدق بود. و گواهی می‌کند که پیام او به نسل‌های پس از او رسید و راه مقاومت عادلانه را در پیش گرفتند.

در دادگاه نظامی شاه، مسعود رجوی بارها و بارها نام مصدق را تکرار کرد و گفت:‌ من و دوستانم از فرزندان دکتر مصدق هستیم.
او گفت: بعد از شهریور ۱۳۲۰مصدق نفت را تبدیل به یک شعار و انگیزه ملی کرد صفوف مردم را متشکل و شعله‌ها را فروزان‌تر ساخت.
مسعود گفت که «آن روز گرم تابستان، در تاریخ ایران، به سیاهی و سردی تبدیل شد. مصدق غروب استعمار و طلوع آزادی و استقلال را می‌خواست». (مریم رجوی ـ پیام به‌مناسبت سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران ـ 1394 )

به‌یاد می‌آوریم که سه هفته پس از سقوط دیکتاتوری شاه، در ۱۴اسفند ۱۳۵۷  در اجتماع بزرگی که بر سر مزار دکتر مصدق در احمدآباد برگزار شد، مسعود در کنار پدر طالقانی، رودرروی خمینی دجال، در سخنان پرشورش تجلیل و تقدیر از مصدق را به اوج رساند. 
و یک سال بعد در گردهم‌آیی بزرگ مجاهدین در رشت، گفت: «در این تردیدی نیست که نسل به خون شسته ما... مشعل کوچک خان و مشعل مصدق را هر چه محکمتر در دست خواهد فشرد».
این افتخاری برای مقاومت مردم ایران است که طی پنجاه سال نبرد با دو دیکتاتوری، نگذاشتند که دشمنان مردم ایران، مصدق را از نظرها پنهان کنند و پرچم او را به‌عنوان نماد آزادیخواهی و ایستادگی در برابر دیکتاتوری برافراشته نگه‌داشتند.
چنین است که پژواک صدای مصدق در تاریخ ایران هم‌چنان به‌گوش می‌رسد که «مقصود این است که مردم در نیک و بد امور شرکت کنند و مقدرات مملکت را به دست گیرند».
در سال ۱۳۲۹، دکتر مصدق در طرح ملی شدن صنعت نفت نوشت:‌ «به نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی ما پیشنهاد می‌کنیم که صنعت نفت در سراسر کشور بدون استثناء ملی اعلام شود».
و حالا در ادامه تکاملی راه او، مردم و مقاومت ایران برآنند که «به نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی» فاشیسم دینی را به زیر بکشند تا مردم ایران مقدرات مملکت را به‌دست بگیرند. آن روز به یقین فرا خواهد رسید.
سلام بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران.

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/df0e9dc6-c128-4766-890c-fc381e5f6092"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات