728 x 90

مشعل جشن نوروز بر دستان مردم ایران و نعره‌های دیو شب‌پرست

نوروز و نعره‌های دیو  شب پرست
نوروز و نعره‌های دیو شب پرست

روز جمعه سوم فروردین شاهد فریادهای احمد خاتمی علیه «نوروز باستانی» بودیم که بازتاب تعارض و نبرد سراسری مردم ایران با نظام ولایی است. در سخنان وی نکات قابل توجهی هست که نشان‌دهنده‌ی صحت گرای مبارزه‌ی فرهنگی و تاریخی و سیاسی مردم ایران با نظام ولایت فقیه می‌باشد.

 

جشن نوروز ـ همبستگی سنتها بلای جان دیکتاتور

واقعیت این است که جشنهای چهارشنبه‌سوری سال ۹۶و نوروز ۹۷از جانب مردم ایران با حضوری گسترده و سراسری همراه با تنوع و ابتکارات تازه‌یی علیه حاکمیت آخوندها برگزار شد. در این گستردگی، زنان و جوانان همواره پیشتار بودند. دو سنت گرامی در فرهنگ ملی و تاریخی ما توسط مردم ایران بدل به سلاحی گشتند که از شش جهت فلات پهناور ایران به سوی بیت خامنه‌ای و حجره‌های جهل و خرافَه آخوندی و تمامیت دستگاه حکومتی‌شان شلیک ‌کردند. پیشینه‌ی قیام دی و بهمن سال ۹۶هم پشتوانه‌ی این تغییر مهم در فضای سیاسی و فرهنگی مردم علیه حاکمیت بود و می‌باشد.

واقعیت این است که آخوندها نه تنها نتوانستند ایران را بدل به حجره‌ها و حوزه‌های  به‌اصطلاح علمیه‌ کنند، بلکه تمام آن‌چه هم که علیه فرهنگ ایران و ملیت ایرانی و سنت ایرانی کردند و بر طبل دجالیت کوبیدند، حالا به یمن مقاومت به‌پای‌دارندگان مشعل آزادی و پایداری مردم ایران، همة تشبثات ۴۰ساله بر سرشان آوار و خراب شده است. نعره‌ی دیو نظام آخوندی علیه «نوروز باستانی و جشن بزرگ مردم ایران» هم از قضا بازتاب بن‌بست سرکوب از یک طرف و به ته‌دیگ خوردن عوام‌فریبی و دجالیت مذهبی طی ۴۰سال گذشته است.

 

جشن نوروز ـ سنت و فرهنگ مردم جدای از سلطان و شیخ

آخوند احمد خاتمی در نماز جمعه ۳فروردین با دهانی کف‌آلود و خشماگین نسبت به به‌پای‌دارندگان جشن نوروز، داد زد که: «اگر عده‌یی بخواهند این نوروز را با صبغه‌ی دینی‌اش، فقط ببرند به صبغه‌ی ناسیونالیستی‌اش، فقط ببرند به صبغه‌ی ملی‌گرایی‌اش، این همان جشنهای ۲۵۰۰ساله‌ی ننگین شاهنشاهی است».

در یک جمله، دو خطای عمدی مرتکب می‌شود تا روی اصل نبرد مردم با نظام آخوندی خاک بپاشد. اول این‌که «صبغه‌ی دینی» برای نوروز علم کردن، از همان دجالیت‌های آخوندی است که برای «نوروز» تفسیر قالبی و حوزوی خودشان را مد نظر دارند که اصل سنت نوروز را منتفی می‌کنند. دوم این‌که جشنهای ۲۵۰۰ساله‌ی شاهنشاهی هیچ ربطی به اصالت فرهنگی نوروز نداشته و ندارد. در طول تاریخ ایران دیکتاتورهای گوناگونی آمده و رفته‌اند که هر کدام بنا بر منافع و نوع صدارتشان از سنت‌های ایرانی استفاده یا سوء استفاده‌ها کرده‌اند؛ اما هیچ‌کدام ربطی به اصل سنت و فرهنگ ایران نداشته و ندارند. کما این‌که در ۴۰سال حکومت ایلغار آخوندی، هر طور قوانین فقه و شریعت‌پناهی خودشان وفق مرادشان بوده، با نوروز و یلدا و چهارشنبه‌سوری و سیزده بدر و مهرگان و جشن سده هم تا کرده‌اند.

آخوند خاتمی در ادامه، بنا بر سنتی که خمینی گذاشت تا خودش را اسم مستعار ملت و خدا قالب کند، مدعی می‌شود که «این‌ها در شأن ملت نیست»! کدام ملت؟ اول این‌که می‌خواهد طبق ادبیات مبتذل و ماکیاولیستی رایج دستگاه تبلیغاتی حکومتی، معنای واژه‌ها را قلب کند و آن‌ها را خرج حفظ نظام کند. از این رو واضح است که منظورش از «ملت» همان نظام و دستگاه ولایت فقیه است. دوم این‌‌که در شأن ملت هست یا نیست را خودشان، هم در چهارشنبه‌سوری و هم در جشنهای نوروز نشان دادند که از برپایی این سنتها بسیار مسرور و مشعوفند و با خیال تخت هم از آن‌ها برای مقابله با نظام ضدفرهنگ آخوندی سودها می‌برند.

 

جشن نوروز ـ بی‌رونقی طبله‌ی ریا و حسابرسی مردم از دزدان بیت‌المالشان 

آخوند قاسی و سخنگوی خبرگان رهبری ادامه می‌دهد که: «به چه ملاکی بعضی‌ها در جشنهای نوروزی همراه با غفلت از خدا، از بیت‌المال مردم خرج می‌کنند؟...شرعاً حرام است!». این هم یک نعل وارونه و دجالگری و عوامقریبی خاص آخوندی است. واقعیت اما چیست؟ این مردم ایران‌اند که هر روز در کوی و برزن از خامنه‌ای و تمامیت دستگاه چپاولگری ولایت فقیه حسابرسی می‌کنند که پول و اموال و دارایی ما و بیت‌المال ملت ایران خرج چه و کجا شده است؟ این مردم ایران‌اند که مدعی‌العموم هزینه کردن سرمایه و هست و نیست ایران در سوریه و عراق و یمن و لبنان توسط خامنه‌ای و حکومت ولایت فقیه هستند. واقعیت این است که بیت‌المال ایران شده است کیسه‌ی چپاولگری و دزدی آقازاده‌های نظرکرده‌ی دستگاه آخوندیسم. احمد خاتمی هم خوب خوب حساب این‌ها دستش است و به مصداق «آی دزد، آی دزد» قصد خلط مبحث دارد؛ اما مردم ایران دیری‌ست که درون طبله‌ی ریا و رمالی و پلشتی آخوندی را خوانده‌اند. از قضا نعره‌ی دیو امامت جمعه‌ی تهران هم بیرون ریختن غیظش از بی‌رونقی طبله‌اش است.

 

جشن نوروز ـ یک ملت علیه تمامیت یک دجالیت

در ادامه هم از آنجاکه دستش تا مرفق در جیب و سفره و گنجه‌ی مردم است و می‌داند نظام ولایی چه بر سر اقتصاد و بازار و زندگی و معیشت مردم آورده است؛ برگ اشک تمساح برای مردمی رو می‌کند که هستی و زندگی‌شان، صحن دادگاه نظام ولایت فقیه است: «به‌خصوص در وضعیتی که گرانی‌ها را می‌بینید چه خبر است. می‌بینید مردم ما چه مشکلات اقتصادی دارند!». انگار که اسکندر مقدونی و چنگیزخان مغول و هیتلر نازی به زندگی و ناموس و سرمایه‌ی مردم ایران شبیخون زده‌اند و فقط مانده است که جناب احمد خاتمی نعره‌ی واملتا و وامسلمنا و واایرانا سر بدهند! انگار نه انگار که چاقوی بیداد و ظلم همین نظام به استخوان مردم رسیده تا حتی در مجلس همین نظام ولایی بر سر چپاول دارایی مردم ایران و خشکاندن رودها و دریاچه‌ها داد و بیداد راه افتاده است.  بله «مردم ما چه مشکلات اقتصادی دارند»‌، اما آیا این مشکلات را  جن و پری و آمريکا و اسراییل و سعودی و نوروز و کافران بلاد فرنگ بر سر مردم آورده‌اند یا جنابان معمم و غيرمعمم نهادهای خامنه‌ای و سپاه پاسداران ِنشسته بر سرمایه و بانک و طلا و هستی مردم ایران زیر نظر ولایت فقیه؟ البته احمد خاتمی و همة امامان جنایت خامنه‌ای این پاسخ‌ها را بارها از مردم ایران شنیده‌اند. از همین رو هم «جشن نوروز» و همه‌گیر شدنش در سراسر ایران را تهدید یک ملت علیه تمامیت یک دجالیت مذهبی و حکومتی می‌دانند و این‌طور علیه آن نعره می‌کشند.

 

جشن نوروز ـ مردم ایران، عالمان حقیقی و دستاربندان حکومتی

در پایان هم از جانب «علما» مدعی می‌شود که: «جشن‌هایی که فریاد همة مراجع بلند است. یکی از مراجع می‌گوید چرا علما فریاد نمی‌زنند؟».

کدام علما؟ کدام مراجع؟ این‌ها سلاحهای زنگ‌زده و مورچه‌خور شده‌ی نظامی است که ادعای «عالم و مرجع» از جانب آن، دیری‌ست توسط اکثریت قاطع مردم ایران به تمسخر و طنز برگزار می‌شود.  این مکافات طبیعی و قانونمند همة دیکتاتورهای رنگارنگ سیاسی و مذهبی است. از این «علما و مراجع»‌ در فاصله‌ی قرن‌های ۱۲تا ۱۵اروپا هم چندین ده جین بودند که ملت اروپا دستشان را خواند و در یک انقلاب فراگیر قاره‌یی بساط راهزنی دینی و دجالیت مذهبی و ریاکاری سیاسی و فساد اخلاقی‌شان و ارتزاق و چپاول اقتصادی‌شان را جمع کرد و تحویل اراده‌ی بی‌شکست آزادیخواهی و نیز لعن و نفرین همیشگی تاریخ بشری داد.

هیچ عالم حقیقی مذهبی شرافتمندی توجیه‌گر ۴۰سال جنایت و دروغ و دزدی و تجاوز به حریم مردم و حرث و نسل ایرانی نیست. خمینی و خامنه‌ای آن‌قدر پلید و پلشت بودند و باشند که حتی مرحوم آقای منتظری هم حسابش را از آن‌ها جدا کرد.

هر پژوهشگر معمم و غيرمعمم دینی هم که صفت «عالم» شایسته‌اش باشد، اولین علم ضروری و اساسی و پایه‌یی دانشش باید که مرزبندی با نظام ولایت فقیه باشد. اینان نیز در طول ۴۰سال گذشته نشان دادند که نان و نمک سفره‌ی مردم و همبستگی و همراهی با آمال و آرزوهای مردم، بر هر سرمایه و دارایی و دست‌بوسی و موقعیت و پست و مقام تحت نظر و تأیید حکومت خمینی و خامنه‌ای، شرافت دارد.

دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن

در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن (حافظ)

 آری، این است نتیجه‌ی ایستادگی و پایداری مردم ایران مقابل دیوسالار حکومت آخوندی که حالا سنت‌های ایرانی هم در همبستگی با مبارزات سیاسی‌شان، بلای جان دیکتاتور شده‌اند...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5eac1e7d-5640-4322-8b47-d6bc43fa2ca8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات