728 x 90

معنای وحشت قالیباف از «دوقطبی فقر و غنا»

رویارویی فقرا و اغنیا
رویارویی فقرا و اغنیا

محمد باقر قالیباف، «سردار!» تکراری باخت‌های پی‌درپی در شوهای مسخره‌ٔ انتخاباتی حکومت آخوندی بوده است. در نهایت، خامنه‌ای این پاسدار چماقدار بی‌مغز را در قحط‌الرجال مجلس جدید ارتجاع، هر طور شده به کرسی ریاست چسباند! کاری که البته بی‌هزینه هم نبود و شکافها و سگ‌دعوای عمده‌یی را در درون خود باند خامنه‌ای بیرون ریخت.

قالیباف اما برای دستیابی به منابع اصلی غارت و چپاول، هم‌چنان در سودای کسب جایگاه ریاست‌جمهوری است. امری که با توجه به سفرهای تبلیغات‌گونهٔ انتخاباتی وی به گوشه و کنار کشور و تلاش مضاعف برای اظهار فضل‌های بزرگ‌تر از دهانش، از چشم عامه‌ٔ مردم هم پنهان نمانده است.

در نشست ۲۱فروردین این چماقدار حرفه‌یی با سرکردگان جنایت‌کار نیروهای انتظامی، همین حرافی‌های وی کار دستش داد. پاسدار قالیباف نفهمیده و ندانسته اعترافی بی‌سابقه داشت که به صریح‌ترین بیان، تأیید موضع مقاومت ایران مبنی بر «سرنگونی حتمی» رژیم آخوندی است!

 

اعترافی از دهان قالیباف

«امروز در نظام با چالشهای مختلفی روبه‌رو هستیم. شاهد معضلات اقتصادی در نظام هستیم. معیشت مردم تحت فشار قرار گرفته تا جایی که مسأله‌ٔ تأمین و توزیع مرغ به‌سادگی با روح و روان مردم بازی می‌کند. این مسائل به‌علت ضعف مدیریت است، نه کمبود منابع. امروز دشمنان برای تضعیف نظام از حوزه‌ٔ اقتصاد وارد می‌شوند، لذا دوقطبی فقر و غنا برای نظام، مهمتر از دوقطبی جنگ و صلح شده است» (قالیباف در نشست با سرکردگان «ناجا» ۲۱فروردین ۱۴۰۰).

این بخشی از ژاژخایی قالیباف است که طبعاً نه حائز اهمیت ادبی است و نه ریشه‌یابی درستی در واکاوی دلایل بحران اقتصادی ایران داشته است! اما آنچه که این بخش از سخنان وی را «ویژه» و بی‌سابقه کرده است، جمله‌ٔ پایانی اوست، آنجا که می‌گوید: «دوقطبی فقر و غنا برای نظام، مهمتر از دوقطبی جنگ و صلح شده است».

 

واکاوی یک «جمله»!

ناگفته روشن است که قالیباف با چینش استدلالاتی که پیش از این جمله داشت، تلاش می‌کرد «دوقطبی فقر و غنا» و نمونه‌ٔ «صف مرغ» را حاصل «ضعف مدیریت» در درون نظام جا بیندازد. در این چینش، با خنجر تیز کدواژه‌ٔ «ضعف مدیریت»، باند مغلوب نظام را نشانه رفته است!

هم‌چنین کدواژه‌ٔ «دوقطبی جنگ و صلح» هم کنایه از فشارهای «دشمن»‌ی است که گویا با «نظام الهی» سر «جنگ» دارد و در نظام جنگ زرگری حول این شکل گرفته که پاسخ این دشمن جنگ‌طلب دروغین، «مقاومت» است و یا «مذاکره»!

 

واقعیت چیست؟!

اما واقعیتی که تمام مردم ایران به‌طور روزمره آن را با گوشت و استخوان لمس می‌کنند چیز دیگری است. «صف‌» های کهنه‌ٔ مرغ و گوشت و بنزین و روغن و دلار و کوپن و قند و شکر و... ناشی از «عدم ثبات» و یک «بی اعتمادی» طولانی و عمومی مردم به تمامیت حکومت آخوندی است؛ فارغ از این باند یا آن باندی بودن دولت وقت!

این اعترافی است که مدتها پیش از این یک کارشناس حکومتی عضو کارگروه جامعه‌شناسی اقتصادی انجمن جامعه‌شناسی، ضمن اذعان به آن هشدار داده بود که این وضعیت باعث «حرکت خرد جمعی به سمت رفتار‌های هیجانی» خواهد شد! (سایت حکومتی «با اقتصاد» ۲۰اردیبهشت ۱۳۹۸)

این یعنی آن‌که دوقطبی فقر و غنا، یا همان شکاف و گسل طبقاتی، ناشی از انهدام و نابودی «طبقه‌ٔ متوسط» جامعه و اضافه شدن آنها به طبقات فقیر و فرودست جامعهٔ امروزین ایران آخوند زده است که محصول مستقیم غارت و چپاول‌های صورت گرفته توسط هر دو باند حکومتی و نتیجه‌ٔ تصمیم‌گیریهای کلان سیاسی و اقتصادی اجتماعی در حکومت آخوندی است که مسئولیت تعریف شده‌ٔ «ولی‌فقیه» نظام می‌باشد!

هم‌چنین دوقطبی «جنگ و صلح» نیز محلی از اعراب ندارد! جهان غرب و مشخصاً دولت فعلی آمریکا بسیار روشن و واضح اعلام کرده است که با آخوندها هیچ «جنگ»‌ی را نمی‌خواهد. نه تنها این دولت، بلکه حتی ترامپ نیز به صریح‌ترین بیان گفته بود که تمام فشارها و تحریم‌ها برای آوردن رژیم آخوندی پای میز مذاکره است! پس پاسدار چماقدار نظام از کدام «جنگ» سخن می‌گوید که بخواهد آن را با «صلح» ترکیب کرده و دوقطبی بسازد؟!

 

«جنگ اصلی» و «دشمن اصلی»

پیرکفتار جماران در سال۵۹ به نان‌خوران کوی ولایت صریحاً گفته بود که «دشمن اصلی» حکومت ولایت فقیه در همین تهران هستند! که اشاره‌ٔ مستقیمی بود به سازمان مجاهدین. که البته این موضع‌گیری و تیز کردن آن باعث آشکار شدن «نقطه ضعف هیولا» شد.

از این رو خود خمینی و خلف پلشت او، خامنه‌ای پیش و پس از این موضع‌گیری تلاش کردند تا با دروغ‌گویی‌های بی‌دریغ و گاه احمقانه (مانند همین پاسدار حسرت به دل!)، رد آن «دشمن اصلی» را گم کنند. برای این کار نیاز به تولید انبوه انواع و اقسام «دشمن‌» ها داشتند؛ گاهی شیطان بزرگ و گاهی کوچک! زمانی شوروی و زمانی عربستان و عراق... کار به جایی رسید که لیست «مرگ بر...»، کشورهای جهان در نمایش‌های جمعه‌بازار حکومتی دو رقمی می‌شد!

 

اما اگر چرندیات و ژاژهای سخنان قالیباف را کنار بزنیم، حقیقتی محض در سخنانش دیده می‌شود که خودش هم قصد بیان آن را نداشت.

ارجاع دادن مشکلات درونی به «دشمن» بیرونی در نظام، گریزگاه همیشگی حکومت آخوندی از بار مسئولیت جنایتها و چپاول‌های هر دو باند نظام است. این مسئولیت به‌طور تام و تمام بر گردن کلیت نظام ولایت فقیه است.

این چنین است که باید «دوقطبی فقیر و غنی» را در واقع به‌صورت دوقطبی «حکومت و مردم» تعبیر و بررسی کرد! اتفاقاً در این دوقطبی جایگاه واقعی «دشمن اصلی» که همیشه در «جنگ» برای سرنگونی حکومت آخوندها بوده است روشن می‌گردد. این همان دوقطبی آشتی ناپذیری است که نه در میز مذاکره، بلکه در کوچه و خیابانهای شهر به شهر ایران با مزدوران سرکوب‌گر حکومت آخوندی حل و فصل خواهد شد؛ از همان‌گونه که کانون‌های شورشی در تمرین و تدارک آن هستند!

این همان جوس و جوهر کد «سرنگونی حتمی» است که مقاومت ایران همواره بر آن پای فشرده و می‌فشارد!

دیدار و هشدار قالیباف با سرکردگان نیروهای سرکوب در نظام در مورد خطر قیام و انفجار اجتماعی هم نشان از تشخیص همین بیماری لاعلاج در پیکره‌ٔ نظام جنایتکار ولایت فقیه است!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/050154bf-95b9-4d57-b4a4-c9210d3c723e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات